1401-12-06-حجت الاسلام حسینی قمی
ماه شعبان هم هست یادآوری میکنیم هنوز فرصت خیلی زیاد است در این صلوات شعبانیه حتماً ظهرها عزیزان میخوانند (هٰذا شَهْرُ نَبِيِّكَ سَيِّدِ رُسُلِكَ شَعْبانُ الَّذِى حَفَفْتَهُ مِنْكَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوان) خدایا ماه شعبان را با رحمت پیچیده (الَّذِى كانَ رَسُولُ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ يَدْأَبُ فِى صِيامِهِ وَقِيامِهِ) یدأبُ یعنی دأب پیامبر برنامهی پیامبر این بود که رسول خدا تمام ماه شعبان را روزه میگرفتند ماه رمضان را و سه روز از هر ماه را، این سبک سیرهی پیامبر بود باز این روایت هست که حضرت فرمود: (شعبان شهري رحم الله من أعانني على شهري) شعبان ماه من است رحمت خدا بر کسی که من را کمک کند امیرمومنان (س) فرمود: از وقتی من این جمله را شنیدم چون رسول خدا در مدینه یک نفر را میفرستاد فریاد میزد جار میزد در مدینه که شعبان ماه من است
امیرمومنان فرمود: من روزهی ماه شعبان از من فوت نشد از وقتی که این منادی را از طرف رسول خدا در کوچههای مدینه میشنیدم به هر مقداری که میتوانیم باز در همین صلوات شعبانیه یک جملهی دیگر هم هست بارها عرض کردیم دینداری فقط به نماز نیست، به نماز و روزه نیست، به نماز شب نیست، اینها خیلی سخت نیست سختتر از این هم داریم در همین صلوات شعبانیه میخوانیم (وَ ارْزُقْنِي) خدایا به ما کمک کن لینطوری باشیم (مُوَاسَاةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَيْهِ مِنْ رِزْقِكَ بِمَا وَسَّعْتَ عَلَيَّ مِنْ فَضْلِكَ) خدایا یک کاری کن حداقل در این ماه شعبان آنهایی که زندگیشان سخت است (بِمَا وَسَّعْتَ عَلَيَّ مِنْ فَضْلِكَ) از فضلت به من دادی فضل تو بوده من هم به دیگران بدهم نگفتیم بعضی افراد بر سر در عمارتهای بلندشان این عبارتها را مینویسند (هذا مِن فَضلِ رَبّي) من خواهش کردم اگر راست میگویید بقیهی آیه را هم بنویسید
حضرت سلیمان فرمود: هَٰذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ خدایا اینها را به من دادی امتحانم کند شاکرم یا کفرگزارم بعنی سپاسگراری نمیکنم کفران نعمت، کفران نعمت این است که ما نعمت را در مسیری که خدا گفته مصرف نکنیم. جناب آقای شریعتی میدانید آزمون ثروتمندان به مراتب از آزمون فقرا سختتر است فقرا هم آزمونشان سخت است ولی ثروتمندان آزمونشان سختتر است امام صادق (ع) فرمود: (ما بَلَی اللَّه لِعِباد بِشَیٍ) سنگینترین آزمون خدا گذشتن از مال است نماز خوب است به هر حال این هم سخت است روزه هم سخت است ولی آن سنگینترین آزمون گذشتن از مال است و ماه شعبان از خدا اینطوری خواستیم هر روز ظهر میگوییم اگر باور داریم (و الرزُقني).
بله واقعاً از خدا بخواهیم (مُوَاسَاةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَيْهِ مِنْ رِزْقِكَ) آنهایی که زندگیشان سخت است (بِمَا وَسَّعْتَ عَلَيَّ مِنْ فَضْلِكَ) مخصوصاً که حالا ماه شعبان هم به زودی میگذرد و در آستانهی ماه رمضان هستیم باور کنید من نگرانم که امسال چه میشود سفرهی سحر و افطار مردم چه میشود نیازمندان چه میشود؟ گرفتارها چه میشود؟ جناب آقای شریعتی خدا شاهد است من این روزها مکرر دیدم افرادی که میگویند ما اجارهمان تمام شده صاحبخانه گفته ودیعه مثلاً صد میلیون حالا دویست میلیون، اجاره دو میلیون حالا چهار میلیون، یک عزیزی همین روزها به من میگفت که رفتم یک خانه پیدا کنم گفته است صاحبخانه که ودیعه دویست میلیون اجاره چهار میلیون گفتم چارهای نیست باشد برویم. یک روز دیدم تلفن جواب نمیدهد هر چه زنگ میزنیم جواب نمیدهد فردا که جواب داد گفت نه گفتم دویست میلیون حالا میگویم سیصد میلیون و اجاره هم اینقدر. گفتم باشد برویم قرارداد را بنویسیم گفت شب بیا بنگاه شب رفتیم بنگاه گفته سیصد و پنجاه میلیون میگویم چرا؟ میگوید قیمت دلار بالا میرود. گفتیم باشد سیصد و پنجاه را بنویس دیگر، گفت نه تا شنبه صبر کن ببینیم تا شنبه دلار چهقدرمیشود؟ سیصد و پنجاه را کرده چهارصد میلیون. آن وقت بعضی میگویند قیمت طلا و دلار سکّه چه ربطی به زندگی مردم دارد؟ ربط از این بالاتر؟...
خدا شاهد است من مکرر دیدم مشهد بودم رفته بودم درمانگاه یک آقایی تزریقاتچی بود گفت آقا صاحبخانهی من گفته که اجاره را اینقدر بالا، ودیعه را اینقدر بالا، خب چارهای ندارم ولی شما در رسانه بگویید حداقل این زمستان را به ما مهلت بدهند بهار شود بهار یک کاری میکنیم. الان نمیتوانیم آواره شویم.
