94-03-30-حجت الاسلام والمسلمین میر باقری- (تفسیر آیاتی از جزء 3)
موضوع برنامه: تفسیر آیاتی از جزء 3
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين میرباقری
تاريخ پخش: 94/03/30
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
در این کشتی در آ پا در رکاب ماست دریاها *** مترس ازین موج بسم الله مجریها و مرسی ها
اگر این ساحرها اطوار میریزند طوری نیست *** عصا به دست میز رسند اینک موسی ها
زمین آسمان جور را به حال خویش بگذاری *** کسی چشم انتظار ماست آن بالا و بالا ها
بیاید هر که از فرهاد شیرین عقل تر باشد *** نیاید هیچ کس جز ما و مجنونها و لیلا ها
همین از سرگذشتن سرگذشت ماست انگاری *** همین سرها همین سرهای سرگران صحراها
شب قدری رقم زد خون ما تقدیر عالم را *** که هم رنگ غروب ماست صبح سرخ فرداها
شریعتی: سلام میگویم به همهی شما خانمها و آقایان خیلی خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز طاعاتتان قبول باشد ان شاء الله این مهمانی گوارای وجودتان خیلی خوشحالیم در این روزها و سحرها خدمت شما هستیم. ما خدمت حاج آقای میرباقری هستیم بحث شما را خواهیم شنید و قطعا دوستان عزیز ما منتظرند که مباحث شما را بشنوند.
حاج آقا میرباقری: سلام عرض میکنم خدمت بینندگان و همکاران محترم بسم الله الرحمن الرحیم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و لعنة علی اعدائهم اجمعین اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیاً و حافظاً و قاعداً و ناصراً و دلیلاً و عیناً حتی تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فیها طویلاً و هب لنا رأفته و رحمته و دعائه و خیره ما ننال به سعة من رحمتک و فوز عن عندک در این جز 3 معارف فراوانی ذکر شده از مباحث توحیدی و فروع مباحث توحید هم در قسمت پایانی سورهی مبارکهی بقره هم در قسمت آغازین سورهی مبارکهی آل عمران یکی از موضوعاتی که مبسوط در این آیات بحث شده و از موضوعاتی است که قرآن فراوان به آن پرداخته جا دارد مستقلا موضوع مورد توجه قرار بگیرد و تحلیل شود از نظر قرآن بحث انفاق است در جای جای مختلف قرآن دیده اید از انفاق بحث شده وقتی خدای متعال اول سورهی بقره متقین را توصیف میکند میفرماید «الم، ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ، الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ» (بقره/ 3-1) جاهای مختلف قرآن همین طور است«وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ» (بقره/ 277) « وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ، لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ» (معارج/ 25-24) دستور داده به انفاق این انفاقی هم که قرآن میفرماید اولا فقط در حد معلوم نیست انفاق واجب باشد چون یک دستورات واجب داریم علاوه بر آن گاهی انفاق بیش از آن است «وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ» (بقره/ 219) میگویند چه انفاق کنیم در راه خدا میفرماید هر چه اضافه دارید گاهی از این بالاتر است بعضی این طور معنی کرده اند گفتند آن چیزی که در وصف متقین است عفو نیست رزق خودش است از آن چه مال خودش است میبخشد نه این که عفو زیادی است «مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ» (بقره/ 3) است از رزق خودش است نه زیادی معنی بدی هم نیست گاهی قرآن میفرماید که باز در وصف متقین است «وَسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ» (آل عمران/ 133) فرصت را از دست ندهید به سمت جنتی که ما برای متقین مهیا کردیم با سرعت حرکت کنید این متقین چه کسانی هستند ما چه کار کنیم جزء اینها باشیم اول صفتی که ذکر میکند «الَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ» (آل عمران/ 134) در سختی و در آسایش پس انفاق مال آن جایی نیست که آدم دارد امکانات در اختیارش است خدای متعال میفرماید «لِيُنفِقْ ذُو سَعَةٍ مِّن سَعَتِهِ وَمَن قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّـهُ لَا يُكَلِّفُ اللَّـهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا» (طلاق/ 7) اگر کسی رزقش بسته شد البته در سورهی مبارکهی طلاق موضوع خاصی است ولی میفرماید آن چه خدا داده از همان انفاق بکند خدای متعال نمیخواهد الا وسعی که به انسان داده بنابراین انفاق به معنی این نیست یک عدهای دستشان باز است همه چیز دارند واجب است بخشی از مالشان را بدهند نه مازاد مالشان را باید بدهند بلکه از رزقناهم باید بدهند در حالت عسرت و سختی باید بدهند پس این انفاق قرآن بلکه از این بالاتر هم دارد «وَيُؤْثِرُونَ عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ» (حشر/ 9) ایثار میکنند خودشان در سختی قرار میگیرند دیگران را برخودشان مقدم میدارند آن چه خودشان اولاست مصرف کنند به دیگری میدهند که مصداق بارزش در سورهی هل اتی است انفاقی که قرآن میگوید انفاق واجبات نیست فقط هم انفاق مالی نیست ذیل همین آیهی مبارکهی بقره «وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ» (بقره/ 3) روایت را دیده اید فرمود. مِمَّا عَلَّمنَاهُم یَبثُون (بحار الانوار، ج 2، ص 17) آن کسی که رفته زحمت کشیده جان کنده علمی را به دست آورده بخل نورزد این علم را در