94-03-16-حجت الاسلام والمسلمین میر باقری- (شرح مناجات شعبانیه)
موضوع برنامه: شرح مناجات شعبانیه
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين میرباقری
تاريخ پخش: 94/03/16
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
شریعتی: سلام میگویم به همهی شما خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز خیلی خوشحالیم در این لحظات همراه شما هستیم و در کنار شما حاج آقای میرباقری سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید
حاج آقا میرباقری: علیکم السلام و رحمة الله خدمت شما و دوستان و همکاران و بینندگان عرض سلام و ادب و احترام دارم
شریعتی: سلامت باشید خوشحالیم خدمت شما و دوستان خوب هستیم ان شاء الله روزها و شبهای ماه شعبان مقداری که از آن باقی مانده برای همه پر از خیر و برکت باشد و بتوانیم نهایت استفاده را از این روزها و شبها داشته باشیم حیف است که در ماه شعبان باشیم و از مناجات شعبانیه نشنویم آن هم در بیان حاج آقای میرباقری
حاج آقا میرباقری: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و لعنة علی اعدائهم اجمعین اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیاً و حافظاً و قاعداً و ناصراً و دلیلاً و عیناً حتی تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فیها طویلاً و هب لنا رأفته و رحمته و دعائه و خیره ما ننال به سعة من رحمتک و فوز عن عندک مناجات شعبانیه همان طور که ملاحظه فرمودید یکی از مناجاتهایی است که مقامات توحیدی در آن به شکل خاص بیان شده است حالا من یک چند مقدمهی کوتاه را عرض میکنم اگر برسیم یک سیر مختصری در این یکی دو جلسه به مضمون دعا داشته باشیم نکتهی اول این است که یکی از بهترین نردبانهای سلوک و وسایلی که ما را در وادی توحید و قرب به خدای متعال سیر میدهد دعاست با آن تعابیر بلندی که در قرآن و روایات از آن بیان شده لذا شایسته است که همهی مومنین یک فرصتی را در شبانه روز در کنار بقیهی مراسم عبادی خودشان برای مناجات با خدای متعال و دعا اختصاص بدهند بخصوص اگر تلاش شود این دعا در فرصتهای استجابت دعا باشد مواقع متعددی را در روایات برای اجابت دعا دیده اید در تعبیر روایت این است که درهای آسمان باز است و دعا بالا میرود به تعبیر دیگر وسایط اجابت فراهم است اتخاذ بکنند مثل در روایت دارد وقت زوال شمس است حضرت وقتی میخواستند دعا کنند وقت زوال شمس ظهر را انتخاب میکردند میرفتند مسجد خود را معطر میکردند و دعا میکردند یا در روایت دارد وقتی که باد میوزد وقتی نسیم میوزد وقتی که باران میبارد وقتی که سایهها برمیگردند همین از ظهر به بعد که کم کم سایه جهتش برمیگردد اینها را هر کدام توضیحاتی داده اند بزرگان که چرا در این وقتها استجابت دعا است و وقتی خون شهید به زمین میریزد وقتی بعد از نمازهای واجب بعد از فجر بعد از نماز وتر در سحر تا طلوع آفتاب در ثلث اول نیمهی شب یک ششم نیمهی شب که در روایات به خصوص تاکید شده هیچ دعایی در آن ردخور ندارد یک ششم نیمهی دوم شب یا یک سوم از نیمهی دوم که وقت مخصوص است ثلث شب آخر شب که سحر است به خصوص در باب سحر خیلی تاکید شده که دعا مستجاب میشود در داستان حضرت یوسف که آمدند برادران یوسف محضر یعقوب که درخواست استغفار کردند فرمود «سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ» (یوسف/ 98) روایت در کافی است امام صادق علیه السلام فرمودند وجود نبی اکرم فرمودند اَخَّرَلَهُم اِلَی سَحر تاخیرشان انداخت تا سحر «نَّجَّيْنَاهُم بِسَحَرٍ» (قمر/ 34) سحر از آن وقتهای مخصوصی است که اگر انتخاب شود علیای حال یک وقت خوبی انتخاب شود برای مناجاتها ولی یک قاعدهی کلی در روایت است در کافی قاعدهی خیلی مهمی است فرمود هر وقت رقت قلب پیدا کردید وقت دعاست آن فرصت را مغتنم بشمارید نگویید بعدا که ظهر شود آن فرصتها فرصتهایی هستند که عمومی اند یک فرصتهای عمومی است مثل اول ظهر وقت مغرب بعد نماز واجب یک فرصتهایی است خصوصی است وقت حالت رقت قلب پیدا میشود علامت توجه خدای متعال است چون حالات ما از آن طرف میآید وقت دعا به خصوص این را تاکید کرده و آن وقت وقتی هم دعا میکنیم آداب دعا را عزیزان مکرر شنیده اند با حمد و ثنای خدا باید باشد با صلوات باشد روایت صحیحه در کافی است دعا محجوب است تا این که صلوات فرستاده شود این هم توضیح دارد و یکی هم این است که سعی کنیم حالت دعا در ما پیدا شود در روایت در باب سیدالشهدا دارد گریه کنید اگر نبود تباکی کنید در روایت دارد تباکی کنید به زور از خودتان اشک بگیرید ولو یک قطره موقع دعا و بعد در بعضی روایات دارد حتی به حضرت عرض کرد یادم نیست هشام بن سالم است شاید که به امام صادق عرض کرد گاهی میخواهم دعا کنم خیلی دوست دارم اشک بریزم حالت بکا برایم پیدا نمیشود عزیزانی که از دست دادم یاد آوری میکنم حالت رقت در من ایجاد میشود بعد دعا میکنم حضرت فرمودند اشکال ندارد این قدر مهم است که آدم حالت رقت و خشوع داشته باشد حالت دعا پیدا نشود لقلقهی لسان میشود گاهی قساوت هم میآورد حالت بکا پیدا شود این بسیار موثر است حالت تضرع تباکی همین است یعنی موقعی اشک دارد حالت