1401-09-05-حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی
بسم الله الرحمن الرحیم
اینها که پهلوی خود را از رختخواب میکنند و بلند میشوند و نماز شب میخوانند «فلا تعلم نفس ما اخفی لهم» کسی نمیداند که ما چه پاداشی برای اینها در نظر گرفتیم ولی بلافاصله بعد از نماز شب که اوج عبودیت انسان هست میفرماید که «و مما رزقناهم ینفقون» فقط نماز شب نباشد. البته عزیزان میدانند که این شبها نماز شب خواندن هم کار سختی نیست. الان تقریبا ساعت پنج و ربع اذان مغرب هست و نزدیک هفت طلوع آفتاب است و چه کسی چهارده ساعت میخوابد؟ قطعا این جور نیست. از خدا بخواهیم به ما توفیق بدهد.
خدا رحمت کند آقای مجتهدی که میگفتند که دشت کنید. در این شبهای بلند دشت کنید. اگر کسانی میخواهند سر شب نماز شب بخوانند وقت ادای آن هست نه اینکه وقت قضا باشد. در کنار نماز شب میفرماید که «ما رزقناهم ینفقون» اینجا الان نماز اول وقت اول صدقه را کنار بگذارید که سخت است و بعد نماز را بخوانند.
در بحث آداب معاشرت یکی از مهمترین مسائلی که در نهج البلاغه امیرالمؤمنان به آن مکرر اشاره شده است و ما باید به آن اشاره میکردیم معاشرت و رفت و آمد و رسیدگی به خویشاوندان است. یکی از مهمترین موارد بحث پدر و مادر بود که اشاره کردیم و یکی هم بحث خویشاوندان است که در چندین جای نهج البلاغه اشاره شده است که کلمات امیرالمؤمنان را میخوانم. ما راجع به حقوق پدر و مادر گفتیم و پیامک آمد که گفتند در مورد حقوق شریک زندگی بگویید. گفتم که این احترام پدر و مادر به این معنا نیست که ما خدای نکرده ظلمی به پدر و مادر خود کنیم.
واقعا انسان نمیشود مدیریت کند و هم به پدر خود احترام کند و هم به همسر خود؟ یک آقایی گفت که وقتی من مادر خود را به
خانه خود دعوت میکنم همسر من زحمت میکشد و از او پذیرایی میکند، روزی که پدر و مادر من میرود یک هدیه برای او تهیه میکنم. یا عکس آن میگفت به خانه پدر و مادر خود میروم و وقتی خانم من به آنجا میرود مادر من او را تحویل میگیرد، من به مادر خود یک کادویی میدهم به پاس تحویلی که از شریک زندگی من کردید. مفصل گفتیم و باز هم تکرار میکنیم اینکه احترام به پدر و مادر به معنای نادیده گرفتن حقوق همسر نیست یا احترام به همسر به معنای نادیده گرفتن حقوق پدر و مادر نیست و این را بیشتر خواستم.
از موارد مهمی که در بحث آداب معاشرت هست بحث خویشاوندان هست. یک چند مورد از نهج البلاغه بخوانم یکی خطبه صد و ده نهج البلاغه هست که آدم صادقانه تحت تأثیر قرار میگیرد و متعجب میشود. امیرالمؤمنان دارند که ارکان دین (سید رضی (ع) نوشتند) «فی خطبه علیه السلام ارکان دین» ارکان دین چه هست؟ بهترین وسیله نزدیکی به پروردگار ایمان به خدا، ایمان به رسول، جهاد، توحید، نماز، زکات، روزه ماه رمضان، حج بیت الله الحرام. بعد از ایمان به خدا و رسول و جهاد و توحید و نماز و زکات و حج و صله الرحم فانها مصرات فی المال و منسعه فی الاجل» ارکان دین اگر ما متدین هستیم به قول یکی از مراجع بزرگ که گفتند که گاهی دین در متن زندگی ما است که همه چیز را با دین هماهنگ میکنیم. یک وقتی دین در حاشیه است و اگر یک چیزی اضافه آمد ما خرج دین میکنیم.
