1400-01-10-حجت الاسلام رفیعی-حجت الاسلام رفیعی
بحثی که من امروز میخواهم عرض کنم در واقع آمادگیهایی است که ما در دوران غیبت باید داشته باشیم. یا میتوانیم هم عنوان آن را اینطوری تغییر بدهیم. انتظاراتی که امام زمان (ارواحنا فداه) از ما در دوران غیبت دارند که امروز دوران غیبت است. البته درست است مثلاً هزار و صد سال یا بیشتر غیبت طول کشیده است اما همهی ما در تمام این هزار و خوردهای سال نبودهایم. ما در یک مقطع عمر خودمان هستیم.
شیخ مفید در یک مقطعی بوده است، علامه حلی در یک مقطعی بوده است. بزرگانی آن موقع وظیفه خودشان را میدیدند در اوایل کتابهای الغیبه بنویسند. مثل مرحوم شیخ طوسی الغیبه نوشته است. نعمانی کتاب الغیبه نوشته است. شیخ صدوق کتاب نوشته است. در هر مقطعی طبیعتاً افراد وظیفهای داشتهاند. الآن در زمان ما مثلاً رشتههای دانشگاهی در مهدویت تأسیس شده است، دانشنامه نوشته شده است. همین برنامهای که شما میسازید. هر کسی سعی کرده وظیفه خودش را در مقابل حضرت انجام بدهد.
اما من یک نکتهای را میخواهم عرض کنم و آن نکته این است که ائمه ما به صورت کلی نگران دوران غیبت بودهاند. حالا با همه طولانی بودن آن. مثلاً شما این روایت را ملاحظه بفرمایید. وجود مقدس امام کاظم. (امام کاظم هنوز تا تولد حضرت حجت (ارواحنا فداه) خیلی فاصله دارد) «إِذَا فُقِدَ الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِ السَّابِع» وقتی پنجمی از فرزندان هفتمی (هفتم امام کاظم است، پنجم میشود امام زمان) اگر فقد یعنی غیبت کند که آن زمان هنوز متولد نشده بوده «فَاللَّهَ اللَّهَ فِي أَدْيَانِكُم» مواظب دینتان باشید. کسی دین شما را از شما نگیرد.
معلوم میشود امام نگران سارقین باورهای مردم بودند. و کسانی که دین مردم را از آنها اخذ میکنند. یعنی همان سختی دینداری در آخرالزمان. مثلاً راجع به خود پیامبر اکرم هم داریم که حضرت در زمان حیاطشان گاهی میفرمودند: «إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ اسْتِخْفَافاً بِالدِّين» من میترسم بعد از خودم دین خفیف شمرده شود که همین اتفاق هم افتاد. «إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ المکاسب المحرمه» من میترسم بر شما بر لقمهها و کسبهای حرام. یا «الشهوه الخفیه» از روابط پنهان یا مثلاً در بعضی از نقلها دارد «قطیعه الرحم» از قطع رحم.
یک وقتی یک آقایی یادم هست که یک چیزی جمعآوری کرده بود نگرانیهای پیامبر از آینده و اینها را آورده بود. «انی اخاف، انی اتخوف» من نگران هستم. حالا کأن ائمهی ما برای دوران غیبت یک چنین پیشبینیای داشتهاند که مردمی که در دوران غیبت هستند، یکی از نگرانیهایشان این است که نتوانند دینشان را حفظ کنند. یا فرض کنید در پارهای از نقلها آمده است که اگر کسی در دوران غیبت دو ویژگی داشته باشد کلاس او خیلی بالا است. افضل از همه مردمان است.
این را امام سجاد میفرماید که اگر کسی در دوران غیبت و در زمانی که حضرت حجت در بین مردم حضور ندارند یکی منتظر امام باشد، یکی باور به امام داشته باشد. هم قبول داشته باشد و هم انتظارش را بکشد، «افضل من اهل کل زمان» از همه زمانهای گذشته بالاتر است. باز معلوم میشود این توجه به این نکته در روایات بوده است یا در بعضی از نقلهای دیگر داریم که مثلاً فرد صبح مؤمن از خواب برمیخیزد ولی شب کافر میشود. «یصبح مؤمن و یمسی کافرا» اینها نشاندهنده نگرانیهایی است که در بین ائمه نسبت به این دوران بوده است.
