موضوع برنامه: سیری در صحیفه سجادیه، شرح دعای دهم- (طلب عفو از پروردگار)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 14- 08- 97
حاج آقای فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم. «الحمدلله رب العالمین، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم، السلام علیک یا أباعبدالله و رحمة الله و برکاته» در فراز آخر دعای دهم که دربارهی پناهندگی به خدا و طلب عفو و بخشش هست، آقا امام سجاد(ع) میفرماید: «وَ أَشْبَهُ الْأَشْيَاءِ بِمَشِيَّتِكَ، وَ أَوْلَى الْأُمُورِ بِكَ فِي عَظَمَتِكَ رَحْمَةُ مَنِ اسْتَرْحَمَكَ» خدایا شبیهترین چیزی که ما میدانیم خاص توست و تو دوست داری و سزاوارترین چیز در پیشگاه عظمت تو رحم کردن به کسی است که طلب رحمت از تو میکند. در قرآن میبینید که بیشترین اسم خدا بعد از الله، رحمان و رحیم است. غفور، ریزش رحمت خدا بستگی دارد که ما هم از این رحمت استفاده کنیم. «وَ غَوْثُ مَنِ اسْتَغَاثَ بِكَ» خدا دنبال کسی است که به او پناهنده شود و استغاثه کند. لطف خدا دنبال کسی است که دستگیری از او کند. سزاوارترین چیز به دستگاه شما فریادرسی از کسی است که طلب فریادرسی میکند. بعد میفرماید: «فَارْحَمْ تَضَرُّعَنَا إِلَيْكَ» پس این زاری ما و تضرع ما را مورد لطف و نظر خودت قرار بده «وَ أَغْنِنَا إِذْ طَرَحْنَا أَنْفُسَنَا بَيْنَ يَدَيْكَ» حالا که ما خودمان را پیش روی تو رها کردیم، ما را به لطف و کرم خودت بی نیاز کن. اگر پیامهایی بیاید که چرا دعا میکنیم مستجاب نمیشود؟ ما استغاثه کردیم، فریاد کردیم خدا صدای ما را نمیشنود. اینها ده بیست پاسخ قرص و محکم دارد که مکرر گفتیم. از طرف خدا تضمین صد در صد است و کم نمیگذارد. اگر خدا روی دنیا را به ما باز کند و سلامتی کامل به ما بدهد، دور برمیداریم. «إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى، أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى» (علق/6و7) یعنی اگر انسان خودش را بینیاز ببیند، دور برمیدارد. «إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوء» (یوسف/53) آقای دولابی میگفت: هرکسی را ببینی میگوید: گرفتار است. یعنی گرفت یار هستند. خدا ما را گرفته است، اگر ما را رها کند، نمیشود. مثل کسی که فلج بود و به حضرت موسی التماس میکرد که باید خوب شوم. گفت: صلاح تو این است و باید بسازی. گفت: نه باید است! دعا کرد فلج مادرزاد بود خوب شد. رفت یکجا برگشت دید که جمعیت جمع شده است، همین آدم فلج یک نفر را کشته بود و باید اعدام میشد. یعنی ما پشت پرده را خبر نداریم. پدر و مادری که بچه معلول دارند، صدها برابر در آخرت خدا به آنها خواهد داد. خدا این تضرع و زاری را دوست دارد و اگر در را باز کند راه فرار برای خیلی زیاد است.
