96-01-30-حجت الاسلام والمسلمين ماندگاری – پاسخ به پرسشهای بینندگان
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: پاسخ به پرسشهای بینندگان
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين ماندگاری
تاريخ پخش: 30-01-96
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
شریعتی: سلام علیکم و رحمة الله. سلام میکنم به همه شما دوستان عزیزم. خانمها و آقایان، به سمت خدا خیلی خوش آمدید. آرزو میکنم انشاءالله هرجا که هستید دل و جانتان بهاری باشد و از روزهای بسیار زیبای بهاری لذت ببرید. خیلی خوشحالیم که در خدمت شما و حاج آقای ماندگاری هستیم. سلام علیکم، خیلی خوش آمدید.
حاج آقا ماندگاری: سلام علیکم و رحمة الله. بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله و صلاة و السلام علی رسول الله و علی آله آل الله. من هم خدمت شما و همکاران خوب این برنامه و همه بینندگان عزیز و شنوندگان عزیز در داخل و خارج عرض سلام و ادب و احترام دارم. امیدواریم که بتوانیم از باقیمانده ماه مبارک رجب نهایت استفاده را ببریم و آماده حضور در ماه مبارک شعبان و رمضان شویم. دعای سلامت امام زمان را به عنوان توسل با همدیگر تلاوت کنیم. (قرائت دعای سلامت امام زمان) دسته گل صلواتی را به محضر آقایمان تقدیم کنیم.
شریعتی: بخشی از پیامهای دوستان عزیز ما از طریق پیامک به دست ما میرسد و بخشی دیگر از طریق ایمیل میرسد. پیامی که الآن میخوانم یک ایمیل است که یک جوان 21 ساله برای ما فرستادند. یکجور درد دل است.
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام و تشکر میکنم از برنامه خیلی خوبتان. من یک جوان 21 ساله هستم. پدر و مادرم شدیداً مذهبی هستند. به طوری که پدرم گاهی اوقات از وقتی که باید برای خانوادهاش بگذارد به عبادت میپردازد. روزهایی که ما برای تفریح و گردش برنامه میچینیم، پدرم سر سجاده میرود و نمیآید و کل برنامه ما را خراب میکند. من قبلاً نماز خوان بودم و دیر میخواندم اما میخواندم. یکی در میان میخواندم، اما میخواندم. خودم میخواندم و برای خدا میخواندم. اما پدرم، پدرم هیچ سؤالی از من نپرسیده جز اینکه نمازم را خواندم یا نه؟ در مهمانی و جمع و حین گفتگو تا مرا میدید، یک کلام میگفت: نمازت را خواندی یا نه؟ هرجا خندیدم و هرجا دید دارد به من خوش میگذرد، به من گفت: بلند شو برو نماز بخوان. من نماز را چیزی جز چماق ندیدم. هرجا خواستم خوش بگذرانم به من گفتند: نماز! با برادرهایم در مورد رشتهام صحبت میکنم، میگوید: کاش قرآن را هم همینطور یاد میگرفتی. من این دینی که پدرم دارد را جز سرکوب ندیدم. حالا هم نماز نمیخوانم فقط به خاطر پدرم. همه بچهشان را به نماز تشویق میکنند و نماز خوان میکنند. پدر من از بچگی به ما گفته: دین ما میگوید: اگر بچه از هفت سالگی نماز نخواند، کتکش بزنید! اگر این دین است من دیگر این را نمیخواهم.
حاج آقای ماندگاری: بسم الله الرحمن الرحیم. «الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی» من به این بیننده عزیز و این جوان نازنین، چه آقا پسرها و چه دختر خانمها و چه خانمها و آقایان میگویم. وقتی میخواهند یک نفر را تصویر کنند، خدا انشاءالله به همه ما توفیق بدهد که یک تصویری از کسی حتی پدر و مادر یا حتی آدم غریبه نداشته باشیم که او را غول جلوه بدهیم. یعنی این پدر هیچ حسنی نداشت که این آقا پسر نگفته است. یک خانمی از آقایش تعریف میکند و مشکلاتی را میگوید. یک آقا از خانمش میگوید، میپرسم خانم یا آقای شما هیچ حسنی نداشته است؟ اگر هیچ حسنی نداشته چرا بیست سال با او زندگی کردی؟ دستور اسلام است، ما قرار است اینجا دستور اسلام را بگوییم. شعاری که دین ما گفته است و حضرت آقا بارها این را به عنوان استراتژی تحلیل دیگران بیان فرمودند. چون ایشان هم ولی دین هستند. دفاع منطقی نقد منصفانه! آقا پسر عزیز، دختر خانم گل شما میخواهی پدرت و رفتار پدرت را نقد کنی. اشکالی ندارد. باب نقد باز است. خانم بزرگوار میخواهی شوهرت را نقد کنی. آقای بزرگوار میخواهی همسرت را نقد کنی. حتی یک اشاره کنم امروز در فضای سیاسی میخواهیم همدیگر نقد کنیم. هیچ اشکالی ندارد، همه ما باید باب نقد را باز بگذاریم. همه باید جرأت داشته باشند نقد کنند. ولی نقد ما منصفانه باشد.
بگوییم: پدر من این ویژگی قشنگ را دارد، خیلی خوب است ولی یک مشکل هم دارد. این دستور دین ماست. این همان چیزی است که بارها در برنامه به آن پرداختیم. البته اصطلاح است که مردم میگویند: نیمه پر لیوان را نگاه کنید. نیمه خالی را نگاه نکنید. خودتان اذیت میشوید. انگار عینک دودی زدید و همه چیز را میخواهید تاریک ببینید. وقتی این پسر اینقدر پدرش را جلوی چشمش سیاه کند، مادرش و پدرش و برادرش چطور میخواهند در این خانه زندگی کنند؟ راهی جز فرار دارد؟ پس تقاضا میکنم در تحلیل پدر، در تحلیل مادر، در تحلیل همسر، در تحلیل دوست و رفیق و معلم و مسئول و کارمند و مسئول مملکت، چه با سلیقه ما بخورد و چه با سلیقه ما نخورد، منصفانه رفتار کنیم. آمدند از وجود نازنین امیرالمؤمنین در مورد دشمن حضرت سؤال کردند. حضرت ویژگیهای خوبش را ابتدا گفتند. این ویژگیها را هم دارند. قرار نیست اگر از کسی خوشمان نیامد، اشکالی داشت، بزنیم پدرش را دربیاوریم. این تذکر اول من است. چون ایشان خیلی قشنگ درد دل کردند، ما هم قشنگ با ایشان صحبت کنیم.
