موضوع برنامه: سیری در صحیفه سجادیه امام زین العابدین (ع) - شرح دعای نهم (توبه)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 16- 07- 97
حاج آقای فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم. «الحمد لله رب العالمین، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم، السلام علیک یا أباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک»
دعای نهم صحیفه سجادیه، که در مورد توبه بود، در بند آخر حضرت میفرماید: «اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ» در جای جای دعاها پر از درود بر پیغمبر و آل اوست که رمز همه اجابتهاست. «وَ اجْعَلْ هَمَسَاتِ قُلُوبِنَا، وَ حَرَكَاتِ أَعْضَائِنَا وَ لَمَحَاتِ أَعْيُنِنَا، وَ لَهَجَاتِ أَلْسِنَتِنَا فِي مُوجِبَاتِ ثَوَابِكَ» بار پروردگارا رازهای دل ما، اندیشهها و فکرهایی که از دل ما میگذرد، تمام اعضاء و جوارح ما که در حرکت است و همه نگرشها و نگاههایی که چشم ما دارد و همه گفتارهایی که از زبان ما صادر میشود، خدایا تمام ظاهر و باطن ما را در مسیر بندگی و موجبات خشنودی خودت قرار بده که در مسیر تو قدم بردارد. «حَتَّى لَا تَفُوتَنَا حَسَنَةٌ نَسْتَحِقُّ بِهَا جَزَاءَكَ» کار خیر و ثواب در عالم برای همه فراهم است. حضرت میگوید: از خدا بخواهیم که خدا اعضاء و جوارح و ظاهر و باطن ما را در مسیر بندگی و کارهای خیر قرار بدهد که هیچ حسنهای از ما فوت نشود. «وَ لَا تَبْقَى لَنَا سَيِّئَةٌ نَسْتَوْجِبُ بِهَا عِقَابَكَ» از خدا کمک بخواهیم که هیچگاه گناهی برای ما باقی نماند که مستحق عقوبت و عذاب الهی باشیم. گناه نکنیم و اگر کردیم باید تمیز و پاک کنیم.
هفته گذشته اگر یادشان باشد گفتیم شرط مهم توبه این است که خط قرمز و نا امیدی نباید راه داشته باشد. پیغمبر خدا سه بار فرمودند: «لعن الله المُقنطین» خدا لعنت کند آنهایی که مردم را از خدا نا امید میکنند. یعنی میگویند: دیگر تو اصلاح نمیشوی. نباید راه را ببندیم و این راه همیشه باز است. حُر گناهش خیلی سنگین بود ولی برگشت و در اریخ فراوان بودند کسانی که گناهان فراوان داشتند و برگشتند. در دعای جوشن کبیر که دعای بسیار زیبایی است و همه اسماء الله است و فقط او را صدا میزنیم. «یا ملجأ العاصین» ای پناه گنهکارها، خدا میفرماید: اگر زمین خوردی، شیطان گولت زد، نفس أماره، جو گیر شدی و ناخواسته کاری کردی، من تو را میبخشم. «قابل التوب، عظیم العفو» ای خدایی که توبه را میپذیری. اگر خدا نمیخواست بپذیرد چرا در توبه را باز کرد. «عظیم العفو، حسن التجاوز، واسع المغفره» بزرگی از شاگردان مرحوم انصاری همدانی جلسات هفتگی داشتند، در همه جلساتشان میگفتند که دو سه بند از دعای جوشن کبیر را بخوانند. فقط برای شبهای قدر نیست. شأن نزول جوشن کبیر این بود که پیغمبر ما در یکی از جنگها خیلی صدمه میخوردند، جوشن یعنی زره، زره بزرگی به تن کرده بودند که از دشمن در امان باشند. جبرئیل این دعا را آورد و فرمود: این چیزی که تو را حفظ میکند این دعاهاست. در حفاظ اسماء و صفات الهی قرار میگیری که هم خواندنش همه وقت خوب است، مخصوصاً شب اول ماه رمضان اصل ورودش است که مرحوم علامه مجلسی فرمودند: خوب است شبهای قدر هم خوانده شود.