اختیار دیگران قرار بدهد که شایسته هستند این انفاق است نگوید این مطلبی است که من کشف کردم امتیازش باید اول به اسم خودم ثبت شود من دیدم بعضی هستند خدا توفیقی میدهد یک مطلبی را میفهمند که بدیع است تا به اسم خودشان ثبت نشود در اختیار دیگران قرار نمیدهند ولو طرف احتیاج داشته باشد از آن طرف شاعر آیینی میشناسم شعر میگوید قبل از این که شعر را بخواند میدهد دیگران بخوانند با این که خودش هم خواننده است پس یعنی آن چه خدا داده آبروست علم است قدرت است از رزق خودشان انفاق میکنند پس این هم دامنهی رزق است انفاق یک چنین دایرهی وسیعی دارد حالا انفاقی که ما میکنیم برای چیست آیا فقط برای پر کردن شکاف اجتماعی است یعنی خدای متعال یک دستوری داده که شکاف اجتماعی پر شود فاصلهی فقیر و غنی پر شود فقیرها فقیر نمانند اگر این است که با تامین اجتماعی هم امروزه تامین میشود احتیاج به این همه آیه و دستور اینها نبود ممکن است کسی همان سوال را بکند که یهود میکنند «أَنُطْعِمُ مَن لَّوْ يَشَاءُ اللَّـهُ أَطْعَمَهُ» (یس/ 47) ما به کسی روزی بدهیم که خدا اگر میخواست به او میداد دست خدای متعال که باز تر است پس اگر صرفا برای پر کردن شکاف اجتماعی بود راههای دیگری هم ممکن بود وجود داشته باشد نمیخواهم بگویم اصلا معطوف به این مسئله نیست ولی اهداف دیگری هم در این جا است بخشی از هدف انفاق است این طور نیست که خدای متعال میخواسته شکاف اجتماعی پر شود فرموده انفاق کنید بعد حالا انفاق آدم را به خدا میرساند این که خیلی عجیب شد قرب خدا فرع بر نظم اجتماعی شد این اصل نیست که شکاف اجتماعی برای این که پر شود ما تحریک شویم خدای متعال آخرت را فرع بر دنیا قرار داده یک قاعدهای گذاشته ما تحریک شویم دنیایمان را درست کنیم اصلاح دنیا قرار نیست فرع بر آخرت شود پس اگر انگیزههای اخروی برای انفاق گفته شده این انفاق برای آن هدفهای عظیم است این طور نیست که انفاق برای هدفهایی است که پر کردن شکاف اجتماعی است برای این که ما تحریک شویم این کار را انجام دهیم گفتند به شما بهشت را هم میدهیم حالا این انفاق برای چه باید باشد و خاصیت و هدفش چیست چه انگیزهای باید پشت سرش باشد چه آثاری باید مترتب باشد خدای متعال موانعش چیست کیفیت این انفاق باید چطور باشد در همین آیات بقره خدای متعال توضیح داده اولا این انفاق باید فی سبیل الله باشد نیت یعنی انسان در راه خدا انفاق میکند در راه خدا بودن هم آرام آرام باید باز کنیم که یعنی چه در راه خدا انفاق کردن «مَّثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ» (بقره/ 261) آنهایی که در راه خدا مالشان را انفاق میکنند این امکانات یکی اش مال است ما باید در راه خدای متعال انفاق بکنیم انفاق باید فی سبیل الله باشد یعنی در راه خدا باشد یا فی مرضات الله باشد در آیهی دیگری دارد برای تامین رضای خدای متعال این انفاق را میکنند این انفاق باید به عنوان فرمان پذیری از خدای متعال به عنوان تامین رضای خدای متعال در راه تقرب خدای متعال و فی سبیل الله باشد که سبیل الله را بعد عرض میکنم و الا هر انفاقی آن انفاقی که قرآن میگوید نیست و لذا در این انفاق اول انگیزهی کار باید فرمان خدای متعال باشد انسان وقتی مال خودش را میدهد دارایی خودش را میدهد این دارایی را برای خدای متعال میدهد آن هدف بزرگتری که انسان به خاطر آن هدف از مالش دارد آن محبت بزرگتری که به خاطر آن محبت از مالش میگذرد محبت خداست حب الله است آدم مالش را با خدا معامله میکند این کار بزرگی است که آدم یاد بگیرد امکاناتش را با خدا داد و ستد بکند همین رشد میآورد حالا اگر کسی این داد و ستد را با خدا کرد خاصیتش چیست؟ خاصیتش این است که انسان خودش به قرب خدای متعال میرسد دیگر در روایات این را عرض کردیم مکرر که خدای متعال ابراهیم خلیل را به مقام خلت رساند به خاطر دو چیز یکی این که از غیر خدای متعال نخواست یعنی اعلام افتقاء آدم وقتی از غیر خدای متعال گرفت محبت غیر در دلش میآید آدم از هر سینهای که نوشید وابسته به او میشود از دنیا نوشید وابسته به دنیا میشود اگر از غیر خدا نگرفت وابسته به غیر خدای متعال نمیشود لذا گفتند برای این که محبت خدا در دل شما بیاید نعمتهای خدا را یاد کنید دومی اش فرمود هیچ خواستهای را رد نکرد این یعنی این دستهایی که به طرف شما میآیند تصادف نیست إنَّ حَوائِجَ النّاسِ إلَيكُم مِن نِعَمِ اللّهِ عَلَيكُم، فَلا تَمَلُّوا النِّعَمَ فتجوزُوا النِّعَم (مستدرک الوسائل، ج 12، ص 369) خدای متعال حوائج را به طرف شما میفرستد شما وقتی میدهید در واقع دارید آن دستی را که خدا به طرف شما فرستاده تامین میکنید اگر کسی از داشتههای خودش به خاطر طلبی که خدا از او میکند گذشت فی سبیل الله فی مرضات الله یعنی این چون او فرستاده است من میدهم نه صرفا به خاطر این که این آدم گرسنه است آن هم خوب است یک کار اخلاقی است ولی یک موقع میبینید چون او فرستاده است چون حوالهی اوست انسان میدهد اگر این طور شد خاصیتش این است وقتی از داشتههایی که خدا به تو داده در راه خدا گذشتی محبت خدا جایش میآید میشود خلیل الله یعنی از تعلقاتت میگذری به خاطر رضای او رضای خدا جایش میآید میگویی چون حوالهی اوست میدهم اگر کسی با خدا این طور معامله کرد حوالههای