پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

 

بسم الله الرحمن الرحیم

حکمت 282 یک تعبیر خیلی کوتاهی است ولی من یک توضیحی عرض کنم عنوان سخن من که از این حکمت امیرالمؤمنان استفاده میکنیم و مجموعه ای از کلمات اهل بیت، زندگی اهل بیت، زندگی علما این است که ما گاهی چون دین شناس نیستیم یک کارهایی انجام میدهیم که بعد از مدتها معلوم میشود که این کاری که انجام دادیم نه تنها کار مستحبی نبوده است بلکه کار حرام یا مکروه بوده است. من یک بحثی را در نظر گرفتم خیلی مفصل، حالا هر مقدار آن را که امروز رسیدیم محضر عزیزان عرض میکنم. بیاییم دین شناس باشیم.

اگر دین شناس باشیم خیلی از کارهایی که انجام میدهیم در مسیر صحیح است و الا. من میخواهم اگر برسم از جامعه 10 ـ 20 تا مثال بزنم که ما الان در زندگی دینی خود کارهایی انجام میدهیم که تصور ما این است که این کار خوبی است، کار مستحبی است، ولی عملاً میبینیم نه، با موازین دینی سازگار نیست مستحب که نیست هیچ، گاهی مکروه و گاهی حرام است. امیرالمؤمنان در حکمت 282 میفرماید «جَاهِلُكُمْ مُزْدَاد»


مرحوم مغنیه که از شارحین نهج البلاغه است، شرح بسیار زیبایی بر نهج البلاغه دارد این جوری معنا کردند «جَاهِلُكُمْ مُزْدَاد» یعنی کسی که دین شناس نباشد، مسیر دینی را نداند هر کاری که انجام دهد چون با آگاهی نیست بیشتر به گمراهی و ضلالت خود ادامه میدهد. فکر میکند که کار درستی انجام داده است. چون دانش آن را ندارد، هدایت آن را ندارد، فکر میکند که کار درستی دارد انجام میدهد در حالی که گاهی مکروه است، و گاهی حرام است.

«جَاهِلُكُمْ مُزْدَاد» آدمهای جاهل که دین شناس نباشند اینها بیشتر راه گمراهی را میروند. یک تعبیر دیگر باز امیرالمؤمنان (س) در خطبه 154 دارد «فَإِنَّ الْعَامِلَ بِغَيْرِ عِلْمٍ كَالسَّائِرِ عَلَى غَيْرِ طَرِيق‏» اگر کسی یک کاری انجام بدهد ولی علم و دانش آن را ندارد، دین شناسی ندارد یا در هر رشته دیگری، هر چه بیشتر برود از مقصد خود دورتر میشود. «فَلَا يَزِيدُهُ بُعْدُهُ عَنِ الطَّرِيقِ الْوَاضِحِ إِلَّا بُعْداً مِنْ حَاجَتِهِ»از مسیر دورتر میشود، از حاجت خود دورتر میشود ولی «الْعَامِلُ بِالْعِلْم‏»اگر کسی با علم و دانش حرکت کند «كَالسَّائِرِ عَلَى الطَّرِيقِ الْوَاضِح‏».این خطبه را تقاضا میکنم عزیزان ملاحظه بفرمایند. خطبه 154.

نظیر این کلمات از اهل بیت و امیرالمؤمنان (س) در نهج البلاغه فراوان است. مثلاً حضرت در همین حکمتها دارند. حکمت 90 خیلی تعبیر لطیفی است. حضرت میفرماید «نَوْمٌ عَلَى يَقِين خَيْرٌ مِنْ عبادۀ‏» کسی ایمان او درست باشد، باورهای دینی او درست باشد با یقین بخوابد بهتر از آن است که بیدار است و دارد عبادت میکند. چون گاهی ما اشتباه داریم عبادت میکنیم. اصلاً این مسیر، مسیر صحیحی نیست.


مثال اول: الان در آستانه ماه رجب هستیم اگر شما روز بیست و هفتم ماه رجب روزه گرفتید که در روایت داریم 4 روز در سال روزه آن معادل 60 سال یا 70 سال است. شما بیست و هفتم ماه رجب روزه گرفتید، سحری خوردید و نیت کردید امروز بیست و هفت رجب است ثواب آن روزه 70 ساله را به ما بده.