بعضی فکر میکنند دعای کمیل، دعای ندبه، دعای جوشن، دعای سمات، دعای مشلول، مثل نماز نیست که تکبیر گفتی تا السلام علیکم، دعا مثل قرآن است هرجا خسته شدی رها کنی. بعضی فکر میکنند کافر میشوند نه! اگر حال نداریم یا بچه مشکل دارد، شرایط فراهم نیست، هرچقدر توانستید بخوانید. «عظیم العفو، حسن التجاوز، واسع المغفره، باسط الیدین بالرحمه» دستها را برای رحمت و آمرزش باز کرده است. اسم دیگری که آمده «یا ملجأ کل مطرود» اگر کسی را ترک کردند و همه رهایش کردند، خدا میگوید: من پناه تو هستم. پس آدمهایی که میخواهند برگردند، هیچوقت نا امید نباشند. لقمان که یک سوره قرآن به نام اوست، لقمان نه پیغمبر بود، نه امام بود و نه جانشین پیامبر بود. یک غلام و یک برده بود ولی حکیم بود. آیه و روایت داریم «وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيم» (بقره/282) حدیث داریم «مَنْ اخلْصَ لِلّهِ اربعينَ صَباحاً ظَهَرتْ يَنابيعُ الحِكمةَ مِنْ قَلْبهِ عَلى لِسانهِ» هرکس چهل روز خالص شود خداوند چشمههای حکمت را از قلبش به زبانش جاری میکند. اینطور نیست که بگوییم فقط کسی که دانشگاه رفته پروفسور شده، یا حوزه علمیه رفته، اینها انسان هستند و بقیه آدم نیستند. ملا کاظم ساروقی بی سواد بود ولی قرآن را حفظ بود. ایراد نگیرند خدا در قرآن یک سوره به نام لقمان فرستاده است و جناب لقمان نه دانشگاه رفته و نه با سواد بوده است. «وَ لَقَدْ آتَيْنا لُقْمانَ الْحِكْمَةَ» (لقمان/12) خدا به او حکمت داد. عبد بود، با تقوا و با خدا بود و خدا به او حکمت داد.
کلمات حکیمانه او را خدا در قرآن بیان کرد. در روایات پیغمبر و امامان ما هم کلمات حکیمانه لقمان را مکرر آوردند. در کافی شریف هست که امام صادق فرمودند: خدا به حضرت لقمان حکمتهایی مرحمت کرده بود و یکی از کلمات شگفت حکمت آمیز لقمان این جمله بود، که جناب لقمان حکیم به فرزندش فرمود: فرزندم آنقدر به خدا امیدوار باش که اگر گناه ثقلین، یعنی گناه جن و انس را کرده باشی قابل تدارک است. خدای بزرگ میتواند جبران کند به شرط اینکه برگردد. امام صادق کلام لقمان حکیم را تأیید میکند، فرزندم! آنقدر به خدا امیدوار باش که اگر گناه جن و انس را مرتکب شدی، نگو خدا نمیبخشد. خدا میتواند ببخشد. آدمهای تنگ نظر میگویند: مگر میشود و ممکن است؟ بله ممکن است. ما خدا را نشناختیم.
شریعتی: اگر این همه گناه داشته باشیم، یک وقتهایی برگشتن خیلی ساده نیست.