من خواهشم این است هر کسی هر چه میتواند کمک کند ما که به دولتمردان چیزی نمیتوانیم بگوییم الان اثری ندارد به خودمان داریم میگوییم. آقای شریعتی این جمعهای که گذشت جمعهی دیروز نه، هفتهی گذشته سه شب رفتم زابل. من هر سال میروم سیستان مرز افغانستان خب انصافاً مردم از نظر زندگی خیلی در مضیقهاند حالا کاری ندارم یک مدیر بیمارستانی آمد پیش من گفت: بیمارستان الزّهرا (س) در آنجا آیت الله سیستانی ساختند، خیلی هم مفصّل است انصافاً خدمت خیلی بزرگی است مدیر بیمارستان به من گفت: آقای حسینی ما سال نود و هفت یک دستگاه اکسیژن خریدیم برای بیمارستان شصت میلیون تومان، اکسیژن مرکزی که همهی اتاقها بیماران تنفسی این دستگاه مستقیم به آنها اکسیژن میرساند جدا جدا نخواهند کپسول نخواهد. سال نود و هفت شصت میلیون تومان خریدیم الان 1401 است نیاز به سرویس پیدا کرده سرویس دورهای میخواهد زنگ زدیم به آن شرکت که بیایید این را سرویس کنید فیلترهایش را عوض کنیدو... گفتند سرویس آن سیصد و شصت میلیون تومان! کجای دنیا شما سراغ دارید که یک دستگاهی بعد از چهار سال قیمت سرویس آن چهار برابر قیمت خود دستگاه شده است!
پنج برابر، شش برابر خود دستگاه میشود. اگر این آقای مدیر دروغ میگوید همین الان بروند مدیر را پدرش را در بیاورند بگویند که آقا تو چرا دروغ میگویی چرا شایعه پخش میکنی؟ اگر مدیر راست میگوید پدر آن... خب پدر من را در بیاور. آن کسی که... سال نود و هفت شصت میلیون الان سرویس آن شش برابر شده سیصد و شصت میلیون! کجای دنیا شما سراغ دارید؟ بعد میگویند اینها ربطی به زندگی مردم ندارد، زندگی مردم خیلی خوب است اضافه هم به آنها دادیم یادتان است که گفتند اضافهاش را... ما گفتیم اضافهاش را هم یک شماه حساب بدهید برگردانیم.
به هر حال ما کاری به آن طرف نداریم خودمان به داد هم برسیم اگر اهل دعاییم، اگر اهل ماه شعبانیم، اگر میگوییم (وَ ارْزُقْنِي مُوَاسَاةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَيْهِ مِنْ رِزْقِكَ بِمَا وَسَّعْتَ عَلَيَّ مِنْ فَضْلِكَ) من چند جلسه این ایام گفتم، گفتم آقا نمیگویید گوشت کیلو چند است، ارزاق گران است خب بسم الله، فقرا هم که همین را تهیه میکنند به فقرا که قصابها مجانی نمیدهند. برای عامهی مردم است آنها هم همین گرفتاری را دارند. یک کمی مدارا کنیم یک کمی کنار بیاییم صدقاتمان را متناسب بارها عرض کردیم همه میدهند صدقه اما چه فایده، خب اگر میبینی اجناس چند برابر شده صدقات ما چند برابر شده است؟ ما اگر پارسال مثلاً ماهی پنجاه هزار تومان، صد هزار تومان صدقه میدادیم حالا شما میگویید جنسها شده ده برابر شما صدقههایت را ده برابر کردید؟
آنهایی که دارند، آنهایی که توانمند هستند الان ماه شعبان آقا نیمهی شعبان است به نظرمن ولادت امام زمان ارواحنا فداه در پیش است بهترین خدمت جشن امام زمان این است که شما سبدها و کالاهای مردمی را...
دلی را شاد کنید یقین داشته باشید جشن امام زمان چراغانی خوب است جشن و سرور حتماً لازم است ولی من یقین دارم روایتش را میخوانم قطعاً عزیزان بدانند امسال بهترین خدمت برای جشن امام زمان ارواحنا فداه همین سبدهای معیشتی هست یقین داشته باشید خود حضرت فرمود: (مَن أرادَ صُلَتَنا)هر کسی میخواهد به ما یک چیزی برساند دستش به ما نمیرسد (فَلیَصِل صالِحی شیعَتِنا) به شیعیان ما کمک کند انگار به ما کمک کرده است.
بحث آداب معاشرت را مستحضر هستند عزیزان که شش ماهی بود ادامه میدهیم تمام نشده ولی دیدم بعضی از عزیزان میگفتند که مباحث کارشناسان سمت خدا به هم نزدیک است من به نظرم رسید اینجا بحث دیگری از نهج البلاغه را مطرح کنم بحث بسیار مهمی است خطبهی 210 نهج البلاغه است تقاضا میکنم عزیزان یک کمی بیشتر عنایت کنند یک کمی بحث تخصصی است فنی است ولی بحث لازمی است بسیار واجب است ولی تقاضا میکنم یک کمی بیشتر عنایت کنند
فصل جدیدی هست بله، و من کلام له (ع) خطبهی 210 نهج البلاغه (وَ قَدْ سَأَلَهُ سائِلٌ عَنْ أحاديثِ الْبِدَعِ، وَ عَمَّا في أيْدِي النَّاسِ مِن اخْتِلافِ الْخَبَرِ، فَقالَ عليه السلام) سید رضی رضوان الله علیه همین دو سطر را دارند ولی مرحوم کلینی در کافی شریف داستان مفصلتری نقل کردند چه شد امیرمومنان(ع) این خطبه را خواند؟ داستان این خطبه چیست؟ جناب سلیم بن قیس میگوید: من رفتم محضر امیرمومنان (س) راوی داستان مرحوم کلینی در کافی شریف، سلیم میگوید خدمت امیرمومنان رسیدم گذشت گفتم آقا جان یک سؤال از شما دارم این چه بساطی است؟
(إِنِّی سَمِعْتُ مِنْ سَلْمَانَ وَ الْمِقْدَادِ وَ أَبِی ذَرٍّ شَیْئاً مِنْ تَفْسِیرِ الْقُرْآنِ وَ أَحَادِیثَ عَنْ نَبِیِّ اللَّهِ) من از اصحاب خاصی مثل سلمان، مقداد، ابیذر روایاتی میشنوم حدیثی میشنوم در تفسیر قرآن، روایاتی از پیامبر خدا میشنوم (غَیْرَ مَا فِی أَیْدِی النَّاسِ) ولی مردم یک چیز دیگر میگویند یعنی کلماتی که سلمان و مقداد و ابیذر میگویند روایاتی که اینها نقل میکنند آیه را اینطور تفسیر میکنند غیر از این است که دیگران، بعضی دیگر تفسیر میکنند. شما هم که سلمان و مقداد و ابیذر را تأیید میکنید میگویید اینها حرفشان درست است پس بقیه چه میگویند؟ چرا بین حدیثی که سلمان و مقداد و ابیذر نقل کردند با روایاتی که دیگران نقل کردند اختلاف است؟ سؤال دوم اصلاً از خود شما گفت آقا جان از خود شما بگویم (وَ رَأَیْتُ فِی أَیْدِی النَّاسِ أَشْیَاءَ کَثِیرَهً مِنْ تَفْسِیرِ الْقُرْآنِ وَ مِنَ الْأَحَادِیثِ عَنْ نَبِیِّ اللَّهِ فِیهَا)
مردم یک شکل قرآن را تفسیر میکنند یک شکل حدیث از پیامبر نقل میکنند (أَنْتُمْ تُخَالِفُونَهُمْ) شما یک شکل دیگر نقل میکنید، (أَفَتَرَى النَّاسَ یَکْذِبُونَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ) یعنی دیگران به پیامبر دروغ نسبت میدهند؟ سلمان و مقداد و ابیذر و شما راست میگویید؟ مردم دروغ میگویند؟ چه هست داستان این اختلافها؟ آیا آنها عمداً دارند قرآن را به تفسیر و رأی میکنند؟ سؤال جناب سلیم از امیرمومنان (س)، سؤال خیلی مهمی است. و حضرت هم جواب بسیار مفصل و زیبایی دادند خب سلیم هم یک آدمی بود که شایسته بود یک جواب کاملی از حضرت دریافت کند.(فَأَقْبَلَ عَلَیَّ) حضرت رو کردند فرمودند که (قَدْ سَأَلْتَ فَافْهَمِ الْجَوَابَ) حالا که پرسیدی خوب گوش کن ببین چه جوابی دارم میدهم. حضرت این خطبه را ایراد کردند:...