«اللَّهُمَّ إِنَّ الشَّيْطَانَ قَدْ شَمِتَ بِنَا إِذْ شَايَعْنَاهُ عَلَى مَعْصِيَتِكَ» خدایا ما گاهی حرف شیطان را گوش دادیم و ما را شماتت کردی، دیدی حرف خدا را زیر پا گذاشتی و حرف مرا گوش دادی. پس خدایا «فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ» بر محمد و آل محمد درود بفرست «وَ لَا تُشْمِتْهُ بِنَا بَعْدَ تَرْكِنَا إِيَّاهُ لَكَ، وَ رَغْبَتِنَا عَنْهُ إِلَيْكَ» خدایا ما را مورد شماتت قرار نده، حالا که دست از شیطان برداشتیم و به تو رو کردیم، پس دست ما را بگیر و ما را به شماتت مبتلا نکن. چون بحث توبه خیلی مورد نیاز هست، دعای دهم و یازدهم بیشتر در مورد توبه و استغفار است. شرایط توبه را عرض کردیم، یکی از شرایط مهم توبه اقرار به گناه است. الآن یک مشکل مملکت و مردم ما و همه انسانها، چه در سطح بالا مستکبرین و طاغوتها و چه در سطح پایین، اشتباه که میکنیم حاضر نیستیم بگوییم: اشتباه کردیم. خیلی سخت است. هیچکس خودش را مقصر نمیداند. این خیلی مهم است که خانم، آقا، دوست و رفیق، ارباب رجوع، اشتباه کردی بگو: اشتباه کردم. نفهمیدم!
روایت داریم یک اعرابی گناهی مرتکب شد گفت: خدایا حق با توست، گناه کردم نفهمیدم. اگر بخواهی عذاب میکنی و اگر نخواهی میبخشی. خدا گفت: بخشیدم. امام باقر(ع) فرمود: «و اللّه ما ينجو من الذّنب الّا من اَقَرَ به» به خدا قسم کسی از گرداب گناه نجات پیدا نمیکند الا اینکه بگوید: اشتباه کردم. آدمهای مغرور و خودخواه و متکبر زیر بار نمیروند. اصلاً فرق حضرت آدم با شیطان و ابلیس چیست؟ حضرت آدم(ع) گفتند: گندم نخورد، خورد و به ابلیس گفتند: سجده کن، سجده نکرد. هردو خلاف امر خدا عمل کردند. به حضرت آدم خطاب شد: چرا گندم خوردی؟ دست بالا کرد و گفت: «رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ» (اعراف/23) خدایا به خودمان ظلم کردیم، انشاءالله در همه حالات اولاد حضرت آدم و حوا باشیم. خانم یا آقا اشتباه میکند بپذیرد که اشتباه کرده است. حضرت آدم گفت: اگر ما را نیامرزی و نبخشی و لطف و رحم نکنی جزء زیانکارها هستیم. من و شما از حضرت یونس که پیغمبر عظیم الشأنی بود، پیغمبر ما حضرت محمد(ص) به همه انبیاء خیلی عنایت داشتند و میفرمودند: اینها برادران من هستند. میفرمودند: خدا برادرم یونس را رحمت کند، معراج من در آسمانها بود و معراج او در شکم ماهی بود. وقتی قومش نفرین شدند و کاری نکرد، آمد فاصله گرفت و ترک اولی کرد، در شکم ماهی خدا او را حبس کرد، چه گفت؟ ذکر یونسیه، «لا اله الا انت» جز تو خدایی نیست. «سبحانک» تو خوب هستی و پاک و منزه هستی، «انی کنتُ من الظالمین» من به خودم ظلم کردم. باید کار بهتری میکردم و چاره اندیشی میکردم، نکردم. خدا میگوید: اگر اقرار نمیکرد تا روز قیامت در شکم ماهی او را نگه میداشتم. چه کار کنیم از ظلمتها و بن بستها و تاریکیها و اختلافها کم کنیم؟ دست بالا کنیم اشتباه کردیم و جبران کنیم.
پانزده میلیون پرونده برای این است که نمیخواهیم زیر بار اقرار به خطا و گناه برویم. «فَلَوْ لا أَنَّهُ كانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ، لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ» (صافات/143 و 144) اگر تسبیح نمیکرد و اقرار به ظلم نمیکرد تا روز قیامت در شکم ماهی حبس میشد. پس فرق حضرت آدم با ابلیس چیست؟ به ابلیس گفت: چرا سجده نکردی؟ گفت: کار من درست بود. من از آتش هستم و او از خاک است، من بهتر هستم! زمان حضرت عیسی و زمان پیغمبر ما اینها برای ابلیس واسطه شدند، با اینکه خیلی سوء سابقه داشته است که میخواهی توبه کنی؟ گفت: آره. خدا حاضر است گذشتهها را جبران کند. آمدند به خدای متعال عرض کردند: این آماده شده و حرفی ندارد توبه کند. خدا گفت: عیب ندارد، برو به قبر حضرت آدم سجده کن، من میآمرزم. ابلیس گفت: من به خودش سجده نکردم، به قبرش سجده کنم؟! تا وقتی آدم اقرار نکند نجات پیدا نمیکند. این اقرار و اعتراف فقط نزد خدا نباشد، نزد بندگان خدا هم باشد. آقا من پای شما را لگد کردم. حرف تند زدم، بد اخلاقی کردم، دلی را شکستم. حالا طرف هم قبول نکرد، من نزد خدا آبرومند هستم. شرمنده نیستم.
