شنبه 3 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

95-11-27-حجت الاسلام والمسلمين ماندگاری – پاسخ به پرسش‌های بینندگان

برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: پاسخ به پرسش‌های بینندگان
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين ماندگاری
تاريخ پخش: 27-11-95
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
شریعتی: سلام می‌کنم به شما دوستان عزیزم. بیننده‌ها و شنونده‌های خوب و نازنین‌مان. انشاءالله هرجا که هستید دلتان گرم باشد. تنتان سالم و قلبتان سلیم باشد و خداوند متعال پشت و پناه شما باشد. خیلی خوشحالیم که امروز هم در کنار شما هستیم. حاج آقای ماندگاری سلام علیکم، خیلی خوش آمدید.
حاج آقا ماندگاری: سلام علیکم و رحمة الله. بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمدٍ و آله الطاهرین. (قرائت دعای فرج)
من هم خدمت شما و همکاران خوب این برنامه و همه بینندگان و شنوندگان عزیز عرض سلام و ادب و احترام دارم. امیدواریم سر سفره‌ی کریمانه‌ی امام کاظم، امام رضا و امام جواد و امام هادی متنعم به نعمت‌های الهی باشیم. انشاءالله. دسته گل صلواتی هم هدیه به ساحت مقدس امام زمانمان بکنیم.
شریعتی: من اولین سؤال را می‌خوانم. با سلام و تشکر از برنامه خوبتان، گفتند: بنده از کارشناسان برنامه سؤالی داشتم. من یک دختر بیست ساله هستم. خواستگاری دارم که از یک خانواده مذهبی هستند و از قبل پدر من روی آنها شناخت داشتند. پسر با ایمان و تقریباً ملاک‌های بنده را داشتند ولی اطرافیان به یک فردی مراجعه کرده بودند و ستاره‌های بنده و ایشان را دیده بودند و بعد گفتند: در ستاره شما آمده که روحیات بسیار مشابهی دارید و بعد از ازدواج سر زن دوم می‌گیرد و انتهای زندگی جدایی است. ذهن بنده خیلی آشفته شد چون قبلاً تحقق ستاره‌های آنها را روی زندگی اطرافیان دیده بودم. ولی به اصرار آنها و پدر و مادر بنده آنها برای جلسه دوم به منزل ما آمدند و برادر بنده هم چند جلسه تحقیق کردند و همه نظرشان روی ایشان مثبت بود. من خودم هم به عالمی مراجعه کردم و ایشان هم استخاره‌ای گرفتند و گفتند: خیر است. من به این خواستگار جواب مثبت دادم ولی همچنان نگران هستم و ذهنم آشفته است. از شما تقاضا دارم مرا راهنمایی کنید.
حاج آقای ماندگاری: بسم الله الرحمن الرحیم. یکی از دعاهایی که اهل‌بیت به ما یاد دادند و در تعقیب نماز عصر هم هست. «اللهم انی اعوذ بک من علمٍ لا ینفع» خدایا به تو پناه می‌بریم از علمی که نافع نیست. آنچه برای ما نفع داشته اهل‌بیت عصمت و طهارت به ما فرمودند و ما را تشویق کردند به کسب علوم نافع. حالا اگر درس هم می‌خوانیم، دانشگاه می‌خوانیم، حوزه می‌خوانیم علوم نافع به ما یاد می‌دهند. من می‌خواهم بگویم: کجای دین ما سفارش کرده که بروید ببینید ستاره‌های شما به هم می‌خورد یا نه؟ علم نافع علمی است که اولاً از محل مطمئنی صادر شده، یعنی یا از قرآن و عترت است که ما به آن وحی می‌گوییم. یا از نیروی عقل است. ما می‌خواهیم بگوییم: این احتمالات و خرافات و این چیزهایی که قابل اثبات نیست. نه قابل استدلال است و نه قابل اثبات است. معنایی ندارد. ایشان می‌خواهند مسافرت بروند، می‌بینند ستاره‌هایشان با سفر می‌خواند یا نه؟ می‌خواهیم غذا بخوریم، می‌بینیم ستاره با این غذا می‌خورد یا نه؟ برای لباس خریدن و لباس پوشیدن سراغ ستاره می‌رویم یا استخاره می‌کنیم؟ برای کارهای ضروری، خدا به ما عقل داده که لباسی بپوشید که هم برای شما نافع باشد و هم گناه نباشد. غذایی را بخورید که حلال باشد و برای بدن شما نافع باشد. وقتی در ازدواج گفتند: سراغ کسی بروید که خود ایشان هم گفت، خانواده مذهبی هستند. کفو شما هم هستند. تحقیق هم کردید و به اشکالی بر نخوردید. دیگر علم ستاره‌شناسی اینجا برای چیست؟ ستاره شما به هم بخورد یا نخورد.