تذکر دوم خود ایشان خیلی قشنگ اقرار کردند. نمازم را میخواندم ولو یکی در میان ولی برای خدا میخواندم. اما پدرم، خوب فدای شما شوم! اگر پدرت با شما مشکل دارد چرا یقه خدا را گرفتی؟ چرا با خدا لج کردی؟ خودت که میدانی نماز رابطه با خداست. خودت میدانی نماز درست است و از طرف خداست، نیاز تو و رشد تو و داروی تو است. به این نتیجه رسیدی. حالا پدرت اشکال دارد. یک پدر و یک مادر و یک روحانی اشکال داشت. یک برنامه مذهبی تلویزیون اشکال داشت. یک مسئول اشکال داشت. یک رفیق هم اشکال داشت، ما اول میآییم یقه خدا را میگیریم. قربانت شوم! این منطقی است؟ پدرت اشکال داشته، کمک کن اشکال پدر را رفع کنی. تا اینجا قبول است؟
حالا با هم سراغ پدر و مادرها برویم و اشکال اینها را رفع کنیم. پدر و مادرهای عزیز! ما سه نوع پدر و مادر در ارتباط با تربیت بچه داریم. یک دسته از پدر و مادرها رها کننده هستند. یعنی کاری به هیچ چیزی ندارند. البته متأسفانه فقط به مسائل نظری اینها کار ندارند. ما همینجا میخواهیم به اینها گیر بدهیم. میگویند: من برای نماز بچه گذاشتم خودش به رشد عقلی برسد، اگر رسید نماز بخواند خوب بخواند. میگویم: این روش را در مورد خوراک او هم انجام دادید؟ در مورد درسش و امور اجتماعی دیگر او انجام دادید؟ قطعاً اینطور نیست. در مورد درسش اینقدر به او گفتید حتی به او تشر زدید. در مورد غذا اینقدر به او گفتید حتی ببخشید بچه را مادر گرفت و غذا در دهانش ریخت. بخاطر اینکه دل ما به حالش میسوزد. پس پدر و مادر رها کننده نباشیم که قطعاً اشتباه است. نقطه مقابل پدر و مادرهای رها کننده، پدر و مادرهای مستبد هستند براساس تصویری که این جوان کرده. من پدر ایشان را نمیشناسم. چون به قول ایشان میخواهند با زور چماق و با زور بیایند به بچه نماز و حجاب و دین را یاد بدهند. حتی از این روایاتی که کلی توضیح دارد، این استفاده را بکنیم که دین ما گفته: اگر بچه از هفت سالگی نماز نخواند، او را کتک بزنیم. من و شما پدر هستیم. گاهی اهمیت نقطه تربیتی اینقدر برای من و شما مهم است، به بچه یک مقدار فشار میآوریم و تشر میزنیم. من و شما میدانیم اگر بچه را زدم، به ما گفتند: بچه را چطور بزن! نزنی قرمز شود. نزنی کبود شود. باید دیه بدهی. باید جریمه بدهی. اینقدر نکته تربیتی برای من مهم است که یک تق میزنم اگر قرمز شد هم جریمه میدهم. ببینید تربیت چقدر برای شما مهم است. والا هیچ دین ما اجازه نداده که زورکی بچههایمان را نماز خوان کنیم. زورکی بچههایمان را با حجاب کنیم. روند تربیتی را یاد بگیرم. پس نه پدر و مادر رها کننده دستور اسلام را توصیه میکند. نه پدر و مادر مستبد، من با این آیه قرآن میگویم. «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُورا» (انسان/3) پدر و مادر نه رها کننده هستند و نه مستبد هستند.
شریعتی: اگر ما شیوه تربیتیمان را درست انتخاب کردیم، آنوقت میتوانیم امیدوار باشیم که این تربیت ما میتواند ماندگار باشد. با این شیوه که ایشان میگوید معمولاً بچهها یک مدت جلو میروند و بعد از یک مدت رها میکنند.
حاج آقای ماندگاری: دختر و پسری که با زور پدر و مادر آداب دینی را انجام بدهند، وقتی از محیط خانه دور شوند، همه را رها میکنند. اما وقتی بچه به تمام وجود به این برسد که نماز به نفع خودش است و ربطی به پدر و مادر ندارد. پس پدر و مادر رها کننده توصیه دین نیست. پدر و مادر مستبد هم توصیه دین نیست. پدر و مادر دغدغه دار برای تربیت، برایش مهم باشد که بارها در برنامه گفتیم، همین که شما دغدغه هدایت دینی بچههایتان را داشته باشید، خدا آنچه لازم دارید از فکر برنامه ریزی تربیتی و از کلام و رفتار به شما میدهد.