در دعاهای ما این خیلی زیاد است. در دعا میخوانیم که خدایا من به خودم اقرار میکنم «أَتَیْتُکَ مُقِرّاً عَلَى نَفْسِی بِالْإِسَاءَهِ وَ الظُّلْمِ مُعْتَرِفاً بِأَنْ لاَ حُجَّهَ لِی وَ لاَ عُذْرَ» خدایا من به خودم اقرار میکنم که بدی کردم و ظلم کردم و حجت و عذری ندارم. توجیه کردن گناه از اصل گناه بدتر است. در دعای کمیل میخوانیم «يا إلهي بعد تقصيري و إسرافي على نفسي» یعنی زیاده روی کردم و به خودم ضرر زدم، «معتذرا» عذر میخواهم، «نادما» پشیمان هستم، «منكسرا» شکسته شدم، «مستقيلا» طلب بخشش میکنم «مستغفرا» استغفار میکنم، «منيبا» برمیگردم، یعنی همه بوی اقرار میدهد. تا آدم نشکند درست نمیشود.
در کوی ما شکسته دلی میخرند و بس *** بازار خودفروشی از آن سوی دیگر است
«مقرا» اقرار میکنند، «مذعنا» یعنی شک ندارم بد کردم. یقین دارم! «معترفاً» من راه فراری ندارم و به بن بست رسیدم و میدانم باید اعتراف کنم. پناهگاهی ندارم جز اینکه مرا ببخشی. اگر کسی اینطور نزد خدا بیاید، میشود او را نبخشند؟ یک شرط واقعی توبه اقرار به گناه و اعتراف و عذرخواهی است. شیطان بعضی جاها گناه را خوب جلوه میدهد. اول آدم اقرار کند و بفهمد بد کرده است، نکته خیلی مهم این است که افراد گنهکار باید گناهشان را نزد خدا اعتراف کنند. پیش خلق هم آنجایی که صاحب حق است، اگر خانم یا آقایی قبل ازدواج یا بعد از ازدواج خطایی کرده است این را نزد کسی نباید بگوید. اگر مال کسی را خوردم اعتراف کنم و مالش را بدهم. بیت المالی را برداشتم اعتراف کنم و بگویم. در جاهایی که فتنهای به پا نمیشود و مفسدهای نیست، مشکل حادی پیش نمیآید اعتراف کنیم و حق دیگران را بدهیم. جاهایی که مشکل میخورد حق را ادا کند بدون اینکه بگوید. یا عروس و مادرشوهر غیبت همدیگر را کردند. گاهی گفتن از اصل غیبت بدتر است. میگوید: پس تو اینطور گفتی و او میگوید: تو اینطور گفتی. اینجا اقرار کردن حرام است. جایی که گفتن گناه فتنه به پا میکند و اختلاف و دعوا میشود و گناه میشود، گفتنش حرام است و باید مدیریت کرد اینها را کجا بگوید ولی مخصوصاً در مسائلی که گناه شخصی است. یعنی به نفس ما برمیخورد، من در خلوت یک کاری کردم، یا گناهی که مسائل آبرویی و ناموسی است، گفتن اینها خط قرمز است. بعضی مواقع بعضی از مجریها از طرف میپرسند: تا حالا دروغ گفتی؟ این خیلی سؤال بدی است. اگر گفتم و بگویم: نگفتم دروغ است. اگر هم اقرار کنم گناه بزرگی است. پوشاندن گناهان شخصی جزء اوجب واجبات است. ما در دعاهایمان که طلب مغفرت میکنیم چه میگوییم؟ سه واژه مهم استفاده میکنیم. «اغفرلنا»، غفران به معنی پوشاندن است. «سَتر، ستار» به معنی پوشاندن است، «کفر عنا سیئاتنا» کافر را چون گناه را میپوشاند کافر میگویند. کفران هم به معنی پوشاندن است. یعنی این واژههایی که برای آمرزش میخوانیم به معنی پوشاندن است. خدا میگوید: گناه خودت را بپوشان. گناه دیگران را بپوشان.
