موضوع برنامه: سیری در صحیفه سجادیه امام سجاد(علیه السلام)- شرح دعای پنجم
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 03-02- 97
بسم الله الرحمن الرحیم، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
شریعتی:، سلام میکنم به همه بینندهها و شنوندههای خوبمان، از تهران بارانی این سلام با طراوت ما را پذیرا باشید. طاعات و عبادات شما قبول باشد. حاج آقای فرحزاد سلام علیکم. خیلی خوش آمدید.
حاج آقای فرحزاد: عرض سلام دارم خدمت جنابعالی و بینندگان و شنوندگان عزیز. اعیاد شعبانیه را تبریک عرض میکنیم. سفارشی که همیشه میکنیم که حیف است این اعیاد را به سه روز و سه شب برگزار کنیم، ماه شعبان ماه شادی است. دهم ماه هم ولادت حضرت علی اکبر(ع) است. حیف است برای امام حسین دو ماه عزاداری کنیم و برای تولدشان یک شب جشن بگیریم. انشاءالله این شادیها و عرض ادبها استمرار داشته باشد و همانطور که هفته قبل عرض کردیم بحمدلله بخشی از کشور ما باران رحمت الهی میبارد. انشاءالله زیاد شود. نماز شکر و سجده شکر به جا آوریم. کم آبی هست ولی این لطف خدا را هم شکرگزاری باشیم. دادهها را نگاه کنیم و شکرگزاری داشته باشیم تا زیاد شود. چون ناشکری میکنیم به مشکلات میخوریم. حواسمان به دادهها و نعمتها نیست. نسبت به افراد هم همینطور، خوبیهایشان را نمیبینیم. انشاءالله خدای متعال را شکرگزار باشیم برای نعمتهای مادی و معنوی که بر سر ما میریزد و ماه شعبان هم این تعبیری که خیلی بلند است، «شَعْبَانُ الَّذِي حَفَفْتَهُ مِنْكَ بِالرَّحْمَةِ وَ الرِّضْوَانِ» خدایا این ماه شعبان را پر کردی، تمامش را پوشش دادی، با رحمت و مهربانی خودت و رضوان و خشنودی خودت، یعنی در این ماه وسیله اینکه انسان زیر رحمت الهی قرار بگیرد خیلی فراهم است. جای جای این ماه پر از رحمت الهی است. از رحمت بالاتر، رضوان است. بالاترین مقامی که انسان میتواند به آن برسد، رضوان است که او از خدا راضی و خدا از او راضی، راضیة مرضیه بالاترین مقام است. در این ماه انسان میتواند به مقام رضوان برسد. «وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ» (توبه/72) در پایان همین دعایی که از امام سجاد رسیده و خیلی مستحب است ظهرها خوانده شود، «قَدْ أَوْجَبْتَ لِي مِنْكَ الرَّحْمَةَ وَ الرِّضْوَانَ وَ أَنْزَلْتَنِي دَارَ الْقَرَارِ وَ مَحَلَّ الْأَخْيَارِ» یعنی در این ماه یک کاری کنیم، خودمان را در معرض رحمت و رضوان قرار بدهیم که رحمت بر ما واجب شود. واجب شود خدا ما را دوست بدارد از ما راضی باشد و در دار قرار با اخیار و پیغمبر و اهل بیت انشاءالله محشور شود.
شریعتی: چشم همه ما به شفاعت و دستگیری آن حضرت و اهلبیت گرانقدرشان است. انشاءالله همه مشمول شفاعت حضرت باشیم. ابتدای برنامه یادآوری کنم که مطالبی که در کانال برنامه قرار داده میشد، این روزها در پیام رسانهای داخلی قرار دارد و میتوانید در پیام رسان سروش و ایتا دنبال کنید. انشاءالله به دوستانتان هم معرفی کنید. بحث ما با حاج آقای فرحزاد بحث نورانی صحیفه سجادیه بود. نکات خوبی را شنیدیم. انشاءالله دعای پنجم صحیفه را با هم مرور خواهیم کرد.
حاج آقای فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
چون دیروز روز ولادت سر تا سر نور امام سجاد(ع) بود. امیدواریم در طول سال مهمان صحیفه سجادیه و مهمان این امام بزرگوار باشیم، واقعاً دو تا کتاب بعد از قرآن که به صورت قطعی بی نظیر است، یکی نهجالبلاغه است. بزرگی در مدینه بود میگفت: من بسیاری از افرادی که دنبال تحقیق مذاهب یا حقانیت میگردند، بهترین هدیه نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه است که میتوانم به آنها بدهم که آنها با خواندن این دو کتاب متحول شوند. همینطور که با قرآن کسی نمیتواند پهلو بزند، با فرمایشات امام معصوم و دعاهای اهلبیت هم نمیتواند کسی شبیه آن را بیاورد. حیف است در طول عمرمان روزنامهها و فضاهای مجازی را میبینیم ولی قرآن و نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه که انسان را زیر و رو میکند، یک دور هم نخوانیم.
