روز عرفه روز سیدالشهداء هست. هم دعای عرفه سیدالشهداء (س) و هم اولین قربانی کربلا یعنی حضرت مسلم (س). شهادتشان در روز عرفه هست. میدانید مثل امروزی همه حجاج در صحرای عرفات جمع شدند. منتظر بودند یک غافلهای که سه چهار ماه است به مکه آمده است به صحرای عرفات بیاید. اما آن غافله مثل دیروزی از مکه به طرف کربلا حرکت کرد. به یوم الترویه. هشتم ماه ذیحجه را یوم الترویه میگویند.
سیدالشهداء (س) مثل دیروزی راه افتاد، حرکت کرد. و روز قبل آن هم آن اعلامیه جهانی را دادند. ُ مَنْ كَانَ بَاذِلًا فِينَا مُهْجَتَهُ وَ مُوَطِّناً عَلَى لِقَاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ فَلْيَرْحَلْ مَعَنَا. هر که حاضر است خون قلبش را در راه ما تقدیم کند، در راه خدا تقدیم کند، ما فردا حرکت میکنیم. که باز این خطبه سیدالشهداء (س) را نیّر تبریزی به زیبایی در آن شهر معروفش آورده است.
آن که سیدالشهداء (س) در صحرای عرفات، در کنار جبل الرحمه ایستادند و با اشک چشم این دعا را خواندند که عزیزان در مفاتیح میخوانند. دعای امام سجاد در روز عرفه خیلی عجیب است. واقعاً عجیب است. من هر چه بگویم که ما چقدر باید اظهار تأسف کنیم که از صحیفه به دور هستیم، باز هم کم است. حیف، واقعاً حیف که جامعه ما، من گاهی در بعضی از جلسات حتی دانشجویی میگویم عزیزان من مثلاً بگویید شماره دعاهای صحیفه سجادیه چند تا است. حالا خواندن آن هیچی. نهجالبلاغه چند تا خطبه دارد؟ صحیفه چند تا شماره دعا دارد؟ ما نمیدانیم. جامعه ما نمیداند. حیف است، واقعاً حیف است. من آغاز آن را اشاره میکنم. الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ (2) اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ بَدِيعَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ، ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ، رَبَّ الْأَرْبَابِ، وَ إِلَهَ كُلِّ مَأْلُوهٍ، خیلی عجیب است. میدانید معمولاً در دعاها امام سجاد با حمد و ثناء شروع میکنند. همین دعای چهل و هفتم مفصل حمد و ثنای پروردگار دارد. من این فراز آن را میخوانم. فراز 66.
اللَّهُمَّ هَذَا يَوْمُ عَرَفَةَ يَوْمٌ شَرَّفْتَهُ وَ كَرَّمْتَهُ وَ عَظَّمْتَهُ، شبیه آن دعایی که ما در نماز عید فطر داریم و در ماه رمضانمان داریم. يَا عَلِيُّ يَا عَظِيمُ يَا غَفُورُ يَا رَحِيمُ أَنْتَ الرَّبُّ الْعَظِيمُ الَّذِي لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ وَ هَذَا شَهْرٌ عَظَّمْتَهُ وَ كَرَّمْتَهُ وَ شَرَّفْتَهُ وَ فَضَّلْتَهُ. اینجا هم يَوْمُ عَرَفَةَ يَوْمٌ شَرَّفْتَهُ وَ كَرَّمْتَهُ وَ عَظَّمْتَهُ، نَشَرْتَ فِيهِ رَحْمَتَكَ، یک روز رحمت الهی پشت سرش پیدا میشود. وَ مَنَنْتَ فِيهِ بِعَفْوِكَ، خدایا امروز منت گذاشتی بر بندگانی که میخواهم بیامرزم.