من این نمونه را بارها گفتم، خدا بلد است هدایت خودش را به یک طفل تازه به دنیا آمده به نام عیسی بن مریم بدهد. «قالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتانِيَ الْكِتاب»(مریم/30) یعنی یک طفل تازه به دنیا آمده واسطه هدایت از طرف خدا شود. حضرت عیسی طفل است، حضرت یحیی طفل است. حتی امام ما هم در خردسالگی به امامت رسیدند. امام جواد، امام هادی و امام زمان(ع). پس اگر پدر و مادر دنبال هدایت الهی باشند، خدا بلد است هدایت خودش را در زبان یک طفل هم بگذارد، چه برسد به زبان پدر و مادر. «وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا» (عنکبوت/69) ما همچنان که در مسائل رزق و روزی میخواهم این را تشبیه کنم. همچنان که در مسائل رزق و روزی ادعا میکنیم همه کاره ما هستیم، خدا را نادیده میگیریم و میخواهیم همه کارها را خودمان بکنیم، به نتیجه رزق و روزی برسیم، در هدایت هم فکر میکنیم همه کاره ما هستیم. پدر و مادر عزیز شما تکلیفت را انجام بده. شما لقمه پاک به فرزندت بده، شیر پاک به بچهات بده. محیط آرام برای بچه فراهم کن. حالا بگو: خدایا به من توفیق بده هرچه به بچهام میدهم در جهت هدایتی که به دل و جانش بنشیند، قرار بگیرد. گاهی وقتها حتی خدا، عزیزی خیلی زیبا میگفت. میگفت: بچه من از مدرسه میآید، خسته است. به او بگویم: بلند شو برو نماز جماعت، به من میگوید: بابا حال ندارم. اما خانه بغل دستی ما، بچهاش هم کلاسی بچه من است. خدا به دل من میاندازد بروم به آنها بگویم: شما با پسرت برای نماز میروی، یک زنگی به پسر من بزن. با هم بروید. از رودروایسی اینها بلند میشود میرود. وحدتی که خواستم به آن رسیدم. این همان شیوهای بود که خدا به ذهن من انداخت تا این اتفاق بیافتد. ولی به شرطی که جزء دغدغههای من باشد. پدر و مادر بیدغدغه به درد نمیخورد. پدر و مادری که همه کاره خودش را میداند و فکر میکند خدا هیچ کاره است هم به درد نمیخورد. پدر و مادری که میگوید: از من تلاش، از من توکل به خدا، از من صبوری، از من درایت، از خدا هدایت!
شریعتی: میتوانیم بگوییم: پدر و مادرها به نوعی در خانه نماینده خدا هستند و یک جور پیامبر هستند؟
حاج آقای ماندگاری: خدای کوچک خانه هستند. واسطه خلقت بچهها پدر و مادر هستند. واسطه هدایت خدا هم پدر و مادر هستند. واسطه نعمت بچهها هم پدر و مادر هستند. پسری که 21 سال دارد، در این سن پسرها و دخترها احساس شخصیتی برای خودشان میکنند. یک بلوغ عقلی برای خودشان قائل هستند. یک بلوغ جسمی و حتی بلوغ جنسی برای خودشان قائل هستند. این نوع آدم را هی بگویی، بچه دبستان هرچه آقا معلم بگوید، میگوید: چشم! ولی بچه دانشجو هرچه استاد بگوید، میگوید: دلیلش چیست؟ استاد اگر دلیلش خوب نتواند بگوید، دانشجو قبول نمیکند. پدر و مادر عزیز پسر شما 21 سال دارد. به زور بگویی نماز بخوان و دلیلش را نگویی، بی رو دروایسی انجام داد، بعد رها کرد. اما شما بگو: پسرم، شما نماز شیرین را مقابلش بخوان، داستانهای نماز را هم بگو. غیر مستقیم برای نماز بگو، نمونه غیر مستقیم را گفتیم، به دوست پسرت بگو: تو داری مسجد میروی به پسر من زنگ بزن. غیر مستقیم هم بگو. همه را که رعایت کردی، دعا هم برایش بکن. حتی اگر همه اینها را گفتی و باز هم بی نماز بود، دختر بینماز بود، همه این کارها را کردی، به اعتقاد من دیگر شما تکلیف نداری. حالا برای او استغفار کن. «قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُم» (انعام/91)
پسر گل ما میگوییم: شما به پدر و مادرت خوش بین باش و بیانصافی نکن. مادر و پدرت اشکال دارند، یقه خدا را نگیر، رابطهات را با خدا قطع نکن. دو توصیه به جوانها و یک توصیه به پدر و مادرها کردیم. 1- شما رها کننده نباشید. 2- مستبد هم نباشید. دغدغه هدایت داشته باشید خدا جلوی راه شما میگذارد. که چطور بچههایتان را هدایت کنید. با تزکیه، با تبیین، با داستان با تشویق، با کنایه، با واسطه، با دعا و استغفار.
شریعتی: اگر همه این کارها را کردند و خدای نکرده بچه تمایل به خواندن نماز نداشت و بالاخره نتوانستند او را متقاعد کند و نماز را مرتب بخواند و شما گفتید: رها بکند، یعنی دغدغهاش را هم نداشته باشد؟
حاج آقای عابدینی: من نگفتم رها کند. من گفتم: دیگر این توصیهها وقتی اثر نمیکند، دعا کن. استغفار هم بکن. یعنی به نیت بچهات استغفار کن. دغدغه تعطیلی ندارد. ولی تشر دیگر فایده ندارد، دنبال یک شیوه جدید باش. مشاوره بگیر و از دیگران کمک بگیر. از بینمازی بچه ما به اندازهای که من غصه میخورم، خدا بیشتر غصه میخورد. پس خدا کمکت میکند.
شریعتی: نکات خوبی را شنیدیم که انشاءالله بتوانیم به آنها عمل کنیم و انشاءالله خانواده دینی تربیت کنیم. البته پارامترها و عوامل مختلفی هست که قبلاً حاج آقای ماندگاری به آن اشاره کردند. نحوه رفتار ما که اهل نماز و دیانت هستیم، خیلی میتواند در تربیت بچهها تأثیر بگذارد. چون بخواهیم یا نخواهیم برای آنها الگو هستیم.