حاج آقای فرحزاد: نمیگوییم بدون توبه، توبه شرایطی دارد. اگر مال هشتاد میلیون را چپاول کرده باید برگرداند و تدارک کند. اینطور نیست که با یک استغفرالله همه حق الناس از بین برود. بحث ما این است که نا امید نباشیم. حضرت امیر(ع) در غررالحکم میفرماید: «قتل القنوط صاحبه» (غرر الحكم، ص 267) یعنی نا امیدی صاحبش را میکشد. چون میگوید: خدا مرا نمیبخشد، هزار تا جنایت کردم ده هزار تا دیگر هم بکنم. آب از سر ما گذشت، هر غلط دیگر بکنند. هیچوقت گنهکار را نا امید نکنیم. پیغمبر سه بار لعنت کرد، لعنت بر کسی که مردم را نا امید میکند. لعنت بر کسی که راه را میبندد. در جهنم را میبندد و میگوید: حق نداری بیرون بروی و فایده ندارد. روایت زیبایی در کافی شریف است. ابو بصیر یک همسایهای داشت و از اصحاب بسیار خوب امام باقر و امام صادق(ع) بود. اهل کوفه است ولی از کوفه به مدینه میآمد و خدمت امام میرسید. ابو بصیر میگوید: من یک همسایهای داشتم از بنی عباس بود. از کارگزارها و عوامل بنی عباس بود. مال و ثروتی از حرام اندوخته کرده بود و از این مال حرام در خانهاش عیاشی میکرد. کنیزهای آوازه خوان میآورد و رقاصی و جام شراب و معصیت میکردند. من همسایهاش بودم و گاهی با ملایمت میگفتم: این کار حرام است و اشکال دارد، ما همسایه شما هستیم! همسایه خوب خیلی مهم است. حدیث داریم برای تهیه خانه «الْجَارُ ثُمَ الدَّارُ» (علل الشرائع، ج 1، ص 181) اول همسایه، اگر خانه مرتب نیست ولی در محیطی است که همسایهها آدمهای خوبی هستند، ولو خانه به دل ما ننشست عیب ندارد، همین که محط پاکی است خوب است. برعکس اگر بهترین خانهها در منطقهای است که اراذل و اوباش هستند، بچهها و خودمان فاسد میشویم. محلی که میخواهید خانه تهیه کنید اول اهل محل را برانداز کنید. در مسافرت هم «سَلْ عَنِ الرَّفِيقِ قَبْلَ الطَّرِيقِ» (نهجالبلاغه، نامه 31) رفقای راه از خود راه و مقصد مهمتر هستند. اگر رفقا خوب هستند و مؤمن و با تقوا هستند با آنها سفر برو. ولی اگر رفقا ناباب هستند ولو مشاهد مشرفه بروند ، معتاد و قاچاقچی هستند، نرو. رفیق راه از خود راه و مقصد بالاتر است.
ابوبصیر همسایه ناجوری داشت ولی این آدم مؤمنی بود. میگوید: من چند بار به کوچه و خیابان به این همسایه نصیحت میکردم و گوش نمیداد. یک روز در کوچه به من رسید و میدانست من خدمت امام صادق(ع) میروم و با حضرت رابطه دارم. به من گفت: من خیلی آلوده هستم و ناپاک هستم، اگر میشد شرح حال مرا خدمت امام صادق میدادی، اگر او به من نظری میکرد، ما واقعاً نیاز به کمک خدا داریم. احتیاج داریم اهلبیت دست ما را بگیرند. برای چه به ما میگویند در نماز امام زمان صد بار «ایاک نعبد و ایاک نستعین» بگویید. یعنی خدایا من از تو کمک میخواهم. نفس أماره، شیطان، محیط فاسد، فضای مجازی، حمله فرهنگی، شبیه خون فرهنگی به جوانهای ما میطلبد بیشتر سراغ خدا برویم. «وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصِير» (حج/78) واقعاً از خدا کمک بخواهیم. «وَ اعْتَصِمُوا بحبل الله جمیعاً» به خدا چنگ بزنید. در آستانه اربعین هستیم و من خواهش میکنم عزیزانی که میتوانند بروند که خوب است و آنهایی که نمیتوانند بروند بانی خیر شوند. با مشکلات اقتصادی که داریم و گرانی که در کشور عراق هست، کمک به موکبها و زوار کنند. افرادی که گروهی میروند در فامیل رصد کنند آنهایی که نرفتند را ببرند. ما هشتاد میلیون جمعیت هستیم، بیست میلیون را کودک فرض کنیم، اگر شصت میلیون هر نفر 5 هزار تومان بدهند میلیاردی جمع میشود. بخاطر امام حسین و حضرت زینب کمک کنند. امام حسین مال و جان و هستیاش را داد. از مردم عراق باید خیلی تشکر کرد، واقعاً با میل و جان خدمت میکنند. پارسال در عمود 1080 بودیم، گفتند: قبیلهای اینجا هست که خانهشان را فروختند و رفتند از بانک وام گرفتند و برای زوار موکب زدند. در طول سال بخشی از درآمدشان را کنار میگذارند که به زوار آقا أباعبدالله خدمت کنند. جذبه و عشق و نور امام حسین خیلی قوی است. مسیحی و اهل سنت و یهودی هم میآیند.
