بسم الله الرحمن الرحیم همان طور که حضرت عالی هم فرمودید بحث ما در رابطه با وظایف منتظران رسید به یکی از مهمترین وظایفی که در واقع از لوازم یک منتظر از لوازم اصلی یک مومن است که این مسئله را دنبال بکند بحث تجدید عهد و وفای به عهد با حضرت ولی عصر علیه السلام است ما عرض کردیم در روایات و آیات بسیاری یک عهدی مطرح شده که مفاد آن عهد خیلی شفاف در زیارت سرداب مقدس آنجا ذکر شده که عهد آن عهد همان عهدی است که ما عبودیت داشته باشیم در صراط مستقیم الهی منتها تحت ولایت معصوم با رهبری یک رهبر الهی آن عهد این بود که وَ هُوَ عَهْدِی إِلَیْكَ وَ مِیثَاقِی لَدَیْكَ ... فَأَبْذُلُ نَفْسِی وَ مَالِی وَ وَلَدِی وَ أَهْلِی وَ جَمِیعَ مَا خَوَّلَنِی رَبِّی بَیْنَ یَدَیْكَ که انسان تمام سرمایههای خودش را تسلیم ولی خدا بکند اموال ما سرمایههای ماست علم ما مهارتهای ما قدرت ما آبروی ما فرزندان ما خانوادهی ما اینها سرمایههای ماست تمام این سرمایهها را و امکاناتی را که در اختیار او است اینها را اگر میخواهد برکت پیدا کند رشد بکند اگر میخواهد اینها بماند اینها را تسلیم ولی خدا بکند ما سرمایههایمان یک جایی باید خرج بکنیم بالاخره باید یک جایی به کار ببریم اگر خرج ولی خدا کردیم شکرش را بهجا آوردهایم طبیعتا رشد میکند اینها زیاد میشود علم ما را اگر علم ما را در این مسیر به کار بردیم ثروتمان را در راه رضایت خدا و ولیاش به کار بردیم آبرویمان را خرج کردیم برای خدا و جایی که ولیاش رضایت دارد اینها زیادتر می شوند اینها بیشتر میشود و الا اگر نه هدر میروند و خرج شیطان میشوند یک آقایی میگفت من یک انگشتری داشتم خیلی وابسته به آن داشتم علاقه به آن داشتم یک مرتبه یکی از رفقا به من گفت این انگشترت را یادگاری به من بده گفتم نه هر چه اصرار کرد گفتم نه رفتم دستشویی وضو بگیرم برگردم بیایم با خنده بهش گفتم انگشتری که در راه خدا رفتیم چاه توالت از ما گرفت بالاخره این طوری است آدم در راه خدا ندهد یک راه دیگر باید خرج شود چه بسا خرج اولیاء شیطان میشود در زمان حضرت علی علیه السلام این معروف است یکی از شخصیتهای معروف آن زمان که به ظاهر خیلی مقدس گری در میآورد این احتیاط شرعی کرد در زمان خلافت امیرالمومنین با حضرت بیعت نکرد یکی از آقازادههای آن زمان و فرزندان بزرگان آن زمان بود با حضرت امیر علیه السلام بیعت نکرد دوران امیرالمومنین تمام شد و به شهادت رسید دوران امام مجتبی هم بیعت نکرد با حضرت امام مجتبی هم دوران امامتش با شهادتش تمام شد دوران امام حسین علیه السلام هم عهدی با حضرت نبست و با امام حسین هم بیعتی نکرد کنار کشیده بود به هر حال گوشهی عافیتی برای خودش طلبیده بود زمان امام سجاد مصادف بود با دو تن از خلفای اموی که خیلی جنایت کار بودند یکی عبدالملک مروان یکی هم هشام بن عبدالملک که یکی از کارگزاران اینها حجاج بن یوسف معروفی بود که در کوفه حاکم بود و در خونریزی به خصوص نسبت به شیعیان و علویین زبان زد بود تا حدود صد و بیست هزار نفر کسانی که به دست او کشته شدند در تاریخ نوشتهاند شب در منزل حجاج بن یوسف را زدند نگهبان رفت دم در دید همان شخصیتی که با امیرالمومنین امام حسن امام حسین بیعت نکرده بود عهدی نبسته بود آمده دم در گفت من کار ضروری دارم با حاکم گفت این موقع شب؟ گفت بله خیلی فوری است این آمد داخل و حجاج داشت میخوابید در بسترش دراز کشیده بود گفت چه کار داری؟ گفت جناب حاکم من حدیثی از پیغمبر را شنیدهام که مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ ماتَ مَيْتَةً جاهِلِيَّةً اگر کسی شب بمیرد و امام زمانی نداشته باشد و بیعتی بر گردنش نسبت به او نباشد به مرگ جاهلی مرده من میترسم امشب بمیرم با امام زمانم بیعت نداشته باشم آمدم با شما بیعتی بکنم
شریعتی: با حجاج به عنوان امام بیعت بکند؟