جرج جرداق مسیحی، یکی از بزرگان فرمود: اینکه باعث شد من نهجالبلاغه را شرح بدهم و ترجمه کنم حرفی است که جرج جرداق مسیحی زد. دو سال پیش فوت کرد و از اساتید بزرگ حوزه دانشگاه بیروت بود. گفت: من بیش از دویست بار نهجالبلاغه حضرت علی بن ابی طالب را مطالعه کردم. ما که دم از تشیع میزنیم و پیروی حضرت علی، فکر نمیکنم از هزار نفر یک نفر از ما یک دور نهجالبلاغه را مطالعه کرده باشد. یک خطبهای در مورد «الهاکم التکاثر» دارد که ابن ابی الحدید میگوید: من بیش از هزار بار این خطبه را خواندم و هر بار تأثیر عجیبی در روح من گذاشته و یک مطلب جدیدی کشف شده است. کلمات قصار نهجالبلاغه خیلی روان و ساده است. گاهی یک واژه کلیدی به انسان میدهد و مشکلات انسان را حل میکند. انشاءالله قدر بدانیم. صحیفه سجادیه کتاب ماندگاری است. ما کتابی که از اول تا آخر قطعاً از معصوم صادر شده باشد، چند امام تضمین کرده باشند و قسم خورده باشند که حق است، فقط صحیفه سجادیه است. ممکن است در نهجالبلاغه یک خطبه سندش نیامده باشد، ولی این دیگر قطعی است.
مرحوم آیت الله مرعشی نجفی یک موقع برای مرحوم طنطاوی رئیس الازهر یک صحیفه سجادیه هدیه کردند. ایشان تشکر کردند و به آیت الله مرعشی نجفی نامه نوشتند: من افسوس میخورم که چرا این کتاب دیر به دستم رسیده و تا به حال ندیده بودم. در عرفات معمولاً دعای امام حسین(ع) خوانده میشود، گاهی هم خیمههای اطراف هم صدا میرود. وزیر اوقاف و ارشاد مصر نزدیک خیمههای بعث بود. این دعا خیلی او را جذب میکند. میآید از ایرانیها میپرسد: این دعا برای کیست؟ میگویند: این دعا برای امام حسین(ع) است. میگوید: من روز قیامت از علمای شما شکایت میکنم و جلوی شما را میگیرم که چرا این دعاها را به ما معرفی نکردید؟ آنوقت ما در خانههایمان صحیفه نداریم و اگر داریم هم خاک میخورد. دنیا و آخرت و هرچه بخواهیم در صحیفه هست.
شریعتی: چندین پیام داشتیم که شما از وقتی صحیفه سجادیه را شروع کردید، مثل جلسات دورهای که از نهجالبلاغه داشتیم، صحیفه سجادیه را هم شروع کردیم.
حاج آقای فرحزاد: جلسات دورهای که دارند یکبار نهجالبلاغه و یکبار صحیفه سجادیه را داشته باشند. شرح آقای انصاریان هم خیلی روان است. در دعای پنجم حضرت میفرماید: «وَ يَا مَنْ تَظْهَرُ عِنْدَهُ بَوَاطِنُ الْأَخْبَارِ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لَا تَفْضَحْنَا لَدَيْكَ» ای خدایی که باطن همه چیز نزد تو ظاهر است. برای ما غیب است و برای خدا همه شهود است. یعنی واقعیتها پنهان نیست. از همه چیز خبر دارد. ای خدایی که در نزد تو تمام باطنها هویدا و آشکار است. بر پیغمبر و آلش درود بفرست و ما را مفتضح نکن و آبروی ما را حفظ کن. حضرت علی(ع) فرمود: «و لا تَهتكوا أستاركم عند مَن يَعلم أسراركم» خدایی که اسرار شما را میداند دیگر شما پرده دری نکنید.