یا در همین دعاهایی که به ما تعلیم دادند. خب این دعاهایی که درباره امام زمان به ما تعلیم دادهاند، بعضی از این دعاها قبل از تولد امام زمان است. حالا یا از امام صادق است، یا از امام باقر است یا از سایر ائمه است. گفتند شما در آن زمان این دعا را بخوانید که حالا هنوز امام زمان به دنیا هم نیامده است.
در خود همین دعای ندبه شما ملاحظه بفرمایید نگرانیهای زیادی را مطرح میکنیم. آن اَینَ هایی که میگوییم خودش یک نگرانی است. «أَيْنَ مُعِزُّ الْأَوْلِيَاء»، «این مذل الاعداء» آقایی که اولیاء را عزیر میکنی، آقایی که دشمنان را خوار میکنی. «أَيْنَ جَامِعُ الْكَلِمَةِ عَلَى التَّقْوَى» مردم را روی کلمه تقوا جمع میکنی. «أَهْلِ الْفُسُوقِ وَ الْعِصْيَان» میآیی اهل فسق و گناه را نابود میکنی پس یک توجهی به این دوران، ائمه قبل از امام زمان (اروحنا فداه) داشتند و بر همین اساس گاهی یک وظایفی را بر عهده مردم گذاشتند. اینکه گفتم وظایف یا آمادگی، الزاماً اینها از زبان امام زمان نیست.
ممکن است این را امیرالمؤمنین فرموده است، ممکن است امام مجتبی فرموده است اما دارد میگوید شما در آن زمانی که این اتفاق میافتد اینگونه عمل کنید. تکلیف منتظران است. اصلاً شما میدانید تعبیری که حضرتعالی به کار بردید، بعضیها به این نام کتاب نوشتهاند. تکالیف الانام فی غیبت صاحب الزمان. این یک کتاب است.
یعنی تکالیف مردم در زمان غیبت حضرت حجت. اجازه بفرمایید من اینها را در چهار پنج قسمت دستهبندی میکنم که ما از چه ابعادی باید انتظار داشته باشیم و منتظر باشیم و آن وظایفمان را انجام بدهیم بعد اول بعد اعتقادی است. یعنی دوران غیبت سعی میکنیم عقیدهمان حفظ شود. چرا گفتند دعای غریق بخوانید. «يا اللَّه يا رحمان يا رحيم يا مقلّب القلوب ثبّت قلبي على دينك» وجود مقدس امام کاظم به یونس بن عبدالرحمن فرمود خیلی این دعا را بخوان.
فرمود: «أَكْثِرْ مِنْ أَنْ تَقُول» فراوان بگو «اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْنِي مِنَ الْمُعَارِينَ وَ لَا تُخْرِجْنِي مِنَ التَّقْصِير» یعنی خدایا دین من، دین اصلی باشد، قلابی نباشد. عاریهای نباشد، غرضی نباشد که با یک شبههای از من اخذ شود چون مال عاریهای را هر آن ممکن است که بیایند در منزل شما و بگویند پس بده. دین من اینطور نباشد. مال خودم باشد. «وَ لَا تُخْرِجْنِي مِنَ التَّقْصِير» همواره به من تقصیر بده که خودم را مقصر بدانم. مغرور نشوم، خودم را بالا ببینم
یونس بن عبدالرحمن وقتی از امام کاظم سؤال کرد که این بخش دوم منطور چیست، امام فرمود منظور این است که هر چقدر عمل انجام میدهی باز هم خودت را کم ببینی. یعنی خودت را بدهکار بدانی. در دوران غیبت در چند قسمت ما باید آمادگی داشته باشیم. یک، آمادگی اعتقادی. آمادگی اعتقادی الآن میلیونها نفر، میلیاردها آدم در این دنیا زندگی میکنند ولی خیلیها معتقد به امامت امام زمان نیستم. خیلیها اصلاً امامت ائمه را قبول ندارند.
