94-10-26-حجت الاسلام و المسلمين میرباقری - تفسیر سور جزء سی قرآن کریم
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: تفسیر سور جزء سی قرآن کریم
كارشناس: حجت الاسلام و المسلمين میرباقری
تاريخ پخش: 26-10-94
بسم الله الر حمن الر حیم و صلی الله و علی محمد و آله الطاهرین
گر قطرهایم از آب وضویی چکیدهایم * * * گر ذرهایم گرد عبایی دویدهایم
مثل نسیم قصهی دلهای تنگ را * * * با شرح صدر غنچه به غنچه شنیدهایم
در هم شکست گردهی گردون و کوه را * * * باری که ما به شانهی زخمی کشیدهایم
آوازه مان به عالم و آدم رسیده است * * * هر چند خود ز عالم و آدم بریدهایم
آسان و سخت عشق سوا کردنی نبود * * * ما نیز مهر و قهر تو در هم خریدهایم
ما را فراغ بال نداد این زمین ولی * * * یک چند پلک خواب پریدن که دیدهایم
خوابی است تلخ این قفس تنگ این جهان * * * پلکی به هم زنی از این جا پریدهایم
شریعتی: سلام میگویم به همه شما هموطنان عزیزم. خانمها و آقایان خیلی خوش آمدید. آرزو میکنم در هر کجا که هستید تنتان سالم باشد و قلبتان سلیم. حاج آقا میرباقری سلام علیکم خیلی خوش آمدید. امروز جلسهی آخری است که در خدمت استاد میرباقری هستیم ان شاء الله در فصلی جدید در خدمت ایشان خواهیم بود.
حاج آقا میرباقری: بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم و رحمة الله و برکاته. خدمت شما و همه بینندگان عزیز و همکاران گرامی تان عرض ادب و سلام و احترام دارم.
شریعتی: ببینیم امروز برای ما چه به ارمغان آوردهاید.
حاج آقا میرباقری: بسم الله الرحمن الر حیم. الحمدالله رب العالمین. و صلی الله علی سیدنا و مولانا محمد و آله الطاهرین و لعنت علی اعدائهم اجمعین. اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَدَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا. وَهَبْ لَنا رَأفَتَهُ وَ رَحْمَتَهُ وَ دُعائَهُ وَ خَیْرَهُ ما نَنالُ بِهِ سَعَةً مِنْ رَحْمَتِکَ وَ فَوْزاً عِنْدَکَ بحثهای ما در شنبه قریب یک سالی بود که در تفسیر سور کوچک قرآن جزء سی ام بود نکاتی هم از سورهی بلد باقی ماند ان شاء الله فرصت دیگری اگر خدای متعال روزی کرد درس پس بدهیم و تقدیم بکنیم اما یک چند نکتهای را امروز در مورد توجه به قرآن و بهره مندی از قرآن به شکل کلی عرض میکنم گرچه این نکات تکراری است برای همهی عزیزان ولی تذکر نکات هم خوب است. نکتهی اولی که در باب قرآن باید به آن توجه داشته باشیم توجه به عظمت قرآن است ما به اندازهای که احساس عظمت در قرآن میکنیم از قرآن بهره مند میشویم نسبت به وجود مقدس معصومین هم همین طور است ما اگر زیارت جامعهی کبیره را گوشهای از شئون حضرت علی دانستیم آن وقت میتوانیم از حضرت بهرهمند شویم قرآن هم همین طوری است به اندازهای که ما با عظمت قرآن مانوس میشویم به همان اندازه از قرآن بهره مند میشویم برای عظمت قرآن خیلی آیه و روایت و معارف بلندی است که توضیح داده شده من به یک روایت اکتفا میکنم که این روایت شریف در کافی است و موضوعش هم خصوص عظمت قرآن نیست از علی بن حسین علیه السلام سوال کردند قیل للامام زین العابدین (ع): ای الأَعمَال أَفضَل. فقال علیه السلام: الحالُّ المُرتحِل. قیل: و مـا هو الحال المرتحِل ؟ فقال ـ علیه السلام ـ. فَتح القرآن و ختمه، کلَّما حلَّ بأَوّله ارتحل فی آخره (کافی، ج 2، ص 446) کدام یک از اعمال پر فضیلت تر و پر برکت تر است حضرت فرمود معنا نفرمودند از حضرت سوال کرد که حال مرتحل یعنی چه؟ حضرت فرمودند آغاز به قرآن و ختم آن یعنی حلول در قرآن میکند وارد در قرآن میشود بعد هم کوچک میکند تا آخر قرآن و از قرآن خارج میشود آغاز کردن قرآن و به پایان بردن کل قرآن چون بعضی سور را میخوانند ولی قرآن را ختم نمیکنند هر گاه وارد قرآن میشود تا آخر قرآن سیر میکند سیر کامل است حالا چقدر باید خوانده شود روایتش را عرض میکنم مثلا ماهی یک بار خیلی توصیه شده حضرت فرمود قرآن من چهارده جزء دارد یعنی چهارده روزه میخوانم در ماه رمضان توصیه شده سه روز یک بار اما حداقل ماهی یک بار را خیلی تاکید داریم امام سجاد از جد مطهرشان نقل کردند مَنْ اَعطاهُ اللهُ الْقُرآنَ فَرَای اَنَّ رَجُلاً اُعْطِیَ اَفْضَل مِمّا اُعْطی فَقَدْ صَغَّرَ عَظِیماً وَ عَظَّمَ صَغیراً (کنز العمال، ج 1، ص 510) کسی که خدای متعال به او قرآن را عطا بکند و گمانش این باشد که به کسی چیزی بیشتر از او دادند بزرگی را کوچک شمرده کوچک را بزرگ شمرده این قرآنی که با عظمت است را کوچک شمرده خلاصه یکی از بزرگ ترین عنایتهایی که خدای متعال به ما کرده این است که قرآن را برای ما نازل کرده اگر وجود مقدس نبی اکرم نبود این جریان هدایت و شفاعت الی الابد در پردهی حجاب و احتجاب باقی میماند برای عظمت قرآن همین بس که وجود مقدس نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم قرآن را ثقل اهل بیت و عترتشان قرار دادند یعنی قرآن ثقل امام زمان و حضرت علی است حضرت علی مَا لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ آيَةٌ هِيَ أَكْبَرُ مِنِّي وَ لَا لِلَّهِ مِنْ نَبَإٍ أَعْظَمُ مِنِّي (کافی، ج 1، ص 207) فرمود هیچ آیهای خدای متعال بزرگ تر از من نیافریده هیچ خبری بزرگ تر از خود وجود مقدس حضرت علی نیست اگر یک خبری از عالم غیب آمده باشد درهای غیب گشوده باشد با وجود مقدس حضرت علی گشوده شده همین بس است که قرآن در کنار امام قرار گرفته پس قرآن مثل امام است ثقلی است در کنار امام إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي (مستدرك الوسائل، ج 11، ص 372) پس توجه به عظمت قرآن که مثل امام میماند همان طور که در باب امام عرض کردیم امام شفیع در همهی عوالم هستند هم در دنیا هم در برزخ هم قیامت دست ما را میگیرند حتی اگر کسی در درجهی دهم ایمان بود و تحمل ولایت معصوم را کرد و شد جزء کسانی که ولایت به او عطا میشود باز بهره مندی اش در دنیا از امام علیه السلام بهره مندی محدودی است باید برود در برزخ در قیامت آن جا از امام استفاده بکند شفاعت امام منتهی به دنیا نیست شفاعت امام در عوالم بعدی هم است در بهشت هم ما مهمان امام هستیم هر چه از حقایق به ما میرسد مستمرا از ناحیهی امام میرسد قرآن هم همین طوری است قرآن اگر به تعبیر حضرت علی و بقیهی معصومین مکرر فرمودند شفاعت میکند و شفاعتش مقبول است این شفاعت فقط شفاعت در آخرت نیست شفاعت در دنیا است شفاعت در برزخ و آخرت است روایتش متعدد است آن روایت اول کتاب القرآن کافی را خواندیم حضرت فرمودند قرآن در قیامت ظاهر میشود به صورت یک مومن کامل از صف مومنین عبور میکند همه میگویند از ما است ولی از ما کامل تر است لابد از شهداست در سیمای شهدا ظاهر میشود از صف شهدا عبور میکند میگویند از ماست لابد از شهدای دریا است از ما برتر است به صف شهدای دریا عبور میکند میگویند از انبیاست از انبیا عبور میکند میگویند از ماست یعنی تتوراتی که قرآن پیدا میکند در سیمای مومن شهید نبی تا میآید پای عرش الهی و شفاعت میکند داستان شفاعت قرآن است پس قرآن یک کتاب با عظمتی است که خدای متعال آن را نازل کرده و این کتاب هم با اختیار خودش به اذن الله آمده یعنی آمده به سوی ما «يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْكُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَشِفَاءٌ لِّمَا فِي الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ» (یونس/ 57) قرآن آمده به سوی ما روایاتش است وقتی بعضی سور میخواستند نازل شوند متعلق به عرش شدند که خدایا ما را نفرست فرمود نه بروید اقوامی هستند که از شما استفاده میکنند روایت مفصل است پس بنابراین قرآن کتاب با عظمتی است که هم در دنیا دریچههای هدایت و توحید با این کتاب به روی ما گشوده میشود هم در برزخ هم قیامت هم در عهد.
شریعتی: شرط این شفاعت چیست؟
حاج آقا میرباقری: بعد ان شاءالله اشاره میکنم یکی اش این است که اگر انسان متمسک به قرآن باشد قرآن حبل بین ما و خدای متعال است رشتهای است که ما باید بگیریم با این رشته سیر بکنیم در دنیا است در آخرت هم است روایاتی که میگوید بهشت به اندازهی آیات قرآن است درجاتش یا به آدم میگویند اِقرَأ وَرقَع یک ظاهری باطنی دارد معنایش این است که درجات بهشت درجات آیات قرآن است به اندازهای که در دنیا از قرآن بهره بردی به همان درجه هم در بهشت میتوانی جای پیدا بکنی سیر با قرآن ادامه دارد اما همان درجهای که انسان از قرآن استفاده کرده کما این که سیر با امام هم همین طور است اگر انسان در دنیا در درجهی اول ایمان است سیرش ادامه دارد اما در درجهی اول ایمان در درجهی دهم است در برزخ و قیامت هم از امام و قرآن استفاده میکند اما در درجهی دهم قرآن هم این طوری است قرآن درجات بهشت است منتها ورودی استفاده از قرآن مثل امام در دنیاست نمیگویم در دنیاست ورودی در عوالم قبل هم بوده اما این جا شکل میگیرد کسی این جا به قرآن نرسید به امام نرسید مشکل است در برزخ و قیامت به قرآن و امام راه پیدا بکند راهش این است که انسان تحمل قرآن را داشته باشد همان که فرمودند که کما این که فرمود علم ما کلام ما صعب مستصعب است این طور نیست همه بتوانند کلام امام را تحمل بکنند به کسی کلام ما داده میشود که یا عبد ممتحن باشد یا پیغمبر نبی مرسل یا ملک مقرب باشد قرآن همین طوری است قرآن اسرار الهی است باید متحمل باشیم متحمل شدنش هم به این است که انسان اول قدم تسلیم به فرامین قرآن باشد دیده اید این تعبیر نورانی که در روایت آمده قرآن عهد خدای متعال با شماست روزی نگذرد که این عهد خدا را نخوانده باشید عهدنامهای بین ما و خدای متعال است «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ وَأَنِ اعْبُدُونِي هَـذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ» (یس/ 61-60) خدای متعال یک عهدی از ما گرفته این عهد را چطوری عمل بکنیم؟ قرآن بیان میکند قرآن بیان عهد ما با خداست پس این عهدنامه را باید بخوانیم و متوسل باشیم بفهمیم عمل بکنیم یک موقعی عرض کردم قرآن خود بودنش در قرب انسان اثر دارد آدمی که قرآن در جیبش است به شرط این که احترام قرآن را حفظ بکند قرآن همراهش است با آن آدمی که قرآن همراهش نیست فرق میکند شیاطین به او نزدیک نمیشوند به شرط این که احترام قرآن را حفظ بکنند مگر در مورد تربت سیدالشهدا نیامده که تربت سیدالشهدا حرز است همراه خودتان داشته باشید خطرات از شما دور میشود شیاطین به شما نزدیک نمیشوند قرآن همین است قرآن بودنش با انسان موثر است بودنش در خانه به شرط این که آدم احترامش را رعایت بکند موثر است بودنش در وسیلهی نقلیه موثر است نگاه به آن موثر است تلاوتش فهمش موثر است عمل به آن موثر است توسل به قرآن و تحمل اسرار قرآن مرحلهای است که منجر میشود درهای غیب قرآن به روی انسان گشوده شود چون قرآن قبلا عرض کردیم که از وجود مقدس حضرت علی خدای متعال در کتاب احتجاج طبرسی است انَّ اللَّهَ قَسَمَ كَلَامَهُ ثَلَاثَةَ أَقْسَامٍ کلامش را سه قسم کرده فَجَعَلَ قِسْماً مِنْهُ يَعْرِفُهُ الْعَالِمُ وَ الْجَاهِل عالم و جاهل میفهمند که خود آن هم جزء عجایب است قِسْماً لَا يَعْرِفُهُ إِلَّا مَنْ صَفَا ذِهْنُهُ وَ لَطُفَ حِسُّهُ وَ صَحَّ تَمْيِيزُه وَ قِسْماً لَا يَعْرِفُهُ إِلَّا اللَّهُ وَ أُمَنَاؤُهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْم (الإقبال بالأعمال الحسنة، ج3، ص 243) یک قسمی اش است که آن کسانی که خداوند به آنها شرح صدر داده میفهمند به لطافت حس و صدر تمیز رسیده اند قسمی است که جز خدای متعال و امنای او و راسخون در علم دیگر به آن آشنا نیستند دست همه کس به قرآن عنقا شکار کس نشود فقط همین است یعنی خیال بکند آدم قرآن را میفهمد و انتهای قرآن را بیرون میآورد این طوری نیست اگر محتمل بعلم شدی متحمل قرآن هم شدیم آن بخشی از قرآن که به ما میرسد بخش دوم است حضرت تطبیق کردند میفرماید خداوند میفرماید «إِنَّ اللَّـهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا» (احزاب/ 56) خداوند و ملائکهی او بر وجود مقدس نبی اکرم صلوات میفرستند پس حضرت فرمودند تا این جا همه میفهمند عالم و جاهل هم اما آن قسم دوم را آنهایی که شرح صدر پیدا کردند میفهمند «وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا» است فرمودند وقتی وصی نصب میکند تسلیم باشید این را چه کسی میفهمد؟ کسی که ذهنش صفا یافته باشد لذا کسی که این طوری شد اسرار ولایت را از خود قرآن میفهمد به او عطا میکنند پس این عظمت قرآن که بحری است آدم اول خیال میکند مثل یک لیوان آب است سر میکشیم تمام میشود نه قرآن بحری است انسان اگر وارد شد آنهایی که سالک با قرآن هستند اما آنهایی که سالک نیستند بیرون نشسته اند امثال بنده یا خیال میکنند خبری نیست یا خیال میکنند کتاب متعارفی است وقتی رفتند آرام آرام میرسند به آن امواج عظیم وقتی به آن بحر عظیم میرسند گاهی به حدی است دیده اید صدای موج اقیانوسها آدم را مدهوش میکند وقتی میروید به موجهای بیست متری برخورد بکنید قرآن وقتی امواجش میآید امواجش وحشت ایجاد میکند آدم خیال میکند که بعد آن جا میفهمد که احتیاج به یک کشتی عظیمی است که باید با آن کشتی سیر بکنی احتیاج به سفینه است ولی آدم اول خیال میکند یک جویی است وارد میشویم یک جرعهای است تا آخرش را مینوشیم وقتی رسید میفهمد که آصف بن برخیا یک قطره از این دریا را خورده بوده بیشتر به او نداده بودند و دیگران و دیگران این طوری نیست که این کتاب را بشود. یک نکته عظمت قرآن است پس توجه به عظمت قرآن که برای عظمت همین کافی است که عدل امام معصوم قرار گرفته کتاب الله و عترتی. نکتهی دوم اضطرار به قرآن است ما مضطر به قرآن هستیم مثل ما مثل آدمی است که وارد اتاقی میشود خاموش است هیچ چراغی نیست اگر ما را وارد به چنین اتاقی بکنند شروع نمیکنیم به دویدن آرام آرام اول قدم برمیداریم بعد دست به دیوار راه میرویم ما را آوردند در ظلمات الارض منتها همه مان سرمان را انداختیم زیر میدویم همه مان مشغول به دویدن هستیم بدون چراغ چراغی که خدای متعال در ظلمات الارض روشن کرده قرآن و امام است چیز دیگری نیست و ما در هر حرکتمان مضطر به قرآن هستیم چون ما احساس استغنا نسبت به قرآن پیدا کردیم محتاج به بقیهی چیزها شدیم امام سجاد فرمود اگر همهی من فی الشرق و من فی الغرب بمیرند من باشم قرآن با من باشد احساس وحشت نمیکنم این کافی است لَوْ ماتَ مَنْ بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لَمَا اسْتَوْحَشْتُ بَعْدَ اَنْ يَكُونَ الْقُرآنُ مَعي (بحار الانوار، ج 46، ص 107) اگر قران با من باشد احساس وحشت نمیکنم ما مضطر به قرآن هستیم کما این که مضطر به امام هستیم انسان بیش از این که به هوا احتیاج دارد برای نفس کشیدن به امام احتیاج دارد چون اگر نفس کشید اما امام نبود آن نفس را چه کار میکند؟ قرآن هم همین طور است در این ظلمات اگر آدم زنده ماند در ظلمات چه کار میخواهد بکند؟ هر قدمی که برمیدارد حیرت است ترس و وحشت و سقوط و هبوط است باید به نور برسد.