در این دعا هم میگوییم: خدایا ما را مفتضح نکن، پرده دری نشود. «اللَّهُمَّ أَغْنِنَا عَنْ هِبَةِ الْوَهَّابِينَ بِهِبَتِكَ» به جای اینکه من دست به این و آن دراز کنم و التماس کنم، خدایا تو مرا بی نیاز کن. تو خودت به من هبه بده، من بی نیاز بشوم از اینکه در خانه دیگران را بزنم و التماس کنم. «وَ اكْفِنَا وَحْشَةَ الْقَاطِعِينَ بِصِلَتِكَ» افرادی که قطع میکنند، ما امید به آنها بستیم، به ما نمیدهند الحمدلله.
یک روایت زیبایی است خدا فرمود: به عزت و جلالم من امید هرکس که به غیر من امید ببندد، قطع میکنم. به فرزندت، به پدر و مادرت، به رئیست، به کارمندانت، افرادی که آدم دل بسته و امید دارد، بچه بزرگ میشود اما همین بچه زمین میزند. در روایت داریم رزق مؤمن را از راهی که فکر و گمان نمیکند، میرساند. به یک جایی قشنگ دل میبندد، خدا میخواهد شرک زدایی کند. این بتهای امید را بشکند. لذا فرمود: به عزت و جلالم امید هرکس که به غیر من دل ببندد و امیدوار باشد، امیدش را قطع میکنم. بچهای که خیلی به آن امیدوار هستی، خدا میگوید: چرا به من تکیه نمیکنی و به این تکیه میکنی؟ چرا به شخص و مخلوق و کسی که فانی و مردنی است و محتاج است، در صحیفه سجادیه جمله خیلی زیبایی است. امام سجاد(ع) میفرماید: «طَلَبَ الْمُحْتَاجِ إِلَي الْمُحْتَاجِ سَفَهٌ مِنْ رَأْيِهِ وَ ضَلَّةٌ مِنْ عَقْلِهِ» (صحيفهالسجادية (ع)، ص 134) اینکه آدم محتاج و گدا برود در خانه محتاجی را بزند این سفاهت است. آدم نزد غنی مطلقی برود که فقط دهندگی دارد و هیچ احتیاجی ندارد. این سنت خداست. هرکس به غیر من دل ببندد، او را به خاک ذلت مینشانم که این قطع شود و بریده شود و به سمت من بیاید. لذا اینجا میفرماید: «وَ اكْفِنَا وَحْشَةَ الْقَاطِعِينَ بِصِلَتِكَ» خدایا افرادی که با ما صلهشان را قطع میکنند، دست رد به سینه ما میزنند، در دل ما وحشت ایجاد میشود، شما این وحشت ما را کفایت کن، با صلهای که خودت مستقیم به ما میدهی.
در وصیتهایی که حضرت علی به امام حسن دارند که به نامه سی و یکم معروف است، یک جملهاش این است، حضرت میفرماید: «ان استَطَعتَ» اگر توان داری بین خودت و خدای خودت هرچه اسباب و وسیله قرار ندهی این کار را بکن. یعنی احتیاجات را مستقیم از خدا بخواه. «وَ اكْفِنَا وَحْشَةَ الْقَاطِعِينَ بِصِلَتِكَ حَتَّى لَا نَرْغَبَ إِلَى أَحَدٍ مَعَ بَذْلِكَ» طوری ما را با اعتماد و توکل به خودت قرار بده که با بذل و بخشش تو ما میل و رغبت به کسی پیدا نکنیم. در خانه محرم و نامحرم و مرد و نامرد را بزنیم. به قول حافظ میگوید: «بر در ارباب بی مروت دنیا چند نشینی که خواجه کی به در آید» برو نزد خدا و از خدای بزرگ بخواه. طوری صله به ما بده که ما رغبت نکنیم به احدی با بذل و بخشش تو «وَ لَا نَسْتَوْحِشَ مِنْ أَحَدٍ مَعَ فَضْلِكَ» طوری به ما بخشش بفرما که هیچ وحشتی نداشته باشیم. در دعای پنجم هر بخشی را وارد شویم خیلی حرف دارد. من دلم نمیآید از تک تک اینها بگذرم.
