موضوع برنامه: سیری در صحیفه سجادیه امام زین العابدین (ع) - شرح دعای نهم (استغفار)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 26- 06-97
حاج آقای فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم. «الحمد لله رب العالمین، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم، السلام علیک یا أباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک»
دعای نهم صحیفه سجادیه موضوع مهمش در مورد توبه و استغفار است و موضوعی است که خیلی مورد ابتلا هست، امام سجاد(ع) از خدا درخواست میکردند که بین دو راهی که قرار میگیریم، بین بهشت و جهنم، دنیا و آخرت، گناه و معصیت، طاعت و بندگی، خدایا کمک کن در مسیر طاعت و بندگی قرار بگیریم و در مسیر گناه و معصیت قرار نگیریم. در ادامه میفرماید: «وَ لَا تُخَلِّ فِي ذَلِكَ بَيْنَ نُفُوسِنَا وَ اخْتِيَارِهَا، فَإِنَّهَا مُخْتَارَةٌ لِلْبَاطِلِ إِلَّا مَا وَفَّقْتَ، أَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمْتَ» ما برای اینکه خدا امتحانمان کند، بین دو قوای شدید قرار گرفتیم. عقل و فطرت و وجدان و نیروهای ملکوتی، نیروهای فرشتهای و معنوی ما دعوت به خوبی میکند و از این طرف ابلیس بیرونی و نفس أماره درونی، هوا و هوس ما دعوت به گناه میکند. بین این دو انرژی و نیرو ما درگیر هستیم. شب و روز درگیر هستیم. امتحان هم همین است که آدم بین دوست و دشمن کدام را انتخاب میکند. لذا میطلبد که در دعاهایمان جدی از خداوند متعال بخواهیم. خدایا کمک ما کن سر این دو راهیها بر نفسمان غلبه کنیم. مناجات تائبین را زیاد بخوانیم. مناجات شاکین، شاکین دومین مناجات بعد از تائبین است. از مناجات خمس عشر که در مفاتیح از امام سجاد نقل شده است. آنجا میگوید: خدایا به تو شکایت میکنم از نفسی که دائم امر به بدیها میکند. از شیطانی که دائم مرا به گمراهی میکشاند. لحظه لحظه باید به خدا پناه برد. اگر توفیق و لطف الهی شامل حال ما نشود قطعاً زمین میخوریم. در نماز میگوییم: «ایاک نعبد و ایاک نستعین» دعایی که در شبانه روز ده بار واجب است در نماز بخوانیم، «اهدنا الصراط المستقیم» است. مگر ما در صراط مستقیم نیستیم؟ در بعضی روایات داریم «ثبتنا علی الصراط المستقیم» خدایا ما را در این صراط مستقیم ثابت نگه دار. به بیراهه نرویم، لذا در این جمله حضرت میفرماید: خدایا بین ما و نفس ما و هوا و هوس ما، ما را رها نکن. که اگر رها کنی لطف خدا، کمند جذبه الهی ما را نگیرد، حضرت یوسف فرمود: «إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا ما رَحِمَ رَبِّي» (یوسف/53) چقدر در این جمله تأکید است. أماره صیغه مبالغه است. یعنی دائم امر به بدیها میکند. یوسف صدیق هم باشی اگر خدا کمک نکند، نمیشود. مرحوم آیت الله بهاءالدینی(ره) میفرمودند: پیرمرد نود ساله اگر خدا نداشته باشد دامنش آلوده میشود. آدمی که یک عمر با تقوا و ریشهدار بوده، زندگی کذایی داشته، اگر لطف و عنایت خدا شامل حال نشود، ما نه میگوییم: جبر و نه میگوییم: تفویض، جبر یعنی همه چیز دست خدا باشد. تفویض این است که همه چیز دست ما باشد. یک اختیارهایی ما داریم و یک اختیارهایی خدا دارد، اینکه کمک ما کند یا ما را رها کند. چرا پیغمبر یا امام ما دعا میکردند «رَبِّ لا تَكِلْنِي إِلَي نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَداً» (کافی/ج2/ص581) یک چشم به هم زدن ما را به خودمان وا نگذار. اگر عنایات و الطاف الهی نباشد، نفس چموش است. «وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَكى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً» (نور/21) اگر فضل و رحمت خدا شامل حال شما نشود اصلاً احدی ابداً پاک نخواهد شد و تزکیه نمیشود. فضل و رحمت خدا باید شامل حال ما شود.
