پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

بسم الله الرحمن الرحیم
امشب ان‌شاءالله بالاترین عیدی را باید از این انواری که ایام و لیالی اعیاد ایشان هست بگیریم، ولادت آقا سید الشهدا سلام الله علیه، قمر بنی هاشم، ولادت سید الساجدین علیه السلام.
مخصوصا ماه شعبان حالا چون روزهای آغاز ماه شعبان است من یادآوری کنم در صیحه رسول خدا هست که قبِضَ النبی علی ثوم شعبان و رمضان و ثلاثة ایام من کل شهر، رسول خدا سیره‌ها و روش‌های مختلفی داشتند راجع به روزه‌های مستحبی ولی آن روشی که با آن سیره و روش دیگر پیامبر سال‌های آخر عمرشان بود و با همین روش از دنیا رفتند این بود که تمام ماه شعبان را روزه می‌گرفتند و ماه رمضان و سه روز از هر ماهی را.


در این صلوات شعبانیه هم که حتماً عزیزان شروع کردند و می‌خوانند هنگام زوال هَذَا شَهْرُ نَبِیک سَیدِ رُسُلِک شَعْبَانُ الَّذِی حَفَفْتَهُ مِنْک بِالرَّحْمَةِ وَ الرِّضْوَانِ‌، آن وقت این جمله خیلی زیباست الَّذِی کانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ (سَلَّمَ) یدْأَبُ فِی صِیامِهِ وَ قِیامِهِ‌، یدْأَبُ یعنی چی؟ روش پیامبر این بود، روزه‌ی ماه شعبان بود و شب زنده داری در ماه شعبان. اول ماه شعبان که می‌شود در روایت هست که رسول خدا کسی را می‌فرستاد در مدینه از طرف پیامبر جار میزد تو شهر مدينه صدا می‌زد انَ شَعبَانُ شَهری رَحِمَ الله مَن اَعَانَنِی عَلَی شَهرِی.


ماه شعبان ماه من است از طرف پیامبر می‌گفت، رحمت خدا بر کسی که من را در این ماه یاری کند. آقا امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند ما فاتَنی ثومُ شعبان، از آن روزی که این صدای جار زن را من می‌شنیدم که در مدینه راه می‌افتاد داد میزد و فریاد می‌زد که رسول خدا اینطوری فرموده است دیگر روزه‌ی ماه شعبان از من فوت نشد و همیشه این ماه را روزه می‌گرفتم. خب هميشه عرض کردیم باز هم یادآوری می‌کنیم آنهایی که روزه‌ی قضا دارند حتماً نیت روزه‌ی قضا می‌کنند.


آقای شریعتی: از ثواب این روزه‌ها بهره‌مند می‌شوند.
حجت‌الاسلام حسینی قمی: حتماً بهره‌مند می‌شوند قطعا. ان‌شاءالله از روزه‌ی ماه شعبان آنهایی که در توانشان هست غفلت نکنند. لابد عزیزان دیدند من هم سریع عرض می‌کنم ذکرهایی دارد و دعاهایی دارد، روزی هفتاد مرتبه استغفرالله و اسئل التوبه مستحب است کاری ندارد همینطور که عزیزان نشستند برنامه را می‌بینند 70 بار استغفرالله و اسئل التوبه.، 70 مرتبه استغفرالله الذی لا اله الا هو الحی القیوم الرحمن و الرحیم و اتوب الیه، در طول اين ماه خوب است هزار بار این دیگه مال یک روز نیستدر طول ماه لا اله الا الله و لا نعبد الا ایاه مخلصینَ له الدین و لا کره المشرکین.


از آداب این ماه صلوات فراوان است بر محمد و آل محمد اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. مناجات ماه شعبانیه بحمداللَّه در رسانه هم پخش می‌شود شب‌ها مناجات. شعبانيه را بخوانیم. ولی من یک مطلبی را می‌خواهم عرض کنم از امام صادق علیه السلام سؤال کردند افضل اعمال در این ماه چیست؟ همه‌ی این‌ها را گفتیم ولی افضل اعمال در ماه شعبان خیلی لطیف و زیباست ببینید نگاه اهل بیت، فرمودند افضل اعمال الصدقة والاستغفار صدقه و استغفار، همیشه گفتیم به ذکر و دعا و مناجات و صلوات شعبانیه و این‌ها تمامش نکنیم الصدقة و الاستغفار، در همین صلوات شعبانیه هم لابد خواندند دیگه وَرَزَقنی در این دنیا می‌خوانیم و خدایا به ما توفیق بده مواسات مَن قَتَطَرتَ علیهم من رزقک بما وسعتَ علی‌َ من فضلک، چرا گفتند هر روز ماه شعبان این صلوات را بخوانید؟ وَرَزَقَنِي خدایا به من توفیق بده، روزی کن، مُوَاسَاةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیهِ مِنْ رِزْقِک کسانی که در روزی سخت هستند، تنگ دست هستند و گرفتار هستند من به آن‌ها همدلی و همراهی کنم بِمَا وَسَّعْتَ عَلَی مِنْ فَضْلِک‌ اگر به من دادی فضل تو بوده است این است که از فضلت به من دادی من به آن‌ها بدهم.


یک وقتی خدمت شما عرض کردم جناب آقای شریعتی گفتم بعضی‌ها الان بر سر در خانه‌ها و عمارت‌هایشان یک آیه می‌نویسند خیلی هم خوب است می‌نویسند هذا مِن فَضلِ رَبِّي ولی من گلایه دارم خب آقا چرا آیه را ناقص می‌نویسید، آیه را کامل بنویسید. اگر می‌خواهید آیه بنویسید کامل بنویسید.


کامل آیه چیست؟ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ خدا این‌ها را به من داده است، این کاخ را داده، این زندگی را داده، این ماشین را داده، این کارخانه را داده است، این سرمایه را داده است، این سلامتی را داده است لِيَبْلُوَنِي تا من را امتحان کند، آزمون است أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ سپاس آن را به جا می‌آورم، از دیگران دستگیری می‌کنم، یا کفران نعمت به جا می‌آورم. خواهش می کنم حالا آنهایی که حداقل تابلو را نزدند از این به بعد آیه را کامل بنویسند. من هر وقت رد می‌شوم این عمارت ها این هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي را می‌بینم می‌خواهم زنگ آن خانه را بزنم بگویم آقا لطفاً آیه را لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ ادامه آن را هم بنویسید.


دنیا یک فرصتی است واقعاً یک مهلتی است برای همه‌ی ما مخصوصاً من تأکيد می‌کنم روزهای پایان سال هست عزیزان من اگر شما در فکر به هر حال آنهایی که در توانشان هست می‌گویند سال نو لباس نو، کفش نو، بچه‌های ما خب آن فقرا و بیچاره‌ها هم همین بچه‌ها را دارند دیگه آن‌ها هم دل دارند بچه‌ی آن‌ها هم لباس نو می‌خواهند، کفش نو می‌خواهند یک تغییری در زندگی آن‌ها، اگر آنهایی که ثروتمند هستند در توانشان هست به این‌ها هم نگاه کنند.


آقای محترم، کارگر کارخانه‌ی تو یک لطفی به او داشته باش، کارگر ساختمانی لطفی به او داشته باش، شاگرد مغازه یک لطفی به او داشته باش، حاج خانم الان این ایامی که کسی می‌آید خانه‌ی شما کارگر نظافت است اگر مجبور نبود که نمی‌آمد این روزهای آخر سال گاهی 7، 8، 10 ساعت یک خانم بچه‌های خودش را در خانه می‌گذارد و می‌رود نظافت از این کم نگذاریم، از مزد این کارگر کم نگذاریم بیشتر بدهیم وَ ارْزُقْنِی مُوَاسَاةَ.


باور کنید آقای شریعتی گاهی یک چیزهایی ما به آن دلخوش هستیم که می‌توانیم از آن دل بکَنیم و به فریاد یک عده‌ای برسیم همین روزها من یک مطلبی شنیدم خیلی برای من جالب بود واقعاً جالب بود، یک آقایی می‌گفت من یک شماره موبایل خیلی رندی داشتم بعضی‌ها دارند 11 11، 12 12، این رندها خیلی گران است دیگر گفت من فکر کردم حالا این شماره‌ی رند به چه درد من می‌خورد شب اول قبر آن ملک الموت از من می‌پرسد شماره موبایلت 912 بوده یا چند بوده، 151 بوده یا 851 بوده، این را که نمی‌پرسد که به چه دردم می‌خورد.

گفتم به درد من نمی‌خورد که رفتم این شماره‌ی رند را فروختم خیلی برای من جالب است خدا جزای خیر بدهد بقیه هم یاد بگیرند، رند را فروختم 20 نفر از بستگان و خویشاوندان را برداشتم بردم کربلا این‌ها داغ کربلا تو دلشان بود با یک شماره رند حالا رند نباشد، آنی که بخواهد به من زنگ بزند شماره‌ی من را یاد می‌گیرد. گفت 20 نفر را با یک شماره بردم کربلا خب این چقدر کار خوبی است آقا شب عید هست ما فکر می‌کنیم این شماره‌ی رند، ماشین مدل بالا، کفش مدل چی و ساعت مدل چی، گاهی می‌تواند یک خانواده‌هایی را گره‌های بزرگی را باز کند. مثلاً 20 نفر اگر سفر اول آن‌ها هم باشد مخصوصا 20 نفر را ببرند کربلای امام حسین 20 تا خانواده بروند کربلای امام حسین علیه السلام این مهمتر است یا ما دنبال مدل ماشینمان و مدل موبایلمان و غیره.


به هر حال یک آیه‌ای هم بخوانم مقدمه من یک مقدار طول کشید ولی دلم نیامد، خدا رحمت کند مرحوم آیت الله احمدی میانجی یک وقتی این آیه را می‌خواندند و می‌فرمودند خیلی هشدار آن سنگین است من دیدم واقعاً همینطور است. ماها گاهی آیاتی را می‌خوانیم و شاید صد بار و هزار بار خواندیم ولی به آن نکته‌ی لطیف آن توجه نکردیم. آیه‌ی سوره‌ی مبارکه‌ی حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم، خواهش میکنم عزیزان عنایت کنند قرآن کریم می‌فرماید خداوند وَلَا يَسْأَلْكُمْ أَمْوَالَكُمْ بینندگان عزیز عنایت کنند تا حالا به این نکته‌ی لطیف خدا رحمت کند این مرد بزرگوار را قرآن می‌گوید وَلَا يَسْأَلْكُمْ أَمْوَالَكُمْ خدا نگفت همه‌ی مالتان را بدهید همه‌ی مال شما را خواست؟ ابداً، یک درصدی از آن را می‌گوید در راه خدا بدهید اگر بحث خمس است می‌گوید 80 درصد مال خودت 20 درصد آن را در راه خدا بده، اگر بحث زکات است می‌گوید 10 درصد آن را بده 90 درصد آن مال خودت.

زکات در بعضی از حالات زکات گندم اینطوری است، یا نه اصلاً در بعضی از حالات آن می‌گوید بابا 95 درصد آن مال خودت 5 درصد آن را در راه خدا بده. تو خمس یک پنجم می‌گوید 80 درصد مال خودت، 20 درصد آن را در راه خدا بده، تو زکات و تو بعضی از حالات یک بیستم است، بعضی از حالات یک دهم است می‌گوید بابا 90 درصد این گندم مال خودت 10 درصد آن را در راه خدا بده، تو بعضی از حالات می‌گوید 95 درصد آن مال خودت 5 درصد آن را در راه خدا بده ما باز هم حاضر نیستیم یعنی از 5 درصد هم و 10 درصد هم،


آقای شریعتی: اگر همين 5 درصد، 10 درصد و 20 درصد اتفاق می‌افتاد نباید شاهد این حجم از فقر باشیم.
حجت‌الاسلام حسینی قمی: اصلاً ما این مقدار از گرفتاری نداشتیم اصلاً هیچی گرفتار نداشتیم.
آن وقت آیه چه می‌گوید؟ می‌گوید وَلَا يَسْأَلْكُمْ أَمْوَالَكُمْ خدا همه‌ی زندگی تو را که نخواسته است می‌گوید 5 درصد آن را بده، 10 درصد بده، 20 درصد بده.