شما روزه گرفتید و صبح خانه یکی از دوستان رفتید و یک سفره صبحانه ای پهن کرده بود گفت بفرمایید سر سفره من دوست دارم امروز صبحانه را با شما بخورم. یا ظهر خانه کسی رفتید گفت چه وقت خوبی آمدید میشود من خواهش کنم ناهار را با هم بخوریم. شما بگویید من روزه هستم، آیا این روزه بهتر است یا این که انسان دل یک مؤمن را شاد کند و خوشحال کند؟ همه فقهاء فرمودند روزهای که مثلاً روزه بیست و هفتم که معادل هفتاد سال است کسی شما را دعوت کرد به افطار کرده است شما بیایید با من امروز غذا بخورید، نمیخواهد روزه بگیرید، همه فرمودند شما دو ثواب میبرید اولاً ثواب روزه شما جای خود هست، حتماً ثواب آن روزه 60 ساله را به شما میدهند، یک ثواب هم اضافه میشود و آن این که دل یک مؤمنی را خوشحال کردید.

خانه مادر خود رفتید میگوید پسرم من یک غذا درست کردم دل من میخواهد شما غذای من را بخورید. حالا بگویید نه من روزه هستم ثواب روزه امروز هم این قدر است. ما دین شناس نیستیم، اگر دین شناس باشیم میدانیم این افضل است. یا در روزه واجب شما روزه ماه رمضان داشتید، قضا کردید، الان شما امروز روزه قضا دارید. قبل از ظهر، حالا تا ماه رمضان وقت برای روزه گرفتن هم هست، کسی به شما تعارف کرد که یک چایی با ما بخورید، ما دوست شما یک قهوه با ما بخورید، فرمودند مستحب است اجابت کنید. این قضا را یک روز دیگر میگیرید. ولی در روزه مستحبی نه، قبل از ظهر، بعد از ظهر، یک ساعت مانده به افطار به خانه پدر یا مادر رفتید، مادر گفت بنشینید یک عصرانه پیش ما بخورید، اسلام و دین و اهل بیت میگویند اگر شما دل این مؤمن را خوشحال کردید همان ثواب روزه را میبرید، هم دل مؤمن را خوشحال کردید. دو ثواب به شما میدهند.


مثال دوم: موارد فراوان تعارض میشود ما یک کار مستحبی انجام بدهیم یا به مردم خدمت کنیم؟ به خانواده خود خدمت کنیم، به فرزند خود خدمت کنیم، واجبات سر جای خود. واجب را نمیشود ترک کرد. نماز واجب، روزه قضای واجب، روزه قضا گفتم حتی باید قبل از ظهر باشد. واجبات حریم آنها محفوظ است. اما در مستحبات، من میخواهم امشب نماز شب بخوانم اما اگر کسی میگوید امشب نماز شب نمیخواهد بخوانید به جای نماز شب یک کاری برای من انجام بدهید کدام مقدم است؟

خدا رحمت کند یکی از علمای بزرگ مرحوم آیت الله خوئی یک وقتی ایشان یک خادمی داشتند خادم ایشان قم منزل یکی از مراجع آمده بود این مرجع از این خادم سوال میکرد میشود یک مقدار از زندگی آیت الله العظمی خوئی بگویید؟ شما 30 سال، 40 سال، 50 سال خادم آقا بودید، آقا چه کار میکرد؟ چه جوری درس مطالعه میکرد؟ چه جوری رفت و آمد میکرد؟ از جمله ایشان سوال کرد که شما که خادم آقا بودید حضرت آیت الله خوئی نماز شب میخوانده است یا نه؟ گفته بود من سالها آن جا بودم، آقای خوئی اهل نماز شب نبود.

گفت اتفاقاً ما را هم بیدار میکرد شما بیدار شوید نماز شب بخوانید، چون دوست داشتیم نماز شب بخوانیم، ما را صدا میزد. ما را بیدار میکرد ولی خود ایشان نماز شب نمیخواند. گفتیم پس چرا خود آقا نمیخواند؟ گفت خود آقا به ما میفرمود این کار شما، نماز شب بهترین مستحب است. کار من این است که نامه های زیادی به من رسیده است و مردم منتظر جواب هستند من دل مردم را خوشحال کنم و قضای حاجت مؤمن، به داد مردم برسم. آن از نماز شب مهمتر است. چه زمانی ما میتوانیم این را تشخیص دهیم؟ خیلی تشخیص این سخت است.