خوف دارد حالت خشیت خشوع دارد یک موقعی تباکی میکند سعی میکند در خودش حالت تضرع و خشوع را ایجاد بکند لا اقل در دعا تلاش کنیم این کار را انجام دهیم روایات متعددی داریم گاهی سوال کردند از معصوم تباکی کنیم تصدیق کردند گاهی خودشان دستور دادند که اگر حالت بکا ندارید تباکی کنید یادم است یک عزیزی بود رانندهی مرحوم علامه امینی بود اهل معنا دوستش میداشتند سید بزرگواری بود سحرهای خوبی داشت میگفت وقتی بلند میشدم اول روضهی حضرت علی اصغر میخوانم وقتی حالت بکا به من دست داد مناجات میکنم اینها تجربههای خوبی است که بعضی از خوبان دارند خوب است آدم یک فرصت مناسبی را انتخاب بکند سعی بکند حالت دعا داشته باشد یک روایتی را تبرکا از کافی میخوانم روایت خوبی است همهی روایات خوب اند یک بابی را مرحوم کلینی در باب البکا در کتاب دعا باز کردند روایت ششم ابن ابی عمیر از امام صادق علیه السلام با واسطه نقل کرده أَوْحَى اللَّهُ إِلَى مُوسَى خدای متعال به حضرت موسی وحی کردند که بندگان من به من تقرب پیدا نمیکنند به چیزی که از یکی از این سه امر بیشتر دوست بدارم این سه امر محبوب ترین راه تقرب بندگان من به من است أَنَّ عِبَادِي لَمْ يَتَقَرَّبُوا إِلَيَّ بِشَيْءٍ أَحَبَّ إِلَيَّ مِنْ ثَلَاثِ خِصَالٍ موسای کلیم سوال کردنند یَا رَبِّ وَ مَا هُنَّ این سه چیز چیست خدای متعال فرمود یا موسی الزُّهْدُ فِي الدُّنْيَا اولی اش بی رغبتی به دنیا است که طریق تقرب به خدا است و خدای متعال هم از این راه رفتن را دوست میدارد که ما از راه زهد در دنیا به خدا نزدیک شویم و راه قرب هم است ما با زهد در دنیا به خدا نزدیک میشویم زهد هم مکرر عرض شده احتیاج به گفتن ندارد زیره به کرمان بردن است زهد یعنی فراغت دل بزرگ تر شدن از دنیا بی توجهی به دنیا نه نداشتن یا داشتن این نیست معیارش دو الْوَرَعُ عَنْ مَعَاصِيَّ حالت ورع و اجتناب از معاصی داشتن و سوم الْبُكَاءُ مِنْ خَشْيَتِي که این خیلی مهم است گریه از خشیت خدا که البته این مال خواص است که واقعا از خشیت خدا گریه میکنند گریههای همه گریه دارند اما ریشهی گریهها متفاوت است کسی از حالت خشیت به بکا برسد معمولا مال خواص است اگر کسی به این مقام رسید اهل بکا از خشیت بود یکی از راههای تقرب به خدا را پیدا کرده که خدا هم خیلی دوست میدارد آدم از این راه به طرف خدا حرکت بکند موسای کلیم سوال کرد حالا مزدشان چیست قَالَ مُوسَى يَا رَبِّ فَمَا لِمَنْ صَنَعَ ذَا خدای متعال فرمود أَمَّا الزَّاهِدُونَ فِي الدُّنْيَا فَفِي الْجَنَّةِ آنهایی که دنیا را ترک کردند مزدشان این است که به بهشت میروند دنیا را دادند در مقابلش بهشت را میگیرند بهشت قرب است در دنیا از طریق زهد مقرب شدند وارد بهشت قرب میشوند بعد فرمودند أَمَّا الْبَكَّاءُونَ مِنْ خَشْيَتِي فَفِي الرَّفِيعِ الْأَعْلَى لَا يُشَارِكُهُمْ فِيهِ أَحَدٌ در مقام رفیع اعلی هستند کسی در آن مقام با اینها مشارکت ندارد مرحوم علامه مجلسی که اهل فن در روایات است و صاحب علوم لازمه ایشان در شرح بر کافی میفرماید و فی اعلی بالاترین درجات بهشت یا از بالاترین درجات بهشت است که مال انبیا و اولیا است اگر کسی از این راه برود مزدش این است که با آن رفقای اعلی محشور میشود الْوَرِعُونَ عَنْ مَعَاصِيَّ فَإِنِّي أُفَتِّشُ النَّاسَ وَ لَا أُفَتِّشُهُمْ (وسائل الشيعة، ج 15، ص 228) آنهایی که اهل ورع از معصیت اند همه را تفتیش میکنم مورد بازجویی قرار میدهم اصلا از آنها تفتیش نمیکنم باز مرحوم علامه مجلسی در شرح کافی تصریح دارند میفرمایند یعنی از آنهایی هستند که یدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِغَیرِ حِسابٍ»(مجلسی، بحارالأنوار، ج64، ص 261) یکی از مهم ترین راههای تقرب به خدای متعال دعا است این دعا هم ما باید سعی کنیم هم وقتهای مناسب را انتخاب بکنیم و هم حالات دعا را در خودمان ایجاد بکنیم حالا مقدماتی هم دارد که در روایات آمده که چطور دعا بکنید عجله نکنید زبانتان به دعا باز شود آن چیزهایی که کلید دعا است به دست بیاورید تا حال دعا پیدا کنید در بعضی روایات هم دارد گریه بکنید و تباکی بکنید و نزدیک ترین حالت بنده به خدای متعال در همین کافی شریف است هُوَ سَاجِدٌ بَاکٍ (کافی، ج2، ص 483) همراه با بکاء است یعنی دیگر به ما یاد داده اند بهترین حال این است که دعا بخوانید این دعایتان همراه با بکاء از خشیت باشد در حال سجده هم باشید در بعضی نقلها دارد حضرت دعای کمیل را در سجده شان میخواندند در قنوت نماز میخواندند در سجده میخواندند در احوالات بعضی بزرگان است کم هم نبودند سی شب ماه رمضان در قنوت نماز وترشان ابوحمزه را میخواندند بعضی هایشان سه ساعت طول میکشیده ایستاده ابوحمزه میخواندند علیای حال این چیزی است که کم رنگ دارد میشود باید تلاش کنیم یک فرصتی در عمر خودمان بگذاریم و یکی از راههای تقرب است میگویم بعضی روایاتش را هم قبلا خواندم که حضرت فرمود اگر دو نفر با هم مشغول نماز شدند از حضرت سوال کرد هر دو هم یک موقع شروع کردند یک موقع تمام کردند یکی بیشتر قرآن خوانده بیشتر دعا خوانده کدام مقدم است حضرت اول جواب ندادند فرمودند هر