بسیار مهم است در یک جمله اگر بخواهم خطبه را پیام خطبه را بگویم حضرت در جواب سلیم چون عزیزان هم عجله دارند که آقا چه میشود؟ حضرت در جواب سلیم کسانی که از رسول خدا روایت نقل کردند را به چهار دسته تقسیم میکنند سه دسته را کنار بگذار یک دسته درست روایت نقل میکنند. سه دسته از کسانی که روایت نقل میکنند فایده ندارد آقا چه چیزی میشنوی از مردم روایاتی که دیگران نقل میکنند سه دسته فایده ندارد یک دسته درست است حالا این بحث را برای چه من دارم مطرح میکنم؟ میخواهم بگویم که الان متأسفانه میبینید حالا این مقدمه را میخواستم بعداً بگویم همینجا میگویم شاید عزیزان با یک نگاه دیگری گوش کنند الان گوشه و کنار گاهی میگویند آقا این چیست شما دائم میگویید تقلید و اجتهاد و نمیدانم یک مرجع تقلید پنجاه سال زحمت کشیده شما باید از او تقلید کنید ما خودمان کافی شریف را باز میکنیم میخوانیم این همه روایات است دیگر؟ خودمان من لا یحضر شیخ صدوق را میخوانیم و نیازی نیست حتماً ما مقلد یک مرجع تقلید باشیم مگر چه کاری است در روایت هست دیگر؟ اینقدر شما دکّان و بساط باز کردید برای خودتان که حتماً باید مقلّد باشیم و حتماً مجتهدینی هستند و اینها زحمت کشیدند و تخصص میخواهد و پنجاه سال اینقدر این علما و مجتهدین را میبرید بالا...
الان متأسفانه این طرز تفکر در بعضی هست مفصّل دفاع میکند در یک جمله اگر بخواهم جواب بدهم بسم الله، امیرمومنان (س) دارند جواب میدهند چهار دسته راوی داریم سه دستهاش را بگذارید کنار یک دستهاش درست است. خب بسم الله شما چگونه تشخیص میدهید بین این سه دسته و آن یک دسته؟ اگر دانش آن را داری خب اگر دانش داشته باشی که همان اجتهاد است دیگر مگر علما چه میکنند؟ علما هم همین دانش را رفتند فرا گرفتند دیگر، شما میروید دانش را یاد میگیرید ما از شما هم تقلید میکنیم بسم الله، یعنی شما جزء مجتهدین هستید خبر ندارید.
اگر واقعاً دارید اگر فکر میکنید فقط یک من لا یحضر شیخ صدوق و یک کافی و یک یهذیب شیخ طوسی بردارید بخوانید جواب این روایتها را چه میدهید؟ خیلی بحث زیبایی است امیرمومنان (س) مفصل وارد شدند. حضرت شروع کردند به خطبه، بسم الله الرّحمن الرّحیم فرمودند: (إِنَّ فِی أَیْدِی النَّاس حَقّاً وَ بَاطِلًا) تعارف ندارد اینکه روایتی که دست مردم است الان به پیامبر نسبت میدهند در آن حق هست باطل هم هست. (صِدْقاً وَ کَذِباً) راست، دروغ. (وَ نَاسِخاً وَ مَنْسُوخاً) بعضی زمانش گذشته نسخ شده تمام شده است مدت آن، حالا میگوییم آیاتش را، روایاتش را، (عَامّاً وَ خَاصّاً) یک روایت عام است یک روایت دیگر روایت را تخصیص داده (مُحْکَماً وَ مُتَشَابِهاً) چهطور قرآن محکم و متشابه دارد؟ انشاءالله اگر برسیم خدا به وقتمان برکت بدهد خطبهی اول نهج البلاغه امیرمومنان (س) خود قرآن را چهارده ویژگی برای قرآن بیان میفرماید. آیات محکم داریم متشابه هم داریم. یک آیه خیلی روشن است اما یک آیه متشابه است..
