موضوع برنامه: سیری در صحیفه سجادیه امام زین العابدین (علیهالسلام) - شرح دعای هشتم
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 08- 05-97
حاج آقای فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
دعای هشتم صحیفه سجادیه 44 موضوع است که امام سجاد(ع) به خدا پناه میبرد از شماتت دشمنان، از اینکه انسان نیاز به امثال خودش پیدا کند. از اینکه معیشت او در شدت و زحمت بیافتد. «مِیتَهٍ عَلَی غَیْرِ عُدَّهٍ» اینکه ما آماده سفر آخرت نباشیم و مرگ ما برسد. از مهمترین کارهای مؤمن این است که خودش را برای سفر آخرت آماده کند. در پایان حضرت میفرماید: «وَ نَعُوذُ بِکَ مِنَ الْحَسْرَهِ الْعُظْمَی وَ الْمُصِیبَهِ الْکُبْرَی وَ أَشْقَی الشَّقَاءِ وَ سُوءِ الْمَآبِ وَ حِرْمَانِ الثَّوَابِ وَ حُلُولِ الْعِقَابِ» بالاترین پناهندگیها به این است که انسان عاقبتش ختم بخیر نشود و زاد و توشه برای آخرتش تهیه نکند و اهل جهنم باشد. لذا حضرت میفرماید: خدایا به تو پناه میبریم به جایی برسیم که بزرگترین حسرتها نصیب ما شود. در این دنیای چند روزه کاری برای خودمان نکرده باشیم.
امیرالمؤمنین(ع) فرمایشی در نهجالبلاغه دارد میفرماید: «الْغِنَى وَ الْفَقْرُ بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَى اللَّهِ» (نهجالبلاغه، حكمت 452) پول و پز و مدرک و سر و صدایی هست برای دنیا است. اینجا قیمت دارد و خریدار دارد. ولی یک نمرهها و ثوابها و پاداشهایی هست که در آخرت پیش خدا ارزش دارد. حضرت امیر میفرماید: آدمی که دارد یا ندارد، دستش خالی یا پر است بعد از اینکه به خدا عرضه شد، معلوم میشود. آنهایی که با سختی زندگی کردند ولی گلایه نداشتند و از خدا راضی بودند و با همان فشار به دیگران خدمت کردند. بالاترین عذابها برای حکام ظالم است، ثروتمندان و مرفهین بی درد. در قیامت وقت مردم معلوم میشود چه کسی دست پر است و کسی دست خالی است.
«اتخذوا العیادی عند الفقراء فان لهم دولة یوم القیامه» دولت قیامت غیر از دولت دنیاست. دولت دنیا برای اهل ثروت و ریاست و پول و پز و مدرک است، آنهایی که غارت میکنند و با هر ترفندی به یک پستی میرسند. ولی در قیامت دولت از آن فقراست. نیازمندانی که آبرومندانه زندگی کردند و عزتمند بودند و مناعت طبع داشتند و خودشان و دین و آخرتشان را نفروختند. اینها روز قیامت سر پرست هستند. پیغمبر ما فرمود: از الآن با فقرا و مستضعفین رابطه صمیمی داشته باشید و به آنها خدمت کنید که روز قیامت اینها میتوانند شفاعت کنند. روز قیامت دولت از آن فقراست. حافظ میگوید:
ای توانگر مفروش این همه نخوت که تو را *** سر و زر در کنف همت درویشان است
به ضعفا کمک کنید که خدا به برکت اینها به شما رزق و روزی میدهد. آدم ثروتمند وکیل خداست و فقرا و مستضعفین عیالمند او هستند. که به اینها محبت و خدمت کند و برسد. لذا حسرت بزرگ روز قیامت است که ما دست خالی باشیم و کاری نکرده باشیم و فقط چپاول کرده باشیم. حسرتی است که قابل برگشت نیست. خدایا به تو پناه میبرم از حسرت بزرگ، مصیبت بزرگ قیامت، بدترین بدبختیها این است که آدم آخرتش را آتش بزند، دینش را از بین ببرد و دستش از این دنیا خالی باشد. «وَ سُوءِ الْمَآبِ» اینکه فرجام کارش بدعاقبتی باشد «وَ حِرْمَانِ الثَّوَابِ» از ثوابهای آخرت محروم باشد «وَ حُلُولِ الْعِقَابِ» در دعای عرفه که در ماه ذی الحجه خوانده میشود، انشاءالله خدا به کسانی که به مکه میروند توفیق بدهد که بانی شوند یک زائر اولی را هم به مشهد یا قم بفرستند. در عرفات روز عرفه دعا مستجاب است. این خیلی فوق العاده است. امام حسین(ع) در روز عرفه که این همه دعای طولانی میخواند، میگوید: خدایا آن حاجتی از من را روا کن که اگر آن را به من دادی و بقیه را ندادی من ضرر نمیکنم. ولی حاجتی به من نده که اگر این را به من دادی، بقیه را ندهی من خسران و ضرر میبینم. بعد خود حضرت میگوید: مرا از آتش جهنم آزاد کن! من اگر مبغوض تو نباشم و محبوب تو باشم، اهل بهشت باشم و عاقبت بخیر باشم، میلیارد میلیارد سال در بهشت برین کنار اولیای خدا همنشین خدا باشم، در دنیا هم سختی و فشارها را تحمل میکنم. میفرماید: حاجتی را از من روا کن که اگر بقیه را ندادی به من ضرر نزند. بعضی هستند تمام همّ آنها دنیا شده است. اصول دین سه تا است: خوراک و پوشاک و مسکن! دائم غصه و فکر دنیا را دارند. آن حاجتی را به من بده که اگر آن را دادی همه چیز به من دادی.
ما شبهای احیاء سه هزار بار خدا را صدا میزنیم و سیصد بار میگوییم: «الغوث الغوث، خلصنا من النار یا ربّ» لذا حضرت میگوید: آنکه زیاد باید به خدا پناه ببریم این است که عذاب الهی بر ما واجب نشود و اهل جهنم نباشیم. خودمان را آتش نزنیم و به خودمان رحم کنیم. در پایان دعا امام سجاد(ع) بعد از اینکه در 44 مورد به خدا پناه میبرد با صلوات است. اجابت همه دعاها با صلوات است. میفرماید: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَعِذْنِی مِنْ کُلِّ ذَلِکَ بِرَحْمَتِکَ» از تمام این موردهایی که به تو پناه میبرم، خودت پناه بده. انسان همیشه مواظب باشد تک خوری نکند. مشکل مهم مملکت ما این است که ما افرادی داریم که میگویند: من گلیمم را از آب درآوردم باقی هرچه شدند، شدند.
مرحوم آیت الله بهاءالدینی میفرمودند: کسی تا گردن سرش را زیر لحاف کرسی کرد و گفت: الحمدلله من جایم خوب و گرم است. مشکل ما این است که من ما، ما نیست. یعنی فقط برای خودم و اطرافیانم میخواهم. امام سجاد(ع) میفرماید: از همه ناهنجاریها به تو پناه میبرم. خدایا مرا پناه بده به رحمت خودت، «وَ جَمِیعَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ» خدایا همه مؤمنین و. مؤمنات را از این خطرها حفظ کن. این حرف خیلی قشنگ است. چه وقت دست خدا همراه ماست؟ تمام انبیاء و فرشتهها، تمام امامان، همه همراه ما خواهند شد؟ آن موقعی که ما از خودمان بیرون بیاییم و به فکر همدیگر باشیم. «إنَّ يَدَ اللَّهِ مَعَ الْجَمَاعَةِ» (نهجالبلاغه، خطبه 127) «الْزَمُوا السَّوَادَ الاعْظَمَ» یعنی همراه مردم و با جمع باشید. «فَإِنَّ يَدَ اللَّهِ مَعَ الْجَمَاعَةِ» دست خدا همراه جماعت است. تمام امامان و انبیای ما ید الله هستند. مرحوم دولابی همیشه میفرمودند: دو تا دل که با هم یکی شود، زن و شوهر و پدر و مادر و اولاد، دوست، فامیل که آبرویشان و مالشان یکی شد. یعنی هرچه ضرر دارد مواظب باشیم به رفیق من نرسد. هرچه