حاج آقا عالی: بله به عنوان امام، حجاج همین طور که دراز کشیده بود بلند نشد پایش را از زیر آن رو انداز در آورد گفت من حال ندارم بلند شوم با دستم بیعت کنم با پایم بیعت کن بس است او هم با پای حجاج بیعت کرد و رفت ببینید آن کسی که امکانات خودش را خرج ولی خدا نکند باید ذلیلانه این چنین با پای شیطان بیعت بکند در هر حال «فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلاَّ الضَّلاَلُ» (یونس/32) به تعبیر قرآن بعد از حق چیزی جز ضلالت نیست یا امام حق است یا امام باطل یا امام نور است یا امام نار دیگر بیشتر از این نیست پس آن عهدی که ما داشتیم آن عهد ولایت که همان عهد بندگی در صراط مستقیم است این است که تمام سرمایههایمان و امکاناتمان را تسلیم او بکنیم و در رضای او به کار ببریم، که او میخواهد او میپسندد او دستورش را به ما داده ما گفتیم برای این که بتوانیم پایبند به این عهد باشیم بتوانیم خودمان را به صورت تام و تمام و در بست در اختیار ولی خدا قرار بدهیم و وفای به عهدمان بکنیم کارهایی را باید انجام دهیم یعنی مصادیقی دارد وفای به عهد یکیاش همان بود که جلسهی قبل اشاره کردیم که روزانه تجدید عهد داشته باشیم با حضرت این خودش بسیار ارزشمند است به خصوص در همان وقتهایی که متعلق به امام زمان است که یکی از وقتها را میگفتیم اول روز و آخر روز یعنی اول صبح و آخر روز که موقع غروب است اول صبح بعد از نماز صبح یا اول روز آدم با یک عهدی روزش را شروع بکند یا همان دعای عهد معروف یا دعای عهد مختصر یا به هر حال به زبان خودمانی سلامی بدهد و تجدید عهد بکند غافل نباشیم از حضرت یکی دیگر از مصادیق وفای به عهد و پای عهد با ولی خدا ایستادن این است که انسان روزش شبانه روزش در غفلت از او نگذرد ما در روایاتمان است امام صادق علیه السلام فرمود خدا رحمت کند آن کسی را که خودش را وقف ما اهل بیت بکندرَحِمَ الله اِنَّ رَحِمَنا حَبسُ نَفسَهُ عَلَینا خدا رحمت کند آن کسی را که خودش را دربست وقف ما بکند ما حالا دربست هم اگر وقف نکردیم لا اقل در بست غافل نباشیم 24 ساعتمان طوری نباشد که بگذرد و یادی از آن بزرگواران به خصوص امام حی و زندهی ما که همهی نعمتها از او به ما میرسد یادی از او نداشته باشیم امیرالمومنین علیه السلام در غرر الحکم است مَنْ أَحَبَّ شَيْئاً لَهِجَ بِذِكْرِهِ اگر کسی را دوست داشته باشد یادش میکند به زبان میآورد او را نقل میکنند که زلیخا که خیلی علاقه به یوسف داشت اسم همه چیز را یوسف گذاشته بود میخواست هیچ چیز جز یوسف در ذهنش و زبانش نباشد گفت آن زلیخا از سپندان تا به عود نام جمله چیز یوسف کرده بود همه چیز را اسمش را گذاشته بود یوسف در قرآن در سورهی یوسف ببینید. سورهی یوسف واقعا از زیباترین قصههای قرآنی است و به تعبیر خود قرآن احسن القصص است در سورهی یوسف حضرت یعقوب نماد یک منتظر است یعنی اگر خصوصیات یک منتظر را آدم بخواهد چیست در فراق یک عزیزی حضرت یعقوب را ببیند که آنجا چطور بود یکی از خصوصیات یعقوب این بود که با این که بیست سال یا طبق نقلی چهل سال دچار فراغ یوسف شد یادش نرفت این طور نبود که طول مدت باعث شود که یواش یواش عادی شود برایش غیبت یوسف یواش یواش فراق یوسف برایش عادی شود و مشغول کارهایش باشد و فراموشی او بگذراند برادرهای یوسف که به او جفا کردند و باعث غیبت او شدند دنبال کار و زندگیاش یادشان رفتند و غافل شدند ولی حضرت یعقوب اشک چشمش خشک نمیشد دائم به یاد او بود «وَابْیَضَّتْ عَیْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظِیمٌ» (یونس/84) حتی تعبیر قرآن این است که او نابینا شد از شدت گریهای که در فراق او میکرد و این قدر یوسف یوسف میگفت که به او میگفت «تَذْكُرُ يُوسُفَ حَتَّى تَكُونَ حَرَضًا أَوْ تَكُونَ مِنَ الْهَالِكِينَ» (یونس/85) این قدر یوسف یوسف میگویی یا مریض میشوی و یا خودت را هلاک میکنی این حالت را داشت ببینید این یک واقعیتی است که نمیشود یک کسی منتظر باشد و شب و روزش با غفلت از او بگذرد خدا رحمت کند آیت الله میلانی را رضوان خدا بر این مرجع بزرگوار باشد میگفت مومن حداقل در روزی یک ربع بیست دقیقه 24 ساعت نه که خودمان را وقف او کنیم این مقدار خوب است که به یاد او باشد بنشیند یک درد دلی بکند بنشیند دعایی بخواند صلواتهایی هدیه کند به حضرت
شریعتی: قسمت دردناک ماجرا این جاست که حاج آقای عالی حضرت مدام به یاد ما هستند وَ لا ناسينَ لِذِكْرِكُمْ و از این طرف ما این کم لطفی را در حق حضرت داریم.
