1401-11-24-حجت الاسلام رفیعی
بسم الله الرحمن الرحیم
ما هیجده بخش از این دعای هشتم صحیفه سجادیه را گفتگو کردیم با هم، این دعا چهل و چهار آسیب را امام سجاد اشاره کردند که امروز نوزدهم و بیستم را عرض میکنم. در بخش نوزدهم این صفات رذیله خیلی جالب است به بحثمان که اول جلسه اشاره کردیم میخورد، امام به خدا میگویند خدایا پناه میبرم به تو از این که به زیردستم و کسی که تحت نظر من است مدیریتش با من است یا بهر حال یک جوری من نسبت به او یک تفوقی دارم ظلمی یا بدی بکنم.
سوء الولایه اما تحت ایدینا، خدایا پناه میبرم به تو از بدرفتاری با زیردستان سوء الولایه اما تحت ایدینا، خوب خیلی بحث مهمی است طبیعتاً وقتی این را میگوییم اول ذهن انسان میرود روی حاکم و مردم که یک حاکم باید مواظب باشد بدرفتاری با مردم نداشته باشد. سوء الولایه اما تحت ایدینا البته زیردست که میگویم منظور بار منفی آن نیست، یعنی کسانی که بهر حال ما مسئولیتشان را داریم ما برایشان تصمیم میگیریم ولایتشان سرپرستی شان با ما است، حالا این ممکن است مربوط به یک وزارت خانه باشد اداره کل باشد شهرداری استانداری باشد، بالاخره برای این شهر شهرداری تصمیم میگیرد، برای این استان استانداری تصمیم میگیرد.
ممکن است به اصل دولت برگردد خود حاکم من اجازه میخواهم همین جا این سوءالولایه معنایش عام است شامل اگر مردی که در خانه همسر و فرزندانش را سرپرستی کند میشود یک کارگزاری که نیروهای زیر مجموعه اش هستند، همه اینها شامل میشود حتی یک معلم نسبت به دانش آموزانش یک استادکار در کارگاهش، شاگردانش آنها که کارخانه دار هستند نسبت به کارگرانشان خیلی حرف مهمی است و دایره اش وسیع است یعنی مجموعاً امام میخواهد عرض کند بدرفتاری با زیردست حالا زیردست فرزند شماست، همسر شماست، شاگرد شماست، کارگر شماست کارمند شماست یا در مجموعه کشور شما حاکمی، مجموعه مردم میشود. معنای زیردست به این معنا که شما تصمیم گیری خوب پناه میبرم از بدرفتاری و بدمدیریتی نسبت به اینها.
من همین جا اجازه میخواهم یک مقداری به وظایف دولت و مردم اشاره کنم. دولت و حاکمیت نسبت به مردم یک وظایفی دارد، الحمد الله منابع دینی ما هم پراست از بیان این وظایف، ببینید شما، نهج البلاغه بهترین سند است هم نامه پنجاه و سه خطاب به مالک اشتر است نامه شصت و نه که خطاب به فرماندار دیگرش است، نامه چهل و پنج، نامه ای خطاب به عبد الله بن عباس است مجموعه اینها به حاکمان میگوید شما نسبت به مردم این وظایف را دارید. این یک
دوم خود رفتار امیر المومنین و توصیههای ایشان به کارگزارانشان غیر از نهج البلاغه یکی از فضلای حوزه قم از دوستان ما هم هستند، کتابی نوشتند کارگزاران امیر المومنین شاید ملاحظه فرمودید چهار جلد است، خیلی جالب است یک دور عزیزان مخصوصاً دانشجویان و اساتید توصیه میکنم به خواندن این کتاب چرا؟ چون ایشان یک جمع بندی کاملی کرده، کارگزارانی که قاضی بودند مأمور زکات هستند کارگزارانی که نیروی اطلاعاتی هستند استاندارند، فرماندار هستند خیلی جالب است، جمع آوری کاملی و کدام از اینها انحراف داشته کدام سالم بوده نوع انحرافات چی بوده من توصیه ام به کسانی که مسئولیت دارند این است که حداقل این چهار جلد کتاب را یک مروری بکنند به اقتضای مسئولیتشان، قاضی است در قضاوت، کارمند است در کارمندی.