لذا به همین آیه حضرت استشهاد میکنند. خدایا بین ما و نفوس ما و اختیار ما، ما را رها نکن. رها کنی میافتیم. «فانّها مختارة للباطل» نفس ما اگر رها شود با عقل و وجدان و فطرت و فرشتههایی که خدا میفرستد، با هر چیزی، خودش میداند. اگر اینها را رها کنی اختیار باطل میکند مگر جایی که خودت توفیق بدهی. توفیق شامل حال ما میشود. «أمارة بالسوء الا ما رحمتَ» نفس ما دعوت به بدیها میکند مگر جایی که تو رحم کردی. «اللَّهُمَّ وَ إِنَّكَ مِنَ الضُّعْفِ خَلَقْتَنَا». «ان الانسان خلقَ ضعیفاً» ما خیلی ضعیف هستیم. چیزی نداریم و دست خالی هستیم. این پوچی ما باعث میشود به پایین برویم. خدایا تو ما را از ضعف خلق کردی. به قوت خودت کمک ما بکن. «وَ عَلَى الْوَهْنِ بَنَيْتَنَا» ما را بر وهن و سستی بنا کردی، «وَ مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ ابْتَدَأْتَنَا» از یک آب پست ما را خلق کردی. «فَلَا حَوْلَ لَنَا إِلَّا بِقُوَّتِكَ، وَ لَا قُوَّةَ لَنَا إِلَّا بِعَوْنِكَ» یعنی هیچ حولی نداریم بین ما و گناه حائل شود مگر قوت و کمک تو، عنایت تو باید شامل حال ما شود. ذکر «لا حول و لا قوة الا بالله» در روایت خیلی سفارش شده است. فکرهای شیطانی و بد را دور میکند و گنجی از گنجهای بهشت است و کارآمدی فوق العاده دارد. با توجه و اعتقاد آدم بگوید: «لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم» حول و قوه ما از خداست.
از امیرالمؤمنین سؤال کردند: معنای «لا حول و لا قوة الا بالله» چیست؟ فرمود: «لا حول لنا عن المعاصی و لا قوة لنا علی الطاعه الا بالله» یعنی هم در ترک گناه، آنچه بین ما و گناه میتواند حائل شود و واقعاً ما را حفظ کند، خداست. ما فراوان داشتیم آدمی که آمده جولان داده و گفته: حافظه من خیلی قوی است، همان موقع یک چیز پرت و پلایی گفته و خدا گفته: ببین حافظهات از من است! آدمی بوده که گفته: من چهل سال است تصادف نکردم و در همان لحظه تصادف کرده است. روی خودت خیلی حساب نکن. چون به خودش تکیه کرد خدا فوراً مچ او را گرفت. همیشه تکیهگاه ما، هم در ترک گناه و هم در انجام طاعت و بندگی، عجب هم نمیآورد. لذا فرمود: معنی «لا حول و لا قوة الا بالله» یعنی خانه را تحویل صاحبخانه بده! خدایا جز تو بین ما و گناه حائل نمیشود «و لا قوة لنا علی الطاعة الا بالله».