همسایه ابو بصیر گفت: من درمانده و بیچاره هستم و مگر امام تو به من یک نظر بکند. ابو بصیر میگوید: این در ذهن من بود و بعد از مدتی به مدینه رفتم. خدمت امام صادق که شرفیاب شدم به حضرت عرض کردم: ما یک همسایه داریم عامل بنی عباس است و مال حرام جمع کرده است. گرفتار عیاشی و ولگردی شده، ولی خودش درد و دل کرد و گفت: مگر امام تو به داد من برسد. حضرت فرمودند: به خدا قسم اگر توبه بکند و کارهایش را کنار بگذارد، من امام صادق بهشت را بر او ضمانت میکنم. گفتند: چشم پیغام شما را میرسانم. ابو بصیر میگوید: به کوفه برگشتم، همسایهها به دیدن من آمدند و این همسایه هم آمد. با خوبها رابطه داشته باشیم و رابطهمان را قطع نکنیم. امیرالمؤمنین میفرماید: «مُجَالَسَةُ الْأَشْرَارِ تُورِثُ سُوءَ الظَّنِّ بِالْأَخْيَارِ، وَ مُجَالَسَةُ الْأَخْيَارِ تُلْحِقُ الْأَشْرَارَ بِالْأَخْيَارِ، وَ مُجَالَسَةُ الْفُجَّارِ لِلْأَبْرَارِ تُلْحِقُ الْفُجَّارَ بِالْأَبْرَارِ» همسایه خوب داری روضه خوانی دارد، همسایه خوب داری مشهد میرود، برو. با خوبها رابطه را قطع نکن. بخواهی یا نخواهی نور او را میگیری. حضرت امیر میفرمایند: تکویناً وجودت و نفست از او سرایت میکند. مثنوی میگوید:
میرود در سینهها از سینهها *** از ره پنهان صلاح و کینهها
صحبت صالح تو را صالح کند *** صحبت طالح تو را طالح کند
من که به کوفه برگشتم همسایهها به دیدنم آمدند و این مرد هم آمد. آخر سر که مهمانی تمام شد، او را نگه داشتم. گفتم: من کار تو را به امام صادق گفتم. حضرت فرمودند: به خدا قسم اگر توبه کند و برگردد، من بهشت را بر او ضمانت کنم. یکباره زیر و رو شد. گفت: ابو بصیر تو را به خدا قسم امام صادق این را گفت؟ فرمود: بله. یکباره منقلب و زیر و رو شد. رفت که توبه کند. چند روزی از او خبر نداشتم، یک روز پیغام داد که به خانه من بیا با تو کار دارم. رفتم دیدم پشت در خانه ایستاده است و گفت: من لباس زیر پوشیدهام، هرچه اموال از حرام بود دادم، خانهام را خالی کردم و واقعاً برگشتم. رفتم برایش لباس آوردم و به او کمک کردم تا مقداری زندگی ضروری او رو به راه شود. چند ماهی زندگی کردو خیلی پاک و پاکیزه شد. اهلبیت سیئات را تبدیل به حسنه میکنند. محال است خدا نبخشد. چند ماهی گذشت و یک روز پیغام داد که من مریض هستم. به دیدن او رفتم و دیدم حالش وخیم است. کنار بسترش نشستم و از او دلجویی میکردم. یکوقت دیدم گاهی بیهوش میشود و گاهی به هوش میآید، یکوقت به هوش آمد گفت: ابو بصیر صاحب تو امام صادق به وعدهای که داد عمل کرد. این را گفت و از دنیا رفت. ابو بصیر میگوید: من از این کار خیلی خوشحال شدم که یک نفر به برکت امام صادق اینطور متحول شد و از جهنم به بهشت رفت. به مدینه رفتم تا از امام صادق تشکر کنم. یک پایم در دهلیز خانه بود و یک پایم در اتاق بود. خواستم بروم گزارش بدهم. هنوز وارد نشده بودم امام صادق صدا زد ابا بصیر ما قولی که داده بودیم، وفا کردیم! در باز است. دستگاه امام حسین، دستگاه اهلبیت، مجالس اهلبیت راهگشاست.
