برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: هنر خوب زیستن
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين لقمانی
تاريخ پخش: 08-09-96
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
شریعتی: قرار شد که روزهای چهارشنبه هنر خوب زیستن را یاد بگیریم. اینکه چگونه زندگی کنیم تا هم آسایش داشته باشیم و هم آرامش. از خوردنیها و خوراکیها گفتند، از پوشیدنیها هم گفتند. از مسکن هم گفتند. بایدها و نبایدها و آدابی که در آینه آیات و روایات به آن اشاره شده است، بحث امروز شما را میشنویم.
حاج آقای لقمانی: بخش بعدی که پیامبر بیان میفرمایند، بحث شیرین مال و ثروت است. بایدها و نبایدهایی که بین المللی است و همه علاقه دارند. مال را مال میگویند، چون انسان چه بخواهد و چه نخواهد به آن میل دارد. علاقهمند است. هرچه هم داشته باشی، مگر آنکه بتوانی کنترل کنی. بعضیها آن را بهشت شادمانی و خوشبختی واقعی میدانند. حتی گفتند: شرط اصلی موفقیت سه چیز است. 1- پول 2- پول 3- پول. همه چیز را پول میدانند. میگویند: ما رؤیاهای کودکی و نوجوانیمان را با ثروت میتوانیم محقق کنیم. به هرجا میخواهیم برویم و به هرچیزی که بخواهیم دست پیدا کنیم و یک زندگی فوق العاده داشته باشیم. دو دیدگاه افراط و تفریط در مورد مال هست. یکی اینکه همه چیز پول است. بعضی میگویند: وقتی طلا و نقره در زندگی مطرح شد، امید و ایمان و عشق کنار میرود. زن و شوهر دائم با هم در حال حساب و کتاب هستند. خانوادههای مذهبی گاهی آقا میگوید: خانم من خیلی زحمت کشیده است، دلم میخواهد او را به یک سفر زیارتی ببرم. جبران کنم. اصلاً مال مطرح نیست. کیسههایشان یکی است و جدا نیست. بعضی جاها زن و شوهر با هم رستوران میروند. بیرون که میآیند هرکدام جداگانه حساب میکنند. این فاجعه است. این را اصلاً از ما نخواستند.
مطلبی را در سایتی گذاشته بود، نوشته بود: شبی با خدا گفتگو میکردم، گفتم: خدایا فرصت دارد. گفت: بله بنده من! بی نهایت! از چه چیزی از بندگانت شگفت زده میشوی؟ از چند چیز، 1- تمام سلامتیشان را صرف میکنند برای بدست آوردن مال و ثروت! بعد که بدست آوردند سلامتی از دست رفته است. تمام اینها را صرف میکنند برای بدست آوردن سلامتی. وقتی اعتدال نباشد، این است. ممکن است شما یک قطاری را ببینید با سرعت میرود. ولی چون از ریل خارج شده است، به جایی نمیرسد. بعضیها سرشان را زیر انداختند فقط میروند. فقط و فقط میرود! یک لحظه چشم را باز میکند میبیند عمر تمام شد. آنچه به دست آورده چیزی که میخواست نبوده است. لذا ما در آموزههای دینی غنای بدون مال داریم. کسانی که به دنبال ثروت هستند، نوع دلپذیر بدبختی را برای خودشان فراهم میکنند. بعضی از مال دنیا فقط مال دارند و چیز دیگر ندارند. نه فرزند، نه همسر، نه مردم، غنای بدون مال، قدرت، نفوذ بدون مقام. دو سه نکته را بگویم که خیلی فوق العاده است. اسمش را هشدارهای مالی گذاشتم. همه ما باید مراقب باشیم. نه سواد میشناسد، نه لباس و طبقه اجتماعی را میشناسد، همه ما در معرض هستیم. پیامبر فرمودند: هر امتی گوساله سامری برای انحراف دارد. یک چیزی او را فریب میدهد. گوساله سامری امت من ثروت است. درهم و دینار و طلا و نقره است. زیاده خواهی! هرچه دارد و برمیدارد سیر نمیشود. بعضی هستند تا نسلهای بعدی را دارند، ولی خودشان را به آب و آتش میزنند برای مال و ثروت! آرام و قرار ندارند. حرص و زیاده خواهی و طمع! لذا داریم «الْمَالُ مَادَّهُ الشَّهَوَاتِ» (نهجالبلاغه، حكمت 58) مال ریشه و بنیان زیادهخواهیها و شهوات است. بعضی هستند مال دارند ولی در این زمینه اصلاً وارد نمیشوند. به اندازه سهم خودش را برمیدارد و سهم دیگران را میدهد. یک زندگی پاک و طیب دارد. حیات طیبه!
