94-07-11- حجت الاسلام والمسلمين میرباقری - واقعه غدیر
موضوع برنامه: واقعه غدیر
كارشناس: حجت الاسلام و المسلمين میرباقری
تاريخ پخش:94/07/11
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
داغ ما مستدام می ماند
بغض ما بی کلام می ماند
عاشقان می دوند سمت وصال
عشق، در ازدحام می ماند
حجرالاسودِ همیشه غریب
در غم استلام می ماند
کعبه تنهاست، کعبه مظلوم است
کعبه مثل امام می ماند
کربلایی دوباره در راه است
حج اگر نا تمام می ماند
زخم چندین هزار ساله ی ما
تا دم انتقام می ماند
دل امّت در انتظار فرج
بین رکن و مقام ...
شریعتی: سلام عرض میکنم خدمت شما بینندگان عزیز خدمت حاج آقای میرباقری هم سلام عرض میکنم حاج آقا هفتهی گذشته نجف مشرف بودند حتما نائب الزیارهی ما و دوستان بودند فکر میکنم بحث امروز ما حال و هوای امام علی علیه السلام و غدیر را خواهد داشت
حاج آقا میرباقری: بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و لعنة علی اعدائهم اجمعین اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیاً و حافظاً و قاعداً و ناصراً و دلیلاً و عیناً حتی تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فیها طویلاً و هب لنا رأفته و رحمته و دعائه و خیره ما ننال به سعة من رحمتک و فوز عن عندک حقیر هم این عید بزرگ را که به تعبیر ائمه علیهم السلام عیدالله الاکبر است در دستگاه الهی عیدی بزرگ تر از این نیست خدمت شما عزیزان تبریک عرض میکنم و برای مهمانان خاص خدا که «مُهَاجِرًا إِلَى اللَّـهِ» (نساء/ 100) هستند و ما منتظر هستیم که برکات این هجرت مظلومانهی آنها برای اسلام و مومنین ظاهر شود حتما یک فتوحاتی برای جبههی مومنین خواهد داشت و تقدیری است برای آنها تقاضای علو درجات در این ایام عزیز داریم برای بازماندگانشان و ملت بزرگوار ایران هم از خدای متعال صبر و اجر درخواست میکنیم در سورهی مبارکهی مائده دو آیه است که جای تامل بوده و بزرگان ما در طول قرنها روی این دو آیه بحث کردند ولی هنوز اسرار نگفتهی فراوانی دارد هر دو آیه مربوط به غدیر است یکی قبل از واقعهی غدیر و دیگری بعد از واقعهی غدیر آن که قبل است آیهی مبارکهی 67 است که همه با آن آشنا هستند «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّـهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ» (مائده/ 67) که با لحنی که تکرار هم نشده جاهای دیگر به حضرت دستور میدهند آن ماموریتت را باید ابلاغ بکنی و الا رسالتت نا تمام است و بعد هم میفرماید خدای متعال شما را از گزند مردم حفظ میکند در ذیل این آیه روایتی است در کافی شریف که بعد از این که آیهی ولایت نازل شد «أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ» (نساء/ 59) حضرت مامور شدند که این حقیقت ولایت را توضیح بدهند برای مردم کما این که نسبت به حج و زکات و نماز و روزه هم آیات نازل شده حضرت تفسیر کردند این آیات را که این صلوه چطور است حج و صوم چیست مامور شدند این ولایت را هم تفسیر بکنند در روایت شریف است حضرت نگران بودند نگرانی هم جا دارد چون این نماز نیست نماز را ابلیس دو رکعت خوانده چهار هزار سال طول کشیده نماز تکلیف سادهای نیست «وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ» (بقره/ 45) امر سنگینی است در عین حال دو رکعتش را شیطان چهار هزار سال خوانده ولی امر ولایت امر صعبی است هم فهمش هم تحملش واقعا دشوار است لذا حضرت نگران بودند که اینها میپذیرند و رجعت به کفر نمیکنند خدای متعال به ایشان امنیت داد از گزند مردم در روایت امام رضا علیه السلام در عیون اخبار الرضا است که به حضرت عرض کردند عروة بن زبیر میگوید حضرت در آخر عمرشان تقیه میکردند حضرت فرمودند نه تا قبل این آیه است بعد از این آیه تقیه از حضرت برداشته شد أَزَالَ كُلَّ تَقِيَّةٍ (عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 130) دیگر موضوع ولایت را بی پرده فرمودند هم به لحاظ تعیین شخص که خیلی سنگین بود و هم به لحاظ اسرار ولایت لذا در خطبهی غدیریه اگر مطالعه شود این اسرار است خطبهی غدیریه را کتب مختلف نقل کردند اصل ماجرا را که میدانید فریقین نقل کردند به حد تواتر با صدها سند منتها در مجامع اهل سنت معمولا محدود نقل شده یکی دو صفحه کمتر ولی اصل ماجرا که نصب امیرالمومنین است بی پرده است ولی همهی حادثه روایت نشده در بعضی مجامع مفصل نقل شده قائدتا هم این درست است چون خطبه بوده جمعیت را جمع کردند دو جمله که خطبه نیست تعجب هم نکنید که اینها در گذر زمان و حوادث بخشی اش حذف شود حادثهی به این واضحی و عیانی وقتی این طوری انکار میشود توقع نداشته باشید خطبه هم انکار شود علیای حال این اصل قصه است حضرت بی پرده ابلاغ کردند آن اتفاقی که افتاد چه بود در غدیر یک ظاهری دارد حادثه همین که همه نقل کردند حضرت مردم را از طریق حج دعوت کردند این هم عجیب است همان طور که ظاهر این حادثه از متن حج جوشیده آیهی «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ» (مائده/ 3) بعد از آیات حج است از متن حج جوشیده حضرت در غدیر مردم را دعوت کردند ظاهری دارد آن خطبهی عظیم را خواندند و برای حضرت علی بیعت گرفتند کار تمام شد ظاهرا ولی طبیعتا یک باطنی دارد آن باطنی که نازل شده چیست؟ این است که نعمت حقیقی ولایت نازل شده که همهی نَعَم به آن برمیگردد همهی نعمتها برمیگردد به توحید به نبوت اگر توحید و اخبار غیبی که حضرت از عالم غیب میآورند هیچ نعمت دیگری نیست ولی خود نعمت ولایت و نعمت توحید و نبوت هم ظاهر و باطن دارد ظاهرش در شرایع تجلی میکند در اعتقادات تجلی میکند باطنش در ولایت است این آیه را شاید در همین جلسات مکرر تقدیم کردیم «وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً» (لقمان/ 20) خدای متعال نعمت هایش را بر شما فرو ریخته اعم از نعمتهای ظاهری و باطنی نعمتهای ظاهری را در روایت دیدید گاهی به امام ظاهر تفسیر شده نعمت باطنی به امام غائب ولی در یک روایتی حضرت فرمودند نعمت ظاهری توحید است و نبوت و نعمت باطنی ولایت است معنایش این است که ولایت برتر از نبوت و توحید است؟ حاشا این که معنی ندارد این باید درست معنا شود یعنی توحید و نبوت باطنش در ولایت تجلی میکند این که دین حق که همان توحید به ولایت حضرت علی تفسیر میشود نکته اش همین است چون این دین در ولایت تجلی میکند نه در شرایع. شرایع به معنی کمال و تمام هیچ وقت توحید را تجلی نمیدهند اگر کسی بخواهد به حقیقت توحید برسد باید به ولایت برسد طریق رسیدن به حقیقت توحید تمسک به شرایع برایش کافی نیست نمیگوییم تمسک به شرایع لازم نیست کسی همهی شرایع ظاهری را عمل کند اعتقادات ظاهری را هم داشته باشد وارد وادی ولایت نشود به حقیقت توحید نمیرسد صراط است آن صراط مستقیم تا عالم ما نازل شد که ما میتوانیم در این صراط مستقیم حرکت کنیم پس همهی نعمتها یک جا در نعمت ولایت تجلی کرده و لذا حتی همهی نعم بهشتی را هم شما میدانید نعمتهای بهشتی که ناب ترین نعمتها هستند این را روایاتش را مکرر خواندیم که تجلیات ولایت امام هستند ظاهرش نهر جاری آب است نهر عسل و نهر خمر است ولی باطنش علم الامام ولایت امام به شئون امام است کما این که همهی نعمتهایی که در دنیا هم است همین طور است ظاهرش این نعمتها است ولی باطنش رحمت حضرت حق یا رحمت رحمانیه یا رحمت رحیمیه است آن چه که در غدیر اتفاق افتاد این نعمت که اتم نعمتها است و به تعبیر روایات ما هیچ نعمتی در دنیا جز ولایت اهل بیت نیست چون طریق رسیدن به توحید و جنت است این نعمت نازل شد در غدیر به شفاعت نبی اکرم یک چهرهی دیگر را از غدیر اگر بخواهیم بگوییم نبی اکرم نبی اند همهی اخبار غیبی را آوردند همهی اخباری که آوردند یک طرف قرآن اخبار غیبی است اخباری است که حضرت از عالم غیب آوردند یک نبائی را آوردند که آن نبا عظیم است و اگر آن نبا فهم نشود هیچ خبر دیگری فهم نمیشود شما سورهی نبا را ببینید بحث توحید و آفرینش و معاد است ولی کلید فهم سوره آن نبا عظیم است اگر کسی ولایت را نفهمد و درک نکند عالم همه بر او حجاب است آیات نیستند «إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ» (رعد/ 19) «إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِّأُولِي الْأَلْبَابِ» (آل عمران/ 190) اولی الالباب را در روایت تفسیر کرده کسی که به ولایت نرسید اولی الالباب نیست فرمود شِيعَتُنَا أُولُوا الْأَلْبابِ (کافی، ج 1، ص 307) کسی به امام نرسد اولی الالباب نیست لذا عالم برای کسانی که به امام نمیرسند همه حجاب است انسان وقتی با نور امام در عالم حرکت میکند میشود جز کسانی که «وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ» (انعام/ 122) وقتی به حیات میرسد با امام وقتی به نور امام میرسد مشی اش با امام است در عالم همهی عالم برایش میشود آیات همه چیز را جور دیگری میبیند چون با نور امام و توحید به عالم نگاه میکند وقتی انوار توحید یعنی انوار ولایت امام در قلب ظاهر شد آدم عالم را با خورشید امام میبیند آن وقت عالم آیات الله میشوند و الا همهی عالم حجاب است انسان تا به امام نرسید این که از آیات تفسیر به ائمه میشوند چون انسان تا به امام نرسد هیچ چیز برای انسان آیه نیست «إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِّأُولِي الْأَلْبَابِ» انسان تا از اولی الالباب نشود لذا امام نبا عظیم است همهی قرآن با امام فهمیده میشود این که دیگر جزء واضحات است جان امام با قرآن یکی است و اصلا تا امام فهم نشود قرآن فهم نمیشود تا سر ولایت فهم نشود هیچ آیهای از آیات قرآن فهم نمیشود این که حضرت فرمودند دو تا از دانشمندان زمان خودشان را نام بردند فرمودند اینها یک حرف قرآن را نفهمیدند علوم صوری را که داشتند چطور یک حرف قرآن را نفهمیدند کسی که به امام نرسید قرآن فهم نمیشود قرآن کتاب ادبیات کتاب شعر نیست این که در قرآن خدا میفرماید این پیغمبر شاعر نیست این قرآن فهم نمیشود قرآن حکمت است «وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ» (بقره/ 129) که طَاعَهُ اللَّهِ وَ مَعْرِفَهُ الْإِمَامِ (مرآة العقول، ج 10، ص 43) است انسان تا به معرفت الامام نرسد به حکمت نمیرسد لذا گنجینهی حکمت خدا جز با امام باز نمیشود لذا يَا عَلِيٌّ أنَا مَدِينَةُ الْحِكْمَةِ وَ أنْتَ بِابُهَا (ینابیع الموده، ص 28) انسان تا به امام نرسیده به مدینهی حکمت نبی اکرم راه پیدا نمیکند در غدیر این باب مدینهی حکمت گشوده شد أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا (بحارالانوار، ج 40، ص 200) برای همه باز شد منتها نرفتند قبلا انبیا آمدند پردههایی را