یک دختر بیست ساله که حالا اگر دانشجو هم نباشد، دیپلم دارد. من می‌خواهم از مسئولین آموزشی مملکت، چه حوزه، چه آموزش‌های دانشگاهی و دبیرستانی، سؤال کنم. ما کجای درس‌‌هایمان به بچه‌ها قدرت تشخیص علم درست از نادرست را دادیم؟ کجای درس‌هایمان به بچه‌هایمان مهارت‌های زندگی را یاد دادیم؟ این چیزهایی که در مدرسه و دانشگاه یاد گرفتیم یک جایی باید به درد بخورد. آیا باید یک دختر دیپلمه و لیسانسه، خاطرتان باشد یکبار دیگر هم یک دختر خانمی که فوق لیسانس هم بودند، گفتند: چون در خواب به من گفتند اسم شوهرت این است، هر خواستگاری بیاید اول اسمش را می‌پرسم. خوب کجا دین ما به ما گفته به خواب تکیه کنید؟ کجا گفتند به استخاره تکیه کنید؟ تو را به خدا هم مسئولین آموزشی بیشتر دقت کنند. قدرت تشخیص علم نافع از غیر علم نافع را به ما بگویند. هم بچه‌های ما عاقلانه فکر کنند. باز خدا این دختر خانم را خیر بدهد. با تمام این حرف و حدیث‌ها جلو رفته است. ولی این احتمالاتی که اطرافیان بمبارانش می‌کنند، دارد او را اذیت می‌کند. من به همان اطرافیان می‌گویم که خواهش می‌کنم از این به بعد خواستید غذا بخورید، بروید بپرسید ستاره شما به این غذا می‌خورد یا نه؟ لباس می‌خورد یا نه، مسافرت می‌خورد یا نه؟ این خرافات خوب نیست.
به ما دو ملاک گفتند، یا عقلتان، یا دینتان، این دو خیلی با هم منطبق هستند. اگر از مسائل دینی پیدا نکردید، به عقلتان مراجعه کنید. عقل خودتان قد نداد به عقل اطرافیان مراجعه کنید. شما عاقل هستید. این آقا متدین است و از همه جهات خوب است. اخلاقش خوب است. خانواده مذهبی دارد. شرایط ازدواج با شما را دارد. معطل نکنید. اطرافیان هم این کارها را نکنند. یک گله از خود ما هست، ما به مردم می‌گوییم: سراغ عالم دینی بروید. از آن طرف هم باید به عالمان دینی بگوییم: خدا خیرتان بدهد، هرچه می‌خواهید به مردم بگویید بر طبق مستندات قرآن و حدیث و دینی باشد. رساله مرجع تقلید را بگویید. نظر یکی از علمای بزرگ را بگویید. من که حدود چهل سال است در حوزه درس می خوانم یک مورد پیدا نکردم، که عالمان دینی سفارش کنند ببینید ستاره‌های شما به هم می‌خورد یا نه؟ حتی سفارش به استخاره کرده باشند! هم بحث ستاره، هم بحث استخاره، ندیدیم سفارش کنند. تازه گاهی برای استخاره در مورد ازدواج می‌رویم، می‌گویند: در کار خیر نیاز به استخاره نیست. با عقلت سنجیدی و درست درآمده جلو برو. به قول شما چقدر این قصه دارد در زندگی‌ها پیچ ایجاد می‌کند، بعد می‌گوییم: چرا دختران ما روی دستمان ماندند. چرا پسران ما ازدواج نکردند؟
شریعتی: از این سادگی بعضی از مردم و دامن زدن و استقبال از این نوع جریانات، باعث شده خیلی‌ها از این تفکر سوء استفاده کنند و برای خودشان دکان راه بیاندازند.
حاج آقای ماندگاری: من این را ضعف اعتقادات دینی‌مان می‌دانم. ضعف تعلیمات دینی می‌دانم که یک پر آن به خود ما می‌خورد. یعنی ما روحانیون روی منبر زیاد خواب نقل نکنیم. آنچه دیده‌ایم و برهان دینی است بگوییم. حلال خدا را بگوییم. حرام خدا را بگوییم. واجب را بگوییم. بایدها و نبایدهای دینی را بگوییم. در یک روایت از این حرف‌ها نداریم. وقتی من روحانی یکسری احتمالات روی منبر بگویم، مردم هم سراغ احتمالات دیگر می‌روند. پس احتمال می‌دهم ضعف تعلیمات دینی که مقصر ما هستیم و ضعف معلومات دینی که مقصر مردم هستند.
شریعتی: جالب است در این چند جلسه که نظر سنجی داشتیم، سؤال نظر سنجی این هفته ما در راستای این سؤال است.
گفتند: سلام، اینترنت یک نعمت است که باید مثل همه‌ی نعمت‌ها درست و بجا استفاده شود، ولی من موقع استفاده از اینترنت بدون اینکه نیت و قصد بدی داشته باشم، بعضی از صفحات را که باز می‌کنم ناخواسته با تصاویر زشتی رو به رو می‌شوم، که فوراً آن صفحه را می‌بندم. خواستم ببینم با توجه به اینکه این نگاه‌ها خیلی از توفیقات را از انسان سلب می‌کند، پس ما باید چه کار کنیم؟ اصلاً خود حاج آقاهای سمت خدا با این مشکل رو به رو می‌شوند یا نه؟ آنها چه کار می‌کنند؟ من دارم طراحی وب می‌خوانم و باید مدت زیادی از وقتم را با اینترنت بگذرانم.