روایت داریم «یجب علی المؤمن عن یستر علی أخیه سبعین کبیره» اگر هفتاد گناه از مؤمنی دیدی بر شما واجب است بپوشانی و افشا نکنی. چرا غیبت از فحشاء و منکر بدتر است. «الْغِيبَهَ أَشَدُّ مِنَ الزِّنَا» (وسایل الشیعه/ج12/ص280) چرا غیبت بدتر است؟ دو نفر رابطه نامشروع داشتند و کار خلاف کردند. گناه کسی که از آنها فیلم میگیرد و پخش میکند بدتر است. مواظب باشیم! اگر تهمت باشد که غوغا است. تمام گناهان طرف را میشویی و ثواب خودت را به آنها میدهی. عیبهای مردم و پخش کردن شایعات حرام است. حتی در مورد ازدواج خیلیها میپرسند که دختر و پسری قبلاً رابطه نامشروع داشتند، حق ندارند بگویند و به نامزدشان هم نباید بگویند. گفتنش حرام است. نزد حضرت علی و پیامبر میآمدند و اقرار میکردند که مثلاً من رابطه نامشروع داشتم یا کار خلاف کردم. حضرت رویش را برمیگردان میفرمود: اشتباه نمیکنی؟ خواب و خیال نیست. چون اقرار باید چهار بار باشد. او را رد میکرد باز یک روز دیگر میآمد و میگفت: من فلان کار را کردم. حضرت میفرمود: اشتباه نمیکنی؟ چهار بار که اقرار میکرد، حضرت میفرمود: شما حامله نیستی؟ میفرمود: برو وضع حمل کن که به او صدمه نرسد. بعد از اینکه وضع حمل میکرد، میفرمود: کسی هست شیر بدهد؟ نه، دو سال برو شیر بده. برای مسائل ناموسی و آبرویی راه فرار میگذاشتند. بعد از دو سال شیر دادن حضرت میفرمودند: هفت سال بچه را باید حضانت کرد. کسی هست؟ گفت: نه کسی نیست. فرمودند: برو! امان از آدمهای نفهم! یک آدم نفهمی آنجا بود گفت: من حضانت میکنم. حضرت مجبور شدند حد جاری کنند. فرمودند: «والله لتوبة فی ما بینه و بین الله افضل من اقامة حد علی» به خدا قسم این آدم گنهکار برود در خلوت توبه و استغفار کند و با خدا میانهاش را صفا بدهد، از اینکه من به او حد بزنم بالاتر است. بعد فرمود: حدی که میخورد، دیگر خدا کامل کرده و پوشانده است. دیگر در آخرت او را عذاب نمیکند. اینقدر پوشاندن عیب و اسرار در روایات ما سفارش شده است. مرد غسال و زن غساله، آنهایی که مرده میشویند و آدمهای محترمی هستند. گاهی به اینها اهانت میشود، اگر اینها نباشند ما باید جنازه را بشوییم. آنها بار را از دوش بقیه برمیدارند. خدا خیرشان بدهد! در روایت داریم اگر خانم یا آقایی که مرده میشوید، در بدن جنازه عیب یا نقصی دید، این آقا یا خانم خال کوبیده است، حق ندارد بگوید! دیگر این مرده تمام شد و رفت، حتی میتی که میخواهند دفن کنند نباید عیبش را گفت. آبرو از مال و جان مهمتر است. یک موقع آدم مال ندارد ولی آبرو دارد. یک موقع کسی را شهید میکنند، یک موقع ترور شخصیت میکنند! دزد است، خیانتکار است، جاسوس است! ما با آبرو زندگی میکنیم. ترور شخصیت از ترور شخص خیلی بدتر است. آبروی ما از جان و مال و خون ما مهمتر است.