بحث ما در مورد توبه و استغفار که گفتیم ریشه همه دردها و گرفتاریها گناه است و درمان همه دردها و داروهایی که میتواند درمان کننده باشد، توبه و استغفار است. روایت داریم پیامبر(ص) فرمودند: «التائب من الذنب كمن لا ذنب له» (محجة، ج 7، ص 9) بعضیها میگویند: توبه کنیم چه فایدهای دارد؟ پیغمبر فرمود: کسی که توبه کند مثل این است که اصلاً گناه نکرده است. یعنی تمام آثار گناه را خدا محو میکند. بعضی همیشه با خودشان کلنجار میروند. من گناه کردم آمرزیده نمیشوم یا چنین میشود. روایت داریم کسی که توبه واقعی میکند، در قرآن داریم «وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُم» (یس/12) یعنی هم خود عمل را مینویسند و آثار عمل را مینویسند اگر کسی توبه نکند. بزرگی از اساتید ما که چشم دلش باز بود، میگفت: مرا آقایی جایی برد، دیدم که اینجا جایی است که کار منکر و فحشاء انجام میشود. به او گفتم: مرا کجا آوردی؟ گفت: اینجا قبل از انقلاب محل فساد و لانه فساد بوده است. دیدم هنوز تبعات و آثارش آنجا هست! در روایت داریم کسی که توبه واقعی میکند تمام عکسها و نوشتهها، حتی ملائکه فراموش میکنند. ملائکه قبلاً این آقا را دیده گناه و معصیت کرده ولی از ذهنش میرود. در آسمانها و زمین همه محو میشود. لذا فرمود: «التائب من الذنب کم لا ذنب له» انگار نه انگار گناهی کرده است.
محمد بن الریّان از اصحاب امام هادی بود. میگوید: من به امام هادی نامه نوشتم، «أسأله أن يعلمني دعاء للشدائد و النوازل و المهمات» (بحارالأنوار،ج90، ص283) بیشتر افرادی که به ما نامه مینویسند، مشکلشان همین است. مریضی روی مریضی، فقر روی فقر، مشکلات روی مشکلات، رزق و روزیمان تنگ شده است، امثال اینها زیاد است. بخشی تقدیرات است، بچه بی گناه زمین میخورد یا مریض میشود. بخشی از ابتلائات ربطی به اعمال و گناه ما ندارد. بخش مهمی «ما أصابتکم من مصیبة فبما کسبت ایدیکم» یعنی دستاورد رنج و عمل خود ماست. درد ما از ماست و دوایش توبه و استغفار است. محمد الریّان میگوید: به امام هادی نامه نوشتم که دعایی به من یاد بدهید شدائد و سختیها به سر من میآید. حوادث و پیشامدهای سنگین و ناگوار، یک دستور خصوصی ویژه به من بده که آن دستور خصوصی که پدران شما و امامان قبل هم به دوستانشان خصوصی یک دستور میدادند. دستور خصوصی که گره گشا باشد و بندها را باز کند. فرمودند: «فکتبَ علیه السلام الیّ الزم الاستغفار» هرچه میتوانی استغفار کن. استغفار فقط لفظ تنها نباشد، یعنی واقعاً به خدا عذرخواهی کند. به هرکحس توهین کردی واقعاً عذرخواهی کنی. حلالیت بطلبی و پاک کنی. نه اینکه بگویم: استغفرالله و دوباره گناه کنم. در سر بچهام بزنم و بد اخلاقی کنم و بعد بگویم: استغفرالله! این توبه نیست. این مسخره کردن توبه و استغفار است. یک شرط استغفار، ندامت و پشیمانی است. هفته قبل مثال زدیم کسی که یک چیز قیمتی و با ارزش را شکسته ولی میگویی: چرا شکستی، خودش منفعل است، این توبه و استغفار است. سر پایین باشد و خجالت زده باشی. اگر ملازم باشی خدا به تو آرامش میدهد. اگر ملازم باشی گرهها باز میشود. آنهایی که به خاطر دستاورد و اعمال ماست به ما فشار میآید و در بن بست و تنگنا قرار میگیریم. لذا فرمود: «الزم الاستغفار» یعنی ملازم بودن خیلی مهم است.