حاج آقا عالی: اگر باشد خیلی جفا میشود حقیقتا همین طور است این از بلاهای بزرگ ماست که دچار فراموشی باشیم باید بدانیم که چه گناهانی باعث میشود که انسان این قدر غافل میشود از این گناهان به خدا پناه ببریم در سورهی طه است وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا که خداوند متعال میفرماید که اگر کسی از یاد من اعراض بکند از یاد من دوری بکند این دچار معیشت ضنک می شود زندگی و معیشت تنگ و پر فشار میشود خوش نمیگذرد برایش آرامش ندارد ممکن است خیلی چیزهایی که آسان کنندهی زندگی باشد برایش باشد آسایش داشته باشد ولی آرامش در زندگیاش نیست آسانی برایش است ولی آرامش نیست آن وقت این که خدا در اینجا فرموده اگر کسی از یاد من و ذکر من دوری بکند یکی از مصادیق ذکر اهل بیتاند خود اهل بیتاند «قَدْ أَنزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا رَّسُولًا» (طلاق/11) خدا در قرآن رسولش را به عنوان ذکر یاد کرده امام صادق علیه السلام فرمود ذکر ما ذکر خداست واقعا هم همین طور است حال اگر کسی از یاد اهل بیت از یاد امام زمان علیه السلام غافل شود زندگیاش زندگیای میشود که یواش یواش دچار شدتهای زندگی دچار گرفتاریهای زندگی آن چنان در چنبرهی زندگی پیچیده میشود که دائم شب و روزش میگذرد ولی در عین حال نمیداند چطور عمرش دارد تلف میشود بر خلاف آن کسی که سعی بکند در روز یاد حضرت را در خودش بیشتر بکند سعی خودش را انجام بدهد او دارای آرامش است چون ذکر خدا را دارد ثانیا دعای حضرت شامل حالش است وقتی من به یاد او هستم او دعای ویژه در حق من دارد ثالثا وقتی که من به یاد امام زمان علیه السلام هستم خود این مانع بسیاری از گناهان است آدم خجالت میکشد وقتی با یاد او هست با ذکر او است خودش را در محضر او میبیند آن وقت گناهی هم بکند معمولا گناهها محصول غفلت هاست محصول فراموشی هاست اگر آدم خودش را به حالت ذکر برساند به حالت یاد برساند خود این مانع بسیاری از گناهان میشود خدا رحمت کند مرحوم آقای شیخ علی رجب علی خیاط را این روزها سالگردش است ما انتقاد کوچکی از صدا و سیمای خودمان داریم که تجلیل خوبی نکرد از مرحوم آقای شیخ رجبعلی خیاط به جاست که از این بندگان صالح خدا اگر هم بخواهد صحبتی شود یادی به میاناید از یک عالمی از یک عارفی از کسی که در این وادی هاست استفاده شود من برنامهای را که دیدم واقعا مناسب نبود فردی بود که ما خدای نکرده بی احترامی نمیکنیم ولی در این وادیها نبود برای معرفی آقای شیخ رجب علی خیاط خانمی بود ولو با عنوان کارشناس بود معلوم بود که خیلی در این زمینه دستی بر آتش از نزدیک ندارد این خوب نیست ما اولیاء خدا را نباید این شکلی تبدیل بکنیم به معرفی موزهها و مثلاً این که گردشگری است میخواهیم توضیح بدهیم که این چه کسی بوده نه باید کسی باشد که خودش هم اهل دل باشد عالم باشد که شأن آن بندهی خوب خدا حفظ شود به هر حال مرحوم آقای شیخ رجبعلی خیاط ایشان از شاگردانشان کسی بود از ایشان میگفت که دائم به یاد حضرت بود و همه را به یاد میانداخت صلواتهایش بدون عجل فرجهم نبود آروزیش جز فرج چیزی نبود و در مجالسش همیشه دعای فرج را میخواند و میگفت چیزی جز از فرج امام زمان نخواهید چون که صداید نود هم پیش ماست وقتی او بیاید همه چیز است خود ایشان میگفت آن چه که مهم است در زمان غیبت آمادگی و وارستگی است این را نقل میکرد که حضرت داود از یک بیابانی عبور میکرد چشمش به یک مورچهای انداخت که خاک را دارد جابهجا میکند میرود برمیگردد خاکی را برمیدارد میبرد این بزرگوار نطق و حرف زدن حیوانات را میدانست از آن مورچه سوال کرد که چیست این خاکی کهجا بهجا میکنی گفت محبوبی دارم که شرط وصال خودش را این دانسته که من خاک این تپه راجا بهجا بکنم به آن سمت دیگر ببرم حضرت داود خندید گفت تمام