سه شنبه 4 دي 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

95-12-18-حجت الاسلام والمسلمين ماندگاری – پاسخ به پرسش‌های بینندگان

برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: پاسخ به پرسش‌های بینندگان
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين ماندگاری
تاريخ پخش: 18-12-95
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
شریعتی: سلام می‌کنم به همه شما بیننده‌ها و شنونده‌های عزیزمان. انشاءالله هرجا که هستید در پناه خدای متعال زندگی شما سرشار از صفا و صمیمیت و توأم با آرامش باشد. از لطف و محبت شما صمیمانه سپاسگزاریم. حاج آقای ماندگاری سلام علیکم، خیلی خوش آمدید.
حاج آقا ماندگاری: سلام علیکم و رحمة الله. بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمدٍ و آله الطاهرین. من هم خدمت شما و همکاران خوب این برنامه و همه بینندگان عزیز و شنوندگان رادیو قرآن عرض سلام و ادب و احترام دارم. امیدواریم خدای متعال توفیق بدهد که هم بندگی او را کنیم و هم خدمت به خلق کنیم. انشاءالله! (قرائت دعای سلامت امام زمان) می‌خواهم از بینندگان و جوان‌های عزیز تقاضا کنم اگر برایشان مقدور است، سفر راهیان نور را بیایند. ما هر سال توفیق باشد آنجا هستیم و احساس می‌کنم که هرکس بیاید آنجا یک هوای تازه‌ای را نفس می‌کشد. هم هوای بهاری طبیعت آنجا قشنگ است، هم هوای فرهنگ شهدا. مردم ما، جوان‌های ما یک مقدار از بعضی فرهنگ‌های فرهنگی جامعه گله‌مند هستند. بیایند آنجا از شهدا برایشان بگوییم. از جبهه‌ها برایشان بگوییم، از زیبایی‌های آن سرزمین نور برایشان بگوییم. من قول می‌دهم حال و هوایشان عوض می‌شود. دسته گل صلواتی را برای امام زمان هدیه کنیم.
شریعتی: انشاءالله دلتان در آستانه بهار، بهاری باشد. یادمان باشد در آستانه‌ی بهار باید بیشتر هوای هم را داشته باشیم و بیشتر حواس ما به همدیگر باشد. من اولین سؤال را بخوانم و پاسخ حاج آقای ماندگاری را می‌شنویم.
سلام و احوالپرسی کردند و گفتند: آقای ماندگاری در فضای مجازی مدتی است سؤالاتی درباره‌ی حقوق زنان می‌بینم. اینطور می‌گویند: که اگر اسلام دین کاملی است چرا اینطور به حقوق زنان نگاه کرده است؟ چرا قرآن اینطور نگاه کرده است؟ سؤال‌های معمول من این است که چرا حق حضانت بچه بعد از طلاق برای مرد است؟ چرا دیه زن کمتر از مرد است؟ یا ارث زن کمتر از مرد است؟ چرا برای شهادت دادن دو زن برابر یک مرد است و سؤالاتی از این قبیل، من مدت‌ها این سؤالات در ذهنم بود و خیلی دنبال پاسخ بودم و تا حدودی سؤالات برایم روشن شود. من خیلی دنبال پاسخ بودم و تا حدودی پاسخ سؤالات برای من روشن شد. اما دوست دارم که شما پاسخی بدهید که دوستان مرا در این فضاهای مجازی قانع کند.
حاج آقای ماندگاری: بسم الله الرحمن الرحیم. ممنون از اینکه ما را قابل می‌دانند و این سؤالات خوبشان را مطرح می‌کنند. حتی در فضای مجازی که سؤال مطرح می‌شود به برنامه سمت خدا منتقل می‌کنند. الآن یک سایتی را به عزیزان آدرس بدهم، سایت پرسمان! انصافاً کارشان خوب است و کارشناسان خوبی آنجا نشستند. اساتید خوبی هستند و به تک تک این سؤال‌ها پاسخ دادند و پاسخ‌ها نوشته شده است. عزیزان سؤالات را منتقل کنند و پاسخ بگیرند. انشاءالله خدا به آنها قوت و نصرت بدهد. تک تک اینها پاسخ‌های مفصل و قانع کننده‌ای دارد. 09640 و 09650 که بارها هم در برنامه اعلام کردیم که مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی است که کارشناس دینی هستند و جواب می‌دهند.
اما آنچه می‌خواهم به این بیننده‌ی عزیز عرض کنم این است که اعتقاد ما بر این است که دین اسلام و قانون خدا هم جامع است، هم کامل است و هم پویا است. جامع است یعنی همه اطراف را در نظر گرفته است. کامل است به همه اجزاء نگاه کرده است. در هر بعدی همه اجزاء را قشنگ دیده است. ریزه‌کاری‌ها را هم دیده است. پویا و به روز است. یعنی حکم خدا که 1400 سال پیش توسط پیغمبر اعلام شده است. امروز که نگاه می‌کنیم اگر همین حکم خدا امروز پیاده شود، بشر هیچ مشکلی ندارد. اما اگر من از این پازل یک تکه را برداریم، آن قطعه احتمالاً صاف همانطور که مردم بخواهند نیست. اما وقتی در پازل می‌گذاریم می‌بینیم چقدر متناسب و قشنگ است. پازلی نداریم که قطعاتش کاملاً مربع و صاف باشد. هر قطعه را ببینی کج است.