خدا را رد نکرد خدا میگوید پول بده پول داد آبرو بده آبرو داد بالاتر میگوید انفاق جان کن انفاق جان کرد جوانی ات را بگذار جوانی اش را گذاشت میگوید برای پدر مادرت جوانی ات را خرج کن جوانی اش را خرج کرد خدای متعال یک چیز بالاتری میدهد این تعلقات را که دادی خدای متعال محبت خودش را میدهد میشود خلیل پس مسئله این است در این انفاق ما مجبور به داد و ستد هستیم اگر فی سبیل الله نباشد این اتفاق نمیافتد ما مجبور به داد و ستد هستیم نمیتوانیم داد و ستد نکنیم اگر داد و ستدهای ما با دنیا بود میرسیم به دنیا ولی اگر داد و ستد ما با خدا بود به خدا میرسیم این که به ما گفتند از این دست بگیرید با آن دست بدهید مسئله این نیست که ما از این دست بگیریم و نداشته باشیم اگر بنا بود که خدا به ما بدهد بعد بگوید به من بدید چرا ما را به بازی گرفت خود این داد و ستد با خدای متعال مهم است آدم اهل داد و ستد شود اگر از دست خدا گرفتید نه از دست غیر به دست خدا هم برگرداندی خودت به خدا میرسی محبت میآورد خلت میآورد خود انسان را شکوفا میکند حالا این آیه را ببینید «مَّثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ» (بقره/ 261) آنهایی که مالشان را فی سبیل الله میدهند «كَمَثَلِ حَبَّةٍ» (همان) مثل اینها مثل دانه است بعضیها گفته اند کمثل زارع حبه اینها مال زارعی هستند که دانهای را میپاشد ولی لازم نیست این را در تقدیر بگیریم اینها مثل دانهای هستند که کشاورز دانه را در سرزمین حاصل خیز میاندازد این دانه میشود هفت خوشه هر خوشهای صد دانه میدهد هفتصد تا تازه « وَاللَّـهُ يُضَاعِفُ لِمَن يَشَاءُ » (همان) خدا بر آن کسانی که اراده کند بیش از هفتصد دانه هم میدهد تا این که آدم چطور این انفاق را بکند این تابع کیفیت انفاق است درجهی اخلاصش یک عدهای در انفاق آخرت را میبینند با خدا داد و ستد میکنند برای آخرت یک عده در دنیا انفاق میکنند برای این که خدا به آنها سلامتی بدهد این هم خوب است این را مکرر عرض کردیم إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَغْبَةً (نهج البلاغه، خطبه 237) کسانی که در رغبت ثواب عبادت میکنند عبادتشان صحیح است چون خدا را میبینند نمیگوید صدقه جان من را حفظ میکند میگوید خدا حفظ میکند اگر صدقه دادی خدا حفظ میکند انفاق میکند که خدا حفظ میکند این معامله با خدا است عبادت صحیحی است مزدش را میخواهد از خدا بگیرد مزد دنیایی یک کس انفاق میکند به بهشت برسد این با خدا معامله میکند یک کسی انفاق میکند که خدا راضی شود مرضات الله است اینهایی که دنبال مرضات الله هستند خودشان به ثبات قدم میرسند درجات دارد اصلش میشود محبت خدا این محبت خدا این را هم اشاره کنم.
شریعتی: این خیلی باور عمیقی میخواهد و اعتقاد راسخی.
حاج آقا میرباقری: بله اولا این را انسان بفهمد که این امکاناتی که خدای متعال به ما داده اینها در اختیار ما نمیماند میفرماید «وَمَا لَكُمْ أَلَّا تُنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ وَلِلَّـهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» (حدید/ 11) چرا در راه خدا انفاق نمیکنید در حالی که میراث همهی آسمان و زمین از اوست اینهایی که دست شماست دوباره به حضرت حق برمیگردد میراث یعنی دوباره از شما پس میگیرد این وسط که به شما داده استفاده کنید دیگر این که دوباره برمیگردد خودتان با دست خودتان برگردانید که شما رشد کنید اگر برنگرداندید این مال را از شما میگیرند «وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَىٰ» (انعام/ 94) همه چیز را میگذاریم میرویم این فرصتی که به شما دادیم از خدا بگیرید به خدا برگردانید در این دادن و گرفتن شما مقرب میشوید شما رشد میکنید خدای متعال میفرماید به پیامبر گرامی اسلام «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً» (توبه/ 103) از اینها صدقه بگیر وقتی شما میگیری «تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا» (همان) پاکشان میکنی رشدشان میدهی رشد و زکاتشان طهارتشان در این است که شما از آنها بگیری البته «وَصَلِّ عَلَيْهِمْ» (همان) وقتی میگیری صلواتی هم برایشان بفرستد درود بفرست که به سکونت برسند پس انفاق«إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ» (همان) در راه خدا اول خاصیتش این است که آدم در این داد و ستد خدا را پیدا میکند خلیل الله میشود همه چیزش را در راه خدا میدهد حالا میخواهد در راه خدا بدهد ریشهی این انفاق میتواند درجاتی داشته باشد مهم ترینش این است که حب الله باشد اگر انسان در راه محبت خدای متعال داد این نیت بهترین نیت است وقتی این نیت آمد در محبت خدای متعال داد نتیجه اش این است که خدای متعال محبت را به انسان میدهد و اگر کسی به مقام محبت خدا رسید ببینید چه اتفاقی میافتد میفرماید إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَدَّبَ نَبِيَّهُ عَلَى مَحَبَّتِهِ فَقَالَ وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ (اصول کافی، ج 2، ص 321) خدای متعال نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را با محبت خودش تربیت کرد فرمود تو بر خلق عظیم هستی کسی که به مقام محبت میرسد اصلا اخلاق یعنی محبت الله حرفهایی که در باب