حاج آقای ماندگاری: پدری که دارد نماز میخواند، به تفریح بچهها هم اهمیت بدهد چون دین گفته است. دیگر روزی که بچهها بخواهند تفریح بروند، شما سجاده بیاندازی و نماز نافله بخوانی، خوب نیست. این بد جلوه دادن دین است. شما تفریح بروید، بچهها بازی کنند و تفریح کنند. شما هم همانجا نمازت را بخوان. یعنی اگر با رفتار معقول در زیر پرچم دین به بچهها نشان دادیم، به خدا بچههای ما دین گریز نخواهند شد.
شریعتی: گفتند قبل از عید در برنامه چهارشنبهها گفته شد که اگر در اسلام ارث به پسر دو برابر دختر میرسد بخاطر این است که پسر نان آور خانواده است. ولی ما یک پسر داریم که باید به او نان بدهیم. یک پسر 34 ساله که اصلاً غیرت از خودش به خرج نمیدهد که پولی دربیاورد. از بازنشستگی پدرم که میخورد و آخرالامر هم باید دو برابر از ما ارث بگیرد. این کجای عدالت است؟ در حال حاضر که ازدواج کردن و شغل داشتن کار هرکسی نیست. دختر و پسر باید یکسان باشند تا بتوانند برای خود مکانی برای زندگی مستقل تهیه کنند وگرنه دخترها باید گدایی بروند؟
حاج آقای ماندگاری: چون این سؤال خیلی تکرار شده است،من سه جواب اینجا میدهم. احکام اسلام براساس یک مصلحتی نوشته شده که آن کسی که هم ما را خلق کرده و هم عالم هستی را خلق کرده است و بر ما و عالم هستی مشرف تر و آگاهتر است، در قالب دین احکام را برای ما بیان کرده است. یعنی در واقع مثل این است که شما یک ماشین بخری، بگویی: به نظر من این اشتباه موتور را اینجا گذاشته است. این موتور که اینجا گذاشته برای زمانهای قدیم بوده است. الآن باید صندوق عقب بگذارند! خوب آن کسی که ماشین را ساخته بهتر میداند موتور را باید کجا بگذارد. پس خدایی که ما را ساخته و خدایی که عالم هستی را ساخته بهتر از هرکسی میداند که احکام را چطور وزن کند. یک بخشی را ما فهمیدیم و برای مردم گفتیم، اینکه ارث پسر دو برابر دختر است، چون در ساختار دین اسلام پسر نان آور خانواده است. چون مرد نان آور خانواده هست سهمش باید بیشتر باشد. بنا نیست که خدا به استثناها نگاه کند. در عموم دنیا با اینکه الآن بحث تساوی زن و مرد را همه جا مطرح میکنند، باز هم آمار مردهای نان آور از زنهای نان آور خیلی بیشتر است. همهی برداشت همه این است که مرد نان آور خانه است. پس احکام خدا هم براساس این قاعده است. نمیگوییم: تنها فلسفه حکم این است ولی یکی از علتها میتواند این باشد. به آقازاده منزل شما که انشاءالله خدا به ایشان غیرت عنایت بفرماید و همت عنایت کند و همه جوانهای عزیز ما غیرت عنایت کند، من بارها گفتم: در مملکت ما مشکل کار هست، ولی بیش از مشکل کار و اشتغال مشکل عرضه است.
یک جوانی آمد به من گفت، ظاهراً شبیه ایشان بود. 24 سال داشت. آمد گفت: من به پدرم میگویم: مرا داماد کن. پدرم میگوید: تو بی عرضه هستی. گفتم: میشود لطف بفرمایید که من چند سؤال از شما بپرسم. گفت: بفرمایید. گفتم: شب رختخواب شما را چه کسی پهن میکند؟ گفت: مادرم! تا آخر شب من پای کامپیوتر و اینترنت هستم.گفت: خوب... صبح رختخواب شما را چه کسی جمع میکند؟ گفت: چون دانشجو هستم و صبح دیر از خواب بیدار میشوم، مادرم لطف میکند جمع میکند. صبحانه را چه کسی تهیه میکند؟ گفت: من خواب هستم، مادرم تهیه میکند. گفتم: مادرت برایت لقمه هم میگیرد؟ گفت: حاج آقا از کجا فهمیدید؟ گفتم: ببخشید از این به بعد به مادرجان بفرمایید که دکمههای پیراهن شما را هم ببندند. بند کفش شما را هم ببندند. شما الحمدلله همه عوامل بی عرضگی را جمع کردید. حالا اگر چهار نفر اینطور بیعرضه هستند که احکام اسلام تحت الشعاع اینها قرار نمیگیرد.
مطلب دومی که اینجا بخواهم بگویم، این است که احکام اسلام مثل قطعات یک پازل است. پازلها معمولاً قطعات منظم و قشنگی ندارند. هرکس بخواهد این قطعه را صاف کند پازل را خراب کرده است. یعنی خواهر بزرگوار اگر اسلام میگوید: سهم ارث من، سهم دیه من، نکاتی که در رابطه با تفاوت احکام اسلام فرموده است، بخاطر این است که این قطعه را که اینطور گذاشته کل پازل قشنگ چیده شده است. باید همه اینها را با هم میدید. یعنی اگر این حکم اسلام را با همه احکام اسلام دیدی و باز هم اشکال دیدی، حالا بیا بگو و ما جواب بدهیم. ولی اگر یک حکم اسلام را درآوردی و فقط به این حکم اسلام براساس نگاه خودت گفتی: کج است، ناقص است، این قبول شدنی نیست. با بقیه احکام نسنجیدی. نکته آخر این است که ایشان جامعه امروز را مثال زدند. امروز ما میخواهیم بگوییم: بعضی از جوامع غربی، دوست دارید مثل بعضی از جوامع غربی اگر قرار شد سهم شما مساوی باشد، با آقایتان به رستوران رفتید، فرض میکنیم آقا از رستوران بیرون برود و غذای خودش را حساب کند و خانم هم غذای خودش را حساب کند چون هردو پول درمیآورند. هردو قرار است مستقل باشند. اینطور باشد قشنگ است؟ نه! خیلی از مسائل دیگر که در زندگیها دارد اتفاق میافتد، بخاطر اینکه زن و مرد استقلال و اختیار دارند. دوست دارید اینطور باشد؟ قطعاً نه. پس اگر یک حکمی از اسلام را دیدیم اولاً به خدا اعتماد کنیم که مصلحت را در نظر گرفته است. خدا مصلحت عموم را در نظر گرفته است. ثانیاً این حکم را با احکام دیگر بسنجیم. ثالثاً بدانیم جوامعی که شما یک نمونه از آنها مثال میآوری و میخواهی همین را چماق کنی و بر سر اسلام بزنی، بقیه چیزها را شما نخواهی پذیرفت و قطعاً نمیپذیرید.