در رابطه با مهمانی مثال می‌زنم و بعد وارد سؤال مربوط می‌شوم. مثلاً من خانه شما مهمانی آمدم. من مهمان نباید از شما تقاضا داشته باشم. بگویم: خانه شما آمدیم هرچه دارید بردارید بیاورید! حاج آقا! پس اگر ما مهمانی رفتیم باید از گرسنگی بمیریم؟ چون به مهمان گفتید چیزی نگوید. خوب خدایی که به مهمان گفته: چیزی تقاضا نکن که صاحبخانه خجالت نکشد، به صاحبخانه گفته هرچه در خانه داری بیاور! هرچه بیشتر مهمانت را پذیرایی کنی قشنگ‌تر است. این دو قطعه کنار هم قشنگ است. یکی را برداری، یک مقدار کج دیده می‌شود. به فقیر گفته: تو دستت را دراز نکن. به غنی گفته: تو چشمت را تیز کن و برو فقیرها را پیدا کن. ولی اگر فقط حکم فقیر را نگاه کنی، اِ... بابا جان این بنده خدا دستش را دراز نکند، از گرسنگی و بی‌لباسی می‌میرد. به فقیرها گفته: چیزی نگویید. ولی نزدیک عید است. به غنی گفته: بروید بگردید. خانه‌هایی که مرغ و گوشت نخوردند و آذوقه ندارند، بسته بسته پشت در خانه‌ها بگذارید و در بزنید. نگذارید بفهمند شما آوردید. این دو قطعه کنار هم خیلی زیباست.
اگر قرار است زن و شوهر را با همدیگر نگاه کنیم. خانم‌های بزرگوار! آقایان بزرگوار، اگر در احکام اسلام در مورد زن نگاه می‌کنید، در مورد مرد هم نگاه کنید. اگر اسلام ارث مرد را دو برابر قرار داده و ارث زن را نصف قرار داده، به دلیل اینکه این حکم اسلام 1400 سال پیش این بوده که مرد نان آور خانه است و واجب است بر مرد، زن و بچه‌ها واجب النفقه مرد هستند. مرد یک بار بیشتر دارد. هرکس بار بیشتر دارد، باید سهم بیشتر هم داشته باشد. مرد است که باید زن و بچه را نان بدهد. شاید برگردند بگویند: حاج آقا! این هم 1400 سال پیش بوده است؟ الآن خانم‌ها یک تعداد زیادی نان آور خانه هستند. خانم‌ها لطف می‌کنند. نمی‌گوییم: از سر کارشان بیرون بیایند. خانم‌ها لطف می‌کنند تلاش می‌کنند. اما خانمی که میلیاردر است می‌تواند یک ریال در خانه خرج نکند. هنوز که هنوز است بعد از 1400 سال با اینکه خانم دارد کار اقتصادی می‌کند، هنوز وظیفه من است. لطف می‌کنند، همراهی می‌کنند. صفا و صمیمیت به خرج می‌دهند، پولشان را در خانه می‌آورند. می‌توانند نیاورند. اگر ارث مرد دو برابر است. یعنی اگر ارثیه به خانم می‌رسد، مثل حقوقش است، می‌تواند کنار بگذارد. ولی مرد برای زن و بچه‌اش خرج می‌کند. از آن طرف هم دیه مرد دو برابر زن است. وقتی می‌گوییم: مردها دو برابر زن‌ها، یعنی مردها را دو تا حساب کردند. شهادتش، دیه‌اش، ارثش، آن احکام بخاطر مصونیت اوست. مرد که از دنیا می‌رود، دیه او دو برابر است. به چه کسی می‌رسد؟ به زن و بچه‌اش می‌رسد. یعنی چون مرد نان آور شما در این حادثه از بین رفت، به این خانم دو برابر می‌دهند، ولی اگر خانم از بین برود، دیه خانم نصف است. چون وقتی به آقا می‌دهند، آن آقا باید خودش خرجی خانه را دربیاورد. حالا یک مقدار هم به خاطر خانم او به او دادند. اگر احکام را کنار هم ببینیم، این پازل هم جامع است. هم کامل است، هم پویا است. الآن هم خانم‌های بزرگوار باور کنید آدم‌های منصف در دنیا نشستند می‌گویند: قرآن عجب حکم قشنگی دارد. انگار خدا در عالم کارها را دو دسته کرده است. یک دسته نرم افزاری و یک دسته سخت افزاری است و جنس مرد چون سخت است، کارهای سخت افزاری را روی دوشش گذاشته است. جنس زن چون لطیف است کارهای نرم افزاری را روی دوشش گذاشته است و چه تقسیم کار قشنگی است. چه تقسیم کار عادلانه‌ای است. مردم فکر می‌کنند عدالت یعنی شباهت، شما سر سفره غذا، بچه یک کاسه کوچک می‌خورد. برادر بزرگتر یک بشقاب می‌خورد. احتمالاً پدر یک دیس باید بخورد. این عدالت همین است که هرکدام را به اندازه ظرفیت او بدهیم.
شریعتی: گاهی جنس غذا فرق می‌کند. بچه کوچک باید یک چیزی بخورد. پدر باید یک چیز دیگر بخورد.
حاج آقای ماندگاری: برای پاسخ دادن به اینگونه سؤالاتی که امروز در فضای مجازی به فراوانی هست و یک هدف هم دارد، اگر هدفشان پیدا کردن آگاهی است خیلی خوب است. ولی متأسفانه می‌خواهند اسلام را زیر سؤال ببرند. شما شک نکنید. آیه 15 سوره حجرات می‌گوید: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا» وقتی «ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا» را آدم نگاه می‌کند، یعنی مواظب باشید در ایمانی که به خدا و پیغمبر آوردید، شک وارد نشود. گاهی وقت‌ها شک از خود احکام اسلام بدست می‌آید. همین تفاوت‌ها، لذا ما بارها گفتیم: جنس زن چون با جنس مرد متفاوت است، تکالیف و مسئولیت‌ها و امتیازاتشان با هم فرق دارد. و الا هیچ فضیلتی بر هم ندارند. بارها گفتیم: خانم‌ها با آقایان مسابقه می‌دهند با آیه 35 سوره احزاب. خدا ده مسابقه را طرح کرده است. «إِنَّ الْمُسْلِمِينَ‏ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتِينَ وَ الْقانِتاتِ» به این دو آیه که خواندم مراجعه کنید. شک به دلتان راه ندهید. هرچه هم متخصص‌ها رشد کنند و قانون بنویسند، به گرد قانون خدا نمی‌رسند. چون خدا هم خالق من و شماست. هم خالق عالم هستی است. هم آورنده‌ی این قرآن و دین است. زمان هم برایش مطرح نبوده که بگوییم: 1400 سال پیش اینطور بود و الآن اینطور است. نه! خدا یک آش برای همه مخلوقات اول و آخر عالم پخته است. «إِنَ‏ الدِّينَ‏ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام‏» (آل‌عمران/19) اسلام جامع و کامل و پویاست. شک نکنید. هرجا هم گیر کردید، سؤال کنید.
