سیره و زندگی حضرت امام جواد(علیهالسلام)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 08-01-97
حاج آقای فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
ایام فرخنده و خجستهی ولادت سر تا سر نور آقا امام جواد(ع)، فرزند دلبند آقا علی بن موسی الرضا(ع) را خدمت همه بینندگان عزیز تبریک و تهنیت عرض میکنیم. الحمدلله ماه رجب، ماهی است که در آن مناسبتها و ولادتهای زیادی هست از جمله ولادت آقا امام جواد(ع)، خدا را بی نهایت شکرگزار هستیم که در روزهای پایانی آخر سال خدای متعال توفیق مرحمت کرد به برکت لطف خدای متعال و اولیای خدا و کمک و همت خیرین 313 نفر از زوار اولیها را به عتبات عالیات آوردیم که سفر بسیار دلپذیری بود. این افتخار را داریم که در جوار آقا امام هفتم و امام جواد(ع) هستیم. چون ایام متعلق به امام جواد(ع) هست، درباره ولادت ایشان این تعبیر آمده است «ما یولدُ مولودٌ اعظم برکة من هذا المولود» این تعبیر فقط برای تولد امام جواد(ع) آمده است که مولودی با برکتتر از امام جواد(ع) برای اهلبیت نبوده است. شاید به این جهت بوده که امام هشتم(ع) دیر صاحب فرزند شدند و حدوداً سن امام هشتم نزدیک 50 سال بود که فرزند نداشتند، هم طعنه دشمنان که این آقا فرزند ندارد و یا امامانی که ادعا دارند بعد از او هستند چه خواهد شد و هم دوستانی که احیاناً ایمانشان ضعیف بوده، برایشان شبهه ایجاد شده بود. لذا ولادت امام جواد(ع) هم دهان دشمنان را بست و هم آرامش و اطمینان به دوستداران اهلبیت مرحمت کرد، برکت این فرزند فوق العاده بود.
شاید جهت دیگرش این باشد که اول امامی که در سن طفولیت به امامت رسیدند و حدود هشت سال عمر مبارکشان بوده و همین اعجاز فوق العادهای است که شخصیتی در سن هشت سالگی بتواند رهبری کل یک امت را با همه مشکلات اداره کند. در علم، شجاعت، تقوا، صبر، در حلم، یکی از بروزهای فوق العادهای که خیلی واضحتر بوده موضوع علم این خانواده بوده که یک شخصیتی در سن هشت سالگی که به ظاهر خردسال است بیاید تمام معضلات و مشکلات را پاسخ بدهند. هر نوع سؤالی بکنند بتواند جواب بدهد و این واقعاً در خانه اهلبیت هست. شما اعلم علما، پروفسورها پنجاه سوال کنی چه بسا خیلی را ندانند. باید مراجعه کنند و شک و شبهه دارند و ممکن است نتوانند جواب بدهند. ولی جان همه ما به قربان خردسالی که به ظاهر خردسال ولی تمام علوم و حقایق الهی در قلب اینها تبلور پیدا کرده است.