حاکم و دولت کسی که مردم را برگزیدند برای اداره کشور یک وظایفی در مقابل مردم دارد البته مردم هم دارند اما الان بحث ما روی آن بخش اول است وظایف دولتمردان من چند تایش را اجازه میخواهم اشاره کنم بعضی از اینها در کلام امام سجاد علیه السلام هم در آن رساله حقوق آمده، و همین جا یک چیزی یادم آمدم بگویم، مرحوم مجلسی صاحب بحار الانوار ایشان یک رساله ای دارند حدود چهل و چهار پنج صفحه است به نام آداب سلوک حاکم با مردم. عزیزان در فضای مجازی هم بزنند پیدا میکنند.
در مجموعه آثار مرحوم مجلسی شاید کمتر شنیده باشند عزیزان اسمش را، آداب سلوک حاکم با مردم، یعنی آداب برخورد یک دولت با مردمش چیست، حاکم با مردم چه جوری رفتار کند، ایشان در آنجا سلسله روایاتی جمع آوری کرده که از جمله عهدنامه مالک اشتر هم آنجا آورده من از مجموع این مواردی که هست چند تایش را خدمت شما عرض میکنم. یک از امام سجاد علیه السلام فرمود حاکم باید اینگونه باشد فیجب انت عدل فیه، به عدالت در بین مردم رفتار کند شعری میخوانند تلویزیون هر شب میگذارد صف اولیها که به عدالت برخیزید، عرض میکنم که و تکون لهم خیلی عبارت قشنگ است کالوالد الرحیم، حکومت برای مردم مثل یک پدر مهربان است.
پدر چه جور برای بچه اش برخورد میکند غم بچه غم خودش است، درد بچه درد خودش است شادیش شادیش است، و تغفر جهله، اگر عرض میکنم جهالتی خطایی بالاخره مردمند انجام میدهند ببخشد زود عقوبت نکند عفو و گذشت داشته باشد. این یک بخشی از فرمایش امام سجاد علیه السلام است که من اشاره کردم. باز در جای دیگر که من یک وقتی دیدم که این در برنامه شما هم جناب آقای بهشتی ان شا الله خدا حفظشان کند اشاره ای ایشان در حد ترجمه داشتند به این ولی من با یک توضیح مختصرتری عرض میکنم آقایی است به نام عبد الله نجاشی، ایشان از طرف منصور دوانیقی حکم استانداری اهواز برایش زده شد، خوب با اینکه بنی عباس برایش حکم زدند اما خودش معلوم میشود آدم مذهبی است.
عرض کنم همیشه اینطور نبوده که کارگزاران بنی عباس یا بنی امیه همه شان آدمهای بدی باشند گاهی در بین اینها محب اهل بیت هم بوده، مثل علی بن یقطین ایشان وقتی مسئولیت به او واگذار شد یک نامه ای نوشته به امام صادق نامه را داد به یک کسی گفت شما بده دست امام صادق و به آقا بگو من این نامه را از طرف فلانی آوردم، نامه متنش هست در منابع، باز در فضای مجازی دوستان بزنند پیدا میکنند. معروف است به رساله اهوازیه، چون ایشان استاندار اهواز بود گفت یابن رسول الله من مبتلا شدم به استانداری اهواز مبتلا شدم نگاه یک مسئول، نگاه دقیقی است. مبتلا شدم به این مسئولیت از شما دلم میخواهد یک دستور العملی بدهید آخر عاقبتم به خیر بشود. معلوم میشود با اینکه بنی عباس است اما دنبال یک کار ارزشی است.