یک مصاحبه با یکی از ثروتمندان که جزء ده ثروتمند برتر جهان است، کردند. مسلمان است، گفتند: چه شد شما به اینجا رسیدی؟ عزیزان جوان خوب دقت کنند. ایشان میگوید: زندگی من چند رکن داشت. 1- عجله برای ثروتمند شدن نداشتم. بارها گفتیم کسانی که یکساله میخواهند ثروتمند شوند، شش ماهه پای چوبه دار خواهند رفت. 2- حقوق واجب مالیام را میدادم. میدانستم اگر من خمس ندهم، مال بی برکت میشود و مرا خفه میکند. وقتی حضرت امام در نجف بردند خدمت ایشان میبردم. به ایران آمدند باز خدمت ایشان میبردم. میدانستم برکت مال من به این است. لذا امام کاظم(ع) فرمودند: کسی که خمسی بدهکار هست و نمیدهد طوری زندگی او میچرخد که دو برابر را در راه باطل میدهد. قطعی قطعی است. امام جواد فرمودند: من تضمین میکنم همین دنیا و از مال شما هم کم نمیشود. یکبار بیاییم امتحان کنیم. نترسیم، چه میشود؟ هیچ طوری نمیشود. رشد پیدا میکند، این یک مورد است. خمسش را میدادند و از آن طرف هم عجله نداشتند. سوم اینکه تدبیر داشتم و یک سوم مالم همیشه ثابت است. یک سوم در تجارت و یک سوم نسیه، که اگر یک سوم رفت و برنگشت به زمین نخورم. امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: سوء تدبیر فقر میآورد. اینهایی که تمام تخم مرغها را در یک سبد قرار میدهند، در مسیر یک لحظه شکست، ورشکست و نابود!
جمله دوم که پیامبر فرمودند و زیبا فرمودند، درهم و دینار و دوستی آنها، آنها که پیش از شما بودند را هلاک کردند، شما را هم هلاک میکند مگر اینکه مدیریت کنید. یک جمله بسیار زیبایی یک نفر برای من گفت که خیلی فکرم را مشغول کرد. امام حسن(ع) فرمودند: کسانی که این حکمتها را ندانند و عمل نکنند در عقل او باید شک کرد. اینها فلسفه و حکمتهای کوچه و بازار هست. همین که هرچه کنی به خود کنی!