اگر ارکان دین را قبول داریم امیرالمؤمنان همان طوری که فرمود که ارکان دین ایمان به خدا است و رسول است و توحید است و نماز است و روزه است و جهاد است و حج است یکی هم صله الرحم است. نمیشود شما بگویید که من ایمان به خدا و رسول خدا را قبول دارم حج را قبول دارم و نماز را قبول دارم ولی کاری به خویشاوندان ندارم. حضرت اینها را در ردیف هم قرار داده است. بعد دو اثر دارد که یکی وسیله فزونی مال انسان است یعنی خدا به مال انسان برکت میکند، دو عمر انسان را طولانی میکند. این برای غیر مسلمان و کسی که باورهای دینی ندارد نمیشود توضیح داد که برکت یعنی چی. اگر ما قبول داریم حضرت میفرماید از آثار و برکات صله رحم یکی فزونی مال است و یکی طولانی عمر.
از آن مهمتر ردیف آن است که ارکان دین است. خدا را قبول داری به خویشاوندان خود سر بزن. چند وقت است که آنها را ندیدی و خواهر داری و عمه داری و عمو داری. برادرزاده داری و خواهرزاده داری. اگر ارکان دین را قبول داری امیرالمؤمنان در ردیف ایمان به خدا و رسول و جهاد و حج و نماز یکی هم صله رحم است. اگر آن ها را قبول داری نماز میخوانی این هم یکی. نمیشود بگویی که من نماز را قبول دارم جز ارکان دین است ولی صله رحم را از من نخواه. صله رحم را متأسفانه برای اینکه از مسئولیت خود فرار کنیم فقط دید و بازدید نیست و رسیدگی است.
مورد دوم در نهج البلاغه نامه سی و یکم طولانیترین نامه اخلاقی تربیتی نهج البلاغه است که نامه به امام حسن (ع) است. «اکرم عشیرتک» عشیره و بستگان خود را احترام کن و گرامی بدار. «فانهم جناحک الذی به تطیر» پر و بالی هستند که با او میتوانی پرواز کنی. الان برادر از برادر خبر دارد؟ برادر به گرفتاری برادر سر میزند؟ خواهر از گرفتاری خواهر خبر دارد؟ به نظر من گاهی تلنگر لازم است و هشدار لازم است. آخرین باری که شما که میگویید بزرگ خاندان هستید آخرین باری که همه قوم و خویش را دور هم جمع کردید کی بوده است؟ ارحام هستند.
آخرین باری که سر سفره بزرگان جمع شدید کی بوده است؟ «جناحک الذی به تطیر» بال و پر تو هستند. «و اصلک الذی الیه تسیر» ریشه تو هستند. «و یدک الذی بها تصول» دست تو هستند. یک روزی در برابر دشمنی قرار بگیری به این وسیله میتوانی از خود دفاع کنی و حمله کنی. این حکمت صد و دو نهج البلاغه است. «یأتی الناس زمانا» ده مورد است.
زمانی میرسد که یکی از «صله رحم منّا» یک روزی به عموی خود سر زدی منت ندارد. مگر حضرت نگفت که ارکان دین است، شما امروز نماز خواندی به سر کی منت گذاشتی؟ «یمنون علیک ان اسلم» منت نگذارید که اسلام آوردیم. یمنون علیک منت میگذارند که ما مسلمان شدیم. «قل لله یمنون علیکم ان هداکم» اگر واجب شد نماز بخوانیم منت سر خدا نگذاریم. ما خیلی به پروردگار بدهکار هستیم. این قدر بدهکار هستیم که تا آخر عمر سر به سجده هم میگذاریم شکر یک نعمت سلامتی و یک نعمت را نمیتوانیم به جای بیاوریم. حالا یک واجب را منت میگذاریم. حضرت میفرماید که یک زمانی میرسد که صله رحم منا. صله رحم انجام میدهد ولی باز منت میگذارد.