بسم الله، یک آیه را شما... یک وقتی میگوید ( لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ) این آیه خب خیلی معمول است اما یک آیه میگوید (وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ) قرآن است قرآن کریم (وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ) یک عده خدا را میبینند آقا خدا را میبینند مگر میشود خدا را دید؟ اینجا آیهی متشابه است شما به ظاهرش نگویید (وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ) خدا قابل رویت است قرآن میگوید ( لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ) آن آیه را کنار این آیه بگذار. محکم داریم متشابه داریم. در روایات هم همینطور است. (حِفْظاً وَ وَهَماً) بعضی روایات را طرف با دقت حفظ کرده بعضی نه خیلی حواسش نبوده یک چیزی شنیده است حافظهاش خوب نبوده است دقت نکرده است. (وَ قَدْ کُذِبَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ عَلَى عَهْدِهِ )
امیرمونان میفرماید: زمان پیامبر در عهد خود رسول الله به پیامبر دروغ نسبت دادند زمان خودشان (حَتَّى قَامَ خَطِیباً) پیامبر ایستادند سخنرانی کردند فرمودند ( قَدْ کَثُرَتْ عَلَیَّ الْکَذَّابَهُ) خیلی نسبت دروغ دارند به من میدهند من هنوز زندهام به من دارند دروغ نسبت میدهند (فَمَنْ کَذَبَ عَلَیَّ مُتَعَمِّداً فَلْیَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ) هر کسی که به من دروغ نسبت بدهد جایگاهش آتش است. اتفاقاً جالب است برای اینکه استدلال کنیم که روایات بیهوده مخلوط کردند حالا به چه انگیزههایی بعداً میگوییم خود همین روایت، آقا این روایت راست است یا نه؟
اگر دروغ است بسم الله خود این اولین روایت است که شما باید بپذیری که... بعد فرمود (وَ إِنَّمَا أَتَاکُمُ الْحَدِیثُ مِنْ أَرْبَعَهٍ لَیْسَ لَهُمْ خَامِسٌ)...
بله نسبت دروغ بدهند بله از مبطلات است. فرمود کسانی که روایت آوردند چهار دسته هستند پنجمی ندارد سه دسته را کنار بگذار. خیلی زیباست این خطبه! باور کنید مدتها بود میخواستم مفصّل این خطبه را بخوانم ولی حالا گفتم بحث مناسبی است مطرح کنیم دستهی اول: عزیزان عنایت کنند سه دسته را کنار بگذارید سه دستهی اول تا برسیم به چهارم. دستهی اول: (رَجُلٍ مُنَافِقٍ یُظْهِرُ الْإِیمَانَ) یک آدمهایی منافق بودند زمان پیامبر منافق نداشت؟ مدینه منافق نداشت؟ خیلی منافق بود.
شریعتی: ادای مومنان را در میآوردند.
(مُتَصَنِّعٍ بِالْإِسْلَامِ أَنْ یَکْذِبَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم مُتَعَمِّداً) تصنع بود اسلامشان ساختگی بود. (لَا یَتَأَثَّمُ وَ لَا یَتَحَرَّجُ) یعنی از گناه باکی ندارد مهم نبود برایش از گناه فاصله نمیگیرد. (یَکْذِبَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم مُتَعَمِّداً) عمداً به پیامبر نه اینکه... دستهی اول عمدی است عمداً به پیامبر نسبت دروغ میدهند (فَلَوْ عَلِمَ النَّاسُ أَنَّهُ مُنَافِقٌ کَذَّابٌ) اگر مردم میدانستند این منافق است که قبول نمیکردند ولی منافق تظاهر به اسلام میکند دیگر. (وَ لَمْ یُصَدِّقُوا قولَه) اگر میدانستند منافق است (وَ لَکِنَّهُمْ قَالُوا) گفتند نه آقا این حرفها چیست؟ صاحبُ رسول الله این اصحاب پیامبر است هر که شد اصحاب پیامبر حرفش درست است.
اگر بینندگان عزیز یادشان باشد یک زمانی ما مفصل این بحث را مطرح کردیم نمیخواهم بحث را مطرح کنم تقریباً سه جلسه مطرح کردیم این نظریهای که بگوییم تمام اصحاب هر کسی صحابهی پیامبر بوده یعنی هر کسی که پیامبر را دیده در زمان پیامبر مسلمان از دنیا رفته زمان پیامبر همینکه دیده پیامبر را بگوییم اینها عادل هستند نظریهای که میگوید تمام اصحاب عدالت دارند اگر این را بخواهیم بگوییم خیلی کار سنگین میشود سؤال اگر همهی کسانی که پیامبر را دیدند در عدالت هستند سورهی منافقون دربارهی چه کسی نازل شده است؟ آقا این قرآن کریم است سورهی منافقون عزیزان یک بار مراجعه کنند خود قرآن صراحتاً به پیامبر ما دارد خطاب میکند آیهی سوم سورهی منافقون الله اکبر (وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ) پیامبر ما منافقین را که میبینی (تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ) به به عجب پیشانیای! عجب قیافهی ظاهری
عجب هیبتی! عجب ایمانی! (وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْۖ وَإِنْ يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِ) حرف بزنند (تَسْمَعْ لِقَوْلِهِ) به به چه قشنگ دارد حرف میزند ( كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ ۖ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ) آقا این سورهی منافقون دارد چه کسی را توصیف میکند مگر اینها پیامبر را ندیده بودند؟ سورهی دوم سورهی برائت، 119 آیه سورهتوبه سوره برائت، غالب آیاتش دربارهی ویژگی منافقین است آقا چه کسانی بودند مسجد ضرار را ساختند؟ به پیامبر گفتند برو خرابش کن.
مگر نیست اینها مگر... هر کسی پیامبر را دید اصحاب پیامبر است. یک سؤال دیگر، من سریع بگویم چون میخواهم سریع از این قسمت عبور کنم، آقا اگر همهی اصحاب هر که پیامبر را دید و... متأسفانه دفاع میکنند از این نظریه که هر که صحابهی پیامبراست عدالت دارد و نظرش درست است. بسم الله، در جنگ جمل چه کسانی با امیرمومنان (س) جنگیدند؟ طلحه و زبیر.
