94-03-09-حجت الاسلام والمسلمین میر باقری-( ذکر)
موضوع برنامه: ذکر
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين میرباقری
تاريخ پخش: 94/03/09
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
ای جذبهی ذی الحجه و شور رمضانم *** در شادی شعبان تو غرق است جهانم
تقدیر مرا نور نگاه تو رقم زد *** باید که شب قدر تو را قدر بدانم
روی تو و خورشید نه روشن تر از آنید *** چشم من و آیینه نه حیران تر از آنم
در سایهی قرآن نگاه تو نشستم *** باران زد و برخواست غبار از دل و جانم
برخواست جهان با من برخواسته از شوق *** تا حادثهی نام تو آمد به زبانم
عید است و سعید است اگر ماه تو باشی ***ای جذبهی ذی الحجه و شور رمضانم
شریعتی: سلام میگویم به همهی شما این روزها و شبهای شعبان خیلی مبارک شما باشد خیلی خوشحالیم همراه شما هستیم هر کجا هستید تن تان سالم باشد و قلبتان سلیم حاج آقای میرباقری سلام علیکم.
حاج آقا میرباقری: علیکم السلام و رحمة الله خدمت همهی شما بینندگان و همکاران عزیز عرض ادب و سلام دارم
شریعتی: خیلی ممنون خوشحالیم در محضر شما هستیم خیلی استقبال شد از بحث اذکاری که شما در جلسات گذشته به آن اشاره کردید ان شاء الله همه مان اهل ذکر شویم این جلسه هم همین بحث را ادامه خواهیم داد منتها حاج آقا میرباقری فرمودند پای صحبتهای امیرالمومنین از نهج البلاغهی شریف خواهیم نشست.
حاج آقا میرباقری: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و لعنة علی اعدائهم اجمعین اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیاً و حافظاً و قاعداً و ناصراً و دلیلاً و عیناً حتی تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فیها طویلاً و هب لنا رأفته و رحمته و دعائه و خیره ما ننال به سعة من رحمتک و فوز عن عندک در بحث ذکر یک نکتهی اساسی را اشاره کردیم اولا ورود ما به بحث ذکر از این جا بود ما بحث معاد را تعقیب میکردیم منتها رسیدیم به این بحث که ما باید قرب معاد را درک بکنیم و به این درک برسیم که احساس کنیم قرب معاد را تا زندگی خودمان را با معاد تنظیم کنیم و الا تا قرب معاد را درک نکنیم ما در عالمی زندگی میکنیم معاد هم عالم دور دستی است که روی قلب ما تاثیر نمیگذارد روی رفتار ما تاثیر نمیگذارد عرض کردیم نکتهی نزدیک دیدن قیامت یک نکتهی معرفتی است باید یک تحول معرفتی در ما پیدا شود و آن تحول این است که ما باید از غفلت بیرون بیاییم اهل ذکر شویم این هم آیهی قرآن بود «اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ مُّعْرِضُونَ» (انبیا/ 1) حساب نزدیک است اینها در غفلت اند کسی از غفلت بیرون بیاید قرب حساب را میفهمد بعد فهمیدیم که ذاکر شدن متذکر شدن حقایق که فرصت دنیا برای این تذکر کافی است ولو کوتاه است فرصت دنیا چشم به هم زدن است شنیده اید حضرت نوح وقتی قبض روحشان رسید حضرت عزرائیل آمدند فرمود میتوانم بروم در سایه گفتند بله چون حضرت نبی اکرم بود عزرائیل اجازه میگرفت حضرت سلیمان با آن ملکی که داشت اجازه ندادند بنشیند همین تکیه به عصا داده قبض کردند حضرت نوح فرمودند اجازه است بروم در سایه بله رفتند نشستند گفت عمر دنیایت چقدر بود فرمودند به اندازهی همین از آفتاب به سایه آمدند با این که ایشان 950 سال به صراحت قرآن پیغمبری کردند واقعا این فرصت کوتاه برای متذکر شدن برای رسیدن به مقام ذکر آن چه که ما باید به آن متذکر شویم از توحید و حقایق توحیدی همهی تذکرات تذکر به توحید است ما به غیر توحید تذکری نداریم همهی ذکرها ما را به خدای متعال متذکر میکند چیز دیگری نیست برای متذکر شدن به حقیقت توحید این فرصت کوتاه کافی است قرآن میفرماید «أَوَلَمْ نُعَمِّرْكُم مَّا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَن تَذَكَّرَ« (فاطر/ 37) وقتی آنها فرصت میخواهند خدا میفرماید ما آن فرصتی را که اهل تذکر متذکر شدند ما به شما ندادیم روایت میفرماید هجده سال کسی هجده سالش شود فرصت رسیدن به تذکر است سن هجده سالگی است لازم نیست آدم نود سالش شود بگوید خب فرصت به تو دادیم هجده سال برای رسیدن به مقام تذکر کافی است آدم آمده به این دنیا به وادی ذکر شود عبور ما به این دنیا برای این بوده وارد وادی ذکر شویم از یک طرف ما را از یک طرف «فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّـهُ» (نور/ 36) یک تلاقی بین ما و امام قرار دادند ما باید در این تلاقی به امام و ذکر برسیم فرصت کافی است اصل این است که آدم به ذکر برسد و فرصت هم کافی است این ذکر هم راهش این است که انسان به امام به نبی اکرم برسد وارد بیوت انبیا برسد به همین خانهها وارد شد در این خانه ها «رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّـهِ» (نور/37) کسانی مردانی شخصیتهایی در این خانهها خدا را تسبیح میگویند که هیچ تجارتی آنها را از ذکر الله غافل نمیکند مهم این است که وقتی برسیم دائم الذکر دائم الصلوه میشویم اگر دائم الذکر شویم بر اساس روایات اهل بیت دائم الصلوه میشویم کسی که دائم الذکر است دائم الصلوه است « عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ» (معارج/ 23) یک خطبهای در نهج البلاغه است خطبهی 222 ام ان شاء الله حضرت آقای حسینی در بحثهای نهج البلاغه به این خطبه میرسند با بیان عالمانه شان توضیح میدهند من یک مروری به این خطبه دارم به خاطر این که حضرت این آیهی شریفه را میخواندند این خطبه را ذیل او بیان کردند قالَهُ عِنْدَ تِلاوَتِهِ وقتی این آیه را خواندند «رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ» (نور/ 37) آن جا این بیان را حضرت فرمودند این آن ذکری که در این بیوت اتفاق میافتد انسان وقتی وارد خانههای نبی اکرم شد به امام رسید به ذکر رسید ذکر آنها این طوری است اهل ذکر یک چنین صفاتی دارند ابتدا حضرت توصیفی ازذکر میکنند اِنَّ اللّهَ سُبْحانَهُ وَ تَعالى جَعَلَ الذِّکْرَ جِلاءً لِلْقُلُوبِ خدای متعال ذکر را موجب جلا قلب قرار داده قلب زنگار غفلت میگیرد ذکر این زنگارها را پاک میکند قلب جلا پیدا میکند بعد اثر این جلا چیست تَسْمَعُ بِهِ بَعْدَ الْوَقْرَةِ گوش قلب بعد از این که سنگین شده بود نمیشنید حالا دوباره میشنود وَ تُبْصِرُ بِهِ بَعْدَ الْعَشْوَةِ دیدههای دل بعد از این که نابینا شده بود نزدیک بین شده بود تیزبینی خودش را از دست داده بود تیزبین میشود وَ تَنْقادُ بِهِ بَعْدَ الْمُعانَدَةِ بعد از این که دل به حالت عناد با خدای متعال در آمده بود و آرام آرام در اثر غفلت به وادی عناد کشیده شده بود معانده با خدا پیدا کرده بود دوباره به حالت انقیاد برمیگردد خاصیت ذکر این است قلب را جلا میدهد و قوای قلب دوباره احیا میشود همهی آن چه که در عالم مثال و حس است یک مثلی است برای عوالم دیگر همان طور که عالم بیرون عالم حس یک مثالی است برای عوامل بالاتر خدای متعال خورشید را گذاشته که ما روزنهای پیدا کنیم برای درک خورشید دیگر این شب را گذاشته ما ظلمات دیگری را بفهمیم این نور را گذاشته ما نور دیگری را بفهمیم و الا حقیقت عالم عوالم فوق این عالم طبیعیت است اینها مثل اند اگر کسی قدرت عبور از این مثلها را پیدا کرد میتواند به آن حقایق پشت صحنه برسد این هم یک قدرتی است خدا به یک عدهای میدهد خوب مثل میزنند خوب میتواند صحنهها را ببینند اهل عبرت اند اهل مثل اهل عبرت اند عبور میکنند از صحنه ها «فَاعْتَبِرُوا» (حشر/ 2) اهل عبرت اند در خود ما هم همینطور است قوای حسی ما یک مثل است خدای متعال چشم به ما داده میبینیم با آن و میفهمیم فرق دیدن و ندیدن را گوش داده میشنویم اینها مثل اند برای این که ما بفهمیم ما یک قوای دیگری باطن دیگری داریم همان طور که عالم حس مثل است برای عوالم بالاتر ملک ما هم مثل است برای ملکوت خود ما ما باید از این ملک به ملکوت برسیم همین طور که چشمی داریم و میبیند گوشی داریم و میشنود یک گوش و چشم باطنی هم است که آنها هم یک نداهایی را میشنوند یک حقایقی را میبینند واقعا چشم است واقعا گوش است واقعا هم میبیند تمثیل تشبیه نیست واقعا یک مثلی است بعد پشت صحنه اش را ببیند و حقایق عالی تر را انسان بفهمد این قلب هم همین طور که این گوش ظاهری انسان سنگین میشود چشم ظاهری انسان گاهی نزدیک بین میشود قلب هم همین طور است گاهی چشمش نزدیک بین میشود در مناجات شعبانیه این تعبیر است أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا (مناجات شعبانیه) ما هم وقتی دیده داریم هم چشم داریم هم نور اگر چشم نباشد انسان نمیبیند اگر نور هم نباشد باز هم نمیبیند انسان وقتی میبیند اول نور را میبیند بعد دست خودش را در ظلمات انسان هیچ چیز را نمیتواند ببیند عالم ملکوت هم همینطور انسان یک دیدهی ملکوتی دارد یک انوار ملکوتی باید آن انوار بتابد دیدهی دلش ببیند پرتو نگاه به سوی خدای متعال دیدههای دل را نورانی میکند آن وقت انسان میتواند حجب نور را خرق کند پردههای نورانی را کنار بزند برسد به معدن العظمه که حالا در جای خودش باید توضیح داده شود بعد از این که ما وارد وادی نور شدیم سیر ما در حجب نور میرسیم به معدن العظمه که همان حقیقت نورانیت امام علیه السلام است حقیقت نورانیت نبی اکرم صلی الله علیه برای ما است شاید یک بار دیگر عرض کردم سیر ما در وادی نور و حجب نور در آیهی نور هم قوس نزولش توضیح داده شده هم قوس صعودش «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» (نور/ 35) این اول است بعد میشود مثل نوره نور الهی مثمثل میشود در یک مثلی که روایت توحید صدوق فرمود نبی اکرم هستند مثل نور که نبی اکرم اند نورشان وقتی میخواهد در کائنات بتابد در یک مشکاتی چراغ دانی است که آن چراغ دان انوار نور علی نور تا میآید به فی بیوت در خانههایی دست ما به آن میرسد ما از این جا میتوانیم وارد وادی نور شویم ورودی ما به وادی نور از این جاست این قوس نزول این انوار است میآید تا «فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ» (نور/ 36) حالا ورودی ما به ساحت نور این جاست وقتی از این جا وارد شدیم باید با این ذکر سیر کنیم «رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ» برویم این مسیری که این وادی نور را طی کنیم برسیم به مثل نور اگر به مثل نور رسیدیم آن حقیقت توحید است همان است که امیرالمومنین در روایتی که از ایشان در بحار نقل شده معروف به حدیث نورانیت است میفرماید مَعْرِفَتِي بِالنُّورَانِيَّةِ مَعْرِفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ وَ مَعْرِفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَعْرِفَتِي بِالنُّورَانِيَّةِ (بحار الأنوار، ج26، ص1، باب 14، ح 1) به حقیقت نورانیت من حقیقت توحید است خدای متعال را در اعظم آیاتش دیدند البته ائمه علیهم السلام آیهی مکنونه اند همان طور که قرآن کریم «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ، فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ» (واقعه/ 78-77) قرآن یک ظاهری دارد حقیقت و باطنش در دسترس نیست خیلیها قرآن را میخوانند