نهج البلاغه حکمت دویست و پنجاه و دو حضرت فرمود «فرض الله ایمان» فلسفه احکام است و بیست مورد به فلسفه احکام اشاره میکنند. بیست مورد است و من فقط یکی را میخوانم «و صله الارحام مما تنللعدد» خداوند صله رحم را وسیله زیادی و فزونی عدد قرار داد. اگر برادر از حال برادر خبر داشته باشد ارحام و خویشاوندان به هم رسیدگی کنند و خبر از حال هم داشته باشند و در گرفتاریها به داد همدیگر برسند بیماریها کم میشود و مرگ و میرها کم میشود و ازدواجها بیشتر میشود. از برادر خود خبر داری سه تا دختر دم بخت دارد و به خاطر مشکلات نمیتواند شوهر بدهد. تو به او کمک کن. این فزونی است.
باز در خطبه بیست و شش نهج البلاغه که میفرماید «ان الله بعث محمد صل الله علیه و آله نظیر للمؤمنین». الان میگویید که جاهلیت که دختر زنده به گور میکردند، جاهلیت امروز مدرن است و مدرن را به ما تحویل دادند و در کاغذ کادو پیچیدند. زرورق کردند و خیلی قشنگ ما داریم انجام میدهیم. حضرت میفرماید که از ویژگیهای جاهلیت این بوده است که (خطبه بیست و شش) «انت معشر العرب علی شر دین تقطعون ارحامکم» یکی از ویژگیهای جاهلیت این بود که کاری به خویشاوندان نداشتند. الان هستیم یا نیستیم؟ گاهی یک آقا و یک خانمی در پارک قدم میزند و یک سگی هم همراه او است.
تا میگوییم، میگوید شما چرا حاج آقا؟ اسلام به حقوق حیوانات خیلی سفارش کرده است و این سگ را من سه ساعت صبح و سه ساعت بعدازظهر به پارک میآورم. والدین شما کجا هستند؟ پدر و مادر را خانه سالمندان گذاشتم ولی خرج آن را میدهم. خب این جاهلیت نیست. بچه خود را کجا گذاشتی. این خطبه بیست و سه نهج البلاغه است که فرمود که «یقضوا احدکم کلب و یقتل ولد» در جاهلیت به سگ خود میرسیدید ولی بچه خود را زنده به گور میکردید. الان چه قدر برای بچه خود وقت میگذاریم و چه قدر برای حیوان خود وقت میگذاریم. میخواهد از دست بچه نجات پیدا کند او را در مهدکودک میگذارد که یکی مریض میشود و سی نفر دیگر هم مریض میشوند.
بیماری همه میگیرند و آنفولانزا میگیرند و هر چه در میآوری باید خرج اینها کنی. اگر هم در خانه باشد یک تبلت برای او میخورد و بیست و چهار ساعت دست بچه است و چهل و هشت ساعت بنشیند نه گرسنگی احساس میکند و نه تشنگی و نه احساس خواب میکند. این جاهلیت بود. «یقضوا احدکم کلب یقتل ولد» به سگ خود میرسیدی ولی بچه خود را رها کردی. حقوق حیوانات ولی پدر و مادر تو چه شد و فرزند تو چه شد؟ امروز متأسفانه این تبلیغات رسانه و در غرب و در شرق، امروز همان جاهلیت را خیلی بستهبندی شده کادو کردند.