پیغمبر ما از همه بیشتر استغفار میکردند. هر مجلسی 25 بار استغفار میکردند. حداقل روزی هفتاد بار استغفار میکردند. میفرمودند: گرد و غباری بر قلب من مینشیند، حالا این گرد و غبار از گناه دیگران بوده، فرمود: من روزی هفتاد بار استغفار میکنم. گفت: جایی که عقاب پر بریزد ما باید چه کنیم؟ لذا حضرت فرمود: من شدائد، مهمات، نازلهها و حوادث مهم، فرمود: ملازم استغفار باش. دائم استغفار کن. باز پیغمبر خدا(ص) فرمودند: آنهایی که دنبال این هستند از همّ و غم و بن بستها نجات پیدا کند و رزق و روزیشان زیاد شود، «مَنْ أَكْثَرَ الِاسْتِغْفَارَ جَعَلَ اللَّهُ لَهُ مِنْ كُلِّ هَمٍّ فَرَجاً وَ مِنْ كُلِّ ضِيقٍ مَخْرَجاً» (بحارالأنوار، ج 90، ص 281) پیغمبر فرمودند: کسی که زیاد توبه و استغفار کند، خدا از هر غم و غصهای، از هر بن بستی نجات پیدا میکند. رزق و روزی او از راهی که گمان ندارد برای او میرسد. دردت از خودت است و باید توبه و استغفار کنی. «إِنَّ لِلْقُلُوبِ صَدَأً كَصَدَإِ النُّحَاسِ فَاجْلُوهَا بِالِاسْتِغْفَارِ» (بحارالأنوار، ج90، ص284) همینطور که اجسام کدر میشوند، زنگار میگیرند، دلهای انسانها هم زنگار و غبار میگیرد. یکی استغفار زنگار دل را پاک میکند، یکی تلاوت قرآن! همینطور که ما احتیاج به کیسه کشی و صابون داریم، روح و جانمان را هم باید شستشو دهیم. استغفار فقط برای شب قدر و مکه و عرفه نیست. شب و روز باید استغفار کنیم.
روایت جالبی ذیل این آیه هست که ابن عباس محضر مولا امیرالمؤمنین بودند، یک نفر آمد به حضرت شکایت کرد و گفت: خشکسالی شده و بارندگی کم شده است. چه کنم؟ فرمود: استغفار کنید. گاهی واجبات را آدم ترک میکند، زکات نمیدهد، صدقه نمیدهد و احسان نمیکند. این بخل و انفاق نکردن رزق و روزی را کم میکند. نرسیدن به فامیل و فقرا در رزق و روزی را میبندد. گناه و معصیت، ظلم و فساد و رشوه بلا نازل میکند. حضرت فرمودند: بروید استغفار و توبه کنید باران رحمت میبارد. این رفت یک نفر دیگر آمد و گفت: زراعتهای ما خشک شده است، چه کنیم؟ فرمود: توبه و استغفار کنید. باغداری آمد و گفت: باغهای ما میوه و ثمر ندارد، چه کنیم؟ فرمود: توبه و استغفار کنید. یک نفر دیگر آمد فرمود: نسل ما قطع شده و بچهدار نمیشویم. بچههای ما کم شدند. فرمود: توبه و استغفار کنید. چهار نفر آمدند و همه از نقصها و کمبودها مینالیدند یا در اولاد و درخت و زراعت، کلید تمام این قفلها استغفار است. «أَ لَا أُنَبِّئُكُمْ بِدَائِكُمْ مِنْ دَوَائِكُمْ» ابن عباس میگوید: وقتی اینها رفتند به حضرت گفتم: آقا شما برای اینها همه یکسان جواب دادید. حضرت فرمود: این آیه قرآن است. خداوند به حضرت نوح میفرماید: «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّارا،يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً، وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً» (نوح/10-12) حضرت نوح فرمود: اگر میخواهید مشکلات اقتصادی شما حل شود، فراوانی شود، استغفار فقط برای قشر پایین نیست. مسئولین ما هزار برابر باید بیشتر استغفار کنند. چه ایرادی دارد مسئولی بیاید بگوید: ما در تقسیم ارز اشتباه کردیم. در تقسیم سکه اشتباه کردیم. مشکل ما این است که اشتباهمان را تکرار میکنیم و عذرخواهی نمیکنیم. ما از امام(ره) بالاتر داریم؟ ایشان در وصیت نامهشان نوشتند، در فلان موضوع من اشتباه کردم. چه ایرادی دارد؟ نماینده مجلس، وزیر بگوید: من اشتباه کردم. این بزرگی میآورد. وقتی من حاضر نیستم خودم را بشکنم، خدا میگوید: من تو را میشکنم. «لاقَطِّعَنَّ أَمَلَ كُلِّ مَنْ يُومِّلُ غَيْرِي بِالْيَأْسِ وَ لاكْسُوَنَّهُ ثَوْبَ الْمَذَلَّةِ فِي النَّاس» (بحارالانوار/ج91/ص94) هرکس به خودش تکیه کند، به غیر خدا تکیه کند، خدا میگوید: من امیدش را نا امید میکنم، به خاک سیاه و ذلت مینشانم. هرکس بگوید: من ریشه فقر را در مملکت میخشکانم. 124 هزار پیامبر نتوانستند، تو میتوانی؟! خدا باید کمک کند و باید از خدا بخواهیم.
خدا میفرماید: کبریایی فقط برای من است. هرکس بخواهد در این مسیر قدم بگذارد، هرکس باشد او را خرد میکنم. بزرگترین توبه و استغفار این است که من خود را بشکنیم. آدم به خلق خدا بگوید: غلط کردم. حضرت نوح(ع) میگوید: «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ» از پروردگار توبه و استغفار کنید. «إِنَّهُ كانَ غَفَّارا» همیشه خدا دنبال ناله عذرخواه است که دست او را بگیرد. اگر استغفار کردی «يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً» فراوان باران میبارد. آسمان ریزش رحمتش را مکرر دارد. «وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ» هم مال شما زیاد میشود و هم بچههای شما. «وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ» باغهای شما را بارور میکند. «وَ َجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً» اگر ما خوب باشیم و در مسیر خدا باشیم، خدا میگوید: بر من واجب است مؤمنین را یاری کنم. ما اگر در مسیر ایمان، امام حسین و اهل بیت باشیم، ممکن است به ظاهر شکست بخوریم ولی در پایان کار همه پیروز و موفق خواهیم بود. توبه، عذرخواهی، چه در خانه خدا، چه در خانه خلق، چه مسئولین، چه پدر و مادرها، معلمها، استادها، اگر این سیره ما شود همیشه مملکت ما رشد پیدا میکند.
شریعتی: نکات خیلی خوبی را شنیدیم. بوی بد گناه وجود ما را گرفته و خوشا به حال آنهایی که با استغفار خودشان را معطر میکنند و مرتب استغفار میکنند. انشاءالله در جلسات بعدی در مورد حقیقت توبه و استغفار هم برای ما خواهند گفت و راههای استغفار را با هم مرور خواهیم کرد. امروز صفحه 445 قرآن کریم، آیات پایانی سوره مبارکه یس را تلاوت خواهیم کرد. چقدر خوب است ثواب تلاوت آیات را هدیه کنیم به روح بلند همه شهدای کربلا، حضرت سیدالشهداء و همه اصحاب با وفای حضرت که خود حضرت فرمودند: من مثل یاران خودم و باوفاتر از آنها سراغ ندارم. مخصوصاً حضرت قاسم بن الحسن. این هفته در برنامه از حاج آقا مجتبی تهرانی یاد میکنیم.
«أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينا أَنْعاماً فَهُمْ لَها مالِكُونَ «71» وَ ذَلَّلْناها لَهُمْ فَمِنْها رَكُوبُهُمْ وَ مِنْها يَأْكُلُونَ «72» وَ لَهُمْ فِيها مَنافِعُ وَ مَشارِبُ أَ فَلا يَشْكُرُونَ «73» وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ يُنْصَرُونَ «74» لا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَهُمْ وَ هُمْ لَهُمْ جُنْدٌ مُحْضَرُونَ «75» فَلا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُونَ «76» أَ وَ لَمْ يَرَ الْإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْناهُ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذا هُوَ خَصِيمٌ مُبِينٌ «77» وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلًا وَ نَسِيَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ وَ هِيَ رَمِيمٌ «78» قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ «79» الَّذِي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ «80» أَ وَ لَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَلى أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلى وَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ «81» إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ «82» فَسُبْحانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ «83»
ترجمه: آيا نديدند كه ما از آن چه با قدرت خود به عمل آورديم براى آنان چهارپايانى آفريديم كه آنان مالك آن هستند؟ و چهارپايان را براى آنان رام كرديم، از برخى سوارى مىگيرند و از برخى تغذيه مىكنند. و در آنها بهرههاى ديگرى نيز (از قبيل پشم و كرك) و نوشيدنىها براى مردم است. پس چرا (با اين حال) سپاس نمىگزارند؟! و به جاى خداوند (يگانه) خدايانى را (به پرستش) گرفتند، به اين اميد كه يارى شوند. (در حالى كه آن) خدايان، توان يارى آنان را ندارند و اينها (در قيامت) به عنوان لشگر بتها احضار مىشوند. پس سخنان مشركان تو را محزون نكند، ما آن چه را پنهان مىدارند و آن چه را آشكار مىكنند مىدانيم. آيا انسان نديد (و نيانديشيد) كه ما او را از نطفهاى (بى مقدار) آفريديم؟ پس اينك ستيزه جويى آشكار شده است. و براى ما مثلى آورد و آفرينش خود را فراموش كرد؛ گفت: چه كسى اين استخوانها را در حالى كه پوسيده است زنده خواهد كرد؟ (به او) بگو: همان كسى كه بار اول آن را آفريد، (بار ديگر) آن را زنده خواهد كرد و او بر هر آفريدهاى آگاه است. (اوست) آن كه براى شما از درخت سبز، آتش آفريد پس هرگاه بخواهيد از آن آتش مىافروزيد. آيا كسى كه آسمانها و زمين را آفريد، توانا نيست كه مثل آنها را بيافريند؟ آرى، (مىتواند) و او آفريدگار بسيار داناست. چون چيزى را اراده كند، فرمانش اين است كه بگويد: «باش» پس بى درنگ موجود مىشود. پس منزّه است كسى كه حاكميّت و مالكيّت همه چيزى به دست اوست و به سوى او باز گردانده مىشويد.
شریعتی: از فضیلت ذکر بلند صلوات برای ما بگویند.
حاج آقای فرحزاد: در روایت داریم دو چیز است میتواند حق اهلبیت را ادا کند. یکی گریه برای امام حسین است، اینقدر مهم است. در کامل الزیارات امام صادق(ع) هست که فرمودند: کسی که بر امام حسین اشک بریزد، پیغمبر را خوشحال کرده است، فاطمه زهرا را خوشحال کرده و حق ما اهلبیت را ادا کرده است. داریم کسی که زیاد بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد، صلوات زیاد باعث ادا شدن حق اهلبیت میشود.