اگر بار خار است خود کشتهای *** اگر پرنیان است خود رِشتهای
ایشان گفتند: پدرم به من گفت: تمام نخها از نازکی پاره میشود مگر طناب ثروت که از کلفتی پاره میشود. چقدر زیباست! من با کسی که چندین کارخانه داشت و مشکلی پیدا شد و با او صحبت کردم. کارخانه اول، کارخانه دوم، کارخانه سوم، گفتم: فلانی اگر کارخانه اول را نگه میداشتی آرام میرفتی، گفت: هیچ مشکلی برایم پیش نمیآمد. از کلفتی پاره میشود. زیاده خواهی! درهم و دینار قبل از شما را هلاک کرد، شما را هم هلاک میکند. چون انسان سیری ناپذیر است. مگر انسان در یک روز چند بار ناهار میخورد؟ چند دست لباس میپوشد؟ چقدر جا برای خوابیدن میخواهد؟ چه خبر است؟
فرزند یکی از علمای قم گفتند: من جایی رفتم دیدم یک آقایی که 75 ساله است حرص میخورد، این گوشی را برمیداشت چرا بار نیامد؟ این گوشی را برمیداشت چرا واریز نشده است؟ من نشستم نگاهی کردم و بیرون آمدم و گفتم: من چه کار کنم که پا به سن گذاشتم مثل ایشان نشوم؟ به این نتیجه رسیدم هرکار اقتصادی که میخواهم انجام بدهم، باید به دو سؤال جواب بدهم. برای که و برای چه؟ مگر دیگران همه چیز را برای من آماده کردند که من بدوم، حلال و حرام برای دیگران انجام بدهم؟ خودشان هم تلاش کنند. این بی حالی و سستی نمیآورد، نشاط و بینش میآورد. دیدید بعضیها با چراغ خاموش در بیابان مرتب زمین میخورند. بعضیها فانوس دستشان است. اینها فانوسهای زندگی ما هست. حالا بعدش چه؟ اگر توانستیم بعدش چی را جواب بدهم خوب است وگرنه خوب نیست. خانه، پنت هوس، ویلا، باغ، باز هم سیری ناپذیر است.
شریعتی: با توجه به اینکه شما اهل تحقیق و مطالعه هستید و با دانشجوها و جوانان بیشتر در ارتباط هستید، اساساً تمایل ما به دارایی و مال اندوزی خوب است یا نه؟ آیا خوب است دغدغهی این را داشته باشیم که ثروتمان را توسعه بدهیم و دنبال این باشیم و کار و تلاش کنیم؟
حاج آقای لقمانی: دنیایی که در آن هستیم هیچ مشکلی ندارد. دنیایی که در سینه داریم مسأله است. آب اگر بیرون کشتی باشد کشتی به سلامت میرسد. وای به وقتی که آب داخل کشتی بیاید. غرق میشود. ثروت مثل زنبور عسل است اگر بتوانی خوب از آن استفاده کنی عسل میدهد و الا نیش میزند و پرواز میکند. ذات دنیا خیلی مهم است. حرصها و زیاده خواهیها، مستحب است مسلمان رفاه بیشتری برای زن و بچه فراهم کند. خدمت بیشتری به دیگران کند و گره گشایی کند با این شرط که سر نخ را گم نکنیم. تمام ثروت را داشتن نیست، هدفمند بودن. آرمان گرا بودن. چه کار میخواهی بکنی؟ نزد امام معصوم آمد. ظاهراً امام صادق(ع) بود. آقا جان من دنیایم را برای شما میگویم، شما بگویید: چطور است؟ گفت: من صبح سر کار میروم تا شب، درآمدی پیدا کنم دستم جلوی کسی دراز نباشد. برای زن و بچه هر مقدار که زیاد آمد، یک عمرهای بروم. یک انفاقی، یک اطعامی، یک اکرامی بکنم. دنیای من چگونه است؟ امام فرمود: اینکه دنیا نیست. این آخرت است. تو داری در آخرت سیر میکنی. انسان میتواند؟ بله. بهترین ثروتمند هم باشد اما اسیر نباشد. عبد و عبید و ذلیل نباشد. این خیلی مهم است. لذا امام فرمودند: اگر مال برای تو نباشد، تو برای مال هستی. بخور از مال قبل از اینکه مال تو را بخورد. گاهی بعضی هستند شیفته کار خیر هستند. حساب هم نمیکنیم. گفت: حاج آقا دارد و میدهد! بسیاری هم دارند ولی عید نوروز فلانجا میروند و هشتاد میلیون، صد میلیون خرج میکنند. بعضی هستند از این کار بیزار هستند.
