برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: هنر خوب زیستن
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين لقمانی
تاريخ پخش: 01-09-96
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
حاج آقای لقمانی: به لطف خداوند روایتی را آغاز کردیم و بخشی را گفتیم. پیش از آغاز سخن، چون روزهای آخر ماه صفر را بنده اصفهان بودم و از محبت مردم شریف و زحمتکش خوراسگان صمیمانه تشکر میکنم. همچنین مردم مذهبی و ولایتمدار خمینی شهر و شهر اصفهان که خیلی لطف داشتند و جلسات خیلی پر فروغی را برگزار کردیم.
خانهی هرکه به اندازه بود چون زنبور *** همه ایام حیاتش به حلاوت گذرد
بحث در مورد خانه هست. سومین فرازی که پیامبر فرمودند. پیامبر اساس و ستونهای زندگی را هشت چیز فرمودند. منتهی اعتدال و مطلوب را بیان کردند و افراط و تفریط را اشاره کردند، «لا تشغل» اسیر خوراک نباش. اسیر لباس نباش. امروز وارد فراز سوم میشوم. «لا تشغل بدار آخره الخراب» خانهای که آخرش ویرانی است. سی سال یا هفتاد سال یا صد سال با مصالح معمولی، ولی اسیر نباش. خانه خوب باشد، در روایت داریم که اهلبیت چقدر زیبا مهندسیهای ساخت خانه را فرمودند. فرمودند: از تفریط و کوتاهی پرهیز کنید. بعضی نسبت به وضعیت خانه و خانواده بی رغبت هستند. بی حال و سست هستند. برای چه؟ زندگی دو روز است. چرا من خودم را تمام دیگران کنم؟ همین بس است. یک عده هستند افراط دارند، تنوع طلب هستند. فزون خواه هستند، تجمل و تفاخر و تکاثر دارند. هرکدام از اینها باشد مثل غل و زنجیری است که به پای روح انسان است. انسان را اسیر میکند. بعضی از فیلمها را دیدیم کسی که اهل این مسائل است و اسیر هست یک مبلی در خانه دارد، یک متر و نیم، دو متر، سه متر است. یک لیوان بزرگ با یک دسته خاص دارد. هیچکس نمیتواند این لیوان را بردارد، فقط ایشان میتواند در آن آب میوه بخورد. یک حکومتی دارد! هرچه هم میگوید باید دیگران چشم بگویند. اصل کار باقی میماند. غفلت میکنیم. این خیلی بد است.
یک نکتهای که از روز اول این روایت بسیار زیبا اشاره کردیم این است که آموزههای دینی غیر از آسایش به آرامش هم توجه کردند. قرار است به آرامش برسیم. چون زندگی ما «انا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون» (بقره/156) است. لذا بعضی از کشورها که بعضی از ایرانیان رفتند، میگویند: چیزهایی میخوریم که با ذائقه ما جور در نمیآید. ولی با میل میخورند. میپرسی: چرا؟ میگوید: ما اعتقاد داریم تا در دنیا هستیم باید هرچیزی دلمان خواست بخوریم. بعد پودر و خاک میشویم. ما این اعتقاد را نداریم. علاوه بر آسایش و رفاه و راحتی، آرامش! علاوه بر پوشیدن و حفظ از سرما و گرما، عفاف و پاکدامنی و حفظ ارزشهای انسانی. خانه غیر از این موارد، باید انسان روحش آرامش داشته باشد. یعنی فقط آب و گل نباشد، جان و دل هم باشد. خانه را منزل میگویند، محل نزول! مسکن را محل سکونت یعنی آرامش میگویند. اگر غیر از این بود قبلاً هم اشاره کردیم، قهوه خانه میشد. مسافرخانه میشد. گاهی هم با وجود بعضی پدرها و افراد دیگر زورخانه میشد. گاهی هم با حرفهایی که به هم میزنند توپخانه میشد. ولی در آموزههای دینی هست که خانهای باشد که همه قربان صدقه هم بروند. بعضی از پدرهای عاطفی به خانم و فرزندان میگوید: من بدون شما هیچ هستم. این خیلی خوب است. در فیلمها دیدیم که بچهها تا صبح میخواهند از خانه بیرون بروند، بابا و مامان را میبوسیدند. این در فرهنگ ما هست. تا فرزندان و پدر و مادر از منزل خارج شدند، روح بلند، نشاط فراوان، زنده دلی به همه این انرژی مثبت را بدهند. آنهایی که اینجا ثانیه شماری میکنند زود از خانه بیرون بروند، مسکن فوق العاده است.
