موضوع برنامه: سیری در صحیفه سجادیه، شرح دعای یازدهم- (توبه)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 28- 08- 97
حاج آقای فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم. «الحمد لله رب العالمین، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم» دعای یازدهم و دوازدهم در رابطه با توبه و ترک گناه هست. در فراز دیگر حضرت میفرماید: «فَاِنْ قَدَّرْتَ لَنا فَراغاً مِنْ شُغْلٍ فَاجْعَلْهُ فَراغَ سَلامَةٍ لاتُدْرِكُنا فيهِ تَبِعَةٌ» به خدای متعال عرض میکند: اگر در طول زندگی فراغتهایی داریم و فارغ البال میشویم، بعضی وقتها انسان کاری ندارد و وظیفهای ندارد و میدانیم اکثر گناهان در ایام فراغت اتفاق میافتد، عمده گناهان در ایام فراغت است که شیطان به آدم حمله میکند. لذا حضرت دارد این راه را میبندد و میفرماید: خدایا اگر فراغتی در زندگی برای ما هست برای ما سلامت قرار بده که در ساعت فراغت گناهی از ما سر نزند. «وَ لاتَلْحَقُنا فيهِ سَئْمَةٌ» در ایام فراغت سستی و ملال و کسالت برای ما پیش نیاید که کتّاب و نویسندگانی که مشغول نوشتن اعمال ما هستند از ما جدا شوند، «حَتّى يَنْصَرِفَ عَنَّا كُتَّابُ السَّيِّئاتِ بِصَحيفَةٍ خالِيَةٍ مِنْ ذِكْرِ سَيِّئاتِنا» انشاءالله همیشه رقیب و عتید که دو فرشته راست و چپ ما هستند، همیشه فارغ باشد و هیچ چیزی از گناهان در صحیفه اعمال ما ننویسد. «وَ يَتَوَلّى كُتَّابُ الْحَسَناتِ عَنّا مَسْرُورينَ بِما كَتَبُوا مِنْ حَسَناتِنا» نویسندههای حسنات ما همیشه شاد و خرم باشند که همیشه گل بکاریم و خار برای هیچکس نکاریم. مؤمن شیرین است و کارهایش شیرین است. «وَاِذَا انْقَضَتْ اَيّامُ حَياتِنا، وَ تَصَرَّمَتْ مُدَدُ اَعْمارِنا» حضرت از خدای متعال درخواست میکند که اگر عمر ما سپری شد و مدت عمر ما گذشت و آن دعوتی که باید اجابت بکنیم، همه ما روزی باید به ملاقات خدا برویم. «وَ اسْتَحْضَرَتْنا دَعْوَتُكَ الَّتى لابُدَّ مِنْها وَ مِنْ اِجابَتِها»، «مَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ» (عنکبوت/5) همه ما ملاقات خدا را دوست داریم. هنگام مرگ انسان خدا را ملاقات میکند، از مرگ تعبیر به ملاقات خدا شده است.
حضرت دعا میکند که «فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ» در جای جای دعاها صلوات را فراموش نکنیم. «وَاجْعَلْ خِتامَ ماتُحْصى عَلَيْنا كَتَبَةُ اَعْمالِنا تَوْبَةً مَقْبُولَةً» پایان کار خیلی مهم است. گفت:
سر مستوری و مستی همه بر خاتمه هست *** کس ندانست که آخر به چه حالت برود
حضرت بعد از صلوات بر پیغمبر و آل از خدای متعال درخواست میکند، پایان کار ما را یک توبه قبول شده بنویسند که عاقبت بخیر شویم. کتبه اعمال ما در لحظه آخر توبه مقبوله بنویسند «لاتُوقِفُنا بَعْدَها عَلى ذَنْبٍ اجْتَرَحْناهُ» توبهای که بعد از آن دیگر گناه و معصیت برای ما پیش نیاید «وَ لامَعْصِيَةٍ اقْتَرَفْناها وَلاتَكْشِفْ عَنّا سِتْراً سَتَرْتَهُ عَلى رُؤُوسِالْاَشْهادِ، يَوْمَ تَبْلُ اَخْبارَ عِبادِكَ، اِنَّكَ رَحيمٌ بِمَنْ دَعاكَ، وَ مُسْتَجيبٌ لِمَنْ ناداكَ» دعای یازدهم تمام شد. چند نکته در مورد توبه عرض کنم. یکی از چیزهایی که واقعاً دغدغهی خیلی از گناهکارها هست و باید باشد، ما نباید گناه را کوچک ببینیم، ممکن است به ظاهر یک ضرر مالی و جانی و آبرویی باشد، ولی چون معصیت خدای بزرگ است و گاهی بعضی گناهان هست آبی که ریخته شده و برگرداندن آن خیلی مشکل است. لذا انسان باید پیشگیری از گناهش به مراتب بیشتر باشد ولی اگر اتفاقی افتاد و انسان ناخواسته مبتلا به گناه شد هیچوقت در رحمت را به روی خودش نبندد. در روایت داریم گناه برای مؤمن مثل کوه سنگینی است که میخواهند روی دوش او بگذارند. ولی آدم بی ایمان مثل پشه یا مگسی است که جلوی بینیاش ویز ویز میکند و رد میشود. گاهی هم افتخار به گناه میکنند و خیلی بد است. تمیجد و ترویج گناه، گفتن گناه از اصل گناه بدتر است. گناه را نباید کرد و مخفی کرد و اظهار نکرد و فقط نزد خدا برای توبه گفت.