چون ایام متعلق به امام سجاد(ع) است، این نکته را بگویم که دعا را فقط به دید نیایش نگاه نکنیم. این فقط گفتگوی با خداست. اینکه من با خدا مینشینم صحبت میکنم هیچ خاصیت دیگر نداشته باشد، چون یاد هر چیزی رنگ و بوی آن را در ما قرار میدهد. دعا یاد خداست. نیایش با خداست، خلوت با خداست. از ذکر و یاد خدا و همنشینی با خدا چیزی در عالم بالاتر هست؟ از اینکه خدا ما را یاد کند چیزی بالاتر داریم؟ «ذکر الله اکبر» یعنی خدا ما را یاد میکند خیلی بزرگ است. چه کار کنیم خدا خیلی ما را یاد کند. «اذکرونی اذکُرکُم»
آیت الله جوادی آملی در مقدمه کتابی که در مورد حج چاپ شده فرمودند. ایشان میگوید: من زمانی عازم سفر حج بودم، رفتم در خانه علامه طباطبایی گفتم: موعظه و نصیحتی بفرمایید. ایشان فرمودند: خدای مهربان میفرماید: «اذکرونی اذکُرکُم» (بقره/152) چیزی از این بالاتر هست که من خدا را یاد میکنم و خدا مرا یاد میکند. امید داریم امام زمان یک لحظه ما را یاد کند. پیغمبر خدا یک لحظه ما را یاد کند. خدا میگوید: تو مرا یاد کن، من تو را یاد میکنم. تو با من باش، من با تو هستم. حضرت موسی(ع) به خدای متعال عرض کرد: خدایا تو از من دوری من ندا بدهم یا نزدیکی نجوا کنم؟ نجوا یعنی در گوشی، خدای متعال فرمود: «أنا جلیس من ذکرنی» هرکس مرا یاد میکند من همنشین او هستم. کنار او هستم. از رگ گردئن نزدیکتر هستم. تو فقط مرا یاد کن. غیر مرا فراموش کن. اگر ما خدا را یاد کردیم همه وظیفهها یادمان هست. خدا یاد ما میدهد چه بکنیم. تمام گناهها، تمام افسردگیها برای این است که خدا را فراموش میکنیم. «أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي» (طه/124) یاد خدا فقط لفظی و کلامی نیست. یاد خدا با قلبم، امام صادق فرمود: از واجبترین واجبات بر بندگان خدا، یاد خداست.
هر آن کو یک زمان غافل ز حق است *** در آن دم کافر است اما نهان است
اگر این غافلی پیوسته بودی *** در اسلام بر وی بسته بودی
دین یعنی اینکه ما یاد خدا بکنیم. نماز برای چه واجب شده است؟ «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي» (طه/14) برای اینکه یاد خدا در ما متولد شود. امام صادق فرمود: از اشد واجبات بر بندگان خدا، یاد خداست. ولی فرمود: این یاد خدا را اشتباه نگیریم با سبحان الله و الحمدلله و الله اکبر، هم یاد قلبی، حضرت فرمودند: یاد عملی، یاد خدا این است که چشمت به گناه رسید، کنترل کنی. دستت به خیانت و دروغ و خلاف رفت، یاد خدا کنی. زبانت کنترل داشته باشد. اینجا دائم الذکر هستی. یاد خدا مراتب دارد. مثلاً کسی غیبت میکند ما میگوییم: لا اله الا الله! تشویقش میکنیم بقیه را هم بگو. این یاد خدا نیست. باز روایت در معانی الاخبار شیخ صدوق است. روایت را با روایت معنا کرده است. یاد خدا در روایت داریم، فرمود: «مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ فَقَدْ ذَكَرَ اللَّهَ وَ إِنْ قَلَّتْ صَلاتُهُ وَ صِيَامُهُ وَ تِلاوَتُهُ لِلْقُرْآن» (إختصاص مفيد، ص 248) کسی که فرمان خدا را میبرد یاد خداست ولو اینکه روزه و نماز و عبادتهای ظاهری او کم باشد. خدا به او میگوید: پدر و مادرت پیر هستند به اینها خدمت کن، مراقبه کن، خانمت مریض است، بچهات مریض است. کسب حلال و کار خیر، مریضداری کن و خدمت کن، کسی که فرمان خدا را میبرد غرق یاد خداست. ولو زبانش چیزی نگوید یا نماز و عبادتهای ظاهری او کم باشد. کسی که نافرمانی خدا را میکند، خدا را فراموش کرده ولو زبانش تکان بخورد و ذکر خدا بگوید. به نامحرم نگاه میکند و بعد استغفرالله میگوید! این ذکر نیست. کسی که معصیت میکند خدا را فراموش کرده ولو نماز بخواند و عبادت کند. یاد خدا، یاد اساسی که آدم را بارور میکند و آرامش میدهد. آثار فوق العادهای هم دارد، میفرماید: تو مرا یاد میکنی، من هم تو را یاد میکنم. ذکر یعنی یاد، من اگر اسم شما را آوردم ولی در قلب و ذهنم نیامد، یاد نیست. یاد این است که با قلب یاد کنم. «یا من اسمه دواء و ذکره شفاء» نمیگوید: اسم شفاء میآورد. اسم هم لفظ است. یاد شفاء میآورد. یعنی من قلبم شش دانگ متوجه خدا و اهلبیت و خوبهای عالم میشود به انسان آرامش میدهد. من کسی را خیلی دوست دارم و دائم یادش میکنم. آن یاد مهم است. مذکور، آن است که آرامش میدهد. لفظ خالی مهم نیست. این چیزی که انسان را رشد میدهد و آرامش میبخشد یاد قلبی و یاد عملی است. دیدن آب فایده ندارد، نوشیدن آب مهم است. مرحوم دولابی میفرمودند: آیه و قرآن و حدیث را باید چشید، باید درک کرد. آن به درد ما میخورد. اینکه خدا ما را یاد کند مهم است. چه کنیم خدا ما را یاد کند؟ حرفش را گوش بدهیم و تحت فرمان او باشیم. با قلبمان خدا را یاد کنیم. اگر میبینید ذکر زبانی هم مانع است، نگوید.