شریعتی: این اضطرار را نباید متوجه ما بکنند؟
حاج آقا میرباقری: ما متوجه نیستیم نه این که ما را متوجه نکردند بیش از این نمیشود خدای متعال پیغمبر بفرستند ائمه بیایند این طوری در مورد قرآن صحبت بکنند ما به آن چیزهایی که بسیار کمتر مضطر هستیم توجه میکنیم میفهمیم ولی به قرآن توجه نمیکنیم از آن طرف کم نیست ما کوتاهی کردیم اگر کسی با قرآن مانوس شد آرام آرام اضطرارهای خودش به قرآن را میفهمد کسی که با قرآن سالک نیست همه هستند همهی طوایف هستند قرآن هم است این همه کتاب یکی هم قرآن ولی اگر کسی مانوس با قرآن شد میفهمد کتابی جز قرآن و معارف اهل بیت خواندنی نیست اتلاف وقت است این را میفهمد وقتی نه خیال میکند هستند طوایف مختلف همه هستند دیگر قرآن هم یکی آن وقت کارش این میشود با بقیه مانوس میشود اضطرار خودش را نمیفهمد ما حقیقتا در هر نفس کشیدن مضطر به قرآن هستیم و عجیب این است که بدون اضطرار در این فضای تاریک داریم میدویم و نمیدانیم چطور میدویم ما را اگر به یک اتاق تاریک ببرند نمیدویم این جا در این عالم تاریک ما چطوری مشغول کار هستیم نمیفهمیم دومین نکته اضطرار به قرآن است این اضطرار باید حس شود انسان یک بار با برهان میفهمد یک بار احساس اضطرار میشود این احساس این است که وارد وادی قرآن شود با قرآن سالک شود هر قدمی که میرود اضطرار بالاتری را به قرآن احساس میکند و جایی که احساس میکند قدم از قدم بدون قرآن نمیشود برداری کما این که بدون امام نمیشود برداری میشوی مثل سلمان پایش را جای پای حضرت امیر میگذارد مثل آدمی که در میدان مین راه میرود چطوری دنبال راهنما میرود قرآن این طوری است باید جلو باشد راهنما باشد ما پشت سر قرآن حرکت بکنیم با نور قرآن دومین نکته این است که ما مضطر به قرآن هستیم و این اضطرار به قرآن را باید بفهمیم مسئلهی سومی که قابل توجه است در باب قرآن این است که علم قرآن از چه راهی به دست میآید؟ علم قرآن در قدم اول باید ببینیم جز در محضر امام نیست قرآن با همهی عظمتی که دارد در محضر امام است «وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ» (رعد/ 43) مکرر این روایت را خواندیم که سلمان از حضرت علی علیه السلام سوال کرد من عنده علم الکتاب کیست آن کسی که همهی علم الکتاب نزد اوست احد دیگری این ادعا را نکرده هیچ کس از صحابه و دیگران این ادعا را نکرده مرجعیت علمی اهل بیت مورد اجماع بوده حضرت فرمودند من هستم همهی علم الکتاب نزد من است فرمودند نبی اکرم از خدای متعال درخواست کردند که وسیلهای قرار بدهد بین حضرت و امت که مردم بتوانند متصل به نبی اکرم شوند خدای متعال من را به نبی اکرم عطا کرده کسی که عنده العلم الکتاب این وسیلهای است که عطا شده به پیغمبر برای جریان هدایت نبی اکرم در امت برای اتصال امت به نبی اکرم حالا از این دست آیه زیاد داریم «بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا الظَّالِمُونَ» (عنکبوت/ 49) حضرت فرمودند قرآن بین دو جلد کتاب نیست در صدر آن کسی است که خدای متعال به او علم الهی داده که همان قرآن است پس قرآن در محضر امام است و علم القرآن اسرار قرآن جز در خدمت امام علیه السلام نیست حالا چطوری میشود به علم امام رسید چطوری میشود از امام استفاده کرد این همانی است که در معارف ما مکرر آمده است دیده اید در خود قرآن خدای متعال میفرماید «جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَن نَّشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ» (شوری/ 52) قرآن چراغی است که ما روشنش کردیم در قلب شما موطن این چراغ قلب نبی اکرم است مشکات است «نَّهْدِي بِهِ مَن نَّشَاءُ» هر کسی از عباد ما را بخواهیم هدایت بکنیم با قرآن هدایت میکنیم پس شرط هدایت قرآن عبد بودن است انسان تا عبد نباشد هدایت قرآن به او نمیرسد همانی است که حضرت به عنوان بصری فرمودند آمد گفت آمدم از علمتان استفاده بکنم فرمود علم قیل و قال نیست علم نور است هُوَ نُورٌ يَقَعُ فِي قَلْبِ مَنْ يُرِيدُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَنْ يَهْدِيَه (بحار الأنوار، ج۱، ص۲۲۵) جای خوبی آمدی علم القرآن و علم و نور پیش ماست ولی علم جریان هدایت است جریان هدایت به توحید و بندگی و درجات قرب است و این را به کسی میدهند عبد باشد برو اول عبد شو بیا تا بنده نشدی قرآن را به تو نمیدهند شرطش عبد شدن است در روایت عنوان حضرت یک توضیحی بر عبد دادند گفتند عبد آن کسی است که خودش را مالک نمیبیند عبدی که خودش را مالک دید نمیتواند برای خدا خرج بکند به او علم نمیدهند خودش را مالک علم ببیند بعد علم و سر الهی را هر طوری که خواست خرج بکند به کسی میدهند که خودش را مالک نبیند اگر مالک ندیدی انفاق در راه خدا برایت آسان میشود علم را از خدا میگیری در آن جایی که گفته خرج میکنی آن جایی هم که گفته کتمان میکنی ولی اگر خودت را مالک علم دیدی نه آن جایی که باید ببخشی میبخشی نه آن جایی که باید کتمان بکنی اختیارش با خودت است پس اول عبد شو خودت را مالک نبین دوم تدبیر خود نکن بندهای که مشغول به تدبیر خود است این علم را مال خودش میداند خرج خودش میداند علم مال خرج خود کردن نیست باید امور خودت را تفویض بکنی تدبیر خود نکنی آن وقت قدم سوم جملهی همهی کار دل مشغولی به امر و نهی الهی باشد فرمود اگر به این جا رسیدی دیگر از مرا و جدال آزاد میشوی آن کس دیگر به قرآن مراء و جدال نمیکند نمیگوید من بهتر میدانم تفسیر من پانصد جلد است به این آدم علم القرآن نمیدهند یک چیز دیگر میدهند هست خیلی سر و صدا است فرمود قرآن را نفهمیدند کسی که خودش را مالک میبیند کسی که به تدبیر خود مشغول است اشتغال به امر و نهی ندارد مشغول مراء و جدال است به او که قرآن نمیدهند باید از همهی اینها فارغ شود تا به آن علم القرآن بدهند علم الهی را بدهند پس علم القرآن نزد امام است و امام امین الله است محرم سر الله است این سرّ را به هر کسی نمیدهد به یک کسی در جابر بن یزید جوفی نمیدانم تا چندین هزار روایت هم نقل شده که فرمودند به احدی نقل نکن او هم به احدی نقل نکرده دیگری هم به امام صادق عرض کرد شما از علوم بلایا و منایا نمیگویید جدتان میفرمودند پرده برمیداشتند از حوادث و علوم سری حضرت فرمود آنها دهانشان محکم بود شما نمیتوانید نگه دارید سرّ را اگر به کسی گفتی که نگه ندارد دیگر سرّ نیست پس این هم دو که ما بدانیم علم قرآن در محضر امام است در غیر محضر امام کسی نیست امام آن بحر عمیق و با عظمتی است که همهی قرآن را میتواند تحمل بکند.