ولی«لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» (واقعه/ 79) باید پردهها کنار برود برای مطهرون پردهها کنار میرود با باطن قرآن راه پیدا میکنند با باطن قرآن سیر میکنند میشود امام هم همین طور است در جامعهی کبیره است وَ الآيَةُ المَخزُونَةُ این طور نیست که هر کسی به امام برسد باید طهارت پیدا شود وارد وادی ولایت انسان شود آن وقت انسان سیمای حقیقی امام را میتواند ببیند و الا در قالب جسم و اینها میبیند آن وقت وقتی سیمای حقیقی امام را دید سیر با امام شروع میشود سیر در وادی نور است سیر در مقامات نورانیت امام است تا میرسد به آن جایی که کنه نورانیت مثل نور است به آن جا که رسید مَعْرِفَتِي بِالنُّورَانِيَّةِ مَعْرِفَةُ اللَّهِ حجب نور همین است ورود به وادی نور از بیت النور است بعد این قوس صعود است ما این مسیری که این نور تنزل پیدا کرده باید سیر کنیم به برکت این نور تا برسیم به سرچشمهی عظمت میشود سیر ما همین طور که درجات بهشت به اندازهی درجات آیات قرآن است به اندازهی درجات ولایت نبی اکرم و اهل بیت است هر چیز در آن درجات رشد بکند هر چه انسان با امام رشد بکند هُم دَرَجَات بِالمُومِنین درجات ما درجات ولایت است پس ما واقع یک دیدهی دلی داریم این دیدهی دل هم میبیند این قوای ما یک مثل است باید پی ببریم به قوای با عظمتی که در باطن و ملکوت ما است آنها باید احیا شوند چه چیزی آنها را احیا میکند؟ ذکر حضرت فرمود ذکر قوای باطنی شما را احیا میکند دوباره گوش میشنود باید گوش بشنود «إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ» (نمل/ 80) «وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِي الْقُبُورِ» (فاطر/ 22) این گوش کرده شده «وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا» (اسراء/ 46) صدا را میشنیدند حضرت قرآن میخواند گوش حسی کار میکرد کدام گوش است که وقر است نمیشنود القاء سمع نمیتواند بکند به حقیقت وحی را دریافت بکند طریق تعلم ما دریافت حقایق در این عالم چیست؟ خدای متعال چطور ما را به حقایق آشنا میکند؟ «وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ» (ملک/ 23) همینها است فواد سمع بصر است اگر اینها تعطیل شد رابطهی ما با طریق معارف تعطیل میشود آن گوش و چشم اگر نا بینا شدند باب معرفت بسته میشود ذکر این قوا را احیا میکند این نکتهی اول در مورد ذکر بعد میفرمایند حضرت اهل ذکر چه کسانی هستند فِى الْبُرْهَةِ بَعْدَ الْبُرْهَةِ وَ فى اَزْمانِ عباد خدای متعال در همهی دورانها در زمان فطرت که پیغمبری نبوده عبادی داشته عباد شاید اوصیا بودند بندگانی که ناجاهُمْ فى فِکْرِهِمْ در باطن فکرشان با آنها نجوا میکرده نجوا مال قرب است موسای کلیم به خدا عرضه داشت تو دوری تا فریاد بزنم ندا کنم یا نزدیک هستی تا با تو نجوا بکنم نجوا یعنی خلوت کردن و بیگانهها در کار نباشند حضرت حق در نقل است فرمودندأَنَا جَلِيسُ مَنْ ذَكَرَنِي (مستدركالوسائل، ج 5، ص 286) اگر کسی اهل ذکر شد من جلیس او میشوم میتواند با من نجوا کند ناجاهُمْ فى فِکْرِهِمْ یعنی اهل بیت این طوری میشوند این عباد همانهایی هستند که از طریق این ذکر سیر کردند ناجاهُمْ فى فِکْرِهِمْ در تفکرشان با آنها صحبت میکند وَ کَلَّمَهُمْ فى ذاتِ عُقُولِهِمْ در باطن عقل با آنها صحبت میکند پس این ذکر مال آنهایی که در خانههای نبی اکرم اند این ذکر است در همهی دورانها هم بوده بیوت نبی اکرم «فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ» که در روایت دارد بیوت انبیا است این فقط مال خود حضرت و بعد نیست نور حضرت در خانهی همهی انبیاء بوده این نور حضرت این بیت در ازمان فطرات هم بوده خدا عبادی داشته وارد این بیوت میشدند به ذکر میرسیدند با ذکر اهل مناجات میشدند خدای متعال با آنها نجوا میکرده نتیجهی نجوا چه بوده؟ فَاسْتَصْبَحُوا بِنُورِ یَقَظَة فِى الاَْبْصارِ وَ الاَْسْماع ِ وَ الاَْفْئِدَةِ آن وقت با نور بیداری و یقضه چراغ بر میافروختند در دلهای دیگران و دیدهای دیگران را روشن میکردند آنهایی که اهل ذکر بودند اینهایی که ذکرشان متعدی میشده کسی در این خانه آمد این طوری میشود چراغ روشن میکردند در ابصار و اسماع و افئدهی دیگران فواد دیگران را روشن میکردند یعنی قوای تعطیل شدهی دیگران را احیا میکردند با نور بیداری بیدار میکردند دیگران را میدمیدند این نفس اهل ذکر میخورد به آنها و آنها هم به بیداری میرسیدند این بیداری اش چراغی میشد در گوش و چشم و دلش با نور بیداری گوش و چشم و دلها را خودشان که رسیدند کارشان چیست؟ یُذَکِّرُونَ بِاَیّامِ اللّهِ دیگران را متذکر به ایام الله میشوند ایام الله ایامی است در روایات همهی ایام ایام الله اند منتها ایام الله آن روزهایی است که در بعضی روایات دارد قدرت الهی ظاهر میشود غلبهی بر دشمن ظاهر میشود لذا در روایات متعددی به سه روز تفسیر شده یکی روز ظهور است یکی روز رجعت است یکی روز قیامت است که حالا سه تحول عمیقی است که پشت سر هم در این دنیا اتفاق میافتد ظهور عالم را آماده میکند برای رجعت و رجعت یک تحول عمیق باطنی و حقیقی در عالم را آماده میکند برای قیامت که آن ایام الله هم دولت و ملک الهی در آن روز تجلی میکند « لِّمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ » (غافر/ 16) مالک یوم الدین الآن هم خدا مالک است اما آن موقع ظهور پیدا میکند امروز همه خودشان را مالک میدانند اگر نمیدیدند این کارها را نمیکردند ایام الله ایامی است که ملک الهی قدرت الهی ظاهر میشود این اهل ذکر کسانی هستند که دیگران