حاج آقای ماندگاری: اولاً حاج آقاهای سمت خدا بشری مثل بقیه هستند. ما هم آدمیزاد هستیم. ما هم مثل شما هستیم که همچنان باید دعا کنیم خدا یک لحظه ما را به خودمان وا مگذارد. شب اگر زیاد غذا بخوریم صبح برای نماز صبح با حال بلند نمی‌شویم. اگر خدای نکرده یک لقمه شبهه ناک بخوریم خیلی از توفیقات از دستمان می‌رود. ما هم اگر در اینترنت دنبال کارهای تحقیقاتی باشیم، اگر یک لحظه مکث کنیم، چون نظر افتادن حرام نیست. مثل نگاه افتادن به نامحرم در بیرون. ولی نگاه را نگه داشتن و نگاه را تیز کردن و با دقت نگاه کردن، حرام است. من هم مثل شما، اگر در این صفحات توقف کنم، قطعاً از توفیقات ما کم می‌شود. این لباس روحانیت جلیقه‌ی نجات نیست. اتفاقاً از ما توقع بیشتری می‌شود. که ما حتماً باید ملاحظات بیشتر، احتیاط بیشتر، مراقبت بیشتری داشته باشیم. حتی وقتی جواب سؤال مردم را می‌دهیم، مردم دقت می‌کنند که آیا ما به نامحرم نگاه می‌کنیم یا نگاه نمی‌کنیم. ما برای شما دعا می‌کنیم. برای خودمان هم دعا می‌کنیم. شما هم برای ما دعا کنید که خداوند همه ما و شما را از وسوسه‌های جن و انس محافظت بفرماید.
همچنان که ایشان فرمودند، اینترنت یک ابزار است. هر ابزاری می‌تواند مفید باشد، می‌تواند مضر باشد. چاقو هم می‌تواند دست را ببرد، هم می‌تواند سیب را ببرد. ما چندین بار در برنامه قاعده استفاده از اینترنت را گفتیم. زمان بندی داشته باشیم. با هدف و نیاز سراغ اینترنت برویم. اگر مثل این عزیز شغل ما سر و کار داشتن با اینترنت است. معمولاً ما هفته‌ای دو بار تا سه بار حمام می‌رویم. ولی کسانی که در معدن زغال سنگ کار می‌کنند، شاید روزی سه بار مجبور شوند دوش بگیرند. این بنده‌های خدا که در تهران با موتور سیکلت کار می‌کنند، انشاءالله خدا همه آنها را محافظت کند. این عزیزان که زحمت می‌کشند قطعاً باید روزی یکبار دوش بگیرند. چون در تهران پر از دود کار می‌کنند. طبیعتاً عاقلانه است که اگر من در محیطی هستم که آلودگی‌اش بیشتر است باید استحمام من هم بیشتر باشد. لذا عزیزی که کارش با اینترنت است، شبیه کسی است که در معدن زغال سنگ کار می‌کند. این عزیزی که کارش لوازم آرایش فروشی است. عزیزی که کارش لباس زنانه فروشی است. عزیزی که کارش با گناهان احتمالی سر و کار دارد، بستر برایش فراهم‌تر است، اگر برایش مقدور است شغلش را عوض کند. چون هیچکس نمی‌تواند به خودش اطمینان صد در صد داشته باشد. یک هجرت اینطور داشته باشد.
من بارها این خاطره را گفتم، از اعتکاف در حرم امام رضا بیرون می‌آمدم. یک جوان خیلی با صفایی مثل ابر بهار گریه می‌کرد. حاج آقا من می‌دانم در اعتکاف خدا مرا بخشید. پاک شدم! امام رضا واسطه شد پاک شدم. ولی می‌دانم بیرون بروم دوباره گناه می‌کنم. گفتم: چرا؟ گفت: شغلم بستر گناه است. لباس زنانه می‌فروشم. رفت و آمد زیاد است. خدای نکرده شیطنت می‌کنم و به گناه می‌افتم. گفتم: شغلت را عوض کن. حالا این عزیزان اگر برایشان مقدور است شغلشان را عوض کنند، بکنند. اگر مقدور نیست، آن استحمام معنوی را زیاد کنند. مثل معدن زغال سنگ، مثل موتور سیکلت سوارها، مثل افسران راهنمایی و رانندگی که واقعاً قشر زحمت کشی هستند و صبح تا شب سر چهارراه‌ها می‌ایستند. استحمام معنوی چیست؟ با وضو باشد. خود وضو کمک می‌کند. توسلاتش را زیاد کند. مخصوصاً این روزها که به نام اهل‌بیت است، امروز بگوید: یا امام رضا، یا امام جواد، یا امام هادی شما کمک کنید پای من سر نخورد. صلوات و استغفارش را زیاد کند. «وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ‏ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» (انفال/33) اهل استغفار باشیم این صحنه‌ها اثرش کمتر است. این بستر گناه اثرش کمتر می‌شود. اهل نماز اول وقت باشد. اینها همه نمونه‌های بیمه طلایی و بیمه تکمیلی است. ایشان استحمام بیشتر می‌خواهد. بیمه تکمیلی می‌خواهد. طبیعی است. من به روحانیون گفتم. یک روحانی امام جماعت دبیرستان پسرانه، یک روحانی امام جماعت دبیرستان دخترانه، آن کسی که امام جماعت دبیرستان دخترانه است احتمال دارد که برایش مشکل ایجاد شود. خانمی، دختری با یک وضعیتی بیاید که این امام جماعت نگاهش بیافتد و توفیقاتش کم شود. استغفارش را بیشتر کند. توسلش را به ساحت مقدس امام زمان بیشتر کند.