شریعتی: همانطور که در مثال ماشین گفتید که اگر موتور ماشین عقب بیاید، چیزهای دیگر هم به هم میریزد. همه اینها را باید با هم دید.
برگردیم به آن نکتهای که در مورد حمایت از کالاهای رو به بهبود تولید داخل است. دوست عزیزی گفتند: اینکه بعضی از تولیدات بعد از حمایت چندین ساله مردم از آنها باز هم کیفیت خوبی ندارند. اینجا واقعاً باز هم حمایت از این کالاها معامله با خداست یا کمک کردن به بعضی سوء استفاده سود جویان؟
حاج آقای ماندگاری: یک نفر از من یک نقل قولی را از یک نفر شنیده بود،گفت. نقل قول خیلی غیر عاقلانه بود. بعد گفتم: این چه حرفی بود شما زدی؟ گفتم: شما احتمال میدهی من یک ذره عقل دارم. گفت: بله. گفتم: اگز یک ذره عقل داشته باشم نباید این حرف را بزنم. گفت: من هم گفتم چون تو عقل داری نباید این حرف را بزنی. گفتم: خوش انصاف ببین من چه گفتم! ما که از شما کار غیر عقلانی نخواستیم. ما گفتیم: کار عقلانی این است. ما اصلاً کالای بدون کیفیتی که روز به روز بدتر میشود، نباید بخریم. کالای بدون کیفیتی که کیفیت آن اصلاً عوض نشده نگفتیم بروید بخرید. کالای کم کیفیتتر از کالای خارجی که رو به بهبود است. گفتیم: این عقلانی است. به چه دلیل عقلانی است؟ یکبار دیگر دلیلش را بگوییم. مردم ما اهل انفاق هستند یا نیستند؟ بله. انصافاً سیل در آذربایجان، خدایا به آبروی صاحب امروز که امام رضای عزیز هستند، همه اینهایی که در حادثه سیل آذربایجان غربی و شرقی و کردستان به رحمت خدا رفتند، همه را با اولیای خودت محشور بفرما و به بازماندگان آنها صبر و اجر مرحمت بفرما و به عزیزانی که آسیب دیدند توفیق ترمیم، به مسئولین توفیق کمک رسانی عنایت بفرما.
تا سیلی میشود، زلزله میشود، تا آتش سوزی میشود همه مردم ما خالصانه میآیند. این نکته ویژه مردم ایران است. شاید در هیچ جای دنیا مردم به این مهربانی و به این با صفایی و دوست داشتنی نباشد. در آتش سوزی که در ساختمان تهران شد، مغازهدارهای دیگر گفتند ما مغازههایمان را در اختیار مغازه دارهای دیگر قرار میدهیم. چون احساس کردند که زندگی یک آدم دیگر سوخت. مردم عزیزی که شما اهل انفاق هستید، آفرین به روحیه شما، «إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ» (اعراف/56) برادر و خواهری که وقتی یک نفر بیاید بگوید: همسایه شما امروز کارخانهشان بسته شد، در نان شبشان ماندند. همانجا زود میگویی: چقدر خوب است پول در خانه داریم. پنجاه تومان، صد تومان، دویست تومان به اینها بده نزدیک عید خجالت زده زن و بچه نشود. شما که اهل انفاق هستید، نمیشود این احسان و انفاق را یک مقدار جلو بیاندازی؟ قبل از اینکه این آقا بیکار شود، شما که میخواهی دویست تومان بدهی. این دویست تومان را برای این جنسی بگذار که معادل خارجیاش از این بهتر است. معادل ایرانیاش کم کیفیتتر است، ولی رو به بهبود است، فقط برای اینکه این همسایه شما بیکار نشود. بعد تو خجالت زده شوی و بخواهی دویست هزار تومان به او کمک کنی. یک جنس بیست تومانی را بخر ولو خارجیاش 25 تومان است و خیلی کیفیتش بالاتر است. این بیست تومانی را بخر تا این بنده خدا بیکار نشود.
شریعتی: در این قصه یکی از مشکلات ما این است که فقط آن هیأت رئیسه و رئیس کارخانه را میبینیم و کارگرها و لایههای پایین کار را نمیبینیم. اگر آنها را ببینیم این کار خیلی برای ما راحتتر است.
