96-10-07-حجت الاسلام والمسلمين ماندگاری – سخنرانی در جمع زیارت اولیهای مشهد مقدس
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: سخنرانی در جمع زیارت اولیهای مشهد مقدس
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين ماندگاری
تاريخ پخش: 07-10-96
بسم الله الرحمن الرحیم، اللهم صل علی محمد و آل محمد
شریعتی: سلام میکنم به همه دوستان عزیزم، بینندهها و شنوندههای خوب و نازنینمان. به رسم پنجشنبههای این مدت حال و هوای برنامه سمت خدا حال و هوای امام رضایی شده است. این هفته آخرین گروه زائران اعزامی به مشهد الرضا را داشتیم و در حال و هوای مشهد نفس کشیدند و صحن و سرای امام رضا را دیدند. همینجا از همه دوستان خوبمان در سازمان اوقاف و امور خیریه تشکر میکنم. دوستان خوب آستان قدس رضوی و همه شما مردم خوب که دست به دست هم دادید تا این اتفاق بیافتد. در این سفر من هم همسفر این دوستان بودم، انشاءالله قسمت و روزی همه دوستان بشود. در این سفر همراه حاج آقای ماندگاری بودیم که در جمع زائر اولیها سخنرانی کردند.
حاج آقا ماندگاری: بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمدٍ و آله الطاهرین. و لعن الدائم علی اعدائهم اجمعین، من الآن الی قیام یوم الدین. (قرائت دعای سلامت امام زمان) السلام علیک یا صاحب الزمان، السلام علیک و علی آبائک الطیبین الطاهرین المعصومین و علی امک فاطمه و علی عمتک معصومه و علی علی بن موسی الرضا المرتضی و علی حسن بن علی العسکری جمیعاً و رحمة الله و برکاته. هدیه به محضرآقایمان امام زمان، آباء گرامشان، مادرشان فاطمه زهرا، عمه جانشان فاطمه معصومه که روز جمعه روز رحلت و وفات این عمه نازنین امام زمان و خواهر بزرگوار امام رضا(ع) است. ولی نعمت ما علی بن موسی الرضا که مهمان حرمشان هستیم، وجود نازنین امام عسکری(ع) که در ایام ولادتشان هستیم. انبیاء، اولیاء، شهداء، علما، امام شهیدان، اموات و شهدای این جمع و این شهر و این حرم، شهدای مظلوم مدافع حرم صلوات محمدی ختم کنید.
خدمت شما زائران عزیز امام رئوف و مهربان، امام رضا(ع)، زائرانی که بار اول است این گنبد و بارگاه و حرم را از نزدیک در آغوش میگیرند و خدمت همه بینندگان عزیز سمت خدایی که از قاب تلویزیون زائر امام رضا(ع) هستند، عرض سلام و ادب و احترام دارد. ایام ولادت آقا امام حسن عسکری را به امام رضا(ع) و فرزند نازنینشان امام زمان (عج) تبریک میگوییم. ایام رحلت خواهر نازنین امام رضا فاطمه معصومه را هم تسلیت میگوییم.
اولین تذکری که به خودم دارم، به شما میگویم که بار اول است در حرم امام رضا نفس میکشید، این ذکر را باهم بگوییم و شکر کنیم و سپاس بگوییم. «الحمدلله الذی هدانا لهذا و ما کنا لنَهتَدیَ لو لا ان هدانا الله» یعنی خدایا ما شکرت میکنیم. تو کمک کردی ما به حرم امام رضا آمدیم. از همه کسانی که در این زیارت ما و این جمع را کمک کردند، خدایا ممنون تو هستیم، به آنها هم تو توفیق دادی که برای زیارت اولیها بستر را فراهم کنند. خدایا از تو ممنونیم اگر لطف تو نبود معلوم نبود توفیق پیدا میکردیم و به زیارت حرم امام رضا میآمدیم. از اینکه امروز در حرم امام رضا هستیم، از اینکه نمردیم و گنبد امام رضا را دیدیم و در حرم امام رضا نفس کشیدیم. از خدا بخواهید، از امام رضا بخواهید، چون صاحبخانه زیارت اولیها را خیلی دوست دارد. در ما هم رسم است یک صاحبخانه وقتی دوست داشته یکی از دوستانش بیاید و بعد از مدتها به خانهاش آمده است، آغوش باز میکند و میگوید: خیلی دلم برایتان تنگ شده بود. من به شما قول میدهم که امام رضا به شما بگوید: خیلی دلم برای شما تنگ شده بود. چه خوب شد آمدید. دوستتان دارم و دوستتان داشتم. لذا شما خیلی برای امام رضا عزیز هستید.
