در مورد ادامه ی مبحث رهبر شناسی توضیحاتی بفرمایید.
پاسخ – سلام بر آن سرچشمه ی هدایت و تربیت بشر که سر رشته ی تربیت ما بدست اوست بزرگترین ولی خدا. انشاء الله یک کاروان دل به محضر امام زمان(عج) راهی کنیم. و به خیمه گاه آن حضرت نزدیک بشویم. امیدواریم که زندگی ما رنگ مهدوی بگیرد. و بتوانیم در مسیر انتظار گامی برداریم .
آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد تا اشک های مادرت زهرا بگیرد ،آقا بیا تا با ظهور چشمهایت این چشمهای ما کمی تقوا بگیرد ،پایین بیا خورشید پشت ابرغیبت تا اندکی اخلاص ما بالا بگیرد.
در مورد توجه به امام زمان(عج) داریم: همانا او بنده ی مخلَص توست که تو (پروردگار) برای خودت خالص کرده ای .مخلَص ترین بنده ی بر روی زمین. مخلِص اسم فاعل است و خالص کننده عمل است ولی مخلَص یعنی خالص شده یعنی کسی که تربیت شده ی خداست و محبوب خدا شده است و خدا او را خالص کرده است و برای خودش برگزیده است . داریم : همان بنده ی خالص تو که تو خودت آنرا برای خودت خالص کرده ای. شیطان در این بنده هیچ بهره ی معین و راه نفوذی نخواهد داشت. و این انسان از دستبرد شیاطین محفوظ است. برای اینکه ما هم از دستبرد شیاطین محفوظ باشیم باید به آن ساحت برسیم.
مقام ربوبی عبد مخلَص قابل تصور نیست . یک مرغ دریایی از یک اقیانوس منقاری تر می کند. لحظه لحظه زندگی و و جود امام زمان(ع) نه تنها هفت آسمان را طی می کند وقتی به مقام پروردگار می رسد پروردگار مهر قبولی و رضایت می زند و آنرا قبول می کند.
اگر ما بخواهیم در مسیر رحمانی حرکت بکنیم، باید ارتباط وجود و زندگی مان را با امام زمان(ع) برقرار کنیم. در این مسیر بدون رهبر، آخرش گمراهی است .چون دنیاگرایی ها و خودیت ها وجود دارد ،شیطان چنین کسی را از راه بیرون می کند. ما باید با ولی الله الاعظم ارتباط داشته باشیم .در اخلاص، امام زمان(عج) الگوی ماست و ما به برکت وجود ایشان نفس می کشیم .اصل وجود ما به طفیلی وجود اوست. اعمال ما شائبه ی غیر الهی زیادی دارد و ممکن است که از آسمان اول هم رد نشود .کسی که غیبت می کند اعمالش از آسمان اول رد نمی شود. روایت داریم :کسی که غیبت می کند از ولایت حضرت رحمان خارج می شود و به ولایت شیطان می رود. این درمقام عدل الهی است یعنی اگر خداوند بخواهد در مقام عدل الهی با ما رفتار کند بیشتر اعمال ما از آسمان اول بالاتر نمی رود.
ما باید نسبت به بندگی مان مراقبت های جدی داشته باشیم و دقت های مان را بالا ببریم. ما چه چیزی را پرستش می کنیم ؟ خدا یا خود یا شیطان ؟ به کدامین سو می رویم ؟ البته ظرفیت ها متفاوت است.