خیر دارد، خیر دیگری هم بخواهم. فرمود: خدا، تمام انبیاء و امامان و فرشتهها آنجا هستند. «وَ إِيَّاكُمْ وَ الْفُرْقَةَ» اما اگر دو تا دوست، فامیل، زن و شوهر از هم جدا شدند، دست الهی میرود تمام شیاطین و غارتگرها آنجا هستند. ماه ذیالقعده ماه آتش بس است. ماه حرام است، حتی با کافر حربی هم باید اعلام آتش بس شود چه برسد به خودی. اگر دلهایمان یکی باشد، دست خدا وقتی با ما بود، تمام ابرقدرتها زمین میخورند که ما نمیخوریم. این چیزی که ما را زمین میزند تفرقه است، اختلاف است. واقعاً یکی باشیم. امامان ما که توانستند غلبه کنند، با قلب و جانشان،دائم به فکر دیگران بودند و برای دیگران دعا میکردند. امام حسین(ع) لحظه آخر به شمر میگوید: اگر به من آب بدهی نزد جدم تو را شفاعت میکنم! این نجات بخش بشر است. لذا فرزندش امام سجاد میگوید: «وَ أَعِذْنِی مِنْ کُلِّ ذَلِکَ بِرَحْمَتِکَ وَ جَمِیعَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ» خدایا همه مؤمنین و مؤمنان عالم را به رحمت خودت از ناهنجاریها نجات بده. یا ارحم الراحمین! ای خدایی که از همه مهمتر هستی.
دعای هشتم تمام شد اما بعضی قسمتها جای تأمل دارد. اگر خاطرتان باشد یکی دو هفته در مورد حرص و هیجان حرص صحبت کردیم. دومین مورد «وَ سَوْرَهِ الْغَضَبِ» خدایا به تو پناه میبرم از شدت غضب. انسان خیلی مواظب باشد. راههای کنترل غضب را خواهیم گفت. بحث خوش اخلاقی را هم مفصل توضیح دادیم. حضرت علی(ع) فرمود: «حُسن الخلق رأس كلّ بِرّ» سرچشمه همه خوبیهاست. غضب و تندی کلید تمام بدیهاست. امام سجاد(ع) میفرماید: خدایا به تو پناه میبرم از شدت غضب، چون تمام گناهان در حالت غضب انجام میشود. روایت داریم «الغضبُ یفسد الایمان کما یفسدُ الخلُّ العسل» غضب اعمال انسان را فاسد میکند، همانطور که در عسل خاک بریزی از بین میرود. «الغضب یفسد الایمان» هم ایمان را از بین میبرد و هم اعمال صالح را از بین میبرد. در روایت دارد به پیغمبر خدا عرض کردند: این خانم تند و بداخلاق است و همسایهها را با زبانش آزار میدهد ولی شب تا صبح عبادت میکند و روزها را روزه میگیرد. پیغمبر ما فرمودند: «لا خیر فیها انها فی النار» بخاطر غضب و عصبانیت اعمالش از بین رفته است. عبادت باید در ما اثر داشته باشد و اخلاق الهی ایجاد کند. این علامت درستی عبادت است. غضب اعمال ما را فاسد میکند و ایمان ما را فاسد میکند.
دیروز حاج آقای بهشتی حدیث قشنگی در مورد آداب برنامه خواندند. فرمودند: پیغمبر ما میفرمود: هرکس بد اخلاق است با ما همسفر نشود. با اینکه پیامبر «وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ» (قلم/4) بعضی هستند حال همه همراهان ر ا میگیرد، حالا مدیر است یا پدر و مادر است. یعنی در یک اتوبوس یک آدم بداخلاق که تندی میکند همه چهل نفر را به زحمت میاندازد و برعکس یک آدم حلیم و صبور همه را آرام میکند. پیغمبر ما میفرمودند: هرکس بد اخلاق است با ما همراه نشود. در قرآن برای آنهایی که خشمشان را فرو میبرند، «وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظ» (آلعمران/134) یکی از القاب امام هفتم هم کاظم است. اولش سخت است ولی بعد که انسان تحمل کند راحت میشود.