خودش منت گذاشته است. خودش همه را دعوت کرده است. وَ أَجْزَلْتَ فِيهِ عَطِيَّتَكَ، خدایا میخواهی امروز به بندههایت هدیه بدهی. تَفَضَّلْتَ بِهِ عَلَى عِبَادِكَ. اللَّهُمَّ وَ أَنَا عَبْدُكَ الَّذِي أَنْعَمْتَ عَلَيْهِ قَبْلَ خَلْقِكَ لَهُ من به دنیا نیامده بودم زیر سایه نعمت او بودم. بَعْدَ خَلْقِكَ إِيَّاهُ، بعد از آفرینش. فَجَعَلْتَهُ مِمَّنْ هَدَيْتَهُ لِدِينِكَ، خواهش میکنم این دعا را من چون میخواهم چند دعا را اشاره کنم بیش از این دیگر مجال نیست. به هر حال این دعایی است که امام سجاد به ما یاد دادهاند. حضرت فرمود: روزی است که شَرَّفْتَهُ وَ كَرَّمْتَهُ وَ عَظَّمْتَهُ. یک روز استثنایی است.
اجازه بدهید یک فرازی هم از دعای شانزدهم صحیفه سجادیه بخوانم. عزیزان عنوان آن این است: من دعایی علیه السلام. آن زمانی که میخواستند از خدا درخواست عفو و گذشت داشته باشند. إِذَا اسْتَقَالَ مِنْ ذُنُوبِهِ، درخواست اول. واقعاً بسیار دعای عجیبی است. من فقط فراز سیام آن را میخوانم. میخواهم عزیزان بدانیم. من بدانم حالا انشاءالله. همه بدانیم. ببینید چرا انقدر امروز به ما گفتهاند التماس کنید، گریه کنید، توبه کنید، ضجه بزنید.
اگر ما بدانیم چه سنگینی بار گناهی داریم، آن وقت می فهمیم امروز چقدر باید التماس کنیم. گاهی آدم نمیداند گناه یعنی چه. معصیت کی را انجام دادیم. ولو یک گناه. حضرت اینجا یاد ما دادهاند. اللهاکبر. خیلی فراز عجیبی است. یا الهی! خدای من. يَا إِلَهِي لَوْ بَكَيْتُ إِلَيْكَ حَتَّى تَسْقُطَ أَشْفَارُ عَيْنَيَّ، خواهش میکنم عزیزان یک لحظه بیشتر عنایت کنند. امام سجاد (س) دارند یاد ما میدهند. این را میگویم برای اینکه بدانیم بار گناه ما چقدر سنگین است. نگوییم ما کاری نکردیم. انقدر عبادت و بندگی کردیم، خدا ارحم الراحمین است.
بله، خدا ارحم الراحمین است ولی بدانیم چه بار سنگینی داریم. يَا إِلَهِي لَوْ بَكَيْتُ إِلَيْكَ حَتَّى تَسْقُطَ أَشْفَارُ عَيْنَيَّ، اگر آنقدر گریه کنم که پلک چشمان من روی هم بیفتد. میدانید گاهی بعضیها بیماریهایی پیدا میکنند که دیگر پلک بالا نمیرود. الآن پلک ما به راحتی به هم میخورد. اگر این پلک پایین بیاید دیگر بالا نرود. نمیدانم عزیزان دیدهاند یا نه. بیمارانی که پلک چشمشان در اختیار آنها نیست. میافتد بالا نمیرود. باید با دست بالا بیاورند.
الآن به راحتی پلک چشم ما دارد حرکت میکند و قدر این نعمت را نمیدانیم. خدایا اگر انقدر گریه کنم که در اثر شدت گریه دیگر پلک من روی هم بیفتد. وَ انْتَحَبْتُ حَتَّى يَنْقَطِعَ صَوْتِي، آنقدر ناله کنم که دیگر صدای من قطع شود وَ قُمْتُ لَكَ حَتَّى تَتَنَشَّرَ قَدَمَايَ، انقدر سر پا بایستم، عبادت کنم که پاهای من ورم کند وَ رَكَعْتُ لَكَ حَتَّى يَنْخَلِعَ صُلْبِي، آنقدر به رکوع بروم که پشت من از جا کنده شود وَ سَجَدْتُ لَكَ حَتَّى تَتَفَقَّأَ حَدَقَتَايَ، آنقدر سجده بروم که چشمان من از کاسه بیرون برود وَ أَكَلْتُ تُرَابَ الْأَرْضِ طُولَ عُمُرِي، وَ شَرِبْتُ مَاءَ الرَّمَادِ آخِرَ دَهْرِي، وَ ذَكَرْتُكَ فِي خِلَالِ ذَلِكَ حَتَّى يَكِلَّ لِسَانِي، انقدر ذکر تو را بگویم زبانم دیگر بند بیاید ثُمَّ لَمْ أَرْفَعْ طَرْفِي إِلَى آفَاقِ السَّمَاءِ اسْتِحْيَاءً مِنْكَ از خجالت سر خود را بالا نیاورم. خجالت بکشم سر خود را بالا نیاورم. مَا اسْتَوْجَبْتُ بِذَلِكَ مَحْوَ سَيِّئَةٍ وَاحِدَةٍ مِنْ سَيِّئَاتِي هنوز من مستحق این نشدم که تو یکی از گناهان من را بیامرزی.