اخلاق میزنند باید آخر کار به همین جا برگردد کما این که در ما اخلاق یعنی حب نبی اکرم حب امیرالمومنین خلق همین است چون ایمان است دیده اید مرحوم کلینی در کتاب کافی بعد از اعتقادات وقتی وارد اخلاق میشوند تحت عنوان کتاب الایمان شروع میکنند اخلاق همان ایمان است ایمان هم اگر عَلِیٌ حُبِّهِ اِیمَان (علل الشرایع، ج1، ص162) است همین است «حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ» (حجرات/ 7) ایمان ما حب الایمان است حب نبی اکرم حب امیرالمومنین است ایمان امیرالمومنین و نبی اکرم حب الله است اگر به حب الله به ایمان به اخلاق رسید آن وقت این پیغمبر دلش برای همه میسوزد خودش سختیها را تحمل میکند که آنها برسند انفاق حقیقی ریشه اش در حب الله است آدم اگر خدا را دوست داشت آن وقت این حب یکی موجب میشود امکانات را در راه خدا بدهد حالا من در راه خدا بدهم مگر محتاج است که من به خدا برگردانم از خودش بگیرم به خودش بدهم باید یک بندگانی باشند یک دستهایی باشند حب خدا تبدیل میشود به آن حب کسی که خدا را دوست داشت بندگانش را هم دوست میدارد آن وقت در حب خدا به این بندگان محبت میکند انفاق میکند آبرویش را میگذارد مال و جانش را میگذارد مگر اهل بیت این کار را نکردند مگر در هل اتی که سورهی انفاق و شفاعت اهل بیت است همین را نمیگوید میگوید لقمهی سر سفرهی خودشان را دادند با خدا عهد بسته بودند که انفاق بکنند سختی بشکند دیگران را برسانند شفاعت بکنند یک موردش این است «وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرً، إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّـهِ» (انسان/ 9-8) در محبت خدا میدهند چرا به اینها میدهند خدا را دوست دارند بیندازند در آب چون خدا دوست دارد به اینها بدهی چون به فکر انسانهای گرسنه است کسی که وسعت پیدا میکند فرمود من چطور نان جو سیر بخورم شاید یک کسی در یمامه سر گرسنه روی زمین بگذارد در نهج البلاغه است از مغز گندم عسل مصفا میتوانستم بخورم ولی شبی سیر نخوابیم که مبادا یک کسی یک سر گرسنهای روی زمین بگذارد نان جو سیر هم نخوردم این چه آدمی میشود آدمی که به محبت الله میرسد نسبت به بندگان خدا این طوری میشود این آدم با خدا معامله میکند هستی جوانی جان مال خودش را انفاق میکند که اینها برسند این میشود شفاعت مومن باید این طوری باشد پس انفاقش شفاعت است اصلش محبت الله است بعد این محبت تبدیل میشود به محبت بندگان خدا بعد در راه خدا و برای این که این بندگان به رنج نیفتند انفاق میکنند آبرو مال جانش را میگذارد اگر کسی این طوری شد طبیعتا آدمی که این طوری است این دیگر کسی که مال را مال خدا میداند در حدیث عنوان بصری فرمود شرط اول عبودیت این است که خودت را مالک نبینی چون همهی اموال مال خداست لِأَنَّ الْعَبِیدَ لَا یَکُونُ لَهُمْ مِلْکٌ یَرَوْنَ الْمَالَ مَالَ اللَّهِ (بحارالانوار،ج 1، ص 226) به هر کجا خدا فرموده خرج میکند فرمود اگر این طوری شدی انفاق برایت آسان میشود اگر مال را مال الله دیدی هر کجا گفتند خرج میکنی کسی که مال را مال الله میبیند نه مال خودش حب الله در دلش است آن حب الله غالب بر حب المال است این مال را در راه او میدهد اول مال را مال الله میداند حب الله هم است با خدا معامله میکند امکانات خدا را که میگیرد وابسته نمیشود اینها را در راه خدا میخواهد بدهد چطور میخواهد بدهد کسی که حب الله دارد درد بندگان خدا را دارد در راه خدا میخواهد رنج اینها را کم بکند اینها رنج نبرند خدا فرموده این جا بده میدهد پس این آدمی که به این جا میرسد که تکیه به او دارد از او میگیرد با او معامله میکند به او برمیگرداند دیگر اصلا جایی برای منت و ایضا میماند؟ که یک حرفی بزند که عیش طرف را منقص بکند یا ایضا بکند انفاق وقتی تبدیل میشود به منت و اذا که آدم با خدا معامله نمیکند دنبال این است که کسب وجاهت و موقعیتی بکند حالا اگر این انفاق این طوری شد برای خدا شد فی سبیل الله شد این انفاق فی سبیل الله کیفیتش باید چطور باشد از همهی اموال باید بدهی از آبرو از همه چیز باید بدهی به همه هم باید بدهی نباید حساب کنی این رفیق من است قوم خویش من هم حزبی من است با من دوست است من به او بدهم یک چیزی به من یک موقع برمیگردد حتی به مخالفین هم باید بدهی اَحْسِنْ اِلی مَنْ اَساءَ اِلَیْکَ (کافی، ج۲، ص ۱۰۷) باید به آنها هم احسان کنی این قدر دایرهی انفاق وسیع است حالا این انفاقی که شما میکنی در راه خدا و فی حب الله میکنی و شما را رشد میدهد این انفاق کیفیتش باید چطور باشد حتما انفاق نباید یک جوری باشد که آن طرف را وابسته به شما بکند آدم وابسته به شما متملق ایجاد بکند مشرک ایجاد بکند باید یک جوری انفاق بکنید که او خدا را ببیند حتی اگر لازم بود پنهان کنی که او نفهمد باید پنهان کنی دست تو را نبیند دست خدا را ببیند خیلی وقتها باید این طوری باشد به ما وابسته و محتاج نشود ذلیل ما نشود خدا رحمت کند آقای بزرگواری میفرمود دوستی داشتیم رانندهی کامیون بود گفت همکار ما فوت کرد من دیدم چطور این بچههای این را کوچک اند سرپرستی کنم تا بزرگ شوند به آنها کمک کنم منت من روی سرشان است چه کار کنم اینها را جمع کردم گفتم که پدرتان یک طلب عظیمی از من داشته من ندارم بدهم خواهش