درمقام فضل ،خداوند وجودی را که خودش خالص کرده است بعنوان رهبر راه می گذارد و می فرماید که ارتباط قلبتان را با او برقرار کنید و دست تان را به او بدهید. بواسطه ی خالص بودن او ،خداوند ناخالصی های اعمال شما را می بخشد. داریم :مقداری از نماز قبول می شود که در آن حضور قلب باشد. اگر ما با این ملاک حساب کنیم چند درصد نمازهای ما قبول شده است؟ این جواب ناامیدکننده است ولی خدا جبران کننده ای گذاشته است و می فرماید که به تربت حسین سجده کنید به برکت این تربت، خداوند نواقص نماز را می بخشد. در مورد نافله داریم که نافله ها جبران کننده نماز ما هستند. یکی از رمز و قبولی نمازهای ما نافله هاست. وجود امام زمان(ع) تمام هستی و وجود ماست .تمام ارزش اعمال ما بسته به ارتباط با اعمال اوست. یکی ازعرفا نقل می کند که شبی در رابطه با اخلاص و حدیث آسمان هفتگانه فکر می کردم و خیلی نگران و ناامید شدم(البته اگر انسان از خودش ناامید بشود خوب است ولی اگر ما از خدا ناامید بشویم ،باید از این عمل بترسیم)،صبح به محضر آیت الله طباطبایی مشرف شدم و سوال کردم. ایشان فرمود که شما فکر می کنید اعمال ما ارزش قبولی در محضر خدا را دارد ؟خداوند تمام اعمال امت را جمع می کند و بواسطه ی ارتباطش با اعمال امام، آنها را قبول می کند، در این صورت اعمال ما ارزش پیدا می کند زیرا ما هم می گوییم که در این راه هستیم. اگر ما به این برسیم که اعمال ما به خودی خود ارزش ندارد این یک فضیلت انسانی است(یعنی اگر از اعمال خودمان ناامید بشویم). فضیلت این است که تمام تلاش خودمان را برای خالص کردن عمل بکنیم اما امیدمان به عمل خودمان نباشد بلکه به فضل خداوند و بزرگ ترین فضل خداوند یعنی امام زمان(عج) باشد. ما بگوییم : خدایا نماز ما را به واسطه ی نماز امام عصر بپذیر. صفرها وقتی معنا پیدا می کنند که عدد کنار آنها باشد. وجود امام زمان(عج) همان عددی است که کنار صفرها قرار می گیرد و به صفرها معنا می دهد. معنای وجود ما به امام زمان(عج) است .در زیارت امام عصر داریم: شهادت می دهم که با ولایت شما و پذیرش ولایت شما اعمال پذیرفته می شود، افعال ما قیمت پیدا می کند، حسنات ما مضاعف می شود و بدی ها ما محو می شود.
فرق کسی که ولایت امام عصر را پذیرفته باشد با کسی که سرخود عمل می کند و ارتباطی ندارد، این است که خداوند بخاطر این ارتباط به عمل او قدر و ارزش می دهد. در ادامه زیارت داریم :هر کس با ولایت شما آمد اعمالش پذیرفته می شود. کسی که از ولایت شما خارج بشود (یعنی کسی که به تحت ولایت شیطان برود) باید جایگاه خودش را در آتش آماده بداند ،خداوند هیچ عمل او را قبول نمی کند و در روز قیامت هیچ کدام از اعمال ارزش ندارد. پذیرفتن امامت امام عصر باعث پذیرفتن وجود ما و بالا رفتن ارزش اعمال ما می شود. با اتصال به امام می توانیم ناخالصی اعمال مان را جبران کنیم.
سوال – نکاتی را در مورد ولی الله الاعظم بفرمایید.
پاسخ – ولی الله الاعظم یعنی عظیم ترین ولی خدا. مخلَص ترین بنده ی خداوند همان عظیم ترین ولی خداست که خداوند او را برای خودش برگزیده است و خالص ترین است. چرا می گوییم عظیم ترین ولی خدا ؟زیرا تحت ولایت ویژه و مستقیم خداوند تبارک قرار گرفته است .و خداوند مقدر کرده است که بقیه ی مردم بواسطه ی امامت و تربیت او به مقام ولی اللهی برسند. خالص شدن ما بواسطه ی ولی الله الاعظم است. سیر وسلوک ما تحت ولایت امام عصر معنا می شود.
چکار کنیم که ارتباط ما با ولی الله الاعظم برقرار بشود؟ چون او خالص ترین بنده ی خداست بهترین راهی که می توانیم دست او را در وجودمان باز کنیم، اخلاص است .یکی از تشرف یافتگان می گفت که من درحج فقط می خواستم که تشرف به امام زمان(ع) پیدا کنم و شب تا صبح کنار خانه ی خدا بودم. توسل من این بود که اگر تشرف پیدا نمی کنم حداقل بفهمم که راه رسیدن و ارتباط به آن حضرت چیست؟ داشتم از کنار کعبه برمی گشتم چند لحظه ای خودم را در محضر امام دیدم. سوالم این بود که راه ارتباط با ولی الله الاعظم چیست ؟ حضرت سه قدم با من همراه شدند، در قدم اول فرمودند: اخلاص در عمل و در قدم دوم و سوم هم همین جمله را فرمودند. این راه نزدیک شدن به محضر ولی الله الاعظم است. یعنی چیزی که دست ولایت و تربیت او را در زندگی ما باز می کند این است که عزم و اراده ی خدایی شدن را بگیریم و همت خدایی شدن را داشته باشیم. این اولین شرط گام گذاشتن درمسیر خداست. شیطان پرست ها در گام اول مسیرشان را مشخص می کنند. کسانی که می خواهند شیطان پرست بشوند اولین جلسه شان خودفروشی به شیطان است یعنی در این جلسه فرد با شیطان عهد می بندد که از کارهای شیطان پیروی می کند بشرط اینکه شیطان از قدرتش به او بدهد. و بیان می کند که من خودم را به شیطان فروختم. بعد در این مسیر حرکت می کنند و ولایت شیطان را می پذیرند و شیطان هم به او قدرت های شیطانی را می دهد. آیا ما خودمان را به خدا فروخته ایم؟ خدا می فرماید: هستند درمیان مردم که نفس شان را با خدا معامله می کنند و خودشان را ارزان نمی فروشند. این دنیا بازار معامله است و هر کس خودفروشی دارد. خوش به حال کسانی که خودشان را ارزان به شیطان نمی فروشند. و تمام وجودشان را به خدا می فروشند. بعضی ها یکی از اعمال شان را خالص می کنند و آنرا به خدا می فروشند ولی بعضی ها تمام اعمال شان را وقف خدا می کنند. ما باید در این راه مقتدا داشته باشیم و دست مان در دست امام عصر باشد. یعنی آنچه امام فرموده اند عمل کنیم و در ابتدا به حرام و حلال توجه کنیم و آنها را رعایت کنیم. عده ای نزد آیت الله بهجت آمده بودند و گفته بودند که چکار کنیم که ارتباط ما با امام زمان (عج) برقرار شود؟ ایشان فرمودند: تا رابطه ی ما با امام زمان(عج) قوی نشود کار ما درست نخواهد شد. قدرت ما با ولی الله در اصلاح نفس است. یعنی این نفس باید اصلاح شود. و اولین اصلاح نفس این است که انسان با خدا معامله کند و بگوید که خدایا من نمی توانم این نفس مرا اصلاح کنم. این نزدیک شدن به مقام مخلصین است .ما خودمان را بیچاره کرده ایم که ارتباط خودمان را با ساحت ولی الله قطع کرده ایم. در قطع ارتباط با او گویا هیچ نداریم.
به تعبیر یکی از مراجع ،میلیاردها شیخ انصاری ،بحرالعلوم ، سید طاوس و ... ارزش یک نفس ولی الله را ندارند. البته آنها مقام و ارزش دارند ولی مقام ولی اعظم خیلی رفیع است. اگر به اندازه ی یک نفس کشیدن امام زمان(عج) در میان ما نباشد زمین و زمان در کار نیست. محدث قمی در سفینة البحار دارد که وقتی حضرت مهدی متولد شدند ابلیس از ته دل فریادی کشید و همه فرماندهان او جمع شدند و ابلیس گفت: نوزادی پا به عرصه ی وجود گذاشته است که تومار ما را در هم خواهد پیچید. ابلیس از فرماندهانش چاره جویی کرد و یکی از آنها گفت که تا این نوزاد رشد پیدا نکرده است، او را خواهیم کشت. ابلیس گفت: وجود ما شیاطین هم وابسته به وجود اوست .او آخرین ولی الله خدا روی زمین است تا قیامت و نفس کشیدن ما هم وابسته به نفس کشیدن اوست. به یُمن وجود او همه از او روزی می خورند و به وجود اوست که آسمان ها و زمین برقرار است. همه ی عالم وجود طفیلی وجود اوست. ابلیس گفت که باید چاره ی دیگر کرد. معرفت و گاهی ابلیس خیلی بالاست، او مقام را شناخته ولی دل نداده است. این برای ما هشداری است که باید به این مقام دل بدهیم.
انجام واجبات و ترک محرمات یکی از کارهایی است که ما با ترک حرام از ولایت شیطان خارج هستیم ولی وقتی کار حرامی را انجام می دهیم تحت ولایت شیطان هستیم. ما باید از این ولایت خارج بشویم و با انجام عبادت سرعت مان را برای رسیدن به باغ ولایت بیشتر کنیم، اساس این است .اگر کار ما مشکل دارد بخاطر این است که ما هنوز به انجام واجبات و ترک محرمات مان کیفیت نداده ایم. من نمی گویم شمع باش یا پروانه باش لیک چون به فکر سوختن افتاده ای جانانه باش. اگر می خواهیم به سمت خدا حرکت کنیم باید جانانه باشیم و با تمام توان به سمت خدا بیاییم. نه اینکه سرگردان این طرف و آن طرف باشیم. ما باید با تمام وجود، راه را انتخاب کنیم و در آن راستا مقاومت داشته باشیم.
سوال- صفحه 223 قرآن کریم را توضیح بفرمایید.
پاسخ – در این صفحه داریم: کسی که تمام همتش دنیا است بداند که ما نتیجه اعمال دنیوی شان را در این دنیا به آنها می دهیم. اما بدانند که برای زندگی ابدی شان چیزی جز آتش نیست.