این لطف تو است که من را میآمرزی. ببینید گناه چقدر سنگین است. یک گناه. ما گناه را سبک میشماریم. خیلی در روایت داریم اللهم انی اعوذ بک من استسقال ذنب. که من بگویم کاری نکردیم، چیزی نیست که. اگر ما گناه را بزرگ دانستیم آن وقت امروز در روز عرفه میآییم التماس میکنیم، ضجه میزنیم، ناله میزنیم، گریه میکنیم خدایا ما را ببخش. خدایا اگر من اینطوری تا آخر عمر خود ضجه بزنم، صدایم بند بیاید، چه بشود، چه بشود، باز هنوز مستحق بخشش یک گناه نیستم ولی لطف و کرم تو است. ما ببینیم معصیت چه کسی را کردیم. بد است من بخواهم تشبیه کنم مثلاً فرض کنید یک شخصیت والایی یک دستوری داده باشد ما مخالفت کنیم. اصلاً این قابل مقایسه نیست. چه داریم میگوییم. چه مثالی است که ما بزنیم.
بعد حضرت عرضه میدارد خدایا وَ إِنْ كُنْتَ تَغْفِرُ لِي اگر من را بیامرزی باز من همینجا اعتراف میکنم. إِنَّ ذَلِكَ غَيْرُ وَاجِبٍ لِي بِاسْتِحْقَاق، من مستحق آمرزش نیستم. وَ لَا أَنَا أَهْلٌ لَهُ بِاسْتِيجَاب، من نمی گویم من سزاوار آمرزش هستم إِذْ كَانَ جَزَائِي مِنْكَ فِي أَوَّلِ مَا عَصَيْتُكَ النَّارَ، با اولین گناهی که من کردم من مستحق آتش بودم. فَإِنْ تُعَذِّبْنِي فَأَنْتَ غَيْرُ ظَالِمٍ لِي، اگر من را عذاب کنی به من ظلمی نکردی. ولی إِلَهِي فَإِذْ قَدْ تَغَمَّدْتَنِي بِسِتْرِكَ حالا که آبروی من را حفظ کردی، ستار العیوب، پوشاندی، فَلَمْ تَفْضَحْنِي، من را رسوا مکن. در یک دعایی ما داریم يَا مَنْ أَعْصِيهِ فَيَسْتُرُ عَلَيَّ وَ يَغْضَبُ لِي إِنْ عَيَّرْتُ بِمَعْصِيَتِه، يَا مَنْ أَعْصِيهِ خدایا من گناه می کنم، تو می پوشانی، وَ يَغْضَبُ لِي چه زمانی غضب می کنی؟ إِنْ عَيَّرْتُ بِمَعْصِيَتِه اگر کسی من را به خاطر گناه سرزنش کند تو غضب می کنی. آدمی که گناه کرده است نباید سرزنش کرد، باید دست او را گرفت.