در روایت داریم هشتاد نفر از علما و فقها در مدینه جمع شدند و امام جواد(ع) با سؤالهای مختلف اعتقادی، کلامی، فقهی و احکام و معارف و قرآنی سؤالهای مختلفی کردند و حضرت بلادرنگ همه آنها را جواب دادند. باز مأمون هم قصد داشت برای امامان جلساتی بگذارد که احیاناً اینها کم بیاورند و باعث شکست آنها شود. امام جواد(ع) را در یک جلسهای دعوت کرد و اعلم علما را در بغداد جمع کرد، از جمله اعلم آنها یحیی بن اکثم بود. امام جواد(ع) را در بالای جلسه نشاندند، طفلی که در مقابل آدمهای مسن و کارکشتهای که در علوم کار کردند. یحیی بن اکثم خواست گفتگو را شروع کند، اول گفت: من از امام یک سؤالی بکنم. از امام جواد(ع) سؤال کرد: شما چه میفرمایید درباره کسی که در حالت احرام یک صیدی را بگیرد؟ عزیزان میدانند که یکی از محرمات احرام صید کردن حیوان هست. وقتی این سؤال را مطرح کرد، امام جواد(ع) در پاسخ ایشان فرمودند: این مسأله شما موارد متفاوتی دارد. باید بفرمایید: آیا این شخصی که محرم بوده مرد بوده یا زن بوده، عبد بوده یا آزاد بوده، صیدی که کرده در روز بوده یا شب بوده، صید کوچک بوده یا بزرگ بوده، در حرم این اتفاق افتاده یا خارج از حرم بوده است، چون منطقه نزدیک مکه جزء حرم است. عمداً این صید را کرده یا غیر عمد بوده است. مسأله میدانسته یا نمیدانسته، صعب و خطا در کارش بوده یا نبوده، فکر میکرده حیوان نیست و بعد معلوم شده حیوان است. دریایی بوده یا حیوان خشکی بوده است. بار اولش بوده یا قبلاً هم این کارها را کرده است. مسأله را عالم بوده یا جاهل بوده، آیا از کارش پشیمان است یا اصرار بر کارش دارد، آنقدر حضرت موارد مختلف برای این مسأله بیان کردند که یحیی بن اکثم مبهوت شد. گفت: تو مرا در یک دریایی غرق کردی که باید خودت مرا نجات بدهی. یک شخصیت خردسال که ما اعتقاد داریم همه حقایق در وجودشان هست، تمام موارد را بیان کردند. روز باشد یا شب باشد، جاهل باشد یا عالم باشد، تمام احکام را که ما اگر دهها بار حفظ کنیم باز ممکن است در نقل آن دچار اشتباه شویم. بحمدالله این افتخار تنها برای مکتب تشیع هست، که خدا به ما منت نهاده و امامانی به ما مرحمت کرده که معدن علم و رحمت هستند، منتهی علم و صبوری و بردباری هستند، در تمام کمالات سرآمد همه عالم هستند و خواهند بود.
در حالات امام جواد نقل شده که امام جواد(ع) وقتی در سن خردسالگی به امامت رسیدند، عموی بزرگی داشتند یعنی عموی پدر، جناب علی بن جعفر که فرزند امام صادق(ع) و عموی امام هشتم(ع) میشود. برادر امام هفتم(ع)، نوشتند به قدری تواضع و ادب نسبت به امام جواد هشت ساله داشتند که اگر وقتی خبر میدادند که امام جواد آمده بدون عبا و نعلین و کفش از جا برمیخواستند و با شتاب به استقبال امام جواد(ع) میرفتند و دست به سینه در خدمت امام جواد آقا را بالای مجلس مینشاندند و تا امام جواد اجازه نمیداد نمیشستند، ایشان حدود 80 سال داشتند، عموی پدر امام جواد بودند. به ایشان میگفتند: شما عموی بزرگ امام جواد هستی، چرا اینقدر ادب و تواضع و فروتنی میکنی؟ پاسخ دادند: خدا این محاسن من را قابلیت این مقام نداده ولی خدا به این شخصیت این مقام را داده که وصی و جانشین پیغمبر شود. وصی و جانشین امامان قبل از خودش باشد.
در روایت داریم که یک نفر با پدرش اصطکاک و مشکلی داشت، پدرش ناصبی بود و دشمن اهل بیت بود. چون در آستانه روز پدر هم هستیم و ولادت سر تا سر نور آقا علی بن ابی طالب(ع) هست و منتسب است که روز پدر است و احترام پدرها و پدربزرگها را داشته باشیم. جوانی نامه نوشت به امام جواد(ع) که پدر من ناصبی است، یعنی دشمن شما اهل بیت است و با من اصطکاک دارد و درگیر است. من با او چگونه رفتار کنم؟ در روایات ما از این سؤالها زیاد آمده است. اگر پدر و مادر کافر و فاسق باشند و حق ما را ادا نکنند، هر فرقه و گروهی باشند حرمت آنها واجب است. یعنی ما در اسلام کم موضوعی داریم که استثناء نداشته باشد، یکی از آنها خط قرمز کامل، حرکت والدین است. کافر باشند، ملحد باشند، حتی دشمن اهلبیت باشند که بدتر از این زیر این آسمان نداریم. نمیشود به اینها بی ادبی کرد، ظلم کرد و آزار داد. باید حرمت آنها را نگه داشت. نمونهاش همین روایت نورانی است که به امام جواد نامه نوشت پدرم ناصبی است چه کنم؟ حضرت فرمودند: «المدارات خیرٌ لک من المکاشفه، ان مع العسر یسرا فاصبر ان العاقبة للمتقین» حضرت نامه نوشتند که مدارا کردن، تحمل پدر و مادر را کردن برای شما بهتر از درگیری است، مدارا کنید و با او درگیر نشوید. مدارا کنید و محبت کنید و کوتاه بیایید، خدا با هر سختی راحتی قرار میدهد، صبر پیشه کن، عاقبت از آن اهل تقوا خواهد بود. این شخص میگوید: بعد از جواب نامه امام جواد(ع) من شروع به مدارا با پدر و مادر کردم، نرمش نشان دادم به حدی رسید که خدا قلب پدر را به من منعطف کرد به حدی که دیگر در هیچ چیزی با من مخالفت نمیکرد که پدر من منقلب شد و برگشت. امیدواریم خدای متعال به ما توفیق مرحمت بکند و حرمت پدر و مادرها را نگه داریم.