از ولایت حضرت علی بالا زدند هیچ پیغمبری مبعوث نشده الا با ولایت وَلايَتُنَا وَلايَةُ اللَّهِ الَّتِي لَمْ يُبْعَثْ نَبِيٌّ قَطُّ إِلَّا بِهَا (اصول کافی، ج 1، ص 437) همهی انبیا مبعوث بودند همهی انبیا رموزی از این ولایت را گشودند چون توحید باطنش در ولایت تجلی میکند مجلای توحید است نه این که بالاتر و رفیع تر از توحید است این مدینهی علم که نبی اکرم همهی حقایق و اسرار و حکم را آوردند اخبار غیبی را آوردند نبا عظیم آن حضرت علی است اگر رمز گشایی از این خبر نشود هیچ خبر دیگری فهم نمیشود غدیر رمز گشایی از حقیقت ولایت است نزول آن نعمت است سفرهای که خدا در غدیر پهن کرده مائدهای که پهن کرد همه باید میآمدند استفاده میکردند اما نیامدند البته مقامات دارد مثل قرآن است قرآن درجاتی دارد میگویند اِقرَأ وَ ارفَع به اندازهای که قرآن در انسان محقق میشود از رزق قرآن برخوردار است به آن اندازه درجه دارد درجات بهشت درجات آیات قرآن است امام هم همین طور است درجات بهشت درجات ولایت امام است انسان به اندازهای که به ولایت امام میرسد به درجات قرآن میرسد و یکی از سفرههایی که گشوده شد که سفرهی خاص است سفرهی محبت است یعنی محبت که یکی از شئون ولایت است ولایت به معنی محبت فقط نیست این جا به معنی راه بری و اولویت بر تصرف است ولی یکی از ارکانش محبت است چون انسان اگر بخواهد تبعیت هم بکند بالاترین نوع تبعیت انسان اگر میخواهد تابع شود «فَمَن تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي» (ابراهیم/ 36) تبعیت بالاترینش تبعیت حبی است انسان با انگیزهی محبت دنباله روی بکند باب محبت امام که باب محبت الله است مَنْ أَحَبَّكُمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ (زیارت جامعه کبیره) گشوده شد این رزق نازل شد در غدیر به وسیلهی نبی اکرم و خیلی رزق عظیمی است ما گاهی غفلت میکنیم دهها بلکه صدها روایت در فضیلت محبت اهل بیت داریم فریقین هم نقل کردند در خصال این حدیث است مَن رَزَقَهُ اللّه ُ حُبَّ الأَئِمَّةِ مِن أهلِ بَيتي فَقَد أصابَ خَيرَ الدُّنيا وَ الآخِرَةِ (خصال، ج 1، ص 515) اگر کسی به حب ائمهی من برسد خدا این رزق را نصیب او بکند در سفره اش بگذارد به همهی خیر دنیا و آخرت رسیده بعد فرمودند فَلا يَشُكَّنَّ أحَدٌ أنَّهُ فِي الجَنَّةِ (همان) شک نکنید کسی که این رزق را دارد در قلب و متن بهشت است بعد فرمودند در محبت ائمه از اهل بیت من بیست خصلت است ده تا در دنیا ده تا در آخرت دنیایی هایش واقعا شگفت انگیز است تا آخرتی اش فَالزُّهدُ ، وَ الحِرصُ عَلَى العَمَلِ ، وَ الوَرَعُ فِي الدّينِ ، وَ الرَّغبَةُ فِي العِبادَةِ ، وَ التَّوبَةُ قَبلَ المَوتِ ، وَ النَّشاطُ في قِيامِ اللَّيلِ ، وَ اليَأسُ مِمّا في أيدِي النّاسِ، وَ الحِفظُ لِأَمرِ اللّه ِ و نَهيِهِ عَزَّ و جَلَّ، وَ التّاسِعَةُ بُغضُ الدُّنيا، وَ العاشِرَةُ السَّخاءُ (همان) اولی زهد است کسی که به حب امام رسید به فراغت از دنیا میرسد دومی رغبت در عمل است میل به بندگی است سومی شب زنده داری با اشتیاق است وَ النَّشاطُ في قِيامِ اللَّيلِ نهمی فرمود بُغضُ الدُّنيا، است دهمی لسَّخاءُ است یعنی انسان وقتی به محبت امام رسید دست و دل باز میشود همهی هستی اش را به راحتی میتواند در راه خدا ارزانی بدارد خیلی امر عجیبی است محبت و دیر هم به دست میآید مراتبی دارد سطوح اولیه اش ابتدائا به دست میآید مرحلهی کمالش که وقتی محبت در وجود انسان محقق میشود الْمَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ (بحارالأنوار، ج 17، ص 13) دیگر معیت با امام است انسان با کسی است که او را دوست میدارد وقتی حب آمد حب ظهور محبوب است انسان با محبوبش است قلب انسان شعاع محبت امام ایمان است از قلب به جوارح هم جاری میشود اگر حب الامام در هستی انسان جاری شد همهی هستی انسان با امام خواهد بود مشی اش میشود با امام این همان مرحلهای است که انسان نورانی به نور امام میشود هم عَنْ أَبِي خَالِدٍ الْكَابُلِيّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ قَوْلِ اللّهِ تَعَالَى: فَآمِنُوا بِاللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النّورِ الّذِي أَنْزَلْنا فَقَالَ يَا أَبَا خَالِدٍ النّورُ وَ اللّهِ الْأَئِمّةُ ع يَا أَبَا خَالِدٍ لَنُورُ الْإِمَامِ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ أَنْوَرُ مِنَ الشّمْسِ الْمُضِيئَةِ بِالنّهَارِ وَ هُمُ الّذِينَ يُنَوّرُونَ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِينَ وَ يَحْجُبُ اللّهُ نُورَهُمْ عَمّنْ يَشَاءُ فَتُظْلَمُ قُلُوبُهُمْ وَ يَغْشَاهُمْ بِهَا فَتُظْلِمُ قُلُوبُهُمْ وَ اللَّهِ يَا أَبَا خَالِدٍ لَا يُحِبُّنَا عَبْدٌ وَ يَتَوَلَّانَا حَتَّى يُطَهِّرَ اللَّهُ قَلْبَهُ وَ لَا يُطَهِّرُ اللَّهُ قَلْبَ عَبْدٍ حَتَّى يُسَلِّمَ لَنَا وَ يَكُونَ سِلْماً لَنَا فَإِذَا كَانَ سِلْماً لَنَا سَلَّمَهُ اللَّهُ مِنْ شَدِيدِ الْحِسَابِ وَ آمَنَهُ مِنْ فَزَعِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ الْأَكْبَرِ (اصول کافی، ج 1، ص 194) این همان مرحلهی محبت حقیقی است البته مقدماتی دارد که حضرت به ابوخالد کابلی فرمودند لَا يُحِبُّنَا عَبْدٌ وَ يَتَوَلَّانَا حَتَّى يُطَهِّرَ اللَّهُ قَلْبَهُ عبد هیچ عبدی به مرحلهی کمال محبت و ولایت ما نمیرسد تا این که خدای متعال قلبش را تطهیر از اغیار بکند این سیر با اغیار جمع نمیشود وقتی خالی شد تطهیر شد پاک شد به این میرسد وَ لَا يُطَهِّرُ اللَّهُ قَلْبَ عَبْدٍ حَتَّى يُسَلِّمَ لَنَا وَ يَكُونَ سِلْماً لَنَا تطهیر که صنع خداست بعد از تسلیم ماست ما باید تسلیم باشیم امر و نهی را به گردن بگذاریم تا به مقام سلم برسیم تسلیم محض شویم آن وقت ما را تطهیر میکنند آن وقت مقام حب به ما است که مقام ظهور امام است هُمُ الّذِينَ يُنَوّرُونَ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِينَ آن مقامی است که لنور الامام فی قلوب المومنین انور من الشمس فی النهار از خورشید در وسط روز روشن تر است نور امام این همانی است که «وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ» کسی به این جا رسید مشی اش با نور امام است این که به خاطر محبت حضرت علی جهنم آفریده نمیشد جلوهای است از ولایت که باطن بهشت ولایت امام است مردم اعراض کردند از ولایت نخواستند بروند وقتی نخواستند بروند خدای متعال یک وادی دیگر برای آنها درست کرد «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ» (بقره/ 256) دین که توحید است و ولایت است اجباری نیست قبول کردید میشود «اللَّـهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا» (بقره/ 257) قبول نکردید میشود «يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَـئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ» (همان) حضرت نگران بودند چون خیلی سخت است ولایت الْبَابُ الْمُبْتَلَى بِهِ النَّاسُ (زیارت جامعه کبیره) باب توحید است اَبوَابِ التَّوحِیدِک صراط توحید است ولی امتحانش خیلی سخت است حضرت به مردم گفتند نماز بخوانید مضطرب نبودند حج بروید با این که تکلیف سختی است مضطرب نبودند ولی این جا را نگران بودند چون خیلی امتحان سختی بنا بود گرفته شود از آن طرف یک موهبت عظیمی است به اندازهای که نعمت عظیم است شکرش هم سخت است لذا امتحان خیلی سخت بود تحملش دشوار بود إِنَّ أَمْرَنَا، صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ (معانی الاخبار، ص 407) انسان تا عبد ممتحن نشود بندهای که امتحانها را پس داده ریاضتها را کشیده حالا از انانیت نفس خارج شده از خودش که بیرون آمد به امام میرسد انسان تا با خود است با امام نیست انسان هر وقت با خودش است نه با خداست نه با امام هر وقت خودش را دوست دارد نه خدا را دوست دارد نه امام را این که میگویند حب الذات چنین است این درست نیست انسان تا وقتی خودش را دوست دارد خدا را دوست ندارد خود حجاب است وقتی از حب و توجه به خود بیرون میآید آن وقت به حب الامام و همراهی با امام میرسد این معیت هم معیت سایه و صاحب سایه است وقتی محبت امام آمد اصل میشود امام ما میشویم سایه همهی وجود وقتی پر از محبت شد شدیم خلیل امام به مقام خلت رسیدیم همهی وجودمان گداخته شد همهی وجود ما سایهی امام است آنهایی که از ملکوت نگاه میکنند نور امام را در ما میبینند لَنُورُ الْإِمَامِ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ نور امام در قلب مومن از خورشید آشکار تر است لذا ملکوتیها وقتی نگاه میکنند شگفت انگیز میشوند روایت را خواندم از امام رضا علیه السلام در عیون اخبار الرضا است اصحاب امام صادق نشسته بودند آسمان صاف بود نگاه میکردند خیلی شگفت انگیز بود پهنهی آسمان حضرت فرمودند مدبرات اربعه جبرئیل میکائیل اسرافیل و عزرائیل این چهار ملکی که ادارهی ملکوت به دستشان است وقتی از آسمان به جمع شما نگاه میکنند بیشتر شگفت زده میشوند چرا چون به مقام محبت رسیدند فانی در امام هستند پرتو امام در آنها است تجلیات امام را وقتی میبینند شگفت زده میشوند که این چه خورشیدی است پس آن که در غدیر نازل شد مائدهی محبت بود مائدهی ولایت بود مائدهی توحید بود آن هم کدام توحید معلم توحید یک مقداری میتواند آدم را ببرد بعد خودش بالاتر نرفته که بتواند ببرد همهی اسرار توحید در ولایت امیرالمومنین نازل شد و میشود با این ولایت به همهی اسرار و مقامات توحید راه پیدا کرد در آن محدودیت نیست یک جلوهی دیگری که در آیات آمده این خورشید طالع شد عرض کردیم این روایت را «وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا» (شمس/ 1) فرمود شمس وجود مقدس رسول الله است البته تفاسیر دیگری هم دارد این تفسیر درست هم است أَنَا وَ أَنْتَ يَا عَلِيُّ مِنْ شَجَرَةٍ وَاحِدَةٍ (إقبال الأعمال، ص 296) یک روز بودیم در صلب عبدالمطلب این شمس حقیقی است فرمود ضحی موقعی که خورشید بالا میآید عالم را روشن میکند دوران ظهور امام است ضحی ظهور امام زمان است «وَأَن يُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى» (طه/ 59) یک حشری مردم دارند و اتفاق عظیمی میافتد حتی رجعتی میشود مردهها از خاک بیرون میآیند وقتی ضحای ولایت اتفاق میافتد حالا بیانات قرآن در مورد غدیر که غدیر را تفسیر میکند فراوان است که احتیاج به ذکر نیست یک چنین اتفاق عظیمی افتاد در باطن عالم البته ظاهرش این بود حضرت دست حضرت علی را بردند بالا و بعد آیهی «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن دِينِكُمْ» (مائده/ 3) نازل شد این اتفاقی که افتاد