را قوایشان را نورانی میکنند آنها را متذکر به ایام الله میشوند چون تذکر به این ایام الله کار انبیاء اولیاء است قرآن به موسای کلیم میفرماید « أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَكِّرْهُم بِأَيَّامِ اللَّهِ» (ابراهیم/ 5) تذکر به ایام الله جزء دعوت انبیاء است با آن تذکر است که مردم را به راه میآورند اگر مردم را متذکر به ایام الله نکنید عبادت نمیکنند انبیاء نبی اکرم هم همین طور اهل بیت هم همین طور بودند مردم را متذکر میشدند به ظهور کسی میتواند در راه باشد که اهل ایمان به این ایام الله باشد « الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ» (بقره/ 3) و الا کسی که در حصار عالم ملک است این نمیتواند راه خدا را برود اینها تذکرهای اساسی بوده شما متذکر به معاد نشوید جزء اصلی ترین تذکراتشان بوده قبل از معاد به رجعت قبل از رجعت به ظهور که روز غلبهی مطلق جبههی حق است شما انتظار را بردارید به قول خود غربیها سر سبز و سرخ جامعهی شیعه انتظار و عاشورا است هم امیدشان هم محرکه شان تعطیل میشود عاشورا را بردارید قوای محرکه شان تعطیل میشود ظهور را بردارید امیدشان تعطیل میشود واقعا انبیاء این امید را میدمیدند این ایمان به غیب ایمان به حضرت است که ما را به حرکت در میآورد در مسیر آن حضرت منتها باید آن ایام نزدیک دیده شود یکی از کارهایی که انبیاء میکردند همین بوده اگر دور دیده شود ظهور قساوت قلب پیدا میشود این تذکر قرب را ایجاد میکرده است اگر متذکر نمیشدند ما در غفلت به سر میبریم کنار ما است ولی ما دور هستیم نسبت به حضرت حق هم همین طور است بی دلی در همه احوال خدا با او بود *** او نمیدیدش من اهل شعر نیستم اگر این تذکر نباشد خدا به قرب حضرت حق نمیرسد یُذَکِّرُونَ بِاَیّامِ اللّهِ، وَ یُخَوِّفُونَ مَقامَهُ، دیگران را از مقام حضرت حق میترسانند ما باید به جایی برسیم «وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ» (نازعات/ 40) اینها خودشان به این خوف رسیدند دیگران را هم همین طور. اهل ذکر این طوری هستند اینهایی که وارد بیوت میشوند « رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ» مثل کسانی بودند که در فلاتها راهنمای کاروان اند قدیمها راهها معین نبود یک راهنما بود کاروان دنبال او میرفت اگر او نبود کار کاروان تعطیل بود گم میشدند در بیابان به منزلهی ادله در فلاتها هستنداینها جلو میافتند اهل ذکر اند با ذکر راه را پیدا میکنند خدا با آنها نجوا میکند دیگران را به ایام الله متذکر میشوند در مسیر آن ایام الله مردم را به راه میاندازند در مسیر معاد در مسیر ظهور این کاروان بشری را در آن مسیر قرار میدادند دیگران نه معاد را میبینند نه راهش را بلد هستند اینها هم معاد را دیدند هم ظهور را دیدند هم رجعت را دیدند هم دیگران را در مسیر راه بری میکنند اگر کسی راه درست را میرود حَمِدُوا اِلَیْهِ طَریقَهُ، طریقه راهش را ستایش میکنند میگویند خوب راهی میروی وَ بَشَّرُوهُ بِالنَّجاةِ بشارت به نجات میدهند کسی هم دارد بی راهه میرود وَ مَنْ اَخَذَ یَمیناً وَ شِمالاً ذَمُّوا اِلَیْهِ الطَّریقَ طریقش را مذمت میکنند میگویند این طریق طریق درستی نیست وَ حَذَّرُوهُ مِنَ الْهَلَکَةِ، او را از هلاکت تحذیر میکنند کسی در مسیر ایام الله نباشد در وادی هلاکت است کسی در مسیر ایام الله شد در وادی نجات است وَ کانُوا کَذلِکَ مَصابیحَ تِلْکَ الظُّلُماتِ، وَ اَدِلَّةَ تِلْکَ الشُّبُهاتِ چراغ تاریکیهای آن دوران بودند و دلیل در مقابل شبهات بودند راهنمایی میکردند از شبهات عبور میدادند مسیر را صاف میکردند این یک خصوصیت است بعد وارد مرحله بعد میشوند وَ اِنَّ لِلذِّکْرِ لاََهْلاً از این قسمت آن نکاتی که ما دنبالش بودیم بیان میشود ذکر اهلی دارد اَخَذُوهُ مِنَ الدُّنْیا بَدَلاً به جای دنیا ذکر را انتخاب کردند به جای این که رو به دنیا بیاورند مشغول به حضرت حق اند « مَشْغُولَةً عَنِ الدُّنْيَا بِحَمْدِكَ وَ ثَنَائِكَ» (مناجات امین الله) کسی وارد وادی ولایت شد این طوری میشود فَلَمْ تَشْغَلْهُمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْهُ هیچ بیع و تجارتی آنها را از ذکر مشغول نمیکند غافل از ذکر نیستند یَقْطَعُونَ بِهِ اَیّامَ الْحَیاةِ، همهی دوران زندگی شان را با ذکر میگذارنند دائما وَ یَهْتِفُونَ بِالزَّواجِرِ عَنْ مَحارِمِ اللّهِ فریاد میزنند بر آن کسانی که در مسیر محارم اند و آنها را باز میدارند از این مسیر در فى اَسْماع ِ الْغافِلینَ در گوش آنهایی که در غفلت اند بیدارشان میکنند پس باز اهل ذکر خودشان راه خدا را میروند و بعد چراغ دیگران بیداری دیگران هم هستند وَ یَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ امر به قسط میکنند وَ یَأْتَمِرُونَ بِهِ خودشان راه قسط را میروند در همان مسیر حرکت میکنند وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یَتَناهَوْنَ عَنْهُ نهی از منکر میکنند خودشان هم از منکر دوری میگزینند پرهیز میدهند خودشان را این خاصیت اهل ذکر است این ذکر اینها را به این جا میرساند غفلت موجب دوری آخرت است آدم اهل ذکر آخرت را نزدیک میبیند فَکَاَنَّما قَطَعُوا الدُّنْیا اِلَى الاْخِرَةِ وَ هُمْ فیها گویا دنیا را پشت سر گذاشتند این وادی را طی کردند و به آخرت رسیدند و در آخرت هستند فَشاهَدُوا ماوَراءَ ذلِکَ ماوراء دنیا را دیدند فَکَاَنَّمَا اطَّلَعُوا غُیُوبَ اَهْلِ الْبَرْزَخ ِ گویا بر پنهانیهای اهل برزخ آشنا هستند فى طُولِ الاِْقامَةِ فیهِ اینهایی که در برزخ هستند اگر کسی از جایی سر بکشد از یک بلندی نگاه بکند از یک جایی که صحنه دیده میشود به این میگویند اطلاع کَاَنَّمَا اطَّلَعُوا غُیُوبَ اَهْلِ الْبَرْزَخ ِ فى طُولِ الاِْقامَةِ فیهِ گویا پنهانیهای اهل برزخ را در طول اقامه در برزخ دیدند مطلع شدند مشرف شدند
