حجت الاسلام والمسلمين ماندگاری – پاسخ به پرسشهای بینندگان
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: پاسخ به پرسشهای بینندگان
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين ماندگاری
تاريخ پخش: 07-07-95
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
دلم امروز گواه است کسی میآید *** حتم دارم خبری هست گمانم باید
فال حافظ هم هربار که میگیرم باز *** مژده ای دل که مسیحا نفسی میآید
باید از جاده بپرسم که چرا میرقصد *** مست موسیقی گامی شده باشد شاید
ماه در دست به دنبال که این گونه زمین *** مست میچرخد و یک لحظه نمیآساید
گله کم نیست ولی لب به سخن خواهم بست *** اگر آن چهره به لبخند لبی بگشاید
شریعتی: سلام میکنم به همه شما بینندهها و شنوندههای عزیزمان. انشاءالله در هر کجا که هستید بهترینها نصیب شما شود. حاج آقای ماندگاری سلام علیکم خیلی خوش آمدید.
حاج آقا ماندگاری: سلام علیکم و رحمة الله. بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین. من هم خدمت شما و همکاران خوب این برنامه و همه شنوندگان عزیز عرض سلام دارم. باز هم اعیادی که در این ایام داشتیم همه را تبریک میگوییم. ولادت حضرت موسی کاظم، روز مباهله که بالاترین فضیلت امیرالمؤمنین را در این آیه شریفه بیان میکند که خدا امیرالمؤمنین را نفس و جان پیغمبر معرفی میکند. ایام نزول سوره هل أتی را داشتیم. نزول آیه تطهیر را در شأن اهل بیت داشتیم. قصهی خاتم بخشی وجود نازنین حضرت علی(ع) و آیهی ولایت است. ای کاش همچنان که گفتیم غدیر باید جهانی شود، این روزهای قشنگ هم جهانی شود. روز مباهله، روز نزول سوره هل أتی و آیه تطهیر و ولایت هم جهانی شود. چون هیچ اختلافی هم بین مسلمانهای عالم نیست. همه میدانند مصداق آیه «انما ولیکم الله» امیرالمؤمنین است. مصداق آیه تطهیر اهلبیت عصمت و طهارت هستند و مصداق آیه مباهله امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین در کنار رسول الله هستند. مصداق سوره هل أتی هم همه عالم میدانند که وجود نازنین حضرت علی و فاطمه زهرا و فضه(س) هستند. این ایام را به آقا امام زمان و به شیعیان تبریک میگوییم. دعای سلامت امام زمان را همه با هم بخوانیم. (قرائت دعای فرج) دسته گل صلواتی هم به محضر آقا و آباء گرامیشان هدیه کنیم. (اللهم صل علی محمد و آل محمد)
شریعتی: پرسیدند نگاه به نامحرم یکی از گناهانی است که در اسلام به شدت نهی شده است. عصر امروز تفاوت زیادی با گذشته دارد و قشر جوان را با دلایل گذشته نمیشود قانع کرد. چرا که شرایط به کلی دگرگون شده و اوضاع تغییر کرده است. مراجعه به روحانیون متخصص علوم دینی به طور کل یک جواب به دنبال دارد. میگویند: چون اسلام چنین دستور داده ما ملزم به انجام دستور هستیم و اگر بدحجاب و بیحجاب باشیم این گناه است. ایشان میگویند: به ما حق بدهید با این جواب قانع نشویم. اگر شخصی که به نامحرم نگاه میکند، در مقابل لذت زودگذر آن، ضرر آن را عیناً و عقلاً حس و تجربه کند، دیگر این کار را نمیکند چون تأثیر آن را درک کرده است. اگر ما بدون دلیل عقلی فقط او را موعظه کنیم، تأثیر زیادی در او نخواهد داشت . ایشان میگویند: به نظر من با توجه به شرایط کنونی که ازدواج بسیار مشکل است و افراد بسیار زیادی تحت فشار هستند، نگاه کردن با این دلیل که خدا گفته چندان کارساز نیست. از آقای ماندگاری دلیل عقلی و منطقی نگاه نکردن به نامحرم را خواستارم.