روایت ما میگویند: هر مهمانی به گردن صاحبخانه یک حقی دارد، مهمانهای زائر اولی امام رضا، عزیزانی که از طریق شبکه سوم سیما و برنامه سمت خدا زائر این حرم شدید، شما زائر امام رضا شدید و به گردن صاحبخانه حقی دارید. یک دعای قشنگ در ابتدای صحبتم بکنم. خدایا به آبروی امام رضا همه کسانی که به اینها التماس دعا گفتند، گفتند: مریض داریم، گرفتار داریم، دختر دم بخت داریم، فرزند ما اولاد ندارد، در بند زندانی داریم، گرفتاری مالی و خانوادگی داریم، همه کسانی که التماس دعا گفتند، خدایا حوائج این عزیزان و کسانی که التماس دعا گفتند، به ویژه حوائج امام زمانمان، حوائج رهبرمان را فوق رغبتشان عنایت بفرما.
اینجا هرکدام از شما با زبان دلتان با امام رضا حرف بزنید. بعضیها را دیدم که سرشان را به دیوار گذاشتند و میگفتند: امام رضا من آمدم. عمری به انتظار نشستم و آمدم. یا امام رضا میشود انتظار ما نسبت به ظهور پسرتان مهدی به سرانجام برسد. میشود آقایمان امام زمان را هم انشاءالله ببینیم. (اللهم عجل لولیک الفرج)
شما که توفیق پیدا کردید و آمدید، حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) از امام هادی یک روایتی نقل میکند. امام هادی فرمودند: خدا کسانی که زائر جدم علی بن موسی الرضا باشند، همه را میبخشد. خوش به حالتان! شک نکنید که همه را میبخشد. خدایا ما را در وادی طهارت آوردی، هرکس به حرم امام رضا میآید، انگار در حمام آمده که روحش، قلبش، دلش شستشو پیدا میکند. الحمدلله ما با زیارت امام رضا پاک شدیم. حالا که پاک شدید، حالا که برای امام رضا عزیز شدید و مهمان امام رضا شدید، بیاییم به امام رضا قول بدهیم، زیارت ما سه ویژگی پیدا کند. من همیشه یادتان هست در برنامههای سمت خدا توصیه کردم که اگر کاغذ و قلم دارید، حتماً یادداشت کنید. هرکس زیارت امام رضا، زیارت اهلبیت، انشاءالله زیارت امام حسین، نجف و کربلا وکاظمین و سامرا، زیارت قم و جمکران، انشاءالله زیارت مکه و مدینه با نابودی آل سعود، نصیبش شد، این سه ویژگی را رعایت کنیم. هرکس اینجا این سه ویژگی را رعایت کند، سهمش بیشتر است. هرکس رعایتش بیشتر باشد، سهمش بیشتر است. این معنی کدام آیه است. شما یادتان هست ما با آیات قرآن حرف میزنیم. «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ» (حجرات/13) «اَتقاکم» یعنی رعایت بیشتری میکند. هرکس رعایت بیشتری بکند سهمش بیشتر است. گرامیتر است، عزیزتر است. اگر میخواهیم نزد امام رضا عزیز شویم، خواهران و برادران و زائران عزیز، ایام چهلم زلزله کرمانشاه و سالگرد زلزله بم است. یک دعا بکنم. خدایا همه رفتگان در حادثه زلزله را غرق رحمت و به همه مجروحین لباس عافیت عنایت بفرما. به همه بازماندگان صبر و اجر و توفیق سازندگی شهر و دیارشان را عنایت بفرما.