شریعتی: در واقع سیرشان در عالم دیگر شروع شده
حاج آقا میرباقری: با این ذکر به این جا رسیدند گویا وارد وادی برزخ شدند پردههای برزخ کنار رفته عالم برزخ دیگران و اهل برزخ را میبینند خود اینها هنوز در عالم برزخ نرفتند ولی آنها برزخشان را میبینند کَاَنَّمَا اطَّلَعُوا غُیُوبَ اَهْلِ الْبَرْزَخ ِ فى طُولِ الاِْقامَةِ فیهِ وَ حَقَّقَتِ الْقِیامَةُ عَلَیْهِمْ عِداتِها گویا قیامت همهی وعدههای خودش را بر اینها محقق کرده قیامتشان به پا شده این طوری اند گویا همهی صحنههای قیامت را میبینند فَکَشَفُوا غِطاءَ ذلِکَ لاَِهْلِ الدُّنْیا پردهای که از خودشان برداشته شده آن پرده را از جلوی اهل دنیا هم برمیدارند حَتّى کَاَنَّهُمْ یَرَوْنَ ما لایَرَى النّاسُ وَیَسْمَعُونَ گویا چیزی را میبینند که دیگران نمیبینند چیزی را میشنوند که دیگران نمیشنوند پس این تا این جا اگر کسی اهل ذکر شد ذکر آرام آرام او را به ایام الله میرساند و بعد شاهد ایام الله میشود این دورانها را میبیند برزخ قیامت را میبیند بنابراین آن قیامت بر او نزدیک میشود او اهل مشاهده است الآن گویا فَکَاَنَّما قَطَعُوا همین الآن اهل ذکر گویا وادی دنیا را طی کردند همهی فاصله برایشان تمام شد هاست الآن گویا در بهشت اند در جهنم اند در برزخ اند همهی این عوالم را این همان است که ذکر فاصلههای دور را نزدیک میکند آن تحول معرفتی را در انسان ایجاد میکند آن وقت قیامت اثر گذار میشود آن اثر گذاری چیست؟ حضرت اثر گذاری را توضیح میدهند تا قیامت نزدیک نشود انسان قیامت را نبیند این در اعمال انسان اثر نمیگذارد آن وقت در هر عملی قیامت را میبینند انسان اگر دور دید قیامت را به قساوت مبتلا میشود نمیتواند برای قیامت کار بکند حضرت توضیح میدهد این اهل ذکر چطوری اند ذکر جلا قلب برای اینها آورده اهل نجوا شدند خدا با آنها صحبت کرده این مراحل را طی کردند تا جایی که پردهی قیامت برداشته شده این فاصله را طی کردند وارد قیامت شدند فَلَوْ مَثَّلْتَهُمْ لِعَقْلِکَ فى مَقاوِمِهِمُ الْمَحْمُودَةِ، وَ مَجالِسِهِمُ الْمَشْهُودَةِ اگر آن مجالس آنها را که مجالسی است که مشهود ملائکه است مجالسشان را ببینی و در عقل خودت مجسم کنی آن مقامهای پسندیدهی آنها را مجسم کنی مقام هایشان و مجالسشان را وَ قَدْ نَشَرُوا دَواوینَ اَعْمالِهِمْ حال آنها را میبینی که نامههای عمل خودشان را جلوی خودشان باز کردند وَ فَرَغُوا لِمُحاسَبَةِ اَنْفُسِهِمْ عَلى کُلِّ صَغیرَة وَ کَبیرَة فارغ کردند خودشان را برای محاسبهی نفس نسبت به هر کوچک و بزرگ اُمِرُوا بِها فَقَصَّرُوا عَنْها کوچک و بزرگی که مامور بودند انجام بدهند کوتاهی کردند انجام ندادند ولو یک مکروه یک مکروه کرده مشغول به محاسبه است مرحوم آ شیخ عباس قمی محدث بزرگوار قمی صاحب مفاتیح نقل شده اواخر عمرشان خیلی گریه میکردند گفتند چرا فرمود من یک دروغ طوریهای گفتم آن هم به خاطر تقیه نمیدانم شرایط شرایط تقیه بوده من این دروغ را گفتم یا نه آنهایی که اهل ذکر اند این طوری اند یک وقتی قیامت را نزدیک دیدی حساب و کتاب را نزدیک دیدی این طوری میشود «اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ» (انبیا/ 1) حساب نزدیک را میبیند و مشغول است حضرت فرمود اینهایی که اهل ذکر اند اهل غفلت نیستند حسابشان به آنها نزدیک است اگر در عقل خودت مجسم کنی میبینی دیوان اعمالشان را منتشر کردند باز کردند خودشان را فارغ کردند برای محاسبهی نسبت به صغیر و کبیر فقط کبائر را هم نمیبینند ترک اولاهایشان را هم به حساب میآورند مکروهاتشان را هم به حساب میآورند وَ قَدْ نَشَرُوا دَواوینَ اَعْمالِهِمْ مومن وقتی یک گناهی کند ولو بعد از بیست سال یادش میآید که تدارک بکند نامههای اعمالشان را باز کردند آن وقت نسبت به تکالیف صغیر و کبیری که اُمِرُوا بِها فَقَصَّرُوا عَنْها، اَوْ نُهُوا عَنْها فَفَرَّطُوا فیها آن چه که از آن نهی شدند تفریط کردند کوتاهی کردند نسبت به نهیها یا امرها وَ حَمَّلُوا ثِقَلَ اَوْزارِهِمْ ظُهُورَهُمْ فَضَعُفُوا عَنِ الاِْسْتِقْلالِ بِها گویا بار سنگینی که روی دوششان است دارند میبینند احساس سنگینی میکنند آن چیزی که در قیامت برای ما مشهود میشود در قرآن دارد از قبور که بیرون میآییم بار سنگینمان روی دوش ما هستند اینها الآن حس میکنند فَضَعُفُوا عَنِ الاِْسْتِقْلالِ بِها از این که بتوانند این بار را بکشند و خودشان به تنهایی این بار را بردارند ناتوان شدند آن که ما آن جا احساس میکنیم آنها این جا احساس میکنند فَنَشَجُوا نَشیجاً گریههای فوق العاده نشیج یعنی گریهی با سر و صدا گریهای که گلوگیر میشود وَ تَجاوَبُوا نَحیباً گویا جمعی هستند با هم دیگر هم نوایی میکنند در نهیب و گریه یَعِجُّونَ اِلى رَبِّهِمْ فریاد میزنند ناله میکنند به سوی پروردگار خودشان مِنْ مَقامِ نَدَم وَ اعْتِراف اگر این حالتشان را ببین لَرَاَیْتَ اَعْلامَ هُدًى، وَ مَصابیحَ دُجًى میبینی اینها چراغهای هدایت اند این آدم چراغ هدایت است ذکر آدم را به مشاهدهی قیامت و به محاسبهی دائمی و دقت میرساند این آدم میشود اعلام هدی این است که میتواند ذکرهم بایام الله شود و آن مقاماتی که قبل ذکر شد.