دو خیلی اصرار کرد فرمودند آن که دعا بیشتر خوانده دعا این طوری است این نکتهی اول که ما باید یک فرصتی فراغتی را بگذاریم دوم این که دعاها دو نوع اند یک دعاهایی را خود انسان انشاء میکند به ما اجازهی انشاء دعا دادند هیچ اشکالی ندارد خودمان با زبان خودمان بنشینیم خواسته هایمان را با خدای متعال در میان بگذاریم خیلی هم خوب است حاجتی داریم مطرح کنیم با زبان خودش از خدا درخواست میکند هیچ منعی نشده فقط ادب در دعا باید رعایت کرد بی ادبی نباشد طمعهای خام نباشد اگر طمع خام کردی ردت میکند فرض من میخواهم مقام نبی اکرم را داشته باشم هوسش را هم بکنی از بهشت بیرون میروی ادب در دعا ولی این که ما انشاء دعا کنیم منعی ندارد خود آدم مینشیند با زبان خودش خلوت میکند اتفاقا بد هم نیست آدم یک وقتی هم بر همین بگذارد حرفهای دلش را با خدای متعال در خلوت خودش بگوید ولی مهم این است که ما دعا را با زبان معصوم انجام بدهیم این چند خاصیت مهم دارد اول خاصیتش این است که دعایی که از معصوم است معمولا وسعت نیازهای ما وسعت استعدادهای ما و وسعت غفلتها و خطرات راه را به ما نشان میدهد از آن طرف هم وسعت کرم الهی را به ما نشان میدهد یعنی یک حقایقی را به ما نشان میدهد معصوم که ما هر چه هم بخواهیم با زبان خودمان دعا کنیم واقعا آن حقایق را نمیتوانیم بفهمیم که دعا کنیم ما ابوحمزه را ببینید دعای کمیل را ببینید همین مناجات شعبانیه را ببینید اگر بخواهیم با زبان خودمان دعا کنیم چه میگوییم و معصومین چه فرموده اند.
شریعتی: بعضی از این فرازها را نگاه میکنیم میفهمیم حتما باید معصوم باشی انشاء بکنی.
حاج آقا میرباقری: اگر از آنها یاد نگیری آدم نمیداند از خدا چه بخواهد نمیداند چه گنجهایی است ما به آنها دست پیدا کنیم خزائن در نزد خداست کلیدش دست شماست که خداست از ما محجوب است ما آن خزائن را نمیدانیم معصوم میداند در آن خزائن چیست از آن طرف استعدادهای فطری ما طلب فطری ما چیست خدا در ما چه تمایلاتی گذاشته زبان فطرت ما را باز میکند این زبان فطرت با حقایق عالم کاملا هماهنگ هستند چه مقاماتی را در وادی توحید میشود طی کرد ما چه میدانیم؟ خیلی بخواهیم حاجت بزرگ بخواهیم کوچک است میگویم با این که انشاء دعا خوب است غیر معصوم بزرگانی انشاء دعا کردند خواستههایی دارند مثلا شما کتاب مرحوم آمیرزا جواد آقای ملکی تبریزی را ببینید جزء کتابهای خیلی خوب است المراقبات کتابهای دیگرشان کتاب اقبال مرحوم سید بن طاووس را ببینید اینها از کملین اند در توحید به مقام شامخ رسیده اند چند نفر را میگفتند که اینها راه یافتهی در توحید اند یکی سید بن طاووس است ایشان دعاهایی دارند انشاء کردند تصریح میکنند انشاء خودشان است کسی به اشتباه نیفتد همانها را مقایسه کنید با زبان معصوم افق خواستهها خوفی که در دل هست مناشع خوب مناشع رغبت اصلا متفاوت است نه این که حالا به هم نزدیک است همان لا يُقاسُ بِآلِ مُحَمَّد مِنْ هذِهِ الاُمَّهٍ اَحَد (نهج البلاغه، خطبه 2) است دعایشان هم همین است شما آنها را بگذارید کنار مناجات خمس عشر کنار ابوحمزه بگذارید کنار صحیفهی سجادیه صحیفهی علویه آدم میفهمد اصلا از دو دهان است واضح واضح است لذا این که مثلا آدم حتما بد نیست آدم گاهی اوقات یک مناجات نامهی خوبی پیدا کرد زبان دلش است به یک بزرگی هم عرضه بکند حرفهای غلط در آن نباشد بخواند اشکالی ندارد ولی اشتباه است آدم مناجات نامههای غیر معصوم را بخواند خسارت است من دیدم گاهی میخوانند اشعار خوب را اشک هم میریزند حال خوشی هم دست میدهد عیب ندارد ولی افق آدم را محدود میکند به تعبیر دیگر اینها حداکثر حجاب نورانی اند آدم نمیتواند بالا برود این نکتهی اول است که دعایی که از معصوم میگیرید هم ظرفیت فطرت ما است زبان فطرت ما است که ما چه چیزهایی در عالم از خدا میخواهیم هم ظرفیت دستگاه خدا هم فقر ما هم خطاهای ما هم خطیئههای ما اینها را به ما نشان میدهد این نکتهی اول است نکتهی دوم این است که وقتی با زبان معصوم دعا میکنید معصوم در واقع شما را سیر میدهد دعا سیر است در حالات. مثل یک هواپیمایی که از یک نقطهای پرواز میکند سیر میکند یک جایی هم فرودگاهی دارد معصوم آدم را سیر میدهد و تا میرساند به مقصد در این سیر هم عنایت بکنید چند نکته قابل توجه است یک نکته این است که وقتی معصوم سیر میدهد همهی راه را بلد است این طور نیست که مثلا همین تپه ماهورهای اول راه را دیده باشد خیال کند قلهی دماوند یعنی همین خیلیها میخواهند بروند قلهی دماوند اما نه قله شناس اند نه بلد اند بروند خودش تا تپه ماهورهای دم شهر رفته خیال میکند قلههای رفیعی که بحث از آن میشود همینها است آدم را میبرد در این گردنهها خسته میکند بعد به آن جا که رساند میگوید رسیدید تمام شد در حالی که این اول راه است بعد از این گردنههای خطرناک سقوطهای فراوان و امثال اینها است معصوم این طوری نیست که ندیده باشد راه را مثلا فرض کنید آدم را به توهم بیندازد دومی که در عین این که راه و فراز و فرودها را دیده دیده آدم را چطور باید سیر بدهی در عین حال که قلهها را بلد است میداند آدم را نباید مایوس بکند لذا سیر میدهد واقعا آدم را آدم را