إِنْ يَسْأَلْكُمُوهَا فَيُحْفِكُمْ تَبْخَلُوا وَيُخْرِجْ أَضْغَانَكُمْ اگر خدا می‌گفت همه‌ی مالتان را بدهید اصرار می‌کرد فَيُحْفِكُمْ که همه‌ی مالت را بدهی، تَبْخَلُوا شما بخل می‌ورزیدید و وَيُخْرِجْ آن وقت کینه‌ها، به خدا کینه پیدا می‌کردید دشمنی با خدا پیدا می‌کردید رو 5 درصد آن حاضر نیست اگر خدا حکم می‌کرد آقا زکات گندم 50 درصد است، الان گفته 5 درصد، 10 درصد و خمس مالت را گفته 20 درصد این را باز حاضر نیستید إِنْ يَسْأَلْكُمُوهَا اگر می‌رفت بالا می‌برد بالاتر و اصرار می‌کرد تَبْخَلُوا شما نمی‌دادید وَيُخْرِجْ أَضْغَانَكُمْ آیه ادامه دارد.
به هر حال من عرضم این است اگر ماه شعبان را می‌خواهیم درک کنیم افضل اعمال امام صادق علیه السلام فرمود اَلصدقه و الاستغفار ذکر خوب است، دعا خوب است همه چیز خوب است ولی یک حرکتی چیزی. عرض کردم مخصوصا یک تعبیری هم باز بگذارید ما که مهمان نهج‌البلاغه امیرالمؤمنین علیه السلام هستيم چون حالا بعضی‌ها می‌گویند این‌ها را به کی می‌گویید این‌ها را به پولدارها بگویید آن‌هایی که وضع مالی خوبی دارند بگویید نه امیرالمؤمنین علیه السلام در حکمت 67 هست خیلی لطیف است. لاَ تَسْتَحِ مِنْ إِعْطَاءِ الْقَلِیلِ خجالت نکشید از کم آقا نداری همان کم را بده فَإِنَّ الْحِرْمَانَ أَقَلُّ مِنْهُ ندادن بدتر از آن است که کمتر از آن است حالا هر کی هرچی در توانش هست مهم این است که ما فراموش نکنیم خود امیرالمؤمنین در نهج البلاغه می‌فرماید إِذَا أَمْلَقْتُمْ فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَةِ روز فقر با خدا معامله کنید با صدقه. إِذَا أَمْلَقْتُمْ فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَةِ.


یا در یک تعبیر دیگری حضرت می‌فرماید سْتَنْزِلُوا الرِّزْقَ بِالصَّدَقَةِ با صدقه روزی را به طرف خودتان بکشانید، این‌ها باور می‌خواهد دیگه انسان باور کند که واقعاً اگر انسان در راه خدا داد خدا به او بیشتر می‌دهد.
یک مقدار مقدمه طول کشید ولی عرض کردم اول‌های ماه شعبان است یادمان باشد الصدَقَ و الاستغفار، آن هفتاد تا ذکر استغفر الله خیلی خوب است، مناجات شعبانیه خوب است، صلوات شعبانیه خیلی خوب است ولی صدقه در ماه شعبان را مخصوصاً فراموش نکنیم، ایام اعیاد هم هست ان‌شاءالله آن تقاضایی هم که گذشته داشتیم که تعظیم شعائر ولادت آقا سیدالشهدا، امام سجاد، قمر بنی هاشم را ان‌شاءالله با عظمت برگزار کنیم.


آقای شریعتی: ان‌شاءالله، نورُ علی نور علی نور ان‌شاءالله اتفاق‌های خوبی بیفتد برای مشارکت در قربانی ماه شعبان المعظم هم عزیزان می‌توانند همراه بشوند مثل هر ماه با همدلی، با مساعدت و مشارکت تک تک شما ان‌شاءالله قربانی این ماه با شکوه هر چه تمام‌‌تر محقق بشود هم می‌توانید به سایت ما و هم به کانال ما در سروش و ایتا مراجعه کنید و هم با شماره گیری کد دستوری *780*3131# هدایا، صدقات و نذوراتتان را واریز کنید و ان‌شاءالله گزارش آن را هم با دل و جان تقدیم نگاه شما خواهیم کرد.



حکمت 150 نهج‌البلاغه امیرالمؤمنین علیه السلام باز هم یادآوری می‌کنم عزیزان ببینید سید رضی رضوان الله علیه می‌نویسد لو لم یکن فی هذا الکتاب إلا هذا الکلام.
آقای شریعتی: همین یک کلام اگر در همین حکمت بود.
حجت‌الاسلام حسینی قمی: اگر همین بود برای عظمت نهج‌البلاغه کفایت می‌کرد. من باز هم تقاضا می‌کنم عزیزانی که اهل منبر هستند تریبون در اختیار آنها هست و اهل قلم هستند ان‌شاءالله این حکمت را مورد سخن‌ها و قلم‌های خودشان قرار بدهند.
رسیدیم به این فراز امیرالمؤمنین می‌فرماید از کسانی نبا‌ش که لا تَکُن که يَخَافُ عَلَى غَيْرِهِ بِأَدْنَى مِنْ ذَنْبِهِ، وَ يَرْجُو لِنَفْسِهِ بِأَكْثَرَ مِنْ عَمَلِهِ.


يَخَافُ عَلَى غَيْرِهِ نگران دیگران است با یک گناهی که خیلی از گناه خودش کوچک‌‌تر است دیگران اگر یک گناه کوچک انجام می‌دهند آقا این فجره این فجار این‌ها چقدر از خدا چقدر دور هستند، کی بنا هست به خدا برگردند خودش بالاتر از آن انجام می‌دهد. نگران دیگران است که آن‌ها گناه کمتر از خودش دارند يَخَافُ عَلَى غَيْرِهِ. اما وَ يَرْجُو لِنَفْسِهِ بِأَكْثَرَ مِنْ عَمَلِهِ، خودش يک عمل جزئی انجام داده است، آقا ما دیشب نماز شب خواندیم شب اول ماه شعبان، شب دوم مناجات شعبانیه، امروز فرشته‌ها بر ما نازل نشده است یعنی انتظار دارد با یک نماز شب، با یک مناجات شعبانیه بر خودش فرشته نازل بشود و از آن طرف یک گناه کوچکی که دیگران انجام می‌دهد به مردم نهیب می‌زند، داد می‌زند و فریاد می‌زند آقا چه خبر است ولی گناه خودش را نمی‌بیند انسان گرفتار این حالت عجب خود پسندی می‌شود. گناه دیگران را بزرگ می‌بیند گناه خودش را کوچک می‌بیند.


از آن طرف کار خیری خودش انجام داد به نظرش بزرگ جلوه می‌دهد وَ يَرْجُوا انتظار دارد که خداوند باید الان درهای رحمت را به رویش باز کند مثلاً به خاطر نمازی که خوانده است. شبیه این تعبیر اگر جناب آقای شریعتی نظر مبارکتان باشد آن جلسه عرض کردم به تعبیر ابن ابالحدید امیرالمؤمنین علیه السلام امیر بیان است، یک مطلب را در قالب‌های مختلفی بیان می‌کنند.
دوباره‌ در ادامه يَسْتَعْظِمُ از کسانی نبا‌ش يَسْتَعْظِمُ مِنْ مَعْصِيَةِ غَيْرِهِ از گناه دیگران بزرگ می‌شمارد، مَا يَسْتَقِلُّ أَكْثَرَ مِنْهُ مِنْ نَفْسِهِ خودش بزرگ‌‌تر از آن انجام می‌دهد گناه خودش را کوچک می‌شمارد.