حاج آقای ماندگاری: اگر ما را هم جزء روحانیون حساب کنند، باور کنید ما عمدتاً دلایل منطقی و عقلی را مطرح میکنیم. من سه دلیل اساسی برای نگاه به نامحرم مطرح میکنم. سه دلیل منطقی و عقلی که همه بپسندند. هرکسی برای سه دلیل ما جواب آورد، ما نظرمان را برمیگردانیم. یک دلیل این است که نگاه به نامحرم ناکامی به دنبال دارد. آمار ناکامی را بالا میبرد، وقتی من نگاه میکنم، چشمم باز است، چه خانم و چه آقا، ده نفر، صد نفر، هزار نفر را با چهرههای مختلف میبینم، با تیپها و رفتارهای مختلف، انسان هم وقتی چیز قشنگی میبیند، میخواهد. به همه آنها میرسم؟ هرچقدر هم قدرت مالی و نفوذی داشته باشم، به همه آنها نمیرسم. مخصوصاً الآن فضا به گونهای شده که اگر کسی بخواهد خیلی خودش را آزاد بگذارد هزاران نفر را میبیند. اگر خیلی خیلی تلاش کند، دیگر به یکی دو موردش برسد. طبیعتاً نسبت به بقیه آن ناکام است.
اگر ناکامی و شکست خوب است، یعنی شکست است. وقتی من شکست میخورم مثل یک شیشهی شکست خورده که ترک برداشته هستم. دیدید وقتی یک نفر در زندگی شکست میخورد، میگویند: ملاحظهاش را کنید. اگر ناکامی و شکست خوب است، نگاه به نامحرم زیاد کنید. دین ما هرچه گفته، منطق عقلانی دارد. اگر دین ما میگوید: نگاه به نامحرم ممنوع است، میخواهد آمار ناکامی من و جامعه بالا نرود. شما ببینید ناکامهای کنکور چه حالی دارند؟ ناکامهای ازدواج چه حالی دارند؟ ناکامهای ورزش چه حالی دارند؟ مربی و بازیکن گریه میکنند، برای اینکه به خواستهشان نرسیدند. اگر این ناکامی با این همه تبعات قشنگ است، نگاه به نامحرم زیاد کنیم. میبینم، میخواهم، نمیرسم! هرکس هم میگوید: میرسم دروغ گفت، چون این خاصیت دنیاست. پس نگاه به نامحرم مولد ناکامی است.
نگاه به نامحرم مولد ناآرامی است. دختر خانمی با یک وضعی به خیابان میآید. آقا هم به او نگاه میکند. هم آن کسی که نگاه کرده، هم آن کسی که نگاه شده، آن کسی که نگاه کرده شب صد نفر را نگاه کرده، یکی دو مورد را انتخاب میکند و در ذهن خودش یک سریال میسازد. امام صادق برای همین فرموده: نگاه به نامحرم تیر مسموم شیطان است. چون چشم انسان دوربین عکاسی است و ثبت میکند. در آرشیو ذهن نگه میدارد. شب میخواهد بخوابد، چه خانم، چه آقا به ذهنش میآید. از ناحیه این آقا انرژی منفی به سمت خانم میرود. خانم میلرزد! انرژی منفی مثل انرژی الکتریسیته است. آدم را میلرزاند. از ناحیه خانمی هم که به آقا نگاه کرده یک اتفاقی میافتد. لذا عمده کسانی که سراغ ما میآیند، میگویند: هم نگاه میکنیم و هم در معرض نگاه قرار میگیریم و هم شب خواب راحت نداریم. یعنی دچار ناآرامی و اضطراب میشوند. «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِن» (نور/31) من یک حریمی دارم. وقتی این نگاه در ذهن رفت و تصویر شد، دیگر میماند. این آدم را به هم میریزد. هم ناکامی تشدید میشود و هم ناآرام است.