الان اگر بگویند که میخواهیم به عصر جاهلیت برگردیم که کسی نمیپذیرد. امیرالمؤمنین میفرماید که در عصر جاهلیت تقطعون ارحامکم. کاری به خویشاوند نداشتیم. الان هم هست. آخرین باری که عموی خود را دیدید کی بوده است و آخرین باری که خانواده دور هم جمع شده است کی بوده است؟ این یک مدل جاهلیت است. ساعتها در فضای مجازی هستیم، این فضای مجازی را خاموش کنید و به برادر و خواهر خود سر بزنید. این گوشی را بگذار زمین. شما در یک سال گذشته چند بار ارحام و خویشاوندان خود را دیدید؟
خطبه دویست و سی و یک که امیرالمؤمنان میفرماید که کار پیامبر این بود که «الف به شمل بین ذوالارحام» پیامبر که آمد چه کار کرد؟ امیرالمؤمنان از رسالتهای پیامبر وقتی میخواهد بیان کند یکی این است که الف به شمل بین ذوالارحام که رابطه برقرار کرد. بنا شد که ما بایدها و نبایدها را بگوییم. یکی از نبایدهای خیلی مهم که امیرالمؤمنان میفرماید که باید خیلی مواظب باشید که با یکی از کسانی که ایاک با او نشست و برخاست نداشته باش، آن ده مورد را نگفتیم، «ایاک و مصاحبه القاطع الرحم» اگر کسی به خویشاوندان خود قطع رحم کرده است و با هیچ کسی رفت و آمد ندارند. «انی وجدته ملعون فی کتاب الله فی ثلاث مباحث» فرمود سه جای قرآن لعنت کرده کسی را که به خویشاوند خود قطع رابطه کند. یکی در سوره مبارکه رعد است و یکی در سوره مبارکه بقره است و یکی در سوره مبارکه محمد (ص) است.
سوره مبارکه رعد «و الذین ینقضون عهد الله من بعد میثاق و یقطعون ما امر الله به ان یوصل و یفسدون فی الارض اولئک لهم العنه و لهم سوء الدار» سوره محمد آیه بیست و دو. سوره رعد آیه بیست و پنج. یکی هم در سوره محمد هست که این آیه است که «فهل عصیتم و ان تولیتم ان تفسدوا فی الارض و تقطع ارحامکم اولئک الذین لعنهم الله» یکی هم در سوره مبارکه بقره هست آیه بیست و هفت است «الذین ینقضون عهد الله من بعد میثاق و یقطعون ما امرالله به ان یوصل و یفسدون فی الارض اولئک هم الخاسرون» مفسرین گفتند که خاسرون چه کسانی هستند و کسی که خاسر است و زیانکار است لعنت شامل حال او است. این سه مورد و یک مورد دیگر سوره مبارکه نساء است «بسم الله الرحمن الرحیم.
یا ایها الناس اتقوا ربکم الذین خلقکم من نفس واحد و خلق منها زوجها ... و اتقوا الله الذی تسائلون به» مردم از خدا تقوا داشته باشید و نافرمانی نکنید و گناه نکنید. تسائلون به یعنی خدایی که وقتی از طرف یک چیزی میخواهی او را به خدا قسم میدهی، تو را به خدا این کار را برای من انجام بده. به اسم خدا از دیگری که بلافاصله بعد از اتقوالله چه هست؟ اتقوا الله و الارحام. نسبت به ارحام وظیفه خود را انجام بده. از کجا بالاتر پیدا کنیم. آیه اول نساء «اتقوا الله الذی تسائلون به و الارحام ان الله کان علیکم رقیبا» خدا مواظب شما هست و بازی در نیار و کلک نزن و بهانه در نیاور و هی عذر نتراش و گرفتاری را بهانه نکن.
باور کنید که از این دیگر بالاتر نداریم که امیرالمؤمنان ارکان دین را میخواهد بشمارد در ردیف ایمان به خدا و جهاد و زکات میگوید یکی صله رحم است و بعد هم آثار و برکات آن را میفرماید. رابطه نداشته باش با کسی که با ارحام خود قطع رابطه کرده است. من با کسی کاری ندارم. فرمود که او را سه جای قرآن خدا او را لعنت کرده است و کسی که ملعون خداوند است چه طور با او رابطه داری؟ بعد هم «اتقوا الله و ارحام».