يَسْتَكْثِرُ مِنْ طَاعَتِهِ، مَا يَحْقِرُهُ مِنْ طَاعَةِ غَيْرِهِ طاعت خودش را بزرگ جلوه می‌دهد به نظر خودش بزرگ می‌شمارد اما يَحْقِرُهُ مِنْ طَاعَةِ غَيْرِهِ دیگری این طاعت را انجام بدهد به نظرش نمی‌آید.
يَخْشَى الْخَلْقَ فِي غَيْرِ رَبِّهِ، وَ لَا يَخْشَى رَبَّهُ فِي خَلْقِهِ.


يَخْشَى الْخَلْقَ اگر معصیت دیگران را انجام بدهد نگران است اما لَا يَخْشَى رَبَّهُ فِي خَلْقِهِ به خاطر گناه خودش نگران نیست.
بگذارید من یکی دو تا داستان بگویم این عبارت ها روشن است ترجمه هم کردم ولی شاید با یکی دو داستان بهتر در ذهن بماند خلاصه‌ی پیام این بخش این است گناه دیگران را بزرگ جلوه ندهیم گناه خودمان را بزرگ جلوه بدهیم. پیش خودمان گناه کوچک خودمان بزرگ جلوه کند. در روایت داریم که اصلاً لاَ صَغِيرَةَ مَعَ اَلْإِصْرَارِ اگر کسی اصرار به یک گناهی داشته باشد همه‌ی گناهان کبیره است، گناه صغیره داریم، گناه کبیره داریم گناه خودت رو بزرگ ببین نمی‌خواهد اینقدر دنبال خطای دیگران، اصلاً گاهی دیگران خطایی هم ندارند خطای دیگران را حالا قصه‌ای که می‌خواهم عرض کنم این معلوم بشود خدا رحمت کند ما قصه‌هایی از مرحوم حاج آقا حسین فاطمی نقل کرده است مرد بسیار بزرگی بودند ایشان در قم جزو علما و آیات و مراجع ولی مرد خیلی اهل دلی بوده است و منبر می‌رفته است.

خيلی از بزرگان می‌آمدند پا منبر ایشان، من از پیرمردهای قدیمی قم شنیدم می‌گفتند مرحوم امام رضوان الله علیه می‌آمدند حالا نه مرتب یک هفته در میان می‌آمدند، آیت الله بهجت می‌آمدند صاحب نفس بودند مرحوم حاج آقا حسین فاطمی رحمة الله علیه.


حالا عزیزان اگر بخواهند ببینند مجموعه‌ی منابر ایشان، ایشان خودش منبرها و سخنرانی‌شان چاپ کرده است در یک کتاب نوشته است به نام جامع الدُرَر خیلی مفصل است اخیرا یکی از اساتید خلاصه کرده است به نام برگزيده جامع الدُرَر. اگر عزیزان تهیه کنند خیلی جالب است قصه‌های خیلی جالبی دارد، روایات خیلی قابل تأملی دارد خیلی لطیف انتخاب کرده است.
برگزیده جامع الدُرَر از انتشارات مسجد مقدس جمکران هست.


ایشان در این کتاب این داستان‌های زیادی، کل منبرهای او هست می‌فرمودند من یک وقتی می‌رفتم بعد از نماز مرحوم آیت الله ملکی تبریزی بین دوتا نمازشان منبر می‌رفتند. آیت الله ملکی تبریزی مدرسه‌ی فیضیه نماز می‌خوانده و ایشان منبر می‌رفته.


گفت ماه رمضان بود یک روز بین منبرم اعتراض کردم به بعضی از طلبه‌ها گفتم من دیشب رفته بودم فلان نقطه و فلان روستا عده‌ای از طلبه‌ها آمدند آنجا و بساطی راه انداختند و عرض کنم که شب نشینی شماها از خدا نمی‌ترسید ماه رمضان است و باید تا سحر دعای مناجات بخوانید، ابوحمزه بخوانید ماه رمضان برای چی می‌روید دهات‌های اطراف خوش بگذرانید گفت تو سخنرانی گفتم و تمام شد. وقتی بعد از نماز رفتم خدمت آقای ملکی تبریزی ایشان ناراحت است گفتم آقا چی شده، گفت این چه منبری بود شما رفتی؟ گفتم آقا بالاخره، گفت برای چی اولاً مگر حالا ماه رمضان اگر شبی برود گردش مگر گناه دارد حالا نخواسته یک شب مناجات بخواند گناهی که انجام نداده است. ثانیاً شما میخواهی اشکال چند نفر را بگویی چرا در جلوی جمع می‌گویی؟ عموم می‌گویی به خودشان بگو، اینجا طلبه می‌آید، غیر طلبه می‌آید، افراد دیگر می‌آیند، مدرسه فیضیه عمومی بود جلو جمع چرا آبروی یک عده را بردی. اولاً گناه نبود، خلافی نبود، ثانیاً چرا جلوی جمع.


ببینید خیلی مهم است آقای حاج حسین رحمة الله علیه می‌گوید به آیت الله ملکی گفتم آقا فهمیدم اشتباه کردم فرمودند فهمیدی اشتباه کردی که فایده ندارد. باید جلو جمع اصلاحش کنی این خیلی مهم است ما آبروی کسی را اگر در یک جمعی بردیم باید در آن جمع دوباره اصلاحش کنیم بگوییم اشتباه کردیم. با اینکه خود حاج آقا حسین فاطمی خیلی مراقب بوده است خیلی مواظب بوده است ولی به قدری مرحوم آیت الله ملکی تبریزی مواظب این‌ها بودند که خودش مراقباتی که الان خیلی خوب است ماه شعبان، ماه رمضان در پیش است بخوانید.

ببينيد این را می‌گویند معنایی که ما گناه دیگری به نظرمان بزرگ جلوه نکند. اولاً گناه نبوده است ثانیاً بزرگ جلوه نکند که امیرالمؤمنین می‌فرماید یَخَافُ عَلي غَيْرهِ بِأَدْني مِنْ ذَنْبِهِ، دنبال عیوب دیگران هست خودش بزرگتر از آن را انجام می‌دهد خودش را نمی‌بیند و دیگران را می‌بیند.