شریعتی: من واقعاً نمی‌دانم این نوع نگاهی که دارم درست است یا نه؟ من فکر می‌کنم اگر در موارد مختلف و در عرصه‌های مختلف، حقانیت اسلام، محکم بودن اسلام، جامع بودن اسلام برای من و شخص من اثبات شده است، دیگر نمی‌گذارم موریانه‌های تردید بیایند و خلل ایجاد کنند.
حاج آقای ماندگاری: یکبار دیگر هم گفتیم. وقتی یک حکمی را به عنوان اسلام بیان می‌کنند، من روحانی داخل بروم. یا حکم اسلام هست یا حکم اسلام نیست. اگر حکم اسلام نیست که کنار می‌گذاریم. حکم اسلام بود یا فلسفه‌اش بیان شده یا فلسفه‌اش بیان نشده است. اگر فلسفه‌اش بیان شده که مثل همه احکام فلسفه‌اش بیان شده است. اگر فلسفه‌اش بیان نشده اینها چند درصد هستند؟ اینها را به اعتماد اینکه خدا بر ما داده است، او عالم و حکیم و خالق ماست، به اعتماد او قبول کنیم.
شریعتی: یعنی ساده‌اش می‌شود «من که نفهمیدم ولی باز چشم»!
حاج آقای ماندگاری: مثل قصه‌ی دکترها. دکتر پنج تا قرص به ما می‌دهد، دو تا را می‌گوید برای چیست. سه قرص را نمی‌گوید. ولی می‌گویم: چون آقای دکتر متخصص است قبول است. ایشان چیز بی‌خود به ما نمی‌دهد! «یا ایها الذین آمنوا»‌های قرآن یعنی ای کسانی که ایمان آوردید، به اندازه‌ای که به متخصصان اطراف خودتان ایمان دارید، به من خدا هم اعتماد کنید.
شریعتی: گفتند: من با نماز خواندن و دینداری خواستگارهایم مخالف نیستم و با لا ابالی بودن هم موافق نیستم. اما انسانیت را در اولویت قرار می‌دهم. گفتند: یک دختر داشتم که خیلی در تربیت او کوشش کردم. دینداری را هم ملاک داماد آینده قرار دادم. داماد من یک نماز و روزه قضا ندارد. اما از روزی که پا به زندگی دختر من گذاشته است همیشه چشم من و پدرش و دخترم گریان است. شما بگویید: من باید چه کنم؟
حاج آقای ماندگاری: بسم الله الرحمن الرحیم. این مدل سؤالات خیلی زیاد است. آخرش هم می‌نویسند: دینداری مهم نیست. انسانیت مهم است. من نمی‌دانم چرا بعضی‌ها دوست دارند دینداری را از انسانیت جدا کنند؟ ضمن اینکه دین آمده ارزش‌های انسانی را تعالی بدهد. اینکه من یک لقمه غذا به دیگری می‌دهم، این مطابق انسانیت است. اما اینکه لقمه دهان خودم را به دیگری بدهم، این فراتر از انسانیت است! دین آمده و هم این انسانیت را تأیید می‌کند و هم می‌خواهد مرا از آن انسانیت بالا ببرد. ما می‌گوییم: با دین به جایی می‌رسیم که فرشته نرفته است. «رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند!» این دین می‌گوید: انفاق کنید. احسان کنید. احسان یک مطلب فطری است. یک مطلب عقلی و انسانی است. اما «وَ يُطْعِمُونَ‏ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيرا» (انسان/8) امیرالمؤمنین (ع)، حضرت زهرا(س)، امام حسن و امام حسین غذای خودشان را شب اول به مسکین و شب دوم به یتیم و شب سوم به اسیر مشرک دادند. این دیگر فراتر از انسانیت است.
مگر الآن بعضی‌ها شعار نمی‌دهند که ما چه کار به غزه داریم؟ چه کار داریم به لبنان و عراق و سوریه؟ اینها که انسان هستند. ما می‌گوییم: این فراتر از انسانیت است که به اسیر مشرک کمک کنیم. دین آمده انسانیت من و شما را رشد بدهد. می‌خواهم بگویم که بینندگان عزیز! انسانیت زیر شاخه‌ی دیانت است. هرکس انسانیت ندارد، دیانتش ناقص است. همچنان که نماز و روزه هم زیر شاخه‌ی دیانت است. هرکس نماز و روزه ندارد دیانت او ناقص است. همچنان که عبادت‌های دیگر هم زیر شاخه دیانت است. پس اگر کسی نماز و روزه می‌خواند ولی انسانیت ندارد، این دیانتش ناقص است.
شریعتی: یعنی الآن شما دارید به این خانم می‌گویید که اگر داماد شما یک نماز و روزه قضا ندارد و شما تصور می‌کنید دیندار است، این دیندار نیست.