نباید مچ گیری کرد. یک چنین گناهی که برای یک گناه آن ما این قدر زجه بزنیم باز هم کم است ولی باز خدا غضب می کند اگر کسی ما را سرزنش کند. می گوید به شما ربطی ندارد. شما او را هدایت کنید. شما امر به معروف کنید. شما نهی از منکر کنید، اما حق ندارید او را سرزنش کنید. خدایا حالا که تو آبروی من را حفظ کردی، قَدْ تَغَمَّدْتَنِي بِسِتْرِكَ، ستاریت خود را شامل حال من کردی، فَلَمْ تَفْضَحْنِي، خدایا حالا که کرم خود را شامل حال من کردی، وَ تَأَنَّيْتَنِي بِكَرَمِكَ فَلَمْ تُعَاجِلْنِي، خدایا زود من را مواخذه نکن. خواهش می کنم آن دعای چهل و هفتم بود، این هم دعای شانزدهم، عزیزان یک ملاحظه بفرمایند.
دعای سی و یکم هم که اصلاً اسم دعا، دعای توبه است. دعای سی و یکم صحیفه سجادیه اللَّهُمَّ يَا مَنْ لَا يَصِفُهُ نَعْتُ الْوَاصِفِينَ، وَ يَا مَنْ لَا يُجَاوِزُهُ رَجَاءُ الرَّاجِينَ، وَ يَا مَنْ لَا يَضِيعُ لَدَيْهِ أَجْرُ الْمُحْسِنِينَ، وَ يَا مَنْ هُوَ مُنْتَهَى خَوْفِ الْعَابِدِينَ، وَ يَا مَنْ هُوَ غَايَةُ خَشْيَةِ الْمُتَّقِين. ای خدایی که کسی نمی تواند او را توصیف کند، ای خدایی که همه به تو امید دارند، کجا برویم غیر از در خانه تو. يَا مَنْ لَا يُجَاوِزُهُ رَجَاءُ الرَّاجِينَ، خدایا امروز ما را نیامرزی و ما را رد کنی، کجا برویم، چه کسی می-تواند جواب ما را بدهد. يَا مَنْ لَا يَضِيعُ لَدَيْهِ أَجْرُ الْمُحْسِنِينَ، کسی کار خوبی کرده باشد خداوند اجر او را به طور کامل می دهد.
يَا مَنْ هُوَ مُنْتَهَى خَوْفِ الْعَابِدِينَ، اوج نگرانی ها این است که نکند ما تخطی کنیم. هَذَا مَقَامُ مَنْ تَدَاوَلَتْهُ أَيْدِي الذُّنُوبِ، خدایا امروز در خانه تو آمدم و اعتراف می کنم بگویم گناه من را بیچاره کرده است. وَ قَادَتْهُ أَزِمَّةُ الْخَطَايَا، خدایا گناه من را زمین گیر کرده است. خیلی مهم است که به این نتیجه برسیم. امروز بفهمیم چه کسی حال دعا پیدا می کند. چه جوری می شود ما امروز حال دعا داشته باشیم؟ ما باور کنیم که گناه چه قدر سنگین است. برای یک گناه امام سجاد چه تعبیری داشت. تا آخر عمر خود زجه بزنم باز مستحق آمرزش یک گناه نیستم.
شریعتی: یعنی در روز عرفه کسی می تواند با دعا اوج بگیرد که زمین گیر نباشد.
حسینی قمی: حالا زمین گیر هم شده است اعتراف کند که من زمین گیر هستم و آمده ام التماس کنم. وَ اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِ الشَّيْطَانُ، خدایا اعتراف می-کنم، شیطان بر سلطه پیدا کرد، فَقَصَّرَ عَمَّا أَمَرْتَ بِهِ تَفْرِيطاً، در اوامر تو کوتاهی کردم. وَ تَعَاطَى مَا نَهَيْتَ عَنْهُ تَغْرِيراً، آن گناهی که گفتی انجام ندهم، انجام دادم. من خواهش می کنم عزیزان این دو ـ سه تا دعا را یک ملاحظه کنند. دعای چهل و هفتم، دعای شانزدهم و دعای سی و یکم که دعای توبه است، یک ملاحظه کنند. دل من می خواهم امروز همه عزیزانی که پای این برنامه هستند با یک امید کامل، کسی نا امید نباشد، صد درصد با امید، نمی خواهم خدای نکرده ذره ای نا امیدی در قلب کسی باشد، همه عزیزان مخصوصاً من به جوان های عزیز می گویم متأسفانه امروز در میان جامعه ما، مخصوصاً در میان جوان ها یک موج نا امیدی ایجاد شده است.