خیلی جالب است امام صادق یک نامه نسبتاً جامعی برایش نوشتند و فرمودند اولاً از خبر انتساب دو استانداری هم خوشحال شدم هم ناراحت شدم خیلی جالب است. بسم الله الرحمن الرحیم اما بعد فقد جائنی رسولک بکتابک، یک آقایی نامه شما را آورد پیش من و قرأته، نامه تان را خواندم سرنی ذلک و ساعنی هم شاد شدم هم ناراحت شدم مثل اینکه یکی از رفقای ما دوستان ما نماینده مجلس میشود یا استاندار یک شهری میشود آدم بگوید هم خوشحالم هم ناراحتم، چرا خوشحال چرا ناراحت؟ فرمود اما سروری بولایتک، چرا خوشحال شدم، خوب یک آدم خوبی آمده استاندارد شده به داد مردم برسد عین همین تعبیر است و قلت اساء ان یغیث الله بک ملحوفا گفتم بلکه ان شا الله خدا به دست تو درد یکی را کاهش بدهد، آلام یکی را کاهش بدهد. خائف من اولیاء آل محمد صلی الله علیه و آله از اولیا و دوستان پیامبر تو بتوانی یک کمکی به او بکنی. یا نه به واسطه تو یک ذلیلی عزیز بشود یعنی در واقع آن حقی که از او ضایع شده در جامعه ایفا بشود.
در ضمن این عبارتها حضرت دارند وظیفه شان را میگویند یا نه یکسوا به عاریه، ممکن است بعضی مردمی که در اهواز هستند و تو هم استاندار آنها هستی، مشکل لباس داشته باشند پوشش داشته باشند فقیر باشند بلکه تو یک کمکهایی به اینها بکنی که پوشیده بشوند. یا نه ضعیفشان را تقویت کنی ممکن است بعضی از اینها ضعفی داشته باشند شما بتوانی تقویت کنی یا نه نار مخالفین یعنی عده ای اینها را اذیت میکنند تو بتوانی آزار را از اینها دفع کنی به قول شما به گونه ای وظیفه این را دارد میگوید البته هنوز نرسیدیم به آن بخشش
این که من خوشحال شدم برای این بود الحمد الله یک آدم خوبی شده استاندار اهواز این شر ظالمین را از مردم دفاع میکند برهنگان را میپوشاند، ضعیفان را تقویت میکند، عرض میکنم که کسانی که به آنها ظلمی شده، ظلم را از آنها دفع میکند دردی را کاهش میدهد اینها در واقع بخش اول که در این نامه آمده و به گونه ای حضرت میخواهند بفرمایند این باعث خوشحالی من است. اما الذی ساعنی حالا چی ناراحتم کرد، آقا استاندار شده، نماینده مجلس شده، رئیس قوه شده، رئیس جمهور شده، آقا فرمودند آنی که من را ناراحت کرد این است، گفتم نکند یک وقت یک ولی یک دوستی از ما یک پیرویی از ما محبی از ما را شما خدای نکرده لغزش کنی و به او ظلم کنی که دیگر بوی بهشت را استشمام نخواهی کرد.
دوستان به ما میگویند به مسئولین تذکر بدهید، امروز حرف ما کلاً مسئولین است بخش عمده ایش، مسئولین میگویم یعنی همه مان یعنی رئیس اداره کارخانه معلم، هر کسی در هر رده ای که مسئولیت دارد فرمود مواظب باش انی ما اخاف علیک من آنی که میترسم فان ادنی ما اخاف علیک کمترین چیزی که من در تو میترسم این است که یک لغزشی را نسبت به مردم مرتکب بشوی و حقشان را نادیده بگیری.
اما آقای عبد الله نجاشی استاندار اهواز که از من خواستی من به شما توصیههایی داشته باشم واعلم ان خلاصک بدون خلاص و نجات تو از این مسئولیت که بتوانی درست بیایی کنار، پنج سال ده سال دیگر اگر کنار گذاشته شدی بدانی در واقع بگویی من الحمد الله موفق بودم به وظیفه ام عمل کردم، چند تا توصیه است یک من ترجمههایش را میگویم بپرهیز از اینکه خون بی گناهی ریخته بشود، بالاخره در کار تو پیش میآید مواظب خون بیگناهان باشد، دو اذیت اولیا الله، مواظب باش کسی در حیطه استانداری تو اذیت نشود. سه رفق و مدارای با مردم، اینها همه توصیه است چهارم نرمی اما بدون ضعف یک وقت نرمی با ضعف است آدم مسامحه میکند کوتاه میآید نه با مردم نرم باش اما ضعیف نباش. قاطعیت اما بدون خشونت خیلی عبارت قشنگی است. نرمی بدون ضعف، قاطعیت بدون خشونت.