حاج آقای ماندگاری: این دینداری کامل نیست. چون دینداری قبل از اینکه مرا به عبادت دعوت کند به انسانیت دعوت می‌کند. من نمی‌دانم چرا می‌خواهند انسانیت را مقابل دیانت قرار بدهند؟ اگر دیانت نبود اصلاً انسانیت ما رشد نمی‌کرد. مگر ما این همه جنگ و خونریزی در جوامع انسانی نداریم؟ مگر تلافی کردن در جوامع انسانی نداریم؟ ولی دین ما می‌گوید: می‌خواهی انتقام بگیری، بگیر. ولی اگر گذشت کنی قشنگ‌تر هم می‌شود. «ادْفَعْ‏ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَن‏» (مؤمنون/96) اگر یک هدیه به ما دادند و ما یک هدیه به آنها دادیم، انسانیت است اما دین ما می‌گوید: تا جایی که می‌توانی هدیه‌ای که به او می‌دهی چرب‌تر و قشنگ‌تر باشد. حتی یک سلام، او گفت: سلام، شما بگو: سلام علیکم! پس این ضمن اینکه تأیید انسانیت می‌کند، انسانیت را رشد و تعالی می‌دهد. بچه‌های ما یک کارهایی در جبهه کردند که در هیچ جنگی، ظاهراً در همه جنگ‌ها بعضی از امور انسانی را رعایت می‌کردند. مثلاً می‌گفتند: در جوامع بشری، بیمارستان‌ها را نزنید، امر غیر انسانی است. مردم بی‌گناه را نزنید، امر غیر انسانی است. ولی به اعتقاد بنده بیشترین مسائل انسانی در جنگ هشت ساله ما رعایت شد، چون دیانت بالاتر از انسانیت بود. دیانت بود که انسانیت ما را رشد داد. عباس بابایی پل بغداد را می‌خواهد بزند برای اینکه کنفرانس در بغداد اتفاق نیافتد. می‌بیند چند تا عابر پیاده دارند می‌روند، خطر را به جان می‌خرد، یک دور در شهر بغداد می‌زند برای اینکه عابرها بروند و بعد پل را بزند. این فوق انسانیت است. پس خواهش می‌کنم آنهایی که انسانیت ندارند ولی عبادت‌ها را انجام می‌دهند، به این‌ها تعبیر دیندار کامل نگویید. این‌ها دینداری‌شان ناقص است. ما دینداری را دیندار کامل می‌گوییم که اول انسانیت را رعایت کند و بعد عبادت را رعایت کند. این دو تا با هم هستند. از هم جدا نیستند. اگر خاطراتی را از دکتری می‌گویند، مهندسی می‌گویند، تجاری می‌گویند، که مثلاً اینها مریض‌هایی را بررسی کردند که دین نداشتند. ما بچه‌های دینداری را می‌آوریم که بالای دست اینها رفتند.
من اردوی جهادی بودم. بچه‌های دانشگاه صنعتی شریف مقطع دکترا بودند. باور می‌کنید در نجاست رفته بودند برای اینکه این خانواده‌های مستضعف در روستا یک کانال فاضلاب درست کنند. انسانیت بالاتر از این است. خیلی فوق انسانیت است. آن طرف انسانیت به خرج بدهد، پول می‌دهد می‌گوید: کانال فاضلاب برایشان بزن. خود آقای دکتر آستین بالا نمی‌زند داخل برود. اینکه ایثار و فداکاری را من از دینم یاد گرفتم.
این تکلیف همه ماست. هم در رابطه با فاکتورها و شاخصه‌های انسانی تحقیق کنیم. لذا اگر دین ما می‌گوید: امانت‌داری را دقت کنید، این برای انسانیت است. راستگویی را دقت کنید، برای انسانیت است. حیا و عفت را رعایت کنید برای انسانیت است. دین نسخه‌ی تکامل یافته‌ی انسانیت است. دستورات دینی ما دو بخش است: یکی عبادات و یکی معاملات! معاملات به معنی اعم است. یعنی همه ارتباطاتش را ببینید آیا دستورات خدا را رعایت می‌کند. در تعاملاتی که با مردم دارد آیا دستورات خدا را رعایت می‌کند. این دستورات خدا پیشرفته همان دستورات فطرت انسانی همه انسان‌هاست. امام حسن مجتبی گفتند: بچه‌هایتان را به آدم‌های دیندار بدهید. یعنی انسان دیندار! اگر دوستش داشته باشد غوغا می‌کند. دوستش نداشته باشد مثل ایشان، چون احتمالاً زنش را دوست ندارد که اذیت می‌کند. چون دین دارد به او ظلم نمی‌کند. ظلم نکردن یک امر انسانی است ولی در دیانت خیلی جلوه پیدا می‌کند. اینها چه کار می‌کنند؟ اینها واقعاً باید استغفار کنند که قبل از ازدواج برای دخترشان خواستگار آمد، نماز خواندنش را نگاه کردند، عادل بودنش را نگاه نکردند. امانتداری او را نگاه نکردند. خوش خلقی او را بررسی نکردند. آنها را هم باید نگاه می‌کردید. اینها هم سفارش دین است.
الآن چه کار کنید؟ الآن « فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها» (نساء/35) یک آدمی را که این آقا پسر قبول دارد. می‌گویید: نماز می‌خواند پس احتمالاً یک ذره دین دارد. یک آدمی را که این آقا قبول دارد، بیاورد. همین دو کلمه را به او بگوید. اگر الآن هم بیننده‌ی برنامه است. آقا داماد عزیز! شما اگر نماز بخوانی و بد اخلاقی کنی و به زن و بچه ظلم کنی، شما داری آبروی نماز را می‌بری. آبروی خدا و پیغمبر را می‌بری. دوستش نداری و او را نمی‌خواهی، بستر طلاق هم حلال است و برای اینجا گذاشتند. رفع مشکل کن! چرا ظلم می‌کنی و اشک این دختر و مادر و پدرش را درمی‌آوری؟ «الملك یبقى مع الكفر و لا یبقى مع الظلم» این را من نه تنها به این داماد بلکه به تمام مسئولین جمهوری اسلامی می‌گویم. به تمام کسانی که کارگر زیر دست دارند می‌گویم. به تمام شرکت‌هایی که نیرو دارند می‌گویم. نماز بخوانید و روزه بگیرید ولی اگر ظلم کنید حکومت شما پایدار نخواهد بود! آقا پسر! شما حاکم این دختر هستی. «الرِّجالُ قَوَّامُونَ‏ عَلَى النِّساء» (نساء/34) اگر ظلم کردی حکومت تو پایدار نیست. چوب خدا صدا ندارد و یک روز می‌خوری!