نکته سوم هم کسانی که مثل این آقا شغلشان اینترنت نیست، این وب گردی را کنار بگذارند. می‌دانید اینترنت گردی و پرسه زدن در اینترنت قطعاً سرسره بازی بدون امکانات است. من بارها گفتم که شما مقدس ترین کلمات را در فضاهای اینترنتی بزنید شاید بدترین صحنه‌ها جلوی چشمتان بیاید. وقتی ضرورت ندارد نروید. زمان بندی هم بکنید، دستوراتی که قبلاً گفتیم. امیدواریم باز هم «وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا ما رَحِمَ رَبِّي إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ» (یوسف/53) اگر می‌خواهیم خدا به ما رحم کند و دست ما را بگیرد، استحمام معنوی‌مان را زیاد کنم. بیش از همه دعا کنیم که خدا ما را یک لحظه به خودمان وا مگذارد. انشاءالله...
شریعتی: گفتند: سلام، من داشتم تلویزیون تماشا می‌کردم. یک روحانی معروفی مشغول به صحبت بود. صحبت‌های خوبی کرد ولی در آخر مجلس شروع به دعا کرد. یکی این بود که خدایا کار جوان‌های ما را درست بفرما. من از این حرف هم متعجب شدم و هم خندیدم. که خدا دیگر باید چه کار کند؟ کشور ما از همه نظر ثروتمند است. از نظر مساحت، از نظر مردم، شرایط آب و هوایی، تاریخ و فرهنگ، شرایط منطقه‌ای، نفت و گاز و معدن و هر چیز دیگری که بشود فکرش را کرد. یقین دارم اگر اشتغال هم معدن داشت، آنها را هم خدا به ما می‌داد. تنها چیزی که نیست، مدیریت است. مسئولین ما همه در دولت، در مجلس، در شوراها همه چیز را برای خودشان می‌خواهند. یعنی در این کشور فقط همین دویست، سیصد نفر هستند که می‌توانند کار کنند و برای بقیه تصمیم بگیرند؟ پس بقیه چه؟ من فکر می‌کنم مشکل ما این است.
حاج آقای ماندگاری: همان قسمت اول را بگوییم که حاج آقا اینطور دعا کرده، عزیز دلم! گاهی به خاطر کمبود وقت است اینطور دعا می‌کنیم و الا ما هم دوست داریم برای تک تک مسائل شما با حضور قلب و با حال قشنگی دعای کامل کنیم. فرصت کم است ما را ببخشید. اما بخش اصلی سؤال ایشان این است که اشتغال هم معدن دارد. معدن اشتغال چیست؟ از ما حرکت و از خدا برکت، همت! بخش سوم سؤال ایشان را هم جواب می‌دهم. اگر همه ما همت کنیم قطعاً خدا برکت می‌کند. از ما حرکت و از خدا برکت، ما گفتیم: این حرکت یعنی تلاش به اندازه وسعمان، تنبلی نکنیم. در دنیا تلاش کنیم، انصاف هم داشته باشیم، به فکر دیگران هم باشیم. دعا هم بکنیم و صدقه هم بدهیم. قطعاً این اشتغال است. همان پفک فروشی هم در جلسه قبل گفتم، همان کارگری هم همت است. من بارها گفتم و مردم جواب خوبی دادند. من می‌دانم مملکت ما مشکل اشتغال دارد. ولی بیش از آنچه مشکل اشتغال داشته باشد، مشکل همت و عرضه دارد. اما در ابتدا این دویست، سیصد نفری که ایشان فرمودند، ما طلبه‌ها فی الجمله قبول داریم مشکل مملکت ما مشکل مدیریت است. ولی این امکاناتی که ایشان فرمودند، ما زمین‌مان، آب و هوای چهار فصلمان، بارانمان، آب و خاکمان، این همه آدم بیکار نباید داشته باشیم. شاید سوء مدیریت است که این مشکلات را داریم. ولی آیا فقط این دویست، سیصد نفر را مسئول گرفتید؟ یعنی صف اول مملکت را گرفتید؟ من و شما مسئول نیستیم. الآن من و شما مسئول تک تک انتخاب‌های خودمان نیستیم؟
الآن تلویزیون کانال‌های مختلفی دارد. یک کانال فیلم است. یک کانال ورزش است. یک کانال مهارت‌های زندگی را می‌آموزد. ما یکبار مهارت‌های زندگی را انتخاب نکردیم. فقط فیلم و سریال نگاه کردیم. بعد زندگی ما خراب می‌شود، می‌گوییم: چرا مسئولین به ما کمک نمی‌کنند؟ ای بابا! تو خودت مسئول خراب کردن زندگی‌ات شدی. بیست سال از سنت گذشته، سی سال از سنت گذشته، بچه‌ات بیست سال سن دارد، مهارت زندگی را به او یاد ندادی. انتخاب درست به او یاد ندادی. الآن شما شبکه سه را انتخاب کردی. داری سمت خدا را می‌بینی. یک نفر دیگر هم کانال دیگر را می‌بیند. اگر ما در سمت خدا فرض کنیم اگر یک گنج معنوی را به مردم می‌دادیم، آن کسی که این کانال را انتخاب نکرده، این گنج گیرش نمی‌آید. بعد می‌گوید: چرا مسئولین به ما نمی‌دهند؟ خوب خودت انتخاب نکردی. می‌خواهم بگویم: بخشی از این مسئولین را ما خودمان انتخاب کردیم. خوب می‌خواستیم تکراری انتخاب نکنیم. می‌خواستیم در انتخابمان کسانی را انتخاب کنیم که سوء مدیریت‌شان کمتر باشد. اینها که همه سابقه دارند. هرجا می‌خواهیم انتخاب کنیم، شورا، مجلس، عزیزانی را انتخاب کنیم که خوب‌ترین باشد. تا به این مشکلات برنخوریم. بخشی از این مسئولین را ما انتخاب می‌کنیم. وقتی که من در انتخاب شرکت نکردم، عده‌ای آمدند کسی را انتخاب کردند، یک میلیون نفر رأی ندادند. اگر آن یک میلیون رأی می‌دادند کس دیگری انتخاب می‌شد. حالا که آقایی با توان کمتر انتخاب شد، آن آقا با توان بیشتر انتخاب نشد، دودش در چشم آنهایی می‌رود که انتخاب نکردند. می‌خواهم بگویم: آنهایی که انتخاب می‌کنند و نادرست انتخاب می‌کنند، مسئول هستند. آنهایی که انتخاب نمی‌کنند مسئول هستند. آنهایی که انتخاب کردند و به بچه‌هایشان یاد نمی‌دهند هم مسئول هستند. ما وقتی خودمان مسئول هستیم چرا مسئولان را دویست، سیصد نفر می‌دانیم؟ این روایت را دیگر همه بلد هستند. «كُلّكم راع‏ و كُلّكم‏ مسؤل عن رَعيّته‏» امام بزرگوار ما هم یادتان باشد فرمود: دولت ما 36 میلیونی است. یعنی همه مردم سهیم هستند. امروز هم دولت ما هشتاد میلیونی است. هرکس بیاید مسئول است. درست انتخاب نکند، مسئول است. انتخاب نکند مسئول است. انتخاب کردن درست را یاد نگیرد، مسئول است.
روز انتخابات بود. گفتم: چطور می‌خواهی انتخاب کنی؟ گفت: ببخشید قرعه می‌اندازم هرکس آمد. گفتم: حضرت عباسی بعد خراب دربیاید، قرعه جوابت را می‌دهد. ما گاهی می‌خواهیم از خودمان مسئولیت را سلب کنیم، می‌گوییم: ما کاره‌ای نیستیم. نه! همه ما کاره‌ای هستیم. در جمهوری اسلامی همه مسئول هستند. در برابر مسئولین هم مسئول هستند.
شریعتی: اگر قرار باشد واقعاً مشکلات مملکت ما حل شود، یک بخشی هم سوء تدبیر و سوء مدیریت است، ولی باید همه ما یک عزم جمعی داشته باشیم و یک قرار جمعی بگذاریم که این مسئولیت را واقعاً روی دوشمان احساس کنیم.
حاج آقای ماندگاری: هدف انقلاب اسلامی، هدف امام بزرگوار ما همین بود. ما حرفمان با رژیم طاغوت این بود که می‌گفتیم: در رژیم طاغوت یک عده مسئول دارند تصمیم می‌گیرند، آن هم در ارتباط با دشمنان! الآن می‌گوییم: بخش عمده‌ای از تصمیم‌گیری‌ها بر عهده مردم است. درست انتخاب کنیم، تا اگر تکراری هم بودند، بهترین‌ها تکرار شوند.
سه جواب خاص در این سؤال مطرح کردم، اولاً معدن اشتغال همت خودمان و برکت خداست. هیچکس حق تنبلی ندارد. هیچکس حق ندارد بی‌دینی کند. هیچکس هم حق ندارد ظلم کند. این برای همت ماست. خدا برکت می‌دهد. به ساده‌ترین کاری که ما بکنیم خدا برکت می‌دهد. یک حوض کوچکی را فرض کنید. با یک استخر بزرگ، استخر بزرگ با چشمه رابطه ندارد. سه روزه آبش بوی بد می‌گیرد. یک حوض کوچک با چشمه رابطه دارد. هیچوقت طراوتش را از دست نمی‌دهد. چون حرکت دارد. شغل ما و مال ما مهم نیست استخر باشد یا حوض باشد. مهم این است که به چشمه وصل باشد. اگر همت و شغل ما به برکت الهی وصل باشد با ماهی پانصد، ششصد هزار تومان هم می‌گوییم: الهی شکر! ولی اگر به برکت الهی وصل نباشیم، میلیاردی هم پول داشته باشیم باز هم دائم نق می‌زنیم. این معدن اشتغال است. دومین مورد هم این است که خودمان را مسئول انتخاب‌هایمان بدانیم. همه در انتخاب‌ها پای کار بیایند. خودمان را مسئول بدانیم و دقیق انتخاب کنیم. سوم اینکه بعد از انتخابمان یک مسئولیت دیگر داریم. نظارت همگانی مردم، مطالبه‌گری مردم. من مسئول در انتخابات قول دادم که این کارها را بکنم. چرا مطالبه نمی‌کنیم؟ چرا داد نمی‌زنیم؟ با منطق داد بزنیم.