یکی از علمای اصفهان میگفتند: من صبح برای درس و بحث به حوزه میرفتم. جلوی چهارراهی دیدم یک نفر آن طرف خیابان داد میزند: حاج آقا! یک لحظه ایستادم و دیدم از دوستان متدین کاسب بازار است. دست در جیبش کرد و گفت: حاج آقا ببخشید من دیشب یک لحظه به فکر افتادم گفتم: اگر از دنیا بروم چه کسی برای من کار خیر میکند؟ یک نگاهی به اطراف کردم و دیدم هیچکس! گفتم: بگذار خودم یک قدمی بردارم. پیامبر فرمودند: «إذا أراد اللَّه بعبد خيرا عسّله» وقتی خدا تمام خوبیها را برای یک نفر بخواهد، «عسّله» کسانی که پای صحبت پیامبر بودند، متوجه نشدند. «قيل و ما عسله» منظور شما چیست؟ فرمودند: قبل از مرگ یک کار خیر جلوی چشمش میآید، به ذهن و دلش الهام میکند، انجام میدهد و میمیرد. دعاها، ذکرها و تلاوتها برای انسان این اثر را دارد. اینکه صدقه میدهیم. بگو: توکلت علی الله! برو در جلسه امتحان!
کسی گفت: حاج آقا ببخشید این چک را بگیرید. یک کار خیری است. یک کت هم روی دستش بود. گفت: باید اتوشویی ببرم! ایشان رفتند و من چک را باز کردم و دیدم سال 53، هشتصد هزار تومان مبلغ این چک بود. اولین دستگاه یک مرکز رادیولوژی به نام مهدیه را ما خریدیم. سه، چهار روز بعد از این قضیه دیدم یک نفر از دوستان گفت: خدمتتان نرسیدیم. گفتم: کجا؟ گفت: ختم فلانی! عجل مهلت نداد کتاش را از اتوشویی بگیرد. ولی کار خیر را انجام داد و رفت. این فکر و بینش،
مال را کز بهر دین باشی حمول *** نعم مال صالح گفتا رسول
یک نفر یکی از کارخانهدارها را دید که روی پل صراط دارد قدم برمیدارد. گفت: چرا اینطور میکنی؟ گفت: من قبل از اینکه از دنیا بروم، کفشهایم را در دنیا دادم، اینجا دیگر کفش نمیخواهند. دو هفته قبل از مرگش گفته بودند: یک منطقه فقیری داریم، سیصد جفت کفش میخواهند. داده بود. آنجا دیگر کفش نمیخواست. اینطور به مالمان جهت بدهیم. «أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ» زیاده خواهیها شما را سرگرم کرده است. «يَحْسَبُ أَنَّ مالَهُ أَخْلَدَه» (همزه/3) صبح که از خواب بیدار میشوی این ذهن به جریان میافتد، سرگرمش کرده، «شَغَلَتْنا أَمْوالُنا وَ أَهْلُونا» (فتح/11) جهنمیها میگویند. صبح تا شب زن و بچه و مال ما را مشغول کرده بود. هی حساب میکردیم ریزهکاریهایش را صبح تا شب. این آسیب شناسیهاست.
امام صادق فرمودند: شیطان میگوید در مورد بنی آدم هرچه مرا خسته کند و ناتوان کند که فریبم را نخورند، ولی در سه چیز موفق میشوم آنها را فریب بدهم. 1- کسب مال از راه حرام؛ چه بخواهند و چه نخواهند فریبشان میدهم. من به هر قیمتی شده باید وضعم خوب شود. ماشین فلان قیمت میخواهم. خانهام باید فلان جا باشد. 2- جلوگیری از پرداخت حقوق واجب مالی؛ به چه کسی میخواهی بدهی؟ خودت پیری و کوری نداری؟ گاهی در خانه میگویند: به چه دردی میخورد؟ هجوم فوق العاده علیه کسانی میآورند که کار خیر میکنند. به مسلمانان، مردم مظلوم یمن و سوریه، چرا اینها را میدهید؟ باید انسان بلافاصله دشمن را بشناسد. 3- مصرف مال در راه ناروا و حرام. اینهایی که یک مقدار وضعشان خوب میشود، این گلدان را دو سال است دارم. دیگر از چشم من افتاده است. بروم یک گلدان دیگر بخرم. همینطور در حالی که بعضی هستند به یک صدم اینها نیاز دارند. در راه ناروا و گاهی هم در راه حرام. بحث دورهمیها و به رخ کشیدنها و تجملها و لوکس بودنها، اینها برای چیست. گاهی مواقع با این ثروتها چه کارهایی میتوانند بکنند.