میکنم این را بیایید به تدریج از من بگیرید اینها تا سالها که بزرگ شدند میآمدند طلب پدرشان را از من میگرفتند من انفاق میکردم اشفاق میکردم که یک جا طلبشان را نگرفتند انفاق اگر برای خداست ما دنبال ذلیل کردن کسی نیستیم بنابراین نباید یک جوری باشد آنها ذلیل ما باشد نباید کاری کنیم آنها وابسته به ما شوند بلکه باید در انفاق یک جوری کرد که آنها دست خدا را ببینند محبت خدا در دل آنها بیاید اصلا یکی از انگیزههای انفاق فراتر از شکمهای گرسنه و پاهای برهنه و بدنهای عریان که ما میخواهیم لباس تنشان کنیم کفش به پایشان کنیم شکم هایشان را سیر کنیم آن دلهایی است که از خدا بریده آن دلهای رمیده را ما یک جوری با یک دلهایی با برهان نمیآیند باید برویم محبت کنیم وقت بگذاریم عمر بگذاریم رفاقت کنیم انس و نشست و برخاست هزینه کردن از وقتت از مالت این او را به دین خدا گره میزند آدمهایی که به شک افتادند بریدند پس انفاق یک هدف خیلی وسیع تری دارد هم خود من را به خدا میرساند هم آنها را به خدا میرساند این انفاق شکلش چطور است دیگر در آن کسی که با خدا معامله میکند منت یعنی چه آن کسی که منت میگذارد ولو اولش را برای خدا کار کرده باشد این عمل را نتوانسته حفظ کند در روایت دارد اَلاِبْقاءُ علي الْعَمَلِ حَتّي يَخْلُصَ اَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ (کافی، ج2، ص 16) نگه بانی عمل تا خالص شود از اصل عمل مشکل تر است در روایت دیده اید معنا کرده فرمود خیلی وقتها آدم انجام میدهد برای خدا ریا نیست نمیخواهد دیگران ببینند ولی بعد میخواهد به سمع دیگران برساند به چشمها نرسانده چشمها را نمیخواست تسخیر بکند حالا که ندیده اند به گوششان میرساند میگوید فرمود دو بار که بگوید عمل از دست رفته دفعهی اول انفاق پنهانی آشکار دفعهی دوم هیچ چیز. پس این عمل اگر برای خدا شد اگر در حب الله شد باید حفظش کرد دیگر بعد دوباره منت نیاید ایذا به دنبالش نباشد من بخواهم یک سلطهای بر طرف پیدا کنم دیده اید غرب الان انفاق میکند اما در انفاق هایش جز سلطه هدف دیگری ندارد ولی واضح است مدیریت سرمایه داری هر کجا سرمایه گذاری میکند باید برگشتی داشته باشد بدون برگشت که سرمایه گذاری نمیکنند پس دنبالش نباید منّ و ایذا باشد نباید تذلیل باشد نباید تحقیر باشد نباید وابسته کردن باشد باید انفاق یک طوری باشد که دلها را به خدا وصل بکند یک جوری از خودت وقت و عمر و آبرو و مال بگذاری که دلهای رمیده از خدا را به خدا برگردانی حالا این را چه کسی باید انجام بدهد پولدارها؟ نه همه متقین همه شان این طور است مگر متقی است که رزق نداشته باشد پس «وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ» (بقره/ 3) همه شان باید بدهند پس انفاق این طوری میشود گویا همهی ما هر چه داریم از خدا میگیریم میخواهیم به خدا برگردانیم در مسیر برگرداندن به خدا با مومنین معامله میکنیم یک جا او آبرویش را بر من میگذارد من مالم را این طور نیست که خدا فقط به کسی پول داده گفته تو پولت را خرج کن به کس دیگری چیز دیگری داده گفته خرج بکن همه هر چیزی میگیرند باید انفاق بکنند یک امر مشاع است این طور نیست یک عدهای انفاق بکنند فقط برای پر کردن شکاف اجتماعی نیست در این انفاق هیچ طلبکاری نیست این خیلی از تامین اجتماعی بهتر است حالا بعدا اشاره میکنم که چه آثار اجتماعی دارد این نوع انفاق پس در محبت خدا فی سبیل الله همه هر چه دارند انفاق میکنند دارایی خودشان را میگذارند برای دیگران نتیجه اش میشود همه در این داد و ستد به خدا میرسند از سر چه از سر محبت الله حب الله تبدیل میشود به حب بندگان خدا از سر محبت دست بندگان خدا را میگیرد دیده اید مادری از سر محبت به فرزندش منت بگذارد؟ این فرزند است که منت میگذارد آن محبت چون نیست پس ما باید به جایی برسیم که انفاق هایمان این شکلی باشد و طبیعتا حالا این دو سه آیه را میخواهم بخوانم ببینید که چطور میشود در آن منت گذاری نیست به قول استاد عزیزی داشتیم میگفت دیده اید این جوبها هیچ منتی بر درختها ندارند آب مال درخت است این جوب را میشورد میبرد تمیزش میکند خدای متعال سرچشمهی رحمت است رزقها میخواهد برسد ما را واسطه میکند اگر ما از دست خدا گرفتیم و بعد در راه خدا به بندگانش دادیم ما رشد میکنیم بنابراین ما چه طلبی داریم کسی که این طوری است باید دست طرف را فرمود صدقه میدهید دست طرف را ببوسید چون به دست خدا اول میرسد «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا» خدا از شما میگیرد تطهیرتان میکند بنابراین چه طلبی از این بندگان خدا دارید اگر این طور شد همه به هم اولا انفاق میکنند یک عدهی خاصی نیستند کم و زیاد دارد ولی همه به هم احسان میکنند در این احسان هم همه خدا را میبینند وقتی هم خدای متعال را دیدند همه در این احسان با هم دیگر رشد میکنند همه دارند به طرف خدا میروند پس این احسان شکمهای گرسنه را هم پر میکند بدنهای برهنه را هم میپوشاند ولی بیش از آن قلوب رمیده را به خدا دعوت میکند قلوب را به هم نزدیک میکند چون از سر محبت است مثل مادری که بچه اش را بزرگ میکند دارد بذر محبت در دلش میکارد یک محبت عمومی آن هم محبت الله همه در محبت خدا به هم احسان و لطف میکنند این میشود آن انفاقی که شاید فی الجمله در این آیات به آن تاکید شده از موانع و آفاتش هم صحبت شده.