شریعتی: ما هم با علم امام میتوانیم غور بکنیم.
حاج آقا میرباقری: بله حَمَلَةِ كِتَابِ اللَّه (جامعه کبیره) آن حامل کتاب الله همهی درجات کتاب را حمل کردند ما میتوانیم مُحْتَمِلٌ لِعِلْمِكُمْ (جامعه کبیره) شویم در زیارت جامعه است تحمل علم امام و احتمال علم امام احتمال هم باب افتعال است یعنی از آن طرف علم را بدهند ما برداریم تحمل بکنیم خودمان هم نباید اول شانه زیر بار بدهیم کسی که بدون این که بدهند شانه زیر بار بدهد بار را زمین میزند از آن طرف باید انتخاب بکنند «اللَّـهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ» (انعام/ 124) باید ما یک مسیری را برویم ما را انتخاب بکنند علم را به ما بدهند این که در یک روایتی حضرت فرمود علوم ما را هیچ کس تحمل نمیکند حتی ملک مقرب حتی نبی مرسل حتی عبد ممتحن گفت پس چه کسی تحمل میکند؟ فرمود مَن نَشَاءِ ما باید انتخاب بکنیم شاید این معنایش این نیست که نبی مرسل انتخاب نمیکند یعنی آن کسی که ما انتخاب میکنیم به او میدهیم اگر کسی خودش پا وسط بگذارد این بار بار عظیمی است پس علم رسیدن به اسرار قرآن حقایق قرآن باید توجه داشته باشیم بدون معلم که امام است ممکن نیست اسرار قرآن نزد امام است و باید از امام علیه السلام اسرار قرآن را گرفت و امام هم در دادن اسرار قرآن بی حساب کتاب نیست باید انسان اهل سرّ شود باید مُحْتَمِلٌ لِعِلْمِكُمْ شویم باید عبد ممتحن شویم از آزمایشهای الهی بیرون بیاییم تا علم قرآن را به ما بدهند از واجبات و محرمات شروع میشود تا بقیهی امتحانات سختی که در راه از اهلش گرفته میشود امتحانی که از سلمان گرفته میشود غیر امتحان ابوذر است لذا به سلمان چیزی میدهند که به ابوذر نمیدهند اسرار قرآن بحر علم قرآن به هر کسی به اندازهای که متحمل باشد میدهند این همه نکتهی دیگری که در علم القرآن توجه به آن خوب است نکتهی دیگری که باید توجه بکنیم این است که قرآن با همهی درجات و عظمتی که دارد مثل امام است در یک حجابی قرار گرفته همان طور که بر ولایت ائمه حجاب افتاده یکی از معانی غیبت همین است که حقیقت ولایت امام در حجاب رفته و در عصر ظهور ظهور پیدا میکند قرآن هم همین طوری است قرآن در یک احتجابی است که باید پرده از آن برداشته شود آن وقت حقیقت این عظمت قرآن جلوه بکند و تجلی بکند تجلی کلی قرآن منوط به این است که آن حجاب برداشته شود و عصر ظهور شود اما کما این که امام علیه السلام در دوران غیبت یک ظهور جزئی بر نفوس مومنین دارد و مومنین به اندازهی درجات ایمانشان امام بر آنها تجلی میکند هُمُ الّذِينَ يُنَوّرُونَ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِينَ (کافی، ج 1، ص 277) قرآن هم همین طوری است قرآن یک ظهور جزئی قبل از آن ظهور کلی اش در عالم برای خواص برای آنهایی که مومن به قرآن باشند برای آنهایی که عامل به قرآن باشند برای آنهایی که حلود عهد الهی را نگه دارند عظمت قرآن را درک بکنند اعتقاد داشته باشند امام را در کنار قرآن و در محضر قرآن جستجو بکنند مضطر به قرآن باشند است با این امور است که آرام آرام جلوههایی از قرآن میشود و پردهها کنار میرود آن وقت در پرتو نور قرآن همان طور که در پرتو نور امام انسان قیامت خودش را میبیند الْجَنَّةُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا (نهج البلاغه، خطبه 193) کسی که به امام رسید قیامتش را میبیند بلکه بالاتر در پرتو نور امام انسان به رویت ایمانی میرسد و حضرت حق را با رویت ایمانی میبیند به یقین میرسد ملکوت عالم را میبیند با نور قرآن هم همین طوری است به اندازهای که نور قرآن در وجود انسان تجلی میکند انسان شاهد ملکوت میشود انسان به یقین میرسد انسان به مشاهدهی عوالم میرسد انسان به معرفت نفس خودش میرسد همین طوری که معرفت نفس نمیشود همین طوری بنشینیم تامل تدبر بکنیم یک چراغی باید روشن شود در ظلمات که نفس خودت را هم نمیشود ببینی «إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا» (نور/ 40) در ظلماتی که آدم دست خودش را هم نمیبیند امام صادق فرمود در کافی است إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ المُومِن (کافی، ج 1، ص 195) مومن دست خودش را نمیتواند ببیند معرفت النفس که حاصل نمیشود معرفت النفس هم با امام حاصل میشود اگر معرفت النفس یکی از راههای رسیدن به خدای متعال است «سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ» (فصلت/ 53) آیات انفسی است که انسان در درون خودش باید ببیند تا آشکار شود که حضرت حق برای انسان درک شود و معلوم شود حق حقیقی حضرت حق است جز او هیچ حقی نیست این رسیدن به معرفت نفس و دیدن آیات انفسی در پرتو نور است بنابراین با نور امام و با نور قرآن است که معرفت النفس حاصل میشود پس برای ما تا قبل از ظهور کلی امکان دسترسی به نور قرآن کما این که امکان دسترسی به نور امام است البته دشواریهایی دارد و بعد از این هم که آن نور را درک کردیم دوباره در عصر ظهور میآییم یک رجعتی داشته باشیم محضر حضرت و آن موقع بفهمیم قرآن چیست قرآنی که امام حامل اوست علم امام است این گنجینهی اسرار الهی آن روح الهی که در امام دمیده شده این چیست این را در عصر ظهور خواهیم فهمید بعد هم ما بقی اش در برزخ و قیامت ولی در همین دنیا در این فرصت ما باید تلاش بکنیم که جزء آن دستهی دوم شویم دستهی اول که هیچ قسمی را عالم و جاهل میدانند آن قسم دوم که کسانی میفهمند که «أَفَمَن شَرَحَ اللَّـهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِّن رَّبِّهِ» (زمر/ 22)خدای متعال به آنها شرح صدر داده قلبشان را نورانی کرده همهی ما موحد هستیم باید جزء آن دسته شویم هیچ کس هم نمیتواند بگوید که من نمیتوانم بشوم نه هر کسی در ظرف خودش میتواند به درجاتی از ایمان برسد در همان درجه از ایمان هم پرتویی از قرآن بر قلبش تجلی میکند ما خودمان را مضطر نمیبینیم ما دنبال نمیکنیم اشکال از این طرف است.