اگر یکی از این مسکنهای روحی و روانی که اهلبیت فرمودند را یادداشت کنیم، صبح به صبح یک نگاه کنیم، به قدری مفید است. پیامبر اسلام فرمودند: جبرئیل امین از طرف خداوند به من خبر داد که هرگز کسی نمیمیرد تا تمام روزی خود را نخورد. خودتان را به آب و آتش نزنید. پس از خدا بترسید و در طلب روزی به اندازه تلاش کنید که روزی دو گونه است. شما به دنبال آن هستید و آن به دنبال شماست. خدا میرساند. او به دنبال ما بوده است. آنوقت این چقدر آدم را آرام میکند و برای انسان زندگی دلنشین میشود. اگر حریص و زیاده خواه باشد هرچه میدود نمیرسد. کاسبی به من گفت: من در یک روز گاهی به اندازه حقوق یک ماه کارمند درآمد دارم. ولی آرامش و قرار ندارم. نمیدانم باید چه کنم؟ آنطور که باید و شاید نیستم. سر جایم نیستم. خدا نکند انسان اینطور باشد، همه چیز را واژگون میکند و آرامش ندارد. پیامبر فرمودند: هرکس از روزی حلال بخورد، خداوند نظر رحمت به او میکند. زیادهها را پس میزند. من سراغ دارم تا میگویند: این کار درآمدش خوب است، میدانم خوب است ولی با شأنیت اجتماعی ما جور نیست. من نمیخواهم مال حرام و شبههناک بخورم. خدای جای دیگر جبران میکند.
استادی داشتیم که خدا رحمتشان کند. به من گفتند: شما که روحانی میروید اگر جایی رفتید، میدانید این دارد زیادتر به شما میدهد، یک خرده تأمل کنید. بدهید خدا جای دیگر به شما میدهد. من چندین بار تجربه کردم. تلخی و تندی نکردم دیدم جای دیگر بلافاصله جبران شد. در نظام هستی چیز دیگری هست. کارها به دست کس دیگری است. ما گاهی فکر میکنیم خود ما صد در صد اختیار دار هستیم و همه چیز را باید خود ما رقم بزنیم. در حالی که اینطور نیست. پیامبر فرمودند: هرکس از روزی حلال بخورد خداوند با نظر رحمت نگاه کند و هرگز عذابش نکند. فرشتهای بالای سر او قرار گیرد و مرتب طلب آمرزش برایش کند. سوم اینکه پروردگار مهربان قلب او را نورانی کند. اینها را انسان ببیند و بفهمد و عمل کند، زندگی طور دیگری میشود.
شریعتی: آن چیزی که خیلی سخت است به نظر من اعتماد کردن و باور قلبی روایتها و نکاتی است که معمولاً شیطان دست میگذارد و تردید ایجاد میکند.
حاج آقای لقمانی: ما اعتقاد به خدا داریم ولی اعتماد نداریم. کوهنوردی نیمههای شب گفت: من باید نفر اول باشم که شب قله را فتح میکنم. تنهایی رفت و رفت، یک لحظه زیر پایش خالی شد و پایین پرت شد. طناب دور کمرش بود. خدا خدا کرد. ندایی شنید. چه کسی را صدا میزنی؟ من خدای تو هستم. کمکم کن! میخواهم کمکت کنم؟ مرا قبول داری؟ بله. همینطور که هستی طناب را ببر. گفت: نشد! تا اینجا نه! میخواهی مرا بکشی؟ اگر به من اعتقاد داری بِبُر! گوش نکرد، فردا خبرگزاریها مخابره کردند، کوهنوردی یک متر زمین از سرما یخ زد و مرد! چون تاریک بود نمیدید. زندگی ما گاهی اینطور است. اگر اعتماد کنیم «أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ» (غافر/44) خدایا همه چیز را از تو میخواهم ببینید چه آثار و برکاتی دارد. پیامبر فرمودند: رزق خود را از حلال بخورید که اگر روزی خود را از حلال طلب کنید و حلال بخورید، حلال فکر میکنید، حرام نمیخورید و زندگی با برکتی خواهید داشت.