یکی از بهترین احترام نگه داشتنها این است که حق آنها را ادا کنیم. احیاناً اگر از دنیا رفتند، دیونی دارند یا اگر زنده هستند حاجتی دارند، گرفتاری دارند، گرفتاری آنها را برطرف کنیم. یکی از کارهای مهمی که میتوانیم دل پدر و مادر را شاد کنیم دغدغهای که دارند، اگر از ما درخواست خوبی دارند، مثلاً ما مشکلی داریم، احیاناً اخلاق و برخورد خوبی نداریم با آنها باعث رنجش آنها میشود، بخاطر رضایت خدا و دلخوشی آنها آن کار را کنار بگذاریم و دل آنها را شاد کنیم قطعاً بدانید دعای پدر و مادر در حق فرزندان زود مستجاب میشود. هم دعای آنها و هم نفرین آنها!
یکی از چیزهایی که بارها در رسانه سفارش کردیم حرز آقا امام جواد(ع) هست که هم خواندنش و هم همراه داشتنش برای دفع بلاها و گرفتاری و سختی مخصوصاً در سفر، الآن هم که ایام عید نوروز هست، عزیزان همه در سفر هستند، همراه داشتن مکتوب حرز امام جواد یا خواندن آن برای حفاظت خیلی خوب است. «یا نورُ یا برهان، یا مبین یا منیر، یا ربّ اکفنی الشرور و آفات الدهور و اسألک النجاه یوم ینفخ فی الصور» در مفاتیح هم، در حاشیه مفاتیح مراجعه کنید فهرست دعاهای مفاتیح، حرز امام جواد که خیلی کوتاه هم هست، شاید حدوداً دو خط باشد، حفظ کنید. خدا رحمت کند مرحوم آیت الله بهاءالدینی(ره) میفرمودند: ما در یک منطقهای اطراف قم رفته بودیم. بین دو نفر دعوا شد، یکی از اینها در حالت عصبانیت سنگ بزرگی گرفت و به سر طرف زد که به سر طرف اصابت کرد ولی حتی خون هم نیامد و هیچ دردی هم احساس نکرد. من سؤال کردم چطور این سنگی که به سر شما خورد، هیچ اتفاقی نیفتاد؟ گفت: حرز امام جواد همراهم بود و الحمدلله به برکت حرز امام جواد این صدمه و آسیب برطرف شد.