یک پیروی امام زمان یک بعدی که باید در زندگیاش تقویت شود بعد امامت امام است. بعد باور به ظهور امام است. بعد اینکه این آقا متولد شده چون الآن بعضیها تولد را انکار میکنند. باور به تولد او، باور به امامت او، باور به اینکه غیبتش مصلحت بوده است، باور به اینکه ظهور میکند، باور به اینکه دنیا را پر از عدل میکند. اینها مجموعهی آمادگیهای اعتقادی راجع به امام زمان (ارواحنا فداه) است .یعنی ممکن هم هست انسان در جزئیات آن وارد نشود ولی آقا ما معتقدیم این آقا هست پس برای او جشن تولد گرفتیم. خود میلاد باور به همین است.
ما معتقدیم این آقا هست پس دعای ندبه میخوانیم. پس اللهم کن لولیک میخوانیم. پس یک بعد مهم آمادگی اعتقادی این است که ثبات در دین داشته باشیم. باورهایمان را از دست ندهیم. خدا رحمت کند مرحوم آقای کافی را. شما ایشان را ندیده بودید ولی من ایشان را دیده بودم. گاهی در روضههایی که میخواند و گریههایی که میکرد میگفت آقا ما را سرزنش میکنند. میگویند شما اگر آقا داشتید میآمد. ایشان به زبان خودش این شبهه را خیلی خودمانی. میگفتند بدانید ما آقا داریم. آقای ما میآید. با گریه هم میگفتند. حالا شیوه ایشان در جذب به امام زمان این بود، شیوه خوبی هم بود. بحمدلله از نعمت صدای حزین و گیرا هم برخوردار بودند. انشاءالله خدا رحمتشان کند.
هر چقدر معرفتمان بیشتر شود، هر چقدر این باورها عمیقتر شود، ایام انتظارمان بالاتر میرود و همین هم که گفتهاند «من مات و لم يعرف إمام زمانه» این معرفت، این آگاهی که به دنبال این معرفت است تسلیم هم هست و لذا گفتهاند یاران حضرت حجت مستعجل نیستند. نمیگویند آقا پس چی شد؟ صبر میکنم. «اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ» اصبروا و صابروا را بعضیها معنا کردهاند صبر کنار دوران غیبت و در ارتباط با ظهور حضرت حجت.
فرمودند که یاران حضرت حجت (ارواحنا فداه) نه عجله میکنند و نه ناامیدند، نه مأیوس هستند. نه اینکه میگویند به ما ربطی ندارد. حالا یک ولیای دارد هر وقت بخواهد میآورد. پس این معرفت و این آگاهی یکی از ابعاد مهم انتظار در دوران غیبت است.
بعد دوم آمادگی بعد اخلاقی است. از نظر اخلاقی و رفتاری. این روایتی که میفرماید هر کسی میخواهد از یاران حضرت حجت باشد «و ليعمل بالورع و محاسن الأخلاق» حسن خلق را آورده است. شما ملاحظه بفرمایید امیرالمؤمنین (ع) مثلاً در نهج البلاغه اگر اشتباه نکنم حکمت 289 یک ویژگیهایی را میشمارد. 11 تا ویژگی است. «كَانَ لِي فِيمَا مَضَى أَخٌ فِي اللَّه» کمن یک برادری داشتم خیلی خوب بود. حالا اباذر بوده، دیگری بوده است. ایشان اسیر شکم نبود، امیر بر دنیا بود. حرفی که میزد عمل میکرد. اگر عمل نمیکرد نمیگفت. از نظر جسته ضعیف بود ولی در میدان جنگ قوی بود. جالب اینجا است. حضرت در پایان این اوصاف میفرماید شما هم اینها را انجام بدهید. «علیکم بهذه الخلائق» شما هم مثل او بشوید. این فریاد امروز هم هست.