گل آقا یک زمانی انصافاً طنز قشنگی داشت. یک ستونی داشت به نام «پس چی شد؟» عیبی ندارد در کانال‌ها با احترام بگوییم. نماینده محترم شورا، نماینده محترم مجلس، رئیس محترم جمهور، نماینده محترم خبرگان، هرکسی را داریم انتخاب می‌کنیم، پس چی شد!؟ وقتی همه بگویند یک اتفاقی می‌افتد. یک نفر بگوید، می‌شود اپوزیسیون. ولی وقتی همه بگویند، اگر هشتاد میلیون مطالبه‌گر داشته باشیم، به نظر شما مسئولی جرأت دارد سوء مدیریت داشته باشد؟ هشتاد میلیون او را نظارت می‌کنند. امروز در مملکت ما نظارت همگانی کم است. دستگاه‌های نظارتی ضعیف عمل می‌کنند. نظارت همگانی دارد ضعیف عمل می‌کند. وقتی مردم همه بگویند، پس ما در انتخابمان مسئول هستیم و در مطالبه‌گری هم مسئول هستیم.
شریعتی: اگر اجازه بدهید من سؤال و نتیجه گیری نظرسنجی هفته گذشته را بخوانم. اگر خاطرتان باشد هفته گذشته این سؤال را مطرح کردیم. از نظر شما مهم‌ترین خطری که امروزه جمهوری اسلامی ایران را تهدید می‌کند کدامیک از گزینه‌های زیر است؟ 1- تهاجم فرهنگی داخلی و خارجی 2- مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم 3- فسادهای مالی و مدیریتی 4- فاصله بین مردم و مسئولین 5- تهاجم نظامی و تحریم اقتصادی 6- اختلافات سیاسی جناح‌های داخلی
هم در کانال برنامه و هم در کانال سروش این نظرسنجی را گذاشتیم. گزینه‌ها هم گزینه‌هایی بوده که ترتیبشان در هر دو کانال فرق می‌کرد. ولی نکته‌ای که برای ما اهمیت داشت این بود که مهم‌ترین خطری که جمهوری اسلامی را در حال حاضر از نگاه مخاطبین تهدید می‌کند، تهاجم فرهنگی داخلی و خارجی است. تهاجم فرهنگی داخلی و خارجی 47%- مشکلات اقتصادی و معیشتی 21%- فسادهای مالی و مدیریتی 17%- فاصله بین مردم و مسئولین 6%- تهاجم نظامی و تحریم اقتصادی 5%- اختلافات سیاسی جناح‌های داخلی 3%
حاج آقای ماندگاری: من می‌گویم در این گزینه‌هایی که گفتید غیر از تهاجم نظامی همه تهاجم فرهنگی است. معلوم می‌شود پنج درصد مردم گفتند: تهاجم نظامی تهدید است. 95 درصد گفتند: تهاجم فرهنگی و محصولاتش. مشکلات معیشتی مردم به خاطر چیست؟ به خاطر الگوگیری از فرهنگ بیگانه است. تجمل گرایی است. فاصله‌ی طبقاتی مسئولین و مردم نتیجه چیست؟ باز بخاطر الگوگیری بعضی از مسئولین از مدیریت‌های خارجی و غربی است. و الا در نظام جمهوری اسلامی و در اسلام نباید مدیر با زیردستش خیلی فاصله داشته باشد. فسادها هم ناشی از تهاجم فرهنگی است. یعنی وقتی می‌خواهند مدل آنها مدیریت کنند، مدل غربی‌ها می‌‌خواهند زندگی کنند، مدل آنها می‌خواهند برخورد کنند، یعنی فرهنگ بیگانه دارد در این سطوح اثر می‌گذارد. مردم باور کنید اگر دلمان برای خودمان بسوزد، برای مملکت و آینده‌ی مملکتمان بسوزد، یک مقدار نسبت به تهاجم فرهنگی آنطور که حضرت آقا فرمودند حساس‌تر شویم. فرهنگ معیشت ما، فرهنگ مدیریت ما، فرهنگ مصرف ما، فرهنگ بازی و تفریح ما، فرهنگ پوشش ما، فرهنگ اشتغال ما همه نتیجه تأثیرپذیری از آن طرف است. اگر ما به فرهنگ غنی و دینی و ملی خودمان توجه کنیم راه را بستیم. وقتی حضرت آقا می‌گوید: محصول ایرانی مصرف کنید، یعنی راه را بر فرهنگ آنها ببندید. آنها می‌خواهند شما را از این طریق نابود کنند. باید باور کنیم تهاجم را تا دفاع را جدی‌تر بگیریم. واقعاً مردم نظرات خوبی دادند. همچنان که امام دیروز ما فرمودند، امام امروز ما فرمودند، مردم ما از بعضی از مسئولین ما بصیرتر هستند. به خدا مردم خوب فهمیدند دشمن نشانه گرفته فرهنگ ما را، در همه سطوح! فرهنگ سیاسی، اقتصادی، معیشتی. انشاءالله به فرهنگ اسلام برگردیم همه مشکلات ما حل می‌شود.