من خیلی از بزرگان را میدیدم که سکوت میکردند. مثلاً وقتی من خدمت امام زمان نیستم یا صاحب الزمان میگویم. ولی اگر محضرش باشم نمیگویم. من وقتی شما را نمیبینم یاد شما میکنم. ولی اگر شما را زیارت کردم که خدمت شما هستم. به یک معنا اگر آدم زیاد یاد کرد، ممکن است یاد زبانی کم شود. ولی روحش و قلبش همیشه متوجه او هست. مذکور مهم است. ذکر مقدمه است که مذکور در وجود ما تجلی پیدا کند. من گم شود و خودمان کنار برویم. در اصول کافی هست که «لا يَزالُ الْعَبْد يَتَقَرَّبُ الىَّ بِالنَّوافِل» بنده من با نافلهها و مستحبات هی به من نزدیک میشود، من چشم و گوش و دست او میشوم. خودش کنار میرود و من تمام وجودش را میگیرم.
من کی ام لیلی، لیلی کیست؟ من *** هردو یک روحیم اندر دو بدن
ذکر لفظی و یاد قلبی مقدمه است و وجود ما از منیتها و نفهمیها و فکر میکنیم از خدا دور هستیم و فاصله گرفتیم، جدا شود و همه هستی خدا را درک کنیم. همه جا در محضر خدا باشیم. خودمان کنار برویم و او باشد. خانه را تحویل صاحبخانه بدهیم. حافظ میگوید:
بی دلی در همه احوال خدا با او بود *** او نمیدیدش از دور خدایا میکرد
بعضی میگویند: بلند بگو یا الله! قرآن میگوید: آرام صدا بزنید. ذکر خدا را آرام بگویید. «وَ اذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعاً وَ خِيفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْل» (اعراف/205) داد نزن، خدا دور نیست. خدا نزدیک است! خدا از همه به ما نزدیکتر است. اصل ذکر یعنی یاد قلبی، این یاد باید هی زیاد شود و همه وجود مرا بگیرد. آن زمان انسان کامل میشود. در حدیث داریم: بنده من به نوافل اینقدر به من نزدیک میشود که من چشم و گوش و همه وجودش را میگیرم. یعنی حاکم خداست. امام صادق فرمود: «لا ازال اکرّرُ ایاک نعبد و ایاک نستعین» حضرت «ایاک نعبد» را هی تکرار کردند، دیگر از هوش رفتند. بعد از نماز گفتند: چه شد؟ حضرت فرمود: اینقدر تکرار کردم دیدم که اصلاً من نیستم که میگویم، یکی شدیم. یعنی حول و قوه من، در مقابل خدا کسی نیست، احد است. در شیب احاطه و هستی او غیر از خدا کسی نیست. خدا بر من تجلی کرد. اینکه تجلی خدا کرد من از هوش رفتم.