یک کسی خدمت امام صادق (ع) آمد گفت آقا ما مکه حج خانه خدا که مشرف میشویم این همسفرها سر من کلاه میگذارند. حضرت گفت چه کار میکنند؟ گفت از راه که میرسیم اینها من را پیش اثاثیه نگه میدارند میگویند شما پیش اثاثیه باش کسی اینها را نبرد، خود آنها فوری میروند طواف زیارت خانه خدا. امام صادق (ع) فرمود غصه نخور، کلاه سر آنها رفته است، سر تو کلاه نرفته است. «أنت أعظمهم أجراً» ثواب تو از همه آنها بالاتر است. چه کسی باید تشخیص بدهد که خدمت به مردم ثواب آن از طواف بالاتر است. این تشخیص میخواهد.


یک کاروانی بودند با رفقا، چند نفری مدینه رفتند. یکی از این همسفرها مریض شد. اینها این بیچاره مریض را گذاشتند و تند تند زیارت میرفتند این هم گفت من مریض هستم، این چه زیارتی است که میروید، از من پرستاری و پذیرایی کنید من زودتر خوب شوم. گفتند ما بعد از یک عمری مدینه آمدیم زیارت پیامبر. ثواب زیارت بیشتر است. این بنده خدا به امام صادق (ع) خبر داد، گفت آقا تکلیف ما را معلوم کنید؟ اینها من را رها کردند و رفتند، ثواب زیارت برای اینها زیادتر است یا به فریاد من برسند؟ حضرت فرمود: «قُعُودُكَ عِنْدَهُ أَفْضَل‏» بشینید از این مریض پرستاری کنید ثواب آن به مراتب بالاتر از زیارت است. این تشخیص است. حالا ما کربلا برویم حالا همسفر ما مریض شود بگوید نمیخواهد زیارت بروید بنشینید از من پرستاری کنید میگوییم حالا من بعد عمری زیارت آمدم، حاضر نیستم.


ایام ولادت حضرت زینب (س)، روز پرستار گذشت، من جلسه ای داشتم آن جا گفتم. گفتم الان روز پرستار است، دقیقاً یک ماه پیش، پنجم جمادی الاولی، گفتم رسانه ها همه میگویند از پرستارها تجلیل کنید راست هم میگویند، خیلی زحمت کشیدند، مخصوصاً در این دو سال کرونا. خدا به آنها جزای خیر بدهد. رسانه ها، رئیس جمهور، رئیس کجا، همه ملاقات دیدار، همه میگویند، حرف درستی هم هست. ولی ما یک دسته پرستار دیگر داریم، به اینها نه کسی حقوق میدهد، نه آنها را استخدام کردند، نه کسی از آنها تجلیل میکند، نه کسی از آنها یادی میکند، هیچ خبری نیست.

چرا از این پرستارها کسی اسم نمیآورد؟ من یک جلسه ای برای ائمه جماعات تهران داشتم گفتم من اگر جای شما بودم دو ـ سه روزی که تا ولادت حضرت زینب مانده است این پرستارها را پیدا میکردم از اینها تجلیل میکردم. آن پرستارها چه کسانی هستند؟ آن مادری که دارد سالها از فرزند بیمار خود پرستاری میکند. یک خانمی از شوهر بیمار خود پرستاری میکند. یک خانمی مادر سالخورده خود را پرستاری میکند. جانبازهایی که هستند. جانبازهای قطع عضو را میبینیم، جانبازهای اعصاب و روان را نمیبینیم که آنها به مراتب سختتر است و با عشق دارد از آن پرستاری میکند.