در نهج البلاغه خطبه بیست و سه: حضرت میفرماید که مواظب باش و اگر تو قطع رابطه با خویشاوندان خود کردی تو یک نفر از آنها قطع رابطه کردی ولی میدانی چند تا دست را از خود دور کردی. «انه لایستغن رجل و ان کان ذا مال عن عشیرته» نگو من پول دارم و نوکر دارم، برادری یک چیز دیگری است. من خادم دارم و اشاره کنم همه در گرفتاریهای من به کمک من میآیند. خادم غیر از برادر است. نگو من خادم و کارمند و پرسنل دارم. «انه لا یستغن رجل و ان کان مال عن عشیرته و دفاعهم انهم بایدیهم و السنتهم» این خطبه بیست و سه را ببینید.
در کافی مرحوم کلینی است که دو باب داریم در خود بحار صد و ده تا حدیث جمع کردند در باب صله ارحام. در کافی سه تا باب دارد یکی صله ارحام و یکی باب قطع رحم. چند تا را نمونه بخوانم. «ان رجل اتن النبی» کسی به نزد رسول خدا آمد. گفت «ان اهل بیت ابو الا توصبا علینا و قطیع لی و شتیمتون» یک برادری داریم و یک خواهری دارم که جز توصب یعنی وقتی من با آنها ارتباط برقرار میکنم میخواهند بر من استیلا پیدا کنند، میخواهد از من یک چیزی ببرد. یک خواهشی یک تمنایی دارد. حالا من رفتم و تیغ خود را هم زدم ولی آنها سراغ من نمیآیند. چیزی هم به من میگویند و من را تیغ میزنند و سراغ من نمیآیند، صب به معنای تندی است. صب خیلی از لعنت بالاتر است.
وقتی به کسی میگویی که خدا تو را لعنت کند یعنی از رحمت خدا به دور باشی. سب دیگر از آن بالاتر است مثلا به یک مسلمانی توهین کنی و کافر بگویی و سگ بگویی. این قوم و خویش من وقتی من میروم من را تیغ میزنند و به سراغ من هم نمیآیند و تازه به من دشنام هم میدهند. «فارفضوهم» برادر دارم، خواهر دارم و عمه دارم و این سه تا برخورد را با من دارند. من قطع رابطه کنم؟ حضرت فرمود «اذا یرفضوکم الله جمیعا» خدا همه شما را کنار میگذارد.
آنها بد کردند تو چرا این کار را میکنی. بعد گفت «فکیف اسلم» فرمود «تصل من قطعک، تؤتی من حرمک، تعفوا ان من ظلمک» الان مهمترین مشکل جامعه دینی ما همین است که به اینجا نرسیدیم. کجا این شعارها هست؟ قرآن دو تا شعار دارد یک وقت میگوید که «هل جزاء الاحسان الا الاحسان» جواب احسان، احسان است. «ادفع بالتی هی احسن سیئه» بدی را با خوبی جواب بده. «فاذا الذی بینه و بینک عداوه ولی الحمیم» حمیم یعنی داغ. حمام را میگویند که داغ است.
همین که با او تو دشمنی داشت که تو بدی را با خوبی جواب دادی رفیق گرم تو میشود و صمیمی تو میشود دو تا شعار. جزاء الاحسان الا الاحسان. ادفع بالتی هی احسن السیئه» رسول خدا فرمود تصل من قطع. ما نشستیم حساب و کتاب میکنیم که ماه رمضان نشسته است و میخواهد افطاری بدهد میبینیم او چه چیزی آورده بود و اگر غذای او دو جور بوده است دو جور و اگر یک جور بوده است یک جور و اگر نان او خاش خاش بوده است یک جور باشد.