شریعتی: مشکل ما اینجاست که ما اگر غرق گناه هم باشیم، یکوقتهایی اصلاً نمیفهمیم. دغدغه برگشتن نداریم.
حاج آقای فرحزاد: وجدان و فطرت ما از بین نمیرود مگر کسی که استثناء باشد. اینکه ما میگوییم: مواظب باشید گناه نکنید. امام باقر(ع) فرمودند: وقتی کسی گناهی میکند در قلبش، فطرتش نورانی و پاک است یک خال سیاه میخورد، اگر توبه کرد و برگشت پاک میشود. ولی اگر پاک نکرد و دوباره گناه کرد دو تا خال میشود. سه بار گناه کرد سه تا خال میشود. اگر هی گناه روی گناه کرد قلبش وارونه میشود. یکوقت بدن انسان یک گوشهاش چرک است، بدن دفاع میکند و حمله میکند و چرکها را از بین میبرد. آنتی بیوتیک اثر دارد ولی اگر تمام بدن را چرک گرفته باشد نمیشود کاری کرد. باید مواظب باشیم ذائقه ما عوض نشود. «ثُمَ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا السُّواى أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُنَ» (روم/10) مثل شمر و یزیدها و وهابیها که گناه روی گناه میآید، این به جایی میرسد که از گناه ممکن است لذت ببرد. آدمهایی که گناه روی گناه میکنند کارشان به جایی میرسد که قیامت و آخرت و خدا را هم تکذیب میکنند.
یکی از مسائل توبه فوری توبه کردن است. یعنی زود پاک کنیم و برگردیم. شرط بعدی توبه این است که واجب فوری است، باید فوری پاکش کرد. فوری سم مهلک را از بین برد. یک حدیث زیبایی است مرحوم ممقانی نقل کرده که در زمان امام صادق(ع) کسی بود مبتلا به خوردن شراب بود. از وصایایی که از پیغمبر خدا به امیرالمؤمنین بود، در مورد مذمت شراب خیلی صحبت کردیم. ولی اینکه عرض کردم در هر شرایط و حالی ارتباطمان را قطع نکنیم. یک ترفند شیطان این است که میگوید: تو گنهکار هستی، چرا مجلس روضه میروی؟ چرا هیأت میروی؟ مسجد میروی؟ این خیلی خطرناک است. این آقا جلسه امام صادق میآمد ولی به گناه آلوده بود. دهانش را میشست و صورتش را تمیز میکرد و به جلسه میآمد. یکبار شراب زیاد خورد. از یک کوچه تنگ و باریکی میآمد، دید از روبرو امام صادق میآید. دید راه فرار ندارد، متحیر بود چه کند. راه فراری برای خودش پیدا کرد، گفت: من رو به دیوار میکنم مثلاً بند لباسم را ببندم و آقا کریم و بزرگوار است، ندیده میگیرد و میرود. مشغول به لباس شد و پشت به آقا کرد. یکوقت دست پر مهر امام صادق به شانهاش خورد و فرمود: فلانی در هر حالی که هستید رویتان را از ما برنگردانید. خدا به حضرت داود فرمود: «لو علم المدبرون عنی کیف انتظاری لهم و شوقی الی توبتهم لماتوا شوقاً الی و لتفرقت اوصالهم» آنهایی که پشت به من کردند و فراری هستند، اگر بدانند من خدا چقدر دوست دارم بنده فراری من برگردد، چقدر مشتاق توبه او هستم، انتظار میکشم مثل پدر و مادری که بچهشان فرار کرده است. خدا هزار برابر از پدر و مادر مهربانتر است. فرمود: اگر بندگان فراری بدانند من چقدر مشتاق برگشتن آنها هستم از شوق من جان میدهند. بندهای بدنشان از شوق من قطعه قطعه میشود. بعد فرمود: «یا داود هذه ارادتی بالمدبرین عنی فکیف اردتی بالمقبلین عَلیّ» اینهایی که پشت کردند و فراری هستند، من منتظر هستم اینها برگردند. خدا اجبار نمیکند خودشان با میل و اختیار برگردند. این ارادت من به آنهایی است که پشت کردند، پس با آنهایی که رو به من میآورند، چه خواهم کرد؟ «یا داود ارحم ما اکون بعبدی اذا ادبرَ عنّی» چه وقت رحمت من خیلی طلوع میکند؟ آن زمان که بندهای میخواهد فرار کند. یک بچه که میخواهد از خانه فرار کند، چطور همه بسیج میشوند نگذارند برود. به آتش نیافتد، بلایی سرش نیاید، میفرماید: آن زمان رحمت من بیشتر طلوع میکند و دوست دارم برگردد. لذا یکی از شعرا میگوید: «کلُ ذنبٍ لک المغفور سوی الاعراض عنی» یعنی من هر گناهی را میبخشم، الا روی گرداندن از خودم که نمیبخشم. در هر حالی که هستید رویتان را از ما بر نگردانید.