عمرت هم یک کوچکی از این خاک را برمیداری جا بهجا میکنی عمرت کفاف نمیکند مورچه گفت خودم میدانم فقط دلم خوش است که اگر هم بمیرم مرگم در تلاش و سعی این است که آن کاری که او میخواهد انجام بدهم در راه رضای او حضرت داود به گریه افتاد فهمید که درسی بوده که در مسیر او قرارش دادند که آدم وقتی یک محبوبی دارد نباید غافل از او باشد دائم باید به گونهای تلاش داشته باشد گفت در بحر او میتراش و میخراش تا دم آخر دم غافل مباش گاهی مواقع ما یک لحظه غفلتمان باعث محرومیت از یک عنایت است حتی آن موقعی که خدای نکرده موقع معصیت است بماند این هیچ اما غفلتش مرحوم آقای آیت الله شیخ محمد تقی بافقی رضوان خدا بر ایشان باد واقعا از عاشقان امام زمان بود زندگی ایشان درس است اگر دوستان جایی زندگی نامهای از ایشان دیدند حتما دنبال بکنند در همین زمانهای نه چندان دور ما با رضا خان هم در قضیهی کشف حجاب درافتاده بود تبعید شده بود و زندانی چشیده بود و فرد عجیبی بود ایشان خودشان در خاطراتش که برادرشان نقل کرده می گوید من جوانیهایم نجف بودم هنوز ایران نیامده بود میگوید یک مرتبه برای زیارت امام رضا علیه السلام پیاده راه افتادم که از نجف پیاده بیایم ایشان هر شب جمعه بی استثناء از نجف پیاده میرفت کربلا مثل خیلی از خوبانی که آن زمان بودند از صلحایی که آن زمان بودند این عادتها را داشتند که تنبل نبودند این عادتها را داشتند که نخواهند بنشینند یک جایی و همانجا حرفی برایشان سقف آسمان سوراخ شود چیزهایی برایشان بریز پایین پیاده راه افتاده بود بیاید به سمت ایران از قسمت غرب وارد ایران شده بود خود ایشان میگوید که طرفهای غروب بود به یک گردنهای رسیدم که خیلی برفی بود هوا هم بسیار سرد من یک قهوه خانهای را دیدم گفتم میروم آنجا شب را همینجا هستم صبح به راهم ادامه میدهم همین که رفتم میخواستم وارد قهوه خانه بشوم دیدم داخل قهوه خانه یک تعداد دارند قمار بازی میکنند وسایل قمار است میگوید من ماندم که اگر وارد شوم اینها آدمهایی نیستند که با امر به معروف و نهی از منکر حرف ما را گوش بدهند از طرفی که من نمیتوانم شب را بمانم پیش اینها بیرون بخواهم بمانم هوا کشنده است هلاک میشوم متحیر ایستاده بودم یک مرتبه یک صدایی از پشت سر آمد که محمد تقی بیا اینجا جای شما اینجا نیست نگاه کردم دیدم فردی زیر درختی نشسته وقتی رفتم نزدیکش شدم دیدم زیر درخت فضای زیر درخت هوا ملایم است اصلا هوای بهاری است تا چشم کار بکند همهجا برف است میگفت فرد هم فردی است از عظمت و ابهت و معنویتش کاملاً حس کردم از قرائنی که از ایشان دیدم خدمت امام زمانام آن شب را تا صبح خدمت آقا بودم و آن چه که لیاقت داشتم استفاده کردم بعد گفتم آقا امکانش است من خدمت شما باشم حضرت فرمود نه شما تحملش را ندارید شما برو مسیرت برو گفت کی دیگر میتوانم خدمت شما برسم آقا فرمودند دو بار دیگر در این مسیر مشهد که داری میروی زیارت جدم دو بار دیگر میروی من را یکی قم حرم عمهام یکی آنجا و یکی نزدیک سبزوار میگوید من خداحافظی کردم و با شوق آمدم یک چند روز گذشت وقتی قم رسیدم سه روزی قم بودم هم زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها کردم هم منتظر بودم آن تشرف حاصل شود ندیدم آقا را و تعجب کردم چرا این شکلی شد راه افتادم رفتم سبزوار شاید بیست روز یک ماه بعد چون پیاده میرفتم رسیدم نزدیکیهای سبزوار آنجا حضرت را دیدم جزئیاتی دارد من آنها را نمیگویم از آقا پرسیدم که آقا چطور شد دفعهی اول قرار بود قم ما خدمت شما برسیم تشرف حاصل نشد حضرت فرمود من آمدم در حرم عمهام حضرت معصومه سلام الله علیها منتها شما آنجا مشغول بودید کسی از کنارت من گذشتم توجه نکردی یک حجابی برای ایشان پیش آمده بود که نتوانسته بود ببیند یک لحظه غفلت یک عنایت و یک دیدار را از دست میدهد.