بالاخره امیرمومنان بر حق بود یا طلحه و زبیر بر حق بودند؟ نمیشود هر دو بر حق باشند که، او هم صحابهی پیامبراست هر کسی صحابهی پیامبر بود حرفش درست است؟ حدبثش درست است؟ طلحه و زبیر مگر نجنگیدند؟ در جنگ صفین چه کسانی با امیرمومنان (س) جنگیدند؟ در جنگ صفین حضرت عمّار مگر به شهادت نرسید؟ بالاخره عمّار صحابهی پیامبر بود این حرفش درست است یا قاتلش حرفش درست است؟
یک زمان یادتان باشد این قصه را گفتیم جالب است، من دوست دارم تکرار کنم خدا رحمت کند یکی از علمای بزرگوار میگفت: من کنار قبر جناب حجر بودم رضوان الله علیه از اصحاب بزرگ رسول خدا شوخی نیست حجر خیلی مقام دارد، دیدم یک پیرمردی نشسته گریه میکند مدام به سرش میزند و گریه میکند، جناب حجر به شهادت رسید خودش، پسرش ، هفت نفر بودند یارانشان به دست سپاهیان معاویه به شهادت رسیدند. این پیرمرد گریه میکرد گفتم ببینم این پیرمرد میداند جناب حجر کیست؟ حق و باطل را تشخیص میدهد یا همینطوری گریه میکند؟ گفتم (لیش تَبکی) چرا گریه میکنی؟ همینطور که گریه میکرد به سرش میزد گفت: سیّدنا الشّهید المظلوم حُجر، برای این دارم گریه میکنم، اصحاب، گفتم آفرین! این معلوم میشود این شهید مظلوم... گفتم که مَن قَتَلَ؟ چه کسی کشت او را ؟ گفت: سیدنا معاویه. گفتم: ليِش قَتَلَ؟ برای چه او را کشت؟ گفت: لحُب سیدنا علی. سیدنا علی را دوست داشت.
آخر بابا نمیشود که تو ظالم و مظلوم و قاتل و مقتول و... چرا گریه میکنی؟ سیدنا مظلوم است. چه کسی کشته است؟ سیدنا معاویه. چرا کشته؟ به خاطر محبت سیدنا علی. اینکه نمیشود. بالاخره حجر صحابی بود. باید از قاتلش فاصله بگیریم بگوییم عدالت ندارد یا بگوییم خودش شهید مظلوم را بگوییم عدالت ندارد. نمیشود همه را بگوییم هر که پیامبر را دیده جزء عادلین است. طلحه و زبیر عادل است؟ امیرمومنان (س) عادل است؟ عمار عادل است کسانی که عمار را در جنگ صفین کشتند عادلند. نهروان، خیلی از آنها پیامبر را دیده بودند، خیلی از آنها اصحاب پیامبر بودند.
چه میخواهید جواب بدهید که بخواهید بگویید سر بسته و در بسته جواب بدهید؟ یا نه اصلاً زمان پیامبر این بحث مفصل در چند دقیقه خیلی سریع میگویم آن زمان سه جلسه گفتیم. آقا زمان پیامبر اصحابی بودند جرم و جنایت مرتکب میشدند رسول خدا حدّ الهی برایشان جاری میکرد. اینها عادلند؟ اینها هر چه بگویند در عدالتند؟ حتی بعد از پیامبر، داستان ولید را هزار بار شنیدید در سریال امام علی(ع) دیدند عزیزان، ولید صحابی است دیگر، به این ملاک شما میگویید باید بگویید اصحاب همه پاک و مطهر و عادلند. مگر نیامد نماز صبح؟ مست بود دو رکعت نماز خواند گفت حالم امروز خوش است میخواهید امروز چهار رکعت برایتان بخوانم؟ رفتند به امیرمومنان (س) گزارش دادند حضرت حدّ الهی را برایش جاری کرد. خب یک اینچنین آدمی... اصلاً این قرآن کریم قرآن را باز کنید سورهی مبارکهی حجرات آیهی 6 (إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا) اگر فاسق خبر آورد بررسی کنید همینطوری قبول نکنید این آیه درباره کیست؟ تمام مفسرین شیعه و اهل سنت معتقدند داستانش برای همین ولید است.
شریعتی: یعنی چشم بسته نپذیرید.
همین ولید پیامبر او را فرستاد این رفت یک خبر دروغ آورد آیه نازل شد، نه نه این فاسق است (إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا) این رفت خبر آورد که یا رسول الله فلان گروه آمادهی جنگ هستند. بیچارهها آمادهی جنگ نبودند. آمادهی پذیرش اسلام و خدمت به رسول خدا بودند این دروغ آمد گزارش داد. مگر صحابهی پیامبر نبود مگر فرستادهی پیامبر نبود؟ (إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا) این نهج البلاغهی امیرمومنان (س) من دیگر نمیخوانم خود عزیزان نگاه کنند نهج البلاغه دارند دم دست. نامهی 72 نهج البلاغهی امیرمومنان 70 نهج البلاغه امیرمومنان (س) بعد از جنگ جمل مروان آمد با حضرت بیعت کند خطبهی 72 بود اشتباه گفتم نامه نبود خطبهی 72 بود.
بعد از جنگ جمل مروان آمد با امیرمومنان (س) تجدید بیعت کند حالا اینها جنگیدند در آن فتنهی جمل را راه انداختند، شیخ مفید طبق بعضی از آمار نقل میفرمایند سی هزار نفر در جنگ جمل کشته شدند پنج هزار از یاران امیرمونین به شهادت رسیدند بیست و پنج هزار نفر از... سی هزار نفر! خب اینها چه کسانی بودند؟ مروان بعد از این حادثه خطبهی 72 آمد با امیرمومنان (س) بیعت کن حضرت دست مبارکشان را کشیدند فرمودند: (هذا إنّها کَفٌ یَهودیّة) دستش دست یهودی است (دست مروان) دستش دست خیانت است. من با این نمیخواهم بیعت کنم.
مگر تو یک بار بیعت نکردی خب بیعت قبلت بیعت شکنی کردی؟ شما چه جواب میدهید این همه آدمهایی که پیامبر بر اینها حد اجرا کردند بعد داستان مسلم بن عقبه را همه شنیدند آقا این اسمش صحابهی پیامبر است قتل عامی از مردم مدینه انجام داد خون در روضهی پیامبر جریان پیدا کرد راه افتاد یُسر بن ارطات سی هزار نفر را کشت هر کسی گفت من صحابی پیامبر هستم... روایت میگوید جالب است حالا یک حدیث هم بخوانم در این صحیح بخاری، صحیح بُخاری میدانید خیلی برای مومنین اهل سنت مهم است ختم بخاری میگیرند.
حدیث 2407 من شماره بدهم 2407، رسول خدا (يرد علي يوم القيامة رهط ) عدهای از اصحاب من قیامت میآیند پیش من نمیگذارند اینها نزدیک من بیایند رسول خدا کنار حوض کوثر است نمیگذارند بعضی از اصحاب به حضرت نزدیک شوند (فأقول يا رب) میگویم خدایا چرا نمیگذاری؟ خطاب میشود (إنك لا علم لك بما أحدثوا بعدك إنهم ارتدوا على أدبارهم القهقرى) نمیدانی اینها چه کردند بعد از تو! چه بدعتهایی در دین گذاشتند! خب اینها اصحابند ما بخواهیم... البته این را به شما بگویم خوشبختانه این اواخر این نظر عدالت همهی اصحاب در میان همهی اهل سنت هم نیست. اخیراً اگر دوستان اهل کتاب و مطالعه هستند این آقای احمد حسین یعقوب از نویسندگان اهل سنت است یک کتاب خیلی زیبا و مفصلی روی این موضوع نوشته است. پس این دستهی اول، من با عجله برگردم.