من خانوادههای فرهنگی را میشناسم که میگویند: ما اول ماه تمام قسطهایمان را میدهیم و با برکتش زندگی میکنیم. دختر و پسر گل دارند. یک نورانیت و روشنایی خاصی هست. روایت داریم پیامبر فرمودند: کسی که هیچ باکی ندارد از چه راهی درآمد دارد، من هم هیچ باکی ندارم از چه دری وارد جهنمش میکنم!
شریعتی: انشاءالله خداوند به رزق همه ما وسعت بدهد و انشاءالله بتوانیم زندگیمان را براساس بایدها و نبایدهایی که حاج آقای لقمانی از ائمه(ع) برای ما گفتند تنظیم کنیم و انشاءالله هنر خوب زیستن را به معنای واقعی کلمه در زندگی پیاده کنیم و هنرمندانه زندگی کنیم. امروز صفحه 153 قرآن کریم، آیات 23 تا 30 سوره مبارکه اعراف در سمت خدا تلاوت میشود.
«قالا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ «23» قالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلى حِينٍ «24» قالَ فِيها تَحْيَوْنَ وَ فِيها تَمُوتُونَ وَ مِنْها تُخْرَجُونَ «25» يا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُوارِي سَوْآتِكُمْ وَ رِيشاً وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِكَ خَيْرٌ ذلِكَ مِنْ آياتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ «26» يا بَنِي آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِيُرِيَهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّياطِينَ أَوْلِياءَ لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ «27» وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدْنا عَلَيْها آباءَنا وَ اللَّهُ أَمَرَنا بِها قُلْ إِنَّ اللَّهَ لا يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ أَ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ «28» قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَ أَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ ادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ كَما بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ «29» فَرِيقاً هَدى وَ فَرِيقاً حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلالَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّياطِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ «30»
ترجمه: (آدم و حوّا) گفتند: پروردگارا! ما بر خويشتن ستم كرديم و اگر ما را نبخشايى و رحم نكنى، قطعاً از زيانكاران خواهيم بود. (خداوند) فرمود: فرود آييد، بعضى از شما دشمن بعض ديگريد و تا مدّتى (معيّن) براى شما در زمين جايگاه و وسيلهى بهرهگيرى خواهد بود. (او) فرمود: در اين زمين زندگى مىكنيد و در آن مىميريد و از آن (براى محاسبهى روز قيامت،) بيرون آورده مىشويد. اى فرزندان آدم! همانا بر شما لباسى فروفرستاديم تا هم زشتى (برهنگى) شما را بپوشاند و هم زيورى باشد، و (لى) لباس تقوا همانا بهتر است. آن، از نشانههاى خداست، باشد كه آنان پند گيرند (و متذكّر شوند). اى فرزندان آدم! مبادا شيطان فريبتان دهد، آنگونه كه پدر و مادرِ (نخستين) شما را از بهشت بيرون كرد، (با وسوسهى خوردن از آن درخت) لباس را از تن آن دو بركند تا عورتهايشان را بر آنان آشكار سازد. همانا شيطان و گروهش شما را از آنجا كه شما آنها را نمىبينيد مىبينند. ما شياطين را دوستان و سرپرستان كسانى كه ايمان نمىآورند قرار داديم. و هرگاه كار زشتى كنند، (در توجيه آن) گويند: ما پدران خود را بر اين كار يافتيم و خداوند ما را به آن دستور داده است. بگو: خداوند هرگز به كارهاى زشت فرمان نمىدهد. آيا چيزى را كه نمىدانيد به خدا نسبت مىدهيد؟! بگو: پرودگارم به عدل و داد فرمان داده و اينكه نزد هر مسجدى (هنگام نماز) روى خويش را به سوى او بداريد و او را بخوانيد، در حالى كه دين را براى او خالص مىسازيد. آنگونه كه شمارا در آغاز آفريد، باز خواهيد گشت. (خداوند) گروهى را هدايت فرمود، و (لى) گروهى، گمراهى بر آنان سزاوار است، زيرا آنان به جاى خداوند، شيطانها را سرپرست خويش گرفتهاند و مىپندارند كه آنان راه يافتهگانند.