نشانه سعادت انسان را امام صادق(ع) فرمودند: سه چیز است. اتاق نشیمن خوب، مرتب آدم به دیوار نخورد. وسیع و فراخ باشد. دوم اینکه فرمودند: ورودی و آستانه خانه بزرگ باشد. بلافاصله که در باز میشود پا درون اتاق نگذاریم. بعضی از خانهها به تعبیر دین حیایی که باید داشته باشد را ندارد. تا در آپارتمان باز میشود تا عمق این ساختمان مشخص است. این خیلی بد است. بزرگان ما قبلاً اندرونی داشتند، بیرونی داشتند. یعنی یک قسمت بود که زن و بچه راحت بودند. مراجعات برای بیرونی بود. این خیلی خوب است. سوم اینکه سرویس بهداشتی و حمام تمیز و پاکیزه باشد. 1400 سال پیش امام صادق فرمودند. یعنی انسان از هر جهت، مادی و معنوی، روحی و جسمی، همه چیز در این مسکن باعث سکونت و آرامش باشد. لذا پیامبر فرمودند: خداوند خانهای را که خراب و ویران است را دوست ندارد و دشمن میدارد. خانههایتان را استحکام ببخشید. پایهها و در و دیوار محکم باشد.
یکی از ویژگیهای افراد مؤمن در ستایش نعمتهای الهی گچکاری و رنگ کاری خانه است. اهلبیت فرمودند: اگر خدا به شما نعمتی داد، دوست دارد اثر این نعمت را ببیند. چه کنیم؟ به خودمان عطر بزنیم. لباس تمیز بپوشیم. خانه هم گچکاری و رنگ کاری شده باشد. طرف تا وارد خانه میشود میگوید: هیچ جا خانه آدم نمیشود! اینکه روح و روان انسان آرامش پیدا کند، مهم است. هارمونی یعنی هرچیزی متناسب با خودش باشد. لذا اگر خانم مرتب چشم انداز خانه را عوض کند بسیار ثواب دارد. بعضی از خانمها، مخصوصاً خانمهای ایرانی خوش سلیقه هستند. در منزل تغییر ایجاد میکنند. مثلاً بعضی میگویند: شانس دارند. نه! دو ماه مانده به عید نوروز خانم به شوهرش میگوید: ما دختر داریم، پسر داریم، اگر خواستیم در خانه کسی برویم یا کسی در خانه ما را بزند، باید خانه خوب باشد. بیا دستی به سر و روی خانه بکشیم. بعد هم عروس خوب و هم داماد خوب نصیبشان میشود.
یک مطلبی را دو سه هفته قبل اشاره کردم که در مورد خانه بود که اگر کسی بدون ضرورت خانه را بفروشد، یکی از بینندگان گفتند: یکبار دیگر بگویید. گفتیم: خانه مبارک و مقدس است. لذا روایت داریم پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) فرمودند: پول فروش خانه فقط باید صرف خرید خانه شود. مثلاً خانه صد متری دارم میخواهم 150 متری بخرم، طوری نیست. اما اگر بفروشم برای زیاده خواهیهایم، پولش را جایی بگذارد و ماهی فلان قدر سود بگیرد. خوش بگذراند! پیامبر فرمودند: خداوند یک فرشته هادم بالای سر او قرار میدهد و پول را نابود میکند. بخاطر همین قضیه خانه و پولش رفته است. در روایت داریم، اولین چیزی که اهل خانه باید بخرند، خانه است. امام صادق به شخصی فرمودند: مبادا اگر پولی از کسی میخواهی او را مجبور کنی که خانهاش را بفروشد.