شریعتی: این اهل ذکری که حضرت توصیف کردند اهل بیت هستند یا بقیه هم میتوانند به این مقام و جایگاه برسند
حاج آقا میرباقری: اصلش مال اهل بیت است حضرت این آیه را میخواندند رجال اصلش اهل بیت اند بعد آرام آرام آن دوستان و شیعیانی که وارد میشوند میشوند لذا حضرت در صدرش فرمودند که در همهی دورانها حتی در دوران فطرت این آدمها بودند یعنی انبیاء اوصیائشان مومنین کامل در طول تاریخ آنهایی هستند که وارد بیت النور نبی اکرم شدند با نبی اکرم به ذکر رسیدند آن وقت این ذکر که از آن وادی به انسان میرسد اینها را اهل مشاهدهی قیامت و اهل محاسبهی نفس و بعد چراغ راه دیگران کرده شدند ادله الصلوه این خاصیت ذکر است
شریعتی: بسیار خوب برمیگردیم ادامهی فرمایشات شما را میشنویم. مشرف میشویم محضر قرآن کریم صفحهی 462 قرار امروز دوستان خوب ما در برنامهی سمت خداست آیات 32 تا 40 ام سورهی مبارکهی زمر را تلاوت خواهیم کرد. تلاوت ما توأم با تدبر باشد همه مان اهل ذکر شویم به برکت ذکر صلوات بر محمد و آل محمد
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَبَ عَلَى اللَّـهِ وَكَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءَهُ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْكَافِرِينَ ﴿٣٢﴾ وَالَّذِي جَاءَ بِالصِّدْقِ وَصَدَّقَ بِهِ أُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ ﴿٣٣﴾ لَهُم مَّا يَشَاءُونَ عِندَ رَبِّهِمْ ذَلِكَ جَزَاءُ الْمُحْسِنِينَ ﴿٣٤﴾ لِيُكَفِّرَ اللَّـهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي عَمِلُوا وَيَجْزِيَهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٣٥﴾ أَلَيْسَ اللَّـهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ وَيُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِن دُونِهِ وَمَن يُضْلِلِ اللَّـهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿٣٦﴾ وَمَن يَهْدِ اللَّـهُ فَمَا لَهُ مِن مُّضِلٍّ أَلَيْسَ اللَّـهُ بِعَزِيزٍ ذِي انتِقَامٍ ﴿٣٧﴾ وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّـهُ قُلْ أَفَرَأَيْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ إِنْ أَرَادَنِيَ اللَّـهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكَاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِيَ اللَّـهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ ﴿٣٨﴾ قُلْ يَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿٣٩﴾ مَن يَأْتِيهِ عَذَابٌ يُخْزِيهِ وَيَحِلُّ عَلَيْهِ عَذَابٌ مُّقِيمٌ ﴿٤٠﴾
ترجمه:
پس چه کسی ستمکارتر است از آنکه بر خدا دروغ بندد و سخن راست و درست را چون به سوی او آمد، تکذیب کند؟ آیا دوزخ جایگاهی برای کافران نیست؟ (۳۲) و آنکه سخن راست و درست آورد و کسانی که آن را باور کردند، اینانند که پرهیزکارانند. (۳۳) برای آنان نزد پروردگارشان آنچه بخواهند فراهم است؛ این است پاداش نیکوکاران؛ (۳۴) تا خدا [به رحمتش] زشت ترین اعمالی که انجام دادند از آنان محو کند، و آنان را بر پایه بهترین عملی که همواره انجام می دادند پاداش دهد. (۳۵) آیا خدا برای بنده اش [در همه امور] کافی نیست؟ و مشرکان [به پندار خود] تو را از کسانی که غیر خدا هستند، می ترسانند و هر که را خدا به کیفر [کفر و عناد] ش گمراه کند، او را هیچ هدایت کننده ای نخواهد بود؛ (۳۶) و هر که را خدا هدایت کند، او را هیچ گمراه کننده ای نخواهد بود. آیا خدا توانای شکست ناپذیر و صاحب انتقام نیست؟ (۳۷) اگر از آنان بپرسی: چه کسی آسمان ها و زمین را آفرید؟ بی تردید می گویند: خدا. بگو: پس مرا درباره معبودانی که به جای خدا می پرستید خبر دهید، که اگر خدا آسیبی را برای من بخواهد، آیا آنها می توانند آسیب او را از من برطرف کنند؟ یا اگر رحمتی را برای من بخواهد، آیا می توانند رحمتش را باز دارند؟ بگو: خدا مرا کافی است. توکل کنندگان فقط بر او توکل می کنند. (۳۸) بگو: ای قوم من! شما بر همین حالت کفر و عنادی که هستید عمل کنید، من نیز [بر پایه ایمان و اخلاصم] عمل می کنم، سپس خواهید دانست، (۳۹) که چه کسی را [در دنیا] عذابی خوار کننده بیاید، و [در آخرت هم] عذابی جاودانه بر او فرود آید. (۴۰)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: خیلی خوشحالیم خدمت شما هستیم دوستانی که پیگیر مباحث هستند به سایت ما مراجعه بکنند samtekhoda3.ir فایلهای صوتی و متنی برنامه به تفکیک روزها و کارشناسان هست همین طور میتوانید نرم افزار جامع برنامهی سمت خدا را برای گوشیهای سازگار و سیستم عامل اندروید و دستگاههای مشابه را دریافت بکنید فایلهای متنی و صوت برنامهها با حجم بسیار پایین است حاج آقای میرباقری وقت در اختیار شما است