یعنی گفتار یک گناهی شدند به هر حال یک وسوسه شیطانی سراغ آنها آمده است یک هواهای نفسانی آنها را فریب داده است، بعد از آن گناه می گویند ما یقین داریم خدا را نمی آمرزد. دل من می خواهد امروز با همین چند دقیقه گفتگوی ما آیات و روایاتی که می خوانیم احدی ذره ای نا امیدی در قلب او نباشد. خدا مرحوم آیت الله غروی اصفهانی را رحمت کند. استاد شخصیت هایی مثل آیت العظمی خویی بوده است، مثل آیت الله بهجت و خیلی از بزرگان دیگر. ایشان یک قصیده ای، شعر بلندی دارد. شنیدم مرحوم آیت الله کشمیری نقل می کردند سحر وقتی نماز شب ایشان تمام می شده است مقابل ضریح امیرالمؤمنان (س) می آمده است و با چشم گریان این شعر را می خوانده است. خیلی شعر زیبایی است من حالا دو ـ سه بیت آن را بخوانم.
سینه تنگم مجال آه ندارد جان به هوای لبست و راه ندارد
می گوید از بس بار من سنگین شده است دارد جان من از تن بیرون می-آید منتها راه بیرون آمدن ندارد. شاهد من این یک بیت است.
از گنه من مپرس که زاده آدم ناخلفستی اگر گناه ندارد
یک فقیه، آیت الله العظمی غروی که خود در حد عصمت است، می-خواهد به ما یاد بدهد، نا امید نباشید، بالاخره ما بنی آدم هستیم. حضرت آدم یک ترک اولی ای انجام داد که ما به زمین آمدیم. از گنه من مپرس، چه کسی معصوم است به جزء معصومین (ع).
از گنه من مپرس که زاده آدم ناخلفستی اگر گناه ندارد
نمی خواهد تشویق به گناه کند، می خواهد بگوید نا امید نباشید.
گر چه سیه رو شدم غلام تو هستم خواجه مگر بنده سیاه ندارد
حرف من این است، گناه، وسوسه شیطانی و هوای نفسانی سراغ ما می-آید. بدی آن این است که آدم نا امید شود.
یک داستانی را مفصل قبلاً از امیرالمؤمنان (س) گفتیم، نمی خواهم آن را تکرار کنم و متن آن را دوباره بخوانم، در منابع دست اول ما هست، جوانی خدمت امیرالمؤمنان آمد، این حدیث مال همه کسانی است که ذره ای نا امیدی در دل آنها هست، می باشد، جوانی خدمت امیرالمؤمنین (س) آمد گفت آقا طهرنی، من را پاک کن، آقا فرمود بِمَّا أُطَهِّرُك، چه جوری؟ یعنی چه؟ گفت آقا من یک فحشا و گناه سنگینی مرتکب شدم در قرآن و روایات حد الهی دارد، آن حد الهی را شما بر من جاری کن من پاک شوم. آقا فرمودند َ وَ مَا دَعَاكَ إِلَى، برای چه آمدی این اعتراف را پیش من کردی؟ گفت آقا طلب الطهاره، امیرالمؤمنان (س) به این جوان فرمود: ابک جنۀ، تو جنون داری. گفت نه آقا من آدم عاقلی هستم.
آخر آدم عاقل به جای این که در خانه خدا برود و توبه کند یا این جا اعتراف کند حتی امیرالمؤمنان. یعنی اگر ما الان دوران امیرالمؤمنان بودیم آیا بهتر این بود که خدمت حضرت برویم و اعتراف به گناه کنیم حضرت حد الهی بر ما جاری کنند پاک شویم یا در پیشگاه خداوند؟ حضرت فرمود أَيُّ الطَّهَارَةِ أَفْضَلُ مِنَ التَّوْبَة، چه طهارتی بالاتر از توبه. امیرالمؤمنان قسم جلاله یاد کرد. در کافی مرحوم کلینی است. فرمود و الله، به خدا قسم، فَوَ اللَّهِ لَتَوْبَتُهُ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّه، به خدا قسم بین خود و خدا بهتر از این است که پیش من امیرالمؤمنین اعتراف به گناه کند و من حد الهی را بر او جاری کنم. اصلاً اهل بیت و خود پروردگار دنبال این هستند، شما نگاه کنید بعضی از گناهان، در حق الله ببینید این قدر اثبات آن سخت است کجا به این زودی ... خدا دنبال اجرای حد نیست. ائمه دنبال اجرای حد الهی نبودند. امیرالمؤمنان قسم جلاله یاد کرد.