باز امام صادق(ع) فرمودند: سه چیز راحت مؤمن است. خدا نکند آدم ثانیه شماری کند و عمرش بگذرد. تلخ باشد و سخت باشد. بعضی هستند متأسفانه زندگی به آنها سخت میگذرد. یک عده نه! اهلبیت فرمودند: راحت باشید. مقداری که باید از زندگی لذت ببرید و کم نگذارید. بخل نورزید. گاهی مواقع ما زندگی را از یک روزنه تنگ و تاریک میبینیم. نسبت به خود و دیگران! لذا روایت داریم طوری زندگی کنید که تا مردید، مردم نگویند: الحمدلله رب العالمین! بگویند: «انا لله و انا الیه راجعون» روایت داریم کسانی که اول زندگی یک مقدار وضعشان از نظر مادی پایین بوده تا یک مقدار وضعشان خوب شد، اینها را به اهل خانه وسعت بدهند. سخت نگیرند و هوای اهل خانه را داشته باشند. برخورد خوب داشته باشند و از آن طرف هم به اندازه رفاه داشته باشند. حضرت فرمودند: سه چیز راحت برای مؤمن است. 1- «دَارٌ وَاسِعَةٌ» (کافی/ج5/ص327) یعنی آموزههای دینی از ما میخواهند زندگیتان را وسعت بدهید. تفریط نباشد و اسیر هم نباشد. کارکرد خانه وسیع چیست؟ حضرت فرمودند: اسرار شما را میپوشاند و بداخلاقی شما را از مردم دور میکند. گاهی آدم حوصله هیچکس را ندارد. در خانه خودش است. یک مقدار هم بزرگ است. زود حوصلهاش سر نمیرود. بعضی میگویند: ما در یک آپارتمان شصت متری هستیم. یک روایت داریم: «من السعادة» بخشی از سعادت است که خانهام کوچک باشد ولی روحم را بزرگ کنم. خیلیها خانهی خیلی محقری دارند ولی در خانه دو سه روز هم باشند، حوصلهشان سر نمیرود. روح را بزرگ کرده است. ولی از لحاظ ظاهری خانه بزرگ باشد، آدم مرتب به دیوار نمیخورد.
شریعتی: انشاءالله به برکت این ایام همه این ویژگیهایی که امام صادق(ع) فرمودند را در مسکن و خانهشان پیدا کنند.
حاج آقای لقمانی: دومین چیز که امام صادق(ع) فرمودند: «وَ امْرَأَةٌ صَالِحَةٌ» همسر صالح است. کسی که دلسوز باشد. بعد حضرت فرمودند: مددکار هم مرد باشد در کارهای دنیا و آخرت. هیچ چیزی مثل همسر صالح برای انسان نیست. ما خانه را گفتیم که محل سکونت است، تک تک سلولها لذت ببرد. همسر هم «لِتَسْكُنُوا إِلَيْها» (روم/ 21) زن برای مرد و مرد برای زن! خانمها و آقایانی داریم که آقا هشتاد سال و خانم 72 سال دارند زندگی میکنند. گاهی قضای ماه عسل را مشهد میروند. یک ماه مشهد هستند. انسان میشود اینطور باشد؟ بله! روی حد و مرز باشد. چشم و هم چشمی نداشته باشد، اینقدر زندگی زیباست که حد ندارد.