شریعتی: امروز صفحه 492 قرآن کریم، آیات 34 تا 47 سوره‌ی مبارکه زخرف در سمت خدا تلاوت می‌شود.
«وَ لِبُيُوتِهِمْ أَبْواباً وَ سُرُراً عَلَيْها يَتَّكِؤُنَ «34» وَ زُخْرُفاً وَ إِنْ كُلُّ ذلِكَ لَمَّا مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةُ عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِينَ «35» وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ «36» وَ إِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ «37» حَتَّى إِذا جاءَنا قالَ يا لَيْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ «38» وَ لَنْ يَنْفَعَكُمُ الْيَوْمَ إِذْ ظَلَمْتُمْ أَنَّكُمْ فِي الْعَذابِ مُشْتَرِكُونَ «39» أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ وَ مَنْ كانَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ «40» فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ «41» أَوْ نُرِيَنَّكَ الَّذِي وَعَدْناهُمْ فَإِنَّا عَلَيْهِمْ مُقْتَدِرُونَ «42» فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ «43» وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ «44» وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنا أَ جَعَلْنا مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ «45» وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى‏ بِآياتِنا إِلى‏ فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ فَقالَ إِنِّي رَسُولُ رَبِّ الْعالَمِينَ «46» فَلَمَّا جاءَهُمْ بِآياتِنا إِذا هُمْ مِنْها يَضْحَكُونَ «47»
ترجمه: و براى خانه‏هايشان درب‏هاى متعدّد و تخت‏هايى كه بر آنها تكيه زنند (قرار مى‏داديم). و هر گونه زينتى (براى آنان فراهم مى‏كرديم) ولى اينها همه جز وسيله كاميابى زندگى دنيا نيست، در حالى كه آخرت نزد پروردگارت مخصوص اهل تقواست. و هر كه از ياد خداى رحمن روى گردان شود شيطانى بر او مى‏گماريم كه همراه و دمساز وى گردد. و آنها (شياطين) مردم را از راه (حقّ) باز مى‏دارند ولى گمان مى‏كنند كه هدايت يافته‏اند. (همراه بودن شيطان ادامه دارد) تا زمانى كه (مجرم در قيامت) نزد ما آيد (و به شيطان همدم خود) گويد: اى كاش ميان من و تو فاصله مشرق و مغرب بود، چه بد همنشينى بودى. (ولى به آنان گفته مى‏شود) امروز (آرزوى دورى از شياطين) براى شما سودى ندارد چرا كه ظلم كرديد، شما (با شياطين) در عذاب مشتركيد. (اى پيامبر!) آيا تو مى‏توانى سخن خود را به گوش كران برسانى يا كوران و كسانى را كه در گمراهى آشكارند هدايت كنى؟ پس هرگاه تو را از (ميان آنان) ببريم، از آنان انتقام خواهيم گرفت. يا (اگر زنده باشى) عذابى را كه به آنان وعده داده‏ايم به تو نشان مى‏دهيم، پس بدون شك ما بر نابودى آنان مقتدريم. پس آنچه را به تو وحى شده محكم بگير، همانا تو بر راه مستقيم هستى. و همانا قرآن براى تو و قومت وسيله يادآورى (و عظمت) است و به زودى (درباره آن) از شما سؤال خواهد شد. و از رسولانى كه قبل از تو فرستاده‏ايم (از طريق پيروان يا كتابشان) سؤال كن، آيا غير از خداوند رحمان، معبودان ديگرى براى پرستش مردم قرار داده‏ايم؟ و همانا ما موسى را همراه با آيات (و معجزات) خود به سوى فرعون و اشراف قومش فرستاديم پس گفت: همانا من فرستاده پروردگار عالميانم. پس چون موسى با آيات ما به سراغ آنان آمد، آنان به آن (آيات و معجزات) خنديدند.
شریعتی: اشاره قرآنی را بفرمایید.
حاج آقای ماندگاری: آیه 37 خیلی قشنگ پیامی را که خوانیدم و پاسخی را که دادیم، لطف الهی تأیید می‌کند. «وَ إِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ» معنای تهاجم فرهنگی این است که آنها فکر می‌کنند خیلی فکرهایشان برتر است. تهاجم پذیری فرهنگی این است که خدای نکرده در مملکت ما فکر کنیم خبری است، آنها از ما خیلی سرتر هستند و ما باید بپذیریم. قرآن می‌گوید: آنها می‌خواهند شما را از سبیل الهی و از مسیر الهی دور کنند و جلوی راه شما را بگیرند. پیشرفت شما را دیدند. موفقیت‌های ما را دیدند. در جنگ نظامی موفقیت شما را دیدند و می‌خواهند با جنگ فرهنگی جلوی ما را بگیرند. ما باید بیدار باشیم و جلوی تهاجم فرهنگی سنگر ببندیم و بهترین سنگر مسجد است. مسجدها را پر کنیم.