شریعتی: نکات خوبی را شنیدیم. انشاءالله خداوند متعال به همه ما توفیق توبه واقعی عنایت کند. امروز صفحه 466 قرآن کریم، آیات 68 تا 74 سوره مبارکه زمر را تلاوت خواهیم کرد.
«وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرى فَإِذا هُمْ قِيامٌ يَنْظُرُونَ «68» وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ وُضِعَ الْكِتابُ وَ جِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَ الشُّهَداءِ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ «69» وَ وُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِما يَفْعَلُونَ «70» وَ سِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلى جَهَنَّمَ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آياتِ رَبِّكُمْ وَ يُنْذِرُونَكُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا قالُوا بَلى وَ لكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذابِ عَلَى الْكافِرِينَ «71» قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ «72» وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ «73» وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ «74»
ترجمه: و در صور دميده شود، پس هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است، بىهوش شده (و مىميرد،) مگر آن كه را خدا بخواهد؛ سپس بار ديگر در آن دميده شود، پس ناگاه آنان (زنده شده،) به پا خيزند و (به اطراف) نظر مىكنند. و (در آن روز) زمين به نور پروردگارش روشن گردد و نامهى اعمال را در ميان نهند و پيامبران و شاهدان را حاضر سازند و ميان آنان به حقّ داورى شود، در حالى كه بر آنان ستم نمىرود. و به هر كس (نتيجهى) آن چه انجام داده به تمامى داده شود و خداوند به آن چه انجام مىدهند آگاهتر است. و كسانى كه كافر شدند گروه گروه به سوى جهنّم رانده شوند، تا چون به نزديك آن رسند درهاى دوزخ گشوده شود و نگهبانان آن به ايشان گويند: «آيا از ميان شما پيامبرانى به سراغ شما نيامدند تا آيات پروردگارتان را بر شما تلاوت كنند و شما را از ديدار امروزتان هشدار دهند؟» گويند: «چرا»، (آنان آمدند ولى ما گوش نداديم) لكن فرمان عذاب بر كافران قطعى است. به آنان گفته شود: «از درهاى دوزخ وارد شويد كه جاودانه در آن خواهيد بود، پس چه بد است منزلگاه متكبّران». و كسانى كه از پروردگارشان پروا داشتند گروه گروه به سوى بهشت سوق داده شوند تا چون به نزد آن رسند، در حالى كه درهاى بهشت گشوده شده است و نگهبانان بهشت به آنان گويند: «سلام بر شما پاك و پسنديده بوديد، پس داخل شويد در حالى كه در آن جاودانه خواهيد بود». و (بهشتيان) گويند: «سپاس خداوندى را كه به وعدهاى كه به ما داد وفا كرد و زمين را ميراث ما قرار داد. تا از بهشت هر جاى را كه بخواهيم برمىگزينيم.» پس چه نيكوست پاداش اهل عمل.