شریعتی: ثمرهی اصلی این اتفاق چیست هدایت قرآن چه شکلی است؟
حاج آقا میرباقری: قرآن یک هدایت ظاهری دارد یک هدایت باطنی آن وقت درهای هدایت باطنی گشوده میشود ما همه مان عبادت میکنیم اما حضرت فرمود خدا را طوری عبادت بکنید اعبُدِ الله كَأَنَّكَ تَرَاهُ گویا خدا را میبینید دیگر پایین ترش این است که فَإِن لَم تَكُن تَرَاهُ فَإِنَّهُ يَرَاكَ (مصباح الشریعه، ص 453) یک طوری باشد که او را ناظر ببینید واقعا یقین داشته باشی که او ناظر است اگر من غایب او هم غایب که دیگر عبادتی نمیشود پس ما باید این طوری خدا را عبادت بکنیم خیلی وقتها ما این طوری خدا را عبادت نمیکنیم چطوری این طوری واقع میشود؟ وقتی انسان در پرتو نور ایمان حضرت حق را ببیند منتها نه رویت جسمانی فرمود لَمْ أَكُ بِالَّذِي أَعْبُدُ مَنْ لَمْ أَرَهُ لَمْ تَرَهُ الْعُيُونُ بِمُشَاهَدَةِ الابْصَارِ،وَلَكِنْ رَأَتْهُ الْقُلُوبُ بِحَقَآئِقِ الإيمَانِ (مستدرک نهج البلاغه، ص 157) انسان باید به جایی برسد که رب خودش را ببیند این در پرتو نور قرآن و امام است انسان باید به جایی برسد که قیامت خودش را ببیند معنی ندارد ما از بهشت و جهنمی صحبت بکنیم که غایب مطلق است الْجَنَّةُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا (نهج البلاغه، خطبه 193) آن به آدم اثر میکند حضرت فرمود كَيْفَ أَصْبَحْتَ (كافي، ج2، ص53) گفت اَصبَحتُ عَلَی یَقِین حضرت فرمود علامت یقینت چیست گفت بهشت و جهنم را میبینیم علامتش این رنگ زردم این اندام نحیفم است من شبها خوابم نمیبرد مشغول عبادت هستم از خوف خدا خواب ندارم گویا بهشت و جهنم را میبینم بهشتی و جهنمیها را میبینم بگویم بهشتی و جهنمیهای مجلس شما چه کسانی هستند؟ حضرت فرمودند نه آرام باش آدم باید ببیند اگر ندید چطور میتواند؟ سیر در درجات عبادت با رویت و مشاهده واقع میشود و این با نور قرآن واقع میشود خلاصه قرآن درجاتی دارد از موعظه شروع میشود تا شفا تا هدایت تا رحمت قرآن «يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْكُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَشِفَاءٌ لِّمَا فِي الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ» پس این هم نکتهی بعدی که ما باید کاری بکنیم که این حجاب برداشته شود ولو به نحو جزئی حجابی که بین ما و قرآن است برداشته شود ما قرآن را مشاهده بکنیم و در پرتو مشاهدهی قرآن حقایق را اسرار توحید و اسرار معاد و معرفت النفس را به دست بیاوریم.