بعد حضرت جالب است (وَ قَدْ أَخْبَرَهُ اللَّهُ) همین سورهی مناقفون نبود، (وَ قَدْ أَخْبَرَهُ اللَّهُ عَنِ الْمُنَافِقِینَ بِمَا أَخْبَرَهُ) فرمود: قرآن راجع به منافقین خبر نداده به شما؟ همین آیاتی که خواندیم. (وَصَفَهُمْ بِمَا وَصَفَهُمْ) خب منافقین کجا رفتند بعد از پیامبر؟ اینها بعد از پیامبر هم زنده بودند همان دروغها را باز هم رواج میدادند. (ثُمَّ بَقُوا بَعْدَهُ فَتَقَرَّبُوا إِلَى أَئِمَّهِ الضَّلَالَهِ) به پیشوایان گمراهی نزدیک شدند و (وَ الدُّعَاهِ إِلَى النَّارِ) آنهایی که مردم را به آتش دعوت میکردند. (فَوَلَّوْهُمُ الْأَعْمَالَ) این را بُردهی مردم سوار کردند (وَ حَمَلُوهُمْ عَلَى رِقَابِ النَّاسِ وَ أَکَلُوا بِهِمُ الدُّنْیَا) با هم دنیا را خوردند. حضرت گلایه هم میکند تعجب نیست (إِنَّمَا النَّاسُ مَعَ الْمُلُوکِ وَ الدُّنْیَا) معروف است (النّاس علی دین ملوکَ) قدرت دست دیگران بود منافقین رفتند آنجا و مشکل حل شد
این در کلمات غرر الحکم هم هست خیلی هم زیباست. این دستهی اول، دستهی دوم: ( رَجُلٌ سَمِعَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) شَيْئاً) پس دستهی اول که عمداً، منافق است و دروغ نسبت میدهد این روایت مخلوط است باید تو تشخیص بدهی، دو: ( رَجُلٌ سَمِعَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) شَيْئاً) نمیخواهد عمداً دروغ بگوید ولی (لَمْ يَحْفَظْهُ عَلَى وَجْهِهِ) درست حفظ نکرده است. (فَوَهِمَ فِيهِ) اشتباه کرده است (وَ لَمْ يَتَعَمَّدْ كَذِباً) عمداً دروغ نمیگوید ولی حافظه نداشته اشتباه کرده است. (فَهُوَ فِي يَدَيْهِ وَ يَرْوِيهِ وَ يَعْمَلُ بِهِ وَ يَقُولُ أَنَا سَمِعْتُهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله)) میگوید من خودم از پیغمبر شنیدم. (فَلَوْ عَلِمَ الْمُسْلِمُونَ أَنَّهُ وَهِمَ فِيهِ لَمْ يَقْبَلُوهُ مِنْهُ) اگر مسلمانان میدانستند این اشتباه کرده که قبول نمیکردند.
ولی خودش میگوید من شنیدم چه کسی خبر دارد این راست است یا دروغ است؟ علم میخواهد یک دانشی میخواهد که شما تشخیص بدهی آیا هر کسی هر چیزی به پیامبر نسبت داد درست است یا نه؟ حالا میگوییم این دانش را. آن دانش خلاصه میشود در اجتهاد، خلاصه میشود در فقه، آن دانش میخواهد آقا باید حالا من پیشاپیش نگویم انشاءالله مفصل خواهم گفت. آقا باید راوی را بشناسی کتاب را بشناسی. آیا این حدیث تقیة صادر شده؟ سندش چیست؟ جهت صدورش چیست؟ با روایات دیگر قابل جمع است یا نه؟ اگر تعارض دارد تعارض را چگونه باید جمع کرد؟ آقا این مجموعه میشود دانش. میشود علم، اگر شما این علم را دارید ما مخلص شما هم هستیم؟ من یک وقتی به جوانها به شوخی میگویم اینهایی که در فضای مجازی سرشان در گوشی هست؟ میگویم مثلاً شما روزی چهقدر در فضای مجازی هستید؟ میگوید هیچ حاج آقا ما یک دو ساعتی، گفتم دو ساعت؟ اگر شما کلاً دو ساعت صبح تا شب در فضای مجازی باشید شما جزء اولیاء الله هستی خودت خبر نداری. شما آیت الله بهجتی، شما حاج سید علی آقای قاضی هستی، یک جوان بگوید من کل 24 ساعت دو ساعت در گوشی هستم.
پس شما هم معلوم میشود آقای بهجتی، ما خبر نداشتیم. لابد مثلاً با تبلت نگاه میکنید؟
شریعتی: نه، خیلی کاری ندارم.یعنی واقعاً مدیریت میکنم.
حجت الاسلام حسینی قمی: خیلی عالی هست. خیلی عالی، احسنت! باید روشش را یک جلسه به ما بگویید که بگوییم ببینیم چگونه است. واقعاً اعتیاد است الان بعضی از کشورها من شنیدم یک مراکزی درست میکنند ترک اعتیاد به فضای مجازی! واقعاً اعتیاد است طرف از خواب بیدار میشود اول نگاه میکند و آخرین مرحله... حالا به هر حال، من به جوانها میگویم شما جزء اولیاء الله هستید خودتان خبر ندارید شما اگر این علم و دانشی که ما میگوییم ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه و تمام این علم و راوی و کتاب و سند و تعارض و تعادل و ترجیح و همهی این بحثی که در کتابهای ماست اگر شما دانشش را داری شما خودت مجتهد هستی و خبر نداری. اگر دو سال زحمت کشددی بیست سال، سی سال حالا نمیگوییم پنجاه سال، بالاخره یک فقیه هم، میدانید اگر کسی استعداد خوبی داشته باشد نه، واقعاً نه، ده سال، پانزده سال، بیست سال زحمت خوبی بکشد
شریعتی: به اجتهاد میرسد.