شریعتی: در رابطه با سؤال اول و پیام دوستمان در مورد ازدواج و بحث ستاره و خرافات و علم نافع که آقای ماندگاری مطرح کردند، همینطور که وعده داده بودم، سؤال این هفته نظرسنجی ما که دوستان می‌توانند به کانال مراجعه کنند و همینطور کانال سروش، سؤال آنجا هست و نظرات خودشان را ثبت کنند.
نا آگاهی برخی مردم از آموزه‌های اولیه‌ی دینی‌شان بیشتر حاصل کوتاهی کدامیک از گزینه‌های زیر است؟
1- مدارس و دانشگاه‌ها 2- مساجد، حوزه‌ها و روحانیت 3- رسانه‌های عمومی مثل رادیو و تلویزیون 4- خانواده‌ها و والدین
انشاءالله در نظرسنجی شرکت کنید تا هفته آینده در مورد آن صحبت کنیم.
من یک پیام دیگر هم بخوانم. گفتند: من دختری سی ساله هستم. دانشجوی دکترای حقوق هستم. روی صحبت من با حاج آقای ماندگاری است چون ایشان خیلی روی ازدواج جوان‌ها تأکید دارند. هیچوقت پدر و مادرم فکر نکردند که من جوان هستم و نیازهای طبیعی هر انسانی را دارم. فقط از من انتظار دارند مشغول مطالعه و تحصیل باشم. چون همیشه چه در دوران مدرسه و چه در دوران دانشجویی، رتبه اول مدرسه و دانشگاه بودم. این تصویر از من در ذهنشان ساخته شده است. اوایل که خواستگار می‌خواست بیاید من متوجه نمی‌شدم. خودشان می‌گفتند: دختر ما دارد درس می‌خواند. تا اینکه ارشدم را گرفتم. هرکس تماس می‌گرفت، اول شرایط را می‌سنجیدند و بعد شاید می‌آمدند. تا اینکه من دکتری قبول شدم. الآن کسی تمام می‌گیرد، تا متوجه می‌شود من دانشجوی دکتری هستم اصلاً جلو نمی‌آیند. دوباره قضیه ازدواج من منتفی شد و من فقط باید درس بخوانم. شاید باورتان نشود ولی به دوستانم که دیپلم گرفتند و الآن دو تا بچه دارند خیلی حسودی می‌کنم. دائماً در این فکر هستم ای کاش به جای اینکه هر روز به اسم استاد و خانم دکتر صدایم کنند، یک نفر بود به من می‌گفت: مامان! آرزوی یک زندگی ساده و معمولی را دارم. مثل بقیه‌ی آدم‌های معمولی دیگر! جالب است دوستانم به من می‌گویند: عاقل ما تو بودی! الآن برای خودت کسی شدی و موقعیتی داری. ولی خبری ندارند که من حسرت زندگی ساده آنها را می‌خورم. تو را به خدا از پدر و مادرها بخواهند که زندگی بچه‌هایشان را تک بعدی نکنند.
حاج آقای ماندگاری: می‌دانید این اتفاقات محصول چیست؟ محصول اینکه ما در هر موضوعی خدا و رسول خدا و اهل‌بیت برای ما یک دستوری فرمودند. آنها گفتند: دخترها و پسرهایتان را زود ازدواج بدهید. تا از مسئولیت پذیری زندگی لذت ببرند. فرمایش فرمودند، نتیجه‌اش این می‌شود. آنها فرمایش فرمودند: مهریه‌ها را کم بگیرید. مهریه‌ها را بالا گرفتیم، باعث نزاع و طلاق‌ها می‌شود. آنها فرمایش فرمودند و گفتند: حیا و عفت داشته باشید، نتیجه‌اش اینطور می‌شود. آی پدر و مادرهایی که حرف‌های خدا و پیغمبر را در مورد ازدواج زود جوان‌ها کنار گذاشتید. آی پدر و مادرهایی که حرف‌های خدا و پیغمبر را بخاطر مهریه‌های کم کنار گذاشتید، بعد از رحلت پیغمبر هم یک عده‌ای دور هم نشستند، گفتند: خدا و رسول فرمایش فرمودند علی را انتخاب کردند. این وضعیت جهان اسلام شد. باور کنیم هرجا فکر کردیم خودمان از خدا و پیغمبر بیشتر می‌فهمیم، به اندازه‌ای که عمل بعد از رحلت رسول خدا این همه جهان اسلام را به تشتت کشیده، به همان اندازه زندگی خودمان و بچه‌های خودمان را به تشتت می‌کشیم. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ» (انفال/24) باور کنیم اگر به حرف خدا و پیغمبر تسلیم شویم حیات پیدا می‌کنیم. شما دخترتان را کشتید! روزی که می‌توانست با شنیدن کلمه‌ی مامان زنده شود، شما او را کشتید. بیایید قاتل روح و حیات معنوی بچه‌هایمان نباشیم.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group