چطور میشود که امیرالمؤمنین آقا وقتی همام پیش ایشان میآید حضرت ویژگیهای متقین را میشمرد. برای چه میشنود؟ برای چی میشمرد؟ برای اینکه او خوشش بیاید، لیست کند، 110 ویژگی. نه، میخواهد بگوید شما اینگونه باشید. و بعد حضرت در همان حکمت 289 میفرمایند اگر همش هم نمیتوانید هر چقدر میتوانید. به میزانی که میتوانید. میسور گفت به میزانی که میتوانید آب دریا را بکشید. این در واقع ویژگی دوم. یعنی آمادگی دوم که آمادگی اخلاقی است.
ائمهی ما نور واحد هستند. شما فکر کن امام صادق. امام زمان خودش است. وقتی آقا خدمت ایشان میآید آقا میخواهم مغازه بزنم. تجارت کنم. توصیه شما چیست؟ آقا فرمودند که پنج تا توصیه دارم از 5 چیز بپرهیز اگر میخواهی کاسبی شما موفق باشد. ربا، دروغ، قسم، مدح کالا وقتی میخواهی بفروشی، ذم کالا وقتی میخواهی بخری. ماشین را آورده بفروشد میشود پستترین ماشین دوران خودش، همین را شما میخواهی بفروشی، این میشود بهترین ماشین زمان خودش. مثل اینکه کارخانه از این بهتر تولید نکرده است. همین یک دانه است. رانندهاش هم تا مطب میرفته و میآمده است.
عزیزان امروز بازار ما همین پنج فرمایش امام صادق، انتظار امام زمان از همین بازار است. قسم نخوریم، ربا، دروغ، مدح و ذم بیمورد. یا آن آقایی که میرود در واقع فرماندار اهواز میشود از یاران امام صادق (ع) است، عبدالله نامی است. از یاران امام صادق است به آقا میگوید آیا یک توصیه برای من بنویسید. آقای ک سفارشهایی به او میکنند. این سفارش مال فرماندارهای امروز هم هست. نامه 69 نهج البلاغه که امیرالمؤمنین به حارث بن عبدالله نوشته که حارث فرماندار بوده است. نامه 53 که آقا به مالک اشتر نوشته که مالک اشتر استاندار بوده است. نامههایی که آقا به قضات نوشته، به عبارت دیگر انتظارات امام زمان از ما همان انتظارات امیرالمؤمنین از مردم زمان خودش هست. در واقع همین نهج البلاغه در زندگی ما پیاده شود ما منتظر واقعی هستیم.
یک وقتی این فرمایش رهبری بود که «انتظار الفرج من افضل الاعمال» فرمودند معلوم میشود انتظار یک عمل است. یک تلاشی باید بکنیم. این هم آمادگی دومی که ما در زمینهی دوران غیبت داریم. آمادگی اول اعتقادی باورهایمان را تصحیح کنیم، دوم رفتاری.
آمادگی سوم من اینجا در یادداشتها نوشتهام آمادگی اقتصادی. دلیلش هم این است بر این بحث که فرض کنید طرف آمده خدمت امام کاظم. یک غلامی خدمت امام کاظم آمد، اربابش 200 دینار به او داد گفت تقدیم آقا کن. حالا وجوهات بود یا چیز دیگری بود نمیدانم. شعیبنامی است. میگوید خدمت آقا بردم و آقا فرمودند که 150 تا را بگذار، 50 تا بردار برو. به او بده بگو به صاحبش برگرداند. میگوید آمدم خدمت اربابم و گفت رفتی؟ گفتم بله. گفت چی گفت؟ گفتم اینطور شد. تعجب کرد.