حاج آقا میرباقری: بسم الله الرحمن الرحیم یکی از آن اموری که ما باید متذکر شویم که الآن آیه اش را خواندیم و ایام الله است موثر است در رفتار ما و عمل ما عرض کردیم در اول سورهی بقره خدای متعال وقتی میفرماید قرآن هدایت میکند میفرماید «هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ » (بقره/ 2) البته قرآن یک « هُدًى لِّلنَّاسِ» (بقره/ 185) هم است همه را بیدار میکند ولی آنهایی که بعد از بیدار شدن وارد وادی هدایت قرآن میشوند با قرآن هم سفر میشوند یک هدایت خاصی متوجه آنها میشود که آن هدایت هدایت متقین است متقین را وقتی توصیف میکنند میفرماید «الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ» (بقره/ 3) آنهای که با غیب سر و کار دارند ایمان به غیب دارند مانوس با غیب دارند محبت غیب طلب غیب یک به اصطلاحح اشتیاقی به غیب در دلشان پیدا شده اینها با قرآن هدایت میشوند اینهایی که ایمان به غیب دارند قرآن راه بریشان میکند به سمت آن غیب آن غیب را عرض کردیم در روایات به قیامت به خدای متعال تفسیر شده به از جمله حضرت مهدی به ظهور حضرت به خود حضرت تفسیر شده از جمله غیبهایی که ایمان به آن و گرایش به آن در این که ما در راه قرار بگیریم و هدایتهای قرآنی ما را سیر بدهد موثر است کسی که آن غیب را نمیخواهد مشتاق آن غیب نیست تعلق و ایمانی به آن غیب ندارد حرکتی نخواهد داشت اگر این تعلق پیدا شد قرآن انسان را راهبری میکند راه و چاه را نشانش میدهد یکی از آن ایام الله یکی از غیبهای الهی که قطعا محقق خواهد شد و ما باید به آن تعلق داشته باشیم تا قرآن ما را هدایت بکند باید متذکر به آن کنیم خودمان را و انبیا هم ما را متذکر شده اند هر پیغمبری متذکر شده دوران ظهور امام زمان علیه السلام است که اتفاقات عجیبی میافتد که مکرر گفتگو و بحث شده و عرایض ما هم حرف جدیدی نیست زیره به کرمان بردن است خصوصیاتی که در آن دوران است که خصوصیاتی است که گویا این جهان را در آن یک تحولی ایجاد میکند یک قیدی در این عالم شهود ظهور پیدا میکند چون هر چه در این عالم است از عالم غیب آمده این عالم از خودش چیزی نداشته به اندازهای که غیب در این عالم ظهور پیدا میکند عالم عالم دیگری میشوند مناسبات عالم هم عوض میشود مثل خود ما ما به اندازهای که غیب در وجود ما ظهور پیدا میکند آدم و عالم دیگری میشود انوار غیب در ما تجلی میکند به همان اندازه آدم و عالم دیگری میشویم وقتی این غیب الهی که وجود مقدس امام زمان اند آیهی غیبی نبی اکرم اند معجزهی غیبی نبی اکرم اند این آیهی غیبی الهی وقتی ظهور پیدا میکند در این عالم که این ظهور فقط به معنی ظهور جسمانی نیست عصر ظهور فقط کشف غطا و پرده از حجاب جسمانی امام نیست که ما امام را نمیشناسیم ممکن است بین ما هم باشند در قالب بشر و ما نشناسیم این نیست فقط آن حقیقت ولایت و امامت امام که در غیب بود متجلی میشود این غیب وقتی در عالم متجلی شد تحولی پیدا میشود در عالم که عالم آماده میشود برای سیرهای بعدی اش مثل این که فرض کنید خدای متعال اگر میخواهد از خاک یک انسان بیافریند یک مراحلی را باید طی بکند مراحلی از حیات در آن دمیده شود تا بشود انسان تا روح الهی در آن دمیده شود ظهور پیدا بکند میشود «وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي» (ص/ 72) عالم هم همین طور است این عالم وقتی میخواهد سیر کند به طرف حضرت حق باید آن غیب در آن تجلی بکند حقایقی در آن آشکار شود آن وقت این اتفاقی که میافتد از جمله «وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا» (زمر/ 69) عالم روشن میشود این ارض شاید فقط زمین نیست سرزمین وجود ما همه نسبت به امام ارض اند او سماء عالم است لذا فرمود «وَيُنَزِّلُ عَلَيْكُم مِّنَ السَّمَاءِ مَاءً» (انفال/ 11) ما از مقام نبی اکرم است حضرت نسبت به همهی ما سماء است از آن جا بر عرض ما حقیقت نازل میشود فرمود یعنی از مقام منی نبی اکرم باران ولایت امیرالمومنین آن حقیقت آن ماء طهور نازل شد بر صفحهی ارض شما و شما زنده شدید پس ما همه مان ارض هستیم وقتی آن حقیقت از ساحت امام جاری میشود ما زنده میشویم ما نورانی میشویم حیات پیدا میکنیم به نور میرسیم حیاتی که در دوران حضرت اتفاق میافتد شاید سه حیات در روایات است هم دین خدا احیا میشود اَللّهُمَّ وَ اظْهِرْ به دينَكَ وَ سُنَّةَ نَبِيِّكَ (دعای افتتاح) این دین گویا حالت حیات خودش را از دست داده دوباره زنده میشود دین خدا به معنی واقعی کلمه و دوم احیاء الارض است «اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا» (حدید/ 17) که در روایات دیده اید فرمود همین طوری که باران میبارد و زمین را زنده میکند وقتی عدل امام در زمین جاری میشود اثرش از باران بیشتر میشود زنده میکند امام عدلش حیات به زمین میدهد عالم عالم دیگری میشود عدل میدانید تجلی امام است این را قبلا عرض کردیم همهی آن حقایقی که در عصر ظهور محقق میشوند به امام برمیگردند اگر عدلی واقع میشود عدل صفت امام است وَ تَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ صِدْقاً وَ عَدْلاً (ا للهوف على قتلى الطفوف ، ص 116) اگر حیاتی در عالم دمیده میشود امام سرچشمهی حیات و عین الحیات و کلمهی ماء است اگر نوری در عالم دمیده میشود امام کلمهی نور است همهی آن چیزی که محقق میشود ظهور خود امام است ظهور آن غیب است وقتی ظاهر شد هم زمین زمین دیگری میشود شاید « يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ» (ابراهیم/ 