شریعتی: انشاءالله زیارت اربعین حسینی نصیب همه شما شود. انشاءالله ما هم جزء زائران امام حسین(ع) باشیم. از فضیلت ذکر بلند صلوات بر محمد و آل محمد برای ما بگویید و نکات قرآنی امروز را بشنویم.
حاج آقای فرحزاد: پیغمبر خدا فرمود: کسی که آخرین کلامش کلمه طیبهی «لا اله الا الله» باشد و از دنیا برود اهل بهشت است. یکی هم فرمود: «مَنْ كَانَ آخِرُ كَلامِهِ الصَّلاةَ عَلَيَّ وَ عَلَي عَلِيٍّ دَخَلَ الْجَنَّةَ» (عيون أخبار الرضا (ع)، ج2، ص64) آخرین کلامش به صلوات ختم شود، فرمود: اهل بهشت است.
در آیه 73 و 74 سوره زمر خداوند دربارهی اهل بهشت میفرماید: «وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً» یعنی آنهایی که تقوای الهی را در زندگیشان پیشه کردند و گناه نکردند، اگر گناه کرد متقّی شد، تقوا شرط ورود به بهشت است. گناه نکند و اگر کرد جبران کند. اینها را دسته دسته و گروه گروه به طرف بهشت سوق میدهند. حتی بعضی روایات دارد که اصحاب امام حسین دور امام حسین جمع میشوند و حورالعین و اهل بهشت منتظر اینها هستند. جذبه امام حسین اینقدر اینها را میگیرد که مات و مبهوت میشوند. بزرگی میفرمود: اینکه خداوند میفرماید: «سیق الذین» یعنی اینها را میکشند به طرف بهشت میبرند. میگویند: جذبه امام حسین ما را گرفته، ما امام حسین را ول کنیم و به بهشت برویم. بهشت ما همینجاست ولی اینها میگویند: نه، باید بروی. «حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها» برای جهنم آیات قبل واو ندارد. برای جهنمیان در بسته است، باید بیایند باز کنند ولی بهشت درهای بهشت از قبل باز است. «وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ» موکلین بهشت میگوید: سلام بر شما باد که پاکیزه زندگی کردید و پاک هستید. «طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ» وقتی وارد بهشت میشوند میگویند: «وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنا وَعْدَهُ» خدا به وعدهای که داد عمل کرد. «وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ» خدا بهشت را به ما ارث داد که در بهشت جاودانه «نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشاءُ» هرجای بهشت میخواهیم لذت ببریم. «فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ» خوب پاداشی است برای آنهایی که اعمال خوب انجام میدهند.
شریعتی: از آقا سید جمال الدین گلپایگانی برای ما بگویید و حسن ختام فرمایشات شما را بشنویم.
حاج آقای فرحزاد: مرحوم آقا سید جمال واقعاً عالمی بود فرهیخته و غیر از اینکه از نظر علمی در حد مرجعیت و اجتهاد کامل بودند و خیلی از بزرگان را هم زیارت کردند و شاگردان برجستهای تربیت کردند، انسانی بود که در معنویت فوق العاده بود. یکی از بزرگان میفرمودند: ایشان گاهی میرفتند و در وادی السلام خلوت میکردند. مرحوم آقای قاضی و بزرگان خلوت داشتند. وادی السلام قبرستان فوقالعادهای است و به این عظمت نداریم. در روایت داریم ارواح مؤمنین همه به وادی السلام برده میشود. یکی از شاگردان ایشان میگوید: آقا نماز ظهر و عصر را که خواندند، دیدند به طرف وادی السلام حرکت کرد. من از پشت سرش رفتم ولی دیدم یک نسیم خنکی در هوای گرم نجف میوزد و بوی عطر عجیبی دور آقا را گرفته است. من همراه آقا رفتم بدون آنکه مزاحم ایشان باشم. آقا سر بعضی از قبور رفتند و دعا خواندند، قرآن خواندند و خلوت کردند. یک آدمی بود در نجف آدم خیلی شرور و هوس بازی بود. این با آقا سید جمال گلپایگانی برخورد کرد. سلام علیک کرد و با آقا خوش و بش کرد. آن نسیم ملکوتی و نورانی و بوی بهشت از بین رفت. اینکه پیغمبر ما فرمود: گاهی غبار به قلب من مینشیند. یعنی از معاشرت دیگران گاهی ممکن است به قلب پیامبر هم غبار بنشیند و من هر روز هفتاد بار استغفار میکنم. بعد میفرمود: من این را حس کردم و آ سید جمال برگشت به من گفت: من چند روز زحمت کشیده بودم آن حالت نورانی ایجاد شود. با یک احوالپرسی و ملاقات و ظلمت این فضا عوض شد. اینکه هرچه میتوانیم از بدها فاصله بگیریم. امیرالمؤمنین فرمودند: از افراد بد فاصله بگیر که همچون نار شما را آتش میزنند. با خوبها بنشینیم و از بدها فاصله بگیریم.