یا پدر و مادرهایی که فرزندان عقب مانده ذهنی دارند. گاهی یک وقت این بچه ها چه قدر پدر و مادر با عشق ده سال، پانزده سال، بیست سال، سی سال، با محبت پرستاری میکنند. اینها پرستار نیستند، اینها ثواب ندارند. ثواب اینها از زیارت کمتر است. ثواب زیارت، مکه رفتن، قرآن خواندن و ... اصلاً قابل مقایسه نیست. من گاهی گفتم پیش میآید یک کسی خانه شما میآید یک بچه دارد که عقب ماندگی ذهنی دارد یا عقب ماندگی جسمی دارد، شما یک ساعت در این مهمانی ماندید حوصله شما سر میرود. میگویید این چه مهمانی شد، این بچه را برای چه این جا آوردند؟ آن وقت یک پدر و مادری سی سال دارد با این فرزند زندگی میکند، ثواب کدام بیشتر است؟ خانم محترم، اگر مادر شما در خانه شما است و دارید از آن پرستاری میکنید، از پدر خود پذیرایی میکنید یا ... اصلاً قابل مقایسه نیست.


در تهران یک عالم بزرگواری بود از دنیا رفت. مرحوم آیت الله جزایری امام جماعت مسجدی بودند، ایشان از علما بود. قبل از انقلاب جزء نویسندگان مقالات مجله مکتب اسلام بود. ایشان در ردیف آیت الله مکارم، آیت الله سبحانی، مرحوم آیت الله صدر بود. سالها تهران امام جماعت بود. میفرمود یک روز یک آقایی پیش من آمد حساب سال خود را کرد و خمس مال خود را داد. ما این خمس را گرفتیم و به مصرف رساندیم. ولی یک وقت دیدیم این پول تمام نمیشود.

چه پول با برکتی است. یک روز، دو روز، یک هفته، یک ماه، به خادم مسجد گفتم این آقایی که این پول را آورد خانه او را بلد هستید، میشناسید؟ گفت بله. گفتم یک قرار بگذار ما به خانه او برویم. ببینیم چه کسی است، این ولی از اولیاء خدا است، این با امام زمان ارتباط دارد؟ این خضر است، نبی است، ولی است، این چه کسی است؟ قرار گذاشتیم و رفتیم.

ایشان گفت من در خانه که میخواستم وارد شوم به در و دیوار هواس من بود که ببینم چه نشانه ای از اولیاء الله این آقا دارد که این پول این قدر با برکت است؟ علامتی پیدا نکردم. داخل خانه رفتیم، باز علامتی پیدا نکردیم. نشستیم سوال کردیم شما چه کار میکنید؟ زندگی شما چیست؟ شغل شما چیست؟ گفت من در ارتش کار میکنم. بازنشسته ارتش هستم. گفتم حالا این در ارتش خدمت میکند ولی این دلیل که ولی از اولیاء باشد نیست. ظاهر او هم چهره که شبیه به بعضی از متدین و اینها باشد نبود.

گفت بالاخره ما پیدا نکردیم. از او سوال کردم که ازدواج کردید؟ خانم شما کجا هست؟ گفت بله حاج آقا ما ازدواج کردیم، بعد از یک مدتی خانم من فلج شد. خیلیها به من گفتند که الان اول زندگی شما است، جوان هستید، بروید ازدواج کنید. گفتم که نه. من دل او را نمیخواهم بشکنم. الان هجده سال است خودم دارم نوکری او را میکنم. آیت الله جزایری گفت به خادم گفتم بلند شو برویم. رمز و راز این که خدا به یک چنین آدمی پول با برکت میدهد همین است.


خدا مرحوم حضرت آیت الله حائری را رحمت کند. صد سال پیش ایشان موسس حوزه علمیه قم بود. ایشان پیرمردی بود، 70 ـ 80 سالش بود. اواخر خانم ایشان از پا فلج شده بود. چشم او هم نابینا شده بود. میدانید در گذشته این بیماریهای چشم که پیش میآمد به این آسانی که الان درمان میشود، این جوری نمیشد. تابستان که هوا گرم میشد مرحوم آیت الله العظمی حائری (س) این خانم فلج نابینا را به دوش میگرفت، میبرد پشت بام یک هوایی بخورد. به ایشان گفتند چرا این قدر خود را به زحمت میاندازید؟ شما ازدواج کنید، یک خانم دیگری هم به شما خدمت میکند، هم به این خانم. گفته بود خانم من چشم ندارد، دل که دارد.