شریعتی: ان شاء الله برمیگردیم بعد از تلاوت قرآن خدمت شما هستیم در ایام ماه مبارک رمضان فکر میکنم وقتش است این رشد جمعی و قرب جمعی اتفاق بیفتد با همهی آن آثار و برکاتی که دارد مشرف میشویم محضر قرآن کریم در بهار قرآن این قرآن از همان قرآنهایی است که ما اهدا کردیم به طرح خانههای نورانی من همین جا تشکر میکنم از همهی دوستان عزیزی که داوطلب این محافل خانوادگی و دوستانه شدند و برای ترویج فرهنگ قرآن تلاش میکنند ان شاء الله مأجور باشند صفحهی 483 قرار امروز ماست آیات ابتدایی سورهی مبارکهی شوری این نکته را هم متذکر میشوم که با توجه به همین طرحی که ما در ایام ماه مبارک رمضان در برنامهی سمت خدا داریم که هر روز آیات مربوط به جزء آن روز را تفسیرش را خواهیم شنید این سی دی اش را هم با همین قرآنها ما اهدا کردیم به طرح خانههای نورانی منتها محتویات این سی دی و مباحث کارشناسان خوب ما بر روی سایت هست من پیشنهاد میکنم آن را دریافت بکنید برای خیلی از جاها برای ادارات مساجد حسینیهها و حتی خانههایی که داوطلب این طرح نشدند دوستان عزیز میتوانند استفاده بکنند مباحث بسیار خوبی است من همین جا تشکر میکنم از همهی کارشناسان عزیزی که در تهیهی این سی دی با ما همکاری کردند مشرف میشوم محضر قرآن کریم برمیگردیم خدمت شما هستیم.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
حم ﴿١﴾ عسق ﴿٢﴾ كَذَلِكَ يُوحِي إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكَ اللَّـهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿٣﴾ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ ﴿٤﴾ تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِن فَوْقِهِنَّ وَالْمَلَائِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِمَن فِي الْأَرْضِ أَلَا إِنَّ اللَّـهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿٥﴾ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ اللَّـهُ حَفِيظٌ عَلَيْهِمْ وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ ﴿٦﴾ وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِّتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَتُنذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لَا رَيْبَ فِيهِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَفَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ ﴿٧﴾ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ لَجَعَلَهُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِن يُدْخِلُ مَن يَشَاءُ فِي رَحْمَتِهِ وَالظَّالِمُونَ مَا لَهُم مِّن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ ﴿٨﴾ أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ فَاللَّـهُ هُوَ الْوَلِيُّ وَهُوَ يُحْيِي الْمَوْتَى وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿٩﴾ وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّـهِ ذَلِكُمُ اللَّـهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ﴿١٠﴾
ترجمه:
بسم الله الرحمن الرحیم
حم (۱) عسق (۲) این گونه خدای توانای شکست ناپذیر و حکیم به سوی تو و کسانی [از پیامبران] که پیش از تو بودند، وحی می کند. (۳) آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است، فقط در سیطره مالکیّت و فرمانروایی اوست، و او بلند مرتبه و بزرگ است. (۴) نزدیک است آسمان ها از فرازشان [به سبب عظمت وحی] بشکافند و فرشتگان، پروردگارشان را همواره همراه با سپاس و ستایش تسبیح می گویند، و برای کسانی که در زمین هستند، درخواست آمرزش می کنند؛ آگاه باشید! بی تردید خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۵) و کسانی که غیر خدا را سرپرستان و یاران خود گرفته اند، خدا نگهبان و مراقب بر [اعمال و گفتار] آنان است و تو کارساز و وکیل بر آنان نیستی. (۶) و این گونه قرآنی [به زبان] عربی [فصیح و گویا] به تو وحی کردیم تا [مردمِ] ام القری [شهر مکه] و کسانی را که پیرامون آن هستند، بیم دهی، و آنان را از روز جمع شدن [یعنی روز قیامت] که تردیدی در آن نیست بترسانی، [روزی که] گروهی در بهشت اند و گروهی در آتش سوزان. (۷) اگر خدا می خواست آنان را [از روی جبر بر محور هدایت] امت واحدی قرار می داد، ولی [هدایت اجباری فاقد ارزش است] هر که را بخواهد [در صورتی که ستمکار به آیات خدا نباشد] در رحمت خود در آورد؛ و ستمکاران را هیچ دوست و یاوری [که از عذاب نجاتشان دهد] نیست. (۸) آیا به جای او سرپرستان و معبودانی برای خود گرفته اند؟ در حالی که سرپرست و معبود واقعی خداست، و تنها اوست که مردگان را زنده می کند و فقط اوست که بر هر کاری تواناست؛ (۹) و آنچه را [از امور دین، عقاید و احکام] در آن اختلاف دارید، داوری اش با خداست. این است خدا پروردگار من، بر او توکل کردم و به او باز می گردم. (۱۰)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: در سحرهای پر نور هم مهمان خانههای شما هستیم با برنامهی سمت خدا و در محضر حاج آقای فرحزاد عزیز الطاف شما به ما میرسد خیلی ممنون حاج آقای میرباقری وقت در اختیار شما است.