یا کادو قیمت امروز آن چند است؟ الان پارچ و لیوان قیمت آن را حساب کنید. همیشه داریم اضافه میکنیم که یک وقت اضافه نشود. فرمود که «تصلوا من قطعک تؤتی من حرمک و تعفوا ان من ظلمک» گفت اینها بلاها را سر من میآورند و خواهر و برادر به من دشنام میدهد و عمو و دایی و عمه و من را تیغ میزنند و رابطه را قطع میکند و به من دشنام میدهند گفت که من آنها را رها کنم؟ گفت که خدا همه شما را رها میکنم. چه کنم؟ «تصلوا من قطعک تؤتی من حرمک و تعفوا ان من ظلمک» آن کسی که قطع کرده، وصل کن، آن کسی که تو را محروم کرده به او بده، «انک اذا فعلت ذلک کان لک من الله علیهم» خدا به تو کمک میکند.
یک حدیث از امام صادق میگویم. این را مخصوص به عزیزانی میگویم که قطع رابطه کرده است میگوید که همه فرمایشات شما صحیح اما ما یک پدربزرگی هستیم و ما عموی بزرگ طایفه هستیم امام صادق فرمود که «انی احب من یعلم الله» دوست دارم که خدا ببیند من به خاطر خویشاوندان خود، خود را کوچک میکنم و من زودتر به سراغ آنها میروم. آنها یک وقت بینیاز نشوند و نکند کسی دیگر گرفتاری آنها را برطرف کند. من زودتر میروم. ای بزرگ خاندان تو را به این آیات قرآن و روایاتی که از نهج البلاغه خواندیم اگر بزرگ خاندان هستی تو بزرگی کن و تو قدم جلو بگذار.
یک آقایی در دفتر یکی از مراجع تقلید پاسخ به سؤالات تلفنی بود که گفتم بیشتر مردم چه میپرسند، گرفتاری مردم چه هست؟ میگفت که هشتاد درصد تلفنهای مردم یک تعبیر خواب است و دو استخاره است. مگر ما اولیا هستیم که صبح که از خواب بلند شدیم بگوییم در خواب ما چه دیدیم؟ یکی از اساتید بزرگوار میفرمود که روز ما صبح تا شب بیداری ما همه دروغ است آن وقت انتظار داریم خواب ما رؤیای صادقانه باشد. امام صادق در حدیث مفضل فرمود که خداوند خواب راست و دروغ را مخلوط قرار داد که مردم نگران نباشند. خیلی نگران شدید یک صدقه بدهید. شوخی است
یک مرجع تقلید که هفتاد سال زحمت کشیده است و نجف و قم و حوزه علمیه درس خوانده است و حالا هشتاد درصد از مراجعات تلفنی او تعبیر خواب باشد. استخاره باشد. کی به ما سفارش کردند که استخاره کنید. مشورت کنید و فکر کنید و عقل و حالا نهایت یک موارد استثنایی به نتیجه نرسیدید. یک سید بزرگواری در یک شهری که جوانها او را خیلی دوست داشتند و دور او جمع میشدند. عاشق او بودند. من گاهی کنار او میرفتم. روحانی نبود ولی مردم خیلی او را دوست داشتند.
گفت آقای حسینی تشنه هستم. گفتم آب بخور. گفت استخاره کردم بد آمده است. کی گفته است که شما این قدر استخاره کنید. در مسائل مهم اگر وظیفه تبلیغی و دینی من نبود با این حرص و جوش نمیگفتم. کسب و معامله و شغل میخواهد انتخاب کند مغازه میخواهد بزند میگوید که استخاره کردم، بررسی کردم، کجای دین گفتند که اول شما استخاره کنید.
برای تجارت خود فکر خود را به کار بینداز و مشورت کن. «من شاور رجال شارکهم فی عقولهم» از عقل مردم استفاده و عقل مردم را به عقل خود شریک کن. در ازدواج دختر میخواهی بدهی اول آن استخاره نکن، استخاره میکند بد میآید و گرفتاری پیش میآید. کی گفت که استخاره کنی و تحقیق کن و از پسر هر چه میتوانی تحقیق کن. مشورت کن. در تجارت خود استخاره میکند. یک رفیقی داشتیم که دیدم که یک مدتی سایه او سنگین است.