شریعتی: ان شاء الله من یادی میکنم از آشیخ حاج علی آقای حائری به مناسبتهای مختلف حاج آقای میرباقری دیدگاههای ایشان را به ما فرمودند و خیلی استفاده کردیم رحمت خداوند متعال شامل حال ایشان شود صفحهی 96 آیات 106 تا 113 ام سورهی مبارکهی نساء را تلاوت میکنیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
وَاسْتَغْفِرِ اللَّـهَ إِنَّ اللَّـهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿١٠٦﴾ وَلَا تُجَادِلْ عَنِ الَّذِينَ يَخْتَانُونَ أَنفُسَهُمْ إِنَّ اللَّـهَ لَا يُحِبُّ مَن كَانَ خَوَّانًا أَثِيمًا ﴿١٠٧﴾ يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلَا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّـهِ وَهُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ مَا لَا يَرْضَى مِنَ الْقَوْلِ وَكَانَ اللَّـهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطًا ﴿١٠٨﴾ هَا أَنتُمْ هَـؤُلَاءِ جَادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَمَن يُجَادِلُ اللَّـهَ عَنْهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَم مَّن يَكُونُ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا ﴿١٠٩﴾ وَمَن يَعْمَلْ سُوءًا أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّـهَ يَجِدِ اللَّـهَ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿١١٠﴾ وَمَن يَكْسِبْ إِثْمًا فَإِنَّمَا يَكْسِبُهُ عَلَى نَفْسِهِ وَكَانَ اللَّـهُ عَلِيمًا حَكِيمًا ﴿١١١﴾ وَمَن يَكْسِبْ خَطِيئَةً أَوْ إِثْمًا ثُمَّ يَرْمِ بِهِ بَرِيئًا فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِينًا ﴿١١٢﴾ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّت طَّائِفَةٌ مِّنْهُمْ أَن يُضِلُّوكَ وَمَا يُضِلُّونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ وَمَا يَضُرُّونَكَ مِن شَيْءٍ وَأَنزَلَ اللَّـهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُن تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا ﴿١١٣﴾
و از خدا آمرزش بخواه؛ زیرا خدا همواره بسیار آمرزنده و مهربان است. (۱۰۶) و از کسانی که به خود خیانت می کنند دفاع مکن؛ زیرا خدا هر کس را که خیانت پیشه و گناه کار است دوست ندارد. (۱۰۷) [خیانت پیشگانْ خیانت خود را] از مردم پنهان می دارند، و [نمی توانند] از خدا پنهان نمایند، و خدا با آنان بود آن گاه که در جلسه مخفی شبانه، درباره طرح و نقشه و سخنی که خدا به آن رضایت نداشت، چاره اندیشی می کردند و خدا همواره به آنچه انجام می دهند، احاطه دارد. (۱۰۸) این شما [قبیله و عشیره خائنین] هستید که در زندگی دنیا از آنان دفاع کردید، ولی چه کسی است که در روز قیامت در برابر خدا از آنان دفاع کند؟ یا چه کسی است که [برای رهایی آنان از عذاب] کارسازشان باشد؟ (۱۰۹) و هر کس کار زشتی کند یا برخود ستم ورزد، سپس از خدا آمرزش بخواهد، خدا را بسیار آمرزنده و مهربان خواهد یافت. (۱۱۰) و هر کس مرتکب گناهی شود، فقط به زیان خود مرتکب می شود؛ و خدا همواره دانا و حکیم است. (۱۱۱) و هر کس مرتکب خطا یا گناهی شود، سپس آن را به بی گناهی نسبت دهد، بی تردید بهتان و گناهی آشکار بر دوش گرفته است. (۱۱۲) و اگر فضل و رحمت خدا بر تو نبود، گروهی از عشیره و قبیله خائنان تصمیم داشتند تو را [از داوری عادلانه] منحرف کنند، [این سبک مغزانِ خیالباف] جز خودشان را منحرف نمی کنند، و هیچ زیانی به تو نمی رسانند. و خدا کتاب و حکمت را بر تو نازل کرد، و آنچه را نمی دانستی به تو آموخت؛ و همواره فضل خدا بر تو بزرگ است. (۱۱۳)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
شریعتی: نکات پایانی فرمایشات حاج آقای میرباقری را میشنویم.
حاج آقا میرباقری: بسم الله الرحمن الرحیم ما ورود به قرآن را این کتاب با عظمت الهی و اسرارش را باید از انس با قرآن شروع بکنیم انس با قرآن کثرت تلاوت همراه با ادب و تواضع و خشوع و آداب ظاهری و باطنی اش است که آداب ظاهری و باطنی اش مفصل در روایات آمده بزرگان هم نقل کردند رو به قبله ایستاده در حال نماز با خشوع با انکسار بدون عجله و اضطراب و امثال اینها که آمده پس یکی کثرت تلاوت همراه با ادب و خضوع این مدخل ما به قرآن است و این کثرت انس با قرآن جهت گیریهای روح ما را آماده میکند اما فهم تخصصی قرآن البته چیز دیگری است باید هشدار دهیم عنقا شکار کس نشود این همان جایی است که مَنْ فَسَّرَ القرآن بِرَأیه فَلْیتَبوَّأ مقعَده مِنَ النار (کمال الدین، ج 1، ص 256) کسی که قرآن را تفسیر به رای بکند جایگاهش جهنم است همین قرآنی که این قدر با عظمت است اگر بخواهی تفسیر به رای بکنی انسان جهنمی میشود این کار دیگری است من نمیخواهم آداب تفسیر قرآن را عرض بکنم در جای خودش است دستوری در روایت آمده علی بن مغیره به امام موسی کاظم عرض کرد من ماه رمضان چهل قرآن ختم میکنم تا به نشاطم تا به فراغم مختلف تا چهل قرآن بعد روز فطر میشود شروع میکنم یک قرآن به وجود نبی اکرم یکی حضرت علی یکی فاطمهی زهرا بعد به تک تک ائمه اهدا میکنم اجر من چیست حضرت فرمودند مزدت این است که تو با آنها هستی در روز قیامت میگوید من خیلی تعجب کردم گفتم چنین مزد عظیمی برای چنین کار کوچکی حضرت سه بار فرمودند نعم بنابراین آدم قرآن را تلاوت بکند ثوابش را هدیه بکند به وجود مقدس امام زمان از اول تا آخر قرآن حال مرتحل باشد آن وقت فرمود کسی که قرآن را ختم میکند مَنْ خَتَمَ [ قَرَأ، یا: حَفِظَ] الْقُرْآنَ ، فَکَأنَّمَا اُدْرِجَتِ النَّبُوَّةُ بَیْنَ جَنْبَیْهِ [ بَیْنَ کِْتفَیْهِ] وَ لَکِنَّه [إلاّ أنَّه] لاَ یُوحیَ إلَیْهِ (اصول کافی، ج 2، ص 604) این که پیغمبر نیست نبوت بین دو پهلوی او درج میکند پیغمبر نیست کسی که قرآن را ختم بکند حداقل ختم قرآن هم که خیلی رویش تاکید شده ماهی یک بار است به عنوان ختام جملهی حضرت علی را یک بار دیگر میخوانم وَ اعْلَمُوا أَنَّ هَذَا الْقُرْآنَ هُوَ النَّاصِحُ الَّذِي لَا يَغُشُّ وَ الْهَادِي الَّذِي لَا يُضِلُّ وَ الْمُحَدِّثُ الَّذِي لَا يَكْذِبُ (نهج البلاغه، خطبه 176) بدانید قرآن شما را نصیحت میکند در نصیحتش هم فریب نمیدهد غش نیست ناصحی که در آن غش نیست کم پیدا میشود بهترین صمیمی ترین دوستان آدم هم چون خالص نیستند یک غشی در نصحشان است قرآن این طوری است هدایت میکند در هدایتش اضلال نیست فقط هدایت است دیگران این طوری نیستند چون خالص نیستند معصوم هم این طوری است هدایتش هیچ ابهامی ندارد اما کسی که در مقام عصمت نیست بالاخره معصوم نیست با شما صحبت میکند هیچ خلافی در حرف هایش نیست هیچ احدی با این قرآن و کتاب الهی مجالست نمیکند وقتی برمیخیزد یا چیزی به او اضافه شده لا اقل چیزی از او کم شده چه اضافه شده؟ فرمودند یا هدایتی به او اضافه شده یا یک کوردلی از او برداشته شده هر کسی بعد فرمود عظمت قرآن یعنی این کسی به قرآن رسید دیگر فقیر به هیچ چیز نیست تا به قرآن نرسید هیچ چیز جای قرآن را پر نمیکند و غنی نمیشوی عظمت قرآن یعنی این اگر به قرآن رسیدی به هیچ چیز احتیاج نداری به قرآن هم اگر نرسیدی هیچ چیز شما را مستغنی از قرآن نمیکند هر چه باشد هر علم و دانشی باشد شما را مستغنی از قرآن نمیکند.