یک قصه ای از امام صادق (ع) بگویم. کسی داشت طواف میکرد، آمد به طواف خانه برود، یک رفیقی داشت گفت میشود یک مقدار پول به ما قرض بدهید؟ من پول لازم دارم. گفت باشه، همین جا بشین من طواف خود را انجام میدهم و میآیم و میرویم یک جایی به شما پول میدهم. میگوید من آمدم مشغول طواف شدم پنج دور طواف من تمام شد امام صادق (ع) وارد طواف شدند. امام صادق (ع) در حالات ایشان هست که یک مقدار سَمین، یک مقدار چاق بودند. طواف برای حضرت یک کم سخت بود شاید هم طوافهای متعددی انجام میدادند، یک مقدار خسته شده بودند دست مبارک خود را روی شانه من گذاشتند که به کمک من طواف کنند. از خدا میخواستیم، پر و بال در آوردیم. من دو دور بیشتر از طوافم نمانده بود.

پنج دور طواف کرده بودم. این دو دور هم محضر امام صادق (ع) طواف کردم ولی گفتم چند دور همین جور با امام میگردم، نیت نمیکنم، که امام دست مبارک ایشان روی شانه من است. از بیرون از طواف آن رفیقی که از من پول میخواست و منتظر بود اشاره کرد که بیرون بیا. من هم اشاره کردم که دست مبارک امام روی شانه من است. حضرت متوجه شدند. فرمودند با تو کار دارد؟ گفتم بله. گفت چرا نمیروید؟ فرمود برو. حضرت دست خود را برداشت. یعنی اگر انسان الان امر او دایر باشد، یک کمک در این حد که یک دستی روی شانه او باشد، یا برود یک مؤمن گرفتاری حاجت او را برآورده کند این تشخیص میخواهد که انسان تشخیص بدهد که آن کار مقدم بر این کار است. حضرت فرمود برو.


شبیه این داستان را یک وقت برای عزیزان گفتم. ابان بن تغلب از اصحاب خوب امام صادق (ع) بود. میگوید من داشتم محضر امام صادق (س) طواف میکردم در یکی از دورها یک نفر از بیرون به من اشاره کرد بیرون بیا من شما را کار دارم. گفت من اعتنا نکردم. دور بعدی امام صادق (ع) من را دیدند، آن آقا را دیدند که به من اشاره میکرد. فرمودند ابان با تو کار دارد؟ گفتم بله. فرمود چرا نمیروید؟ گفتم دارم طواف انجام میدهم. فرمود باشه برو. گفتم آقا اگر طواف واجب باشد چه طور؟ فرمود طواف واجب، طواف مستحب هر چه هست برو. گفت رفتم مشکل آن مؤمن را برطرف کردم آمدم به امام گفتم مگر مؤمن چه حقی به گردن مؤمن دارد که من باید طواف چه واجب، چه مستحب رها کنم و بروم مشکل آن آقا را حل کنم.

حضرت فرمود سوال نکن. اصرار کردم، فرمود سوال نکن، التماس کردم، حضرت میفرمود یک موقع بگویند و من انجام ندهم. حضرت فرمود حق مؤمن بر گردن مؤمن این است، مثلاً فرض کنید یک مؤمنی همه هستی و زندگی خود را از دست داده است، به شما مراجعه کرد، فرمود میخواهید بدانید حق مؤمن چیست؟ تمام ثروت، دارایی و مال خود را نصف به آن مؤمن بده و نصف مال تو. ابان به امام نگاه کرد و گفت نصف اموال حق مؤمن است. فرمود ابان من یک درجه بالاتر از آن را نگفتم قرآن میگوید ایثار. شما وقتی نصف مال خود را بدهید تازه با او مساوی میشوید. ایثار چیست؟ یعنی از سهم خود هم به او بدهید. خدمت به یک مؤمن، حاجت یک مؤمن از هر کار مستحبی که شما تصور کنید بالاتر است.


