در مورد فقر و انواع آن توضیحاتی بفرمایید.
پاسخ – فقر به چهار قسم تقسیم می شود : یکی فقر اختیاری که انسان بر اثر تنبلی بدست می آورد و این مدحی ندارد .از ائمه داریم :خدایا من از فقر به تو پناه می برم. جنگاوران جنگ تبوک جوانی با بازوی ستبر و هیکل قوی دیدند که چوپانی می کرد. اصحاب گفتند که ای کاش این جوان با این توانایی در رکاب پیامبر و در راه خدا جنگ می کرد. پیامبر فرمود: اگر این جوان برای خانواده و فرزندانش تلاش می کند، این هم در راه خداست ولی اگر در فکر مال اندوزی است ،در راه شیطان است. در دین به فقر سفارش نشده است تا به دنبال کار و تلاش نرویم . در روایات تلاش در دنیا مذمت نشده است بلکه در چهار چیز مذمت شده است : یکی حب دنیا، در قرآن حب دنیا را مذمت می کند، در روایت داریم : حب دنیا ،راس همه خطاهاست، دیگری دنیایی که انسان را سرگرم کند و از یاد آخرت غافل کند، در سوره منافقون آیه 63 داریم :مال و اولاد شما را از یاد خدا باز ندارد ، سوره نور آیه 37 داریم : تجارت، آنها را از یاد خدا غافل نمی کند ،در سوره اعلی آیه 61 ، اینکه انسان دنیا را مقدم بر آخرت بداند مذمت شده است ، دیگری وابستگی و دیگری دلبستگی به دنیا است . در خطبه ی 204 نهج البلاغه داریم که حضرت می فرمودند : دلبستگی به دنیا را کم کنید.(حضرت علی(ع) هر شب بعد از نماز عشا این سخن را به مردم می فرمودند.) در شب بیست و هفتم ماه رمضان امام سجاد(ع) می فرماید: خدایا وابستگی و تجافی (نیم خیز) من را به دنیا کم مکن و این دعا را تا سحر تکرار می کردند. آیت الله بهجت همیشه در سجده ی آخر نماز این دعای امام سجاد (ع) را می خواندند .پس انسان باید دنبال کار و تلاش برود.
فقر دیگر، فقر بر اثر سوءتدبیر و برنامه ریزی های غلط است که این فقر هم بدست انسان بوجود می آید. امام علی (ع) می فرماید: سامان زندگی به برنامه ریزی است. افرادی هستند که درآمد کمی دارند ولی با برنامه ریزی زندگی خوبی دارند ولی عده ای درآمد زیادی دارند ولی بخاطر سوء تدبیر در زندگی گرفتار می شود. فقر دیگر فقر تحمیلی است و کاری از دست انسان برنمی آید. تحمل این فقرها خوب است .فقر دیگری فقری است که انسان تلاش و کوشش را انجام می دهد ولی باز فقیر است که به این فقر مصلحتی یا امتحانی می گویند. فقیری که بر فقرش صبر می کند اجرش از ثروتمندی که مالش در راه خدا خرج می کند و شاکر است، بیشتر است. ما حدیثی نداریم که ائمه تقاضای فقر کرده باشند مگر اینکه منظور آنها فقر الی الله بوده است یا زندگی زاهدانه همراه با فقر است که شبیه زندگی فقرا است یا فقر تحمیلی بوده است. پرسیده اند که چرا پیامبر فرموده است که خدایا من را زنده بدار مسکین و بمیران مسکین و در زمره ی مساکین قرار بده. علامه مجلسی در جلد 69 بحار می فرماید که منظور حضرت این است که من خلق و خوی جبارها را نداشته باشم و خلق و خوی مساکین را داشته باشم . پس فقر اختیاری مورد ستایش نیست .
بحث ما در این است که فردی تمام تلاش خودش را می کند ولی باز زندگی او نمی چرخد. واقعا تحمل فقر سخت است. لقمان حکیم می فرماید : ای پسرم ،من انواع تلخی ها و سختی ها را چشیده ام و تحمل کرده امولی تلخ تر از فقر ندیدیم . پس به تعبیر لقمان هیچ چیزی از فقر تلخ تر نیست .خداوند از ابراهیم سوال کرد که من تو را گرفتار آزمون های مختلفی کرده ام، اگر من تو را به فقر امتحان می کردم تو چه می کردی ، ابراهیم فرمود: فقر سخت تر از آتش نمرود است .پس فقر امتحان سنگینی است. فقر مذمت شده است و در دین به فقر سفارش نشده است ولی گاهی فقر دست ما نیست و مصلحت و آزمون ما فقر است، دراین صورت اگر ما صبر کنیم پاداش عظیمی داریم .فقرا از این ناراحت هستند که نمی توانند کارهای خیر بکنند ،امام صادق (ع) می فرماید:بنده ی مومن فقیری می گوید که اگر من وسعت مال داشتم خیلی از کارهای خیر را انجام می دادم،وقتی خدا می داند که این فقیر راست می گوید،همان پاداش ها را به او می دهد ،همانا خدا کریم است . روایت داریم : نیت مومن از عملش بالاتر است .