بعضی از اعمال هست مُوَسّع است، یعنی وقت و فرصت هست. اگر کسی به ما سلام کند باید فوری پاسخ بدهیم. نمیتوانیم بگوییدم بعداً جوابش را میدهیم. در نماز واجب هم جواب سلام دادن نماز را باطل نمیکند. اگر کسی گناهی بین خود و خدا و گناه حق الناسی مرتکب شد، نمیتواند بگذارد بعداً. سم اگر داخل بدن انسان شود نمیشود گفت: بعد، از بین میروی! گوشه خانه آتش بگیرد، نمیشود فردا خاموش کرد. گناه از سم و آتش خطرناکتر است. روح و دین و جان و آخرت و دنیای انسان را متلاشی میکند. اگر کسی خدای نکرده گناهی را مرتکب شد، فوری توبه و استغفار کند و جبران کند. ما بزرگانی را داشتیم که اگر در جلسه به کسی اشتباهاً تحقیری و توهینی میشد، ناراحتی و کدورتی میشد، میفرمود: تا طرف را راضی نکنم شب نمیتوانم بخوابم! بلند میشد به خانه طرف میرفت تا او را راضی کند. از ترفندهای مهم شیطان تسویف است. تسویف یعنی امروز و فردا کردن. روایت داریم وقتی که آیات توبه و دستور توبه از طرف خدای متعال صادر شد که «يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» (زمر/53) اسراف بر نفس یعنی خیلی گناه کردی. خدا همه گناهان را میبخشد. «إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً» ابلیس خیلی ناراحت شد و فریاد زد و همه نوچهها را جمع کرد. گفتند: چه شده؟ گفت: بیچاره شدیم. اینقدر زحمت میکشیم و آدم را به گناه میاندازیم، توبه میکند و تمام میشود. هرکس یک راهی را پیشنهاد داد. یک خناس وسواس بود که مشاور خیلی خبیثی بود. گفت: جناب ابلیس من یک راه دارم، نمیگذارم موفق به توبه شوند. میگویم: تو جوان هستی، بگذار بعد توبه میکنی. آخر عمر توبه میکنی! اینقدر میگویم به تأخیر بیاندازد تا بدون توبه از دنیا برود. نباید توبه را تأخیر بیاندازیم. اگر با همسرت کدورت داری همین الآن دستش را ببوس. بزرگی با خانمش بگو مگو کرد، یکباره فهمید دارد بیراهه میرود. همانجا خم شد و دست خانمش را بوسید. این انسانیت و توبه واقعی است.
خدایا تو را به حق محمد و آل محمد قسم میدهیم همه کسانی که آرزوی زیارت أبا عبدالله را دارند خصوصاً در اربعین، همه را موفق به زیارت حضرت بفرما. گناهان ما را ببخش و بیامرز. توفیق توبه نصوح و خالص به همه ما مرحمت بفرما. باران رحمتت را بیش از این بر ما بباران. ما را به بدیهایمان مؤاخذه نفرما. آنهایی که مریض دارند شفا عنایت بفرما. قرض قرضمندان را ادا بگردان. به آنهایی که همسر ندارند، اولاد ندارند، شغل ندارند، مسکن ندارند، به همه آنها مرحمت بفرما. به برکت سلام بر امام حسن و امام حسین(ع).