حاج آقای ماندگاری: ما میگوییم: ای مردم عزیزی که تا یک مشکلی برای همسایه شما و قوم و خویش شما پیش میآید دست به جیب میشوید و کمک میکنید. این کمک را یک مقدار جلو بیاندازید و قبل از اینکه این آقا بیکار شود، در آتش سوزی گفتند: بیایید قبل از اینکه این آتش به جان زندگی ما بیافتد آتش فقر را خاموش کنیم، شما که خرج کردی، از دست شما هم رفت. زندگی شما سوخت. خوب این را بیایید قبلش خرج کنید. عاقلانه است. از آن طرف هم از تولید کنندگان یک خواهش دارم. بارها به مسئولین گفتیم: دین ما گفته: «النجاة فی الصدق» مسئولین معمولاً یک قولی به مردم میدهند، گاهی شاید قولی که میدهند در آن زمانبندی که گفتند، محقق نشود. من پدر و مادر یک قولی دادم، محقق نشد. تولید کننده قولی داد محقق نشود. صادقانه بیایم بگویم: احتمال دارد من یک مقدار کوتاهی کردم، قول میدهم دیگر کوتاهی نکنم. در کارخانه میگویم: آقا مواد اولیه این جنس از خارج باید بیاید. ما تحریم هستیم تا مواد اولیه خوب به ما ندهند، ما نمیتوانیم جنس خوب به شما بدهیم. باور کنید این صداقت را مردم بشنوند، باز این بیکیفتتر را میخرند. میگویند: ما میخریم که چرخ کارخانه شما بچرخد. چرخ زندگی کارگرهای عزیز شما بچرخد. بخدا اگر مسئولین،تولید کنندهها، پدر و مادرها، مدیران صادقانه به مردم و کارگر و مصرف کننده بگویند: ما هم دوست نداریم جنس با کیفیت پایین به شما بدهیم، ولی به این دلیل نمیتوانیم. شرایط ما بهتر از این نیست. من فکر میکنم جمع اینها را که میگوییم، باز شعار ما و شعار سمت خدا این است «حمایت از کالای ایرانی رو به بهبود». این شعار کاملاً عقلانی است. نه پول دور ریختن است، نه غیر عقلانی و غیر انسانی است. دینی و خداپسندانه و انسان پسندانه است. وجدان پسندانه و مؤمن پسندانه است.
شریعتی: خیلی نکات خوبی را شنیدیم. فرصت کردید به کانال ما سر بزنید. چکیده برنامه هر روز و فایلها صوتی در کانال ما وجود دارد. میتوانید استفاده کنید و برای دوستانتان هم ارسال کنید. امروز صفحه 555 قرآن کریم، آیات پایانی سوره مبارکه منافقون از جزء 28 قرآن را تلاوت میکنند. دیگر کم کم داریم به ختم این دوره از قرآن نزدیک میشویم. خدا را شکر میکنیم که برای چندمین دوره با روزی یک صفحه از قرآن کریم داریم قرآن را ختم میکنیم. انشاءالله خداوند توفیق عمل به این آیات را هم به ما عنایت کند.
«وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُؤُسَهُمْ وَ رَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَ هُمْ مُسْتَكْبِرُونَ «5» سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ «6» هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لا تُنْفِقُوا عَلى مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنْفَضُّوا وَ لِلَّهِ خَزائِنُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لكِنَّ الْمُنافِقِينَ لا يَفْقَهُونَ «7» يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لكِنَّ الْمُنافِقِينَ لا يَعْلَمُون«8» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُلْهِكُمْ أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ «9» وَ أَنْفِقُوا مِنْ ما رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْ لا أَخَّرْتَنِي إِلى أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَ أَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ «10» وَ لَنْ يُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْساً إِذا جاءَ أَجَلُها وَ اللَّهُ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ «11»
ترجمه:و هرگاه به آنان گفته شود: بياييد تا رسول خدا براى شما طلب مغفرت كند، (از روى انكار و تكبر و تمسخر) سرهاى خود را بر مىگردانند و آنان را مىبينى كه از سر استكبار، (مردم را از گرايش به حق) باز مىدارند. براى آنان تفاوتى ندارد كه برايشان استغفار كنى يا استغفار نكنى، هرگز خداوند آنان را نمىبخشد، زيرا كه خداوند گروه فاسق را هدايت نمىكند. آنان همان كسانى هستند كه مىگويند: بر كسانىكه نزد رسول خدا هستند، انفاق نكنيد تا پراكنده شوند؛ در حالى كه خزانههاى آسمانها و زمين براى خداوند است ولى منافقان نمىفهمند. مىگويند: «اگر (از اين سفر جنگى) به مدينه بازگرديم، عزيزترين افراد، ذليلترين مردم را بيرون خواهد كرد»، در حالى كه عزّت و اقتدار مخصوص خدا و پيامبرش و مؤمنان است، ولى منافقان نمىدانند. اى كسانىكه ايمان آوردهايد! اموال و اولادتان شما را از ياد خدا غافل نسازد و كسانى كه چنين كنند، آنان همان زيانكارانند. و از آنچه روزى شما كردهايم انفاق كنيد پيش از آنكه مرگ به سراغ هر يك از شما آيد، پس (در آستانه رفتن) گويد: پروردگارا چرا (مرگ) مرا تا مدتى اندك به تأخير نيانداختى تا صدقه (و زكات) دهم و از صالحان گردم.و هرگز خداوند مرگ كسى را كه اجلش فرارسيده، به تأخير نمىاندازد و خداوند به آنچه عمل مىكنيد آگاه است.
شریعتی: انشاءالله از فردا، پنجشنبهها تا پایان ماه شعبان المعظم در برنامه سمت خدا میزبان حاج آقای میرباقری عزیز هستیم. میدانم که همه مشتاق هستید که باز هم شاهد حضور ایشان و بیانات ارزشمند ایشان باشیم. اشاره قرآنی را بفرمایید.
حاج آقای ماندگاری: بسم الله الرحمن الرحیم. با مدد از وجود نازنین امام رضا(ع)، این آیه «وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لكِنَّ الْمُنافِقِينَ لا يَعْلَمُون» ما باور کنیم، مؤمن معنای سادهاش را بخواهم بگویم این است، کسی که دغدغه ایمانی دارد. دغدغه هدایت خودش و دیگران را دارد. پدر و مادرهای عزیز، مسئولین عزیز، روحانیت عزیز، ما اگر دغدغه هدایت دیگران را داشته باشیم خدا راه را جلوی ما میگذارد و عزت هم به ما میدهد. نه جلوی چشم بچههایمان کوچک میشویم نه جلوی چشم مردم و شاگردان کوچک میشویم. باور کنیم و قرارداد با خدا ببندیم، پروژه کارکردنمان را با خدا ببندیم. خدا کمک ما میکند انشاءالله.