این سه ویژگی عرفی و عقلی و دینی است و همه قبول دارد. 1- در مهمانی هرکس میخواهد استفادهاش بیشتر باشد، باید آمادگیاش بیشتر باشد. هرکس آمادهتر استفادهاش بیشتر. میگوید: ما چون امشب خانه شما مهمان بودیم از هفته قبل شکممان را صابون زده بودیم. شما یک عمری خودتان را صابون زده بودید. در مهمانیهای دنیا آمادگی به این است که از ظهر که میخواهم مهمانی بروم چیزی نخورم تا آنجا اشتهای من قشنگ باز باشد. آمادگی در حرم امام رضا هم به سه چیز است. سوغات معنوی از حرم امام رضا همین است که میگویم برای همین میگویم یادداشت کنید. مشهد ما یک سوغات مادی مثل زرشک و زعفران و نبات و پارچه متبرک دارد. اما یک سوغات معنوی هم دارد، کلمات اهلبیت، آیات قرآن است که اینجا یاد بگیرم و برای عزیزانم بگویم.
شبهای بلند زمستان را در پیش داریم. از اینجا برگشتید، به قوم و خویشان بگویید: یک کلمه از چیزهایی که از حرم امام رضا یاد گرفتم برای شما بگویم. شرط اول چه شد؟ هرچه آمادگی بیشتر، بهرهبرداری بیشتر. آمادگی به چیست؟ به سه چیز است. سه چیز ما را در حرم امام رضا آماده میکند پذیرایی شویم. 1- طهارت، قرآن میگوید: «لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» (واقعه/79) هرچه پاکتر شویم اینجا پذیرایی ما بیشتر است. همه شما این مثال را بلد هستید. شیر بهترین نوشیدنی است. در ظرف کثیف بریزم میبرد. امام رضا میخواهد بهترین عنایات را معنوی را در دل من و شما بریزد. اگر این دل کینه داشته باشد، حسادت داشته باشد، بغض داشته باشد، تکبر و خود بزرگ بینی داشته باشد، هرچه امام رضا بریزد، میبرد. میخواهیم دلهایمان را پاک کنیم. خدایا میخواهیم دلهایمان را از هرچه پیرایه هست پاک کنیم. خدایا هرکسی ما حقی بر گردنش داریم، غیبت ما را کرده، متلک گفته و اذیت کرده، حتی از دوستان و قوم و خویشان ما است، مال ما را ضایع کرده است. تا حالا از او ناراحت بودیم، به دل گرفته بودیم. خدایا ما او را بخشیدیم، تو هم او را ببخش. این طهارت است. دلهای شما پاک پاک شد. طهارت یکی این است که با وضو و غسل به حرم بیاییم. یکی اینکه مادرها بگویند: خدایا اگر یکوقت خدای نکرده مادر شوهر ما را اذیت کرده، ما او را بخشیدیم. خواهر شوهر ما را اذیت کرده ما او را بخشیدیم. برادرها بگویند: قوم و خویشی ما را اذیت کرده، بخشیدیم. دلها پاک شود. هرچه دلها پاک شود آماده پذیرایی در حرم امام رضاست. پس با طهارت آماده شویم. فکرهایمان را پاک کنیم و دلهایمان را پاک کنیم.
2- با معرفت آماده شویم. مهمانی امام رضا یک مهمانی معمولی نیست. حتی مهمانی یک سلطان و پادشاه نیست. «حجتک علی من فوق الارض و من تحت الثری» حجت خداست بر همه عالمیان، بفهمیم. لذا آدم وقتی میفهمد پیش چه کسی رفته یک مقدار ادبش را بیشتر میکند. دیگر در حرم امام رضا چشم چرانی نمیکند. دیگر در حرم امام رضا آدامس نمیخورد. دیگر در حرم امام رضا به کسی حرف بد نمیزند. در حرم امام رضا خیلی مراقبت میکند. محضر امامی آمدهام که ملائک آسمان اینجا میآیند و متبرک میشوند. انبیاء و اولیاء اینجا خدمتگزار میشوند. این معرفت است. هرکس معرفتش بیشتر باشد پذیراییاش بیشتر است.