گفت آقا فرمود: گفتم آره. گفت این 50 تاش مال دخترم بود. بدون اجازه او برداشته بودم. گفتم حالا کار را راه بیندازیم. بعد ممکن بود به دخترش هم بدهد. پس سومین آمادگی، آمادگی مالی است. اقتصادی. این فرشی که من روی آن زندگی میکنم، این ماشینی که من سوار هستم، آیا سهم امام در آن نیست؟ سهم سادات در آن نیست؟ خمسم را دادهام؟
این کشاورزیای که کمباین آمده دارد همینطور گندم را الحمدلله جمع میکند و به سیلو میدهد، این زکات ندارد؟ این زکات کنار نماز است. این دامی که در این بیابان متأسفانه گوشت آن هم به قیمت بالایی دارد عرضه میشود، ای هر چند تا یکیش زکات دارد. همین که نشد. آقا من پنج هزار گوسفند دارم. زکات دارد. دو هزار شتر دارم. زکات دارد. امسال انقدر جو برداشت کردم. زکات کنار نماز آمده است.
«يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاة» همین آقا امام زمان در روایات داریم وقتی ظهور کنند، این آیه اولویت کارشان است. کدام آیه؟ آیه 41 سوره حج. «الَّذينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاة» کو؟ چقدر زکات در کشور داریم؟ چقدر کشاورز و دامدار ما زکات میدهد؟ «وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ» چقدر امر به معروف داریم؟ «وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُور» پس آمادگی سوم آمادگی در واقع مالی است. یعنی با مال حلال میشود یار امام زمان شد. با مال حلال میشود دنبالهرو امام زمان (ارواحنا فداه) بود. والّا شما که شنیدید داستانش را. داستان بی بی شطیطهی نیشابوری که من سر قبر او هم رفتهام.
مرحوم حاج شیخ عباس نوشته است. وقتی آن آقا از نیشابور اموال را میآورد خدمت امام کاظم (ع) که این بی بی شطیطه هم یک پول کمی به او داد گفت این را به آقا بده، میگوید آوردم. اکثر آن اموال را آقا برگرداند. گفت اینها اشکال توش است. نه، بالاتر به شما میگویم. احمد بن اسحاق اشعری قمی که الآن قبر او در سرپل ذهاب هست. ایشان این سفر آخری که به سامرا رفت، میرفت خدمت امام عسگری. میگوید برای اولین بار بود دیدم آقا از اتاق بیرون آمد، یک آقازادهای هم در بغلشان است که میگوید مثل ماه میدرخشید. «اشبه الناس بابی محمد (ص)» شبیهترین افراد به پدرش امام عسگری بود.
آقا فرمودند این فرزندم است. امام بعد از من است. دیگر هم او را نمیبینی. گفت شما دیگر او را نمیبینی که همینطور هم شد. احمد بن اسحاق از دنیا رفت. نشستیم خدمت آقا میگوید من از قم و از اطراف آن یک سری پولهایی را خدمت امام بردم. امام به آقازادهشان فرمودند که شما تکلیف اینها را معلوم کن. ایشان فرمود این پول درست است، این پول اشکال دارد. پس نمیشود با لقمه حرام یار امام زمان بود. با مال سرقتی، با مال اختلاس، با حقه، با کلک، با رشوه. ما مکاسب حرام داریم. مکاسب حرام در فقه ما تعریف شده است. کمفروشی، احتکار، رشوه، ربا. چیزهایی است که مال را حرام میکند.
یعنی در واقع درخواستی داری که خودت برای آن آماده نیستی. خودت را مهیا نکردی. زمینهات را برای آن فراهم نکردی. این در واقع نکتهی سوم. پس ما نیاز داریم با آمادگی اعتقادی، آمادگی اخلاقی و رفتاری، آمادگی مالی و چهارم که حالا من اسم آن را آمادگی نظامی میگذارم ولی مقصود از این بحث این است که قرآن کریم به ما میگوید: «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة» بینندگان عزیز میدانید حضرت حجت (ارواحنا فداه) 313 اعضای کابینهشان است. یعنی یار خاص.