به خدا قسم بین خود و خدا توبه کنید بالاتر از این است من ... بعد حضرت ناراحت شد فرمود مَا أَقْبَحَ بِالرَّجُلِ مِنْكُم، چه قدر نازیبا است شما یک خلافی هم می کنید می آیید جلوی مردم آبروی خود را هم می برید. بین خود و خدا توبه کنید. این جا نیایید اعتراف کنید. من گاهی این جوری تعبیر می کنم خداوند متعال در قرآن چه باید می فرمود که ما باور کنیم خدا امروز ما را می آمرزد، خدا غفار است. من بعضی از آیات را بخوانم. عزیزان با این آیات آشنا هستند.
شما بگویید آقا شما یک تعبیر دیگر می خواستید بگویید چه می گفتید که ما باور کنیم، همه باور کنند. «وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ» (بقره/186) من نزدیک هستم. «أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاع» (بقره/186) «نَبِّئْ عِبادي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحيم» (حجر/49) «قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّه» (زمر/53) نمی گوید شهدا، نمی گوید انبیاء، نمی گوید صدیقین، نمی گوید اولیاء، «قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً» (زمر/53) «كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَة» (انعام/54) خدا بر خود لازم و واجب کرده است سوره مبارکه بقره، این حدیث امام صادق، فرمود: خدا سه وعده در قرآن داده است، یکی از آنها برای نجات تمام اهل آسمان و زمین کافی است. این سوره مبارکه بقره است، آیه را همه بلد هستند. آیه 222، «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرين» (بقره/222) یحب، تواب را دوست دارد. محمد بن مسلم از اصحاب درجه یک امام صادق (س) است گفت آقا اگر کسی توبه شکست آقا فرمود باز هم اگر توبه کند خدا قبول می کند.
گفت دوباره توبه کرد و دوباره شکست، گفت دوباره توبه کند خدا قبول می-کند. بار سوم، دائم تکرار می کرد، امام صادق (س) ناراحت شد، به محمد بن مسلم فرمود ایاک، چرا دائم تکرار می کنی؟ نکند می خواهی مردم را ناامید کنی؟ هر چه توبه بشکند، توبه کند خدا می پذیرد. باز در یک تعبیر دیگری از امیرالمؤمنان (س) اگر کسی توبه شکست، فرمود خدا می پذیرد. گفت بار دوم، فرمود خدا می پذیرد. بار سوم، دائم تکرار کرد. گفت آقا تا کی؟ فرمود حَتَّى يَكُونَ الشَّيْطَانُ هُوَ الْمَحْسُورَ، تا شیطان عقب نشینی کند. خدا آن قدر می آمرزد تا شیطان نا امید شود.
خدا عقب نشینی نمی-کند. یک وقت حق الناس است، ما حق الناس را باید ادا کنیم. به کسی بدهی داریم، مال کسی را از بین بردیم، اینها معلوم است. آن هم کسی نمی تواند، فرض کنید یک کسی یک عمری راه خلافی رفته است حالا برگشته است، بالاخره باید جبران کند. حق الناس جای خود. می گوید آقا من پنجاه سال است نماز نخواندم، پنجاه سال است روزه نگرفتم، همه فقها گفتند شما که توبه کردید شروع کنید همه نمازهای خود را شروع به خواندن کنید. مهم این است ما برگردیم. آقا من چه جوری پنجاه سال نماز بخوانم؟ شما شروع کنید، 24 ساعت هم نه.