شریعتی: چند وقتی است روزهای چهارشنبه ما نظرسنجی داریم. الحمدلله خیلی از دوستان ما مشارکت خوبی دارند و نتایج این نظرسنجی خیلی میتواند کمک کننده باشد. هم نبض فضای جامعه و مخاطبین دست ما بیاید و هم بتوانیم متناسب با سؤالات و نظرات شما مباحثمان را طراحی کنیم و پیش ببریم. اگر خاطر دوستان باشد که ما هفته گذشته این سؤال را مطرح کردیم. اگر کسی که به تازگی به مباحث دینی علاقهمند شده به شما مراجعه کند، بهترین کاری که برای علاقهمندی بیشتر او میتوانید انجام بدهید چیست؟ سایت، کانال یا گروهی را در فضای مجازی میشناسم که میتواند به او کمک کند. 27 درصد دوستان به این گزینه رأی دادند. روحانی آگاه و در دسترسی را میشناسم که میتواند به او کمک کند. 22 درصد به این گزینه رأی دادند. خودم میتوانم ویژگیها و زیباییهای دین را به خوبی به او معرفی کنم. 14 درصد به این گزینه رأی دادند. کتاب یا مجله مفیدی را در این زمینه میشناسم که به او معرفی کنم. 10 درصد به این گزینه رأی دادند. مسجد، هیأت و جلسهی مناسبی را میشناسم که به او کمک خواهد کرد. این هم 10 درصد رأی دادند. کمک خاصی نمیتوانم به او بکنم. به این گزینه 9 درصد رأی دادند. برنامه رادیویی و تلویزیونی را در این زمینه میشناسم که به او کمک خواهد کرد. 8 درصد هم صدا و سیما و برنامههای رادیویی را رأی دادند. نکات حاج آقای ماندگاری را در این زمینه بشنویم و بعد انشاءالله سؤال این هفته را بخوانم.
حاج آقای ماندگاری: از همه عزیزان که در نظرسنجی شرکت کردند تشکر میکنم. چند نکته بگویم. روحانیت عزیز شما در رتبه دوم قرار دارید. تلاش کنید در رتبه اول قرار بگیرید. روحانیت باید در رتبه اول قرار بگیرد. از این نظرسنجی معلوم میشود مردم دغدغه دین اکثریت دارند. اکثریت میخواهند دین را به کسی که مشتاق هست و مشکل دارد نشان بدهند. چرا اول سراغ روحانی نرفتند؟ نکند من روحانی مشکل دارم و خوب پاسخگو نیستم. اخلاق خوبی ندارم. من از روحانیت و حوزههای علمیه و ائمه جماعات و ائمه محترم جمعه، عقیدتی سیاسیها، نهاد و نمایندگی رهبری، همه عزیزانی که در این لباس مقدس هستند، باید پاسخگو باشیم. هم محتوای قانع کننده داشته باشیم و هم برخورد جذاب داشته باشیم. هم پیگیری داشته باشیم و هم در دسترس باشیم. این تذکر اول بود.
تذکر دوم اینکه چرا باید مسجد و هیأت در رتبه پنجم باشد؟ ما 76 هزار مسجد داریم. 42 درصد بیشتر فعال نیستند. 58 درصد از مساجد ما غیر فعال هستند. مسجد پایگاه دین است. امام فرمود: سنگر دین است. هرکس مشکل دارد ما باید دستش را بگیریم و به مسجد ببریم. ولی وقتی در مسجد بسته است. مسجد خیلی تر و تمیز نیست. مسجد زنده نیست. پاسخگو نیست. آنلاین و به روز نیست، به روز جواب نمیدهد خوب برای همین رتبه پنجم میشود. مساجد تو را به خدا، مساجد منظورم متولی مساجد، نمازخوانها و ائمه جماعات است. مساجد را بالا بیاورید.
رتبه آخر صدا و سیما است. ما با تمام علاقهای که به صدا و سیما داریم و به قول امام بزرگوار ما دانشگاه است، یک پیامی دارد. انشاءالله این پیام درست نباشد. مخاطب ما میگوید: مثل اینکه صدا و سیما دغدغهای ندارد. یا دغدغه دینیاش کمرنگ است. وقتی یک برنامه صدا و سیمایی را معرفی نمیکند، یا شناخت ندارد یا میگوید: اینها پاسخگو نیستند. یا میگوید: اگر برنامهای هم دارد آن برنامه دیده نشده است. صدا و سیما شما هم فکری کنید. این نظرسنجی خیلی حرف دارد.
از همه مهمتر که درصدی قابل توجه گفتند: ما هیچ کاری نمیکنیم. در دوران جنگ به ما کمکهای اولیه یاد دادند و شاید تا آخر جنگ هم استفاده نکردم. ولی میگویم: برای روز مبادا. پیغمبر میفرماید: همه شما شنا و تیراندازی یاد بگیرید. اسب سواری یاد بگیرید برای روز مبادا، پاسخگویی دینی، این هم کمکهای اولیه دینی است. در واقع سؤال ما این بود که اگر یک مجروح و ترکش خورده شبهات را دیدی، میتوانی به او کمک کنی یا نه؟ او را به کجا میرسانید؟ جامعه متدینین هم دارند پاسخ میدهند. به قول شما بینندگان سمت خدا دارند جواب میدهند. خیلی بد است که یک درصدی بگویند: هیچ کاری از دست ما برنمیآید و هیچ کاری نمیکنیم. یکی تصادف کند در خیابان بیافتد، نگاه میکنی و رد میشوی. حداقل یک تلاشی برای او میکنی. به اعتقاد بنده حتی برای برنامه خدا مسئولیت آور است که این سؤال را مطرح کرده است. برای روحانیت و مساجد و صدا و سیما هم مسئولیت آور است. البته این نکته که به کانالها و سایتهای دینی معرفی میکنم، قشنگ بود. این خیلی خوب است. به سایتها و کانالهای مطمئن ارجاع میدهند و میگویند: اینها میتواند به شما کمک کند و پاسخ شما را بدهد.