3- آمادگی به اجازه، میخواهد حرم امام رضا بیاید یک اجازه بگیرد. خادمان حرم امام رضا نقل میکنند. در حرم امام رضا همیشه باز است. یک پیرمرد جلوی در آمده بود در میزد. پیرمرد در میزد، به او گفتند: در حرم باز است. گفت: میدانم! باز هم در زد. گفتند: از شهر و دیارت راه افتادی، امام رضا تو را میدیده. بیا داخل شو! باز هم در زد. گفتند: امام رضا از نیت تو با خبر است. گفت: میدانم. گفتند: برای چه در میزنی؟ گفت: در میزنم صاحبخانه بگوید: کیستی؟ بگویم: منم آقا! هرکس اجازه قشنگ بگیرد. خواهش میکنم هروقت خواستید کنار ضریح حضرت بروید، اینطور اجازه بگیرید. بگویید: ای پسر فاطمه، به حق مادرت فاطمه به ما نگاهی کن.
آقا به جان مادرت، آن مادر غم پرورت *** ما را مرانی از درت، مولا علی موسی الرضا
اجازه اینجا زنگ زدن نیست. جیغ زدن نیست، کسی داد و فریاد نزند. با دلتان بگویید: امام رضا تو میدانی من چه کاره هستم. از گناهها و طاعات من با خبر هستی. ولی میخواهم مرا راه دادی، تحویل بگیری. به حق مادرت، امام رضا روی دو سه اسم خیلی حساس است. به نام مادرش حساس است. به نام جوادش خیلی حساس است. به نام خواهرش فاطمه معصومه حساس است. به نام عمهشان حضرت زینب خیلی حساس هستند. از امام رضا اجازه بگیرید، میخواهم سر سفره شما بنشینم، میشود اجازه بدهید؟ لذا
اینجاست طبیبی که ندارم نوبت *** هر دل که شکستهتر بُود پیشتر است
اینجا به لباسهای شما نگاه نمیکنند. نگاه به درجه و جایگاهش نمیکنند. نگاه به دلهای شما میکنند.
ما درون را بنگریم و حال را *** نی برون را بنگریم و قال را
هرکس دلش آمادهتر باشد امام رضا از او پذیرایی سفرهاش پهنتر است. این شرط اول زیارت خوب و با معرفت است. پس: آمادگی با طهارت، آمادگی با معرفت، آمادگی با اجازه! شرط دوم زیارت خوب چیست؟ مراقبت، در حرم آمدی مراقب باش. اول مراقب فکرتان باشید. مراقب فکرمان باشیم یعنی چه؟ مراقب فکرت باش. یعنی نکند شیطان با فکرت بازی کن. بگوید: برو بابا! چه کسی گفته یک ضریح فلزی جواب میدهد؟ بعضی اینطور وسوسه میکنند. برو بابا! این آقا هزار و خردهای سال است از دنیا رفته است، چه کسی میگوید: به تو جواب میدهد؟ برو بابا! چرا در و دیوار و آهن را میبوسی؟ کی گفته اینها جواب میدهد؟ فکرت را میخواهد همراه شک و تردید کند. مراقب باش. زود جوابش را بده. بگو: استغفرالله ربی و اتوب الیه! آقایی که صدای مرا از شهر و دیارم شنید و مرا اینجا آورد، میشود مرا ناامید کند؟ قطعاً ناامید نمیکند. یعنی فکر ما در مورد امام رضا این باشد که امام رضا حجت خداست. در زیارت جامعه میخوانیم، امام رضا میتواند همه گرهها را باز کند. امام رضا همه ما را دوست دارد و همه ما را میبیند. «اشهد انک تشهد مقامی و تسمع کلامی و تَرُّدُ سلامی» آقاجان شهادت میدهم شما مرا میبینید و حرفهای مرا میشنوید و میتوانید جواب سلام مرا بدهید. یعنی مراقب فکرت باش به قول خودمانیهایمان فکرهای شیطانی در سرت نیاید! چون شیطان میخواهد ما را ناامید کند، حاجآقا رفتم حرم امام رضا آمدم، مریض ما خوب نشد. اصلاً شاید صلاح مریض ما این نبوده که خوب شود، امام رضا صلاح را از ما بهتر میداند. حاج آقا رفتم حرم امام رضا آمدم، قرضم پرداخت نشد. مشکل اشتغال و ازدواج و مریضیم بر طرف نشد. چرا میگویید: هرکس حرم امام رضا برود حاجت میگیرد؟ ما محکم میگوییم: حاجت میگیرد. ولی حاجت آن چیزی نیست که فکر میکنم. حاجت آن چیزی است که امام رضا برای من صلاح میداند. مراقب فکرمان باشیم.