اینکه یک گناه و رشوهای، پول ناحقی، مشکلی پیش میآید که بین دو راه بهشت و جهنم قرار میگیریم، بگوییم: خدایا من اینجا تو را یاد میکنم. کاری که شیخ رجبعلی خیاط کرد. کاری که حضرت یوسف کرد، ابن سیرین کرد. حضرت یوسف(ع) در جایی قرار گرفت که همه درها بسته بود، ولی یاد خدا کرد. یاد خدا یعنی این، رابطهات را با نامحرم قطع کن. بگوید: خدایا من بخاطر تو! قطعاً بدانیم خدا هزاران برابر جبران میکند. حضرت یوسف گناه را ترک کرد. خدا به برکت حضرت یوسف، زلیخا را نجات داد. به کجاها که او را نرساند. حاکم مصر را به برکت او نجات داد و همه خداپرست شدند. مردم مصر را نجات داد، برادرها را نجات داد. ترک گناه آثار فوق العادهای دارد و خود گناه شما را نابود میکند و دیگران را هم از بین میبرد. آفت روی آفت است. از این طرف هم ترک گناه خیلی برکات دارد. اینکه ما در بحرانها یاد خدا کنیم. ببینیم وظیفه ما چیست. یاد خدا یعنی امر خدا، یاد خدا یعنی قلب ما، معرفت ما، غیر از خدا کسی نیست، ما پوچ هستیم.
این همه گفتیم لیک اندر بسیج *** بی عنایات خدا هیچیم هیچ
ما عدمهاییم هستیها نما *** تو وجود مطلقی هستی ما
بزرگی کلام قشنگی دارد، میفرمود: خدا در قرآن میگوید: از حد خودتان تجاوز نکنید. کسی از حدود خدا تعدی کند، این ظالم است. نباید از حدمان تعدی کنیم. گفت: رفتیم یک مهندسی خبر کردیم، کارشناسی را خبر کردیم که حد ما با خدا را معلوم کند که مثلاً تا اینجا حد خداست و از اینجا حد ما است. ما پایمان را در حد خدا دراز نکنیم. متر گذاشتیم، گفتیم: تا اینجا حد خداست؟ نه. بیشتر است. به جسممان، به دستمان، به پایمان، به قلبمان، گفتیم: تا اینجا برای خدا، از اینجا برای بنده. هرجا گذاشتیم حدود الله است. گفت: لا حدی خدا برای کسی حد نگذاشته است. یعنی همین فرمایش امام صادق که «سمعت من قائلها» ایاک نستعین را اینقدر تکرار کردند، غیر خدا کسی نیست. غیر خدا کیست؟ خدا دیگری به ما چیزی داده برویم از او کمک بگیریم؟ نه، قط اوست. همه هستی برای اوست. لا حدی خدا برای کسی حد نگذاشته است.
این یاد خدا، یاد قلبی را خیلی اهمیت بدهیم و یاد هنگام امر و نهی خدا! این جمله از دعای کمیل «یا من اسمه دواء» این اسم او، یا رب و یا الله که میگوییم، مسکن است. تسکین دهنده است. قطعاً خوب است. ولی چه چیزی ما را شفاء میدهد؟ یاد قلبی، ذکر و یاد، «و طاعته غناء» چه چیزی ما را غنی و بی نیاز میکند؟ طاعت خدا. خدایا من میخواهم حرفت را گوش بدهم. «وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى، فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوى» (نازعات/40 و 41) اگر کسی جایگاه خدا را در نظر بگیرد، مالک من اوست، من عبد خدا هستم، اینجا میگوید: نکن، نکنم. میگوید: نزن، نزنم! میگوید: رشوه نگیر، نگیرم! غیبت نکنم، تهمت نزنم و آبروی کسی را نریزم. اگر بترسیم و جایگاه خودمان را حفظ کنیم و خدا را در نظر بگیریم، خدا میگوید: مأوی و جایگاهش قطعاً بهشت است. یعنی بهشت از همینجا شروع میشود. رزق و روزی او را از جایی که گمان ندارد میدهند. از همه بن بستها هم نجاتش میدهند.