شریعتی: اگر رفتیم سمت گناه و انجام آن برای ما سخت بود، این نشانه ایمان ماست؟
حاج آقای فرحزاد: یک علامت مؤمن در روایت این است که از کارهای خوب ذاتاً خوشش میآید و از گناه و معصیت بدش میآید. هیچوقت مؤمن از گناه مبتهج نیست. هنگام گناه و بعد از گناه ناراحت است و قطعاً بداند که خدا او را میبخشد. آنهایی که بخشیده نمیشوند کسانی هستند که اصرار بر گناه دارند. خودش را پشیمان و نادم نمیداند. کسی که ندامت دارد و پشیمان است شک نکنند حتی یک درصد، آیه 53 سوره مبارکه زمر از آیاتی است که خیلی نوید بخش است. حضرت امیرالمؤمنین دربارهی این آیه فرمود: آیهای وسیعتر و فراگیرتر از این آیه در قرآن نداریم. خیلی امیدواریم میدهد و اوسع است. «قُلْ يا عِبادِيَ» خدا بگوید: بندگان من، شما برای من هستید. بندههای خودم! «الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ» بندههایی که به خودتان ستم کردید، در گفتار و رفتار و اعمالتان، حد خودتان را رعایت نکردید. از حد معمول زیادهروی کردید. بگو بندگان من، در گناه زیادهروی کردید. «لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ» هیچوقت از رحمت خدا نا امید نشوید. بزرگی کلام قشنگی میفرمودند: من بعضی از گناهکارها را دیدم که در عمرش خطا و لغزشی کرده است. حالا استغفار کرده و جبران کرده و پشیمان است. آبروریزی نزد دیگران ممنوع است و خدا دوست ندارد آبروی کسی ریخته شود. خدا بشارت میدهد «إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً» مفسرین بزرگوار در این آیه گفتند که چقدر تأکید است. «إِنَّ» جمله اسمیه، «اللَّهَ يَغْفِرُ» یعنی همیشه، «الذُّنُوبَ» یعنی همه گناهان به شرط اینکه توبه کنند. «جَمِيعاً» یعنی همه! شیطان چه وقت شش دانگ بر کسی غالب میشود؟ هروقت از خدا نا امید شود. اگر از رحمت خدا نا امید شد شیطان شش دانگ سوار میشود و ته جهنم میبرد. خدای بزرگ عفوش بی نهایت بزرگ است. «إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» خدای بزرگ وعده کرده من میبخشم.
شریعتی: وقتی با این آیات مواجه میشوم احساس میکنم خدا میخواهد ما را در رودروایسی قرار بدهد، واقعاً دست و پای آدم شل میشود از مهربانی خدا.