خدا مرحوم آیت الله احمدی میانجی (ره) را رحمت کند که من بارها آثار ایشان، کتابهای ایشان را معرفی کردم واقعاً هم معتقد هستم که مردم بخوانند و مراجعه کنند. یک وقت به ایشان گفته بودند که بیایید برویم حج خانه خدا، میدانید الان رسم است که ایام حج واجب یا مستحب دفاتر مراجع تقلید یک چند نفر از علما را مکه و مدینه میفرستند پاسخگوی سوالات دینی مردم باشند. از دفتر یکی مراجع به ایشان گفتند که امسال شما بیایید بروید حج خانه خدا و پاسخگوی سوالات مردم باشید. ایشان فرمودند که من نمیآیم. هر چه اصرار کردند، گفت من حج واجب خود را رفتم نمیخواهم بروم.

بچه ها و آقازاده ها فهمیدند، آمدند گفتند حج خانه خدا را شما چرا نمیروید؟ فرموده بود که من 30 روز، 40 روز آن جا بروم مادر شما تنها این جا باشد، ایشان پدر و مادر شهید بودند، شهید جعفر احمدی. مادر شهید 30 ـ 40 روز شب و روز این جا تنها باشد من بخواهم زیارت خانه خدا بروم، مدینه بروم. من که واجب خود را رفتم. ثواب این بیشتر است. من میگویم دین شناس نیستیم، ولی به دین شناس مراجعه کنیم. این موارد را بپرسیم. بچه ها به مرحوم آیت الله احمدی یک پیشنهادی کرده بودند. گفته بودند آقا مگر شما غصه مادررا نمیخورید؟ ما قول میدهیم این یک ماه ـ 40 روز که شما مکه و مدینه هستید به نوبت بیاییم خدمت مادر باشیم. آب در دل ایشان تکان نخورد. شما حج بروید. ایشان گفته میدانم شما میآیید ولی مادر شما با من راحتتر است. خانمها گاهی حساس هستند، نمیخواهند محتاج اولاد خود باشند.


الان یک نفر به شما زنگ بزند یک سفر کربلا تنها بلند شوید برویم، با سر میروید. من در ایوان صحن امیرالمؤمنین نشسته بودم یک آقایی آمد پیش من گفت میدانید این سفر چندم کربلا و نجف من هست؟ گفتم من علم غیب که ندارم. گفت سفر پنجاه و ششم است. گفتم حاج خانم کجا است؟ گفت حاج خانم را سفر اول آوردم. گفتم حاج خانم سفر اول، یعنی پنجاه و پنج سفر حاج خانم تنها؟ گفت حاج آقا خرجی آنها را گذاشتم.


این حدیثی که در منابع قدیمی ما هست که فرمود «جُلُوسُ الْمَرْءِ عِنْدَ عِيَالِه‏» این آقا در خانه بنشیند و با زن و فرزند خود مأنوس باشد رسول خدا فرمود: «افضل مِنِ اعْتِكَافٍ فِي مَسْجِدِي هَذَا» در مسجد النبی اعتکاف کند ثواب آن بیشتر است یا در خانه و زندگی با زن و فرزند خود باشد؟ انس با خانه، خانم راضی باشد.


من مشهد مشرف بودم این قصه را در حرم امام رضا (ع) گفتم. امام یک وقتی با رفقای خود مشهد رفته بودم همه 2 ـ 3 ساعت زیارت میماندند امام زودتر از بقیه زیارت را تمام میکرد و خانه میآمد. به امام گفتند زیارت امام رضا را بنشینید یک مقدار دعا و نماز بخوانید. چرا زود بلند میشوید و میروید. امام گفته بود درست است که من آن جا هر چه نماز و دعا بخوانم خوب است، ولی شما هم زائر امام رضا هستید من زودتر میآیم، سر راه یک میوهای میخرم، میوه ها را میشورم، جارو میکنم، سفرهای پهن میکنم، یک چایی میگذارم. خدمت به زائر امام رضا ثوابش از زیارت امام رضا بالاتر است. این دین شناسی میخواهد. من همیشه گفتم اینها که مشرف میشوند یک مادر دارد، مادر سالخورده با ویلچر که اگر به او خدمت کنید به مراتب ثواب آن بالاتر و بیشتر است.