مورد سوم در مورد اینکه نگاه به نامحرم حرام است، چون ناهنجاری تولید میکند. ناهنجاری یعنی اینکه زندگیها را به هم میریزد. مردم مقایسه میکنند. یک خانمی با وضع ناجوری کنار خیابان ایستاده است. صد نفر رد میشوند. نگاهش میکنند. وارد خانه میشوند میبینند خانمشان اینطور نیست. ناخودآگاه مقایسه میکنند. بهانه جویی میکنند. یعنی این خانم امروز ده زندگی را به هم زده است. یک مدل هم کسانی بودند که به دنبال نگاهشان کارهای دیگری هم کردند. به گناهان دیگر هم افتادند. حتی این آقا فقط نگاه کرده است، ما اسمش را سوء هاضمه شهوانی میگذاریم. چون نگاه کردن مثل سیری کاذب است، ازدواج را تأخیر میاندازد. نگاه به نامحرم موجب تأخیر در ازدواج میشود. موجب تزلزل زندگیها میشود، موجب فساد و فحشاء میشود سه ناهنجاری است. لذا همین آیه میگوید: اگر نگاههایتان را حفظ کردید، شهوت خود را هم حفظ میکنید. چون نگاه مقدمه شهوترانی است.
ز دست دیده و دل هردو فریاد *** که هرچه دیده بیند، دل کند یاد
میخواهد دنبالش برود و به آن برسد، ناهنجاری میشود. پس این سه دلیل منطقی است. نگاه به نامحرم چرا حرام است؟ بخاطر اینکه ناکامی را بالا میبرد. ناآرامی و اضطراب درست میکند. ناهنجاری طلاق، ناهنجاری تأخیر ازدواج، و ناهنجاری فساد و مقایسه را درست میکند. چرا خدا گفته؟ به این سه دلیل و دهها دلیل دیگر.
وقتی میگویند: خدا گفته، دو حالت دارد. یا واقعاً خدا گفته، یا خدا نگفته است. اگر خدا نگفته که کار نداریم، کنار میگذاریم. اگر خدا گفته باز دو حالت دارد یا فلسفه و دلیل عقلانی را بیان کرده یا نکرده است. فلسفه و دلیل عقلانی را میشنویم و قانع میشویم، میگوییم: الحمدلله، خدا فرموده و من هم قانع شدم. یا خدا فرموده و دلیل و منطقش را نگفته است. آمار اینها خیلی کم میشود. ما میگوییم: خدا گفته و خدا دلیلش را هم فرموده و یک تعداد کمی را هم خدا دلیلش را گفته و ما نرسیدیم.
یکوقت به بچه میگوییم: این شربت را بخور، برای سینهات خوب است. اگر بخورد به حرف پدر و مادرش کرده یا به حرف سینهاش کرده است؟ بیشتر برای خودش کرده است. ولی اگر پدر و مادر گفتند: بخور و نگفتند برای چه خوب است. و این به اعتماد اینکه پدر و مادر چیز بدی را برای او نمیخواهند، گفت: چشم! این خیلی جایگاه پدر و مادر را بالا برده است. اگر خداوند همه جا به ما پاداشها و علتها را بگوید و ما به خاطر آن علت به نامحرم نگاه نکنیم، بیحیا نباشیم، حرام نخوریم، پس احترام به خدا کجا رفت؟ لذا گاهی وقتها اگر خدا فلسفه حکمی را نگفته، میخواهد ببیند من به آن کسی که میگویم: تو خالق من هستی. تو معبود من هستی. خدا میگوید: چقدر مرا قبول داری؟ من دارم به تو میگویم: نگاه نکن، بگو چشم!
ایام محرم نزدیک است. انشاءالله به برکت ماه عزای امام حسین همه مبلغین به سؤالات مخاطبان به صورت استدلالی پاسخ بدهند. اما اگر من یکجایی نتوانستم پاسخ بدهم یا گفتم: فلسفهای بیان نشده است، چقدر خدا را قبول داری؟ شما که به معلم و مربی و پدر و مادرت اعتماد میکنی به خدا هم اعتماد داشته باش. این معنی «یا ایها الذین آمنوا»ها است. لذا خدا میگوید: «قل للمؤمنین، قل للمؤمنات» یعنی «یا ایها الذین آمنوا». اگر مرا قبول داری چشمهایت را پایین بیانداز.