حاج آقای فرحزاد: شش دانگ میخواهد ما را بغل کند حتی گناهکارها، من ناله گنهکار را از عبادت، عبادت کنندهها بیشتر دوست دارم. مثل پدر و مادری که بچه معلول دارند. خدا میگوید: توجه من به گنهکارها بیشتر از دیگر بندههاست. بزرگی میفرمود: یکوقت آدم باید به حالت ظالمها غصه بخورد که چرا ظلم میکنند؟ پیغمبر ما دوره آخرالزمان را شرح میدادند که بعضی ریزش دارند و به جهنم میروند و گرفتار و گمراه میشوند. آنقدر گریه کردند از گریه اطرافیان خیلی گریه افتادند. گفتند: چرا اینقدر گریه میکنید؟ ما برای امام حسین و اهلبیت و شهداء و پدر و مادرمان خیلی گریه کردیم. اما بگویند: آقا یک عده کافر به جهنم رفتند و ما بنشینیم گریه کنیم. یک معلمی بگوید: بچهها رفوزه شدند، بنشیند زار زار گریه کند. برای بدها کم کسی است که بنشیند گریه کند! پیغمبر ما میگوید: « أبکی رحمة للاشقیاء» چقدر مهربانی است! صفات خدا در او تجلی کرده است. هیچوقت از زمین خوردن کسی خوشحال نشوید. از اینکه کسی ظلم میکند خوشحال نشوید. روایت داریم مؤمن بر مؤمن حق و حقوقی دارد، یکی این است که دوست و رفیق من چه در وقتی که مظلوم است و چه وقتی که ظالم است، اگر گرفتار گناه شد و ظلم میکند، چرا ظلم و گناه میکند؟ اینجا بیشتر احتیاج دارد که دستش را بگیریم. یعنی گنهکار بیشتر به کمک احتیاج دارد. همه جای قرآن اول امر به معروف آمده و بعد نهی از منکر، اما ما فقط به دومی چسبیدیم! اول خوبیها را بگوییم و بعد اشکالها را بگوییم.
خدا میفرماید: نا امیدی حرام است، «إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ»، «هُو» بعضی گفتند: اسم اعظم خداست. «الغفور الرحیم» یعنی خیلی میآمرزد و مهربان است. این آیه درهای نا امیدی را به روی همه بندهها میبندد. بعضی خودشان را بالا میگیرند و فکر میکنند ما آدم خیلی خوبی هستیم، مؤمن و باتقوا هستیم. اگر بخواهیم بگردیم گناه خیلی پیدا میشود. یک موقع فرصت باشد استغفاری که پیامبر و امامان میکردند، بیشتر از همه بندههای خدا پیغمبر ما استغفار و توبه میکرد. این خیلی معنای لطیفی دارد. توبه برای همه هست مخصوصاً مؤمنین، اگر مؤمنین یک گناهی مرتکب شدند، خدا در قرآن میفرماید: «وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (نور/31) اکثر مؤمنها خودشان را بالا و بلند میبینند، منافقین بروند توبه کنند! این خیلی بد است. در شرح نهجالبلاغه ابن حدید است که حضرت علی(ع) فرمود: «من قال أنا محسن و أنا مسیء و من قال أنا مسیء فهو محسن» هرکس اعتقاد دارد که گنهکار است خودش را مجرم میداند، آدم خوبی است. هرکس خودش را محسن و نیکوکار میداند، این گنهکار است. اگر کسی میگوید: من خیلی کارم درست است، همین دلیل است بر اینکه آدم خرابی است. هیچوقت مؤمن خودش را از اعتراف به گناه و تقصیر کوتاه نبیند. روایت جالبی است و خیلی زیباست، در مورد اینکه ما همیشه خودمان را دست پایین ببینیم. میگوید: «ایها المؤمنین» شما بیایید توبه کنید. شاید رستگار شوید. در زمان حضرت عیسی(ع) کسی مرتکب فحشایی شده بود که باید سنگسار میشد. چالهای میکنند و مردم باید جمع شوند سنگ بزنند که عبرت شود. افرادی که همسر دارند رابطه نامشروع با یک همسردار پیدا کنند، حکمشان رجم است، یعنی سنگسار است. مردم جمع شدند برای سنگسار کردن، حضرت عیسی و یحیی پسرخاله بودند، این دو بزرگوار هم آمدند. حضرت عیسی خواستند گنهکار را سنگسار کنند، فرمودند: هرکس گردن خودش حدی است یا گناه دارد قابلیت سنگ زدن ندارد، بروند. همه رفتند. حضرت عیسی با حضرت یحیی ماندند. روایت در من لا یحضره الفقیه است، جلد چهارم صفحه 102، همه رفتند. حضرت یحیی(ع) چشمش به این گنهکار افتاد، گفت: «یا مذنب عظنی» ای گنهکار من یحیی پیغمبر را موعظه کن! عزیزان من! بعضیها هستند میگویند: ما میخواهیم یک کلمه به کسی موعظه کنیم، ناراحت میشود. تو میخواهی مرا نصیحت کنی؟! برای ما سنگین است. پیغمبری که خدا در قرآن او را ستایش کرده مثل یحیی پیغمبر، «يا يَحْيى خُذِ الْكِتابَ بِقُوَّةٍ» (مریم/12) به یک گنهکاری که غرق گناه بود میگوید: مرا موعظه کن. این چقدر زیباست. پیغمبر ما به جبرئیل میگوید: مرا موعظه کن. موعظه خیلی در انسان اثر دارد. از هرکس که باشد ولو کسی که غرق گناه باشد. نمیدانیم کدام موعظه ما را زیر و رو میکند. آنوقت این کسی که حالت توبه به او دست داده و پشیمان است و الآن به ملاقات خدا میرود، بعد هم پاک میشود. حدیث داریم آنهایی که حد میخورند دیگر در آن عالم عذاب نمیشوند. سه موعظه خیلی زیبا کرد. 1- مواظب باش عنان نفست را رها نکنی. مثل اسبی است که خیلی قوی است و اگر عنان را رها کنی تو را زمین میزند و نابود میکند. مؤمن باید زبان و چشم و گوشش را کنترل کند. 2- ای یحیی، هیچوقت گنهکاری را بخاطر گناهش سرزنش نکن. ای بیچاره، ای بدبخت، ای معتاد! این خیلی بد است. «مَنْ عَيَّرَ مُومِناً بِذَنْبٍ لَمْ يَمُتْ حَتَّي يَرْكَبَهُ» (كافي، ج 2، ص 356) حاج آقای حسینی قمی بارها گفتند که یکی این حدیث را نوشته و بالای سرش گذاشته است، هرکس مؤمنی را سرزنش کند نمیمیرد مگر اینکه خودش مرتکب به آن گناه شود. وسواسی را مسخره کرده خودش وسواس شده است. یحیی گفت: باز هم مرا موعظه کن. 3- گفت: مواظب باش در زندگی عصبانی نشوی. حالت اعتدال تو به هم نخورد. «الغضب مفتاح کل شر» غضب و تندی کلید تمام بدیهاست. عمده جرمها و زندان رفتنها بخاطر غضب و خشم است.
یک موقع به زندان رفتم، مدیر کل زندانها گفت: ما اعدامی داریم که قصاص باید بشود و سوء سابقه هم ندارد، یک لحظه عصبانی شده و دست به چاقو شده و توبه کرده و پشیمان است. همین آیهای که خواندیم «یا عبادی الذین أسرفوا» بعضی گفتند در مورد قاتل حضرت حمزه است. پیغمبر میفرماید: در عمرم در جایگاهی قرار نگرفتم که بر من سختتر باشد از اینکه عمویم را به این حالت ببینم که جگرش را درآوردند. ولی وقتی به مکه آمد، با ترس و لرز نزد پیغمبر آمد. این آیه یک مصداقش گفتند برای وحشی قاتل است. این آقای اعدامی گفته بود: کاش من وقتی غضب میکردم ده ثانیه مکث میکردم و فکر میکردم. اگر در کارهایمان چند ثانیه تأمل کنیم، خیلی خوب است. به هر شیوهای میشود آدم خودش را کنترل کند.
شریعتی: خیلی نکات خوبی را شنیدیم. یک وقتهایی بر اثر روزمرگیها دچار غفلت میشویم و لایهای از غبار فراموشی روی دل ما مینشیند و این موعظهها چقدر آدم را زنده میکند و دل ما را سر زنده میکند. «قُلْ يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ» کتاب «امید به رحمت الهی» سلسله مباحث برنامه سمت خدا هست به قلم حاج آقای فرحزاد، توصیه میکنم حتماً این کتاب را بخوانید و انشاءالله از هر گناهی به دور باشیم. به 20000303 پیامک بدهید، برای تهیه کتاب دوستان من شما را راهنمایی خواهند کرد. امروز صفحه 508 قرآن کریم، آیات 12 تا 19سوره مبارکه محمد را تلاوت خواهیم کرد.