امام سجاد(ع) فرمودند: چه نوشیدنی خیلی گواراست، ما معمولاً نوشیدنیهای دنیایی را حساب میکردیم، آبمیوه خنکی یا آب زلالی، ولی امام سجاد فرمود: من در عمرم جرعهای گواراتر و خوشمزهتر و لذیذتر ننوشیدم از جرعه خشمی که اعمال نکردم و قورت دادم. انتقام نگرفتم و جواب بدی را با بدی ندادم و بعد دیدم چقدر شیرین شدم. یک کسی اراذل و اوباش است و کارش همیشه اذیت و آزار است. اما یک جوانی یک لحظه اشتباه کرده و قتلی مرتکب شده است، پشیمان است. اینها را باید بخشید. مسئول زندان میگفت: ما با پدر و مادر اولیای دم خیلی صحبت میکنیم که رضایت بدهند اما نمیدهند. هرچه خواهش میکنیم و میگوییم: جوان ما پشیمان است و دیه میدهیم، قبول نمیکنند. میگویند: همین که این قاتل را اعدام کرد پشیمان میشوند که چرا این تصمیم را گرفتیم و این داغ را بر دل پدر و مادرش گذاشتیم. کسی به خدا حق ندارد و خدا به همه حق دارد. حتی انبیاء و امامان که همه هستیشان را در راه خدا دادند ولی کسی از خدا طلبکار نیست که بهشت برود، به فضل و کرم خدا میرود حتی رسول الله! خدا به همه منت دارد. ما همه منت پذیر هستیم. یعنی کسی از خدا طلب ندارد. ولی همین خدا برای آنهایی که عفو میکنند، برای آنهایی که آشتی میکنند، صلح میکنند، حق واجب قرار داده که خدا میگوید: به من حق دارند. امام صادق(ع) فرمود، سوره مبارکه شوری است. «فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ» (شوری/40) امام صادق فرمودند: روز قیامت منادی از طرف خدا ندا میدهد، کجا هستند کسانی که از خدا طلب دارند و خدا به اینها بدهکار است. اجرشان را باید از خدا بگیرند. «العافون عن الناس» آنهایی که اهل انتقام نبودند و اهل گذشت بودند.
چرا آمار طلاق باید اینقدر بالا برود؟ بخاطر یک چیز جزئی او میکشد و او هم میکشد. از هم جدا میشوند. میفرماید: کجا هستند آنهایی که اهل عفو و بخشش بودند؟ بعد امام صادق به این آیه استشهاد کردند «فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ». خدا این لذت را به ما بچشاند که گذشت کنیم و غضب نکنیم. بعضی میآمدند نزد پیامبر و نصیحت کوتاه میخواستند. شخصی خدمت پیامبر آمد و عرض کرد: یک نصیحت و موعظه کوتاه بکنید. حضرت فرمودند: «لا تغضب» سعی کن در زندگی عصبانی نشوی. غضب نکن! خشم نکن، اعتدالت را از دست نده. ماشینی که جوش آورده حرکت کردنش موتور را از بین میبرد. هیچ چیزی هم مثل جوش آوردن ماشین را از بین نمیبرد. حضرت فرمودند: فقط غضب نکن. به محلهاش رفت و دید اسلحه و شمشیرها را تیز میکنند. گفت: چه شده است؟ گفت: محلهی بغلی یک نفر از ما را کشته، میخواهیم برویم انتقام بگیریم. فوری رفت اسلحهاش را برداشت و یکباره یا پیامبر افتاد. من با پیامبر شرط کردم. در حالت عصبانیت، تصمیمگیری، مدیریت، نصیحت کردن فایده ندارد. حضرت امیر(ع) فرمود: « لا أدب مع الغضب» وقتی جوش آوردی، کنترل و اعتدال نداری میخواهی بچهات را تربیت کنی، زیر مجموعهات را تربیت کنی و حرف حسابی بزنی؟ اول باید آتش خودت را خاموش کنی.