یک باطن داشت و یک ظاهر ظاهرش را همه دیدند باطنش را یک حدی اش را عمد نار میبینند یعنی پرچمداران کفر افراد عادی شان خیلی درک نمیکنند باطنش را یک حدی اش را هم اولیا خدا میبینند یک حدی اش هم در ظهور که همه جزء اولیا خدا میشوند تجلی میکند در ظهور وقتی ولایت تجلی میکند آن وقت علم هم نازل میشود میفهمند در روایت داریم علم 27 حرف است دو نازل شده 25 تا در ظهور نازل میشود مقصود از علم این علوم صوری نیست اینها در جای خودش محترم ولی کل این علوم همانی است که «وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا» (طه/ 141) چشمت را به آن چیزی که ما به کفار داده ایم که شکوفههای دنیا است ندوز این شکوفههای دنیا فقط تکنولوژی و خیابانهای منظم و کاخها نیست آکادمیها دانشگاهها و کتاب خانههای عظیمشان هم شکوفههای دنیا است میگوید چشمت را به اینها ندوز اصلا نگاه نکن آن علمی که نازل میشود اینها نیست این را که به کفار هم دادند اگر چیز قیمتی بود به کفار نمیدادند به منکرین خدا نمی دادند به فراعنهی تاریخ اینها را دادند علم داشتند قدرت داشتند اینها که بوده من نمیگویم باید دنبال علم و قدرت نرویم حتما باید برویم باید دنبال تمدن سازی باشیم و الا ما را در جهاز هاضمهی خودشان کفار هضم میکنند ولی باید بدانیم یک چیز رفیع تری است که باید به آن برسیم آن هم تمدن است ولی علم دیگری است این در جهاز هاضمهی او هضم میشود نه بالعکس این 25 حرف علم که حاضر میشود همه به حقایق علم میرسند عقول کامل میشود آن وقت درکی از حقیقت غدیر واقع میشود که چه اتفاقی افتاد و الا همه ظاهرشان را میبینند ظاهرش را کافر هم میبیند خورشید طلوع میکند همه میبینند آن کسی که وقتی طلوع خورشید را میبیند ظهور حکمت و قدرت و علم و همهی شئون الهی را در همین طلوع خورشید مطالعه میکند چیز دیگری است دیدن ملکوت حادثه باطن حادثه عظمتی که در غدیر اتفاق افتاد آن سفرهای که پهن شد را میبیند این سفرهای که خدا پهن کرده چه بود به اندازهی ظرف خودمان خواهیم فهمید کفار هم سرانشان میفهمند لذا در روایت دارد ابلیس فهمید فریاد زد سران خودش را جمع کرد گفتند چه شده گفت اتفاقی افتاده روایت در کافی است که اگر این واقعه تمام شود احدی دیگر خدا را معصیت نمیکند شروع کردند شیون کردند و خاک به سر ریختن به آنها گفت خیلی نگران نباشید من یک وعدههایی گرفتم پس او هم میفهمد ولی در عین حال «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن دِينِكُمْ» این سران کفر هستند این اولیا طاغوت اند این ابلیس است که میفهمد بدنهی جامعهی کفر که فهمی ندارند مگر به تبع ائمه شان در واقع آنها در غدیر مایوس شدند هم ابلیس میدید چه دارد میشود البته به اندازهی خودش هم وجود مقدس نبی اکرم باطن حادثه را میدیدند که چه حادثهی با عظمتی است کما این که در شب مبعث به تَجَلِّ الاَعظَم (زیارت شب مبعث) بود آن تجلی که در غدیر شده خیلی امر عظیمی است این فتح الی الابد است فتح الفتوح است برای نبی اکرم لذا شاید یکی از تفسیرهای «إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّـهِ وَالْفَتْحُ» (نصر/ 1) همین باشد نه فتح مکه که فتح مکه در مقابل این چیزی نیست اگر این نبود «أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ» (مائده/ 67) «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ» نه روز فتح مکه شاید فتح این است این است که عالم را به دنبال نبی اکرم خواهد کشاند «وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّـهِ أَفْوَاجًا» (نصر/ 2) البته باش تا صبح دولتش بدمد آن افواجی که بعد فتح مکه آمدند مهم نبود باید ببینیم چه اتفاقاتی افتاد حضرت «كَافَّةً لِّلنَّاسِ» (سبا/ 28) «وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّـهِ أَفْوَاجًا» که در فتح مکه شد چند فوج قبیله بودند آمدند این که خیلی مهم نیست آن افواجی که میآیند و تکلیفی که روی دوش نبی اکرم و امیرالمومنین میآید آن باید بحث شود یک حادثهی عظیمی بود باطنش را خدا میفهمد فرمود یا علی جز خدا و من کسی تو را نشناخت جز من و تو کسی خدا را نشناخت جز خدا و تو کسی من را نشناخت کسی نمیفهمد غدیر چیست لذا به ذهنم آمد که در چه وجه تسمیهای این سوره به حسب ظاهر آن مائدهی آسمانی است که در آخر سوره به دعای حضرت عیسی مسیح برای امت حضرت عیسی نازل شده «رَبَّنَا أَنزِلْ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِّنَ السَّمَاءِ تَكُونُ لَنَا عِيدًا لِّأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا» (مائده/ 114) شد عید برای امت طعامهایی از بهشت آمد به یقینشان افزوده شد این طعام که آمد به یقین رسیدند به حضرت عرض کردند ما میخواهیم به مقام اطمینان برسیم میگوییم خدا از آسمان مائده بفرست که رسیدند هم این مائدهای که به دعای حضرت عیسی از آسمان نازل شد که غذاهای بهشتی بود خوردند و بعد هم به مقام اطمینان رسیدند این چه قیاسی دارد با مائدهی آسمانی ولایت که همهی نعمتهای بهشتی در خود بهشت هم نازلهی اوست یعنی فوق بهشت نازل شده در دنیا لذا مائدهی حقیقی این است اگر ما سوره را مائده بنامیم به این جهت که مائدهی غدیر در آن نازل شده سفرهی غدیر پهن شده هم نبی اکرم میفهمند دارد چه میشود لذا نگران هستند «وَاللَّـهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» (مائده/ 67) هم آن طرفیها میفهمند چه شده شیطان فریاد میزند یک عدهای از سران دشمنان نبی اکرم در همین دنیا نقشه را شروع میکنند العیاذ بالله چشم هایشان در سرها میگردد میگویند العیاذ بالله عقلش را از دست کرده این دیگر چه کاری بود این چه انسدادی بود ایجاد کردی در حالی که انفتاح عظیم تاریخی است «إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُّبِينًا» (فتح/ 1) است و خیلی شگفت زده شدند و برنامهها شروع شد این تا این جای جریان قرآن شروع «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن دِينِكُمْ» این بعد از واقعه است وقتی پیغمبر تصرفی کرده این ظاهرش نمیتواند «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن دِينِكُمْ» باشد ظاهرش هم مهم است حضرت یک تصرفی در عالم کردند سران کفر دیدند یک تصرف عظیمی است خدای متعال کار عظیمی کرد خیلی کار سختی بود این قدر سخت بود که پیغمبر نگران بودند این پیغمبر کائنات نگین انگشترش است این پیغمبر یک کار خیلی عظیمی کرده بزرگ ترین کار بزرگ ترین ابلاغش است هیچ کجای دیگر این لحن نیست در تخاطب بین خدا و نبی اکرم «وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ» این کار عظیم را کردند این سفره را پهن کردند حقیقت خورشید طالع شد سر آن نبا عظیم گشوده شد و باب محبت باز شد محبت الله گشوده شد باب علم و حقایق بعد خدا میفرماید دیگر کفار مایوس شدند «فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ» (مائده/ 3) مراقب من باشید اگر شما قدر این نعمت را بدانید دیگر نگران نباشید کفران کردید از من بترسید «إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ» (ابراهیم/ 7) اگر کفران نعمت کردید این از آن نعمتهایی نیست که خدای متعال نسبت به کفرانش مسامحه بکند نعمت توحید نعمت ولایت از آن دسته است که اگر کفران شود ترک اولایش هبوط میآورد خدای متعال سر این مسئله با کسی مسامحه ندارد دیگر از آنها نترسید آنها کاری نمیتوانند بکنند از من بترسید ببینید با این نعمت چه میکنید کفران کردید عذاب من شدید است «لَئِن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ» (ابراهیم/ 7) این نعمتهای کوچک هم است ولی اصلش نعمت ولایت است آن «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ» پس نگران من باشید چون تمام کردم دین را تمام ادیان که آمده باطنش توحید بوده ولی با هیچ پیغمبری توحید به کمال نرسیده نبی اکرم که آمدند اصل دینشان توحید است قُولُوا لَا اِلَهَ اِلَّا الله تُفلِحُوا (بحارالانوار، ج 9، ص 143) است ولی با همهی شرایطی که آوردند با همهی معارفی که آوردند تا غدیر دین نبی اکرم کامل نشده وقتی این سر عظیم گشوده میشود وقتی به دست حضرت پرده از این سر الهی کنار میرود آن کار بزرگ را پیغمبر ابلاغ میکند دین خدا به کمال میرسد چون دین توحید است و ولایت است دین الحق فرمود ولایت امیرالمومنین اَمَرَ رَسُولَهُ بِالوِصَایَةِ عَلی و دین حق همین است در کافی شریف است دین کامل شد نعمت به تمام رسید حضرت فرمود در دنیا نعیم حقیقی نیست ولایت ما است نعمت ولایت نازل شده بود نه به نحو تمام این نعمت به تمام رسید و دین شد دین مرضی همهی شرایع را شما عمل بکنید خدا راضی نمیشود از انسان تا ولایت را نپذیری خدا راضی نمیشود البته اگر کسی ولایت را قبول کرد بدون شریعت را هم خدا نمیپسندد ولی شرایع و اعتقاد به معاد بدون امام دین مرضی نیست هزار سال اگر کسی داشته باشد جایش جهنم است مرضی خدا نیست وقتی خدا از ما راضی میشود که به ولایت برسیم تا به ولایت نرسیم همهی شریعت را هم عمل بکنیم هم دستورات عملی نماز روزه هم اخلاق هم اعتقادات شریعت هستند کمال دین تمام نعمت در ولایت است دین مرضی این دین است و الا انسان سعی بکند آن دستورات اخلاقی را عمل بکند شریعت را عمل بکند این دین مرضی نیست البته ولایت بدون اینها هم مرضی نیست هر کسی ولایت دارد باید شریعت را عمل بکند فرع امام است لسَّلاَمُ عَلَى الْأَصْلِ الْقَدِيمِ وَ الْفَرْعِ الْكَرِيمِ (زیارت مطلقه ششم امام علی) هم اصل توحید است هم فرع توحید است باید با هم باشند شریعت فرع امام است امام هم اصل دین است هم فرع دین اِنْ ذُکرَ الْخَیْرُ کنْتُمْ اَوَّلَهُ وَ اَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ (زیارت جامعه کبیره) هم امام اصل است هم فرع نمیشود فروع امام را رها کرد ولی دین مرضی وقتی است که شما به آن باطن برسید این اتفاق افتاد و آیات دیگری هم داریم پرده برمیدارد از این ذهن
شریعتی: من این سوال را میخواستم بپرسم با این نکاتی که گفتید مخصوصا در باب محبت و ولایت که امر بسیار سختی است آیا ما به این مقام رسیده ایم یا نه