«إِنَ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَ يَأْكُلُونَ كَما تَأْكُلُ الْأَنْعامُ وَ النَّارُ مَثْوىً لَهُمْ «12» وَ كَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ هِيَ أَشَدُّ قُوَّةً مِنْ قَرْيَتِكَ الَّتِي أَخْرَجَتْكَ أَهْلَكْناهُمْ فَلا ناصِرَ لَهُمْ «13» أَ فَمَنْ كانَ عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ كَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ «14» مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِيها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَ أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى وَ لَهُمْ فِيها مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ وَ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ كَمَنْ هُوَ خالِدٌ فِي النَّارِ وَ سُقُوا ماءً حَمِيماً فَقَطَّعَ أَمْعاءَهُمْ «15» وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ حَتَّى إِذا خَرَجُوا مِنْ عِنْدِكَ قالُوا لِلَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ ما ذا قالَ آنِفاً أُولئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ «16» وَ الَّذِينَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدىً وَ آتاهُمْ تَقْواهُمْ «17» فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها فَأَنَّى لَهُمْ إِذا جاءَتْهُمْ ذِكْراهُمْ «18» فَاعْلَمْ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَ مَثْواكُمْ «19»
ترجمه: همانا خداوند كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، به باغهايى (از بهشت) كه نهرها از زير (درختان) آن جارى است داخل مىكند. و كسانى كه كفر ورزيدند (از زندگى دنيا) بهره مىگيرند و همانند كه چهارپايان مىخورند و (سرانجام،) آتش جايگاه آنهاست. و چه بسيار (مردم) شهرها كه از (مردم) شهرى كه تو را بيرون كردند، نيرومندتر بودند، ما آنان را هلاك كرديم و براى آنان هيچ ياورى نبود. پس آيا كسى كه بر دليل روشنى از طرف پروردگارش است، همچون كسى است كه بدى كردارش در نظرش آراسته شده و از هوسهايش پيروى كرده است؟ وصف بهشتى كه اهل پروا به آن وعده داده شدهاند، (چنين است:) در آن نهرهايى است از آبى كه بدبو شدنى نيست و نهرهايى از شير كه مزه آن دگرگونى ندارد و نهرهايى از شراب كه براى نوشندگان لذّتبخش است و نهرهايى از عسل مصفّا و ناب. و براى آنان در آنجا هرگونه ميوهاى موجود است و نيز آمرزشى از طرف پروردگارشان. (آيا اينان) همانند كسانى هستند كه در آتش جاودانهاند و آبى جوشان، نوشانده مىشوند، كه اندرونشان را متلاشى مىكند. و گروهى از آنان، كسانى هستند كه (در ظاهر) به تو گوش مىسپارند، امّا همين كه از نزد تو بيرون روند، به صاحبان علم و دانش گويند: او هم اكنون چه گفت؟ آنان كسانى هستند كه خداوند بر دلهايشان مُهر نهاده و از هواى نفسشان پيروى كردهاند. وكسانى كه هدايت يافتهاند، خداوند هدايتشان را بيفزايد و روح پرهيزگارى به آنان عطا كند. پس آيا (كفّار براى ايمان آوردن) قيامت را انتظار دارند، كه ناگهان به سراغشان آيد، در حالى كه نشانههاى آن آمده است؟ پس آنگاه كه (رستاخيز) به سراغشان آيد متذكّر شدن آنان چه سودى برايشان خواهد داشت؟! پس بدان كه هيچ معبودى جز اللّه نيست و براى گناه خود و براى مردان و زنان با ايمان استغفار كن و خداوند، رفت و آمد و آرميدن شما را مىداند (و به تمام حالات شما آگاه است).
شریعتی: به مناسبت سالروز ازدواج آسمانی نبی مکرم اسلام حضرت محمد(ص) و حضرت خدیجه کبری أم المؤمنین(س) برنامه سمت خدا یک هدیهای به رسم یادبود به دخترخانمهایی که متولد سال 97 هستند و نامشان مزین به نام حضرت خدیجه(س) هست، تقدیم خواهد کرد. تا ساعت 4 بعداز ظهر امروز فرصت دارید مشخصات را ارسال کنید. انشاءالله به قید قرعه به چهارده نفر هدایایی نقدیم خواهد شد. از فضیلت ذکر بلند صلوات بر محمد و آل محمد بشنویم.