مرحوم آقای حداد، خیلی از بزرگان میفرمودند: اگر یک جایی مدیری، فرماندهای، پدری، معلمی میخواهد به بچه حرفی بزند که تنبیه زبانی است، درونش باید آرام باشد. قیافه بگیرد و ظاهرش خشمگین باشد. غضب جنودی از لشگر ابلیس است. آتش جهنم است که در شما شعلهور شده است. آدمی که آتش گرفته نمیتواند آتش را خاموش کند. اثر معکوس دارد و آتشهای من هم به او سرایت میکند. «لا أدب مع الغضب» یعنی در حالتی که انسان اعتدالش را از دست میدهد یک گوشه برود و خودش را خنک کند. تمام جنگهای جهانی بخاطر غضب است. این شخص فوراً یاد نصیحت پیامبر افتاد و گفت: من با پیامبر شرط کردم. آمد اول خودش را خاموش کرد که تصمیم عاقلانه بگیرد. گفت: شما میروید دو نفر را میکشید و باز آنها دوبرابر از ما میکشند. میرویم با آنها صحبت میکنیم یا دیه میدهند و عذرخواهی میکنند. اول خودش آرام شد و بعد اینها را آرام کرد. رفتند صحبت کردند و قرار شد دیه بدهند و عذرخواهی کردند. پیغمبر ما با حلم و بردباری و صبرش عالم را متحول کرد.
مالک اشتر فرمانده لشگر علی بن ابی طالب(ع) شخصیت برجستهای است. داشت میرفت یک آدم نفهمی میوه گندیدهای را به صورت او زد. مالک اشتر توجه نکردند. راهش را ادامه داد. او نمیدانست مالک اشتر است و فرمانده علی(ع) است. به او گفتند: او مالک اشتر است! ترسید و آمد عذرخواهی کند. مالک به مسجد رفت و مشغول نماز شد. نمازش که تمام شد آمد به دست و پای او افتاد و عذرخواهی کرد. مالک اشتر فرمود: به خدا قسم من وارد مسجد نشدم و نماز نخواندم الا اینکه بعد از نماز برای تو طلب مغفرت کنم که خدا تو را از این جهل و نفهمی نجات بدهد. همین مغز ذکر و عبادت است. امیرالمؤمنین(ع) غلامی داشتند، دراز کشیده بود و بیدار بود. حضرت او را صدا زدند. چند بار حضرت او را صدا زدند و کار واجب داشتند. جواب نمیداد با اینکه بیدار بود. حضرت هم امام او و هم مالک او بود. بعد از چند بار که صدایش زدند بالای سر او رفتند و فرمودند: من تو را صدا زدم، شنیدی؟ گفت: بله شنیدم. فرمودند: چرا جواب ندادی؟ گفت: خواستم شما را عصبانی کنم. گفت:
تیغ حلمت جان ما را چاک کرد *** آب علمت جان ما را پاک کرد
راز بگشا ای علی مرتضی *** ای پس از سوء القضا حسن القضاء
باور کنید اینها از کشتن عمر بن عبدود مهمتر است، چون اول نفسش را کشته است. این مَنیت را خرد کرده است. امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: من هم به غضب میآورم آن کسی که زیر پوست تو رفته و تو را وادار کرده مرا به خشم بیاوری که شیطان باشد! چون شیطان بعضی مواقع زورش به طرف نمیرسد، میرود اطرافیان را تحریک میکند که او را به عصبانیت در آورند. فرمودند: من تو را بخشیدم در راه خدا آزادت کردم که بینی شیطان به خاک مالیده شود. جایی که آدم میتواند انتقام بگیرد، میتواند خیلی کارها بکند و قدرت دارد. اینها خیلی مهم است. پیغمبر ما فرمود: آن کسی که میتواند غضبش را اجرا بکند، ولی خشمش را فرو ببرد و کظم غیظ کند، خدا روز قیامت قلب او را مالامال از رضایت و خشنودی قرار میدهد که کاملاً از او راضی باشد.