و نقطه‌ی مقابل آن که امیرالمؤمنین يَرْجُو نَفْسَهُ بِأَكْثَرَ مِنْ عَمَلِهِ، یا در این فرازی که يَسْتَعْظِمُ مِنْ مَعْصِيَةِ غَيْرِهِ گناه دیگران را بزرگ می‌بیند، يَسْتَكْثِرُ مِنْ طَاعَتِهِ طاعت خودش را بزرگ می‌بیند.
باز این قصه خیلی تکان دهنده است خدا رحمت کند مرحوم علامه طباطبایی ایشان یک برادری داشتند آقای طباطبایی علامه محمد حسین طباطبایی بود برادر ایشان محمد حسن الاهی بود در تبریز. از نظر علمی می‌گفتند شاید او از نظر فقهی از علامه طباطبایی بالاتر است.


در رابطه با فقه و اصول خیلی خوب بود تفسیر و همه چیز ولی می‌گفتند شاید در فقه برادر بزرگتر بود.
داستان مفصل است من به اجمال می‌گویم به این بحث برسیم یک مناسبتی یک کسی آمده بود خدمت ایشان یک آقایی آمده بود و گفته بود من قدرت احضار ارواح دارم، ارواح را می‌توانیم احضار بکنیم حالا بماند داستان آن.
البته همین جا بگویم اصل احضار ارواح مسلم است ولی متأسفانه امروز دکان بازار و تقلب و این‌ها بیشتر از واقعیت است حالا الان بینندگان عزیز گوش کردند فردا در یک خبری دیدند که یک کسی احضار ارواح می‌کند و یک گمشده‌ای دارید میخواهی با پدرت ارتباط برقرار کنی سراغ او نروند و بگویند آقای حسینی قمی سمت خدا گفت هست نه آقا احضار ارواح اصل آن مسلم ولی دکان بازار آن 99 درصد آن بازار است، آدم آن نیست. 99 درصد آن دکان بازار است گرفتار نشوند عزیزان.


این اخوی مرحوم علامه طباطبایی به یک مناسبتی روح پدرشان را احضار کرده بودند پدر علامه در آن احضار ارواح از علامه طباطبایی گلایه کرده بودند چه شکایتی؟ گفته بود چرا محمد حسین این تفسیر المیزان را دارد می‌نویسد من را در ثواب آن شریک نکرده است که من همین جا در حاشیه بگویم آقایان توروخدا امیرالمؤمنین امام صادق علیه السلام ارحَمُ موتاکم به مرده‌هایمان رحم کنیم این‌ها گرفتار هستند این‌ها نیازمند هستند، آقای محترم خانم محترم شوهرت از دنیا رفته است، خانمت از دنیا رفته است، پدر و مادرت از دنیا رفته است، اولادت از دنیا رفته است، فرزند شهید داری، غیر شهید داری هرچی از صدقات مخصوصا در ماه شعبان به نیت درگذشتگانمان غفلت نکنیم. ارحَمُ امام فرمود رحم کنید به مرده‌های خودتان بالصدقه با صدقه رحم کنید واقعاً نیازمند هستند نمی‌دانیم چه خبر است آنجا.

به هر حال ایشان گلایه کرده بود خدا رحمت کند این قصه را هم یادم آمد بگویم مرحوم آیت الله حاج آقا مهدی روحانی که مرد بسیار بزرگی بود از دوستان آیت الله احمدی میانجی یک جمعی بودند ایشان نقل می‌کردند که یک کسی در عالم رویا به رفیق خودش گفته بود که آقا این یادتان باشد نگویید ما نگفتیم، به رفیقش که از دنیا رفته بود در عالم رویا گفته بود که من دیشب وقتی دعا می‌کردی جلو چشمت بال بال میزدم به من دعا کنید و دعا نکردید. کسی از دنیا رفته است رفیقش تو دعا یادش رفته بوده این رفیقش را دعا کند در عالم رویا به او گفته بود داشتی دعا میکردی برای من دعا نکردی من بال بال میزدم جلوی تو که به من دعا کنی باز برای من دعا نکردی. یعنی آن‌هایی که از دست دادیم بال بال می‌زنند که ما برای آن‌ها دعا کنیم در خیرات و ذکرها و دعا و همه هم عرض کردیم به خیر و ذکر و دعا قناعت نکنیم تو صدقات، صدقاتی که می‌دهیم برای پدر و مادر، بال بال می‌زنند که ما آنها را سهیم کنیم.


پدر علامه طباطبایی گلایه کرده بود که چرا محمد حسین این المیزان را دارد می‌نویسد در ثواب آن من را شریک نکرد.
برادر علامه یک نامه می‌نویسد به علامه طباطبایی که آقا ما همچین احضار روحی داشتیم و پدرمان روحش را احضار کردیم و از شما گلایه کرده است. این قصه را برای یک جمله گفتم جناب آقای شریعتی ببینید چه خبر است، چه روح بلندی مرحوم علامه رضوان الله علیه ایشان فرموده بود که من فکر نمی‌کردم که حالا این کار آنقدر کار مهمی باشد که من بخواهم پدرم را هم شریک کنم چیزی نبود که.

یعنی علامه طباطبایی که تفسیر المیزان 20 جلدی نوشته است اگر در هر جلد آن مثلاً 500 صفحه باشد 10 هزار جلد 10 هزار صفحه تفسیر نوشته است که الان بعد از تفسیر المیزان تو این 50، 60 سال کسی تفسیر قرآن نوشته شده است حتماً مهمان سفره‌ی علامه طباطبایی هم بوده است این خدمت بزرگ را تازه می‌گوید من کاری نبود که بخواهم تازه روح پدرمم سهیم کنم. باشد اگر واقعاً خدایا اگر از ما قبول میکنی کاری است این پدر ما هم ببینید عرض من این است امیرالمؤمنین می‌فرماید از کسانی نبا‌ش که يَسْتَكْثِرُ مِنْ طَاعَتِهِ طاعت خودش را بزرگ می‌شمارد.


مَا يَحْقِرُهُ مِنْ طَاعَةِ غَيْرِهِ البته می‌دانید بس نیست اینجا اشاره کنم رمز آن چیست؟ چرا اینطوری می‌شود؟ چرا طاعت خودش را بزرگ می‌بیند، چرا گناه دیگران را، گناه دیگران را بزرگ می‌بیند و گناه خودش را کوچک می‌شمارد.
عمده‌ی آن برمی‌گردد به آن مسئله‌ی خودپسندی که امیرالمؤمنین در همین حکمت فرمودند کسانی که یُعجَب بنفسه آدم‌هایی که معجب به خودشان هستند، گرفتار عجب می‌شوند.