حاج آقای فرحزاد: چون ماه ربیع ماه پیغمبر خداست میطلبد که بیشتر ذکر صلوات گفته شود، این حدیث هم حدیث فوق العادهای است، پیغمبر فرمود: «يَا عَلِيُّ مَنْ صَلَّي عَلَيَ كُلَّ يَوْمٍ أَوْ كُلَّ لَيْلَةٍ وَجَبَتْ لَهُ شَفَاعَتِي وَ لَوْ كَانَ مِنْ أَهْلِ الْكَبَائِرِ» (جامع الاخبار، ص 59) حضرت میفرماید: بر من رسول الله واجب میشود شفاعت کنم از گنهکارانی که هر روز و هر شب بر محمد و آل محمد صلوات میفرستند.
چون در آستانهی میلاد سر تا سر نور پیغمبر عظیم الشأن و امام صادق(ع) هستیم، واقعاً جای گلایه است که امام صادق گاهی تحت الشعاع قرار میگیرد. از هیأتها تقاضا دارم که دو ماه عزاداری کردند، فاطمیه که نزدیک است، باز عزاداری میکنند بیایند جشن و شادیها را هم بیشتر کنند. به یک روز و یک شب بسنده نکنند. چه ایرادی دارد برای پیغمبر یک دهه جشن بگیریم؟ بعضی از بزرگان فرمودند: شادیهای ما با غمهای ما موازنه ندارد. هرچقدر عزاداری میکنید همان مقدار هم شادی کنید. ولی هشتاد نود درصد برای حضرت زهرا یک شب تولد میگیریم، برای پیغمبر یک شب میگیریم، سه شب، پنج شب تولد بگیریم. یک دهه جشن بگیریم. مگر بالاتر از پیغمبر خدا داریم؟ امیرالمؤمنین فرمود: «انما أنا عبدٌ من عبید محمد» حضرت علی بگوید، یعنی همه عالم عبد این پیغمبر است. سر سفره پیغمبر خدا هستند. خواهش میکنم برای پیغمبر خدا جشنهای مفصلی گرفته شود و اطعام شود. مخصوصاً برای بچهها در مدرسه جشن ویژه گرفته شود. پیغمبر فرمود: ریشه اسلام محبت محمد و آل محمد است. حتماً برای بچهها هدیه، جایزه، سور و تفریح ویژهای در نظر بگیریم که این شیرینی میلاد پیامبر در ذهنشان ماندگار شود.
چون دیروز ایام ازدواج پیغمبر اکرم با حضرت خدیجه(س) بود ما اجتماع بزرگی در دهم ماه رمضان در حرم مطهر حضرت معصومه فراخوان دادیم، اجتماع یاوران حضرت خدیجه، چون تولد ایشان را در تاریخ پیدا نکردیم ولی جشن ازدواجشان را بزرگان نقل کردند در دهم ربیع الاول هست، فراخوان دادیم اجتماع بزرگ یاوران حضرت خدیجه کبری که دومین اجتماع بود. فکرش را نمیکردیم که اینقدر جمعیت بیاید، هفت هزار صندلی کم آوردیم، جا پر شده بود و نیروهای انتظامی به تکاپو افتادند امنیت را حفظ کنند. عذر میخواهم که بسیاری از مردم از اطراف قم نتوانستند در این جشن شرکت کنند. استقبال بی نظیر و با شکوهی بود. سفارش تمام مراجع ما و مقام معظم رهبری این است که یاد و سیره حضرت خدیجه احیاء شود. در قرآن هست که همسر پیغمبر أم المؤمنین است و در رأس أم المؤمنین حضرت خدیجه کبری(س) است که اگر میخواهیم پیغمبر ما را دوست بدارد، خدا ما را دوست بدارد، پیغمبر ما فرمود: «رزقتُ حُبَّها و أحبُّ من أحَبَّها» خدا محبت حضرت خدیجه را روزی من کرد و عاشق حضرت خدیجه شدم. سر تا پا غرق توحید بود، همه وجودش خدایی شده و الا پیغمبر قلبش مالامال از عشق خداست. خدیجه همه خدایی شده که در دل پیغمبر اینقدر جا پیدا کرد. پیغمبر میگوید: من خدیجه را دوست دارم و دوست دارم هرکس که حضرت خدیجه را دوست دارد. ما خیلی آدم داریم که نذر حضرت خدیجه کردند و حاجت گرفتند. بیاییم یک قدمی برداریم، به نام حضرت خدیجه کاری کنیم که نام ایشان احیاء شود حالا زائر اولی میفرستیم، جهازیه میدهیم. در حدیث داریم خدا روزی چند بار بر ملائکه مباهات میکند به وجود شخصیتی مثل حضرت خدیجه.