شریعتی: به نظر من نه تنها به این دختر ظلم می‌کنند بلکه اینها دارند به دین ظلم می‌کنند. وجهه دین را خراب می‌کنند.
حاج آقای ماندگاری: شما در ظاهر داری به این دختر و مادر و پدرش ظلم می‌کنی، ولی در واقع داری به دین خدا ظلم می‌کنی. در مرحله سوم به خودت ظلم می‌کنی. «إِنْ أَحْسَنْتُمْ‏ أَحْسَنْتُمْ‏ لِأَنْفُسِكُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها» (اسراء/7)
هرچه کنی به خود کنی *** گر همه نیک و بد کنی
ما بترسیم از اینجور معرفی اسلام که بیایند بگویند: ما به نماز خواندن او نگاه کردیم ولی به این طرف نگاه نکردیم و این بلا سر ما آمد! الهی که خداوند اینطور مشکلات را برطرف بفرماید.
شریعتی: نکات خوبی را شنیدیم. انشاءالله خداوند به همه ما توفیق بدهد که اگر دیندار هستیم به معنای واقعی کلمه مدافع دین خدا باشیم و بتوانیم از زیبایی‌های دینمان دفاع کنیم و نماینده خوبی باشیم.
سلام کردند و گفتند: پیام هفته گذشته شما که در مورد جوان 25 ساله‌ای بود که والدینشان از هم جدا شدند، داغ دل مرا تازه کرد. (اگر خاطرتان باشد یک جوان عزیزی گلایه کرده بود که پدر و مادرم از هم جدا شدند و مشکلاتی که سر راه این جوان قرار گرفته بود و ما این پیام را خواندیم.) بعد از اینکه صحبت‌های آقای ماندگاری را شنیدند و پخش شد، برای خانواده‌ی ایشان اتفاقات خوبی افتاد که من این بازتاب مثبت و امیدوار کننده را برای شما بخوانم.
سلام و احوالپرسی کردند و گفتند: من همان جوان 25 ساله هستم که سؤال من هفته گذشته در برنامه خوانده شد که پدر و مادر من چهار سال پیش طلاق گرفته بودند و خانواده‌های پدری و مادری همیشه به هم توهین می‌کردند. ایشان می‌گوید: وقتی خانه مادرم می‌روم پشت سر پدرم و خانواده‌اش می‌گویند. وقتی خانه پدرم می‌روم پشت سر مادرم و خانواده مادرم می‌گویند. من بعد از برنامه فایل صوتی را از کانال برنامه دانلود کردم و برای هردو خانواده پدری و مادری پخش کردم. جالب این بود که بعد از اتمام صحبت‌های حاج آقای ماندگاری هر دو خانواده به اشتباه خودشان پی بردند و دیگر دست از تهمت زدن به خانواده طرف مقابل برداشتند. بالاتر از آن کسانی که در هنگام طلاق اصلاً دخالت نکردند و واسطه نشده بودند، گویا الآن بیدار شده و هردو خانواده با پدر و مادرم در حال صحبت هستند و بارقه‌های امید پیدا شده و هم پدر و هم مادرم راضی به برگشتن شدند. از حاج آقای ماندگاری و برنامه خوب سمت خدا که بعد از چهار سال آرامش را به من و خانواده من برگرداندند، کمال تشکر و قدردانی را دارم. توفیقات شما روز افزون و سایه‌تان مستدام.
حالا نکته نامه که می‌خوانم چیست؟ یک دختر خانم 22 ساله با ما درد دل می‌کنند که در خانه‌ای بزرگ شدم که به معنی کامل کلمه طلاق عاطفی است. اگر این دوست عزیز اقوامشان از هم بد می‌گویند، من پدر و مادرم در روی هم می‌ایستند و به هم بد می‌گویند. یکی این می‌گوید و یکی او می‌گوید. من هم این وسط شنونده‌ای هستم که با هر کلمه‌ی آنها خرد می‌شوم. ولی کاری از دستم برنمی‌آید. از شنیدن این دعواها خسته شدم. حتی سر کوچکترین مسائل مثل رنگ چاقوی آشپزخانه! خسته هستم از دیدن اینکه حتی پدرم برای جواب سلام دادن هم سرش را از تبلت بلند نمی‌کند. مادرم هم دائم در فضاهای مجازی است. جو خانه ما خیلی سرد است. اختلافات زیاد باعث شده من به شدت از ازدواج بترسم و خواستگارانم را حتی بدون دیدن رد کنم. از ترس اینکه زندگی شبیه آنها داشته باشم! من نمی‌گویم: طلاق خوب است. اما شاید اگر با این همه زور پدر و مادرم کنار هم نمی‌ماندند، الآن من این همه غصه و عقده از وضعیت پیش آمده در دلم نبود. از شما خواهش می‌کنم وقتی می‌خواهید تذکر بدهید فقط طلاق‌های فیزیکی را در نظر نگیرید و آسیب‌هایی که طلاق‌های عاطفی دارند هم بگویید که والدین بدانند فقط زیر یک سقف بودن برای بچه‌هایشان کافی نیست.