حجت الاسلام حسینی قمی: به اجتهاد میرسد، مثل من بارها به جوانها عرض کردم خدا رحمت کند شهید مطهری رضوان الله علیه را که حالا یاد میکنیم از همسر گرانقدرشان...
شریعتی: رحمة الله علیه.
حجت الاسلام حسینی قمی: امروز مراسمشان است. من به جوانها گاهی گفتم آقای شریعتی باور میکنید یک وقتی در همین دانشگاه صنعتی شریف سخنرانی میکردم به دانشجوها گفتم از آیت الله مطهری یاد بگیرید ایشان هشتاد سال عمر کرده بیش از هشتاد کتاب مؤثر، یک جوانی گفت: آقای حسینی هشتاد سال ایشان عمر کرده؟ گفتم حالا هفتاد سال خوب است؟ گفت: هفتاد سال اشتباه میکنید؟ گفتم: شصت سال دنبال نکته گرفتن از ما هستند. گفت: آقا شصت سال؟ گفتم یعنی شصت سال هم عمر نکردند؟ گفت: نه اقای مطهری شصت سال هم عمرنکرد. دیدم راست میگوید. ولادت ایشان... شهادتشان که معلوم است 1358، ولادت ایشان 1299 است. یعنی زیر شصت سال، زیر شصت سال عمر...
شریعتی: اینقدر عمر با برکت!
حجت الاسلام حسینی قمی:اینها نوعاً در سی سال بارشان را بستند آقا بسم الله شما اگر بلد هستید ده سال، در سی سالگی بارشان را بستند اینها، ده سال بیست سال زحمت بکش این دانش را یاد بگیر مخلص شما هستیم. چهطور شما در بیماری به پزشک مراجعه میکنید. ساختمان میخواهی بسازی به مهندس مراجعه میکنید. هر کاری دارید به تخصص آن مراجعه میکنید. تنها دانش مظلومی که همه حق دارند در آن اظهار نظر کنند دانش دین است. همه میخواهند اظهار نظر کنند. بسم الله آقا شما تشخیص بده.امیرمومنان، خیلی حاشیه نرویم جمعبندی کنیم به کمال نمیرسد این بحث این جلسه، چند جلسه باید بگوییم. بسم الله،
دستهی اول منافقین، عمداً دروغ گفتهاند.
دستهی دوم نه عمداً نگفته حافظهاش مشکل داشته فکر میکند دارد درست میگوید.
دستهی سوم: (وَ رَجُلٌ ثَالِثٌ سَمِعَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) نه منافق است، نه حافظهاش خراب است، این مشکلش چیست؟ (سَمِعَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) شَيْئاً يَأْمُرُ بِهِ) ولی (ثُمَّ إِنَّهُ نَهَى عَنْهُ وَ هُوَ لَا يَعْلَمُ) یک جای دیگر پیامبر یک جادستور داده خلافش را گفته، این دیگر تمام شده تا این زمان تمام شده است آن را نشنیده است. آن رانشنیده است. آقا وقتی ما میگوییم اجتهاد یعنی مجتهد ببینید فقیه اصلاً لباس شرط آن نیست چه کسی گفت لباس؟ مرحوم آیت الله حاج آقا رحیم ارباب لباس داشت؟ ما نگفتیم آقا این لباس باید بپوشد مجتهدین بزرگ علمای بزرگی بودند فقهای بزرگ، هم مباحثهی آیت الله بروجردی بودند آیت الله ارباب، ما این قصه را هم یک وقتی گفتیم تکرار کنم جالب است نمیدانم گفتم یا نه.
ایشان از اصفهان میآید قم، هم مباحثهی آیت الله بروجردی بوده، خب تیپ او تیپ یک پیرمرد کشاورز از این کلاههای پشمی شخصی بوده است هم مباحثهی آیت الله بروجردی بوده ایشان ولی لباس نداشته است. به قم میآید و به اینهایی که دم در بودند میگوید به آیت الله بروجردی را ببینم اینها فکر میکنند حالا یک پیرمرد کشاورزی آمده دلش میخواهد آیت الله بروجردی را ببیند. میگویند آقا اینطوری نیست آقا سرش شلوغ است جلسه دارد چه کسی هستی تو؟ میگوید به آقا بگویید رحیم خودش میشناسد. به آقا بگویید رحیم آمده است. تا به آقا میگویند ایشان منتقل میشود که به عجله بدون عبا و عمامه به عجله پابرهنه میرود. میگوید: چرا گفتی رحیم؟ بگو ارباب آمده حاج آقا رحیم ارباب، چرا میگویی رحیم؟ آقا لباس شرطش نیست شما لباس نپوش مگر ما گفتیم لباس را تن بکن؟
شریعتی: استاد ایشان هم همینطور بوده است.
حجت الاسلام حسینی قمی: بله، مرحوم جهانگیر خان قشقایی رحمة الله علیه، آقا بسم الله شما این دانش را یاد بگیر آن دستهی اول و دستهی دوم و دستهی سوم را تشخیص بده. دستهی سوم امرش را میشنود نهی آن را نمیشنود (أَوْ سَمِعَهُ يَنْهَى عَنْ شَيْءٍ ثُمَّ أَمَرَ بِهِ وَ هُوَ لَا يَعْلَمُ، ُ) یک چیزی را نهی کرده به عکس بعد هم فرموده اشکال ندارد این را نشنیده است. (فَحَفِظَ الْمَنْسُوخَ وَ لَمْ يَحْفَظِ النَّاسِخَ؛ فَلَوْ عَلِمَ) اگر میدانست دستهی سوم نمیداند تعمدی ندارد ولی نمیداند (فَلَوْ عَلِمَأَنَّهُ مَنْسُوخٌ لَرَفَضَهُ وَ لَوْ عَلِمَ الْمُسْلِمُونَ إِذْ سَمِعُوهُ مِنْهُ أَنَّهُ مَنْسُوخٌ لَرَفَضُوه) مسلمانها اگر میدانستد یک اشتباهی کرده ناسخ آن را نشنیده که حرفش را گوش نمیکردند که، این سه دسته.