شریعتی: «استغفار راه رهایی از تنگناها» عنوان کتابی است که حاج آقای فرحزاد به صورت مدوّن در باب توبه و استغفار نوشتند و حکایتها و روایتها و نکات لطیفی که در این کتاب میتوانید مطالعه کنید. به 20000303 پیامک بدهید و دوستان من شما را راهنمایی خواهند کرد. کتابی را دیروز به مناسبت این روزها که از استاد اخلاق حضرت آیت الله آقا مجتبی تهرانی که یاد و خاطره ایشان گرامی باد، معرفی کردیم. کتاب «سلوک عاشورایی» که برای تهیه این کتاب به ما پیامک بدهید.
حاج آقای فرحزاد: در مورد این صفحه که تلاوت شد آیات آخر سوره مبارکه یس «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ» ما دو تا عالم داریم، عالم خلق و عالم امر، عالم خلق عالم تدریج است. یعنی به تدریج یک چیزی خلق و ایجاد میشود. عالم امر عالم «کن فیکون» است. یعنی اراده بشود «کن» هم لازم نیست گفته شود، همینقدر خدا بخواهد میشود. برای خلق شدن یک انسان باید پدر و مادر باشد، ولی عالم امر عالمی است که لحظهای است، از لحظه هم شاید کمتر، تمام نمرود و نمرودیها جمع شدند، صد متر در چند صد متر یا چند کیلومتر آتش افروزی کردند که حبیب و عزیز خدا را بسوزانند. در یک آن خدا امر کرد «يا نارُ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْراهِيمَ» (انبیاء/69) در یک لحظه آتش برد و سلام شد، خنک شد و تبدیل به گلستان شد. این عالم امر است. ما با خدایی سر و کار داریم که هم با خلق تدریجی کار میکنند، هم با امر. گاهی میبینی تمام غم و غصهها به دل آدم آمده است. آتش نمرودی تبدیل به گلستان میشود. در وجود ما هم نمرود است، هم ابراهیم خلیل است. هم آتشهای جهنم فوران میکند و هم گل و گلستان در همه هست. دریک لحظه اگر کسی توبه کرد خدا میتواند او را تغییر بدهد و عوضش کند. در روایت داریم «عودوا السنتکم الاستغفار» (بحارالانوار/ج90/ص283) خودتان را عادت بدهید، مثل کسی که معتاد هست، عادت بد دارد. عادتهای خوب داشته باشیم. غلط کردن، استغفار، ببخشید، عذرخواهی میکنم، از دهان ما نیافتد. معتاد به استغفار شویم. نفستان را به استغفار عادت بدهید. حضرت فرمودند: «فإن الله تعالي لم يعلمكم الاستغفار إلا و هو يريد أن يغفر لكم» (بحارالأنوار، ج 90، ص 283) چرا خدا سفارش به استغفار کرده است؟ چرا استغفار و توبه را به ما یاد داده است؟ برای اینکه میخواهد ما را بیامرزد و پاک کند. خدایی که ما را دوست دارد میخواهد ما را پاکیزه کند. پیغمبر(ص) در روایتی فرمودند: «الاستغفار یقطع وطین الشیطان» کسی که استغفار میکند رگ قلب شیطان را قطع میکند. درجا شیطان را از بین میبرد. چون شیطان از توبه کردن آدم خیلی ناراحت میشود. چیزی مثل توبه و استغفار شیطان را زمینگیر نمیکند.
ایام محرم است و اوج ارتباط ما با امام حسین و اهلبیت شروع میشود. امام حسین و دستگاه امام حسین مظهر «یا مبدل السیئات بالحسنات» است. واقعاً شستشو میدهند و آدم را پاک میکنند. پزشکی در اصفهان نقل میکرد که برای من در ذهنم این سؤال بود که در دستگاه امام حسین همه انواع آدمی میآیند. در ذهنم رسید که اینها برای چه میآیند؟ این کسی که گناه و معصیت دارد برای چه میآید؟ در خواب دیدم که همه کسانی که در دستگاه امام حسین میآیند را در حوضی میاندازند و شستشو میدهند. در دستگاه امام حسین طهارت و پاکیزگی هست.