حاج آقای ماندگاری: از آن بازخوردهای هفته قبل که واقعاً خدا را شکر می‌کنیم و باید سجده شکر کنیم. خداوند ما را وسیله حل مشکلات مردم قرار بدهد، انشاءالله! انشاءالله مشکل اینطور خانواده‌ها هم حل شود. من به این دختر خوب 22 ساله می‌گویم: احتمالاً یک مقدار اشتباه می‌کنید. باز هم می‌گویم: این خانه پر از دعوا بهتر از جدایی پدر و مادر است. اما اگر ما توصیه کردیم طلاق نگیرند، توصیه نکردیم که دعوا را ادامه بدهند. ما توصیه می‌کنیم و توصیه دین هم همین است. به هر طریقی که ممکن است یا خود پدر و مادر یا بچه‌ها بیایند واسطه شوند. یا دایی‌ها و عموها و خاله‌ها و عمه‌ها بیایند واسطه شوند. یا یک نفر بزرگتر از محله و خانواده بیاید واسطه شود. مشکل را حل کنیم. نه اینکه به هر قیمتی شده کنار هم بمانید. باز این کنار هم ماندن با تمام مشکلات از جدایی بهتر است. من حاضر هستم این دختر خانم را کنار دخترخانم‌های دیگر که با همه مشکلات طلاق گرفتند، ببرم. باز وضع این دخترخانم از بقیه بهتر است. پس دین می‌گوید: 1- مانع طلاق شوید. 2- اختلاف را هم تا جایی که می‌توانید حل کنید. برای حل اختلاف هم سه کلمه لازم است. 1- خواهش می‌کنم کوتاه بیایید. ببینید اگر بگوید: این که من گفتم باید بشود. او هم بگوید: باید همین شود. کوتاه بیایید! پدر و مادر بزرگوار خواهش می‌کنم کوتاه بیایید. ارزش ندارد که بچه‌هایمان را اذیت کنیم. ببینید الآن بچه ایشان چه آسیبی خورده است؟ دیگر قبول ازدواج نمی‌کند و می‌ترسد. یعنی یک کاری می‌کنیم پسر ما از ازدواج بترسد. دختر ما از ازدواج بترسد، آن ثمره‌ی قشنگی که می‌شود از زندگی آرام داشته باشد، بچه‌های ما ندارند! باور کنید خدا به این زندگی راضی نیست. خلق خدا هم به این زندگی راضی نیستند. 1- خواهش می‌کنم کوتاه بیایید. 2- خواهش می‌کنم سراغ یک مشاور بروید. 3- خواهش می‌کنم هرچه که به عنوان دستور دین دادند، شما آقا و خانم بزرگوار قبول کنید.
من گاهی برای مشاوره می‌روم، می‌گویم: می‌خواهید حرف دین را بشنوید یا می‌خواهید سر حرف خودتان بایستید؟ می‌گویند: حرف دین! می‌گویم: پس اگر می‌خواهید حرف دین را بشنوید، این وظیفه شما و این وظیفه شماست. این تعهدات شما و این تعهدات شماست. یک مقدار به تعهداتی که دین برایشان گذاشته است، عمل کنند. چون دین واقعاً جامع دیده است. اگر عمل کنیم این دعواها تمام می‌شود. پس باید قبول کنیم که دعواها برای خودخواهی‌هاست. برای لجبازی‌هاست. برای بی‌دینی‌هاست. از دین فاصله گرفتیم و نمی‌دانیم جای ما کجاست. سراغ دین برویم. دین به ما می‌گوید: جای این آقا کجاست؟ جای این خانم کجاست؟ جای بچه کجاست؟ دعا می‌کنیم خدایا به آبروی حضرت صدیقه طاهره قسمت می‌دهیم مشکلات اخلاقی و رفتاری این خانواده‌ها را برطرف بفرماید. مشکلات خانوادگی از مریضی بدتر است. مریضی را باید هر طور شده تحمل کنیم. ولی بد اخلاقی‌ها و اینطور رفتارها تحملش واقعاً سخت است.
شریعتی: مهمتر اینکه بچه‌ها درگیر می‌شوند. بچه‌هایی که در سن بیست و چند سالگی هستند، وقت به ثمر نشستن اینهاست. بعد از این همه سال تلاش و زحمت و کوشش این ناآرامی‌ها آسیب‌های خیلی جدی وارد می‌کند.
حاج آقای ماندگاری: یک توصیه کوچک هم به این دختر 22 ساله و امثال این بزرگوار، چه دخترخانم‌ها و چه آقا پسرها می‌گوییم که شما بخاطر مشکلات از ازدواج نترسید. انشاءالله ازدواج شما برکتی شود که پدر و مادر شما درس بگیرند.
شریعتی: انشاءالله در آستانه فصل جدید همه زندگی‌ها سرشار از خیر و برکت شود و همه فصل‌ها تبدیل به وصل شود. امروز صفحه 513 قرآن کریم، آیات 16 تا 23 سوره مبارکه فتح در سمت خدا تلاوت می‌شود. یادی هم از احمد عزیزی بکنیم، شاعر خوب کشورمان که این روزها به دیار باقی شتافتند. یادی هم از سرداران شهید دفاع مقدس کنیم که این روزها سالگرد شهادت و رشادت‌های آنهاست و فضای کشور ما عطرآگین به عطر شهداست.
یک پیام اینجا هست من فکر می‌کنم الآن وقت خواندن این است. یک بنده خدایی نوشته و خیلی خالصانه گفتند که مدتی است من دچار یک بیماری جسمی شدم و از شما تمنا می‌کنم که برای من یک حمد و شفا بخوانید، اگر امکان دارد از بینندگان هم بخواهید این کار را بکنند، امید من را نا امید نکنید، چشم امید من به لطف خدا و دعای شماست.
«قُلْ‏ لِلْمُخَلَّفِينَ‏ مِنَ الْأَعْرابِ سَتُدْعَوْنَ إِلى‏ قَوْمٍ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ تُقاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ فَإِنْ تُطِيعُوا يُؤْتِكُمُ اللَّهُ أَجْراً حَسَناً وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا كَما تَوَلَّيْتُمْ مِنْ قَبْلُ يُعَذِّبْكُمْ عَذاباً أَلِيماً «16» لَيْسَ عَلَى الْأَعْمى‏ حَرَجٌ وَ لا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَ لا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ مَنْ يَتَوَلَّ يُعَذِّبْهُ عَذاباً أَلِيماً «17» لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ ما فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَ أَثابَهُمْ فَتْحاً قَرِيباً «18» وَ مَغانِمَ كَثِيرَةً يَأْخُذُونَها وَ كانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً «19» وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغانِمَ كَثِيرَةً تَأْخُذُونَها فَعَجَّلَ لَكُمْ هذِهِ وَ كَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنْكُمْ وَ لِتَكُونَ آيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ وَ يَهْدِيَكُمْ صِراطاً مُسْتَقِيماً «20» وَ أُخْرى‏ لَمْ تَقْدِرُوا عَلَيْها قَدْ أَحاطَ اللَّهُ بِها وَ كانَ اللَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيراً «21» وَ لَوْ قاتَلَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوَلَّوُا الْأَدْبارَ ثُمَّ لا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً «22» سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا «23»
ترجمه: به باديه نشينان متخلّف بگو: به زودى (براى جنگ) با گروهى سرسخت و جنگجو دعوت خواهيد شد كه با آنان بجنگيد تا اسلام آورند، پس اگر اطاعت كنيد (و دعوت را قبول) كنيد، خداوند پاداشى نيك به شما خواهد داد و اگر سرپيچى كنيد، همان گونه كه پيش از اين نافرمانى كرديد، شما را به عذابى دردناك عذاب خواهد كرد. بر نابينا گناهى نيست و بر لنگ گناهى نيست و بر بيمار گناهى نيست، (كه به جهاد نروند) و هر كس خدا و رسولش را پيروى كند، (خداوند) او را در باغ‏هايى (بهشتى) كه نهرها از زير (درختان) آن جارى است، داخل مى‏كند و هر كس سرپيچى كند، او را به عذابى دردناك، عذاب خواهد كرد. همانا خداوند از مؤمنان راضى شد، آنگاه كه (در حديبيّه) زير آن درخت با تو بيعت كردند، پس خداوند آنچه را در دل‏هايشان (از ايمان و صداقت) بود، دانست، بنابراين آرامش را بر آنان نازل كرد و پيروزى نزديكى را پاداش آنان قرار داد. و غنايم بسيارى كه به چنگ خواهند آورد، و خداوند عزيز و حكيم است. خداوند، غنيمت‏هاى بسيارى به شما وعده داده است كه آنها را خواهيد گرفت، پس اين (غنايم خيبر) را زودتر براى شما فراهم ساخت و دست مردم را از (تعرّض بر) شما بازداشت، تا براى مؤمنان نشانه (و عبرتى) باشد و شما را به راهى راست، هدايت كند. و (غنايم) ديگرى (نصيبتان مى‏كند) كه شما بر آنها قدرت نداريد، ولى خداوند بر آنها احاطه دارد و خداوند بر هر چيزى توانمند است. و اگر كسانى كه كفر ورزيدند با شما كارزار كنند، (توان مبارزه با شما را ندارند و) عقب‏نشينى و پشت كرده و آنگاه هيچ سرپرست و ياورى نخواهند يافت. (اين پيروزى شما و ترس و شكست كفّار،) سنّت خداوند است كه از پيش جارى بوده است و هرگز براى سنّت‏هاى خداوند، تغيير و تبديلى نخواهى يافت.
شریعتی: این روزها اربعین آتش نشان‌های فداکار است. برای شادی روحشان دعا می‌کنیم. انشاءالله خداوند به خانواده‌هایشان صبر عنایت کند. آقای ماندگاری یادتان هست یک نظرسنجی برگزار کردیم و گفتیم که ناآگاهی برخی مردم از آموزه‌‌های اولیه‌ی دینی بیشتر حاصل کوتاهی در کدامیک از گزینه‌های زیر است. بیشترین رأی را در این گزینه‌ها والدین و خانواده‌ها آوردند. خیلی از مردم والدین و خانواده‌ها را باعث این ناآگاهی می‌دانند. همان‌جا شما مطرح کردید که یک نظرسنجی دیگر مطرح کنیم و نظر مردم را جویا شویم که والدین و خانواده‌ها چرا کوتاهی می‌کنند و این مشکل از کجاست؟ سؤال نظرسنجی این هفته ما این است.
در نظرسنجی قبلی بسیاری از مخاطبین کوتاهی خانواده‌ها را دلیل اصلی بی‌اطلاعی برخی از نوجوانان و جوانان از آموزه‌های اولیه دین می‌دانند. به نظر شما دلیل کوتاهی خانواده‌ها در این مسأله چیست؟ عدم اولویت مسائل دینی برای خانواده‌ها، وا گذاری کامل امر آموزش فرزندان به مدارس، بی‌اطلاعی خود خانواده‌ها از این مسائل، عدم ارتباط صحیح بین والدین و فرزندان و عدم رغبت فرزندان به یادگیری این قبیل مسائل. نظرتان را حتماً برای ما ارسال کنید. نظرسنجی را در کانال ما دنبال کنید. انشاءالله نظرتان را ثبت کنید.