امیرالمؤمنین میفرماید: اگر ستاریت خدا نبود سنگ روی سنگ بند نمیشد. «لَوْ تَكَاشَفْتُمْ مَا تَدَافَنْتُمْ» (عيونأخبارالرضا، ج 2، ص 53) پرده از کار مردم کنار برود که هرکس چه کاره است، فرمود: کسی، کسی را دفن نمیکند. ولی خدا پوشانده است و دوست دارد بپوشاند. خدا ما را زیر سایه ستاریت حفظ میکند. از امام هشتم روایت هست که از پیغمبر خدا نقل کرده است، «الْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ يَعْدِلُ سَبْعِينَ حَجَّةً» خوب است انسان ثوابهایش را هم پنهان کند. یک ثوابهایی هست که نمیشود پنهان کرد. نماز جماعت، زیارت کربلا را نمیشود پنهان کرد. انفاق، احسان اگر در خلوت باشد بهتر است. کسی که حسناتش را پنهان میکند ثواب هفتاد حج در نامه عملش مینویسند. «وَ الْمُذِيعُ بِالسَّيِّئَةِ مَخْذُولٌ» کسی که گناه را علنی و افشاء میکند، خدا خوار و ذلیلش میکند. کسی مخفیانه روزه خواری میکند حتی خانمش هم نمیفهمد. این جرمش خیلی کمتر است از کسی که جلوی خانواده روزه میخورد. کسی که گناه را پخش میکند خوار و ذلیل است. «وَ الْمُسْتَتِرُ بِهَا مَغْفُورٌ لَهُ» آنهایی که گناه شخصی داشتند، حتی خیلی از بزرگان گفتند: اگر غیبت کردی لازم نیست به طرف بگویی. برای او طلب مغفرت کن و دعا کن. یا ارتباط نامشروع داشتی، گفتنش حرام حرام است. فقط نزد خدا بگوید! حتی نزد امام و پیغمبر و قاضی و عالم هم نباید گفت. گناه شخصی فقط نزد خدا باشد که همه را خدا میبخشد. اینقدر خدا حفظ آبرو را دوست دارد. همین یک حیاء است. همین که پوشاندی خدا میبخشد. مرحوم دولابی میگفت: هرچه از خدا دیدی چیزی نگو، خدا میگوید: من هم هرچه دیدم نمیگویم. راضی به رضای خدا باش. خدا هم میگوید: اگر میانه تو با من خوب بود و افشاگری نکردی، من هم میپوشانم و چیزی نمیگویم. آب ریخته شده را نمیشود برگرداند.
شریعتی: خیلی نکات خوبی را شنیدیم و چقدر نیاز به این تذکرها داریم. خوشا به حال کسانی که دلهایشان را با این حکمتها زنده نگه میدارند. امروز صفحه 494 قرآن کریم آیات 61 تا 73 سوره مبارکه زخرف را تلاوت خواهیم کرد.
«وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِها وَ اتَّبِعُونِ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ «61» وَ لا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ «62» وَ لَمَّا جاءَ عِيسى بِالْبَيِّناتِ قالَ قَدْ جِئْتُكُمْ بِالْحِكْمَةِ وَ لِأُبَيِّنَ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ «63» إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ «64» فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ عَذابِ يَوْمٍ أَلِيمٍ «65» هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ «66» الْأَخِلَّاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ «67» يا عِبادِ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ «68» الَّذِينَ آمَنُوا بِآياتِنا وَ كانُوا مُسْلِمِينَ «69» ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَ أَزْواجُكُمْ تُحْبَرُونَ «70» يُطافُ عَلَيْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَكْوابٍ وَ فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَ أَنْتُمْ فِيها خالِدُونَ «71» وَ تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي أُورِثْتُمُوها بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «72» لَكُمْ فِيها فاكِهَةٌ كَثِيرَةٌ مِنْها تَأْكُلُونَ «73»
ترجمه: و همانا عيسى (چون مرده زنده مىكرد) مايه علم وآگاهى به قيامت است. پس در قيامت شك نكنيد و از من پيروى كنيد كه اين راه مستقيم است. و شيطان شما را (از راه خدا) باز ندارد، همانا او دشمن آشكار شماست. و چون عيسى همراه با دلايل روشن (و معجزات) آمد، گفت: همانا من براى شما حكمت آوردهام (و آمدهام) تا بعضى از آنچه در آن اختلاف مىكنيد براى شما بيان كنم. پس از خداوند پروا و مرا اطاعت كنيد. همانا خداوند همان پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را بپرستيد كه اين راه مستقيم است. پس از ميان مردم گروههايى اختلاف نمودند، پس واى بر كسانى كه ظلم كردند از عذاب روز دردناك. آيا جز قيامت را انتظار مىبرند كه ناگهان به سراغشان آيد در حالى كه بى خبرانند. دوستانِ (امروز)، در آن روز با يكديگر دشمناند، جز اهل تقوا. (خداوند به آنان مىگويد:) اى بندگان من! امروز نه ترسى بر شماست و نه غمگين مىشويد. آنان كه به آيات ما ايمان آورده و همواره تسليم (حقّ) هستند. شما و همسرانتان در حالى كه شادمانيد به بهشت داخل شويد. ظرفها و جامهايى از طلا بر آنان چرخانده مىشود و آنچه را كه نفس ميل داشته باشد و چشم (از ديدنش) لذّت ببرد در بهشت موجود است و اين است بهشتى كه به خاطر عملكردتان به ميراث بردهايد. در آنجا براى شما ميوه فراوانى است كه از آنها مىخوريد.
شریعتی: از فضیلت ذکر بلند صلوات بر محمد و آل محمد بشنویم و از مرحوم آیت الله مرعشی نجفی برای ما بگویید.
حاج آقای فرحزاد: چون آخر صفر منتسب به پیغمبر عظیم الشأن است میطلبد این ایام بیشتر از پیامبر خدا یاد شود و ذکر صلوات بیشتر گفته شود. چه کار کنیم با پیامبر خدا محشور شویم. پیامبر فرمود: «اولی الناس بی یوم القیامه اکثرکم علیّ صلاة فی الدنیا» سزاوارترین و نزدیکترین افراد روز قیامت به من کسانی هستند که در دنیا زیاد بر محمد و آل محمد صلوات بفرستند. مرحوم مرعشی نجفی خیلی به اهلبیت ارادت ویژه داشتند. مُهر ایشان خادم اهل البیت سید شهاب الدین حسینی مرعشی بود. واقعاً عمرشان را برای اهلبیت گذاشتند و کتابخانه بینظیری داشتند که یک مخزن شیعه است و نظیر ندارد و ایشان با زحمت فراوان و نماز و روزه استیجاری داشتند. ما شاید نداشته باشیم مرجعی که سه بار در شبانه روز به حرم میآمدند، نماز صبح، ظهر، مغرب را میخواندند. ایشان به حج مشرف نشدند و مستطیع نشدند از بس احسان و انفاق میکردند. عجیب است در خیرخواهی به بندگان خدا خیلی فوق العاده بودند.
یک موقع نزد آیت الله گلپایگانی(ره) یک کسی میگوید: آقای مرعشی مرا فرستاده که شما یک سال نماز به من بدهید. ایشان هم طرف را میشناختند و آدمی نبوده که مطمئن باشند میخواند، چون آدم باید یقین داشته باشد طرف میخواند. ولی چون آقای مرعشی وساطت کردند به ایشان میدهد. در یک جلسهای آقای مرعشی را میبینند، به ایشان میفرمایند: شما فلانی را فرستادی؟ میگوید: بله. میگویند: فلانی آدمی نیست که مطمئن باشد که نماز میخواند یا نمیخواند. آقا میفرمایند: بله من هم همین عقیده را دارم. ولی میدانم فقیر و درمانده است. وقتی فهمیدم شما نماز یکساله را به ایشان دادی خودم احتیاطاً شروع به خواندن کردم. خیلی عجیب است که یک مرجع تقلید وقت بگذارد، نماز استیجاری خیلی سخت است. انشاءالله خدا روحشان را شاد کند و با اهلبیت محشور باشند.