عشق باشد همه خویشیم خدا میداند *** مرهم هر دل ریشی خدا میداند
عشق و علاقه و محبت باید باشد. داریم افرادی که بخاطر جسم و ظاهر زیبا زندگی میکنند تا شش ماه بعد یواش یواش سراغ اخلاقیات همدیگر میروند. از پدری مهربان پرسیدم: چگونه شما شصت سال هست با همسرت زندگی میکنی و اینقدر دوستش داری؟ گفت: پسرم ما مربوط به نسلی هستیم که اگر چیزی معیوب میشد آن را تعمیر میکردند. نه تعویض! الآن تعویض میکنند. چند درصد از طلاقها برای دو سال اول زندگی است؟ حدود چهل درصد! چون گاهی به ظاهر بسنده کردند. سومین چیزی که امام صادق فرمودند: اینکه دختر یا پسری داشته باشد و به سلامت از خانه بیرون کند. همه ابعاد! هم ظاهر زندگی، امور مادی و رفاه، هم هم نشینی، شریک زندگی، همسر، کنار همدیگر باشند و هم اینکه فرزندان که به سلامتی بروند. اگر انسان روی این نقشه جلو برود میتواند آرامش فوق العاده داشته باشد. غیر از آسایش! فقط توجه و تمرکزش مسائل آسایشی نباشد. خانهای که این ویژگیها را داشته باشد. لذا میفرماید: در خانهای که قرائت قرآن باشد. نافله خوانده شود. قدیمیها نماز صبح که میخواندند نمیخوابیدند. تا طلوع آفتاب بیدار بودند، زیارت عاشورا میخواندند و قرآن تلاوت میکردند. مناجات میکردند و اشکی میریختند. بعد انسان میبیند این خانه چه فرزندانی دارد؟ خانهای که اینچنین باشد، مثل ستارگان که برای اهل زمین نورافشانی میکنند و افراد میبینند، برای اهل آسمان نور افشانی میکنند. فرشتهها افتخار میکنند. خانهای که چنین باشد، دعا در آن مستجاب است و برکات بسیاری دارد. فرشتگان رفت و آمد میکنند. «نَوِّرُوا بُيُوتَكُمْ بِتِلاوَةِ الْقُرْآنِ» (كافي، ج 2، ص 610) نورانی کنید خانههای خود را با تلاوت قرآن. نه اینکه صبح تا شب سر و صدایی باشد که اگر هم نباشد، هیچ لطمهای وارد نمیشود.
خانهای که چنین باشد این برکات را دارد که انسان یک مقدار روشن بینی پیدا میکند. گاهی مواقع توپخانههای دشمن بخواهند یک فرد فرهنگی را از بین ببرند، چه هجومی میبرند. افرادی که در این خانهها و خانوادهها تربیت شدند، زود میفهمد، میگوید: من میدانم. وقتی دشمن یک گوشهای را دارد مرتب میزند، میفهمم این خودی است. باید به کمکش رفت. هم سو با دشمن نشد، به کمکش رفت. از کجا میدانید؟ من یک نورانیتی دارم. مثل رادار و برج مراقبت، هواپیمای دشمن هنوز وارد سرزمین نشده و این آژیر میکشد. آن کسی که جاهل است و نمیداند، این بصیرت و بینایی را ندارد میگوید: اینها دروغ است. ولی کسی که این بینش را دارد، میفهمد. وقتی این نور نباشد، دل تاریک میشود. گاهی مواقع ابزار در دست دشمن انسان را فرار میدهد. این خانه، خانهی رحمانی و خانهی شیطانی است. 2500 کانال باشد، تربیت فرزند ما در این خانه به دست کارگردان هالیوود باشد که 78 درصد از فیلمهای هالیوود مشخص است. خشونت و شهوت است. این فرزند چه میشود؟ ولی فرزندی که با مهربانی و با نام خدا تربیت شود، عزیزم بگو: بسم الله، بگو: الحمدلله!