سوال – وظایف فقرا چیست ؟
پاسخ – فقرا باید راضی باشند. فقیری که تلاش کرده ولی همچنان فقیر مانده است باید صابر باشد و بالاتر از آن راضی باشد. این کار خیلی سخت است. فردی نزد امام صادق (ع) رسید و خیلی ناراحت بود، او یک اولاد دختر داشت. امام فرمود: اگر خدا از تو می پرسید که خودت می خواهی جنسیت فرزندت را انتخاب کنی یا من انتخاب کنم ، تو چه می گفتی؟ او گفت :انتخاب خدا .امام فرمود : خدا برای تو دختر انتخاب کرده است، پس چرا تو ناراحت هستی ؟ اگر خدا به بنده ی فقیر خودش وحی می کرد که من انتخاب کنم یا تو انتخاب می کنی بنده چه می گفت ؟ اگر ما به این باورهای دینی برسیم، مشکلات ما حل می شود. اگر شما تلاش کردید و زندگی نچرخید، این مصلحت شماست. یکی از اصحاب پیامبر به پیامبر گفت که برای من دعا کن که غنی بشوم. پیامبر گفت که این زندگی فقیرانه برای تو بهتر است ولی او اصرار کرد و پیامبر برای او دعا کرد و زندگی او خوب و غنی شد. دام های او زیاد شد و او از مدینه بیرون رفت .این فرد قبلا هر روز به مسجد می آمد ولی کم کم به مسجد نیامد. وقتی پیامبر می خواست زکات را از او بگیرد، او مخالفت کرد و گفت که این جزیه است و او منکر زکات شد و در مورد مذمت او نازل شد. اگر خدا فقر را برای ما انتخاب کرد ما باید صبر کنیم و راضی باشیم . دعا کردن برای رهایی از فقر منافاتی با مصلحت ما ندارد و ما می توانیم دعا کنیم که خدایا آنچه به مصلحت و خیر ما است، به ما عطا کن. فردی به امام صادق (ع) فرمود: من فقر را بهتر از غنا و بیماری را بهتر از سلامت می دانم .امام فرمود: ما این طور نیستیم و هر چه خدا به ما بدهد به آن راضی هستیم .پس صبر بر فقر و تلاش برای غنی شدن ،منافاتی با مصلحت و رضا ندارد.
بعضی ها می گویند که توچه گناهی کرده ای که دست به هر کاری می زنی، بد می آوری ؟ این فکر غلط است . خداوند می فرماید: نه ثروت نشانه ی کرامت است و نه فقر نشانه ی دوری از خدا . در این مورد باورهای غلطی وجود دارد. هر بیماری و مصیبت نشانه ی عقوبت و کیفر نیست، ممکن است که بعضی از مصیبت ها امتحان الهی باشد. ولی انسان می تواند خودش را محاسبه کند ولی دیگران نباید این کار را بکنند و دنبال علت باشند.
وظیفه ی دیگر فقیر این است که اظهار فقر نکنند. در خدا سوره ی بقره آیه 273 می فرماید :اصحاب پیامبر دچار فقیر تحمیلی شدند ولی نباید اظهار فقر کنند و باید آبروداری کنند. در نهج البلاغه داریم : آبروداری و خویشتن داری زینت فقیر است . چقدر خوب است که اغنیاء به فقرا احترام و تواضع کنند، زیباتر از تواضع ثروتمندان، خویشتن داری فقرا است. اگر کسی فقط بخاطر اینکه فردی غنی است به او سلام کند، دو سوم دینش را از دست داده است . اگر کسی از دیگران دستگیری کند این جوانمردی است، اگر انسان خودش را در فقر حفظ کند و آبروداری کند ،این جوانمردی، بالاتر است .
سوال – صفحه ی 69 قرآن را توضیح بفرمایید.
پاسخ – در این صفحه کسانی که در جنگ احد شرکت کرده بودند و پیامبر را تنها گذاشتند مذمت شدند. قرآن می فرماید: وقتی پیامبر می گفت که مسلمانان کجا می رویید، شما فرار می کردید. در اینجا بحث گذشت از جان است. گاهی خدا و رسول ما را صدا می زند و ما توجه نمی کنیم.
سوال – در ادامه وظایف فقرا توضیحاتی بفرمایید.
پاسخ – فقرا ، فقرشان را ابراز نکنند و حتی پش خودشان هم آنرا بیان نکنند. وظیفه ی دیگر فقیر این است که بدنبال مال حرام نرود. فقر مرز کفر است . فقیر نباید مشکلات اخلاقی پیدا کند. در نهج البلاغه داریم :قوام دین و دنیا به چند چیز است : یکی اینکه اگر فقیر است دین و آخرتش را به دنیا نفروشد. در قرآن داریم که فقرا نباید از دیگران تقاضا بکنند و تا آنجا که می تواند تحمل بکنند. روزی حضرت امیر تنگدست بودند و از قصابی رد می شدند و قصاب گفت که گوشت های خوبی آورده ام، حضرت فرمود الان پول ندارم ،قصاب گفت که من می توانم صبر کنم تا شما بعدا پول آنرا به من بدهید ، حضرت فرمود: من صبر می کنم.
پس فقر پاداش ندارد بلکه صبر بر فقر پاداش دارد، آبرومند زندگی کردن ،با سیلی صورت را سرخ کردن و عزت نفس داشتن پاداش دارد. بیشترین سهم برای کنار آمدن با فقر را ،خانم ها دارند. اگر خانم ها با فقر شوهران شان کنار بیایند مشکلات کمتر می شود. روایت داریم: زنی که با فقر شوهرش کنار بیاید، گرفتار عذاب قبر نمی شوند و در قیامت با حضرت فاطمه (س) محشور می شود. ما باید این باورها را جدی بگیریم .