یک حدیثی هم در کافی مرحوم کلینی رضوان الله علیه خیلی هشدار دهنده است. رسول خدا روایت نقل می‌کنند که حضرت موسی یک وقتی از شیطان سؤال کرد میدانید در قصه‌ها زیاد داریم، انبیا گاهی از شیطان سوالاتی دارند.
سؤال کردند حضرت موسی از شیطان اَخبرنی بذَنبِ الذی چه گناهی است که وقتی بنده آن را انجام بدهد انسان گرفتار آن گناه بشود استَحفَظتَ علیه، تو دیگر بر آن سوار میشوی، مسلط میشوی. در قصه‌ی کربلا این جمله معروف است دیگر فراوان شنیده ایم وقتی امام سجاد از امام حسین سؤال کرد بابا جان مردم کار تو با مردم به کجا کشید آقا سیدالشهداء فرمود استَحفَظتَ علیهم الشیطان، شیطان سوارشان شده است اَنساهُم ذکرالله، یاد خدا را فراموش کردند.


حضرت موسی عرض کرد چه گناهی است که تو بر انسان مسلط میشوی و سوار میشوی سه تا گناه را گفته است، یک قالَ اَعجَبتُه نفسه وقتی عُجب حالت عُجب پیدا کند خود بزرگ بینی پیدا کند حالا یک شب مناجات خوانده است چه خبر است، یک روز روزه گرفتیم چه خبر است. دوم اِستَکثَرَ عَمَله عمل خودش را بزرگ جلوه بدهد، سوم سَقُرَ فی عَینه ذَنبُه گناه خودش به نظرش کوچک بیاید.


باز امیرالمؤمنین ما از نهج‌البلاغه فاصله نگیریم حکمت 26 نهج‌البلاغه امیرالمؤمنین علیه السلام خیلی زیباست ببینید حضرت می‌فرماید حکمت 26 می‌فرماید سَيِّئَةٌ تَسُوءُكَ، خَيْرٌ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ حَسَنَةٍ تُعْجِبُكَ آدم یک گناهی را انجام می‌دهد بعد پشیمان می‌شود هی می‌زند توی سرش خاک بر سرم عجب غلطی کردم خدایا مرا ببخش من چرا گرفتار این گناه شدم دیگه توبه کردم، دیگه هی نذر و نیاز می‌کند و خودش را مزمت می‌کند، هی عذاب وجدان دارد فرمود این گناهی که بعدش آدم این بهتر از حسنه آن حسنه‌ای است که خودش را بزرگ ببیند.

حالا امروز مثلاً روز ماه شعبان روزه گرفته است با زن و بچه‌اش بداخلاقی می‌کند، افطار من را چرا زود آماده نکردید مگر نمی‌دانید من روزه هستم چایی من کجاست، شام من کجاست، سر و صدا نکنید، می‌خواهم استراحت کنم. آن گناهی که انسان بعدش می‌گوید خاک بر سرم امیرالمؤمنین می‌فرماید آن گناهی که انسان بعد از آن بگوید بدبخت شدم و بیچاره شدم و غلط کردم خدایا توبه کردم دیگه نمیکنم آن بهتر از این است که من روزه بگیرم و عبادت انجام بدهم حسنه. ولی گرفتار عُجب و خود پسندی باشد این هم یک تعبیر از امیرالمؤمنین علیه السلام اجازه بدهيد من بقیه‌اش را بخوانم بلکه به یک جایی برسیم ببینیم می‌توانیم این جلسه تمامش کنیم یا نه.


إنِ‌ استَغنى‌ بَطِرَ و فُتِنَ از کسانی نبا‌ش من صادقانه عرض می‌کنم واقعاً آن جلسه هم گفتم از محضر امیرالمؤمنین علیه السلام عذرخواهی مي‌کنیم ما داریم نهج‌البلاغه ترجمه می‌کنیم کسی بخواهد یک کلمه همین یک جمله إنِ‌ استَغنى‌ بَطِرَ و فُتِنَ باور کنید باید چند جلسه این را قشنگ یک آدم معنا کند و بفهمد آیات آن را، روایات آن را.
حالا عذرخواهی میکنم، فرمود از کسانی نبا‌ش که اگر بی نیاز بود حالت بی نیازی در خودش احساس کرد بَطِرَ و فُتِنَ مغرور می‌شود روزی که وضع مالی او خوب است، آن روزی که سلامت دارد، آن روزی که مشکلی ندارد، مغرور می‌شود، فریفته می‌شود.


اما إنِ افتَقَرَ قَنَطَ و وَهَنَ آن روزی که گرفتار فقر می‌شود قَنَطَ ناامید می‌شود و سست می‌شود. الان ببينید آن جلسه هم عرض کردم شبیه این بیان را باز امیرالمؤمنین علیه السلام در یک بیان دیگری داشتند کم نیستیم انسان‌هایی که آقای شریعتی روز سلامتی به تعبیر حضرت بَطِرَ و فُتِنَ مغرور می‌شویم، آقا سلامت حالا داریم که داریم آقا بده یک مقداری از این سلامتی خودت نعمت سلامتی، قدرت نعمت است، مال نعمت است، سلامتی نعمت است این‌ها را در راه خدا خرج کن می‌گوید چه خبر است حالا شما فکر کرديد خدا چی به ما داده است همیشه خودمان را طلبکار از خدا می‌دانیم همیشه. اما همین آدم نمی‌داند که به یک آسیب جزئی یک قصه‌ای محضر شما عرض کنم آن جلسه عرض کردیم ولی خب برنامه طولانی شده بود عزیزان نشنیدند من بگویم خیلی واقعاً عبرت است.


یکی از عزیزان ما چندی پیش شاید حالا یک ماه نشده است آقا ایشان یک مرتبه گفتند آقا مریض شدم بیمار در بیمارستان.
می‌خواهم عرض کنم این سلامتی که ما را مغرور می‌کند به چی بند است یک جوری نشود که روز مریضی به تعبیر من در بستر بگوییم خدایا به فریاد برس همیشه یاد خدا باشیم. آن هفته حدیث آن را خواندیم تعرفوا إلى الله في الرخاء روز سلامتی، روزی که وضعیت خوب است خودت را نشان خدا بده يعرفكم في الشدة تو گرفتاری ها خدا بشناسد تو را.
آقای شریعتی: بگذار صدایت آشنا باشد.


حجت‌الاسلام حسینی قمی: فرشته‌ها بگویند این همیشه می آمده است این همیشه دعا می‌خوانده، این همیشه اَمَن یجیب می‌خوانده، این همیشه قرآن می‌خوانده، این همیشه به فقرا می‌رسیده، این همیشه نذر گوسفند قربانی نه اینکه تا مریض شد عیب ندارد حالا مریض شده گوسفند قربانی کنی اما همیشه این کار را داشته باشد.