دختر علامه طباطبایی که من یک کتاب در مورد علامه نوشتم، ایشان همسر آیت الله قدوسی، شهید قدوسی بودند. گفتم: وقتی ما دختر خانه بودیم، علامه طباطبایی که در 24 ساعت، 14 ساعت کار مفید علمی داشت. ولی میگفتند: پدر ما وقتی صبح برای نماز میخواست ما را بیدار کند، کنار ما میآمد دست در موهای ما میکشید. خانمم! بلند شو نماز بخوان! «نَوِّرُوا بُيُوتَكُمْ بِتِلاوَةِ الْقُرْآنِ» نورانی کنید خانههای خود را، مستحب است صبح به صبح هر مسلمانی پنجاه آیه قرآنی بخواند. ببینید خانه چه میشود؟ برکت پیدا میکند. در روایت داریم مؤمن باید در خانهاش مسجد داشته باشد. یک قسمتی محل عبادت باشد. زمین شهادت میدهد. وقتی شخص از دنیا رفت، ببرند در مسجد در قسمتی که عبادت میکرده بگذارند، رحمت نازل میشود. من توصیه میکنم عزیزان غیر از شغل یک شوق هم داشته باشند. مثلاً پنجشنبهها، جمعهها که تعطیل است، حوصلهشان سر میرود. اگر یک شغل داشته باشند، خوشنویسی، نقاشی، شعر، نویسندگی، ببینید چقدر عمر برکت پیدا میکند. عادت انسان شود دانستن و فهمیدن. عادت کنیم در هر موردی اظهار نظر نکنیم. عادت کنیم شیرین بنویسیم. به واژههایمان شکر بپاشیم. نه نمک و فلفل! خدا نکند دل کسی از ما برنجد! گاهی انسان همراه با کسی میشود و بیچاره میشود، «وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضِين» (مدثر/45) هرچه میرود به جایی نمیرسد. غیر از شغل یک شوق داشته باشد. یک معبد و یک خلوتی داشته باشد.
یکی از صاحب قلمان میگفت: وقتی خانم من میخواست ناهار را بکشد، به من میگفت: بیا. از اتاقم میآمدم. میدیدم تازه سفره پهن شده است. تا بشقاب بیاورند و غذا را بکشند و سرد شود، من دیگر یادداشتهایم را میآوردم. حرف خانم را اطاعت میکردم و میآمدم ولی در این چند دقیقه مینوشتم. دو سال گذشت یک کتاب سیصد صفحهای نوشتم و اسمش را «دقیقههای قبل از غذا» گذاشتم. اگر ما لحظات را شکار نکنیم، لحظات ما را شکار میکند. بعضی از خانمها و آقایان هستند همینطور هستند. هفت ساعت دورهمی دارند. یک شب اینجا، یک شب آنجا! تمام شد. ولی گاهی موارد در همین خانهها چه رخدادهای مبارکی میشود.
حضرت امام(ره) رهبر کبیر انقلاب در مورد زندگانی مادرشان، حضرت فاطمه زهرا(س) فرمودند: در این خانه گلی برکاتی ایجاد شد که از بسیط خواب تا آن سوی افلاک، نگاه روح اللهی را ببینید. نگاه قدسی! از بسیط خواب تا آن سوی افلاک برکاتش ادامه دارد.
به به از پیوند یاس و نسترن *** هم حسین اینجا شکوفد هم حسن
چهارده آینه پاک و صیقلی *** یازده آینه از نسل علی
هرکسی میتواند نسبت به سعه وجود خودش برکت ایجاد کند. با زبان و دل و دعا و راز و نیاز. آنوقت این خانه مقدس میشود. خانهای که میخواهند شب در آن بخوابند، مراقب هستند اول تسبیحات فاطمه زهرا، سه تا «قل هو الله» ثواب ختم قرآن را دارد. یک «سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر» ثواب حج عمره دارد. یک «اللهم صل علی محمد و آل محمد» باعث رضایت انبیاء میشود. حضرت محمد(ص) به حضرت فاطمه(س) سفارش کردند: فاطمه جان شبها قبل از خواب اینها را بگو. بچهها یاد میگیرند. چه زندگی خوبی میشود و خواب ما چقدر خوب میشود! کسی که با وضو بخوابد تا صبح برای او عبادت نوشته میشود. از بسترش تا کعبه نور متصاعد میشود. در نور میخوابد و در نور بیدار میشود. پیامبر فرمودند: خانههایی که اینچنین باشد، خیر در آن افزایش پیدا میکند. محور زندگی خیر باشد. چقدر خوب است تا شر و بدی و پول! دوم اینکه فرمودند: اهل آن را خداوند از خوبی برخوردار میکند چون اهل خیر هستند. سوم فرمودند: نورشان در کل آفرینش آسمانها تابیده میشود.