حاج آقا میرباقری: وارد وادی شدیم ولی نباید قانع باشیم چون این وادی بی نهایت است روزی است که در قیامت مومنین غبطه میخورند «ذَلِكَ يَوْمُ التَّغَابُنِ» (تغابن/ 9) است وقتی شهدا به مقام حضرت عباس غبطه میخورند چون میبینند با امیرالمومنین با حضرت حسین میشد بشوند حضرت ابا الفضل از وادی ولایت به مقامات خیلی رفیع تر از این که ما توهم میکنیم میشود رسید خیلی این وادی رفیع تر است نبا عظیم است همهی غیب عالم در امیرالمومنین خلاصه میشود قیامت یک تجلی است ظهور یک تجلی است همهی قرآن با جان حضرت علی یکی است قرآن کلام الله است آن کلام غیبی که بر قلب وجود مقدس نبی اکرم نازل شده «وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا» (شوری/ 52) آن کلمهای که خدا با آن تکلم کرده همه اش در امیرالمومنین خلاصه میشود اگر امام نباشد قرآن فهم نمیشود آنهایی که میگویند حَسْبُنَا كِتَابَ اللَّهِ (صحیح بخاری، جزء 17، ص 417)در واقع نمیخواهند به قرآن برسند حضرت فرمود یک حرف قرآن را نفهمیدند علوم صوری را که داشتند میتوانستند تجزیه ترکیب ادبی بکنند قرآن را نمیخواهم بگویم اینها ارزش ندارد مسئله چیز دیگری است. «وَإِنَّ مِن شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ، إِذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ» (صافات/ 84-83) وقتی در مقام قلب سلیم بود تازه مقام تشیع پیدا میکند بعضیها بخیل هستند اگر بگویی شیعهی حضرت نوح اشکال میگیرند در حالی که روایات فریقین دلالت میکند حضرت نوح پیغمبر اولو العظم خداست 950 سال پیغمبری کرده نمیخواهیم مقام آنها را کم کنیم ولی حضرت علی شخص دیگری است حضرت علی جان نبی اکرم است «وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَكُمْ» (آل عمران/ 61) چطور مقایسه کنیم با انبیا دیگر
شریعتی: خیلی ممنون مشرف میشویم محضر قرآن کریم صفحهی 588 قرآن کریم آیاتی از سورهی مبارکهی مطففین در سمت خدای امروز تلاوت میشود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
كَلَّا إِنَّ كِتَابَ الْفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٍ ﴿٧﴾ وَمَا أَدْرَاكَ مَا سِجِّينٌ ﴿٨﴾ كِتَابٌ مَّرْقُومٌ ﴿٩﴾ وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ ﴿١٠﴾ الَّذِينَ يُكَذِّبُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ ﴿١١﴾ وَمَا يُكَذِّبُ بِهِ إِلَّا كُلُّ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ ﴿١٢﴾ إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِ آيَاتُنَا قَالَ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ ﴿١٣﴾ كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِم مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿١٤﴾ كَلَّا إِنَّهُمْ عَن رَّبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَّمَحْجُوبُونَ ﴿١٥﴾ ثُمَّ إِنَّهُمْ لَصَالُو الْجَحِيمِ ﴿١٦﴾ ثُمَّ يُقَالُ هَـذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تُكَذِّبُونَ ﴿١٧﴾ كَلَّا إِنَّ كِتَابَ الْأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ ﴿١٨﴾ وَمَا أَدْرَاكَ مَا عِلِّيُّونَ ﴿١٩﴾ كِتَابٌ مَّرْقُومٌ ﴿٢٠﴾ يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ ﴿٢١﴾ إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ ﴿٢٢﴾ عَلَى الْأَرَائِكِ يَنظُرُونَ ﴿٢٣﴾ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِيمِ ﴿٢٤﴾ يُسْقَوْنَ مِن رَّحِيقٍ مَّخْتُومٍ ﴿٢٥﴾ خِتَامُهُ مِسْكٌ وَفِي ذَلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ ﴿٢٦﴾ وَمِزَاجُهُ مِن تَسْنِيمٍ ﴿٢٧﴾ عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ ﴿٢٨﴾ إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا كَانُوا مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا يَضْحَكُونَ ﴿٢٩﴾ وَإِذَا مَرُّوا بِهِمْ يَتَغَامَزُونَ ﴿٣٠﴾ وَإِذَا انقَلَبُوا إِلَى أَهْلِهِمُ انقَلَبُوا فَكِهِينَ ﴿٣١﴾ وَإِذَا رَأَوْهُمْ قَالُوا إِنَّ هَـؤُلَاءِ لَضَالُّونَ ﴿٣٢﴾ وَمَا أُرْسِلُوا عَلَيْهِمْ حَافِظِينَ ﴿٣٣﴾ فَالْيَوْمَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُونَ ﴿٣٤﴾
ترجمه:
این چنین نیست که می پندارند [در آن روز] یقیناً پرونده بدکاران در سجّین است. (۷) و تو چه می دانی که سجّین چیست؟ (۸) قضا و سرنوشتی حتمی [برای خائنان] است. (۹) وای در آن روز بر تکذیب کنندگان. (۱۰) آنان که همواره روز جزا را تکذیب می کنند. (۱۱) و آن را جز هر متجاوز گناه پیشه تکذیب نکند، (۱۲) [که] هرگاه آیات ما را بر او خوانند می گوید: افسانه های پیشینیان است. (۱۳) این چنین نیست که می گویند، بلکه گناهانی که همواره مرتکب شده اند بر دل هایشان چرک و زنگار بسته است [که حقایق را افسانه می پندارند.] (۱۴) این چنین نیست که آنان می پندارند، بلکه اینان در آن روز از پروردگارشان محجوب اند. (۱۵) سپس آنان بی تردید وارد دوزخ می شوند. (۱۶) [به آنان] گویند: این است آن دوزخی که همواره تکذیبش می کردید. (۱۷) این چنین نیست [که این سبک مغزان درباره نیکان می پندارند] بلکه پرونده نیکان در علیّین است (۱۸) تو چه می دانی علیّین چیست؟ (۱۹) قضا و سرنوشتی حتمی [برای نیکان] است. (۲۰) مقربان آن را مشاهده می کنند. (۲۱) بی تردید نیکان در نعمتی فراوانند (۲۲) بر تخت ها [ی آراسته و پرارزش تکیه زده و مناظر زیبای بهشت را با چشم سر و جمال محبوب را با چشم دل] می نگرند. (۲۳) در چهره هایشان شادابی و طراوت نعمت را می یابی. (۲۴) آنان را از باده ناب و طهوری که سربسته و مُهر و موم شده است، می نوشانند. (۲۵) مُهر و مومش مشک است، و رقابت کنندگان و مسابقه گران باید به سوی این نعمت ها بر یکدیگر پیشی گیرند، (۲۶) و [این باده ناب مُهر و موم شده،] آمیخته ای از «تسنیم» است (۲۷) [آن] چشمه ای که همواره مقربان از آن می نوشند. (۲۸) بدکاران همواره [در دنیا از روی ریشخند و استهزا] به مؤمنان می خندیدند (۲۹) و هنگامی که بر آنان می گذشتند آنان را با اشاره چشم وابرو به مسخره می گرفتند، (۳۰) و چون به خانواده خود بازمی گشتند [به سبب تمسخر مؤمنان] خوشحال و شادمان باز می گشتند، (۳۱) و هنگامی که مؤمنان را می دیدند، می گفتند: بی تردید اینان گمراه اند؛ (۳۲) و حال آنکه کافران را بر مؤمنان نگهبان و مراقب نفرستاده بودند [که مراقب هدایت و گمراهی آنان باشند.] (۳۳) پس امروز همواره مؤمنان به کافران می خندند. (۳۴)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: متنعم نعمت ولایت باشیم به حق این آیات نورانی در خدمت حاج آقای میرباقری هستیم
حاج آقا میرباقری: بسم الله الرحمن الرحیم یک قسمت از دستور این سوره ابلاغ این حقیقت است این ابلاغ یک ابلاغ ساده نیست اتفاقات عظیم است بعد خدای متعال میفرماید کفار مایوس شدند دین شما کامل شد نعمت بر شما تمام شد دین مرضی است بعد از این اگر تخلف کردید نگران من باشید من نعمت را بر شما تمام کردم این نعمت را کفرانش را خدای متعال سخت گیری میکند اتفاقی که افتاد واقعا این نعمت قدردانی شد یا نه نشد خدای متعال هم عقاب عظیم خودش را نازل کرد عذاب شدید خودش را بر امت جاری کرد قرآن با آیات متفاوتی پرده برمیدارد از اتفاقاتی که افتاد آیات زیاد هستند یکی این آیه است «وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَى، وَالنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى» (لیل/ 2-1) خورشید طلوع کرد یک شب تاریکی آمد حجاب این خورشید شد تا برسد به دورهی ظهور والیل دولت ائمهی جور است که حجاب ولایت امیرالمومنین شدند بنی امیه بنی عباس و دیگران نگذاشتند این حرکت آشکار شود تا دورهی ظهور هم در پرده رفت این که حضرت فرمود حوادثی میبینم که اگر شما مطلع شوید بعد از واقایعی که اتفاق افتاد در نهج البلاغه است مثل طناب دلو در چاه به خود میلرزید اتفاق افتاد آیهی دیگر که پرده برداشته این است «أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّـهِ كُفْرًا وَأَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ» (ابراهیم/ 28) جهنم ندیدی پیغمبر ما آنهایی که نعمت خدا را تبدیل به کفر کردند و قومشان را بردند در دار بوار که دار رویش نیست دایر نیست بایر است حاصلی نمیدهد دار کویر است این کجا بود جهنم بود بهشت دار دایر است جهنم دار بایر است از همین دنیا شروع میشود منتها آن جا ورودی داریم به بهشت و جهنم بردند جهنم نعمت مقصود حضرت علی است نعمت خدا که حضرت علی بود به کفر تبدیل کردند کفر ائمهای هستند که در مقابل حضرت علی جایگزین شدند وقتی محیط ولایت محیط ولایت نور بود میشود بهشت «إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ، وَإِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ» (انفطار/ 14-13) شد محیط نعمت محیط کفر وقتی شد محیط کفر میشود دار بایر سرزمین رویش و حیات طیبه میشود سرزمین کویر بهشت جهنم میشود مجاز نیست البته بعدا ورود میکنند لذا این روایت در کافی است حضرت علی ذیل همین آیه فرمودند مَا بَالُ أَقْوَامٍ غَيَّرُوا سُنَّةَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ عَدَلُوا عَنْ وَصِيِّهِ لَا يَتَخَوَّفُونَ أَنْ يَنْزِلَ بِهِمُ الْعَذَاب (تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة، ص 250) چقدر از سنت رسول خدا عدول کردند تغییر دادند این سنت را از وصی اش عدول کردند این آیه ناظر به رجوع از وصی است به عهد وصایت عمل نکردن است قولها را دادن بَخٍّ بَخٍّ (سيره حلبى، ج 3، ص 283) گفتند بیعت کردند ولی نترسیدند خدا عذابشان بکند بعد حضرت این آیه را خواندند «أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّـهِ كُفْرًا وَأَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ» نعمتی که در غدیر به تمام خودش رسید به کلمهی کفر وقتی کلمهی کفر آمد میشود محیط محیط دار بایر جهنم بعد ذیل همین فرمودند نَحنُ النِّعمَهُ الّتي اَنعَمَ اللهُ بِها عَلي عِبادِه وَ بِنا يفوزُ مَن فازَ يومَ القِيامَهِ (کافی، ج 1، ص 217) آن نعمتی که خدا بر مردم منت گذاشته ما هستیم بِنا يفوزُ مَن فازَ در قیامت کسانی هستند «وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ» (آل عمران/ 185) آنهایی که از آتش دور هستند وارد بهشت میشوند فائز هستند ولایت امام از دنیا مدخل بهشت است در آخرت هم وارد بهشت میشوند و این اتفاق افتاد یک تعبیر دیگری که قرآن دارد در سورهی سبا است «وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِيقًا مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ» (سبا/ 20) ابلیس گمان خودش را محقق کرد وقتی آن اتفاقات افتاد در سند صحیح در تفسیر علی بن ابراهیم است گفت من وعده گرفتم وقتی آن اتفاقات افتاد سران لشکر خودش را جمع کرد گفت بروید جشن بگیرید تاج گذاری کرد گفت کار تمام شد البته ناشی از عدم شرح صدرش است چون اگر اندازهی حضرت علی شرح صدر داشت میفهمید که این دولتش یک کف روی آب است ولی بالاخره جشن گرفت تا الآن که شده هزار و اندی ما که نمیدانیم چقدر طول میکشد
شریعتی: خیلی ممنون التماس دعا خدانگهدار