شریعتی: حتی اگر یک عمر در مسیر باشد.
حاج آقا عالی: بله حتی اگر یک کسی مثل آیت الله محمد تقی بافقی از عاشقهای امام زمان که این طور لیاقتها را داشت اما در غفلت بود اما شما نگاه کنید اگر کسی خدای نکرده در غفلتش یک معصیتی باشد خیلی باعث حجاب سنگین برایش میشود در هر حال ما سعی بکنیم یاد حضرت را در خودمان بیشتر بکنیم خود این یکی از موارد و مصادیق وفای به عهد است بعد از مدتی یواش یواش این عادی میشود برایمان یعنی دیگر میتوانیم همهی کارهایمان را انجام بدهیم به یاد او هم باشیم و آن وقت این دل دل سبزی است و با نشاط است و زندگیاش واقعا زندگی خوبی است این امکان پذیر است متاسفانه بعضی از ما همان ابتدا تا یک کاری را میشنویم فوری حس میکنیم این مال آن اولیاء بزرگ است و شدنی نیست کاملاً شدنی است شما نگاه کنید اگر خدای نکرده دچار مصیبت عزیزی شده باشید فرض کنید به عنوان مثال یکی از نزدیکان عزیز آدم از دنیا رفته باشد یا فرزندی از کسی گم شده باشد مثلا عرض میکنم او ولو این که ممکن است کارهای دیگرش انجام بدهد اما یاد او در او هست حداقل تا یک مدتی حالا اگر این را آدم تمرین بکند آن وقت یواش یواش میتواند خود را در محضر حضرت بداند و لیاقتهای بالاتر از این را هم پیدا بکند ان شاء الله که این چنین باشیم و طبق دعایی که خود امام زمان یادمان دادند از ناحیهی مقدسه رسیده این دعا را زیاد بخوانیم کهاللّهُمَّ لا تُنْسِنَا ذِكْرَهُ وَ انْتِظَارَهُ خدایا یاد او را ما را دچار فراموشی نسبت به یاد او قرار نده هم همیشه یاد او باشیم هم منتظر او.