دعایی که در ظهرهای ماه شعبان مستحب است بخوانیم، از امام سجاد(ع) است. دعا را فقط یاد خدا نبینیم. در ضمن دعا با ما حرف زدند. مطلب گفتند. این دعا را در زندگیمان پیاده کنیم. در همین صلوات شعبانیه که بخش مهم آن فضایل اهلبیت است. یک بخشی درباره صلوات است. بخش آخرش میگوید: «واعمر قلبی بطاعتک، ولا تخزنی بمعصیتک» چه چیزی روح و جانمان را آباد میکند و زنده میکند؟ طاعت تو مرا زنده میکند. چه چیزی ما را خوار و ذلیل و افسرده و زمین گیر میکند؟ «ولا تخزنی بمعصیتک» روایت است. به دید کلاس ببینیم. در عین اینکه با خدا حرف میزند، درس هم میدهد. «وارزقنی مواساة من قتّرت علیه من رزقک، بما وسعت علیّ من فضلک» چه چیزی در ماه شعبان که ماه پیغمبر خداست، افضل ماههاست و منتسب به پیغمبر است، چه چیزی افضل از همه چیزهاست؟ از امام سؤال کردند: کدام اعمال در ماه شعبان از همه بالاتر است؟ فرمود: استغفار و صدقه! استغفار در ماه شعبان هزار برابر از ماههای دیگر افضل است. کسی هفتاد بار بگوید: «استغفرالله و اسئله التوبه» مستحب است، مثل این است که هفتاد هزار بار در ماههای دیگر گفته است. استغفار ماه شعبان بی نظیر است. خودمان را برای ماه رمضان پاک کنیم. دوم صدقه دادن است ولو به نصف خرما. صدقه دادن افضل اعمال است. در این دعا امام سجاد به ما یاد داده است «وارزقنی مواساة من قتّرت علیه من رزقک» مرا کمک کن دل بکنم و به خواهر و برادر و قوم و خویش کمک کنم. «بما وسعت علیّ من فضلک» هم از اعمال ماه رجب و هم از اعمال ماه شعبان و از اعمال ماه رمضان صدقه دادن است.
کسانی که فقط نماز میخوانند و روزه میگیرند ولی از صدقه و مال خبری نیست، اینها هیچوقت رستگار نمیشوند. امام هفتم(ع) فرمود: «لا یدخل الجنه بخیلٌ و لا یدخل النار سخیٌ» هیچ وقت آدم بخیل به بهشت نخواهد رفت. محال است آدم سخی به جهنم برود. نزدیک نیمه شعبان است، بیاییم برای سلامتی امام زمان صدقه بدهیم. در خیریه حضرت خدیجه طرحی را اعلام کردیم که برای سلامتی امام زمان قربانی بدهند، میتوانیم صدها گوسفند بکشیم و همه برای فقرا و نیازمندان تقسیم شود. امام زمان احتیاجی ندارد. وقتی دعای سلامت امام زمان را میخوانیم، باعث میشود رابطه امام زمان در وجود ما حفظ شود. دعای امام زمان پشت ما خواهد بود. خیرش به تمام خلق میرسد. امام زمان احتیاجی به قربانی ندارد. این گوشت قربانیها ما را بیمه میکند. به جای اینکه پول برای دارو و درمان بدهیم، بیاییم برای امام زمان صدقات مفصلی بدهیم.
شریعتی: نکات خیلی خوبی را شنیدیم. امروز صفحه 298 قرآن کریم، آیات 35 تا 45 سوره مبارکه کهف در سمت خدا تلاوت خواهد شد. این هفته از عالم جلیل القدر مرحوم شیخ بهایی یاد میکنیم.
«وَ دَخَلَ جَنَّتَهُ وَ هُوَ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ قالَ ما أَظُنُّ أَنْ تَبِيدَ هذِهِ أَبَداً «35» وَ ما أَظُنُّ السَّاعَةَ قائِمَةً وَ لَئِنْ رُدِدْتُ إِلى رَبِّي لَأَجِدَنَّ خَيْراً مِنْها مُنْقَلَباً «36» قالَ لَهُ صاحِبُهُ وَ هُوَ يُحاوِرُهُ أَ كَفَرْتَ بِالَّذِي خَلَقَكَ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلًا «37» لكِنَّا هُوَ اللَّهُ رَبِّي وَ لا أُشْرِكُ بِرَبِّي أَحَداً «38» وَ لَوْ لا إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَكَ قُلْتَ ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً «39» فَعَسى رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ يُرْسِلَ عَلَيْها حُسْباناً مِنَ السَّماءِ فَتُصْبِحَ صَعِيداً زَلَقاً «40» أَوْ يُصْبِحَ ماؤُها غَوْراً فَلَنْ تَسْتَطِيعَ لَهُ طَلَباً «41» وَ أُحِيطَ بِثَمَرِهِ فَأَصْبَحَ يُقَلِّبُ كَفَّيْهِ عَلى ما أَنْفَقَ فِيها وَ هِيَ خاوِيَةٌ عَلى عُرُوشِها وَ يَقُولُ يا لَيْتَنِي لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّي أَحَداً «42» وَ لَمْ تَكُنْ لَهُ فِئَةٌ يَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ ما كانَ مُنْتَصِراً «43» هُنالِكَ الْوَلايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَيْرٌ ثَواباً وَ خَيْرٌ عُقْباً «44» وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَياةِ الدُّنْيا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِيماً تَذْرُوهُ الرِّياحُ وَ كانَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ مُقْتَدِراً «45»