فقها فرمودند، نمی خواهد خود را به زحمت بیندازید کم کم بخوانید. روزهای خود را کم کم بخوانید، هر چه نتوانستید وصیت می کنید، اگر کسی برای شما خواند، اگر هم کسی پولی ... حالا هر نخواندند، امام در این چهل حدیث خود حدیث توبه دارند، خیلی زیبا بیان کردند، فرمودند این وسوسه شیطان است که شیطان توبه را بزرگ جلوه می دهد که ما نزدیک نشویم. عزیزان من، جوان ها اگر کسی هنوز این جا نشسته است می گوید آقا برنامه دارید بروید دعای عرفه، می گوید نه دعای عرفه به درد ما نمی خورد، ما یقین داریم خداوند ... این مطمئن باشد گرفتار وسوسه شیطان است. امام (ره) گفتند این کار شیطان است.
گناه توبه را بزرگ جلوه می دهد. آقا توبه شامل حال شما ... شما خیلی آدم بدی هستید، من چرا آدم بدی هستم؟ شما پنجاه سال نماز نخواندید، باشد از حالا جبران می کنم. روزه، جبران می کنم. امام می فرماید اگر توانستید بالاخره می خوانید، تصمیم بگیرید و وصیت کنید. اگر نتوانستید خدا بیامرزد. مهم تر از نماز و روزه ما آن بازگشت به رحمت الهی است. حالا اگر کسی بعد از پنجاه سال، سی سال، بیست سال، این بهتر است همین مسیر را ادامه بدهد یا نه بگوییم بیا خدا دست شما را می-گیرد.
یکی از حیله های شیطان، ما گاهی مثال زدم، گفتم این باندهای تبهکاری را دیدید؟ یک باند تبهکاری تشکیل می دهند، آدم می کشند، جنایت هایی می-کنند. یک عضو جدید که می گیرند این عضو یک روز، دو روز، یک هفته پشیمان می شود، می خواهد برود. می گویند هیچ کس تو را قبول نمی-کند. تو هر کجا بروی باید دوباره به دامن ما بر گردی. کسی تو را قبول نمی کند. تو فلان جرم را انجام دادی. فلان جنایت را مرتکب شدی، برای این که این را از دست ندهند، می گویند تو هر کجا بروی دیگر کسی تو را نمی-پذیرد. دقیقاً عین همین جریان وسوسه شیطان است. جوان من، عزیز من، اگر الان وسوسه دارید که تمام این آیاتی که خواندید شامل حال من نمی شود این یقین را داشته باش وسوسه شیطان است.
امام می فرماید وسوسه شیطان است. توبه را بزرگ جلوه می دهد، در دهان شیطان بزنید. از آن طرف هم مواظب باشیم ایشان می فرمایند یک وسوسه شیطان هم این است که گناه را کوچک جلوه می دهد. ما نباید گناه را کوچک بشماریم. الان در صحیفه خواندیم. اگر یک عمری زجه بزنم، ناله بزنم، باز جبران یک گناه نمی شود. گناه هم سنگین است ولی رحمت الهی بالاتر از این است. من باز بعضی از آیات را بخوانم. سه تا آیه امام صادق فرمود، فرمود: «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابين» (بقره/222) یکی از این سه بود، فرمود کافی است، سوره مبارکه غافر، فرشتگان حامل عرش الهی وظیفه آنها این است، آیه هفتم سوره غافر را ببینید، من دیگر همه آیات را نخوانم. فرشتگان حامل عرش الهی که از بالاترین فرشتگان الهی هستند وظیفه آنها این است یستغفر، می گویند خدایا اینها که توبه کردند اینها را بیامرز.
سوره مبارکه فرقان سه گناه سنگین را قرآن نام می برد، قتل نفس، فحشاء، شرک به خدا. دیگر از این بالاتر که نداریم. مرحوم علامه طبرسی می فرمایند این که سه تا ردیف هم آمده است، معلوم می شود از اینها بالاتر نداریم. قتل نفس، فحشا، ... ولی بلافاصله بعد از آن می فرماید: «إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ» (فرقان/70) کجای عالم داریم که بگویند يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ. من یکی دو تا حدیث دیگر بخوانم. یک تقاضایی که خواهش می کنم این را توجه داشته باشند، آن نماز توبه ای که ما همیشه گفتیم آن نماز توبه را فراموش نکنند. امروز روز خواندن این نماز هست. واقعاً امیدوار کننده است. خیلی امیدوار کننده است. در تمام منابع حدیثی قدیمی ما آمده است.