شریعتی: انشاءالله این روزها به برکت نام پیامبر و به برکت این آیات نورانی برای همه ما سرشار از خوبی و خوشی باشد انشاءالله. اشاره قرآنی را بفرمایید و نکات پایانی را بشنویم.
حاج آقای لقمانی: آیه 29 سوره اعراف را انتخاب کردم، «وَ أَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» امیرالمؤمنین فرمودند: کل عالم مسجد و احباءالله است. اگر سراغ خود مسجد بیاییم دیگر طبیعتاً ویژگیهای والایی دارد. مسجد را مسجد میگویند، چون در آن سجده میکنند. عالیترین عضو پایینترین جا میآید. لذا یک سلسله آدابی دارد، وارد مسجد که شدیم و نمازی که میخوانیم اینها فوق العاده برای نشاط عبادی ما مفید است. مثلاً در مورد مسجد میفرمایند: هروقت خواستید به بروید عطر بزنید. خودتان هم خواستید نماز بخوانید عطر بزنید. ثواب نماز هفتاد برابر میشود. بعضی از عزیزان میگویند: ما عطر آنچنانی نداریم. نیازی نیست، یک مقدار معطر باشید کافی است. می فرماید: عطر قلب را تقویت میکند و روح و روان را جلا میدهد. بوی خوش تأثیر دارد. باعث انبساط روح میشود همینطور که خدای نکرده شلختگی و بد بو بودن پریشانی میآورد.
یک معلم سر کلاس گفته بود که میخواهم کسی را معرفی کنم، شما بگویید این چه کسی است؟ کسی که تا از خانه میخواهد خارج شود حتماً خودش را در آینه میبیند. حتماً عطر میزند و حتماً باید لباسش تمیز باشد. حتماً گاهی روغن به موهایش میزند. این چه کسی است؟ گفته بودند: بچه شمال شهر است. بچه مایهدار است. گفتند: نه! پیامبر عظیم اسلام حضرت محمد(ص) است. پیامبر ما اینگونه بود. کسی که بیشترین هزینه زندگی را برای عطر میداد. مؤمن باید معطر باشد. لباسش نظیف باشد. شانه زدن ثواب نماز را بالا میبرد. انسان موهایش را شانه بزند. خدا رحمت کند حضرت امام را، روی تخت بیمارستان موهایشان را شانه میکردند. عطر میزنند. این خیلی خوب است. روایت داریم کسی که میخواهد به دیدار مؤمنی برود حتماً خودش را آراسته کند. ولو برادرش باشد.
مورد بعد اینکه نماز اول وقت بخواند. در آداب نماز، نماز اول وقت رضوان رضایت الهی است. آخر وقت عفو الله و غفران است. اول وقت انسان بخواند و عادت کنیم. آقایی چندین سال قبل گفته بود: من حاج آقا روح الله خمینی را هنوز معمم نشده بود، عمامه سرش نگذاشته بود، در صحن حضرت معصومه قبل از مغرب دیدم، ده دقیقه مانده به اذان مغرب، از او سؤال کردم چرا شما ده دقیقه زودتر آمدید؟ فرمود: «انتظار الصلاة عباده» منتظر نماز بودن عبادت است. بلا تشبیه مثل کسی که با یک مقام بالا دیدار دارد و نیم ساعت زودتر میرود که مبادا دیر شود! مخصوصاً نافله شب، که هیچکسی به هیچ جا نرسید مگر با نافله شب. وقتی همه خواب هستند و سر و صدایی نیست. در سکوت مطلق شب انسان بلند شود. گفتند: حضرت امام یک جفت دمپایی ابری داشتند. تدبیر را ببینید صدا ندهد. یک چراغ قوه کوچک و یک ظرف آب کنارشان بود که مزاحم کسی نشوند. اینها باعث برکت برای انسان میشود.