گفتم چه شده است؟ گفت شما هفت میلیارد به من بدهکار هستی. گفتم من باور کن هفت میلیارد چک میخواهم بنویسم نمیدانم چند تا صفر دارد. گفت یادت نمیآید یک بار به شما زنگ زدم که شما استخاره کن و کردی و خوب آمد. گفتم چه شده است؟ گفت من یک تجارتی کردم که هفت میلیارد ضرر کردم. شما ضامن من بودی؟ گفتم تو تجارت هفت میلیاردی را به استخاره انجام دادی و نرفتی بررسی کنی و نرفتی تحقیق و مشورت کنی. حرم امام رضا از منبر پایین آمدم که یک خانمی آمد و گفت که دختر شوهر بدهید و دختر من شوهر کرد داماد ما را بیچاره کرده است. گفتم مگر تحقیق نکردی؟ گفت نه من استخاره کردم. گفتم من گفتم که برو استخاره کن و دختر شوهر بده. این آقا گفت که بیشتر مراجعات در دفتر تعبیر خواب و استخاره است و یکی هم احکام عقیقه است که استخوان آن را چه کار کنیم؟ استخوان را بخورید، مهم نیست.
مهم این است که این گوسفند را بکشیم. یک نفر را شما پولی که در بانک میگذاریم و صندوق خانگی که داریم در احکام آن دقت نمیکنیم. راجع به صله ارحام کسی سؤال نکرده است که صله رحم واجب است یا مستحب و قطع رحم حرام است یا حرام نیست؟ یک آقای بزرگواری دیدم که استفتا کرده است و چهارده تا سؤال از آیت الله خوئی عین همان سؤال را از آیت الله گلپایگانی راجع به ارحام گفته است. فرموده است که صله ارحام واجب است و قطع ارحام حرام است. ارحام به چه کسانی میگویند؟ ارحام بستگان نسبی است و اینکه ما یک ریشه برمیگردیم. پدر و مادر و برادر و خواهر و عمه زادهها و عمو زادهها اما خانم و جاری او که آقا و باجناق او احترام آنها لازم است ولی این احکام ارحام آنجا نمیآید.
احترام لازم است ولی وقتی ارحام میگویند که این ارکان دین است و این روایات و این ملعون است و این تندیها و سختیها برای ارحام نسبی است یعنی من و عمو و من و خواهرم و من و عمه زاده و من و برادر زاده. اما ارحام سببی که به واسطه یک سببی پیش آمده است. داماد و عروس که اینها احترام آنها سر جای خود ولی برای من نه. من و باجناق من، یک خانم و جاری خود، آن ارحام شرعی که میگویند که قطع ارحام که حرام است و صله رحم واجب است این را نمیگوید. سؤال کردند که قطع رحم به چه چیزی تحقق پیدا میکند؟ این از آیت الله العظمی گلپایگانی دستم است و آیت الله خوئی هم هست فرمودند که موضوعی عرفی است و عرف سبق آن نسبت به اوضاع و احوال اشخاص در نظر عرف مختلف است.
گاهی ممکن است که بر یک سلام خوب و یا بر یک شربت آب که به رحم بدهد صله رحم باشد و لهذا در روایتی که از امام صادق آمده است که «صلوا ارحامکم و برّو بااخوانکم و لو به حسن السلام» و همچنین قطع رحم موضوعی عرفی نسبت به اشخاص هست. شاهد من اینجا است فرمودند که قطع رحم موضوعی عرفی نسبت به اشخاص است و موارد مختلف است و مثلا عدم مساعدت مالی شخصی که غنی است و یک برادری وضع مالی او خوب است نسبت به خواهر خود که فقیر هست و محتاج در بعضی موارد قطع رحم شناخته میشود. یعنی اگر شما به برادر خود میتوانی کمک کنی ...