2- مراقبت دلت باش. در حرم امام هستی، دلت جای دیگر نرود. این شعر را برای شما بخوانم.
ای یک دلهی صد دله، دل یک دله کن *** مهر دگران را ز دل خود یله کن
یک دم تو ز اخلاص بیا در بر ما *** گر کام تو برنیامد آنگه گله کن
بعضی به حرم امام رضا میآیند ولی دلشان صد جای دیگر است. این فایده ندارد. نادر شاه داشت به حرم امام رضا میآمد. داشت میآمد دید نابینایی دارد گدایی میکند. به نابینا گفت: چند سال است جلوی مردم، دست دراز میکنی؟ گفت: بیست سال! گفت: بیست سال از مردم گدایی میکنی؟ از امام رضا گدایی کن، چشمهایت را بگیر و دنبال کارت برو. گفت: امام رضا نداده است. گفت: من در حرم میروم و برمیگردم، اگر چشمهایت را از امام رضا گرفتی که گرفتی. نگرفتی، میگویم: همینجا گردنت را بزنند. دور و اطرافیان نادر گفتند: این نادر با کسی شوخی ندارد. در این نیم ساعت که وقت داری به امام رضا بچسب و چشمهایت را بگیر. نادر در حرم رفت، این کور بیست سال جلوی مردم دست دراز کرده بود، سرش را به سمت امام رضا برگرداند. گفت: امام رضا پای مرگ و زندگی در میان است، به حق مادرت هرچه قسم و آیه بلد بود با تمام وجود امام رضا خواند، دلش از همه قطع امید کرد. طرف امیدش به سمت امام رضا رفت. میگویند: چشمهایش باز شد. بینا شد و شفایش را گرفت. نادر آمد گفت: بیچاره! بیست سال دلت جای دیگر بود امام رضا جوابت را نداد. نیم ساعت دلت را به امام رضا دادی...
پدر شهیدی به من گفت: در بازارچهای راه میرفتم عکس مکه و مدینه را دیدم. با دوچرخه میرفتم. دلم به مکه و مدینه رفت. دیدید گاهی آدم دلش یک چیزی را میخواهد و متوجه هم نیست. کاری به چیزی ندارد، میگوید: چرخم را رها کردم و وسط بازارچه آمدن از همین در صحن سقا خانه، کفشهایم را به کفش داری ندادم. از کنار صحن جلوی ضریح امام رضا آمدم. گفتم: آقا مکه و مدینه میخواهم. یا بده یا بساطت را جمع کن. باید دل بشکند آدم اینطور حرف بزند. از حرم بیرون آمدم، در صحن کفشهایم کنار بود پوشیدم. رفتم چرخم را از درون بازارچه برداشتم و شروع به پا زدن کردم. از حرم تا میدان شهدا پانصد متر راه نیست. میگوید: نرسیده بودم به میدان شهدا، دیدم یکی صدا میزند، فلانی کجایی؟ سه روز است دارم دنبالت میگردم تو را مکه ببرم! برگشتم به امام رضا گفتم: خیلی آقایی! شرط اینکه در حرم هستیم حواست جای دیگر نباشد. در حرم به مادرت و پدرت با موبایل بگو: از طرف شما هم سلام میدهم. شما هم سلام بدهید. دیگر موبایل را جمع کن و با دلت با امام رضا حرف بزن. مراقبت کن در فکرت که شیطان نیاید دخالت کند. مراقبت کند در دلت حواس تو جای دیگر نرود. مراقبت کن بر زبان و رفتارت. یکوقت بی ادبی از تو سر نزند. مراقبت بر فکر، مراقبت بر دل، مراقبت بر زبان و رفتار. حواست جمع باشد.