نکته بعد که پیامبر فرمودند، این است که در خانه خود مسجد داشته باشید، وقتی وارد خانه خود شدید، هیچکس هم در خانه نبود، سلام کنید. مسجد یعنی محل عبادت! یک مورد دیگر اینکه فرمودند: وارد خانه شدید سلام کنید. اگر هیچکس هم نبود مستحب است سلام کنید. به چه کسی سلام کنیم؟ به حضور فرشتگان! لحظات اینچنین باشد و خانه اینچنین باشد. یک جملهای هست در مورد اینکه کجا سکونت داشته باشیم؟ امیرالمؤمنین به حارث همدانی میگویند. 1400 سال قبل حضرت گویی امروز جامعه ما را میبینند. حضرت میفرمایند: «وَ اسْكُنِ الامْصَارَ الْعِظَامَ فَإِنَّهَا جِمَاعُ الْمُسْلِمِينَ» (نهج البلاغه، نامه 69) در شهرهای بزرگ سکونت داشته باش که محل تجمع مسلمانان است. دور از جامعه نرو، گاهی یک روز تا شهر بزرگ راه است. با فرهنگ باش و با جماعت باش. بچهها را ببر و خودت هم برو.
حاج آقای قرائتی میفرمودند: ما بررسی کردیم در ستاد اقامه نماز که شلوغترین مسجد در بین مساجد کشور کدام است؟ بررسی کردیم دیدیم استهبانات فارس است. هفتاد سال قبل کسانی که مدرک نداشتند ولی درک داشتند، چند درخت گردو بود که گردوهایش را وقف میکند برای بچههایی که به مسجد میآیند. اول بچهها به عشق گردو میآمدند. بعد میآید یک رکعت میخواند و میرود. بعد تمام نماز را میخواند. بعد ازدواج میکند با فرزندش میآید. بعد همینطور اسیر مسجد میشود. اوقات فراغت در مسجد، عبادت و تحصیل در مسجد، این تدبیر است. امیرالمؤمنین میفرماید: در این محیطها باش. «وَ احْذَرْ مَنَازِلَ الْغَفْلَهِ وَ الْجَفَاءِ» بپرهیز از محل سکونتهایی که غفلت بار است. دیدید بعضیها را انقلاب که صادر نشده بعضی جاها خدا هم صادر نشده است. نه صدای اذان و نه صدای روضهای است. نه تجمعی و جماعتی است. تمام مادیات است. خوردن برای دویدن و دویدن برای خوردن! لذا روایت داریم در منازلتان ذکر ما گفته شود. تجمع داشته باشید، معارف ما را بگویید. در بعضی خانهها اول ماه به اول ماه، فلان روز یک تجمعی دارند. یک قطره اشکی میریزند. فقط خوردن و پوشیدن و چرخیدن نیست. حضرت میفرماید: «وَ قِلَّهَ اَلْأَعْوَانِ عَلَى طَاعَهِ اَللَّهِ» (نهجالبلاغه/نامه 69) بپرهیز از جایی که کمتر کسانی که مددکار و یاور هستند برای دینداری وجود دارند. جایی که فرهنگ باشد کمک به همنوعان هست.
عید قربان پای تلویزیون بودم، با کسی مصاحبه کردند که گوسفند قربانی میکرد. گفت: شما برای چه این هزینه را میکنید؟ گفت: آدم پول را برای کمک به همنوع میخواهد. ساده و روان! من این گوسفند را قربانی میکنم که به چند نفر داده شود و دعا کنند برکت در جامعه ما ایجاد شود. وقتی روحیه انسان اینطور شد رفتار و روحیه و کردار همه نورانی میشود.