شریعتی: گفتند اگر در مورد ازدواج و موانع آن صحبت میکنید، جسارتاً کمتر در مورد مهریه کم و غیره صحبت کنید. خیلیها هستند که با داشتن شرایط مالی خوب هم فقط چهارده سکه را ملاک میدانند. لطفاً بفرمایید: آیا اسلام گفته که مهریه فقط باید چهارده سکه باشد و اگر توان مالی فردی بیشتر از آن بود، نباید بیشتر از آن را بپذیرد؟
حاج آقای ماندگاری: ما بارها در این برنامه یک شاه کلیدی را دادیم. میگوییم: قرار است ما به همه دستورات اسلام به عنوان یک پازل عمل کنیم. یک قطعهاش را بگیریم سوء استفاده میشود. ایشان از همین گله دارد. تا یک نفر و یک گروه یک قطعهاش را گرفتند، آقایان در برنامههای معارفی گفتند: مهر باید چهارده سکه باشد. این مایه سوء استفاده شده است. اولاً معنای مهر چیست؟ مهریه قیمت دختر است یا علامت صداقت پسر است؟ این اسمش صداق است. صداق یعنی علامت صداقت. کسی که توان پنج سکه را ندارد، چهارده تا هم بنویسد غلط است. پس اولاً مهریه علامت صداقت داماد است. لذا بر این اساس میگوییم: مهر ادب ندارد. مهریه هم علامت صداقت پسر است. با مهریههای بالا فرهنگ سازی نکنیم. آنچه متأسفانه مهر دارد جایگزین آن میشود، شناخت است. دین ما سفارش کرده قبل از ازدواج شناخت خود را کامل کنید. گزینش عاقلانه، زندگی عاشقانه! عقلتان را به کار بیاندازید. عقل متصل خودتان هستید. عقل منفصل مشورت است. تحقیق کنید، با شناخت کامل بروید. کسی با شناخت کامل برود، هر عددی در مهر بگذارد، چون به وفاداری این آدم مطمئن است، میداند نیاز ندارد مهر را زیاد بگوید که جایگزین شناخت شود. الآن شناخت ندارند، انتخاب اینترنتی کرده است. یک صحنه، یک عکس، یک فیلم، یک خاطره، یک نامه دیده، میخواهد پشتوانه ازدواج را مهر بالا بگذارد. این آدمی که نمیشناسید و هزار سکه، ششصد سکه میگویید، اگر آدم خوبی باشد از او نمیگیرید. اگر آدم بدی باشد به شما نمیدهد. نهایتاً زندان میرود و ماهی یک سکه به شما میدهد. به چه دردی میخورد؟! پس مهر را جای شناخت نگذاریم.
شما شناخت پیدا کنید، وقتی شناخت کافی پیدا کردم، دین گفته: مهر به قدری باشد، که نه مرد وسوسه شود و نه زن! شناخت ما کافی نبوده، جو زده شدیم، مهر را یک سکه کردیم. به محض اینکه خانم یک غذای بدی بپزد، پسر میگوید: یک سکه را بگیر و برو دنبال کارت! این سوء استفاده کرده است.
مهر هم بالا باشد، دختر میگوید: طلاق میگیرم و مهرم را میگیرم و تا آخر عمرم هم پول دارم! اینها همه بخاطر عدم شناخت است. اگر شناخت کافی باشد، حتی بخشش مهر هم در میان میآید. حالا که فهمیدی شوهرت وفادار است و ایمانش تو را رها نمیکند، حالا که فهمیدی پای شما هست، در طاعت خدا با هم یار و همراه هستید، مهر میخواهی چه کنی؟ ببخش! پس مهر اصلاً نباید جایگزین شناخت شود.
اگر واقعاً شناخت پیدا کردیم، به قول ایشان وضعشان هم خوب است و مؤمن و متدین هم هستند، چه اشکالی دارد، یک رقم قابل توجهی باشد. اگر بعد شناختش بیشتر شد خودش مهر با میبخشد. پس یک اشکال اساسی که صورت میگیرد این است که مهر میخواهد جایگزین شناخت شود و به عنوان پشتوانه باشد. اهل بیت فرمودند: شناخت را پشتوانه کنید. شناخت هم سطحی نباشد. ارزش دارد که گاهی یک سال تحقیق کنیم.