شریعتی: سؤال نظرسنجی این هفته را بخوانم. به نظر شما وضعیت عموم مردم جامعه نسبت به احکام اسلامی چگونه است؟ 1- بیشتر مردم از احکام و اهمیت آنها در دین اطلاع دارند. اما کمتر به آن عمل میکنند. 2- بیشتر مردم به اندازه آگاهیهایی که از احکام دارند به آنها عمل میکنند و آنچه را که عمل نمیکنند به آنها آگاهیهای لازم داده نشده است. 3- بیشتر مردم کسب آگاهی در مورد احکام را نمیدانند و عناصر دیگری را در دستورات دین جایگزین احکام میدانند. 4- بیشتر مردم با اصل عمل به احکام مشکلی ندارند. اما با مسألهی تقلید مشکل دارد. 5- بیشتر مردم در عمل به احکام، انتخابی عمل میکنند و تنها احکامی که خودشان درست تشخیص میدهند، به آنها عمل میکنند. این سؤال نظرسنجی این هفته ما هست. هم میتوانید به کانال ما مراجعه کنید و هم به نرم افزار سروش مراجعه کنید و نظرات خودتان را ثبت کنید.
من یک سؤال دیگر و پیام دیگر را هم بخوانم که حسن ختام برنامه امروز ما باشد. گفتند: دختری دارم 23 ساله که خواستگاری 33 ساله دارد و به گفته خودش اعتقادی به نماز و روزه ندارد. با او درباره نماز صحبت کردم، فایدهای نداشته و ندارد ولی دخترم اصرار دارد که او را دوست دارد و دست بردار نیست. او هم دختر مرا دوست دارد. من قلباً راضی نیستم ولی دخترم سر دوراهی مانده است. میگوید: شاید بعداً به خودش بیاید و نماز بخواند. لطفاً ما را راهنمایی کنید.
حاج آقای ماندگاری: در یک مجلس شهدای مدافع حرم بودم که یاد و خاطره همه آنها را گرامی میداریم. این آیه قرآن را خواندم. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ» (محمد/7) خدا لطف کرد این ادبیات به ذهن من آمد. گفتم: خدا فرموده اگر شما مرا یاری کنید، من قیمت شما را بالا میآورم. بعضی وقتها قیمت یکی را پایین میآورد و بعضی وقتها بالا میرود. خدا میگوید: «وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ» من قیمت شما را تثبیت میکنم. اما به شرط اینکه خدا قیمت ما را هم بالا ببرد، میدانید چه میشود «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّة» (توبه/111) قیمت بهشت میشود. خدا گفته: بیایید دین خدا را یاری کنید، ارزشهای دین خدا را یاری کنید. ولی خدا را یاری کنید. این سه را یاری کنید من قیمت شما را اینقدر بالا میآورم که هیچکس به قیمت شما نرسد. نتواند شما را بخرد. خودم باید بخرم و مرا تثبیت میکند. امثال این دخترخانمهایی که سنشان یک مقدار بالاتر رفته است،24 سال، 25 سال، 30 سال، خواستگارها با سن بالا میآیند. با ویژگیهای مختلف، من چند سؤال میکنم. 1- ما بارها گفتیم، اگر کسی معتقد به نماز نباشد، نماز نمیخوانید و معتقد هم نیست. ولی همین دین به ما گفته: با این ازدواج نکنید. به این دختر ندهید. کسی که نماز نمیخواند و معتقد هم نیست. دین ما گفته به این دختر ندهید. یعنی اینها ازدواج نکنند؟ چرا ازدواج میکنند، بینمازها میروند با آنها ازدواج میکنند. هم کیش خودشان دارند. اگر کسی نماز نمیخواند، چون شما وقتی با بینمازی که معتقد نیست، ازدواج کردید در واقع دین خدا را یاری نکردید. یک ارزش را بدون یاری گذاشتی. خدا تو را یاری نمیکند. ولی اگر نماز نمیخواند ولی از روی کاهلی است. منطقی است. شما میتوانی یک بینماز را از دایره بینمازها با تلاش خودت، با صبوری خودت، با تحمل خودت، با درایت خودت به نماز در بیاوری، بدان سختی و مشکلات دارد، مثل کسی که باید با کسی که فقیر است بسازد. تا زمانی که انشاءالله پولدار شود. یک کسی باید با کسی که اشکال دارد بسازد تا زمانی که اشکال او برطرف شود. این «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ» است. داری یاری دین خدا را میکنی، خدا هم تو را یاری میکند. من از این دختر خانم میپرسم نیت شما چیست؟ میخواهی خودت را از این مشکل مجردی نجات بدهی، یا میخواهی دین خدا را یاری کنی؟ اگر خودت را بخواهی نجات بدهی، میگویی: آمده و من هم او را دوست دارم. ولی اینکه بیاعتقاد است مشکل پیدا میکنی. اگر میخواهی دین خدا را یاری کنی که انشاءالله جزء این دسته هستی و نماز نخواندن ایشان هم از روی کاهلی است، اگر صبر و تحملش را داری و میتوانی او را نمازخوان کنی، باز شما مصداق یاری دین خدا میشوی و خدا تو را یاری میکند. ما هم دعا میکنیم که انشاءالله خدا مشکل ازدواج همه جوانها را حل کند و مشکل اولاد را حل کند. مشکل مریضیها را حل کند، مشکل گرفتاریهای سیل زدگان و زلزله زدگان را حل کند و انشاءالله مشکل اسلام و مسلمین را در سرتا سر اسلام حل کند و گره فرج را هم انشاءالله باز نمایند.