حاج آقا میرباقری: بسم الله الرحمن الرحیم من دو سه آیه از آیات سورهی مبارکهی بقره را با مقدماتی که عرض کردم ترجمه میکنم در آیهی 261 خدای متعال میفرماید «مَّثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ» (بقره/ 261) مثل آن کسانی که مالشان را در راه خدا انفاق میکنند مثل دانهای است که میرویاند هفت سنبله را در هفت سنبلهای هم صد دانه است بنابراین هر دانه میشود هفت صد دانه خود این آدم وقتی در راه خدا انفاق میکند گویا خودش افزوده میشود این انفاق برای این آدم وقتی با خدا داد و ستد میکند خودش رشد میکند باز «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا» خود آدم رشدش در این داد و ستد با نبی اکرم است داد و ستد با خدای متعال است پس خود انسان رشد میکند «وَاللَّـهُ يُضَاعِفُ لِمَن يَشَاءُ» (بقره/ 261) برای کسی خدا بخواهد بیش از هفت صد برابر هم است تا این که آدم چطور عمل بکند «وَاللَّـهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» (همان) هم واسع است میداند که کم نمیآورد هر چه بدهد هم علیم است میداند چگونه عمل کرد طبق عمل شما به شما میدهد هر چه بهتر بیشتر این روایت در ثواب الاعمال مرحوم صدوق است عیاشی هم نقل کرده عیاشی کامل تر نقل کرده فرمود عبد مومن اگر عملش را نیکو انجام بدهد إذا أحسن العبد المؤمن ضاعف الله له عمله بكل حسنة سبعمائة ضعف (ثواب الاعمال، ص 202) خدای متعال برایش مضاعف میکند در مقابل هر حسنهای هفت صد برابر در روایت دیگر توضیح دادند به همین آیه تمسک کردند خدا 70 برابر میکند در روایت عیاشی است فَأَحْسِنُوا أَعْمَالَكُم اعمالی که انجام میدهید زیبا انجام دهید لِثَوَابِ اللَّه به حضرت عرض کردند احسان یعنی چه فرمود فَقَالَ إِذَا صَلَّیْتَ فَأَحْسِنْ رُكُوعَك وَ سُجُودَكَ نماز میخوانی خوب رکوع و سجودت را انجام بده وَ إِذَا صُمْتَ فَتَوَقَّ كُلَّ مَا فِیهِ فَسَادُ صَوْمِك اگر روزه میگیری آن چیزی که روزه را به هم میزند به دقت مواظب باش زیبا انجام بدهی آن چیزی که روزه را خراب میکند یا باطل میکند یا ثوابش را انجام میدهد انجام ندهی فرمود باید پوست موی بدنت هم روزه دار باشد وَ إِذَا حَجَجْت فَتَوَقَّ مَا یَحْرُمُ عَلَیْكَ فِی حَجِّك آن چه که حج و عمره ات را باطل میکند پرهیز بکن یعنی زیبا انجام بده فرمود وَ كُلُّ عَمَلٍ تَعْمَلُهُ فَلْیَكُنْ نَقِیّاً مِنَ الدَّنَس (بحارالانوار، ج 68، ص 247) احسان یعنی همین هر عملی که انجام میدهید باید از آلودگیها از غیر خدا پاک باشد این میشود احسان برای خدا باشد بعد میفرماید که « الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ» (بقره/ 262) آنهایی که در راه خدا انفاق میکنند «ثُمَّ لَا يُتْبِعُونَ مَا أَنفَقُوا مَنًّا وَلَا أَذًى» (همان) به دنبالش منت نمیگذارند حرفی که عیش طرف را منقص بکند یا ایذا بکنند کاری روی دوشش بگذارند «لَّهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ» (همان) پاداش اینها پیش خداست چون برای خدا کار کردند اگر منت و ایذا آمد مزدشان همین است تعریف میکند طرف باجی از طرف میگیرند همین مزدشان است ولی اینها «وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ» (همان) نه خوفی از این انفاق دارند نه غصه در دلشان میآید خدا غصهها را برمیدارد همهی هستی شان را میدهند شادمانه میدهند جانشان را میدهند شادمانه جان میدهند و حزنی هم ندارند خوفی هم ندارند که حالا گرفتار میشویم آنهایی که با خدا معامله نمیکنند هر یک ریالی که میدهند خوفی در دلشان میآید یک قران میدهد فکر پنجاه سال آینده را میکند که چه اتفاقی میافتد ولی با دست باز و دل شاد میدهند نه غصه دارند نه نگرانند چون با خدا معامله میکنند بعد میفرماید «قَوْلٌ مَّعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَيْرٌ« (بقره/ 263) اگر کسی آمد دستتان بسته بود با زبان خوش حرف خوش زبانی بزنید و اگر سختی هم کردند بالاخره گرفتارند ببخشید سخت گیری نکنید او تندی با شما کرد شما تندی نکنید سائل میآید سائل است سائل تندی هم میکند چون در فشار است سائل اگر آمد تندی کرد شما با او تندی نکنید در مورد مرحوم آسید محمود شاه آبادی نقل کردند کسی آمد چیزی