بارها به زائرین گفتم: کنار ضریح داد نزنید. بی ادبی است. قرآن میگوید: «لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِي» (حجرات/2) اینجا حرم پاره تن رسول الله است. داد نزنید، آهسته و آرام باشید. این هم شرط دوم است. اول آمادگی و دوم مراقبت بود. شرط سوم این است، یا امام رضا دل ما از اول با شما بوده و جای دیگر نبوده است. ولی به پای اینکه ما را به حرمت آوردی، قول میدهیم این زیارت را تداوم ببخشیم. یعنی دیگر از امام رضا جدا نشویم. یعنی چه؟ یعنی ما ساکن مشهد شویم، نه؟ همه دنیا نمیتوانند ساکن مشهد شوند. تداوم به چیست؟ با سه کلمه است. تداوم زیارت، یادتان هست پدربزرگها و مادربزرگها هر جای دنیا بودند، هر جای ایران بودند، هر روز بعد از نمازشان رو به مشهد میکردند و میگفتند: السلام علیک یا علی بن موسی الرضا! قول بدهیم از این زیارت که برگشتیم و رفتیم شهر و دیارمان، هر روز یک سلام به امام رضا بدهیم. خدا خیر بدهد صدا و سیما را که بعضی کانالها ساعت هشت صبح صلوات امام رضا پخش میکنند. همانجا بلند شو و دست روی سینه بگذارد و بگو: به یاد روزی که مرا به حرمت دعوت کردی.
2- در این حرم همه ما عبادتهایمان را خوب انجام میدهیم. به امام رضا قول بدهیم که تداوم عبادت هم داشته باشیم. یعنی همچنان که در مشهد نماز صبح کسی قضا نمیشود، هیچوقت نماز صبح ما قضا نشود. خدمت کردن به مردم هم تداوم عبادت است.
3- سومین قولی که به امام رضا بدهیم، تداوم خدمت است. شما همه دوست دارید خادم امام رضا شوید یا نه؟ خادمان امام رضا چه کار میکنند؟ زائرین امام رضا را پذیرایی میکنند. مگر خانواده و همشهری و همسایه ما، دوستدار امام رضا نیستند؟ در شهر و دیارمان به هرکس که دوستدار امام رضا هست کمک کنیم، امام رضا اسم ما را جزء خادمین مینویسد. در برنامه سمت خدا یک زمان گفتیم و اسمش را خادم معنوی امام رضا گذاشتیم. یعنی آقایان به خانمهایتان کمک کنید. خانمها به شوهرانتان کمک کنید. پسر و دخترها به مادر و پدرتان کمک کنید. مؤمنین و مؤمنات به همسایهها کمک کنید. ادارهایها به ارباب رجوع کمک کنید. مغازهدارها به مشتری کمک کنید. امام رضا و خدای امام رضا ثبت میکند.
سه قول دادیم. 1- آمادگیمان را بیشتر کنیم با طهارت، با معرفت و با اجازه، 2- مراقبتمان را بیشتر کنیم. مراقبت کنیم فکرهای ما شیطانی نشود. قلب ما حواسش پرت نشود. ادب ما کم نشود. 3- ادامه بدهیم زیارت را، هر روز زائر امام رضا شویم. زائر امام حسین شویم. زائر اهلبیت شویم. عبادت را تداوم بدهیم. خدمت را تداوم بدهیم.
خدا را شکر میکنیم که بستری فراهم شد تا کسانی که تا به حال به حرم امام رضا نیامده بودند، از جاهای دور آمدند. خدایا به هرکسی در این باب قدمی برداشته و کمکی کرده و تبلیغ کرده است، خدا او را با امام رضا در دنیا و برزخ و آخرت محشور بگرداند. رو به ضریح آقا بنشینید، سلام بدهید. «السلام علیک یا أبالحسن یا علی بن موسی، ایها الرضا یابن رسول الله، یا حجة الله علی خلقه، یا سیدنا و مولانا، انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا، یا وجیها عند الله اشفع لنا عند الله» یا امام رضا خواهر شما فاطمه معصومه از مدینه راه افتادند به مشهد بیایند کنار شما باشند. اما در شهر قم وفات کردند و از دنیا رفتند. یا امام رضا چه خوب شد که فاطمه معصومه به مشهد نرسیدند. میدانید چرا؟ آخر اگر مشهد میآمدند باید جان دادن برادر را تماشا میکردند. دلهایتان کربلا رفت، یک خواهر جان دادن برادر را تماشا کرد، بس است.