روایت داریم شخصی خدمت آقا امام جواد(ع) آمد عرض کرد من امروز خیلی خوشحال هستم. خیلی سر حال هستم. حضرت فرمودند: چطور شده است؟ گفت: امروز کار ده نفر از دوستان شما اهلبیت را راه انداختم، حاجت آنها را برآورده کردم. عزیزان میدانند چیزی در عالم بالاتر از شاد کردن دلها و گره گشایی از کار بندگان خدا، ادا کردن قرض آنها و آزاد کردن زندانی آنها، مشکلات مادی و معنوی و روحی و جسمی نیست. به امام جواد(ع) عرض کرد: امروز من ده نفر از دوستان شما را گره گشایی کردم. حضرت فرمودند: این کار شما مورد ستایش و پسندیده است اما شرطش این است که کارت را باطل نکنی. عرض کرد: برای چه باطل کنم؟ من از شیعیان خالص شما هستم. حضرت فرمودند: با همین جملهای که گفتی، عملت را حبط و باطل کردی. عرض کرد: چطور؟ چون در روایات داریم مقام شیعه بودن مقام خیلی بلندی است. اگر انسان بگوید: من دوست اهلبیت هستم، جزء موالیان شما هستم، عیب ندارد. شما را دوست دارم. ولی ما در روایت داریم شیعه واقعی کسی است که همه وجودش تابع باشد و از رذیلهای پاک باشد. حضرت به این شخص فرمودند: شما که الآن منت گذاشتی و گفتی: من از شیعیان خالص شما هستم و ادعای بزرگی کردی، آیه قرآن داریم که «لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى» (بقره/264) دو چیز هست که صدقات شما را باطل میکند. یکی منت نهادن، یکی آزار و اذیت دادن به طرف، بعضی هستند به خانوادهشان احسان میکنند و صله میدهند، عیدی میدهند ولی با اذیت و آزار و بد اخلاقی آن لقمه شیرین را از گلویشان بیرون میکشند. یا منت میگذارند. منت گذاشتن و اذیت کردن به افرادی که احسان میکنیم باعث باطل شدن آن میشود. لذا حضرت فرمودند: بخاطر اینکه شما منت میگذاری و میگویی: من از شیعیان شما هستم و به من منت میگذاری، این عمل شما حبط و باطل شد. عرض کرد: من توبه میکنم. استغفار میکنم و خطا کردم. حضرت فرمودند: بخاطر اینکه توبه کردی و اقرار به خطا کردی، اعمال شما سر جای خودش برگشت.
مواظب باشیم کارهای خیر خیلی انجام میدهند، اینقدر به بندگان خدا خدمت میکنند و عبادت میکنند ولی مواظب باشیم کارهای خیرمان را با اذیت و منت نهادن باطل نکنیم و از بین نبریم. در پایان عرایضم دو سه جمله از امام جواد بگویم. چه کنیم به همه مقاصدمان نائل شویم؟ همه آرزوهای خوب و حاجتهای فراوانی داریم. خواستههای بلندی داریم. امام جواد(ع) فرمود: «القصد الی الله تعالی بالقلوب ابلغ من اتعاب الجوارح بالاعمال» همانطور که بدن ما در کار هست، دلمان هم باید متوجه آن کار باشد، یعنی با عشق و محبتمان، با نیت خالصمان هم طرف خدا برویم، فرمود: آنهایی که با قلبشان به سوی خدا قصد میکنند و عشق و مهر و محبتشان را به خدا میدهند، انسان را زودتر میرساند از اینکه بدن ما در کار باشد، ولی دل ما با خدا نباشد. دلمان با اولیای خدا نباشد، اول انسان میخواهد سخاوت کند دلش جلو باشد، بعد عملش باشد. اول نیتهایمان را خالص کنیم و قلبمان را خالص کنیم بعد هم اعمال ما خالص شود. کلیدی که میتواند ما را به همه آرزوها برساند و به همه بلندیها ما را نائل کند، امام جواد(ع) فرمود «الثِّقَةُ باللّه تعالى ثَمَنٌ لِكُلِ غالٍ و سُلَّمٌ إلى كُلِّ عالٍ» اعتماد به خدا، توکل به خدا، فرمود: بهاء هر چیز ارزشمندی است و نردبان هست به سوی همه بلندیها. توکل و اعتماد به خدای متعال، خدا را شکر میکنیم باز هم از جوار بارگاه ملکوتی امام هفتم موسی بن جعفر و آقا امام جواد(ع) که این ایام ولادت سر تا سر نور امام بزرگوار هست، خدمت بینندگان عزیز عرض ادب کردیم، نایب الزیاره همه عزیزان هستیم و دعاگو هستیم. خدا را قسم میدهیم به حق امام هفتم و به حق امام جواد(ع) همه آرزومندان را به زودی نصیبشان زیارت این دو امام و عتبات عالیات بفرما، به حق محمد و آل محمد قلب امام زمان از ما راضی و فرجش را نزدیک بگردان. همه ما را از بهترین شیعیان حضرت قرار بده. خدایا به آنهایی که شغل و مسکن ندارند، همسر ندارند، اولاد ندارند، به حق این دو باب الحوائج به اینها مرحمت بفرما. از بهترین برکات ماه رجب همه ما را بهرهمند بفرما. سفر زوار، مسافرین بی خطر بگردان، خدایا آنچه خیر و صلاح است و ما عقلمان نمیرسد به فضل و کرمت به ما مرحمت بفرما.