شریعتی: ان شاء الله خیلی ممنون خیلی نکات خوبی را شنیدیم شاید همین جاست که داخل پرانتز عرض کنم توضیحات شما و نکاتی که شما مطرح کردید این که میگویند نماز اول وقت آثار و برکاتی دارد هر کسی رفته دستوری بگیرد از بزرگان دینمان توصیه میکردند نماز اول وقت چون سر قرار آدم غافل نمیشود اثرات سازنده و برکات را دارد آدم همیشه حواسش است
حاج آقا عالی: اگر ما این را بدانیم نسبت به یاد حضرت که یاد خداست اگر بتوانیم این کار را بکنیم شبیه همین است که کسانی که اول وقتاند این برای آدم حاصل میشود
شریعتی: ان شاء الله نصیب همه تان شود خیلی ممنون. مشرف میشویم به محضر قرآن کریم چقدر خوب است ثواب این تلاوت را هدیه بکنیم به ساحت مقدس حضرت ولی عصر اراوحنا فداه آیات 21ام تا 26ام سورهی مبارکه توبه در سمت خدای امروز تلاوت میشود قرار روزانهی سمت خدایی هاست باز میگردیم همراه شما به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
اللهم صل و سلم علی الرسول و آل النبی العظیم
يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُم بِرَحْمَةٍ مِّنْهُ وَرِضْوَانٍ وَجَنَّاتٍ لَّهُمْ فِيهَا نَعِيمٌ مُّقِيمٌ ﴿٢١﴾ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ ﴿٢٢﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا آبَاءَكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمَانِ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٢٣﴾ قُلْ إِن كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُم مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ ﴿٢٤﴾ لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ وَيَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنكُمْ شَيْئًا وَضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُم مُّدْبِرِينَ ﴿٢٥﴾ ثُمَّ أَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَذَلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ ﴿٢٦﴾
ترجمه:
پروردگارشان آنان را نزد خود به رحمت و خشنودی و بهشت هایی که برای آنان در آنها نعمت های پایدار است، مژده می دهد. (۲۱) همواره در آنجا جاودانه اند؛ یقیناً نزد خدا پاداشی بزرگ است. (۲۲) ای اهل ایمان! اگر پدرانتان و برادرانتان کفر را بر ایمان ترجیح دهند، آنان را دوستان و سرپرستان خود مگیرید؛ و کسانی از شما که آنان را دوست و سرپرست خود گیرند، هم اینانند که ستمکارند. (۲۳) بگو: اگر پدرانتان و فرزندانتان و برادرانتان و همسرانتان و خویشانتان و اموالی که فراهم آورده اید و تجارتی که از بی رونقی و کسادی اش می ترسید و خانه هایی که به آنها دل خوش کرده اید، نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راهش محبوب ترند، پس منتظر بمانید تا خدا فرمان عذابش را بیاورد؛ و خدا گروه فاسقان را هدایت نمی کند. (۲۴) بی تردید خدا شما را در جبهه های زیاد و عرصه های بسیار یاری کرد و [به ویژه] روز [نبرد] حنین، آن زمان که فزونی افرادتان شما را مغرور و شگفت زده کرد، ولی [فزونی عدد] چیزی از خطر را از شما برطرف نکرد، و زمین با همه وسعت و فراخی اش بر شما تنگ شد، سپس پشت به دشمن از عرصه نبرد گریختید. (۲۵) آن گاه خدا آرامش خود را [که حالت طمأنینه قلبی است] بر پیامبرش و مؤمنان نازل کرد، و لشکریانی که آنان را نمی دیدید [برای یاری مؤمنان] فرود آورد، و کسانی را که کفر می ورزیدند، به عذاب سختی مجازات کرد؛ و این است کیفر کفرپیشگان. (۲۶)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: چه کنم دیده و دل را که مدام دل تو را میطلبد دیده تو را میجوید، ان شاء الله تمام لحظاتتان غرین یاد حضرت باشد اشارهی امروز را حاج آقای عالی بفرمایند در ادامه همراه شما خواهیم بود.
حاج آقا عالی: آیهی 23 سورهی مبارکهی توبه خدای متعال میفرماید که مومنین پدرتان برادرتان خویشتان اگر کافر بودند این کفر را بر ایمان ترجیح ندهید آنها دیگر ولایتی ندارند پدر در جایی که کافر باشد یا نه کافر نباشد دستوری به کفر بدهد واجبی را ترک بکن حرامی را انجام بده در مجلس گناه بیا این جاها ولایت دیگر ندارند در جایی ولایت برای کسی است برای پدر است برای به عنوان مثال پدر بزرگ است برای مادر در جایی دستور دادنش که باید آدم اطاعت بکند که خلاف ولایت خدا و دستور خدا نباشد در جایی که آنها خلاف دستور خداوند دادند در عین حفظ به احترامشان آن احترام سر جای خودش حتی اگر کافر یا مشرک هم باشند در دستورات دینمان داریم که احترام بگذارید اما اطاعت نداشته باشید از آنها چون آنجا اطاعت خداوند متعال و ولایت خدا مقدم است.
شریعتی: خیلی ممنون یک شنبهی ماه ذی القعده یک ویژگی دارد و یک نمازی دارد که آثار و برکاتش بسیار بسیار فراوان است دوستان قدیم سمت خدا میدانند که هر سال قرار یک شنبههای سمت خداییها بود که این نماز را بخوانند و برای هم دعا بکنند خیلیها گفتند اگر زحمتی نیست حاج آقای عالی نماز را یک بار دیگر تذکر بدهید و یاد آوری کنید.