در کافی مرحوم کلینی (ره)، من لا یحضر الفقیه شیخ صدوق، التهذیب شیخ طوسی. خواهش می-کنم امروز عزیزان نیم ساعت برای این نماز وقت بگذارند و خواهش می-کنم این خبر را به دیگران بدهند، من قبلاً هم گفتم کلیپ آن خیلی منتشر شده است. کلام اهل بیت (ع) است. آن نورانیت کلام است. امام صادق فرمود: مَنْ صَلَّى أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ، کسی این چهار رکعت نماز، دو تا دو رکعت نماز توبه را بخواند بِمِائَتَيْ مَرَّةٍ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد، بعد از حمد رکعت اول پنجاه تا، رکعت دوم پنجاه تا جمعاً صدا می شود. باز نماز دوم رکعت اول بعد از حمد، پنجاه تا، رکعت دوم پنجاه تا، جمع آن می شود دویست تا قل هو الله می شود بِمِائَتَيْ مَرَّةٍ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد. یک بار دیگر تکرار می کنم.
این مفاتیح مرحوم محدث قمی را ببینید. در فهرست آن هست. نماز پیامبر، نماز حضرت زهرا، نماز امام، این نماز امیرالمؤمنین اسم دیگر آن نماز توبه است. دو تا دو رکعت مثل نماز صبح، نماز صبح ما یک قل هو الله می-خوانیم، این جا پنجاه تا قل هو الله. حدیث این است امام صادق (ع) فرمود کسی این نماز را بخواند لَمْ يَنْفَتِلْ وَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ ذَنْبٌ إِلَّا غُفِرَ لَه، بعد از نماز صورت خود را از قبله بر نمی گرداند مگر این که خداوند تمام گناهان او را می بخشد.
این هم در کافی مرحوم کلینی است. خدایا تو می دانی ما دیگر بیش از این بلد نیستیم، اهل بیت (ع) بیش از این نفرمودند، و بیش از این نیازی نیست. این آیات قرآن، این روایات، کسی باز هم نا امید باشد. امام صادق فرمود: مَا مِنْ عَبْدٍ أَذْنَبَ ذَنْباً فَنَدِمَ عَلَيْه، اگر یک بنده ای گناهی مرتکب شد، ندم، پشیمان شد، إِلَّا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ قَبْلَ أَنْ يَسْتَغْفِرَ، اگر پشیمان شدید قبل از این که یک استغفرالله بگویید خدا شما را می آمرزد. به ما گفتند دعای عرفه بخوانید، نماز بخوانید، اینها همه خوب است، ولی امام صادق فرمود آن پشیمانی مهم است. اگر پشیمان شدید قبل از این که یک استغفر الله بگویید خداوند گناه را می آمرزد. ان شاءالله کسی ناامید نباشد. خواهش می کنم به همدیگر هم دعا کنید.
آن روایت معروفی که یکی از اصحاب امام موسی بن جعفر (س) دائم در حق دیگران دعا می کرد. به او گفتند چرا برای خود دعا نمی کنی؟ جواب داد که آقا فرمودند که یک دعا در حق دیگران صدها و هزارها دعای فرشتگان را در حق ما به دنبال دارد. ان شاءالله در حق همدیگر دعا کنیم. قطعاً مستجاب است و خواهش هم می کنم یکی از عوامل استجابت دعا این است که در حالات امام باقر هست، امام صادق فرمود پدرم وقتی می خواستند یک دعایی کنند اول تَصَدَّقَ بِصَدَقَة، یک صدقه می دادند بعد دعا می کردند. خواهش می کنم از صدقه غفلت نکنید. قبل از دعا، ارحام، نیازمند، کسی هست صدقه را بدهید یا کنار بگذارید، سیره اهل بیت این بوده است، اول صدقه می-دادند بعد ارحم ترحم، رحمت ما شامل حال دیگران بشود تا ان شاءالله یک روز رحمت الهی شامل حال ما بشود.