در بحث واجب النفقه اولین نفر همسر هست و اگر زندگی همسر خود را تأمین کرد و توانست بعد از زندگی همسر خود که خدا بیشتر به او داده است آن وقت نوبت به والدین او میرسد. فرزندان او میشود. اینها در دریف هم هستند و بعد خویشاوندان که مقدم بر هم هستند ولی خانمها که نیازی ندارد و ثروتی به او رسیده است و از پدر خود ملکی به تو رسیده است، هزینه شما با شوهر شما است پدر و مادر واجب النفقه تو است اگر داشته باشی و اولاد واجب النفقه هستند و پدربزرگ و مادربزرگ و نوه و نتیجه الان چه قدر در جامعه ما چه قدر پدربزرگ و مادربزرگ سه تا خانه دارد، نوه او آواره است او اگر بداند که این نوه واجب النفقه او هست حواس خود را جمع میکند. پسر نامه نوشته است که پدر من پنج تا خانه دارد اجاره داده است ولی به من نمیدهد. این واجب النفقه تو است و خانه را مجانی باید به او بدهی.
به جا این چیزها احکام خواب و استخاره و عقیقه، اینها را بپرسید. پدربزرگ و مادربزرگ و پدر و مادر تو واجب النفقه است و باید به آنها بدهی و گاهی صله رحم این مصداق را دارد و اگر به برادر خود میتوانی کمک کنی و به خواهر خود میتوانی کمک کنی، خیلی در جامعه ما فراوان هستیم کسانی که دو برادر و یکی در اوج است و حواس او به خواهر و برادر گرفتار خود نیست. باز جالب است که سؤال کردند که اگر خویشاوند انسان آدم خوبی نیست و فاسق است و فاجر است. یک وقتی رفت و آمد را بگوییم که یک جلسه به خانه برادر خود برویم که برادر من اهل همه جور فسق و فجوری هست و بچههای خود را ببرم اینها گرفتار میشوند و اخلاقشان به هم میریزد. خب نمیخواهد بروی. اگر واقعا در یک جلسه این اتفاق میافتد. خود تو برو.
اگر برای خود تو هم خطر دارد به شکل دیگری اقدام کن. تماس بگیر. اگر نه فاسق و فاجر است ولی به ما کاری ندارد و حالا فسق او در سر او بخورد به ما چه کار دارد؟ برادر من و خواهر من، عموی من، خویشان من فاسق و فاجر هستند و آدمهای مؤمنی نیستند، آیا ما با آنه رفت و آمد داشته باشیم یا نه؟ فرمود که در آیه چهارده سوره لقمان و در آیه هفت سوره عنکبوت دستور معاشرت و مصاحبت به معروف با پدر و مادر کافر را دادیم. پدر و مادر کافر باشد خب ارحام هم همین طور است و در بعضی از اخبار به کسی که پدر و مادر او مسیحی است دستور احسان به آنها را میدهند.
در روایتی گفت که «ان لی ابوین مخالفین» پدر و مادری دارم که مخالف هستند گفتیم که هیچ محدودیتی نیست کافرین، مخالفین، مستغنین، فاجرا خب در ارحام هم همین است و ربطی به رفت و آمد ما ندارد. «یکون لی القرابه» قوم و خویش دارم که با مذهب من همفکر نیست حضرت فرمود که قطع رحم حق نداری، صله رحم را باید حتما انجام بدهی. عرض من در یک جمله این است که اگر به این واجبی که قرآن گفته است توجه کنید به نظر من خیلی از گرفتاریهای ما برطرف میشود.
جمعبندی تقاضا میکنم که بحث مهمی است و اگر سؤالی گفتند و شبهه دارند و صله رحم این قدر که واجب هست ما جایی نشنیدیم، نمیدانم این احکامی که گفتیم جای دیگر بپرسند و به ما بگویند و اگر سؤالی دارند بپرسند.