شریعتی: نکات پایانی شما در رابطه با دهه آخر ماه صفر خواهیم شنید.
حاج آقای فرحزاد: اربعین را عزیزان برنامهریزی کنند برای سال آینده، من خواهش دارم عزیزان یکبار به این سفر در اربعین بروند. هرسال نه، چون هر سال گنجایش سی میلیون جمعیت ایران را ندارد ولی یکبار بروند. اربعین واقعاً شکوه و عظمتش فوق العاده است. بزرگترین اجتماع و گردهمایی نژادهای مختلف، ادیان مختلف است. خیلی عجیب است و در روی کره زمین نمونه ندارد. بزرگترین پیادهروی و راهپیمایی است. صدها کیلومتر پیاده میآیند، از بصره پانصد کیلومتر است. از شهرهای مختلف میآیند که یکی نجف و کربلا است. یک رودخانه عظیم است. بزرگترین شور و عشق و محبت برای دردانه و عزیز خداست. بزرگترین عزاداری جهان و سوگواری است. امام جمعه کربلا آمار داده که پانزده میلیون و خردهای جمعیت برای کربلا آمدند. بزرگترین و طولانیترین رستوران و مهمانی شبانهروزی جهان است. هیچ کشوری نمیتواند از پانزده میلیون زائر پذیرایی کند. در طول شبانه روز غذا و نوشیدنی فراهم است. غیر آرایشگاه و کفاشی و خیاطی و لباسشویی و نانوایی که 24 ساعت فعال است. بعضی عزیزان 23 ساعت مشغول نان پختن بودند و غذا میدادند. بزرگترین مجالس، کارهای فرهنگی که در مسیر بود، سخنرانی و روضه و عزاداری، بزرگترین نماز جماعت کره زمین، از نجف تا کربلا نماز جماعت، در موکبها در طول مسیر نماز جماعت برگزار میشد. بزرگترین تعاون و همدلی و همیاری و همفکری است. غیر از امام حسین چه کسی میتواند این کار را بکند. «حب الحسین یجمعنا» چه کسی میتواند مردم ایران و عراق را که هشت سال با هم جنگیدند جز امام حسین به هم وصل کند؟ بزرگترین اجتماع نوکران و خادمان اهلبیت، صدها هزار نفر شب و روز خدمت میکردند. بدون پول و حقوق! بزرگترین تجلی ایمان و فداکاری و ایثار، بزرگترین انتقال میلیونها جمعیت از جایی به جایی، از یک کشور ایران دو میلیون نفر بروند و برگردند. فراوان به ما گفتند: محرک ما برای آمدن به کربلا سمت خدا بود.
روزهای آخر ماه صفر آنهایی که از کربلا جا ماندند، برنامهریزی کنند برای سال آینده، جایگزین کنند و مشهد بروند، در روایت داریم زیارت امام رضا(ع) کمتر از حسین(ع) نیست. آنهایی که نمیتوانند به قم بروند. امام هشتم فرمود: کسی خواهرم را در قم زیارت کند مرا زیارت کرده است. برای پیغمبر عظیم الشأن و حضرت امام حسن مجتبی سنگ تمام بگذاریم. از الآن برای زوار اولیهای مشهد و قم و کربلا برنامهریزی کنیم. انشاءالله بانیان خیر قطعاً بدانند چند برابر ثواب نصیب آنها خواهد شد.
خدایا به حق محمد و آل محمد توفیق بهترین عبادت و بندگی را به همه ما مرحمت بفرما. قلب امام زمان را از ما راضی و فرجش را نزدیک بگردان. همه ما را جزء بهترین شیعیان و یاران اهلبیت قرار بده. به حق محمد و آل محمد آنهایی که مریض دارند را شفای عاجل عنایت بفرما. آنهایی که اولاد ندارند، همسر ندارند، شغل و مسکن ندارند، به حق آقا امام مجتبی مرحمت بفرما. قرض قرضمندان ادا بگردان. حاجت حاجتمندان روا بگردان.