میخواست ایشان مطمئن نبود اهانت تندی به ایشان کرد ایشان فرمود اینها را به او بدهید من از قرائن مطمئن شدم که محتاج است اگر محتاج نبود این کار را نمیکرد یک جوری نشود او اهانت کرد ما اهانت نکنیم در مقابل اهانت احسان کنیم «قَوْلٌ مَّعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِّن صَدَقَةٍ » بهتر از صدقهای است که دنبالش اذیت بیاید «وَاللَّـهُ غَنِيٌّ حَلِيمٌ» (همان) خدا بی نیاز است صبور است شما هم این طوری باشید از خدا صبر را یاد بگیرید خدا محتاج به داد و ستد با شما نیست باز میفرماید «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُم بِالْمَنِّ وَالْأَذَىٰ» (بقره/ 264) صدقه را با منت گذاشتن و ایذا باطل نکنید مثل کسی که مالش را ریایی میدهد میخواهد مردم ببینند فرمود این آدم مثل کسی است که سنگ صافی است رویش یک غباری نشسته بذر را آن جا میپاشد باران میآید خدا باران را میفرستد اما به جای این که برویاند سنگ را میشورد دانه را هم میبرد ولی کسی که برای خدا انفاق میکند فرمود مثل باغستانی است در یک سرزمین بلند این باغستان در سرزمین بلند باران میبارد یا فراوان یا کم هر چه ببارد این چند برابر محصول میدهد لذا دارد مومن خودش مثل باغ در منطقهی ربوه است آن ربوه ظاهرا محیط ولایت امام است پس حالا فراوان در این آیات پنج شش آیهی بعد همین طور است دستور به انفاق میدهد میگوید اگر انفاق میکنید از بهترینها انقاق کنید بدها را جدا نکنید بدهید دیده اید میخواهد برای خودش بخرد یک جا همه را پیش میدهد ولی بخواهد وجوه شرعی را بدهد یک جوری میدهد بهرهی پول هم نیست این طوری نیست که خدا میپسندد ما اگر میدهیم در راه خدا عنایت بکنید فی سبیل الله اصلش این است که مومنین دور هم جمع میشوند در محبت امام مالشان مال هم دیگر باشد گفت خیلی سرباز آماده است جانشان را به شما بدهند فرمود دست در جیب هم برای محبت ما میکنید گفت نه گفت نه پس به جانتان بخیل تر هستید فی سبیل الله یعنی مال را برای دولت امام دادن این اصل فی سبیل الله است به دست امام در مسیر تحقق دولت امام مال خرج کنیم دلها به هم گره بخورد قافلهها را بیدار کنیم محیط وحدت ایجاد کنیم هم دلی و هم فکری ایجاد بکنیم دلها را گرم بکنیم که دولت امام به پا شود جامعهی حول الامام احتیاج به انفاق دارد همه به هم انفاق میکنند فی حب امام استاد ما میگفت زن و شوهر این طوری باشند مثل روز عاشورا که همسایه نذر میکند میآورد خانهی شما شما نذر میکنی میبری خانهی همسایه هر دو غذا میخوریم ولی هر دو سر سفرهی امام حسین مهمان هستیم زن و شوهر باید به هم این طور باشند این به او خدمت کند در احسان حضرت زهرا در محبت حضرت زهرا او به این محبت کند در محبت به امیرالمومنین و امام زمان یعنی این جامعهی شیعه باید همهی زندگی مان شود انفاق حول الامام این میشود فی سبیل الله آن وقت همه مان شکوفا میشویم همه مان میشویم «كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ» (بقره/ 265) ربوه محیط ولایت امام است ما جناتی میشویم در محیط ولایت امام که باران به ما میبارد و محصولش فراوان است.
شریعتی: خیلی ممنون نکات خوبی را شنیدیم در روزهای نورانی در ایام ضیافت الهی بسیار ممنون حاج آقا دعا بکنند و همهی ما آمین بگوییم.
حاج آقا میرباقری: خدایا به محمد و آل محمد ما را از روزه داران و شب زنده داران این ماه قرار بده این ماه را ماه پیروزی اسلام و پیروزی امام زمان و دوستانشان قرار بده و به برکت حضرت آن چه در این ماه به اولیائت عنایت میکنی به یکایک ما عنایت بفرما ما را اهل شب قدر قرار بده در این ماه عزیز به دست توانای امام زمان گره از کار یکایک دوستانش باز بفرما.
شریعتی: الهی امین اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم در این روزهایی که تا شب قدر با هم یک اربعین قدم به قدم گام به گام آمدیم فرازهای زیارت جوشن کبیر را شنیدیم با صدای دوست و برادر عزیزمان حاج آقای میرداماد مطلع شدیم ایشان پدرشان را از دست دادند ضایعهی ارتحال ابوی ایشان را از طرف خودم و از طرف کارشناسان و همهی دوستان سمت خدا به ایشان و خانوادهی محترمشان تسلیت میگوییم والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.