یک روایت قشنگی است که حضرت عیسی(ع) در پاسخ به حواریون بیان کردند که بدترین چیزها در عالم چیست؟ فرمود: غضب خداست. خداوند که ارحم الراحمین است به بندهای خشم کند. گفتند: از غضب خدا ما چطور در امان باشیم؟ فرمود: هیچوقت به زیر مجموعه خودتان خشم نکنید. «وَ من كَفَّ فِيهِ شَرَّهُ كَفَ اللَّهُ عَنْهُ غَضَبَه» کسی که به زیر مجموعهاش و دیگران خشم نکند، خدا هم ضمانت میکند به او خشم نکند. اگر ما برکات فرو بردن خشم را بدانیم و مضرات غضب را بدانیم جدی تصمیم میگیریم خودمان را کنترل کنیم. پس راه پیشگیری از غضب خدا این است که خودت به کسی غضب نکن و خدا هم قول میدهد هیچوقت غضب نکند. از حضرت عیسی سؤال کردند: مبدأ غضب چیست؟ از کجا شروع میشود؟ فرمود: تکبر و غرور و تحقیر کردن دیگران، یعنی ما خودمان را بالا میگیریم. من خودمان را بشکنیم. تا آدم من دارد از تعریف و تکذیب دیگران تکان میخورد. با تعریف دیگران چاق میشود و با تکذیبشان هم لاغر و اذیت میشود.
راه دیگر غضب این است که در صحیفه هم حضرت به خدا پناه میبرد از «سورة الغضب» پناهندگی به خدا، ذکر «لا حول و لا قوة الا بالله» با توجه به معنیاش. ذکر صلوات و یاد خدا، اختیارات دست خداست و در یک لحظه همه چیز را از تو میگیرد و هیچی نداری. فقر خودمان را ببینیم و پناهندگی به خدا میتواند ما را خیلی آرام کند. یک راه دیگر اینکه حساسیتمان را کم کنیم. مثلاً به خانمی بگویند: خوشگل نیستی ناراحت میشود. بگویی: لباست زیبا نیست، ناراحت میشود. روی حرف مردم بعضی حساس هستند. باید این حساسیت را از بین برد. موقعیتمان را عوض کنیم. وضو بگیریم، نماز بخوانیم، کمی آب بخوریم. آقایی میگفت: هروقت عصبانی میشوم جلوی آینه میروم و با دیدن چهرهام خجالت میکشم.
برکاتی که خدا در حلم و فرو بردن خشم قرار داده است. این حدیث خیلی زیباست «وَجَبَتْ مَحَبَّةُ اللَّهِ عَلَى مَنْ أُغْضِبَ فَحَلُمَ» همه آرزوی ما این است که محبوب خدا باشیم. محبوب همه امامان و همه بندهها باشیم. حدیث داریم خدا یکی را که دوست دارد، تکویناً اعلام میشود او را دوست بدارید. تمام فرشتهها و مؤمنین نمیتوانند دوستش نداشته باشند. همه خوبهای عالم دوستش دارند. چه کنیم خدا ما را دوست بدارد؟ من خدا را دوست بدارم مهم نیست، او مرا دوست بدارد مهم است. پیغمبر ما میفرماید: واجب است «وَجَبَتْ مَحَبَّةُ اللَّهِ عَلَى مَنْ أُغْضِبَ فَحَلُمَ» خیلیها از ما میپرسند: چه کنیم آدم شویم؟ بالاترین سیر و سلوک این است که من را بشکنی و اخلاقت را درست کنی. اگر اخلاقت درست نشود شب و روز هم عبادت کنی به جهنم میروی. اما اگر اخلاقت خوب باشد امام صادق(ع) فرمود: خدا تمام گناهانت را پاک میکند و میبخشد و ثواب کسی که شب تا صبح عبادت میکند و روزها روزه میگیرد و خط مقدم جبهه دفاع میکند را به او میدهند. مشکل جامعه ما اخلاق است. اخلاق در خانواده، اخلاق در جامعه، اخلاق در سیاست، اخلاق در اقتصاد! اینکه مال هشتاد میلیون را تلف کنیم، بخاطر بی اخلاقی است. پیغمبر ما آمدند اخلاق جامعه را اصلاح کنند. کسی که خشمش را فرو