میبرد در وادی توجه به خدا و امید و در اوج نقطهی امید نقطه ضعف هایش را نشان میدهد که با این نقطه ضعفها نمیشود بروی سقوط میکنی وقتی برد آدم را وسط متذکر میشود بعد آن وقت ادامهی سیر را هم به آدم میدهد کاملا سیر میدهد آدم را شما ابوحمزه را ببینید از یک نقطهای شروع میشود که نقطهی خیلی لطیفی است اِلهی لا تُوَدِّبنی بِعُقُوبَتِکَ توجه به این که خدای متعال مربی ما است رب ما است ما را تربیت میکند اگر با زبان خودش تربیت نشدی عقوبت میکنند وَ لا تَمکُربی فی حیلَتِک (دعای ابوحمزه) بین ما و بت هایمان تمنیات کوچکمان فاصله میاندازد تا ما را سیر بدهد در این فاصله شدن با ما مکر نکن ما بفهمیم با ما چه داری میکنی سیر میدهد آدم را میآورد آدم را به یک امیدهایی میرساند زبان انسان را باز میکند یک دعاهایی آن هم برای همهی عالم این قدر عظمت رحمت خدا را به انسان نشان میدهد و انسان را در این میدان فعال میکند دیده اید میرساند به این نقطه اَللهم اِغفِر لِحَیّنَا و مَیّتِنَا و شَاهِدِنَا وَ غَائِبِنَا ذَکَرِنَا و اُنثَانَا صَغیرِنَا و کَبِیرِنَا حُرّنَا و مَملُوکِنَا (دعای ابوحمزه) دیده اید دیگر خیلی لحن عجیبی است خدایا برای همه از خدا بخواهد نه فقط برای خودش میگوید برای زنده مرده مرد و در این میدان فعال میکند دیده اید میرساند به این نقطه اَللهم اِغفِر لِحَیّنَا و مَیّتِنَا و شَاهِدِنَا وَ غَائِبِنَا ذَکَرِنَا و اُنثَانَا صَغیرِنَا و کَبِیرِنَا حُرّنَا و مَملُوکِنَا دیده اید دیگر خیلی لحن عجیبی است خدایا برای همه از خدا بخواهد نه فقط برای خودش میگوید برای زنده مرده مرد و زن و غائب و حاضر و همه و همه این انسانی که به این جا رسید طمع کرد کرم خدا را دید سیر قبل از این فراز را ببینید یک دفعه در همین نقطه معصوم کانه آدم را میاندازد به یک تعبیری ته دره در چالههای هوایی به آدم نشان میدهد که كُلَّمَا قُلْتُ قَدْ صَلَحَتْ سَرِيرَتِي خدایا من را چه میشود هر وقت میگویم که باطن من دارد سریرهی من دارد اصلاح میشود وَ قَرُبَ مِنْ مَجَالِسِ التَّوابينَ مَجْلِسي دارم به مجالس توابین نزدیک میشوم وارد وادی توبه میشوم أَزَالَتْ قَدَمِی یک حالتی میآید حائل بین من و تو میشود کسالت بر من عارض میشود چرا این طوری است؟ کانه یک دفعه وسط دعا یک دفعه انسان یک حالت جدیدی در او پیدا میشود احساس میکند نرسیدی خیلی زود احساس قرب و طمع خام پیدا نشود اول راه است بعد حضرت شروع میکند موانع را نشان دادن خدایا شاید من با بطالین مینشینم شاید از ذکر تو غافل ام ده پانزده مانع را حضرت میشمارند که هر کدام از اینها برای این که من وقتی میخواهم حرکت بکنم درست مثل هواپیمایی که حرکت کرده به سرعت رسیده در نقطهی پرواز یک مانعی پیدا میشود نمیتوانم پرواز بکنم حضرت آدم را به حرکت در آورده سرعت داده یک دفعه نشان میدهد موانع سر راهت است نمیتوانی پرواز بکنی عَرَضَتْ لِی بَلِیَّةٌ أَزَالَتْ قَدَمِی وَ حَالَتْ بَیْنِی وَ بَیْنَ خِدْمَتِکَ بعد شروع میکند حضرت موانع را گفتن بعد هم آخر هم راه خروج از این موانع را نشان میدهد که فقط امید به کرم خداست و بعد بقیهی سیر دعا پس معصومین علیهم السلام ما را سیر میدهند این طور نیست مثلا یک حرفهایی بزنند دقیا احوال این دعا کننده را نظارت میکنند از یک حالی میبرند اگر کسی با معصوم حرکت کرد او سیر میکند در سحر ابوحمزه میتواند آن مقامات دعای ابوحمزه را ببیند مشاهده بکند وارد قبر شود وارد محشر شود سیر بکند عوالم را برگردد یعنی این طور نیست که حالا الفاظ میگویند حالا این یک مقداری باز در فراز بعدی توضیح میدهم پس در این سیر هم نه در ما طمع خام ایجاد میکنند نه مایوس میکنند نه از اول به آدمی که راه افتاده از سختیهای راه و گردنههای صعب العبور میگویند که راه نیفتد و نه وقتی راه افتاد میگذارند در او طمع خام ایجاد شود ما وقتی یک شب یک نماز میخوانیم حال خوش دست میدهد خیال میکنیم آخر قلهی صعود است نشان میدهند این حرفها نیست این مکاشفات و این مقامات اینها توحید نیست واقعا مقامات توحیدی اینها نیست که ما خیال میکنیم. یک چیزهای دیگری است آدم را سیر میدهد آرام آرام تا برسد پس این هم یک نکته در دعا ما گرچه دعا خیلی خوب است آدم خودش بنشیند با خدای متعال خلوت کند حرفش را بزند ولی دعا را با زبان معصوم انجام بدهیم و نکتهی مهم تری که در دعای با زبان معصوم است که باید توجه کرد این است همین طور که معصومین خیلی از عباداتشان برای شفاعت است در این دنیا که آمده اند برای شفاعت آمده اند مثلا این روایت را شاید یک بار خواندیم البته متعدد است من یک دانه را خواندم با تعابیر مختلف که وجود مقدس نبی اکرم را خدای متعال نورش را آفرید قبل از همهی عوالم بعد عوالم بعدی را از نور ایشان خلق کرد از جمله عوالم حجب بحار علوم است عوالمی که اسمش حجب است دوازده عالم را آن جا نام میبرد خدای متعال این 12 عالم را از نور نبی اکرم آفرید عالم اول که از نور ایشان آفریده شد وارد آن عالم شدند دوازده هزار سال تسبیح میکنند این را چطور معنا میکنید شاید معنایش این است وقتی حضرت عالم با نورشان خلق شد متناسب با همان عالم لباس آن عالم را پوشیدند رفتند در آن عالم با تسبیح خودشان آن عالم را احیا کردند شفاعت کردند با عبادت خودشان آن عالم را رساندند بعد عالم بعدی حجاب بعدی آفریده شد 11 هزار سال در آن عالم بودند سال چیست ذکر چیست عبادتی داشتند متناسب با آن عالم هر عالمی که از نور حضرت آفریده شده حضرت لباس آن عالم را پوشیده اند رفته اند آن عالم را احیا کردند بعد وارد عالم بعدی شدند حضرت وقتی عالم ما خلق شد حتی مَنَّ عَلَيْنَا بِكُمْ فَجَعَلَكُمْ فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَهُ أَن تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ (زیارت جامعه کبیره) خدای متعال آنها را آورد لباس بشر پوشانید آمدند در عالم ما با عبادت خودشان عالم ما را احیا میکنند ما تا از این جا برویم برسیم به آن سرچشمهی نور باید فتوحاتی شود این فتوحات باطنی که برای ما و جامعه و جهان با هم باید شود نمیشود ما فقط زنده شویم اگر ما زنده میشویم زمین هم باید زنده شود این فتوحاتی که باید برای عالم شود این فتوحات با نبی اکرم میشود با شفاعت اهل بیت میشود همین طوری که ذیل «إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُّبِينًا» (فتح/ 1) مکرر عرض کردیم خواندید اینها احتیاج به گفتن ندارد به پیامبر وعده میدهد ما برای شما فتح مبین کردیم که گناهان گذشته و آیندهی شما را بیامرزیم « إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُّبِينًا، لِّيَغْفِرَ لَكَ اللَّـهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا» (فتح/ 2-1) نعمت را میخواهیم بر تو تمام کنیم مغفرت یعنی آلودگیها شرکها موانع برداشته میشود آدم به وادی طهارت و اخلاص میرسد به وادی توحید میرسد برای پیامبر فتح شده که گناهان حضرت آمرزیده شود این را مکرر عرض کردیم معصومین فرمودند پیغمبر معصوم بود توهم گناه هم نکرده شیطان است که میخواهد به ما بگوید پیغمبر هم از جنس خودتان است میلغزد پیغمبر در مقام عصمت مطلقه است این پیغمبری که در مقام عصمت مطلقه است خدای متعال میفرماید گناهان گذشته و آینده ات را خدا پاک کرد فرمود این گناهان گناهان شیعیان است حُمِّلَ ذُنُوبِ شِیعَتِهِ (تفسیر قمی، ج 2، ص 314) این بار را حضرت کشیده گفته من اینها را پاک تحویل میدهم خدایا تو اینها را تحویل من بده عهد اصلا عهد شفاعت یعنی همین در روایت داریم کسی میتواند شفاعت کند که عهد داشته باشد کسی که عهد شفاعت با خدا بسته و حاضر شده بارش را بکشد شوخی نیست گفته من بارش را میکشم اینها را تطهیر میکنم میآورم مثل مادری که بچه را پاک میکند همهی زحماتش را تحمل میکند آلودگی هایش را تحمل میکند تا بچه پاک شود بچه نظیف است این نظافت از هنر مادر است پیامبر گفتند من اینها را پاک تحویل تو میدهم میفرماید من یک فتحی برای تو کردم که با فتح تو همه تطهیر میشوند لذا ورود به وادی طهارت ورود به وادی توحید ورود به وادی بهشت با شفاعت نبی است در روایت خواندیم حضرت در بهشت در قیامت مقابل باب الرحمن به سجده میافتند در باز میشود میگوید ببرید مردم را در بهشت فتح باب بهشت فتح باب توحید بهشت وادی توحید است اَلتُوحِید ثَمَنُ الجَنَّة (الأمالی، ص 569) با شفاعت نبی اکرم است با عبادت اهل بیت است خیلی از عبادت هایشان عبادتهای شفاعتی است لذا یک نکتهای را عرض کنم یک نکتهای است که این دعاها از معصوم یعنی چه معصوم علی الاطلاق این دعاها را میخواند اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَهْتِکُ الْعِصَمَ (دعای کمیل) با عصمت مطلقه چطور میسازد این توجیهاتی را بزرگان کردند یکی از بیانها که شاید از همه شیرین تر است این است اصلا این دعای شفاعتی است اصلا این دعا برای امت است با این دعا فتح باب برای عقبهی حضرت میشود برای مامومین میشود حضرت دارند سیر میدهند مامومین را با دعای خودشان با دعای معصوم است که ابواب توحید باز میشود مغفرت حاصل ما میشود عبور از این گردنههای صعب العبور و رسیدن به صحنهی نور و پهنهی نور و عز قدس و اینها و الا چه کسی میفهمد عز قدس چیست پس برای عبور دادن امت از مقامات تا رسیدن به عز قدس که در دعای مناجات شعبانیه است دعا میخواندند برای این من این را از همه بیشتر میپسندم و الا هر توجیهات دیگری خیلی به آدم مزه نمیدهد معصوم این دعاها را کما این که خیلی از عبادات حضرت بر این بوده که ما پاک شویم خدا هم با آن عبادت یک فتحی کرده در بهشت باز شده مردم طاهر شدند «لِّيَغْفِرَ لَكَ اللَّـهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ» (فتح/ 2) حضرت یک دعایی میکنند که فتح باب برای ما میشود اصلا با دعای خودشان سیر میدهند اصل سیر با دعای معصوم است مثل ماه شعبان این همه صلوات شعبانیه من حدس میزنم معنایش این است ماه حضرت است حضرت شفاعت میکنند برای این که مردم به ضیافت الله برسانند برای این که شفاعت کنند چه کار میکنند الَّذِی كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَدْأَبُ فِی صِيَامِهِ وَ قِيَامِهِ فِی لَيَالِيهِ وَ أَيَّامِهِ (صلوات شعبانیه) شب و روزش شب زنده داری و روزه داری میکرد برای چه؟ برای این که این ماه ما را میخواهد برساند حضرت برای شفاعت در ماه خودش با عبادت خودش ما را میرساند بعد هم ما کارمان چیست؟ اَللّهُمَّ فَاَعِنَّاعَلَى الْأِسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فیهِ، ما هم دنبال حضرت برویم وَنَیْلِ الشَّفاعَةِ لَدَیْهِ تا بتوانیم این شفاعت را بپذیریم حضرت بیدار میماند روزه میگیرد با روزه و بیداری حضرت گشایش میشود ما اگر فتوحات شامل حالمان شود بعد تاسی به حضرت کنیم آن وقت اگر شفاعت حضرت شامل ما شد اَللّهُمَّ وَاجْعَلْهُ لى شَفیعاً مُشَفَّعاً وَطَریقاً اِلَیْکَ مَهیَعاً ما دیگر با نبی اکرم سیر میکنیم او طریق الی الله است در وادی ولایت حضرت میافتیم حضرت ما را با خودشان میبرند سیر با شفاعت است همهی مقامات با شفاعت است و دعای معصوم است که اگر دعا مُخُّ العِبَادَة است (بحارالانوار، ج 93، ص 300) اگر دعا گشایش ایجاد میکند دعای معصوم است که باب صعود ما را باز میکند با زبان معصوم دعا کردن یعنی همین. دیده اید میگویند در ذکر استادی که ذکر میدهد ذکر اصلی را استاد میگوید حال او است که شما را سالک میکند با استاد ذکر بگویید من این را در مورد معصوم قبول دارم حال معصوم است آدم را سالک میکند ده هزار بار کمیل را از اول تا آخر بخوان حال امیرالمومنین فتوحات بر شما است حضرت دعا را خوانده که شما را سالک بکند آنها بین خودشان حالاتی دارد إنَّ لَنا مَعَ اللَّهِ حالات که هیچ ملک مقربی نمیفهمد آن جا معلوم نیست این دعاها باشد آن جا چیست ما چه میفهمیم آن جا هم التجا است آن جا هم بندگی است اما آن حالات بندگی را که ما نمیفهمیم برای ما نقل هم نمیشود اینهایی که به ما میرسد خیلی هایش مال مقام شفاعت ایشان است لذا این دعاهایی که معصوم میگوید خودش ضامن این دعا است یعنی حضرت این دعا را خوانده ما را سالک کند همهی معصومین هم این دعا را میخواندند لذا با توسل به هر معصومی میشود این دعا را بخوانید و با حال آن معصوم سالک شوید پس هم زبانی با معصوم است یعنی معصوم خوانده که شفاعت کند راه را باز کرده شما دنبال بلا تشبیه دیده اید راهنما میرفت راه را باز میکرد در میدان مین حضرت رفته فتوحات را کرده به ما میگوید دنبال من بیایید من راهها را دارم برای شما باز میکنم خودشان که رفته اند این مقام شفاعتشان است لذا با معصوم اگر رفتیم اصل دعا را معصوم میکند شما با حال معصوم سیر میکنید لذا به مقام عز قدس آدم میرسد و الا اصلا از دهان ما بزرگ تر است که به خدا بگوییم به من مقام عز قدس بده امیرالمومنین دارد میگوید میگوید من راه مقام عز قدس را باز کردم دنبال من من معبر را باز کردم إِلَهِي هَبْ لِي كَمَالَ الانْقِطَاعِ إِلَيْكَ (مناجات شعبانیه) در دعا عرض میکنم عز قدس چه مقامی است پس دعا با معصوم خاصیتش این است که اصل دعا را معصوم میخواند ما با شفاعت معصوم مقامات توحیدی را سیر میکنیم موانع را پشت سر میگذاریم هزاران مانعی که در وجود ما و در سر راه ما و در بیرون است و آن جایی هم که ما پاک میشویم خود راه سلوک سخت است این طور نیست سلوک الی الله راهی باشد همه سرشان را بیندازند زیر بروند امیرالمومنین رفتند برگشتند ما را ببرند با دعایشان ما را میبرند و الا خودشان که رسیده اند دعاهایشان هم دعاهای خودشان است
شریعتی: خیلی خوب مقدمهی خوب و جامع و کاملی بود فکر میکنم خیلیها مثل من استفاده کردید پس عرض حاجت خودمان خواستههای ما خوب است یک وقتی خلوتی با خدا داشته باشیم ولی اگر قرار است سیر بکنیم و برسیم به جایی با ادعیهی معصومین علیهم السلام باشد
حاج آقا میرباقری: آن هم با این نکته که دعا دعای امیرالمومنین است خود حضرت دارد میخواند حال حضرت است فتوحات عالم با حال حضرت است آن حال در ما تجلی بکند فرمود نَحنُ الصَّلوة (تأويل الآيات الظاهره، ج 2، ص 19، حديث 29 یعنی چه ما با نماز امیرالمومنین به معراج میرویم الصَّلاة مِعرَاجُ المُؤمِن (کشف الاسرار، ج 2، ص 676) اما آن صلوه است ما باید به آن صلوه گره بکنیم نماز ما طریق رفتن به وادی آن صلوه است دعایمان هم همین طور
شریعتی: بسیار خوب خیلی ممنون این نگاه جدیدی به نظرم به ما و همهی دوستان خوب دادید همهی سمت خداییها را دعا بکنید صفحهی 469 قرار امروز دوستان خوب ما است آیات 17 ام تا 25 ام سورهی مبارکهی غافر در سمت خدای امروز تلاوت میشود لحظه لحظه زندگی تان منور به نور قرآن باشد در بخش بعدی هم همراه ما باشید
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
الْيَوْمَ تُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ لَا ظُلْمَ الْيَوْمَ إِنَّ اللَّـهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ ﴿١٧﴾ وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْآزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَنَاجِرِ كَاظِمِينَ مَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ حَمِيمٍ وَلَا شَفِيعٍ يُطَاعُ ﴿١٨﴾ يَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَمَا تُخْفِي الصُّدُورُ ﴿١٩﴾ وَاللَّـهُ يَقْضِي بِالْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ لَا يَقْضُونَ بِشَيْءٍ إِنَّ اللَّـهَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ ﴿٢٠﴾ أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ كَانُوا مِن قَبْلِهِمْ كَانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَآثَارًا فِي الْأَرْضِ فَأَخَذَهُمُ اللَّـهُ بِذُنُوبِهِمْ وَمَا كَانَ لَهُم مِّنَ اللَّـهِ مِن وَاقٍ ﴿٢١﴾ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانَت تَّأْتِيهِمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَكَفَرُوا فَأَخَذَهُمُ اللَّـهُ إِنَّهُ قَوِيٌّ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿٢٢﴾ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِينٍ ﴿٢٣﴾ إِلَى فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَقَارُونَ فَقَالُوا سَاحِرٌ كَذَّابٌ ﴿٢٤﴾ فَلَمَّا جَاءَهُم بِالْحَقِّ مِنْ عِندِنَا قَالُوا اقْتُلُوا أَبْنَاءَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ وَاسْتَحْيُوا نِسَاءَهُمْ وَمَا كَيْدُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ ﴿٢٥﴾
ترجمه:
امروز هر کس را در برابر آنچه انجام داده است، پاداش می دهند. امروز هیچ ستمی وجود ندارد؛ یقیناً خدا در حسابرسی سریع است. (۱۷) و آنان را از روز نزدیک بیم ده، آن گاه که [از شدت ترس] جان ها به گلوگاه رسد، در حالی که همه وجودشان پر از غم و اندوه است. برای ستمکاران هیچ دوست مهربانی و شفیعی که شفاعتش پذیرفته شود، وجود ندارد! (۱۸) [او] چشم هایی را که به خیانت [به نامحرمان] می نگرد و آنچه را سینه ها پنهان می دارند، می داند. (۱۹) و خدا به حق داوری می کند، و معبودانی را که [مشرکان] به جای او می پرستند [چون از هر جهت ناتوانند] هیچ گونه داوری نمی کنند؛ یقیناً خدا شنوا و بیناست. (۲۰) آیا در زمین گردش نکردند تا با تأمل بنگرند که سرانجام کسانی که پیش از آنان بودند، چگونه بود؟ آنان از ایشان نیرومندتر بودند، و در زمین آثاری پایدارتر [چون قلعه ها، خانه های استوار و کاخ های بسیار محکم] داشتند، پس خدا آنان را به کیفر گناهانشان [به عذاب] گرفت، و در برابر خدا مدافع و حمایت گری نداشتند. (۲۱) این [کیفر دردناک] برای این بود که پیامبرانشان همواره دلایل روشن برای آنان می آوردند و آنان [از روی تکبّر و عناد] کفر می ورزیدند، پس خدا هم همه آنان را [به عذابی سخت] گرفت؛ زیرا او توانا و سخت کیفر است؛ (۲۲) و به راستی موسی را با معجزات خود و برهانی آشکار فرستادیم، (۲۳) به سوی فرعون و هامان و قارون، ولی [آنان] گفتند: جادوگری بسیار دروغگوست! (۲۴) هنگامی که حق را از سوی ما برای آنان آورد، گفتند: پسران کسانی را که با موسی ایمان آورده اند، بکشید، و زنانشان را [برای بیگاری و خدمت] زنده بگذارید. ولی نیرنگ و نقشه کافران جز در بیراهه و گمراهی نیست. (۲۵)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: من یادآوری میکنم دوستان عزیزی که تمایل دارند در ماه مبارک رمضان خانه هایشان تبدیل به خانههای نورانی شود و محفل خانوادگی قرآن کریم در منازل آنها برگزار شود و داوطلب هستند میتوانند به سایت ما مراجعه بکنند برنامهی سمت خدا بانی شده که چهارده جلد قرآن کریم به آنها اهدا بکند ان شاء الله این محافل پرشور تر برگزار شود دوستان در سایت به شما خواهند گفت شیوهی ثبت نام به چه صورت است. حاج آقای میرباقری خدمت شما هستیم
حاج آقا میرباقری: بسم الله الرحمن الرحیم حالا دو نکتهی کلی دیگری در باب مناجات است ان شاء الله این را بعد عرض میکنم که همهی مقاماتی که در مناجات است که مقامات توحیدی است در وادی ولایت است یعنی هیچ وقت سالک در سلوک خودش از وادی ولایت نبی اکرم و اهل بیت بیرون نمیرود گرچه از اول هم که وارد میشود در وادی تحید است یعنی اصلا وادی اهل بیت تماما وادی توحید است هیچ دعوت به خود نیست ولی این طور نیست کسی به جایی برسد در مقام فنا باشد دیگر اهل بیت نباشند هر چه است هر مقامی است حتی مقام عز قدس حتی کمال الانقطاع همه اش در وادی ولایت نبی اکرم است هر سالکی میرسد این را ان شاء الله بعد توضیح میدهم لذا همهی مقامات سلوکی در وادی ولایت باید تعریف کرد بیرون وادی ولایت مقام سلوکی نیست اینها اوهام است این در جای خودش. اما در مناجات شعبانیه در دعاها هر کدام یک مقاماتی برای انسان گشوده میشود معصوم میخواسته با این دعا آدم را در یک مقامی سیر بدهد در مناجات شعبانیه که همهی معصومین میخواندند که به تقریری که عرض کردم همهی معصومین در سلوک ما در این مقامات شفاعت کردند همه شان با خدا عرض حال کردند که باب برای ما باز شود و ما این مقامات را طی بکنیم و شفاعت یعنی این با حال آنها عالم سالک است آن وقت در ماه شعبان است که ماه نبی اکرم است که حضرت آستین بالا زده اند برای شفاعت پس خیلی چیز در این دعا است که آدم را آماده میکند سیر میدهد دیگر وارد ضیافت الله شود لذا مقامات توحیدی این دعا مقامات خاص است منتها این نکته را باید ان شاءالله هفتهی آینده توضیح بدهم که همهی مقامات توحیدی در وادی ولایت است خلط نباید بشود اِلَیکَ مَحیا پیامبر گرامی تا آخر سلوک طریق ما است صراط ما است هیچ وقت از این طریق ما بیرون نمیتوانیم برویم حالا ماه شعبان یک چنین ماهی است این دعا یک ورود دارد یک خروج سیر وسطش را هم باید بحث کنیم ورودش با صلوات است با صلوات بر حضرت و آلشان شروع میشود اللهم صل علی محمد و آل محمد که همهی دعا همین یک کلمه است هر فتح الفتوحی برای عارفی سالکی میشود با صلوات است یعنی خدا تا بر پیغمبرش صلوات نفرست هیچ کس هیچ چیز در این عالم گیرش نمیآید یعنی همهی سلوک با صلوات است نه حاجتهای کوچک اولیای خدا همهی فتوحاتی که برایشان میشود با صلوات خدا بر نبی اکرم و اهل بیت است صلوات ما ما را وارد آن صلوات میکند هم زبان با خدا میکند خدا همین را فرموده «إِنَّ اللَّـهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا» (احزاب/ 56) شما هم اگر میخواهید بهره مند شوید همهی خیر در صلوات خدا بر رسولش است همهی قرب در آن است شما هم اگر میخواهید از این ضیافت بهره مند شوید همراه خدای متعال شوید هم زبان خدا و ملائکه شوید بر پیامبر و آلش صلوات بفرستید تا شما هم برسید همه چیز در صلوات است این را من قبلا در مورد صلوات عرض کردم بزرگان زیاد گفته اند مثلا هر مقامی با صلوات خدا بر نبی اکرم برای همه حاصل میشود همهی مقامات ذیل آن صلوات است دعا با صلوات شروع میشود که باید توضیح داده شود فرمود دعا محجوب است تا صلوات نباشد چون اصلا همهی خوبیها خدا چیزی به کسی نمیدهد الا از طریق صلوات بر محمد و آل محمد. اَنتَ المُرَاد (بحارالانوار، ج 15، ص 28) لا حَبيبَ اِلاّ هُوَ وَ اَهْلُهُ (زیارت آل یس) خدا با این پیغمبر و اهل بیتش سر و کار دارد. هر چی میدهد به آنها میدهد بقیهی آدمها هم سر سفره آنها هستند البته به آنها شفاعت داده مقام محبت داده مثل مادری که هر چه دارد با محبت خرج فرزند میکند هر چه آنها دارند مال امتشان است خرج میکنند همه چیز را خدا به آنها داده آنها به اندازهی ظرفیت به عالم میبخشند پس دعا با صلوات شروع میشود آخرش کجاست؟ اگر کسی با امام سیر کرد إلَهِي وَ أَلْحِقْنِي بِنُورِ عِزِّكَ الابْهَجِ، فَأَكُونَ لَكَ عَارِفًا وَ عَنْ سِوَاكَ مُنْحَرِفًا وَ مِنْكَ خَآئِفًا مُرَاقِبً، يَا ذَا الْجَلَالِ وَ الإكْرَامِ (مناجات شعبانیه) این فرود دعا است آغازش صلوات است فرودگاهش این جاست الحاق به مقام عز است یک مقامی است به نام مقام عز که مقام نورانی هم است این مقام نور عز مقام ابهج است ابهج از افعل التفضیل از بهیج است بهیج یعنی آن چیزی که در آن طراوت و خرمی هست و توجه به آن موجب نشاط و شادکامی و ابتهاج انسان است سرور انسان است این مقام نورانیت عز مقام ابهج است اگر کسی به آن جا رسید مستغرق در بهجت میشود بهجتی بالاتر از درک آن مقام عز نیست خدایا ما را ملحق کن به مقام نورانیت عزت خودت که این مقام نور عز ابهج مقامات است بهیج تر از این مقامی نیست اگر کسی به آن جا رسید ثمرهی رسیدن به آن مقام چیست؟ سه چیز است معرفت نسبت به حضرت حق و دیگر آدم روی از همه برمیگرداند فقط روی به خدا است هیچ توجهی به غیر در آن مقام نیست اگر کسی به آن مقام رسید تمام توجهاتش از عوالم برداشته میشود به حضرت حق دائم حالت مع الله دارد این میشود «عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ» (معارج، 23) یعنی بالاترین مقام فی صلتاهم دائمون است حالت مع اللهی اش با خدا بودنش ادب مع اللهی اش دائمی است دائما از غیر یعنی از همهی عوالم معرض رو به خدا دارد البته این مقام در وادی ولایت است به معنی اعراض از معصوم نیست این سیر در وادی ولایت معصوم است پس عن سواک نه این که از معصوم منحرف ام مَنْ أَرَادَ اللَّهَ بَدَأَ بِكُمْ وَ مَنْ وَحَّدَهُ قَبِلَ عَنْكُمْ وَ مَنْ قَصَدَهُ تَوَجَّهَ بِكُم (زیارت جامعه کبیره) کسی بخواهد رو به خدا بیاورد باید از این جا بیاید خیال نکنیم که این که عرض میکردم بعد ان شاء الله این را باز میکنیم که همهی مقامات توحیدی در وادی ولایت است سه چیز ثمره اش است عرفان حضرت حق اعراض از غیر کسی در آن مقام قرار گرفت و حالت خوف و مراقبت نسبت به حضرت خوف الهی و مراقبهی مع الله این چهار تا ان شاء الله باید مقام نور عز چیست چطور آدم میرسد این فرودگاه دعا را ان شاء الله ترجمه میکنیم و فرازهای وسط را
شریعتی: ان شاء الله دعوت میکنم که ان شاء الله دوستان همراه ما باشند حاج آقای میرباقری دعا بکنند همه آمین بگوییم دوستانی که امتحان دارند التماس دعای ویژه دارند
حاج آقا میرباقری: اللهم صل علی محمد و آل محمد خدایا همهی ما را در این ماه به آن چه رضای خودت است موفق بدار همهی مجاهدان در راه خدا را به پیروزی قطعی برسان این ماه را ماه ظهور قطعی امام زمان را قرار بده همهی دوستان اهل بیت را در همهی تلاش هایشان موفق بدار به خصوص جوانان عزیزی که مشغول به تحصیل هستند در همهی عمر در راه خودت ثابت قدم بدار و آنها را در تحصیل علم آن چنان که تو میپسندی لحظه به لحظه بیش از پیش به آنها توفیق و پیروزی عنایت بفرما
شریعتی: ان شاء الله از ده روز پیش یک قراری گذاشتیم که یک اربعین تا شب سرنوشت شب قدر همراه هم باشیم کنار هم باشیم قدر لحظهها را بدانیم و از امروز تا شب قدر تنها سی روز باقی مانده است بهترینها را برای همهی شما آرزو میکنم خداوند پشت و پناهتان.