یکی از دوستان ما سالم سالم بود هیچی نبود گاهی به شوخی می‌گفتند مثلاً شما با برادرانت موقع رفتنت هست 70، 80 سالت هست گفت چی موقع رفتن ما برادرهایمان 7، 8 سال از ما بزرگ‌‌تر هستند مرگ هم باشد نوبتی هم باشد، آقا افتاد ایشان بیمارستان و بسیار آدم خوبی است رفتند عیادت آقا چی شده؟ هیچی، آخه هیچی که آدم بیمارستان نمی‌آید. نه هیچی آخه، برای چی. تمام از این تقریبا نیم بدن او سیاه شده بود، پاها نیمی از بدن او سياه بود چی شده است گفتند خون نمی‌رسد به بدن، چرا ‌‌؟ گفتند در یکی از رگ ها یکی از این مسیر رگ ها خون لخته شده است عزیزان می‌دانند آنهایی که سکته‌ی مغزی می‌کنند می‌گویند خون در مغز آن‌ها لخته شده است خب یکی، یک جا اگر ما چند هزار میدانید جنابعالی بهتر از من، بینندگان عزیز اطلاعاتشان بهتر از ما هست.

ما الان در بدنمان ده‌ها هزار کیلومتر رگ داریم جستجو بزنید، هزاران هزار کیلومتر رگ در بدن ما هست، سیاهرگ، سرخرگ‌، مویرگ اگر یکی در این چند هزار کیلومتر راه یک جا خون لخته بشود تو مغز باشد تمام سکته‌ی مغزی، در قلب باشد سکته‌ی قلبی است. این در بدنش یک جا این خون لخته شده بود گفتند خون به تمام این قسمت پایین بدن نمی‌رسد خب باید چیکار کرد؟ جراحی کردند و گفتند فایده ندارد، این سیاهی پا باقی مانده است.

خب چیکار باید کرد؟ شورای پزشکی تشکیل شد باز تأکید می‌کنم عزیزان می‌خواهم نهج‌البلاغه را بفهمید مغرور نشویم به سلامتی خودمان با یک لختگی یک جا در یک تقاطع مویرگ‌ها یک جا خون لخته شده است تمام بدن کبود، شورای پزشکی تشکیل دادند گفتند باید این پا قطع بشود. یعنی از لگن به پایین نصف بشود خیلی دردناک است. شروع کردند آن هم یک مرحله نمیشد مرحله‌ی اول یک قسمت آن را قطع کردند و مرحله‌ی دوم یک قسمت را قطع کردند مرحله‌ی سوم به کما رفت و چند روز دیگر چهلم این آقا هست. با چی؟ با یک لخته شدن، یک رگ مسدود می‌شود حالا ما که نشستیم الحمدلله چند هزار کیلومتر می‌گویند رگ‌های بدن انسان را می‌گویند رگ‌های بدن انسان را اگر دور زمین بخواهند بگردانند دو دور، دور زمین می‌شود بچرخد تعداد این کیلومتر‌های رگ‌های بدن.


آن وقت حضرت می‌فرماید اینطوری نباش امیرالمؤمنین از کسانی نبا‌ش که آن روز سلامت مغرور می‌شود إنِ‌ استَغنى‌ بَطِرَ و فُتِنَ الان وضع تو خوب است بسم الله مبارکت باشد برنامه‌ریزی کرده است عید کجا برویم، خبر داری برادرت تا شاه عبدالعظیم هم نمی‌تواند برود، خبر داری برادر خواهرت نمی‌توانند یک فرشی بگیرند، کفشی بگیرند، آن‌ها هم بچه دارند کارگر است شما خبر داری نمی‌تواند برای زن و بچه‌اش دستشان بگیرد، تا امام زاده محله‌ی خودشان برود و بیاید حالا تو برنامه‌ریزی کردی مبارکت هم باشد همه جا برو ان‌شاءالله به سلامتی و خوبی و خوشی اما دیگه اینجور نباش مغرور نباشیم، فریفته مال دنیا نباشیم. إنِ افتَقَرَ همین آدم اگر به فقر بنشیند قَنَطَ و وَهَنَ سست می‌شود، ناامید می‌شود، قرآن کریم در سوره‌ی مبارکه‌ی فجر هم دارد وقتی گرفتار است می‌گوید ربي اَهانَن خدا به اهانت کرد از این‌ها نباش يُقَصِّرُ إِذَا عَمِلَ از کسانی نبا‌ش که روز عمل کوتاهی می‌کند اما يُبَالِغُ إِذَا سَأَلَ وقتی از خدا می‌خواهد بالاخره ما هستیم یک جا ما همیشه همه‌ی ما تقریبا نمی‌دانم دیگر هستیم یا نیستیم ان‌شاءالله آن‌هایی که نیستند بگویند نیستند خوشا به حال ما.


گفت طبیب از مزاج خودش اشتباه، ما از خودمان داریم می‌گوییم ما همیشه خودمان را طلبکار می‌دانیم از خداوند همیشه خودمان را طلبکار مثل اینکه خدا یک بدهی داشته است این بدهی را نداده است.
آقا چی ما از خدا طلبکار هستیم، اصلاً حساب نعمت‌ها را می‌دانیم حساب این همه لطف خداوند باز همیشه انسان خودش را طلبکار می‌داند. حضرت می‌فرماید از کسانی نبا‌ش که یُقَصِرو اذا عَمل برای یک نماز هزار بازی در می‌آوری، الان ماه رمضان ببینید می‌رسد آقا خبر نداری، گرفتاری ها، شغل‌های سنگین، بیماری ها، انواع و اقسام بیماری‌ها شروع می‌شود گرفتاری مالی مشکل می‌شود آقا ما که با این شغل نمی‌توانیم روزه بگیریم.، آن می‌گوید من نمی‌توانم هزار تا می‌گردیم که یک مسئله‌ای چیزی، یک مریضی چیزی از روزه فرار کند.


عرض نکردم خدمت شما یک وقتی گفتم یکی از علمای بزرگ شیعه خیلی جمله‌ی خوبی تابلو کرد این جمله را حالا چون الان یک ماه تا ماه رمضان مانده است من بگویم بعدا اگر شما اول ماه رمضان زودتر میگفتی خب این را ما عمل می‌کردیم.
یکی از علمای بزرگ شیعه رحمة الله علیه، می‌فرمود بعضی از ماها دین در متن زندگی مان هست همه چیزمان را با دین هماهنگ می‌کنیم دین در متن است اصل دینمان است آن وقت کارهای دیگرمان را با دین
بعضی‌ها نه دین در حاشیه است همه چیزمان می‌خواهیم درست باشد اگر چیزی اضافه آمد دین باید با ما راه بیاید، یک وقت خدمت شما عرض کردم من می‌دیدم بعضی‌ها از 11 ماه قبل گفت آقا یک جوری برنامه‌ریزی کنم برای شغلم آقا شغل من سنگین است، مسافرت میروم، یک جوری در طول 11 ماه برنامه‌ریزی می‌کند که ماه رمضان روزه‌ی او لطمه نخورد می‌گوید دین در متن زندگی من، من در 11 ماه باید برنامه‌ریزی کنم، او خودش را باید تنظیم کند دین را آورده است متن.