حاج آقا عالی: توفیق بزرگی است اگر کسی چهار رکعت نماز را بتواند انجام بدهد فضائل این نماز را دوستان اگر در مفاتیح ببینند روایات پیغمبر است که توبه شان قبول میشود گناهانشان بخشیده میشود عاقبت بخیر و با ایمان از دنیا میرود والدینشان از آنها راضی خواهد بود به والدینشان خیرات میرسد اموال و رزقشان با برکت میشود خیلی برکات دارد این چهار رکعت در یکی از یک شنبهها حال اگر این یک شنبه کسی توانست این یک شنبه اگر نه هر کدام از یک شنبههای ماه ذی القعده میتواند این عمل را انجام بدهد غسلی بکند وضو بگیرد بعد از آن چهار رکعت دو تا دو رکعتی در رکعت اول بعد از حمد سه مرتبه قل هو الله بعدش معوذتین قل اعوذ برب الناس و قل اعوذ برب الفلق را بخواند و بعد از اتمام این چهار رکعت هفتاد مرتبه استغفار بکند و بعد یک دعایی دارد که یا عزیز یا غفار میتوانند به مفاتیح مراجعه بکنند این عمل را انجام بدهند خیلی با فضیلت است.
شریعتی: حتما به مفاتیح مراجعه بکنند و ما را هم دعا بکنند نماز یک شنبهی ماه ذی القعده قبل از این که نکات پایانی حاج آقای عالی در مورد بحث امروز و وظایف فردی منتظران ان شاء الله هفتهی آینده اگر توفیقی بود حاج آقای عالی به بخشی از دوستان ما پاسخ خواهند داد دعوت میکنم بینندهی برنامهی هفتهی آینده هم باشید خدمت شما هستیم وقت در اختیار شماست.
حاج آقا عالی: یکی دیگر از مصادیق وفای به عهد نسبت به امام زمان علیه السلام ادای حقوق مالی حضرت است آن حقوقی که به هر حال چه واجب چه مستحب نسبت به امام زمان علیه السلام آدم باید خرج بکند و هزینه بکند اینها را در آن بخل نورزد حقوق واجب حضرت که در راسش همان خمس است مسئلهی خمس است که حق اهل بیت است یک پنجم درآمد کسانی که کاسب هستند درآمدی دارند بعد از این که در طول سال خرجهایشان را کردند هزینههای زندگیشان را کردند اگر اضافه آمد آن اضافه بر هزینههایشان یک پنجمش را به عنوان سهم خدا و رسول و ذوی القربی که ما میگوییم سهم امام که سهم امام نصفش سهم امام است نصفش سهم سادات فقیر است که در سورهی انفال آیهی 41 آمده که «وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّـهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ» که در واقع همان بحث خمس را که یک پنجم در آمد است این را در این آیه مطرح میکند من روایتی را از امام رضا علیه السلام بخوانم در اصول کافی آمده این روایت خیلی قابل توجه است من تقاضا میکنم به خصوص دوستان بزرگواری که مخارج خانواده به عهدهی آن هاست رزق خانواده را آنها میدهند چون گاهی مواقع بعضی از بچهها دانش آموزاند دانشجواند در آمد ندارند در یک خانه سوال میکنند ما چه کار بکنیم پدرمان خمس نمیدهد می خواهیم نماز بخوانیم مقید نیست آدم دلش میسوزد یا مادران نگراناند این روایت را ببینید از امام رضا علیه السلام چه برکاتی است اگر کسی حق امام یعنی بحث خمس و سادات را بدهد این در اصول کافی جلد یک است آخرین حدیثش است که یکی از تجار فارس از شیعیان اهل بیت نامهای به امام رضا علیه السلام نوشت که اگر میشود ما را از خمس معاف کنید حلال بکنید که امسال خمس ندهیم امام رضا علیه السلام در جواب این گونه نوشت بسم الله الرحمن الرحیم إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ کَرِیمٌ ضَمِنَ عَلَى الْعَمَلِ الثَّوَابَ خداوند متعال کریم است رحمت وسیعی دارد ثواب هر عملی را ضامن است حالا جزئیاتی دارد آنها را نمیخوانم خمسی که شما میدهید این کمکی است که ما بتوانیم دین را پیش ببریم پیش برد دین است وخانواده مان را با آن تامین بکنیم دریغ نکنید خمستان را از ما، خودتان را محروم از دعای ما نکنید.
شریعتی: یعنی وقتی خمس میدهید ما دعایتان میکنیم.