بعضی ها می پرسند که چرا کفار این قدر وضع مالی شان خوب است ؟خدا به نسبت تلاش آنها در همین دنیا ثمره ی تلاش شان را می دهد. به میزانی که کار ما رنگ و بوی دنیایی می گیرد به همان میزان ما در دستبرد شیطان واقع می شویم. عابدی بود که سالها عبادت کرده بود و در ذهنش به این مطلب رسید که به مقام مخلصین رسیده است. خدا برای او امتحانی را فراهم آورد. به او خبر رسید که مردم دارند درختی را می پرستند و درخت بت آنها شده است. او نیت خدایی کرد و برای قطع کردن این درخت تبر را به دوش گرفت و رفت. ابلیس به شکل پیرمردی در آمد و به او گفت که کجا می روی ؟او گفت: دارم می روم درخت را قطع کنم. پیرمرد گفت که خدا خودش پیامبر دارد و اگر بخواهد آنرا قطع می کند ولی او گفت که من هم نسبت به خودم وظیفه دارم. پیرمرد گفت که من روزی دو درهم به تو می دهم که تو یک درهم آنرا صدقه بده و یک درهم را خرج زندگی ات بکن و این کار را به پیامبر خدا بسپار. عابد قبول کرد و ابلیس دو روز اول دو درهم طلا را می رساند ولی روز سوم از طلا خبری نبود. او تبر را بر دوش گذاشت و گفت که امروز این درخت را قطع می کنم. در بین راه پیرمرد را دید و پیرمرد گفت که دیگر نمی توانی این درخت را قطع کنی زیرامن نمی گذارم .او با شیطان دست به یقه شد و شیطان غلبه کرد و روی سینه ی او نشستم، شیطان گفت که اگر تو آن روز با من می جنگیدی، بر من غلبه می کردی زیرا نیت تو خالص بود ولی الان در نیت، دو درهم وجود دارد. یعنی شیطان با دادن دو درهم خلوص عمل او را از بین برد. یکی از اساتید می گفت که شیطان به ما رشوه های حرام زیادی داده است مثل نگاه های حرام ،کارهای گناه و...
چه کسی می توان از دستبردهای شیطان محفوظ بماند؟ کسی که نیتش خالص باشد. حرکت کردن در این مسیر سرمایه می خواهد که همان عمل صالح است و مایه ای می خواهد که آن اخلاص است. اگر شما انباری از آرد داشته باشید ولی آب نداشته باشید هیچ وقت این انبار آرد به نان تبدیل نمی شود. اگر آب کم باشد نان فتیر می شود.(بی مایه فتیر است) انبار آرد اعمال صلح ماست و آب آن، اخلاص ماست .
هر چقدر که ما بیشتر در ترک محرمات و انجام واجبات تلاش کنیم، اخلاص مان هم بیشتر می شود. ما باید در اعمال و رفتارمان یک بازنگری اساسی بکنیم و ببینیم که ما وجودمان را به شیطان فروخته ایم یا به خدای رحمان ؟خدا خریدار این کالاست و جان های مومنین را می خرد. اگر ما دستی رو اعمال قراضه ی خودمان بکشیم می توانیم آنرا به قیمت بالا بفروشیم و یک ارتباطی با ولی الله برقرار کنیم. آیت الله قاضی و آیت الها بهجت توصیه می کردند که برای نزدیک به ولی الله روزی یک ساعت با ایشان خلوت کنید. او امام ماست. با امام حرف بزنیم و درد و دل کنیم. دراین یک ساعت خلوت، زیارت آل یاسین را بخوانید: کجاست آن ولی الله که تمام اولیاء بطور مداوم به او توجه می کنند؟ امام زمان فرمود(عج) :هرگاه خواستید به ساحت ما توجه کنید زیارت آل یاسین را بخوانید. همه چیز در دانستن نیست، باید دل داد. بعد از یک ساعت خلوت با حضرت، آنقدر به حضرت توسل کنید تا رفاقت حاصل بشود. امام رفیقی است که همیشه هوای رفقایش را دارد و از آنها دستگیری می کند.
همه دردم آقا دعایم کن، مریضم سراپا دعایم کن آقا، گرفتارنفسم اسیر گناه تو ای روی روح تقوا دعایم کن آقا، عزیزی کجای ؟اگر کربلایی بیا و همانجا دعایم کن آقا، چو رفتی مدینه تو با سوز سینه تو را به جان زهرا دعایم کن آقا ،برای ظهورت دعا می کنم تو را جان مولا دعایم کن آقا .