سؤال بعدی را بخوانم. گفتند: سلام، روزتان بخیر. همه یا از بیکاری ناراضی هستند یا از شرایط شغلی بدشان. از حقوق پایین و سختی کار بالا و همه این مشکلات را از چشم دولت می‌بینند. من منکر نقش مهم دولت نیستم، خودم هم خیلی وقت‌ها از آنها انتظار دارم. ولی اینکه شوهر من از صبح سر کار است و ساعت یازده شب خانه می‌رسد در حالی که یک شغل اداری در آموزشگاه دارد ولی حقوقش به زور حتی خرج زندگی ما را می‌دهد، تقصیر کیست؟ اینکه کارفرماها کم حقوق می‌دهند و بیگاری می‌کشند، تقصیر کیست؟ اکثر شرکت‌ها و کارخانه‌ها و آموزشگاه‌ها خصوصی هستند و کارفرماهایشان هم آدم‌‌های بسیار ثروتمند هستند. همسر من کار بسیار پر استرسی را باید انجام بدهد و با هزار نفر سر و کله بزند آنقدر که دائم عصبی و مضطرب است. من می‌دانم که رئیس او به تازگی برای خودش خانه خریده به قیمت هشت میلیارد! آنوقت ما حتی توانایی این را نداریم که یک خانه هرچند کوچک نزدیک محل کار شوهرم اجاره کنیم. اینقدر حقوقش کم است که حتی برای خورد و خوراکمان هم کم می‌آوریم. مجبور شدیم حاشیه تهران برویم و در یک بیقوله زندگی کنیم. اینها تقصیر دولت است. دولت باید اشتغال ایجاد می‌کرد باشد، ولی همین رئیس شوهرم که همه می‌دانند توانایی مالی دارد، حقوق کارمندهایش را نه خیلی زیاد، فقط آنقدری بکند که بتوانند خیلی معمولی زندگی کنند، چه کاره است؟ صاحب فلان کارخانه که ده خانه و ده ماشین دارد و روز به روز دارد کارخانه‌ و شعبه‌هایش را گسترش می‌دهد، ولی به کارمند و کارگرهایش به چشم یک ربات نگاه می‌کند که فقط باید از آنها کار بکشد که بتواند ثروتش را بیشتر کند چیست؟ آیا نقش اینها را می‌شود ندیده گرفت؟
حاج آقای ماندگاری: بسم الله الرحمن الرحیم. درباره آن سؤالی که گفتیم: احکام اسلام جامع است، یک قطعه پازل را نگاه نکنید. دین ما به کارگر می‌گوید: از کار کم نگذار. وجدان کاری را رعایت کن. مراقب حدود در محیط کار باش. چه کارخانه است. چه اداره است. چه شرکت است. چه مزرعه است. چه مدرسه است. از کار کم نگذار. همین دینی که به کارگر گفته: از کار کم نگذار، همین دین به کارفرما گفته: کارگرهای خودت را خانواده خودت بدان. شما درست است اول قرارداد کردی که به اینها این مقدار حقوق بدهی. ولی دین به پدر خانه گفته: تا جایی که می‌توانی توسعه بر خانواده بدهید. سفارش شده خداست. اگر خدا به پدر گفته: توسعه بر عیال بدهید، همان خدا به کارفرماها گفته: به کارگرها توسعه بدهید. اگر به قول این خواهر بزرگوار که در مورد شوهرشان نگران هستند، این توسعه متناسب بالا برود، حالا این کارخانه به نقطه اوجی رسیده و درآمد دارد، این درآمد از تلاش همه کارگرها هست. این یک درصدی در جیب کارفرما برود. یک درصدی برای کارگرها پخش شود. سفارش امیرالمؤمنین است. به کارگر یک حداقلی بدهند بعد در سود کار او را شریک کنید که با دلسوزی کار کند. بعد نه آن کارفرما آنطور باد می‌کند، که نفهمد چطور مصرف کند. نه این کارگر اینطور پوچ می‌شود و حالش گرفته می‌شود. پس سفارشات دین را اگر قشنگ نگاه کنیم، اینطور می‌شود: کارگران عزیز از کار کم نگذارند! وجدان کاری را رعایت کنند. کارفرماها که هم پدران هستند، پدران مسئول خانواده هستند. کارفرمایان مسئولین ادارات و کارگاه‌ها و فروشگاه‌ها و شرکت‌ها و معادن هستند، حتی دولت! به خدا برای دولت جمهوری اسلامی اصلاً زیبنده نیست که مسئولین در دولت خانه‌های آنچنانی و رفاه آنچنانی داشته باشند، کارمندان دولت که عیار این دولت هستند تحت فشار باشند. مردم باور دارند مثلاً یک کارخانه دچار بحران شده است. مدیر کارخانه می‌گوید: برادرها و خواهرها! من کم می‌خورم شما هم بیایید کم بخورید تا این کارخانه برپا شود. من یکبار گفتم که ما یک سوم درآمدمان کم شده است. یا یک سوم از آدم‌ها را باید بفرستیم بروند. یا یک سوم حقوقمان را همه کنار بگذاریم. تا این یک سوم بی‌خانمان نشوند. همه مدل دوم را قبول کردند. اگر یک کارخانه و کارگاهی دچار مشکل شده است، از رئیس و مرئوس همه این مشکل را بین همه تقسیم کردند، همه تحمل می‌کنند. ولی اگر بدانم برای آنها خانه‌های هشت میلیاردی هست، ولی برای من هشت میلیونی و هشتاد میلیونی هم نیست، خیلی تحملش سخت است. به دین بدبین می‌شود چون جمهوری اسلامی است. لذا تقاضا می‌کنم کارفرمایان به زیردستان ظلم نکنید. مسئولین ظلم به کارمند و مردم نکنید. به هرکس که مسئولیت چند نفر را دارد، ظلم نکنید. هرکس ظلم کند با خدا طرف است. حواستان باشد. هرکس به زیردست ظلم کند با خدا طرف است. بیایید ظلم نکنیم و نگذاریم اینها آه بکشند. این همان آه است و آه می‌سوزاند. اینجا نسوزاند در قیامت می‌سوزاند. حواسمان را جمع کنیم.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

 شماره نوبت استخاره: 09102506002

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

پاسخگویی سوالات شرعی: 09102506002

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group