قرائت صفحه 272 قرآن کریم، آیات 43 تا 54 سوره مبارکه نحل؛
«وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ «43» بِالْبَيِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ «44» أَ فَأَمِنَ الَّذِينَ مَكَرُوا السَّيِّئاتِ أَنْ يَخْسِفَ اللَّهُ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذابُ مِنْ حَيْثُ لا يَشْعُرُونَ «45» أَوْ يَأْخُذَهُمْ فِي تَقَلُّبِهِمْ فَما هُمْ بِمُعْجِزِينَ «46» أَوْ يَأْخُذَهُمْ عَلى تَخَوُّفٍ فَإِنَّ رَبَّكُمْ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ «47» أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلى ما خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ يَتَفَيَّؤُا ظِلالُهُ عَنِ الْيَمِينِ وَ الشَّمائِلِ سُجَّداً لِلَّهِ وَ هُمْ داخِرُونَ «48» وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ مِنْ دابَّةٍ وَ الْمَلائِكَةُ وَ هُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ «49» يَخافُونَ رَبَّهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ «50» وَ قالَ اللَّهُ لا تَتَّخِذُوا إِلهَيْنِ اثْنَيْنِ إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ فَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ «51» وَ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لَهُ الدِّينُ واصِباً أَ فَغَيْرَ اللَّهِ تَتَّقُونَ «52» وَ ما بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ثُمَّ إِذا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فَإِلَيْهِ تَجْئَرُونَ «53» ثُمَّ إِذا كَشَفَ الضُّرَّ عَنْكُمْ إِذا فَرِيقٌ مِنْكُمْ بِرَبِّهِمْ يُشْرِكُونَ «54»
ترجمه: ما قبل از تو نيز، جز مردانى كه به سويشان وحى مىنموديم (فرشته يا موجود ديگرى را) نفرستاديم (كه آنها از آمدن تو تعجب مىكنند، به آنها بگو:) اگر نمىدانيد از اهل ذكر بپرسيد. (ما پيامبران پيش از تو را) همراه با معجزات وكتب (آسمانى فرستاديم) و به سوى تو ذكر (قرآن) را فرو فرستاديم، تا براى مردم آنچه را كه برايشان نازل شده روشن بيان كنى و شايد بيانديشند. آيا كسانىكه بدىها را با حيله و نيرنگ انجام دادند، درامانند، از اينكه خداوند آنان را در زمين فرو برد يا از جايى كه پيشبينى وانديشه نمىكنند، عذاب الهى به سراغشان آيد. يا (قهر الهى) در حين تلاش و كوششان ناگهان آنان را بگيرد، پس نتوانند آن عذاب را خنثى و عاجز نمايند. يا آنكه در حال دلهره آنان را بگيرد، پس البتّه پروردگار شما رؤف ومهربان است. آيا چيزهايى را كه خداوند آفريده نديدهاند كه چگونه از راست و چپ سايههايشان مىگسترد و در حال سجده، فروتنانه خضوع دارند. و آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از جنبده وفرشتگان، تنها براى خداوند سجده مىكنند و تكبّر و سرپيچى نمىكنند. واز پروردگارشان كه حاكم و محيط بر آنهاست مىترسند و آنچه را فرمان داده شدهاند انجام مىدهند. و خداوند فرمود دو معبود نگيريد، فقط او معبود يكتاست، پس تنها از من بترسيد. وآنچه در آسمانها وزمين است از آن اوست وپرستش وفرمانبردارى پيوسته براى اوست، پس آيا از غير خداوند پروا مىكنيد. وآنچه از نعمت داريد، پس از خداوند است. (به علاوه) هرگاه نگرانى و بلا به شما رسد، تنها به سوى او ناله مىكنيد. اما همين كه نگرانى و مِحنت را از شما برطرف كرد، ناگهان گروهى از شما نسبت به پروردگارشان شرك مىورزند. (و عوامل وافراد ديگرى را در دفع بلا مؤثّر مىدانند).