48) بعضی از بزرگان میفرماید مرحوم شاه آبادی دارند قبل از آن من در بعضی از کتب دیدم در مرآة الانوار دارد میگوید اکثر آیات قیامت تاویل به عصر ظهور و رجعت شده است کانه همهی حوادثی که در قیامت اتفاق میافتد یک منظرش در ظهور اتفاق میافتد وقتی آن در عالم ظاهر شد زمین تجلی میکند پس احیاء الارض داریم لذا زمین زمین زنده میشود ما آن موقع با موجودات زنده سر و کار داریم روایت دارد سنگ و درخت هم با مومن حرف میزنند آن موقع الآن نه آنها با ما حرف میزنند نه ما میشنویم هم ما آن حیات را نداریم هم اینها آن موقع هم آنها حرف میزنند هم ما میشنویم هم زمین زنده میشود هم ما زنده میشویم «وَ أَحْيِ بِهِ الْقُلُوبَ الْمَيْتَةَ (مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج 1، ص: 415 ) پس ما زنده میشویم گویا جریان ظلمات دشمنان نبی اکرم و اهل بیت همه را برده در فضای موت وقتی این غیب ظهور پیدا میکند همهی حقایق در این غیب است ما زنده میشویم زمین زنده میشود دین زنده میشود
شریعتی: خیلی تا پایان فرصت نداریم با توجه به این که در آستانهی عید بزرگ نیمهی شعبان هستیم اگر بخواهیم مهیا شویم برای عصر ظهور در چند دقیقه وظایف ما به معنای واقعی کلمه چیست
حاج آقا میرباقری: وظایفی که ما داریم اول از امام غافل نشویم خودمان را با امام تنظیم کنیم خودمان را وقف امام کردیم وقف امام شدیم البته این یک سیر است ولی اجمالش یک کلمه است اصلا انتظار یعنی وقف امام شدن یعنی یک آرمانهای امام امام را بشناسیم دوم آرمان هایش را بشناسیم امام نمیآید که توسعه به پا بکند این را کلینتون و بوش هم وعده اش را میدهند اوباما هم وعده اش را میدهد امام برای فراتر از اینها میآید. اهداف امام را بشناسیم که در روایات در دعای ندبه آمده سوم دل به امام و اهدافش ببندیم امید به تحقق آن اهداف داشته باشیم پنج حالا که آن اهداف را میخواهیم دغدغه و امید هم داریم خودمان را وقف کنیم ششم علامت شناس باشیم بر اساس علائمی که در روایات آمده خودمان را تنظیم کنیم دنبال دولت مستعجل نباشیم شتاب نکنیم گرچه ان شاء الله ظهور خیلی نزدیک است ولی ما هر کجای عالم هستیم سعی کنیم سنگ این بنا باشیم خودمان را وقف بنای حضرت بکنیم این آن چیزی است که از ما متوقع است بعد علامت شناسی بدون فوت وقت و بدون عجله و شتاب و اضطراب هر کجای عالم هستیم خودمان را وقف کنیم الحاسِب نَفسَه عَلَینَا این میشود منتظر کسی که خودش را حبس بر امام کرده میشود منتظر نکتهی دیگر این که همهی اینهایی که گفتیم به امام محقق میشود حیات نور هدایت امام کلمة الله است خدا کار میکند به وسیلهی امام أَظْهِرْ بِهِ دِينَ نَبِيِّكَ (صلوات حضرت حجة) خدای متعال وقتی میخواهد ید الله است فعل امام فعل خداست اگر میگوییم عدل از شئون امام است خدای متعال املا بِهِ الاَرضَ عَدلاً (صلوات حضرت حجة) خدا زمین را پر از عدل میکند عدل صنع الله است اما این صنع الله در امام محقق شده با تجلی امام عدل محقق میشود با ظهور غیب امام حیات محقق میشود با ظهور غیب امام عالم انوار ما نفوس ما عالم ارض همهی عوالم ارضی وقتی ذیل آن سماء قرار گرفتند زنده و نورانی میشوند و به حیات میرسند همه اش صنع الله است امام در یک مقامی است که و «وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ» (انفال/ 17) «إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ» (فتح/ 10) امام در این موقف است در موقف نبی اکرم است جانشین نبی اکرم خلیفهی حضرت اند دستشان در دست خداست پس همهی آن چیزی که گفتیم اصلش در امام است یعنی اصلش فعل صنع خدا است صنع الله در امام تجلی میکند
شریعتی: خیلی ممنون ان شاء الله ایام نیمهی شعبان هم بر همه مبارک باشد و پر خیر و برکت باشد باشیم در روزگار آمدن حضرت و عصر ظهور را درک کنیم یک اتفاق خوبی که افتاده سالهای قبل شما متذکر میشدید که خیلیها از آخرین شب قدر مترصد و منتظر شب قدر آینده میشدند و سعی میکردند خودشان را مهیا و آماده میکنند خیلیها از اول ماه رجب ماه شعبان از همین روزها خودشان را آماده میکنند دوستان خوب سمت خدا طبق قراری که با هم داریم برای رسیدن شب قدر روزشماری میکنند شب قدر را بتوانیم درک کنیم و نهایت بهره ببریم با این چلهای که گرفتیم حواس ما باشد به این اربعین ان شاء الله ارزان از دست ما نرود. خیلی ممنون دعا بفرمایید
حاج آقا میرباقری: اللهم صل علی محمدو آل محمد و عجل فرجهم خدایا برکات خودت را بر همهی مومنین در اطراف عالم نازل بفرما مومنین را بر دشمنانشان پیروز بفرما ظهور امام زمان ارواحنا فداه را مقرر بفرما ما را از برکات حضرت برخوردار بفرما به ما توفیق بهره مندی از این ماه و ماه رمضان و درک شب قدر را همین طور که به اولیا خاصت عنایت میکنی از صدقه سری امام زمان به همهی ما عنایت بفرما
شریعتی: ان شاء الله خیلی ممنون روزهای شنبه متعلق است به نبی اکرم دل هایمان راهی مدینة النبی بکنیم و از همین جا خاضعانه سلام بکنیم به حضرت و از برکاتش همه مان بهره مند شویم. خیلی ممنون والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین