94-03-23-حجت الاسلام والمسلمین میر باقری- (شرح مناجات شعبانیه)
موضوع برنامه: شرح مناجات شعبانیه
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين میرباقری
تاريخ پخش: 94/03/23
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
شریعتی: سلام میگویم به همهی شما خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز آرزو میکنم در هر کجا که هستید ایام به کامتان باشد از خداوند متعال میخواهم که ان شاء الله از لحظه لحظهی باقی ماندهی ماه شعبان نهایت استفاده را بکنید و همان طور که امام رضا علیه السلام فرمودند این دعا را مکرر بخوانید که اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیما مَضى مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِىَ مِنْهُ خدایا اگر در این زمانی که از ماه شعبان گذشت ما را نیامرزیدی در باقی ماندهی ماه شعبان ما را ببخش و بیامرز ان شاء الله خیلی خوشحالیم که در خدمت شما هستیم و در محضر سید جلیل القدر حاج آقای میرباقری سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید.
حاج آقا میرباقری: علیکم السلام و رحمة الله خدمت حضرت عالی و همهی بینندگان عزیز و ارجمند و همکاران گرامی عرض سلام و ادب و احترام دارم.
شریعتی: سلامت باشید خیلی خوشحالیم خدمت شما هستیم هفتهی گذشته به مناسبت این ایام ماه شعبان شما به بحث دعا اشاره کردید و نکات خیلی خوبی هم شنیدیم و به مناجات شعبانیه به عنوان یکی از گنجینههای ماه شعبان معظم و دوستان منتظر هستند که بحث امروز شما را بشنوند.
حاج آقا میرباقری: بسم الله الرحمن الرحیم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و لعنة علی اعدائهم اجمعین اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیاً و حافظاً و قاعداً و ناصراً و دلیلاً و عیناً حتی تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فیها طویلاً و هب لنا رأفته و رحمته و دعائه و خیره ما ننال به سعة من رحمتک و فوز عن عندک یک نکات مقدماتی را عرض کردم و دیگر اشارهای به صدر و ذیل مناجات شعبانیه شد اگر فرصتی بود ان شاء الله به اندازهی ممکن یک مروری به مناجات داشته باشیم گرچه فرازهای این مناجات را بزرگان توضیح داده اند شرح کرده اند و معارف بلندی در ذیل هر فرازی از فرازهای این دعا گفته شده یک مقدمهای را در جلسهی گذشته ناتمام ماند قول دادیم این جلسه تکمیل بکنیم و آن این است که یک سوال جدی است که همیشه ما با آن مواجه هستیم و آن این که در سیر الی الله و سلوک به سوی خدای متعال جایگاه نبی اکرم جایگاه ائمه علیهم السلام چه جایگاهی است عنایت بکنید اگر این خوب روشن نشود هر دو طرفش مضر است یک طرف موجب میشود که انسان عجب به نفس پیدا بکند و از شفاعت معصوم محروم شود یک طرف هم العیاذ بالله معصوم را حجاب بین خودش و خدای متعال تصور بکند هر دو غلط است ما با معصومین وقتی سیر میکنیم گاهی ممکن است تلقی ما این باشد که امام یا نبی اکرم کسانی هستند که آمدند ما را طبق همین صورتهای ظاهری دعوت کردند به سوی خدا بعد هم راههایی را به ما نشان دادند چه اعمالی را انجام دهید چه گناهانی را ترک بکنید صفات رذیله حمیده کدام اند اینها را خیلی معلمان اخلاق را هم گاهی انجام میدهند حتما این یکی از شئون نبی اکرم و ائمه علیهم السلام است و جای انکار هم نیست که ائمه علیهم السلام ما را هدایت کردند به راههای تقرب به سوی خدای متعال دَاعِی اِلَی الله هستند هادی هستند هادی به معنی این که راه را به ما نشان میدهند و موانع و خطرات را به ما نشان میدهند بنابراین این حتما از خصوصیات نبی اکرم و اهل بیت است اما در این حد خلاصه نمیشود دوم این است که بگوییم ایشان همراهان ما در این سلوک هستند یعنی هر کجا ما میرویم اینها با ما هستند هم سفر ما هستند راه را به ما نشان میدهند کمکمان میکنند مثل این که دو سالکی که با همدیگر همسفر میشوند این همسفری هر کجا بروید همراه شما هستند مقام سوم این که ائمه علیهم السلام شفاعت در سلوک دارند که این در شئون مختلف ائمه علیهم السلام توضیح داده شده است ائمه علیهم السلام باب الله اند یعنی اگر کسی بخواهد وارد وادی توحید شود باید از این جا وارد شود وقتی وارد شد وقتی بخواهد طی طریق بکند امام سبیل و صراط انسان است در هر قدمی که شما سیر میکنید در این سیر سیرتان در وادی ولایت امام است سیر در مقامات توحید به جز سیر در وادی ولایت چیز دیگری نیست کما این که در باب قرآن این طوری است که قرآن یک ظاهری دارد که همهی ما با آن ظاهرش مواجه هستیم و یک بطون و بواطنی دارد «فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ» (واقعه/ 78) در یک کتابی است پوشش دارد «لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» (واقعه/ 79) به اندازهای که انسان از غیر خدا پاک میشود و طاهر میشود با حقیقت قرآن آشنا میشود قرآن به این معنا در واقع شفیع ما است راه است به این معنا حبل است رشتهی بین ما و خدای متعال است که در روایات آمده که ما سیرمان در مقامات توحید سیر در مقامات نورانیت قرآن است و به شفاعت قرآن هم سیر میشود مقامات بهشت هم به اندازهی آیات قرآن است روز قیامت هم به ما میگویند اقرا واقرا این هم یک نکتهی دیگری است در باب ائمه علیهم السلام که ائمه غیر از این که همسفر ما هستند خودشان باب اند صراط اند وجه اند یعنی اگر کسی بخواهد متوجه خدا شود باید متوجه آنها شوند طریق توجه به خداوند متعال هستند و به این معنا ما در هر مقامی که سیر بکنیم یعنی این طور نیست شما به یک مقامی برسید در آن مقام دیگر امام حضور نداشته باشد در همهی مقامات سلوکی ما با امام هستیم این همراهی هم دیگر همراهی خاص است در زیارت عاشورا در آخرین مرحله اش که سجدهی عاشورا است و مقامات طی شده با زیارت عاشورا این سلوک واقع شده در سجدهی قرب از خدای متعال میخواهیم ثَبِّتْ لی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ به من ثبات قدم در محضر خودت بده که با همهی وجود در خدمت حضرت حق باشیم مَعَ الْحُسَیْنِ این معیت چیست یعنی شما هر کجا بروید در مقام عندالله هم که قرار بگیرید این مقام مقام مع الحسین است آن جا امام حسین هم با ما هستند به این معیت هم حالا تعبیر تعبیر شاید خیلی دقیقی نباشد معیت قیومی است چطور خدای متعال با ما است سوال میکنم سالک اگر سلوک به سوی خدای متعال میکند با پای خودش سلوک میکند یا با امداد خداست؟ با امداد خداست هر قدمی برمیدارد لذا اهل سلوک خودشان را در همهی مقامات بدهکار خدا میدانند هر قدمی برمیدارند در این قدم بدهکار خدای متعال هستند و موسای کلیم خدای متعال فرمود حق شکر من را ادا کن عرض کرد چطور میتوانم حق شکرت را ادا کنم چون وقتی هم که شکر میکنم باز با فضل و نعمت توست اگر تو لطف نکنی کسی نمیتواند شکر بکند آن جا هم شکر میکنم تو داری به من کمک میکنی خدا فرمود حق شکر همین است که برسی به این نکتهای که عاجز از شکر شوی احساس بکنی که نمیشود بندگی کرد نمیشود شکر کرد همان طور که سالک در همهی مقامات سلوکی خودش مع الله است این طور نیست که جایی از خدای متعال جدا میشود و با پای خودش سلوک میکند اگر این طور شد آنهایی که طلب کار خدا میشوند همین طور هستند حتی اگر به آنها مقام محبت هم میدهند بعید است آنهایی که این طوری اند یک محبت جدی هم پیدا بکنند در محبت طلبکارند میگویند ما محب هستیم تو محبوب و محب حقوقی دارد طلبکاری میکنند در حالی که و اللَّهُمَّ إِنَّ قُلُوبَ الْمُخْبِتِينَ إِلَيْكَ وَالِهَةٌ (زیارت امین الله) آنهایی که در مقام انکسار هستند شیدا هستند یعنی در محبتشان هم خودشان را بدهکار میکنند پس همین طور که سلوک ما مع الله است و همه جا خدای متعال با ما هست و ما با پای خودمان نمیرویم اولیای الهی هم همین طورند معصومین همین طور اند همه جا با ما هستند شاهدش هم این جملات فراوانی است که در دعای ماه رجب که میخواندیم وَ آيَاتِكَ وَ مَقَامَاتِكَ الَّتِي لاَ تَعْطِيلَ لَهَا فِي كُلِّ مَكَانٍ يَعْرِفُكَ بِهَا مَنْ عَرَفَكَ آیات و مقامات الهی که در همهی امکنه است مکان که میگوییم مقصود این مکانها نیست همهی مقامات است که هیچ تعطیلی ندارد همه جا است هر کسی به مقام معرفت تو میرسد با این آیات میرسد در هر مقامی باشد لذا بلافاصله بعدش میرسد لاَ فَرْقَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهَا إِلاَّ أَنَّهُمْ عِبَادُكَ هیچ فرقی بین تو و آن آیات و مقامات نیست الا این که آنها مخلوق اند اگر این طوری شد همان طور که سیر ما در مسیر توحید با خداست و خدای متعال ما را کمک میکند امداد میکند این معیت هم به اصطلاح معیت قیومی است اگر «وَهُوَ مَعَكُمْ» (حدید/ 4) خدا با ما است نه این که در کنار ما قرار گرفته مَعَ كُلِّ شَيْءٍ لاَ بِمُقَارَنَة (نهج البلاغه، خطبه 1) امیرالمومنین فرمود خدای متعال با همه چیز است اما این طور نیست که کنار هم نشستند این معیت آقایان میگویند معیت قیومی است «اللَّـهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ» (بقره/ 255) قیوم عالم است قوام عالم به این همراهی است اگر او با ما نباشد ما نیستیم هر چه که هست از همراهی خدا است در سلوک ما هم همین طور است این که میگوییم اَللّهُمَّ اجْعَلْ لى مَعَ الرَّسُولِ سَبیلاً (دعای شب اول رمضان) با من یک سبیلی با همراهی پیامبر قرار بده نه این که پیامبر میروند من هم کنار ایشان سیر کنم نه این سیری که میکنند به قیومیت ایشان یک راهی هم ما با ایشان داشته باشیم ایشان ما را ببرند پس این معیت معیت به معنی قیومی است به همین معنا که عرض کردم قوام سلوک ما به امام است قوام سیر ما در مسیر توحید به همراهی اوست اگر او نباشد اصلا ما سیری نداریم راهی هم غیر از این وجود ندارد نه از آن طرف بگوییم که اینها آدرس را دادند و ما خود میرویم یا حتی بعضی تلقی کرده اند راههایی وجود دارد که بدون آدرس دادن آنها هم قابل طی کردن است این حتما به بیراهه میرود حتما در دام شیطان میافتد شیطان با همهی عباداتی که کرده بود مانع سلوکش همین بود سالک نشد چون نمیخواست از این راه برود به خدا هم عرضه داشت که هر چه بخواهی برایت نماز بخوانم خدای متعال فرمود آن دیگر به درد نمیخورد آن قرب و نزدیکی نمیآورد خودش میشود حجاب پس عبادتی که در همراهی معصوم نیست همهی مقامات اگر در همراهی معصوم نباشد اینها نه طی کردنی است و اگر هم چیزی گیر انسان بیاید حجاب میشود ولی از آن طرف هم باید توجه داشت اگر ما با امام سیر میکنیم این سیر به این معنی نیست که امام موضوعیت دارد در عرض خدای متعال امام به تعبیر خودشان باب است صراط است وجه است ما از این راه باید به سوی خدای متعال برویم منتها راه خدای متعال این قدر راه باعظمتی است که میشود امام راه خدای متعال جاده آسفالته نیست امام و مقامات امام راه الی الله است بنابراین باب و وجه و سبیل و صراط اند در هیچ مقامی نه شما به یک جایی میرسید که امام نباشد بلکه در هر مقامی هستید در معیت امام هستید و این معیت هم معیت قیومی است یعنی قوام سلوک شما به این همراهی است امام همراه شما نباشد سلوک ندارید و از آن طرف هم این همراهی به این با امام بودن و به شفاعت امام سیر کردن معنی اش این نیست که ما با خدا نیستیم در این سیر بلکه به عکس هر کس با امام بود با خدا است مَنِ اعْتَصَمَ بِكُمْ فَقَدِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ (زیارت جامعه کبیره) اگر کسی معتصم به امام شد به امام چنگ زد و خودش را به امام رساند به خدای متعال رسیده و معتصم بالله است پس اگر در این دعاها مقاماتی ذکر میشود باید توجه داشته باشیم که همهی این مقامات سلوکی ذیل مقام نبی اکرم و اهل بیتشان است و هر سالکی در این مراحل سیر میکند ولو به یک جایی میرسد که با خدای خودش است اما در این همراهی با خدای متعال شفاعت امام است معیت امام است اگر امام همراه انسان نباشد انسان سقوط میکند امام انسان را در این مقامات حفظ میکند نگه میدارد خلاصه بین این دو حرکت کنیم نه احساس کنیم که ما با امام هستیم با خدا نیستیم العیاذ بالله که امام شود حجاب نه احساس کنیم که امام دست ما را میگیرد یک جایی که هستیم میگذارد به دست خدا و دیگر امام نیست بعضیها این طوری گفته اند که تا مقاماتی امام ما را میرساند آن جا دیگر ما هستیم و خدای متعال بعضی حتی تشبیه به نردبان کرده اند گفتند وقتی از نردبان بالا رفتید دیگر خیلی وصف جمال و جلال نردبان را نکنید این همان معجب شدن است امام در همهی مقامات با ما است و قوام سلوک ما به این همراهی است اگر امام همراه ما نباشد ما سالک نیستیم ولی این همراهی امام حجاب نیست این شفاعت امام یعنی همه جا ما با خدا هستیم در سلوک همین که وارد وادی ولایت میشوی وارد وادی توحید شدی با امام منزل به منزل طی میکنی یعنی با خدا منزل به منزل طی میکنی سیر مع الله همان سیر مع امام است نه به این معنا که امام خداست پس در این مقاماتی که در ادعیه ذکر میشود کاملا باید توجه داشت كَمَالَ الانْقِطَاعِ إِلَيْكَ (مناجات شعبانیه) اگر ما به این مقام رسیدیم این طور نیست که حالا که از همه چیز منقطع شدیم امامی در کار نیست خود این کمال الانقطاع در همراهی با امام است که اگر رها بکند از آن مقام سقوط میکنیم ولی در عین این که با امام هستیم با خدا هم هستیم مَنْ اَحَبَّكُمْ فَقَدْ اَحَبَّ اللَّهَ (زیارت جامعه کبیره) این طور نیست اگر امام را دوست داشتی این محبت حجاب میشود حالا این را بگذاریم کنار جایش محبت خدا را بیاوریم بعضیها خیال میکنند آدم به اخلاص که میرسد باید محبت امام را از دل بیرون کند فقط خداست مثل نردبان وقتی رسیدی نردبان را باید بگذاری کنار نمیشود از قبل بست این طوری نیست این نردبان نیست که برود یک جایی تمام شود امام صراط است سبیل است وجه است باب است همه جا در معیت امام هستیم این معیت عینا معیت خدای متعال است همه جا با خدا سالک هستیم این مناجات سیر با امام علیه السلام است که این سیر با امام سیر در مقامات توحید است سیر در وادی ولایت است کما این که سیر در مدارج قرآن که حجاب نیست کتاب الله است کلام الله است انسان همراه شد با مقامات باطنی قرآن در وادی توحید غرق میشود طریق رسیدن به توحید این است شما کتاب الله را بردارید نبی الله را بردارید راهی به سوی توحید نیست لذا اگر پیغمبر نبود امام نبود هیچ کسی موفق نبود در سورهی هل اتی دیده اید میفرماید «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا» (انسان/ 3) همهی امکانات قبلی که داده اگر این هدایت به سبیل نباشد یعنی هدایت به امام اصلا شکر و کفری نیست هر کس هر کاری بکند نه شاکر است نه کافر وقتی امام مطرح میشود خدای متعال امام را میفرستد بعد از این شکر و کفر مطرح است از ما شکر میخواهند این است که این قدر سختگیری میکنند «إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ سَلَاسِلَ وَأَغْلَالًا وَسَعِيرًا» (انسان/ 4) وقتی امام آمده آنهایی که کفر بالله میورزند این راه را نمیروند اینها دیگر برایشان انواع عذابها مهیا است پس بنابراین این یک نکتهای بود که باید به آن توجه کنیم یک نکتهی کوتاه دیگر را هم اشاره کنم و آن این که دعاهایی که در ایام خاص است خیلی وقتها متناسب با ضیافت آن ایام است مثل مناجات شعبانیه دعای کمیل دعای ابوحمزه مناجات شعبانیه در ماه شعبان متناسب با حال ماه شعبان هم گرچه در بقیهی اوقات هم میشود خواند متناسب با حال ماه شعبان هم است و ماه شعبان هم که در صلوات شعبانیه خوانده اید ماه شفاعت نبی اکرم است در واقع تجلی از نبی اکرم است ماه شعبان ما اگر وارد حقیقت ماه شعبان شویم وارد حوزهی ضیافت نبی اکرم شدیم. للَّهُمَّ وَ اجْعَلْهُ لِی شَفِيعاً مُشَفَّعاً وَ طَرِيقاً إِلَيْكَ مَهْيَعاً (دعای ماه شعبان) اگر در این ماه قدم گذاشتیم که در همین صلوات شعبانیه هم است وَ اجْعَلْنِي لَهُ مُتَّبِعاً (همان) حضرت در این ماه شب و روز شبها بیدار بودند روزها عبادت میکردند این عبادت عبادت برای سلوک ما بود برای راه بردن ما بود اگر کسی بخواهد همراه حضرت شود ما باید به سنت حضرت اقتدا کنیم شب و روزها سحرهایش بقیهی این ماه هرچه بوده استفاده بکند امام رضا فرمودند از بقیهی این ماه استفاده کنید تقصیر نسبت به گذشتههای این ماه را در ما بقی اش جبران کنید گویا قابل جبران کردن است ولو یک روز مانده باشد میشود در این ما بقی همهی کوتاهیهای در گذشتهی ماه را جبران کرد چون معمولا آنهایی که اهل سلوک اند و زحمت میکشند آنهایی که کوتاهی میکنند فقط میماند و فضل خدا و احساس تقصیر در مقابل خدای متعال این احساس تقصیر برای رساندن ما کافی است اگر کسی احساس کرد مقصر است به خدا تکیه کرد خدای متعال «كَافٍ عَبْدَهُ» (زمر/ 36) است یک تعبیری امام رضا در همین حدیث دارند که شما اشاره کردید که سید بن طاووس نقل کردند محدث قمی هم در مفاتیح ترجمه اش کردند آخرش یک دستور میدهند ده دستور میدهند به اباصلت که در باقیماندهی ماه چه کار بکن آخرش این است که به خدای متعال توکل بکن در ظاهر و باطن که «وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ فَهُوَ حَسْبُهُ» (طلاق/ 3) اگر در این ماه نرسیدیم زمین ماندیم عقب افتادیم باید از وادی نبی اکرم و شفاعت نبی اکرم با توکل به خدای متعال این راه را طی بکنیم در این ماه شعبان امکان رسیدن به مقامات مناجات شعبانیه فراهم است به شفاعت نبی اکرم شَهْرُ نَبِيِّكَ سَيِّدِ رُسُلِكَ شَعْبَانُ الَّذِی حَفَفْتَهُ مِنْكَ بِالرَّحْمَةِ وَ الرِّضْوَانِ (صلوات شعبانیه) یعنی میتواند این دعاها تبدیل به حال ما به مقامات ما شود این طور نباشد لقلقهی لسان باشد واقعا آن کمال رسیدن به مقام عز قدس را بچشیم. کمال الانقطاع به ما عطا شود.
شریعتی: یعنی حرکت کنیم و حرکتمان بدهد و بتوانیم سیر کنیم.
حاج آقا میرباقری: این ماه این ماه است یعنی با شفاعت نبی اکرم تا این مقامات میشود بروی جلو چون اگر دستگیری نکنند این راهها رفتنی نیست وقتی هم دستگیری بکنند این راههای سخت آسان میشود با شفاعت نبی اکرم پس در این ماه میشود رفت این مقامات را و اگر هم کسی نرفته امام رضا فرمودند بقیهی ماه را مغتنم بشمارید و با توکل به خدا در بقیهی ماه چون آدم میگوید این همه راه را میشود بروی یا نه این نکته را اشاره میکنم این مقاماتی که در دعاها است چون واقعا دور از دسترس است گاهی ما در آن لسان دعا پیدا نمیکنیم احساس میکنیم ما کجا و کمال الانقطاع کجا ما کجا و مقام عز قدس کجا اصلا دعا نمیکنیم دیگر میشود لقلقهی لسان ولی اگر کسی توجه پیدا کرد که باب شفاعت باز است و با هدایت نبی اکرم میشود با یک اشارت ایشان انسان این مقامات را طی بکند و عظمت ایشان و وسعت و بزرگی ایشان است که ما را سالک میکند آن وقت زبانش گویا میشود واقعا امیدوار میشود که در این ماه این مقامات را بتواند طی بکند و اگر امید آمد دعا آمد. مَن أُوتِیَ دَعَا فَقَد أَوتِیَ الاِجَابَة گفتند به کسی دعا بدهند اجابت هم داده اند این فقط اجابت در دعاهای کوچک نیست آدم دنیا بخواهد اگر این مقامات عالیه هم بخواهد اگر حال دعا به انسان دادند انسان حالت فقر داشت از خدا خواست به رحمت خدا تکیه کرد حتما به او میدهند بنابراین این دعا متناسب با ماه شعبان و متناسب با شفاعت نبی اکرم است و در این ماه میتواند تبدیل به حال و مقامات ما شود و این نکته را هم اشاره کنم که اگر کسی بخواهد دعا تبدیل به مقاماتش شود باید از مقامات اهل بیت در او تجلی کند روح دعا همان است چطور سالک وقتی این دعا را میخواند یک بار زبان است یک بار میشود فهم یک بار میشود حال و مقام آن چه در اهل بیت است آن مقامات اصل این مقامات است نکتهی قبلی هم که میگفتم همین بود اگر کسی میخواهد به روح دعا برسد باید روح دعا از آن عالم در او ظاهر شود معنی شفاعت همین است این ماه ماه شفاعت است یعنی همین یعنی اگر کسی واقعا با نبی اکرم همراه شد از آن مقامات نبی اکرم در او تجلی میکند کمال الانقطاع نبی اکرم در او تجلی میکند.
شریعتی: روح دعا را القا میکنند به ما.
حاج آقا میرباقری: بله عطا میکنند شفاعت یعنی همین این که حضرت گفت من را کمک کنید ماه ماه من است با روزهی این ماه یعنی همین یعنی من میخواهم به شما چیزی بدهم دستتان را جلو بیاورید بگیرید نکتهی قبلی همین بود همهی مقاماتی که طی میکنیم با معصوم است و آن معیت هم قیومی است یعنی از آن جا به اذن الله به ما عطا میشود شفاعت همین است إن ذُکِرَ الْخَیْرُ کُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأْوَاهُ وَ مُنْتَهَاهُ (زیارت جامعه کبیره) یکی از خیرات مقام کمال الانقطاع است که در این دعا است آدم بخواهد از همهی عالم منقطع شود فقط متوجه حضرت حق باشد این باید آن حال نبی اکرم که کمال الانقطاع نبی اکرم است در ما تجلی بکند اصلا دعا خواستن است ما این مقامات را میخواهیم اما این مقامات را با امام میخواهیم عرض من همین است دعا چیزی است که انسان همهی مقاماتی را که میخواهد سیر با امام را بخواهد نه این که بخواهد خودش مستقل برود این راه اصلا رفتنی نیست آن وقت حقیقت دعا اگر در انسان محقق شد یک بار میخواند یک بار میشود مقام أَلْحِقْنِي بِنُورِ عِزِّكَ الْأَبْهَجِ (مناجات شعبانیه) انسان ملحق به نور عز الهی شود چطور میشود ملحق شوی آن کسی که محلق به نور عز شده حقیقتا نبی اکرم است باید یک تجلی از آن مقام در ما پیدا شود لذا حقیقتا ملحق شدن به نور عز ملحق شدن به نبی اکرم است برای ما کمال الانقطاع این است که از آن مقام نبی اکرم به ما چیزی داده شود أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِيَاءِ نَظَرِهَا إِلَيْكَ (همان) پردههای نور کنار رود حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ (همان) انسان به مقام معدن العظمه برسد حضرت به این مقام رسیده رسیدن ما این است که از آن مقام حضرت در ما تجلی بکند یعنی چه؟ یعنی ما در معیت حضرت راه برویم یعنی تَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ را بشیند که اگر ما به نبی اکرم رسیدیم به آن مقام حقیقی که آن جا حضرت با خدا هستند به معدن عظمت واصل شدند ما به آن مقام حضرت اگر رسیدیم به معدن العظمه رسیدیم اگر گاهی بزرگان گفته اند که مقام معدن العظمه درک حقیقت نورانیت نبی اکرم نورانیت امیرالمومنین است یعنی همین یعنی آنها به این مقام رسیده اند باید از آن مقامشان در ما تجلی بکند یعنی به معیت با آنها برسیم در مقام با آنها باشیم آنها اصل اند ما فرع معیت از آنها در ما تجلی میشود پس مقام عز قدس مال نبی اکرم است وقتی از او تجلی کرد با همراهی حضرت ما به آن مقام میرسیم ماه شعبان ماه شفاعت حضرت است ماه سیر در این مقامات است و اگر انسان شفاعت نبی اکرم را دید امیدوار میشود تا شفاعت حضرت را نبینی آدم مایوس است به نظرش میآید این دعاها که مال ما نیست در حالی که وقتی به ما میگویند بخوانید یعنی به ما اذن داده اند که تا این مقامات امیدوار شوید بخواهید به شما میدهند مَن أُوتِیَ الدُّعَا فَقَد أُوتِیَ الاِجَابَة.
شریعتی: بسیار خوب خیلی ممنون در بخش بعدی گفتگو مروری داشته باشیم بر فرازهای مناجات شعبانیه مشرف میشویم محضر قرآن کریم صفحهی 476 قرار امروز دوستان خوب ماست آیات 78 تا 85 سورهی مبارکهی غافر در سمت خدای امروز تلاوت میشود ان شاء الله لحظه لحظهی زندگی تان منور به نور قرآن باشد و منور به نور نبی اکرم در این ماه شعبان.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِّن قَبْلِكَ مِنْهُم مَّن قَصَصْنَا عَلَيْكَ وَمِنْهُم مَّن لَّمْ نَقْصُصْ عَلَيْكَ وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَن يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّـهِ فَإِذَا جَاءَ أَمْرُ اللَّـهِ قُضِيَ بِالْحَقِّ وَخَسِرَ هُنَالِكَ الْمُبْطِلُونَ ﴿٧٨﴾ اللَّـهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَنْعَامَ لِتَرْكَبُوا مِنْهَا وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ ﴿٧٩﴾ وَلَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ وَلِتَبْلُغُوا عَلَيْهَا حَاجَةً فِي صُدُورِكُمْ وَعَلَيْهَا وَعَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ ﴿٨٠﴾ وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ فَأَيَّ آيَاتِ اللَّـهِ تُنكِرُونَ ﴿٨١﴾ أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَأَشَدَّ قُوَّةً وَآثَارًا فِي الْأَرْضِ فَمَا أَغْنَى عَنْهُم مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿٨٢﴾ فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِندَهُم مِّنَ الْعِلْمِ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٨٣﴾ فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا قَالُوا آمَنَّا بِاللَّـهِ وَحْدَهُ وَكَفَرْنَا بِمَا كُنَّا بِهِ مُشْرِكِينَ ﴿٨٤﴾ فَلَمْ يَكُ يَنفَعُهُمْ إِيمَانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا سُنَّتَ اللَّـهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ فِي عِبَادِهِ وَخَسِرَ هُنَالِكَ الْكَافِرُونَ ﴿٨٥﴾
ترجمه:
قطعاً پیش از تو پیامبرانی فرستادیم؛ سرگذشت گروهی از آنان را برای تو حکایت کرده ایم، و سرگذشت برخی را بیان نکرده ایم. هیچ پیامبری را نسزد که جز به اذن خدا معجزه ای بیاورد؛ بنابراین هنگامی که فرمان خدا [به عذاب دشمنان لجوج] برسد، بر پایه حقّ و درستی داوری خواهد شد و آنجاست که اهل باطل زیان خواهند کرد. (۷۸) خداست که چهارپایان را برای شما پدید آورد تا بر بعضی از آنها سوار شوید، و از [گوشت] بعضی از آنها بخورید؛ (۷۹) و برای شما در آنها سودهایی است، [آری آنها را آفرید] تا با [سوار شدن بر آنها و حمل بار و بنه خود] به مقصدی که در دل های شماست برسید، و بر آنها و بر کشتی ها حمل می شوید. (۸۰) و همواره نشانه های [ربوبیت و قدرت] خود را به شما نشان می دهد، پس کدام یک از نشانه های خدا را انکار می کنید؟! (۸۱) آیا در زمین گردش نکردند تا با تأمل بنگرند که سرانجام کسانی که پیش از آنان بودند [و سرکشی و تکبّر می کردند] چگونه بود؟ همانان که نفراتشان از اینان بیشتر و از ایشان نیرومندتر بودند، و در زمین آثاری پایدارتر [چون قلعه ها و خانه های استوار و کاخ های بسیار محکم] داشتند، ولی نفرات و قدرت و آثاری که همواره به دست می آوردند [چیزی از عذاب خدا را] از آنان دفع نکرد. (۸۲) هنگامی که پیامبرانشان دلایل روشن برای آنان آوردند، به اندک دانشی که نزد خود داشتند خوشحال بودند [و غیر آن را چیزی به حساب نمی آوردند] ولی عذابی که همواره آن را به مسخره می گرفتند، آنان را احاطه کرد. (۸۳) پس هنگامی که عذاب سخت ما را دیدند، گفتند: بی تردید به خدا ایمان آوردیم و به معبودانی که با او شریک قرار می دادیم، کافریم. (۸۴) ولی زمانی که عذاب سخت ما را دیدند، ایمانشان سودی به آنان نداد. سنت خداست که از دیرباز نسبت به بندگانش جاری شده است [که ایمانشان را پس از دیدن عذاب نمی پذیرد] و آنجاست که کافران زیانکار شدند. (۸۵)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: نکتهی قرآنی و فرازهایی از مناجات شعبانیه را از شما میشنویم.
حاج آقا میرباقری: من به جای این که نکتهی قرآنی را بگویم این را عرض میکنم که خیلی مناسب است بینندگان عزیز وقتی که صفحهی قرآن تلاوت میشود حالتشان عوض شود مودب بنشینند یا استماع کنند قرآن را «وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» (اعراف/ 204) اگر خوب سکوت کردیم استماع کردیم آن رحمت رحیمیهی خدا که در قرآن است به ما میرسد هدایت قرآن به ما میرسد حالتمان عوض شود مودب با توجه بنشینیم استماع کنیم قرآن را ببلعیم حقایق قرآنیه را گوش ما واقعا بشنود ان شاء الله. حالتمان یکسان نباشد با دقایق قبلش وقتی آیات قرآن خوانده شد میخواهیم استراحتی بکنیم آزاد هستیم در محضر قرآن ادب قرآن رعایت شود آن وقت برکاتش نازل میشود. بسم الله الرحمن الرحیم این مناجات هم که فصلش رو به پایان است امام رضا علیه السلام از جملاتی که به اباصلت فرمودند این بود که در ما بقی این ماه خیلی دعا بکنید بنابراین مناجات را انسان روز دو بار سه بار هم بخواند چه اشکال دارد خیال نکنیم بعد هر نماز خواندیم زیادی خواندیم نه بعد هر نماز هر سحر این مناجات خوانده شود کوتاه هم است اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُكَ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُكَ وَ أَقْبِلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُكَ این دعا یک شروعی دارد و یک پایانی که ما را حضرت سیر میدهند آن حالی که حضرت در شروع دعا به ما عطا میکنند اگر با این دعا همراه شدیم حال این است که یک کسی فرار به سوی خدای متعال کرده است فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ این نقطهی شروع است یک آدمی فرار کرده از همه جا آمده پیش خدای متعال این فرار از چیست؟ فرار از گناهانمان است بله آدم تا احساس خطر نکند پناه گاهی نبیند توانی نبیند هیچ وقت فرار نمیکند فرار آن جایی است که انسان احساس میکند یک خطری او را تهدید میکند و از خودش هم توان دفاعی ندارد ولی یک پناه گاهی است ولی میتواند این قدر از او میآید که به او پناه گاه پناه ببرد اگر انسان خطر را احساس نکند هیچ وقت فرار نمیکند خطر را احساس کند خیال میکند خودم میتوانم دفاع کنم میایستد دفاع کند اگر احساس کرد خطر است من توان دفاع ندارم پناه گاهی نیست تسلیم میشود اگر احساس کرد خطر هست پناهگاه است من نمیتوانم بروم در پناه آن پناه گاه آن پناه گاه من را راه نمیدهد باز هم آدم تسلیم خطر میشود ولی اگر احساس کرد خطر است پناه گاهی است میشود پناه ببری او هم پناه میدهد آن وقت آدم فرار میکند فرار وقتی است که انسان این چند چیز را میبیند حالا آن خطراتی که ما را تهدید میکند و ما باید از آن فرار کنیم این دعا لسان کسی است که از این مخاطرات فرار کرده آن خطرات چه چیزهایی هستند یعنی اگر کسی بخواهد مخاطرات را نبیند و دنبال پناه گاه نگردد اصلا آغاز دعا را وارد نشده سیر با دعا نخواهد داشت آن خطراتی که ما را تهدید میکنند چیست شیاطین انس اند شیاطین جن اند اولیاء طاغوت اند ولی در یک تعبیر لطیف قرآنی این خطرهایی که ما را تهدید میکنند همان آله ما هستند که در سورهی ذاریات یک بار تقدیم کردم «فَفِرُّوا إِلَى اللَّـهِ إِنِّي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ مُّبِينٌ» (ذاریات/ 50) حضرت در این سوره بعد از این که سرنوشت اقوام گذشته را میگویند این را میگویند اینها همهی عقوبت هایشان مال پناه گاه هایشان بود تکیه گاه هایشان عامل این عذاب شد هر چه تکیه کرده بودند پناه گاه هایشان محل امنشان موجب عقوبتشان است «أُولَـٰئِكَ مَأْوَاهُمُ النَّارُ« (یونس/ 8) به تعبیر قرآن پناه گاهشان آتششان است پس بنابراین شما از این تکیه گاههای آنها بیایید بیرون به سوی خدا فرار کنید من از طرف خدا شما را انذار میکنم انذار ما هم خیلی واضح است که به رنج میافتید در آیهی بعد میفرماید «وَلَا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّـهِ إِلَـٰهًا آخَرَ إِنِّي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ مُّبِينٌ» (ذاریات/ 51) با خدا با الله تبارک و تعالی اله دیگری اخذ نکنید که من شما را انذار میکنم مفسرین بزرگوار فرمودند این آیهی دوم توضیح آیهی اول است فرار از آله است انسان دل میبندد آلهای برای خودش انتخاب میکند «أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَـٰهَهُ هَوَاهُ » (جاثیه/ 23) آدم هوای نفس خودش را آله میبیند در برابر او تواضع خشوع میکند دل میبندد تسلیم میشود یا گاهی شیطان را انسان میپرستد «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ» (یس/ 60) آدم باورش نمیآید ولی هست بنابراین آلهای که برای خودمان اخذ میکنیم شیاطین گناهان میدانید همهی اینها بازرگشت به آن اولیاء طاغوت میکنند بت پرستی و شرک را آنها اقامه میکنند و ما را هم به وادی شرک خودشان دعوت میکنند اگر با آنها همراهی کردیم «يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ» (بقره/ 257) اگر کسی آن دشمن را ببیند آن کسانی که ما باید از بت پرستی شرک غفلتمان فرار کنیم ولی همهی اینها برمیگردد به فرار از اولیاء طاغوت فرار از دشمنان نبی اکرم چون آنها هستند که همهی گناه و شرک و آلودگی و صفات رذیله و ظلمات به آنها برمیگردد و دنبال این هم هستند که ما را با خودشان غرق بکنند شیطان خودش نتوانست نجات پیدا کند قسم خورد همه را با خودم میکشم پایین شش هزار سال عبادتش را فنا کرد که ما را بکشد پایین یک چنین دشمنی با این کیدهای وسیع و گسترده و جنود فراوانی که دارد که فرمود گاهی برای یک مومن به اندازهی دو قبیله لشکر گسیل میکند نقشههای از دور و نزدیک میکشد خیلی نقشه هایش هم پیچیده است گاهی دعوت به عبادت میکند برای زمین زدن آدم خیلی پیچیده عمل میکند بنابراین اگر کسی این خطرها را دید و احساس کرد در مخاطره است احساس کرد تکیه گاههایی که برای خودش گرفته مامن نیستند روی آب روی موج خانه ساخته به باد تکیه داده اینها تکیه گاه نیستند اینها زیر پای انسان را خالی میکنند انسان اگر این را دید حالت فرار پیدا کرد به سوی چه کسی باید فرار بکند؟ حالت کسی که در این جا به سوی خدا فرار میکند در این دعا توضیح داده شده فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ من به سوی تو فرار کردم از این جا دعا را شروع میکنم بعد برمیگردم من به سوی تو فرار کردم از تکیه گاههای خودم از شیاطین از دشمنان وسیعی که من را تهدید میکنند که خیلی هم کیدشان سنگین است وَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ این را بدانید شیطان طور پهن کرده یک جایی ما را بگیرد گاهی ماهها نقشه میکشد که یک جایی ما را زمین بزند بستگی دارد چقدر مقاوم باشیم بعضیها با نفسش حرکت میکنند بعضیها میشوند کَالجَبَلِ الرَّاسِخ (كافي، ج1، ص 455) موجهای شیطان هم آنها را تکان نمیدهد برای او هم نقشه میکشد نقشههای از راه دور گاهی یک سال دو سال نقشه میکشد یک جا از آدم گناه بگیرد خیال نکنید برای سقوط کردن لازم است آدم گناه کبیره و قتل نفس بکند برای اهل راه یک ترک اولا کافی است دیده اید ماشین وقتی با سرعت دویست میرود تنظیم بادش اگر یک ذره تنظیم نباشد خطر آفرین است یک لحظه غفلت در سرعتهای بالا انسان را نابود میکند بنابراین خیال نکنید که شیطان نقشه میکشد حتما میخواهد نه میخواهد ما را ساقط بکن ساقط که کرد آرام آرام راه را ادامه میدهد عجله هم ندارد با حوصله کار را انجام میدهد پس باید فرار کنیم به سوی خدا حالت کسی که فرار میکند چیست کسی که خطر را دیده احساس کرده دستش از همه جا خالی است فقط خدا پناه گاه است وَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ فرار میکند میآید پیش خدای متعال همه را میگذارد کنار در حاشیه هم نیست با همهی وجود مقابل خدا میایستد وَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ پیش روی خدا میایستد از دور صدا نمیزند کنار نمیایستد این تعابیر تعابیر مجازی است پیش روی حضرت حق میایستد مُسْتَكِينا لَكَ مُتَضَرِّعا حالتش هم حالت استکانت و تضرع است این آغاز دعا است کسی که دشمن را دیده خطر را احساس کرده با همهی وجود مثل کسی که از آتش فرار میکند خدا را به عنوان پناه گاه دیده حالت این آدم در ورود به حضرت حق این است که رو به روی حضرت حق میایستد در حالت استکانت و بیچارگی و تضرع و خشوع و زاری و التجا که پناهی به او بدهند حالتش این است رَاجِيا لِمَا لَدَيْكَ ثَوَابِي امید به فضلی دارد که در محضر خدا است و ثوابی که در محضر خدا است فرار کرده حالتش حالت تضرع است پیداست آدم فارّ چه طور است دیده اید در مخاطرات آتش سوزیها که فرار میکنند چطور فرار میکنند به خصوص اگر یک پناه گاهی پیدا کنند احساس کنند که فقط این پناه گاه میتواند نجاتشان بدهد همهی غرورشان عجبشان دارایی هایشان را میشکند چون هیچ کاری نتوانستند بکنند دست خالی اند سرمایه شان فقط میشود تضرعشان رَأْسُ مَالِهِ الرَّجَاءُ وَ سِلاَحُهُ الْبُکَاءُ (دعای کمیل) این آدم حالتش حالت تضرع و استکانت است حالت امیدواری است اگر امیدوار نبود نمیآمد آدمی که از دشمن فرار کرده از یک طرف حالت تضرع دارد از یک طرف حالت امیدواری نسبت به حضرت حق که پناهش بدهد درکش از حضرت حق هم این است که وَ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي آمده نمیگوید من فرار کردم حالا معلوم نیست خدا من را میشناسد دشمنم را میشناسد مخاطراتی که از درون و بیرون من را تهدید میکنند میشناسد یا نه پیچ و خمهای وجود من را میشناسد یا نه میداند کجا شیاطین لانه کرده اند یا نمیداند کجا من زمین خوردم ضعفهای من کجاست حقیقتا اینها را با کسی مواجه شد که ضعفهای من را نمیداند مثل آدمی که از بیماری فرار کرده رفته پیش طبیبی که میگوید شاید این طبیب نفهمد من چه مشکلی دارم من فرار کردم از دشمن پناه گاهی هم پیدا کردم حالتم هم دیگر سرمایه هایم ریخته تضرع و استکانت است رو به تو آوردم و امیدم هم فقط به تو است درکم هم از تو این است که آن چه در درون من است را میدانی تَخْبُرُ حَاجَتِي نسبت به ضمیر من تو خبره هستی با خبر هستی تَخْبُرُ حَاجَتِي نسبت به حاجت من آگاه و خبرهای تَعْرِفُ ضَمِيرِي نسبت به ضمیر من عارف هستی لا يَخْفَى عَلَيْكَ أَمْرُ مُنْقَلَبِي وَ مَثْوَايَ تو پایان من را هم میدانی پایان کار من از تو پنهان نیست مَا أُرِيدُ أَنْ أُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقِي حرفی که میخواهم بزنم قبل از این که بزنم تو میدانی وَ أَتَفَوَّهَ بِهِ مِنْ طَلِبَتِي آن طلبی که میخواهم به زبان بیاورم قبل از این که بگویم میدانی و آن چه میخواهم برای عاقبت خودم امیدوار هستم از تو بگیرم تو میدانی در آن چیست همهی وجود من امیدهای من خوفهای من آیندهی من همه چیز در محضر تو حاضر است وَ قَدْ جَرَتْ مَقَادِيرُكَ عَلَيَّ تقدیر و اندازه و حدود و اندازه گیریهای تو بر من جاری شده از الآن تا آخر عمر من بر ظاهر و باطن من وَ بِيَدِكَ فقط در دست توست لا بِيَدِ غَيْرِكَ نه به ید دیگری زِيَادَتِي وَ نَقْصِي وَ نَفْعِي وَ ضَرِّي نفع من ضرر من کم و زیادی من چیزی بخواهد به سرنوشت من اضافه شود به ظرفیت من اضافه شود کاسته شود همه در دست تو است هیچ کس نمیتواند کم کند از من نه میتواند اضافه بکند از من.
شریعتی: تازه داشتیم مستفیذ میشدیم از محضر شما وقت ما به اتمام رسید کمتر از یک دقیقه وقت داریم.
حاج آقا میرباقری: با این حال روی به خدا میآورد فرار کرده تکیه گاهش هم خداست درکش هم خدا این است که چنین خدایی است حالا رو به خدا آورده میخواهد با این خدا نجوا بکند این آدم حالاتی برایش پیدا میشود یک موقع نجوا است یک موقع نداست یک موقع دعاست نجوا حالت قرب و خلوتی است که بیگانه نیست این سه حالت را این آدم با خدای متعال دارد صلوات میفرستد میگوید اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ دُعَائِي خدایا من آمده ام حالا تو صدای من را بشنو وقتی دعا میکنم وقتی صدایت میزنم تو بشنو وقتی مناجات میکنم بین من و خودت حائل قرار نده أَقْبِلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُكَ وقتی من نجوا میکنم من به تو روی آوردم تو به من روی بیاور این ورودی دعا است خروجی دعا را هم که عرض کردم أَلْحِقْنِي بِنُورِ عِزِّكَ الْأَبْهَجِ ملحق شدن به نور عز الهی است که در انسان نمیگویم مقام عصمت بلکه مقام طهارت ایجاد میکند آدم به آن جا که رسید دیگر تَزُورُ الجِبَالَ وَ لَا یَزُور اگر کسی به مقام عز خدا رسید آن وقت این چهار نتیجه برایش پیدا میشود فَأَكُونَ لَكَ عَارِفًا عارف نسبت به حضرت حق عَنْ سِوَاكَ مُنْحَرِفًا تا به مقام عز انسان نرسد نور عز نرسد معرفت الله در آن پیدا نمیشود این همان است که فرمود كُنْهَ مَعْرِفَتِي بِالنُّورَانِيَّةِ (بحار الأنوار ؛ ج26؛ ص1، باب 14، ح 1) و نورانیت معرفت لاله اگر کسی به کنه نورانیت من برسد از امیرالمومنین علیه السلام است این همان مقام نور عز است
شریعتی: ان شاء الله برسیم به آن مقام. خیلیها میدانم با فرمایشات حاج آقا میرباقری مشتاق شدند اگر تا به حال غفلت کردند کوتاهی کردند یا کم توجهی کردند به فرازها و مضامین بلند و عالی مناجات شعبانیه در این فرصت باقی ماندهی ماه شعبان و هر فرصت دیگر مرور بکنند فرازها را و با دل و جان این مقامها به آنها اعطا شود خیلی ممنون از توجه شما از آن قرار ما چند روزی گذشته و حالا تا شب سرنوشت شب قدر فقط 23 روز باقی مانده است والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین تا سلامی دوباره.