والّا آمار اصحاب امام زمان خیلی بیشتر از اینها است. خیلی بیش از این است. ایشان هزاران نفر نیرو میخواهد. چون برای نخستین بار قرار است کل جهان با یک رئیس حکومت و یک کابینه اداره شود، آن کابینه، کابینهی 313 نفری رئیس آن حکومت و در واقع نوک هرم آن تشکیلات امام زمان است. مثل الآن نیست که هر کسی ساز خودش را بزند. الآن ممکن است 15 تا کشور با هم جمع شوند و یک ناتویی درست کنند. نمیدانم حالا آمارش چند نفر هستند. یا مثلاً عضو فلان گروه میشوند. اتحادیه فلان.
اما در زمان امام زمان یک مجموعه است و آن حضرت حجت (ارواحنا فداه) در رأس حکومت است. این اگر بخواهد اتفاق بیفتد آمادگی نظامی میخواهد. مسلمانها باید قوی باشند. قدرت داشته باشند، توانمند باشند. گرچه دوستان میدانند امام زمان که طی 6 روز بر عالم مسلط میشوند و حکومتشان پا میگیرد، دو جور نیرو دارند. فرمود که «يُؤَيِّدُهُ بثَلَاثَةُ جُنُود» امام زمان را با سه لشکر یاری میکند. «الملائکه والرعب» یکی ملائکه و فرشتگان هستند، یکی هم رعب. یعنی ترسی که در دل دیگران است. یکی هم یارانی که به طور طبیعی میآیند و آقا را کمک میکنند.
یکی از مواردی که حضرت حجت یاری میشوند مدد غیبی است. کما اینکه در بدر هم بود. «وَ ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْت» کما اینکه ملائکه در بدر قرآن میگوید آمارشان بالا بود. با وجود اینکه امام زمان امداد غیبی دارند ولی مردم در دوران آخر الزمان باید آمادگی در مقابل دشمن داشته باشند. همین الآن خود ما. خود ما اگر صلاح نداشتیم، چقدر به ما هجمه شده بود؟ اگر زبان کوتاه است چون ما توانستیم خودمان را به یک جایی برسانیم. شهرکهای موشکی داشته باشیم.
والّا علت اینکه شما الآن میبینید در این داستانهای تحریم دست روی اینها میگذارند چون میدانند این را که از ما بگیرند دیگر خلع سلاح شده است. دیگر حرف او پیش است یعنی شما عملاً تسلیم هستی. این آمادگیهایی است که باید در دوران غیبت ما پیدا کنیم. برنامه قبل من یک بحثی روی آسیبشناسی مهدویت داشتم. میخواهم همینجا در بحث انتظارات و آمادگیها این را بگوییم که یکی از آسیبهایی که دوران غیبت، الآن هم ما به آن مبتلا هستیم متأسفانه خوب تبیین نشد، بحث معرفی امام زمان با جنبه قهر و خشم و شمشیر است. این هم یک اشکال کار است. نه، امام زمان امام مهر و قهر است،
امام بشارت و انذار است. مثل پیغمبر اکرم. «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُم» و این دو ریل در کنار هم هست. خوف و رجاء، بشارت و انذار، مهر و قهر. امام قهر دارد اما نسبت به دشمنانش. اما نسبت به دوستان حتی مسیحیت. نوشتهاند وقتی حضرت عیسی را پشت سر امام زمان میبینند اینها ایمان میآورند و اصلاً در دنیای مسیحیت اتفاقی از قتل نمیافتد. و خیلی از مسلمانها. لذا من فکر میکنم این جنبه قهر امام بیشتر معطوف به دشمنان و معاندان است. همان «اشداء علی الکفار» چون گاهی من ناراحت میشوم بعضیها به هم میرسند مثل اینکه پیام امام زمان این است که شمشیر و خون و فلان... نه، امام زمان (ارواحنا فداه) رحمت واسعه خدا است. پدر است. روایت دارد. «کالوالد، کالآب، کالام، کالاخ» مثل برادر، مادر، پدر مهربان است نسبت به فرزند یا در واقع پیروان خودش.