حاج آقا عالی: بله دعایتان میکنیم، اگر شما خمس را اخراج بکنید از مالتان خارج بکنید گشایش در رزقتان است برکت رزقتان است، گناهانتان پاک میشود، در روز قیامت که دچار فقر و بیچارگی هستید آن موقع دستتان را میگیرد، مسلمان آن کسی است که پای عهدش میایستد بحث خمس و پرداخت دین مالی به حضرت را جزء وفای به عهد امام رضا علیه السلام دانستند در قرآن هم جایی دارد که اگر کسی این انفاقات مالی را در راه خدا بکند خداوند متعال به پیغمبر میگوید »خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاَتَكَ» (توبه/103) پیغمبر من شما اموال مردم را که در راه خدا میدهند بگیرد و خرج کن سه فایده برایشان دارد پاک میشوند خودشان رشد میکنند هم خودشان هم زندگیشان هم اموالشان برکت پیدا میکند و تو دعا کن برایشان طلب رحمت کن برایشان »إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ» مایه آرامش میشود عذاب برداشته میشود هم در زندگی رنجشان کم میشود هم در آخرت بنابراین این بحث دین مالی حضرت را اداره کردن این را کوچک نگیریم خدا رحمت کند مرحوم آیت الله شاه آبادی را این عارف بزرگ استاد حضرت امام بود بسیاری از کاسبها و بازاریهای تهران شاگردش بودند خیلی از شاگردانشان بازاریهای متدینی که در عین حال که کاسب بودند دنبال معرفت هم بودند اطراف این عارف با عظمت که حضرت امام ایشان را انسان کامل تعبیر قرار داده عارف کامل میدانست دنبال ایشان بودند یک مرتبه ایشان با تشر آمد به بعضی از همین شاگردانش گفت چه است که ما هر چه میگوییم گوش نمیدهید کار خودتان را میکنید درجا میزنید یا عقب گرد میکنید همین طور عمرتان دارد میگذرد بندگان خدا برق از چشمشان پرید گفتند چه میفرمایید گفت ما هر چه میگوییم شما گوش نمیدهید که آمدند خدمت آقا گفتند هر چه بفرمایید ما گوش میدهیم ایشان فرمودند که نمازهایتان اول وقت است بی بهانه و عذر هر روز یک زیارت عاشورا هم بخوانید خمستان را همه سالی یک بار حساب میکنند شما روزانه آخر روز حساب بکنید طبق این آیه هر کسی درآمدی پیدا کند همان موقع باید خمسش را بدهد اهل بیت یک فرجه دادهاند که یک سال بگذرد اگر کسی خواست روزانه هم حساب بکند اشکالی ندارد ایشان فرمود احتیاط کنید این عمل را انجام بدهید هر روز حساب بکنید این را نمیخواهم به عنوان یک دستورالعمل حساب بکنم ولی مقصودم این است هم مسئله مالیشان هم عبادیشان اینها عمل کردند من وارد جزئیات نمیشوم بعضیهایشان صاحب کراماتی شدند از شاگردان آقای شاه آبادی توجه به این مسئله داشتند خمس حق اهل بیت است من قبلاً در آن قضیهی حاج علی بغدادی قضایایی است که بعضی از فقهای ما طبقش نظرات فقهی را استنباط کردند قضیهی حاج علی بغدادی که مرحوم محدث نوری در کتاب نجم الثاقبش ایشان فرمود که اگر چیزی در کتاب من نبود جزء این قضیه که خودم شنیدم خودم رفتم از حاج علی بغدادی که فرد بسیار صالح و با تقوایی است در خدمت مراجع نجف مرحوم کاظمینی قضیه را از خودش شنیدم جزئیاتش را قبلا گفتهایم این آقای حاج علی بغدادی وقتی خمسش را در نجف پیش مراجع نجف شیخ انصاری و بعضی از بزرگان حساب کرد داشت برمیگشت به بغداد حضرت ولی عصر علیه السلام را ابتدا به صورت ناشناس میبیند حضرت اسم میآورد که حاج علی کجا میروی شب جمعه است برگرد که زیارت جد ما کربلا را داشته باشی او میگوید شما از کجا من را میشناسی حضرت فرمود من چطور نمیشناسم آن کسی که حق ما را به وکلای ما میدهد او گفت چه حقی؟ گفت خمسی که امروز دادی چطور من نمیشناسم کسی که حق ما را به وکلای ما میدهد شهادت میدهم به این که تو مومنی خدا رحمت کند من از مرحوم آیت الله اراکی از استادشان شیخ عبدالکریم حائری شنیدم که آقای حائری ایشان میفرمودند که طبق همین قضیه دادن خمس به مراجع به عنوان وکیل حضرت امضا شده به عنوان وکلای حضرت حضرت راضیاند که خمس داده شود بنابراین هم خمس به عنوان یکی از انفاقات واجب هم بعضی از انفاقات مستحب مجلس گرفتن برای اهل بیت به خصوص سید الشهدا و فضایل را گفتن زیارت آنها رفتن خرج آدم بکند هزینه بکند صدقه دادن روزانه هدیه دادن برای آنها اینها همه خرجهایی است که در راه حضرت است ان شاء الله حساب میشود.