این را من در زندگینامه امام (ره) میدیدم یک وقتی این دختر خانمهای امام میرفتند نزد امام ولی بچه ها را نمیبردند امام فرموده بود شما این جوری این جا میآیید من هم میخواهم این بچه ها را ببینم. دوست داشت نوادگان خود را ببیند. پدربزرگ بود دوست داشت نوه های خود را ببیند. چرا نمیآورید؟ گفتند اینها خیلی خانه و زندگی شما را به هم میریزند. امام فرموده بود بچه ها شما را اذیت میکنند، فرمود: حاضر هستید با من یک معامله ای کنید؟ گفتند چه معامله ای؟ گفت من ثواب تمام عمر زندگی خود را به شما میدهم، آن ثوابی که خدا به خاطر نگهداری این بچه ها و تربیت این فرزندان به شما میدهد آن ثواب را شما به من بدهید. یعنی یک مادر باور کند این ثوابی که در تحمل سختی فرزند خود دارد امام میگوید از ثواب تمام زندگی من هر چه نماز و نماز شب خواندم، 70 سال، 80 سال عبادت بیشتر است.


من مشهد بودم یک مسئله ای را آن جا گفتم در حرم امام رضا (ع) وقتی نماز شروع میشود تا الله اکبر امام جماعت نماز را شروع میکند طرف خانمها گریه بچه های کوچک شروع میشود. بچه های شیرخواره. همان جا مسئله آن را گفتم. گفتم این رساله است، عبارت است، عروۀ الوثقی مرحوم آیت الله العظمی محمد کاظم طباطبایی را خواندم گفتم مادر چرا این کار را میکنید؟ در حالات رسول خدا هست نماز خود را طولانی کردند. فرمودند آقا چرا طولانی کردید؟ گفت بچه ها روی شانه من آمدند طول دادم که بچهها به میل خود کنار بروند. یک دفعه نماز خود را زود تمام کردند؟ چرا آقا زود تمام کردید؟ گفت صدای گریه یک بچه داشت میآمد زود تمام کردم این بچه آرام شود. رسول خدا دین شناسی یاد ما میدهد.

به خانمها گفتم اول نماز شروع به نماز میکنید این بچه گریه کند، بچه را بغل کنید. حتی در رساله نوشتند اگر در تشهد نشستید این بچه شیر میخواهد، این بچه را در زیر چادر که بدن پیدا نباشد ببرید و شیر بدهید. این نماز از همه نمازهای قبولی آن بیشتر است. اگر من دین شناس باشم میدانم محبت به کودک، احترام به کودک، این که این بچه خاطره بدی از نماز من، از زیارت من، از مشهد رفتن من نداشته باشید این مراتب بالاتر از آن هست. بارها گفتیم پولی دارید، صدقه ای دارید، نگه دارید به فقرا بدهید، به ارحام خود بدهید. ارحام در فقرا از همه مقدمتر هستند. امام زمان (ارواحنافدا) فرمود «لَا صَدَقَةَ وَ ذُو رَحِمٍ مُحْتَاج‏» امام زمان فرمود اگر خویشاوندان شما، برادر شما، خواهر شما و ... محتاج است و نیازمند است، شما حق ندارید به غریبه صدقه بدهید. صندوق کمیته امداد بیندازید. صندوق کمیته خوب است اما برای کسی که در بستگان خود نیازمند نداشته باشد.


از امام صادق (ع) سوال کردند که در خانه میآیند. سوال کردند که ما این پول صدقه که داریم به آن کسی بدهیم که در خانه ما میآید و در میزند یا به ارحام و خویشاوندان خود بدهیم. امام فرمود: حدیث در ثواب الاعمال شیخ صدوق است، فرمود: اگر نگه دارید و جمع کنید و به خویشاوندان و ارحام خود بدهید افضل از این است که به سائل دم در بدهید.


من دیروز ماشین سوار شدم، آقای راننده گفت این رد مظالم که شما گفتید همین صدقاتی که ما میدهیم میشود آن نیت را کرد؟ آقای محترم، خانم محترم این صدقه ای را که میدهید نیت رد مظالم کنید. اگر واقعاً به کسی بدهکار بودید که نمیشناسید همین صدقه روزانه رد مظالم حساب میشود. در مبالغ کم هم اجازه نمیخواهد. همین صدقات روزانه را به نیت رد مظالم بگذارید. این راننده این قدر خوشحال شد، گفت حاج آقا خیال من را راحت کردید، از این به بعد بیشتر صدقه میدهم. اگر مظالم بدهکار بودید، مظالم حساب میشود، ولی اگر مظالم بدهکار نبودید همین صدقه روزانه حساب میشود.