اصل دین‌داری است می‌گوید شغلم را با این هماهنگ می‌کنم، درسم را با این هماهنگ می‌کنم، امتحانم را با این هماهنگ می‌کنم که الان ما همین جا تا دیر نشده است از مسئولین تقاضا می‌کنیم بابا یک کاری کنیم نگذارید اول ماه رمضان سنگین‌‌ترین شرکت‌ها و درس‌ها و امتحانات و آزمون‌ها، دین با دین هماهنگ کنیم.


آن وقت ما این کار را که نمی‌توانیم یُقَصِروا اذا عَمل روز عمل همش کوتاهی می‌کند، نه حال نماز را داریم، نه حال روزه داریم، چی خواسته خدا از ما نخواندیم قرآن؟ لا يَسْأَلُكُمْ اموالهم همه‌ی زندگی‌ات را که نخواسته که 5 درصد، 10 درصد نهایت در خمس 20 درصد یُقَصِرو اذا عَمل در عمل کوتاهی می‌کنیم اما از آن طرف یُبالغُ اذا سَعَل در خواسته‌ها مبالغه می‌کنیم خودمان را طلبکار می‌دانیم نرسیدیم نمی‌دانم می‌رسیم باز هم.
عرض کنم که در این آیات یکی دو آیه اگر برگردیم قرآن می‌فرماید وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ، دنبال حرفهای قرآنی باشیم مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً، قبل از اینکه عذاب ناگهانی سراغ شما بیاید حرف خدا و پیغمبر را بشنوید.


وقتی عذاب آمد آن وقت بعدش می‌گوید أَنْ تَقُولَ قبل از اینکه هی حسرت بخورید، هی بگویید هی خدا اگر اینطوری بود، کاش اینطوری می‌شد. أَنْ تَقُولَ اولش این است یک داستانی هم دارد بگویم خدا رحمت کند آقای محدث قمی را ایشان رفته بود در یک حجره‌ای صاحب حجره از علمای بزرگ گفته بود آقا شیخ عباس می‌خواهم شما من را نصیحت کنید ولی نه نصیحتی که مثلاً فلان اولیای خدا چی گفتند. یک قصه‌ای که برای خودتان پیش آمده باشد ایشان فرموده بود یک وقتی رفتم وادی السلام نجف گفت برای خودم پیش آمده است، مرحوم محدث قمی خودشان تجربه کردند مقامات‌ ایشان قابل ذکر نیست خیلی بالاتر است.


گفت رفتم وادی السلام نجف یک جنازه‌ای را آمدند دفن کردند بستگان او برگشتند من هنوز آنجا بودم وقتی این‌ها برگشتند صدای نعره‌ای از این قبر به گوش من می‌رسید مثل شتری که دارند داغش می‌کنند این آیه را می‌خواند. این آیه‌ی سوره‌ی مبارکه‌ی زمر، أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَا عَلَى مَا فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ چرا من کوتاهی کردم، حسرت می‌خورد انسان که چرا من کوتاهی کردم وَإِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ تو دنیا مسخره می‌کردم نماز خوان ها را مسخره می‌کردم، آنهایی که در راه خدا انفاق می‌کردند مسخره می‌کردم، ماه شعبان برای آن‌ها با ماه‌های دیگر فرق دارد ای بابا شعبانیه چرا من مسخره می‌کردم این آیه را می‌خواند این یکی اَن تقول، او تَقول انَ الله حِينَ تَرَى الْعَذَابَ یک کاری نکن که وقتی عذاب را می‌بینی بگویی لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً ای کاش میشد من برگردم رَب ارجعونی یک جای دیگر هم هست این هم مثل همان است لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ.


خدایا اگر من را برمی‌گرداندی من آدم خوبی میشدم.
جواب می‌دهد بَلَى قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي این همه آیات و نشانه آمد فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنْتَ مِنَ الْكَافِرِينَ تکذیب کردی، تکبر ورزیدی، استکبار اجازه نداد آیات، استکباری که در وجود خودت بود نگذاشت آیات ما را گوش کنی. آن هفته عرض کردم جناب آقای شریعتی باز هم تکرار می‌کنم به نظر من اثر آن را در پیام ها می‌دیدم بعضی از عزیزان تماس می‌گرفتند می‌دیدم واقعاً گاهی یک حرفهایی باید ما بترسیم و بلرزیم. آن جلسه عرض کردم آقای شریعتی بخواهیم یا نخواهیم بدون تعارف بینندگان عزیز، آقایان خانمها باور کنید ماها گرفتار دیدید عرض کردم در دعاها می‌گویند بد وارث و بی وارث، بی وارث نیستیم وارث داریم گرفتار بد وارث هستیم.

بد وارث هستیم نه به این معنا اینکه بچه‌های ما بد هستند خیلی هم بچه‌های خوبی هستند ولی ارثی که به آنها می‌رسد می‌خواهند مصرف کنند، بخورند و هزار گرفتاری دارند کیف آن را ببرند اگر گذاشتی برای وارث که البته هم باید باشد وارث واقعاً گرفتار است بارها گفتیم لازم نيست ما اصلاً وصیت به ثلث هم نمی‌خواهیم. ولی اگر وارث گرفتار نیست این وارث می‌نشیند می‌خورد یک آب خنک هم روی آن شاید بگوید خدا بابام رو بیامرزد.

خودت الان که وقت داری حاج خانم اگر به آن احتیاج نداری، اگر اولادت احتیاج ندارند کاری کن که فردای قیامت قرآن می‌گوید هی او تقول، او تقول آرزو بکند لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً مرا برگردان خدایا یک دفعه‌ی دیگر معلوم است اینجور نیست من گاهی مثال زدم دیدید گاهی در حوادث آدم یک تصادفی مثلاً یک بیماری می‌گوید آقا مرگ را با چشم خودم دیدم توی بیماری آدم تا لب مرگ می‌رود. الان خیلی‌ها برگشتند حاج آقا ما تو آن قضیه اصلاً مرده بودیم و رفته بودیم دوباره برگشتیم. خب دوباره برگشتید کاری کردی یا نه لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً یک بازگشت خدا یک مهلت به تو داد پس چطور گفتی فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ نشد.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group