شریعتی: آن جا که حضرت سفارش میکنند مراقب باشید دیگران در عمل به قرآن از شما سبقت نگیرند منظورشان چه بوده؟
حاج آقا میرباقری: یک تلقی است که بعضی خیال میکنند کفار از ما سبقت بر قرآن گرفتند نه این معنی اش این است که دیگرانی که مومن نیستند وارد وادی ایمان شوند شما از وادی ایمان خارج شوید آنها قرآن را بفهمند عمل بکنند مومن شوند نه این که کافر باشند و به قرآن عمل بکنند این معنای لطیفی نیست که برخی این طوری معنا کرده اند که کفار عمل میکنند نه این طوری نیست یعنی آنها هدایت شوند و مومن شوند و شما از قرآن استفاده نکنید جا بمانید این اتفاق هم افتاد اتفاقا عدهای بعد از آنها مومن شدند قرآن و ولایت اهل بیت را بفهمیدند و رسیدند و آنها جا ماندند.
شریعتی: خیلی ممنون یک لوحی را برنامهی سمت خدا و گروه و فرهنگ و معارف اسلامی شبکهی سه سیما حاج آقای میرباقری گفتند وقت برنامه را نگیرید من از ایشان خواهش میکنم اجازه بدهند این لوح را بخوانم
بسم الله الرحمن الرحیم
صدا و سیما باید هم چون قلهای عظیم و سرچشمهای همیشه جوشان زلال معارف الهی انسانی اجتماعی فرهنگی و سیاسی را در زندگی مردم جاری سازد مقام معظم رهبری.
سرور گرامی جناب حجت الاسلام و المسلمین سید مهدی میرباقری روزهای شنبهی برنامهی سمت خدا در سالهای اخیر برای مشتاقان معارف قرآنی و تشنگان معارف اهل بیت علیهم السلام به برکت کلام دل نشین حضرت عالی به روزهای آمیخته با شور و اشتیاق برای درک بیشتر مفاهیم کتاب الهی و ظرفی برای ازدیاد حب نبی اکرم و اولاد طاهرینش بدل گشته بود شنیدن نکتههای دقیق قرآنی به همراه روایات نابی از لسان حضرات معصومین علیهم السلام که جان هر عاشقی را واله و شیدای ذات اقدس احدیت و نور ولایت نبی گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم میکرد توشهای بود که بینندگان برنامهی سمت خدا از این روزها در کوله بار سلوک معنوی خویش ذخیره کردند و اندوختند ما و همهی بینندگان عزیز برنامهی سمت خدا مشتاقانه منتظر حضور مجدد حضرت عالی در این برنامه هستیم و امیدواریم که این دیدار به زودی میسر گردد گروه فرهنگ و معارف اسلامی شبکهی سه سیما برنامهی سمت خدا.
حاج آقا میرباقری: این نکته را عرض بکنم پس عنایت بکنید ما باید سعی بکنیم به قرآن برسیم هیچ چیز جای قرآن را برای ما پر نمیکند هیچ علمی من نمیخواهم نام ببرم هیچ علمی جایگزین قرآن و معارف اهل بیت نیست و یک نکتهی لطیفی مرحوم علامه طباطبائی دارند هیچ علمی هم کلید فهم این معارف نیست ایشان در اول تفسیر قرآن میگویند قرآن را با هیچ دانش تخصصی نمیشود تفسیر کرد با این که ایشان خودشان همهی این دانشها را داشتند با حکمت با عرفان نمیشود تفسیر کرد قرآن را باید با قرآن و اهل بیت فهمید و لاغیر و این یک هشدار بسیار با عظیم است هیچ دانشش تخصصی کلید فهم قرآن نیست کلید فهم قرآن در خود قرآن و اهل بیت است من فقط کلی اش را عرض کردم. من صمیمانه باید از همهی بینندگان عزیزی که در طول این مدت با بزرگواری تحمل عرایض ما را کردند بعضی هایش هم ممکن است اختلاف سلیقه و ذوقشان بوده گاهی معارف پیچیده بوده عذرخواهی میکنم که وقتشان را گرفتم صمیمانه تشکر میکنم امیدوارم خدای متعال استماعشان را مرضی رضای امام زمان قرار بدهد و ذخیرهی قیامتشان باشد به خصوص از اساتید بزرگواری که زیره به کرمان بردم و وقتشان را گرفتم از همهی بزرگان در صدا و سیما مسئولین سروران عزیز که زحمت این صدا و سیما را به عهده میگیرند کمک کردند به انجام این برنامه به ویژه از همکاران گرامی و خاص شما از برادران بزرگوار حضرت آقای رکنی که زحمت تهیهی این برنامه به دوش ایشان است و طاقت فرسا تلاش میکنند که این برنامه به یک نتیجهی خوبی برسد از همهی سروران که همکاران ما هستند و هم چنین از جناب عالی واقعا در طول این مدت ما از ادب و کرامت و فهم شما همیشه استفاده کردیم و مدح من تنقیص شماست خدای متعال همهی کسانی که زحمت میکشند به خصوص همکارانی که بیشتر تلاش میکنند در توفیق این برنامه مورد لطف و عنایت خاص امام زمان و قرآن قرار بدهد ان شاء الله.