برد محبوب خدا میشود. حدیث داریم «کسی که نرم خو باشد واجب است که دیگران او را دوست بدارند.» حدیث آخر هم پیامبر فرمود: «کاد الحلیم أن یکونَ نبیا» ما دو تا پیغمبر داریم یک پیغمبر رسمی 124 هزار نفر، پیغمبرهای غیر رسمی در افق انبیاء هستند با اینها همنشین هستند، در همان درجه افق هستند و با اینها هستند. آنهایی هستند که صفات انبیاء در آنها تجلی پیدا کرده است. میفرماید: آدم حلیم و صبور در افق انبیاء است. برکاتی که برای حسن خلق و حلم و صبوری و فرو بردن خشم هست، آدم بازنگری کند و درکاتی که برای جهنم و خشم غضب گفتند، خیلی باید جدی گرفت. یکی از عواملی که مؤثر است اینکه خودمان را جریمه کنیم. مرحوم آقای بروجردی نذر میکردند. بعضی سه روز روزه، یا اینکه پول بدهند مثلاً هروقت عصبانی شد ده هزار تومان به فقیر بدهد. پنج هزار تومان بدهد. با این روش کنترل میشود.
شریعتی: امروز صفحه 396 قرآن کریم، آیات پایانی سوره مبارکه قصص و آیات ابتدایی سوره مبارکه عنکبوت را تلاوت خواهیم کرد.
«إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرادُّكَ إِلى مَعادٍ قُلْ رَبِّي أَعْلَمُ مَنْ جاءَ بِالْهُدى وَ مَنْ هُوَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ «85» وَ ما كُنْتَ تَرْجُوا أَنْ يُلْقى إِلَيْكَ الْكِتابُ إِلَّا رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُونَنَّ ظَهِيراً لِلْكافِرِينَ «86» وَ لا يَصُدُّنَّكَ عَنْ آياتِ اللَّهِ بَعْدَ إِذْ أُنْزِلَتْ إِلَيْكَ وَ ادْعُ إِلى رَبِّكَ وَ لا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ «87» وَ لا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ «88»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، الم «1» أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ «2» وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبِينَ «3» أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ أَنْ يَسْبِقُونا ساءَ ما يَحْكُمُونَ «4» مَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ «5» وَ مَنْ جاهَدَ فَإِنَّما يُجاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِينَ «6»
ترجمه: همانا آن كس كه قرآن را (بر تو نازل و عمل به آن را) بر تو واجب كرد، قطعاً تو را به وعدهگاه (و زادگاهت) باز خواهد گردانيد. بگو: پروردگارم آگاهتر است كه چه كسى هدايت آورده وچه كسى در گمراهى آشكار است. و تو اميد نداشتى كه (اين) كتاب (آسمانى) به تو القا گردد، (و اين نزول نبود،) مگر رحمتى از سوى پروردگارت، پس (به شكرانهى آن) هرگز پشتيبان كافران مباش. و (به هوش باش) پس از آنكه آيات الهى به سوى تو نازل گرديد، (وسوسهها و تهديدات كفّار) تو را (از تبليغ و عمل به آن) باز ندارد و (همچنان ديگران را) بهسوى پروردگارت دعوت كن و هرگز از مشركان مباش. و (هرگز) معبود ديگرى را با «اللّه» مخوان كه معبودى جز او نيست. همه چيز جز وجه او نابود است، حُكم (و حاكميّت، تنها) از آن اوست، و همه به سوى او بازگردانده مىشويد.