دستهی چهارم (وَ آخَرُ رَابِعٌ) این دستهی چهارم درست است کارش، چه کسی است؟ (لَمْ يَكْذِبْ عَلَى اللَّهِ وَ لَا عَلَى رَسُولِهِ) نه دستهی اول است دروغ میگوید،( لَمْ يَكْذِبْ عَلَى اللَّهِ وَ لَا عَلَى رَسُولِهِ) نه دستهی دوم است (مُبْغِضٌ لِلْكَذِبِ) دشمن کذب است (خَوْفاً مِنَ اللَّهِ) از خدا میترسد (وَ تَعْظِيماً لِرَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله))، (وَ لَمْ يَهِمْ) آن دستهی دوم هم نیست که اشتباه کرده باشد حافظهاش هم خیلی خوب است (حَفِظَ مَا سَمِعَ عَلَى وَجْهِهِ فَجَاءَ بِهِ عَلَى مَا سَمِعَهُ [سَمْعِهِ]، لَمْ يَزِدْ فِيهِ وَ لَمْ يَنْقُصْ مِنْهُ) نه کم نه زیاد، دستهی سوم هم نیست که منسوخ را شنیده و ناسخ را نشنیده (فَهُوَ حَفِظَ النَّاسِخَ فَعَمِلَ بِهِ وَ حَفِظَ الْمَنْسُوخَ فَجَنَّبَ عَنْهُ وَ عَرَفَ الْخَاصَّ وَ الْعَامَّ) عام را میشناسد و خاص را هم (وَ الْمُحْكَمَ وَ الْمُتَشَابِهَ فَوَضَعَ كُلَّ شَيْءٍ مَوْضِعَهُ) محکم را میشناسد متشابه را میشناسد مطلق را میشناسد مقیّد را میشناسد منسوخ را میشناسد ناسخ را میشناسد همه چیز را درست میگوید.
شریعتی: اشراف دارد.
حجت الاسلام حسینی قمی: به همه چیز، این دستهی چهارم. و حالا این دستهی چهارم حضرت توضیح بیشتری میدهند (وَ قَدْ كَانَ يَكُونُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) الْكَلَامُ لَهُ وَجْهَانِ) گاهی پیامبر یک سخنی میگفتند (فَكَلَامٌ خَاصٌّ وَ كَلَامٌ عَامٌّ) یک کلام خاص است یک کلام عام است (فَيَسْمَعُهُ مَنْ لَا يَعْرِفُ مَا عَنَى اللَّهُ سُبْحَانَهُ بِهِ) آنهایی که تشخیص ندادند آنهایی که عام و خاص را متوجه نشدند اینها به اشتباه میافتند خب چه کسانی اینطوری بودند نتیجه بگیرم و به محضر قرآن شرفیاب شویم اینها چه کسانی بودند که متوجه شوند یعنی نه دستهی اول بودند نه دستهی دوم نه دستهی سوم؟
اینها افراد خاصی بودند سلمان بوده مقداد بوده ابيذر بوده خود امیرالمومنین بوده حضرت از خودشان سخن...( وَ لَيْسَ كُلُّ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله)) همه اینطوری نبودند (مَنْ كَانَ يَسْأَلُهُ وَ يَسْتَفْهِمُهُ) بفهمد و درخواست کند چیزی را برای فهم (حَتَّى إِنْ كَانُوا لَيُحِبُّونَ) الله اکبر میفرماید بعضی از اصحاب نشسته بودند ببینند کسی از راه میرسد تازه وارد شود او یک چیزی بپرسد و آنها هم یک چیزی بشنوند ولی من اینطوری نبودم من دائماً سؤال میکردم (وَ كَانَ لَا يَمُرُّ بِي مِنْ ذَلِكَ شَيْءٌ إِلَّا سَأَلْتُهُ عَنْهُ وَ حَفِظْتُهُ) من دائم میپرسیدم حفظ میکردم اگر رسول خدا شبها جلسهی خاصی با پیامبر داشتم روزها جلسهی خاصی با پیامبر داشتم این دستهی چهارم است پس بنابراین در مجموع میشود چهار دسته، من بحثم به کمال نرسید من تقاضا میکنم اگر یک کمی حالا ما سعی کردیم خیلی تخصصی و حوزهای صحبت نکنیم اگر اینطوری شد عذرخواهی میکنم...
شریعتی: نه خوب بود اتفاقاً.
حجت الاسلام حسینی قمی: عزیزان هم یک کمی با ما همراهی کنند انشاءالله در جلسات بعد نتیجهگیری کنیم که یک علم فقه اجتهاد دانش یک حوزه یک آقایی که میگوییم بیست سال، سی سال زحمت میکشد، همانطور که ما به تخصصهای دیگر احترام میکنیم آقا این علما وقتی مریض میشوند خودشان، خودشان را مداوا میکنند؟
وقت داریم چون ولادت سید الشهدا (ع) بود آن دعای امام حسین را بخوانیم خیلی افراد التماس دعا گفتند خیلی خیلی این روزها مراجعه و پیام زیاد است فراوان گفتیم دعایی که امام حسین (ص) عصر عاشورا در خیمه به امام سجاد (ع) یاد دادند امام سجاد (ع) فرمودند: ( الدِّمَاءُ تَغْلِی) خون از بن زره پدرم میجوشید فرمود یک نصیحت ( اِيّاكَ وَ ظُلْمَ مَنْ لا يَجِدُ عَلَيْكَ نٰاصِراً اِلّا الله) پسرم به کسی که جز خدا یاوری ندارد ظلم نکن و یک دعا، فرمود دعا را در گرفتاریهای سخت بخوان عزیزان در مفاتیح نگاه کنند نوشته دعای امام حسین عصر عاشورا، با هم بخوانیم ما امیدوار به آمین مردم هستیم. بسم الله الرّحمن الرّحیم "بحق یس والقرآن الحکیم وبحق طه والقرآن العظیم یا من یقدر علی حوائج السائلین، یا من یعلم ما فی الضمیر، یا منفسا عن المکروبین، یا مفرّج عن المغمومین، یا راحم الشیخ الکبیر، یا رازق الطفل الصغیر، یا من لایحتاج إلی التفسیر صل علی محمد وآل محمد، به سید الشّهدا، به علمدار کربلا، به سید السّاجدین، رفع هم و غم و گرفتاری پریشانی از عامهی ملتمسین دعا بفرما. گرفتاریهایشان را برطرف بفرما. قرض مقروضین ادا بفرما. آنهایی که چشم انتظار اولادند به حق سیدالشهدا اولاد صالح به آنها عنایت بفرما. مریضها لباس عافیت بپوشان. حوائج ملتمسین دعا برآورده به خیر بفرما.