میگویند: رفتیم تحقیق کردیم پسر نمازخوان بوده، الآن نماز نمیخواند. میگویم: از چه کسی تحقیق کردید؟ میگویند: همسایه! همسایه که از نماز او خبر ندارد. این تحقیق سطحی است.
شریعتی: امروز صفحه 352 قرآن کریم، آیات 21 تا 27 سوره مبارکه نور در سمت خدای امروز تلاوت میشود.
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ وَ مَنْ يَتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّيْطانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَكى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً وَ لكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ «21» وَ لا يَأْتَلِ أُولُوا الْفَضْلِ مِنْكُمْ وَ السَّعَةِ أَنْ يُؤْتُوا أُولِي الْقُرْبى وَ الْمَساكِينَ وَ الْمُهاجِرِينَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ «22» إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُؤْمِناتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ «23» يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ «24» يَوْمَئِذٍ يُوَفِّيهِمُ اللَّهُ دِينَهُمُ الْحَقَّ وَ يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ «25» الْخَبِيثاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَ الْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثاتِ وَ الطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبِينَ وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّباتِ أُولئِكَ مُبَرَّؤُنَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ «26» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتاً غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلى أَهْلِها ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ «27»
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد! گامهاى شيطان را پيروى نكنيد و هركس پيرو گامهاى شيطان شود، همانا كه او به فحشا و منكر فرمان مىدهد و اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود، هرگز هيچ يك از شما پاك نمىشد. ولى خداوند هر كس را بخواهد، پاك مىسازد و خدا شنوا و داناست. صاحبان مال و وسعت از شما نبايد سوگند بخورند كه به نزديكان و مستمندان و مهاجران در راه خدا چيزى ندهند، بلكه بايد عفو و گذشت نمايند و از آنان درگذرند. آيا دوست نداريد كه خداوند شما را ببخشد؟ و خداوند آمرزنده و مهربان است. همانا كسانى كه به زنان پاكدامن و با ايمان و بىخبر (از هرگونه آلودگى) و نسبت بد مىدهند، در دنيا و آخرت از رحمت الهى دورند و برايشان عذاب بزرگى است. روزى كه زبانها و دستها و پاهايشان، عليه آنان به آنچه انجام دادهاند گواهى مىدهند. در آن روز، خداوند جزاى حقّ آنان را بىكم و كاست خواهد داد و آنان خواهند دانست كه خداوند همان حقيقت آشكار است. زنان پليد، سزاوار مردان پليدند ومردان پليد، سزاوار زنان پليد. زنان پاك براى مردان پاك و مردان پاك براى زنان پاك. آنان از آنچه درباره ايشان مىگويند منزّهند و براى آنان مغفرت و روزى نيكويى است. اى كسانى كه ايمان آوردهايد! به خانههايى كه منزل شما نيست، وارد نشويد، مگر آنكه اجازه بگيريد و بر اهل آن سلام كنيد. اين به نفع شماست، شايد پند گيريد.
شریعتی: اشاره قرآنی را بفرمایید.
حاج آقای ماندگاری: آیه 21 به بحث ما در مورد نگاه به نامحرم خیلی کمک میکند. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» ای کسانی که من خدا را قبول دارید! «لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ» وسوسههای شیطان و گامهای بیصدا و مخفی شیطان را تبعیت نکنید. «وَ مَنْ يَتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّيْطانِ» هرکسی از او تبعیت کند «فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ» خدا در همین آیات سوره نور میگوید: چشمهایت را پایین بیانداز. او میگوید: چشمهایت را بالا بگیر. چشم چران باش! «وَ الْمُنْكَرِ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ» اگر لطف و رحمت خدا بر ما نبود، قطعاً هیچکدام از ما پاک نمیشدیم. یعمی اگر راهنمایی خدا نبود، شاید به مشکلات این چنینی دچار میشدیم. «وَ لكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» اگر که روحانیون و کارشناسان دین در مقابل هر سؤال به ما میگویند: خدا گفته است، تبعیت از خدا اولین حکم عقل نیست. عقل میگوید: اگر راهنمایی پیدا کردی، «ارحم الراحمین، اعلم العالمین، احکم الحاکمین، ابصر الناظرین، حکیم، عالم، قادر» اگر راهنمایی با این ویژگیها پیدا کردی، در بست به او بگو: چشم! ما گاهی وقتها در حکم به این واضحی عقل دبه میکنیم. ولی حکمهای کوچک عقلی را بحث کنیم، یک مقدار بیلطفی نیست.