ترجمه: و او در حالى كه بر خويش ستمكار بود، به درون باغ خود آمد (و با غرور و سرمستى) گفت: گمان ندارم كه هرگز اين (باغ، يا دنيا) نابود شود! و گمان نمىكنم كه قيامت برپا شود واگر هم به سوى پروردگارم بازگردانده شوم، يقيناً بهتر از اين (باغ) را در بازگشت، خواهم يافت. دوستش در حالى كه با او گفتگو مىكرد گفت: آيا به آن (خدايى) كه تو را از خاك، سپس از نطفه آفريد، آنگاه تو را مردى كامل و تمام اندام قرار داد، كافرشدهاى؟! ولى من (گويم:) اوست خداوند، پروردگار من و هيچ كس را با پروردگارم شريك نمىسازم. وچرا آنگاهكه وارد باغت شدى، نگفتى: ماشاءاللّه (آنچه خدا بخواهد)، هيچ نيرويى جز به (قدرت) خدا نيست؟ اگر مرا از نظر مال و فرزند، كمتر از خويش مىبينى! پس اميد است كه پروردگارم بهتر از باغ تو را به من عطا كند ومجازات (صاعقه و عذابى) حساب شده بر باغ تو از آسمان فرستد تا به زمينى هموار و بىگياه و لغزنده تبديل شود. يا آب آن (باغ به زمين) فروكش كند، پس هرگز نتوانى آن را بازيابى. و (سرانجام) فرآوردههاى آن (مرد مغرور، با قهر الهى) احاطه شد، پس او چنان شد كه دو دست خويش را به خاطر خرجهايى كه در باغ كرده بود (از شدّت حسرت) برهم مىماليد، در حالى كه آن (باغ وتاكستان) بر داربستهايش فروريخته بود و مىگفت: اى كاش كسى را شريك پروردگارم قرار نمىدادم. و هيچ گروهى نداشت كه او را در برابر (قهر) خدا يارى كنند و نمىتوانست خودش را يارى كند. آنجا (ثابت شد كه) ولايت و قدرت تنها از آنِ خداى حقّ است و (نزد) اوست بهترين پاداش و نيكوترين فرجام. و (اى پيامبر!) براى آنان زندگى دنيا را مثَل بزن كه (در ناپايدارى) همچون آبى است كه از آسمان فرو فرستاديم، پس گياه زمين به وسيلهى آن (چنان رشد كند وانبوه شود كه) در هم فرو رود، پس ناگهان خشك شود، آن چنان كه بادها پراكندهاش كنند و خداوند بر هر چيزى تواناست.
شریعتی: مطالب برنامه سمت خدا از این به بعد در کانال پیام رسان سروش و ایتا قرار میگیرد. به دوستان خودتان هم اطلاع رسانی کنید. از فضیلت ذکر صلوات بر محمد و آل محمد بشنویم.
حاج آقای فرحزاد: از اعمال ماه شعبان که سفارش زیاد شده است زیاد صلوات فرستادن بر محمد و آل محمد است. در همین دعایی که ظهرها خوانده میشود از امام سجاد(ع)، یک فراز در مورد صلوات است «اللهم صل علی محمد وآل محمد، صلاة کثیرة تکون لهم رضی» صلوات فراوان باعث خشنودی محمد و آل محمد است. «و بحق محمد وآل محمد، اداءً وقضاءً، بحول منک یا ارحم الراحمین» این کثرت صلوات باعث میشود حق آنها چه الآن و چه گذشته ادا شود البته به حول و قوه رب العالمین.
روایتی که از امام کاظم گفتم، یکبار دیگر بگویم. امام کاظم(ع) فرمود: «لا یدخل الجنة بخیلٌ و لا یدخل النار سخیٌ» کسی که بخیل است، در بهشت به روی او بسته است. انشاءالله تمرین کنیم. به بچههایمان هم یاد بدهیم. همین طرح قربانی که برای نیمه شعبان عرض کردیم، عزیزان در کانالها و گروههایی که هستند، هرکدام یک مبلغی برای سلامتی امام زمان بگذارند و یک گوسفند بکشند و به افراد نیازمند بدهند. میتوانند به کمیته و بهزیستی هم بدهند. «و لا یدخل النار سخیٌ» آدمی هم که سخاوتمند است عاقبت بخیر میشود. بخاطر سخاوتش، حاتم طاعی کافر بود ولی چون سخاوتمند بود پیغمبر فرمود: آتش جهنم او را نمیسوزاند.