به نام خداوند بخشندهى مهربان. الف، لام، ميم. آيا مردم پنداشتند كه چون گفتند: ايمان آورديم، رها مىشوند و ديگر مورد آزمايش قرار نمىگيرند؟! در حالى كه بدون ترديد كسانى را كه پيش از ايشان بودند آزموديم تا خداوند كسانى را كه راست گفتند معلوم دارد و دروغگويان را (نيز) معلوم نمايد. آيا كسانى كه كارهاى بد انجام مىدهند، پنداشتهاند كه بر ما پيشى خواهند گرفت (و از كيفر ما خواهند گريخت)؟ چه بد داورى مىكنند. آن كس كه به ديدار خداوند اميد دارد (مىداند كه) بى شك اجلى كه خداوند تعيين كرده آمدنى است؛ و اوست شنواى دانا. وهركس تلاش كند پس براى خود مىكوشد، زيرا خداوند از جهانيان بىنياز است.
شریعتی: از فضیلت ذکر بلند صلوات بر محمد و آل محمد بگویند و بعد هم نکات پایانی شما را خواهیم شنید. این هفته در برنامه از مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری یاد میکنیم.
حاج آقای فرحزاد: دو روایت داریم چه کسانی به پیامبر خیلی نزدیک هستند؟ «أقربکم منی مجلساً یوم القیامه احسنکم اخلاقاً» هرکسی که خوش اخلاقتر است و حلیم و صبورتر است به پیغمبر نزدیکتر است. با پیامبر محشور میشود. دوم «اولی الناس بی یوم القیامه اکثرکم علی صلاة فی الدنیا» آنهایی که با دل و جان و محبت و زیاد صلوات بر محمد و آل محمد میفرستند. اینها به پیامبر خیلی نزدیک هستند.
شیخ عبدالکریم حائری یک شخصیت فوق العادهای بودند که امام(ره) از شاگردان ایشان بودند و فرمودند: ایشان پانزده سال زعامت و مرجعیت شیعه را به دوش داشتند، از ویژگیهای ایشان این بود که واقعاً عاشق دلباخته اهلبیت خصوصاً آقا أباعبدالله(ع) بودند. آیت الله اراکی نقل کردند که ایشان پایان عمرشان خواب میبینند که سه روز دیگر از دنیا میروند، بعد از سه روز هم پنجشنبهای بوده ایشان از دنیا میرود ولی یکباره برمیگردد. ایشان فرمودند: من موقع مردن به امام حسین پناهنده شدم و از حضرت خواستم که من برای رفتن آخرت واهمه ندارم ولی دوست دارم به دین شما خدمتی کنم و بعد از دنیا بروم. میبیند فرشتهای از طرف امام حسین آمد به ملک الموت امر کرد که ایشان را عقب بیاندازید و مهلت بدهید. میگوید: من به برکت امام حسین عمر دوباره گرفتم. ایشان میآیند و حوزه علمیه قم را بنا میکنند. تنها درسی که قبل از شروع درس در طول سال یک توسل و روضهخوانی میشده، درس حاج شیخ عبدالکریم حائری بوده است. پای این درس حضرت امام، آیت الله مرعشی گلپایگانی، بهاءالدینی و اراکی درست شدند. افتخار ایشان رسیدگی به فقرا بود. بیمارستان تأسیس کرده بودند. حضرت امام در کتاب اربعین میفرماید: گاهی شبها بدون عمامه و عبا میرفتند به فقرا سرکشی میکردند و به آنها احسان میکردند. میگوید: امید من روز قیامت با خدمت کردن به فقر و مستضعفین است. هرچه بتوانیم فرهنگ خدمت کردن را زنده کنیم. بخاطر اهلبیت و بخاطر خدا با مستأجرین راه بیاییم. رحم کنیم، اگر رحم کنیم خدا بلاشک از جای دیگر جبران میکند و برکاتش را چند برابر میکند.