شریعتی: دربارهی هنر خوب زیستن صحبت میکنیم. از خوراک و طعام و پوشیدنیها گفتند. امروز داریم در مورد مسکن صحبت میکنیم که باید محل آرامش باشد. دعا میکنیم برای خانهدار شدن تمام مستأجرین که دلشان میخواهد یک سرپناه و سقفی داشته باشند. امروز صفحه 146 قرآن کریم، آیات 138 تا 142 سوره مبارکه انعام در سمت خدا تلاوت میشود.
«وَ قالُوا هذِهِ أَنْعامٌ وَ حَرْثٌ حِجْرٌ لا يَطْعَمُها إِلَّا مَنْ نَشاءُ بِزَعْمِهِمْ وَ أَنْعامٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُها وَ أَنْعامٌ لا يَذْكُرُونَ اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا افْتِراءً عَلَيْهِ سَيَجْزِيهِمْ بِما كانُوا يَفْتَرُونَ «138» وَ قالُوا ما فِي بُطُونِ هذِهِ الْأَنْعامِ خالِصَةٌ لِذُكُورِنا وَ مُحَرَّمٌ عَلى أَزْواجِنا وَ إِنْ يَكُنْ مَيْتَةً فَهُمْ فِيهِ شُرَكاءُ سَيَجْزِيهِمْ وَصْفَهُمْ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ «139» قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ قَتَلُوا أَوْلادَهُمْ سَفَهاً بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ حَرَّمُوا ما رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِراءً عَلَى اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا وَ ما كانُوا مُهْتَدِينَ «140» وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشاتٍ وَ غَيْرَ مَعْرُوشاتٍ وَ النَّخْلَ وَ الزَّرْعَ مُخْتَلِفاً أُكُلُهُ وَ الزَّيْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُتَشابِهاً وَ غَيْرَ مُتَشابِهٍ كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصادِهِ وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ «141» وَ مِنَ الْأَنْعامِ حَمُولَةً وَ فَرْشاً كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ «142»
ترجمه: و مشركان (به پندار خويش) گفتند: اينها، دامها و كشتهايى ممنوع است، كسى نخورد مگر آن (خادمين بتكدهها) كه ما بخواهيم. و چهارپايانى است كه (سوار شدن بر) پشت آنها حرام است و چهارپايانى كه نام خدا را (هنگام ذبح) بر آن نمىبرند (اين احكام را) به دروغ به خدا نسبت مىدادند. خداوند به زودى آنان را به كيفر آنچه به او افترا مىبستند جزا خواهد داد. و (از ديگر عقائد خرافى مشركان، اين بود كه مى) گفتند: آنچه در شكم اين چهارپايان (نذر شده براى بتها) است، (اگر زنده به دنيا آيد) مخصوص مردان ماست و بر زنان ما حرام است و اگر مرده به دنيا آيد، پس همه (زن و مرد) در آن شريكند، خداوند به زودى آنان را به سزاى اين گونه توصيفهاى باطل كيفر خواهد داد. همانا او حكيمى داناست. به يقين زيان كردند كسانى كه فرزندان خود را سفيهانه و از روى جهل كشتند، و آنچه را خداوند روزى آنان ساخته بود با افترا بر خدا حرام كردند، آنان گمراه شدند و هدايت يافته نبودند. و اوست كسى كه به وجود آورد باغهايى با داربست و بىداربست، و درخت خرما و كشتزار با خوردنىهاى گوناگون، و زيتون و انار، (برخى ميوهها) شبيه به همند و برخى شباهتى با هم ندارند. همين كه باغها ثمر داد، از ميوهاش بخوريد و روز درو كردن و ميوه چيدن حقّ آن (محرومان) را بدهيد و اسراف نكنيد، چرا كه خداوند، اسراف كاران را دوست ندارد. و بعضى از چهارپايان باركش و بعضى غير باركش و مثل فرش (به زمين نزديك) اند (و يا از كرك و پشم آنها براى فرش استفاده مىشود) از آنچه خداوند روزى شما ساخته بخوريد و از گامهاى (وسوسهانگيز) شيطان پيروى نكنيد، چرا كه او دشمن آشكار شماست.