اینجا خدا گفته: چشمهایتان را پایین بیاندازید. بعضی از ما چشم گفتن برایمان خیلی سخت است. خدا به شهدا گفت: جانتان را وسط بگذارید، آنها گفتند: چشم! ما برای پایین انداختن چشم زورمان میآید چشم بگوییم. برای کنترل زبان زورمان میآید چشم بگوییم. برای پایین و بالا کردن دستمان زورمان میآید چشم بگوییم. آنها جانشان را وسط گذاشتند و چشم گفتند.
من هرسال در آستانه محرم این پیشنهاد را به هیأتها میکنم. بیاییم روز هشتم محرم که روز امامزاده علی اکبر است، در همه محافل امام حسین یادواره شهدا بگیریم. به همه هم محلیها بگوییم: عکسهای شهدایشان را بیاورند. آن روز ویژه یادواره شهدا برگزار کنیم که همه جوانها بیایند و بگویند: شهدا ما در مقابل شما کم آوردیم. خدا به شما گفت: جان بگذارید، گفتید: چشم! ما پارسال هم به خدا قول دادیم زیر قولمان زدیم. خدا به ما گفته: چشمهایتان را ببندید، نگفتیم: چشم! خدا گفته جلوی شکم و شهوت را بگیرید، چشم نگفتیم. خدا گفته جلوی زبان را بگیرید، چشم نگفتیم. ولی خدا به شما گفت: دست و پایتان را وسط بگذارید، گفتید: چشم! شهدا قبول داریم قیمت شما خیلی بالا است. اعتماد به خدا بالاترین حکم عقل است. اگر اینها را تمرین کردیم، دیگر در مقابل حکم خدا و ولی خدا دبه نمیکنیم.
شریعتی: گفتند: آقای ماندگاری از طرفی کمک کردن به فقیر توصیه شده است. از طرفی هم در جامعه کمک به فقیران در خیابان باعث تکدی گری میشود. وظیفه ما چیست؟
حاج آقای ماندگاری: در فرهنگ دینی ما کمک به فقیر احسان، انفاق، زکات، صدقه خیلی توصیه شده است. صدقه و انفاق هم پاک کننده گناهان است. هم بالا برنده انسان است. هم دفع کننده بلاهاست و هم باز کننده گرههای خودمان است. این چهار برکت کم نیست. «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُم» (توبه/103) صدقه بده پاک شوی. صدقه بالا برنده است. «إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ» (اعراف/56) هرکس احسان بیشتری داشته باشد به مقام قرب رحمت خدا نزدیکتر است. دفع کننده بلا است، صدقه هفتاد بلا را دفع میکند. گره باز کن است. امام رضا (ع) فرمود: هرکس گره از کار مؤمنی باز کند، صدقه بدهد، احسان کند، خدا روز قیامت گرهاش را باز میکند. خدایی که گره روز قیامت را باز میکند، حتما ً در دنیا هم گره ما را باز خواهد کرد.
از این طرف هم با این نکتهای که ایشان گفتند مواجه هستیم. گدا پروری و تکدی گری! قرآن گفته: غیر از اینکه واجبات مالی دارید، خمس و زکات را کنار بگذارید. کربلایی کاظم را همه میشناسند. قبرش در شهر قم است. پیرمردی که خدا یک شبه او را حافظ قرآن کرد. از آیت الله العظمی بروجردی سؤال کردند: چطور به کربلایی کاظم چنین عنایت شد؟ ایشان فرمودند: تحقیق کردم. ایشان یک کشاورزی بود. زکات میداد. زکات در یک مدل یک دهم و در یک مدل یک بیستم است. یک دهم مال خدا و نه دهم برای خودم است. ایشان یک دهم برای خودش برمیداشت و نه دهم را در راه خدا میداد. معامله است. خدا هم اینطور به او عنایت کرد.