تقاضا میکنم از عزیزانی که کمتر توفیق حضور در جماعت را دارند، این را گوش کنند. گاهی چشم باز میکنیم عمر تمام شده است. کمتر نماز جماعت رفتیم یا اصلاً نرفتیم. امام صادق(ع) فرمودند: کسی که پیاده به مسجد میرود، پای این شخص بر روی هیچ خشک و تری گذاشته نمیشود مگر اینکه این زمین تا زمین هفتم برای او از طرف او خدا را تسبیح میکنند. چرا آدم استفاده نکند؟ عمر برای همین چیزهاست.
سجده شکر؛ ما یک صیغه شکر داریم و یک سجده شکر داریم. روایت داریم کسی که در مسجد خودش نماز فرادی میخواند، برای شکر نعمتی به سجده برود. بسیاری از مساجد را دیدید تا والسلام علیکم میگوید، همه به سجده میروند. امام صادق میفرماید: برای همین که سر به سجده گذاشت، ده حسنه، ده گناه هم محو میشود، ده درجه به او داده میشود. حتی بنده روایت دیدم که ثواب ده رکعت نماز داده میشود. گفت: با ماشینم از جایی رد میشدم. سر تپهای دیدم چوپانی دارد نماز میخواند. نگاه کردم دیدم ظهر شده است. حساس شدم، دور زدم آمدم و نزد ایشان رفتم. گفتم: ببخشید چرا نماز اول وقت؟ دیدم خیلی ساده گفت: من وقتی که برای گوسفندانم نی میزنم همه آنها اطراف من جمع میشوند. وقتی خدا مرا صدا میزند اگر دور خدا جمع نشوم از گوسفندانم کمتر هستم! به قدری لذت بردم که من هم ایستادم و نماز خواندم. گاهی یک جمله خیلی ساده است ولی عمیق است.
یکی دیگر از چیزهایی که خیلی مؤثر است، خشک نکردن آب وضو است. بسیاری هستند میگویند: باید با حوله خشک کنیم. ولی میفرمایند: اگر کسی وضو بگیرد و صبر کند خشک شود، سی حسنه دارد. شانه و عطر و آراستگی چقدر، گاهی آدم یک نماز را ده برابر، بیست برابر، صد برابر میتواند حسنه ایجاد کند. کسی که نمیتواند نماز جماعت برود، به هر دلیلی، مثلاً بسیاری از خانمهای بزرگواری که الآن بینندهی برنامه هستند میگویند: نماز صبح را نمیتوانیم تنها برویم. ممکن است نماز ظهر و مغرب را بتوانیم برویم و به جماعت بخوانیم. روایت داریم اگر کسی اذان و اقامه بگوید و نمازش را فرادی بخواند، دو صف از فرشتگان ما بین مشرق و مغرب، آسمان و زمین پشت سرش اقتدا میکنند. میشود نماز جماعت. نمازی که اذان و اقامه داشته باشد. حوصله ندارد هردو را بگوید، اقامه بگوید. یک صف از فرشتگان بین مغرب و مشرق اقتدا میکنند. مقدمه داشته باشد. نوافل برای این است که ذهن آدم سراغ نماز بیاید. گاهی کنار هم نشستند و از گازوئیل و لاستیک و گوجه حرف میزنند، بعد الله اکبر میگوید و میگوید: چرا حضور قلب ندارم!؟ خانوادههایی را سراغ دارم که برای ما الگو هستند. میگوید: من مرتب مهر و چادر نماز دخترم را عوض میکنم. مهر و سجاده و عطرش را عوض میکنم. کیف میکند. لذت میبرد و عشق به نماز پیدا میکند. اینجا علاقه و وقتشان را صرف میکنند.
نکته بعدی نماز متأهل است. انشاءالله همه دختران و پسران ما به برکت این نمازها خوشبخت باشند. هفتاد برابر ثواب دارد. امام صادق(ع) فرمودند: تسبیحات حضرت زهرا هم ثواب هزار رکعت نماز مستحبی دارد.