شریعتی: از میان تمام سالنامههای قمری و میلادی، تقویم دل من و این سرزمین تا ابد شمسی است وقتی نام تو خورشید است. «السلام علیک یا شمس الشموس» صحبتهای شیرین حاج آقای ماندگاری را شنیدیم. انشاءالله شاهد حضور ایشان در برنامه باشیم. امروز صفحه 182 قرآن کریم، آیات 41 تا 45 سوره مبارکه انفال در سمت خدا تلاوت خواهد شد. انشاءالله لحظه لحظه زندگی ما منور به نور قرآن کریم باشد.
«وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ ما أَنْزَلْنا عَلى عَبْدِنا يَوْمَ الْفُرْقانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ «41» إِذْ أَنْتُمْ بِالْعُدْوَةِ الدُّنْيا وَ هُمْ بِالْعُدْوَةِ الْقُصْوى وَ الرَّكْبُ أَسْفَلَ مِنْكُمْ وَ لَوْ تَواعَدْتُمْ لَاخْتَلَفْتُمْ فِي الْمِيعادِ وَ لكِنْ لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْراً كانَ مَفْعُولًا لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَ يَحْيى مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَةٍ وَ إِنَّ اللَّهَ لَسَمِيعٌ عَلِيمٌ «42» إِذْ يُرِيكَهُمُ اللَّهُ فِي مَنامِكَ قَلِيلًا وَ لَوْ أَراكَهُمْ كَثِيراً لَفَشِلْتُمْ وَ لَتَنازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَ لكِنَّ اللَّهَ سَلَّمَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «43» وَ إِذْ يُرِيكُمُوهُمْ إِذِ الْتَقَيْتُمْ فِي أَعْيُنِكُمْ قَلِيلًا وَ يُقَلِّلُكُمْ فِي أَعْيُنِهِمْ لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْراً كانَ مَفْعُولًا وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ «44» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ «45»
ترجمه: بدانيد كه هر چه غنيمت گرفتيد، همانا خمس (يك پنجم) آن براى خداوند و رسول خدا و خويشاوندان (او، اهلبيت عليهم السلام) و يتيمان و بينوايان و در راهماندگان (از سادات) است، اگر به خداوند وآنچه بر بندهى خود، روز جدايى (حقّ از باطل،) روز درگيرى دو گروه (با ايمان و بىايمان در جنگ بدر) نازل كرديم، ايمان داريد و خداوند بر هر چيزى تواناست. (به ياد آوريد) زمانى كه شما در جانب پايين بوديد و دشمنان در جانب بالا (بر شما برترى داشتند) و كاروان (تجارى ابوسفيان) از شما پايينتر بود و اگر قرار قبلى (براى جنگ هم) مىگذاشتيد، به توافق نمىرسيديد. (زيرا هم بالادست شما دشمن بود، هم پايين شما و شما بين دو صف مخالف بوديد و هرگز تن به چنين جنگى نمىداديد.) ولى (خداوند شما را در برابر عمل انجام شده قرار داد) تا كارى را كه خدا مىخواست، تحقّق بخشد، تا هركس (به گمراهى) هلاك مىشود، از روى حجّت و آگاهى هلاك شود و هر كس (به هدايت) حيات يافت، از روى دليل، حيات يابد و همانا خداوند شنوا و داناست. (اى پيامبر! به يادآور) زمانى كه خداوند، عدد آنان (دشمنان) را در خوابت، به تو اندك نشان داد و اگر (خداوند) آنان را (در ديد تو) زياد نشان مىداد، حتماً سست شده و قطعاً در كار جنگ نزاع كرده بوديد، ولى او (شما را از اين سستى و نزاع) سالم نگاه داشت، همانا خداوند به آنچه در سينههاست آگاه است. و (به ياد آوريد) زمانى كه چون با دشمن برخورد كرديد، خداوند دشمنان را در نظر شما كم جلوه داد (تا با جرأت حمله كنيد) و شما را نيز در ديدگاه آنان اندك نشان داد (تا از كفّار مكّه، كمك نخواهند). اين كار براى آن بود كه خداوند كارى را كه مىبايست انجام شود، تحقّق بخشد. و (بدانند كه) همهى كارها به خدا باز مىگردد (و ارادهى او بر هر چيزى نافذ است). اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هرگاه با گروهى (از دشمن) روبرو شديد، ثابتقدم باشيد و خدا را بسيار ياد كنيد تا شما رستگار شويد.