پس در مال ما یک حق الله و حق الرسول است. یک حق العیال هم هست که برای واجب النفقهها است. همسر و فرزندان و پدر و مادر است. یکی هم «وَ فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ» (ذاریات/19) است. ما حق فقیر را کنار میگذاریم. مثلاً کسی که یک میلیون تومان حقوق میگیرد، میگوید: من ماهانه سی هزار تومان حق فقیر کنار میگذارم. در اقوام هم فقیر واقعی را پیدا کردم. در دوستان و آشنایان هم کسی نبود، کمیته امداد مطمئنترین پایگاه رساندن خیرات به فقرا است. در واقع من سهم رسیدگی به فقرا را پرداخت کردم. حالا اگر یک نفر جلوی من آمد، دیگر شاید من مسئولیت اولیه نسبت به این نداشته باشم. خدا هم از من توقع ندارد. «وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَر» (ضحی/10) این را هم نا امید نکنم. یک پول کمی به این هم بدهم. تو به واجبت عمل کردی، صدقه ماهانه خودت را دادی. یک پول کمی هم به این بده. اگر این آقا فقیر واقعی باشد، میگوید: خدا پدرت را بیامرزد. اگر هم تکدی باشد با یک پول اندک خیلی پر و بال نمیگیرد. ما وظیفه داریم به فقیر واقعی رسیدگی درست کنیم، به هرکس هم مراجعه کرد نا امیدش نکنیم. نا امید نکردن به معنی پول دادن زیاد نیست. حتی میتوانم یک دعا برایش بکنم.
شریعتی: پرسیدند من باردار هستم. از ماه اول تا چهارم به خواندن دستور مفاتیح جهت پسردار شدن عمل کردم. اما سونوگرافی گفته: فرزندم دختر است. آیا میشود با خواندن این دعاها فرزند پسر نصیب من نشود و باز هم فرزند من دختر شود؟
حاج آقای ماندگاری: خدمت امام صادق آمدند و گفتند: دعا کردم فرزند من این جنس شود. یک چیز دیگر شده است. حضرت فرمودند: اگر این دعای تو قبل از تعیین جنسیت این دو بود، تو دوست داشتی نظر تو اعمال شود یا نظر خدا؟ گفت: خدا. فرمود: خدا تصمیم گرفته است.
آنچه تو دعا کردی، خدا میخواهد دعای شما را مستجاب کند. اما دو تا ظرف است. یکی ظرف میل ما و یکی ظرف خیر ما است. آن دعایی که خدا برای من بخواهد خیر است. اگر این خیر در ظرف میل جا شود، هم به خیر خدا رسیدم و هم به میل خودم رسیدم. ولی اگر این خیر در این ظرف جا نشود، تو از خدا فرزند صالح خواستی، دوست داشتی پسر باشد عصای دستت باشد، ولی خدا میدانسته این فرزند تو اگر پسر شود اینطور نمیشود. خیر تو را در دختر بودن میدانسته است. حالا اگر همین چیزهایی که میخواستی در دختر باشد، چه اشکالی دارد؟ پس این همان چیزی است که به ما توصیه شده دعا کنیم. اصرار در دعا داشته باشیم. طلبکارانه با خدا حرف نزنیم. برای خدا تکلیف معین نکنیم. خدا فرموده: دعای حمل پسر بخوانید، همسر حضرت زکریا هم خواند. خدایا من دوست داشتم پسر شود، بعد غلامش کنم و خادم معبدش کنم. ولی نشد، دختر شد. آیات 34 تا 36 سوره آل عمران است. خدا فرمود: من میدانم خیر تو چیست! ما دعا کنیم، خدا خیر را برای ما در نظر میگیرد. اگر در ظرف میل ما جا شد با میل ما به ما میدهد. اگر نشد خیر را به ما میدهد و میل ما را در یک جای دیگر جایگزین میکند.