باز از مواردی که ما دین شناسی نیستم و این هم در جامعه ما خیلی مبتلا به است. من فراوان دیدم به طرف میگویید که آقا خمس مال خود را دادید؟ میگوید حاج آقا این قدر من کار خیر میکنم که از خدا طلبکار هم هستم. شما تمام عالم را هم خیرات کنید جبران آن خمسی را که باید میدادید نمیکند. این کار خیر خود را در قالب خمس بگذارید. خمس کار خود را در کارهای خیر ببرید نه این که بگویید من کار خیر میکنم خمس مال خود را نمیدهم.
یک قصهای در ذیل خطبه قاصعه گفتیم وقتی خداوند به شیطان فرمان داد که باید بر آدم سجده کنید شیطان چه گفت؟ شیطان گفت خدایا این سجده بر آدم را از من بردار به جای سجده بر آدم هر چه بخواهی عبادت میکنم. عبادتی میکنم که در طول تاریخ کسی این جوری عبادت نکرده باشد. خداوند متعال فرمود که: «إِنَّمَا أُرِيدُ أَنْ أُعْبَدَ مِنْ حَيْثُ أُرِيدُ لَا مِنْ حَيْثُ تُرِيد» آن که من میگویم عبادت است. آقای محترم من میدانم شما اهل خیر هستید، از فقرا دستگیری میکنید ولی این را در قالب وظیفه شرعی خود ببرید. در خمس مال خود ببرید. بارها عرض کردیم عده ای از مراجع اصلاً نصف خمس سهم سادات است. چون زکات را به سادات فقیر نمیدهند به جای آن نیمی از خمس را به سادات فقیر میدهند. عده ای از مراجع مثل آیت الله العظمی سیستانی، آیت الله العظمی صافی گلپایگانی از مراجع گذشته آیت الله العظمی تبریزی، آیت الله خوئی، آیت الله بهجت، اینها گفتند خود شما به فقیر بدهید ولی در قالب دین عمل کنید. «إِنَّمَا أُرِيدُ أَنْ أُعْبَدَ مِنْ حَيْثُ أُرِيدُ لَا مِنْ حَيْثُ تُرِيد» آن که خدا گفته است. نگویید حاج آقا من خیلی کار خیر میکنم. در این قالب کار خیر کنید.
من گاهی در این سفرها که میرویم وقتی یک خانمی دارد از دور میآید خود من 80 درصد سوال او را میدانم. میخواهد بگوید دختر من نماز نمیخواند، پسر من نماز نمیخواند چه کار کنم؟
با او قهر کردم. گفتم قهر کردید یعنی چه؟ میگوید آقا چه کار کنم؟ میگویم بیشتر به او محبت کنید. بعضیها میگویند ما بی نماز نمیخواهیم سر سفره ما بنشیند. الان چند میلیارد آدم روی کره زمین زندگی میکنند آمارها میگویند 7 میلیارد. این 7 میلیارد چند نفر آنها نماز میخوانند. اصلاً چند نفر آنها مسلمان هستند؟ خدا دارد 7 میلیارد روزی میدهد. میگویم مادر غصه نخور، نگران نباش، محبت کن. شما نگران نباش، وقتی شما نگران هستید، وقتی شما اضطراب دارید، وقتی شما دلشوره دارید، وقتی دائم هم و غم شما این است که این بچه نماز نمیخواند این اضطراب، این دلشوره، این نگرانی در رفتار شما به فرزند شما منتقل میشود. شما محبت کنید، سر و صدا و داد و بیداد نمیخواهد بکنید. اگر بچه های ما نماز خوان هستند حالا امشب خواب مانده است اصلاً ما وظیفه نداریم او را بیدار کنیم. من امشب منزل شما آمدم مهمانی به شما هیچی نگفتم که من را برای نماز صبح بیدار کنید شما وظیفه دارید من را بیدار کنید؟ شما وظیفه ندارید. اگر هدایتی در کار باشد از راه محبت هدایت پیش میآید. اما اگر دین شناس نباشیم یک آقایی میگفت من راه حل آن را بلد هستم گفتم چیست؟ گفت یک پارچ آب و یک کمربند.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group