یکی از بزرگان فرمودند: یک بنده خدایی در تهران بود، آدم خوب و هیأتی بود. برادری داشت با دوستان ناباب رفیق شده بود، خیلی کارهای زشت انجام میداد. فامیل از دست او عاجز شده بودند. نصیحت میکردند، تهدید میکردند، هرکاری کردند فایده نداشت. برادرش خیلی دلسوز بود. ایشان به محضر آیت الله سید احمد خوانساری مشرف میشود. مرجع بزرگی که امام به ایشان التماس دعا میگفتند. میگوید: برادری دارم چنین است، چه کار کنیم؟ ایشان را برای موعظه خدمت شما بیاوریم؟ فرمودند: ممکن است موعظه من اثر نکند ولی اگر میتوانید ایشان را کربلا زیارت أباعبدالله ببرید. آنجا جذبه و کشش فوق العاده دارد. ایشان این برادر شرور را به کربلا میبرد، وقتی رسید کنار قبر آقا أباعبدالله، جذبه و نورانیت او را گرفت و شروع کرد به گریه کردن، 180 درجه برگشت. توبه کرد و تمام کارهایش را کنار گذاشت. کشش و جذبه دستگاه امام حسین فوق العاده است. اگر آنجا کسی نتواند منقلب شود، دیگر قویتر از این شوینده نداریم.
روایت داریم مجرمی جرمی مرتکب شد و فرار کرد، چون اگر دستگیر میشد باید حکم برایش اجرا میشد. فکر کرد چه کند؟ در مدینه میرفت دید امام حسن و امام حسین یک گوشهای نشستند، این دو امام را کول کرد، امام حسن و امام حسین هردو کوچک بودند. هردو را مظهر پیامبر خدا آورد. گفت: یا رسول الله، « انی استجیرُ بهما الیک» من این دو آقازاده را آوردم و به وسیله اینها به شما پناهنده شدم. من آبرو ندارم! پیغمبر خدا تبسم کردند و برای او استغفار کردند. آیه نازل شد «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِيماً» (نساء/64) اگر آدمهای گنهکار بیایند نزد شما طلب استغفار کنند، خدا و پیامبر آنها را میآمرزد. ما چنین عزیزانی داریم که میتوانیم واسطه قرار بدهیم.
مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی(ره) از کسانی بود که واقعاً علاقه عجیب به امام حسین و اهلبیت داشت. یادم هست بزرگی نقل کرد، ایشان چون شاگرد حضرت امام بود فضل و علمش فوق العاده بود. اوایل انقلاب حضرت امام یک مسئولیت سنگینی را به ایشان دادند. ایشان به پای امام افتاد و گفت: من یقین دارم این بار را نمیتوانم به مقصد برسانم. اینکه آدم اگر نمیتواند کاری را قبول نکند و اگر اشتباه کرد اقرار کند. این از صد کرامت برای من بالاتر است. حضرت امام قبول کردند و فرمودند: کارهای فرهنگی بکن!
خدایا تو را به حق آقا أباعبدالله قسم میدهیم همه مشکلات ملت و مملکت ما را برطرف بفرما. به حق محمد و آل محمد باران رحمتت را بر ما نازل بفرما. قلب امام زمان از ما راضی و فرجش را نزدیک بگردان. ما را جزء بهترین عزاداران و دوستان و رهروان أباعبدالله قرار بده. به حق علی اصغر امام حسین مریضان را شفا عنایت بفرما. قرض قرضمندان ادا بگردان و حاجت حاجتمندان را روا بفرما. آنهایی که شغل ندارند، مسکن ندارند، همسر و اولاد ندارند، به آنها مرحمت بفرما به برکت آقا أباعبدالله و سلام و صلوات بر أباعبدالله و اهلبیت ایشان.