بالاخره شما یک حکمی از احکام در این شهر مثلاً فرض کنید مردم مشروب میخورند خدای نکرده یا یک کاسبی دارد ظلم میکند شما اول با تذکر با مهربانی نرمی همان اول بگیری ببندی اما در عین حال اگر دیدی از نرمی تو دارند سوء استفاده میکنند جای قاطعیت است، و بعد حضرت فرمودند بپرهیز این خیلی مهم است از اهل نمائم یعنی سخن چینان آنها که میآیند برای این میزنند برای آن میزنند. دیدید آدم یک مسئولیتی پیدا میکند بعضیها میخواهند زیرآب بعضی را بزنند به این کسانی که زیرآب میزنند توجه نکن و در نهایت و لا یری کلا یوم و لیله، آقای استاندار شب و روزی بر تو نگذرد که از مردم رشوه بگیری یا تحت تأثیر این جور کمکهایی که جنبه مادی دارد و میخواهند کارشان راه بیافتد خیلی حواست جمع باشد.
اینها خیلی مهم است من خواهشم این است در این برنامه این توصیه امام صادق و عبد الله نجاشی در رساله اهوازیه استاندارها، فرماندارها، وزرا مسئولین یک بار مرور کنند و نصب کنند در اتاقشان،
مثل آیات قرآن ما وقتی بحث میکنیم نمیگوییم این خطاب به فرد خاصی است، فراگیر است مال همه است این یک نکته پس خدایا پناه میبریم به تو از اینکه بدرفتاری کنیم با زیردستانمان باز یکی از چیزهایی که حضرت امیر علیه السلام در فرمایشاتشان اشاره هست در نامه مالک اشتر یک از آسیبهای مسئول احتجاب از مردم است یعنی میگوید مردم او را پیدا نکنند، دسترسی به او نداشته باشند. این بخش اول عرض من، اللهم انی اعوذ بک خدایا پناه میبرم به تو از سوء ولایت به زیردستان.
ما مثالهایی که زدیم از مسئولین و مردم بود. اما یکی دیگر از مصادیقش این شاید ملموس تر باشد، یک مرد در خانه قوام خانه است طبیعتاً همسر و فرزندان زیر مجموعه او هستند نمیگویم زیردست، بالاخره نفقه شان با این است ایشان مدیر خانه است الرجال قوامون النسا همین را میگوید یعنی استواری یک خانه، خود شما در خانه پدر داشته باشید اول احترام پدرتان را میکنید حرف ایشان، مشورت با ایشان، خوب این حرف را میخواهم به آنها هم بزنم، آقایانی که شما در خانه همسر دارید، فرزند دارید، منتظر باشید این سوء الولایه اما تحت ایدینا برای شما هم هست خدای نکرده مردانی که در خانه بهانه جو هستند مردانی که در خانه خشونت در برخورد دارند.
من یک بحثی یک وقتی داشتم البته کتابش را معرفی میکنم این کتاب تحکیم خانواده مال آقای ری شهری است، آقای پسندیده گزیده کرده بود آقای پسندیده تخصصشان در این امور هست و آن کتاب ایشان و دوستانشان ترجمه دارند گزیده اش را ندیدم کتاب خوبی هست. تحکیم خانواده یک بحثی دارد تحت عنوان آسیبهای مردان در خانه، آسیبهای زنان در خانه، آسیبهای مشترک. من بحثم روی آقایان است. ببینید یک مرد اگر بهانه جو بود در خانه این یک آسیب است دنبال بهانه است بیخودی، اگر خشونت در برخورد داشت این یک آسیب است تزوق و تنوع طلبی یک آسیب است مردی که همسر دارد، زندگی خوبی دارد فرزندانی دارد حتی حرفش نزند در خانه این حرفهایی که میزند این یک آسیب است.
مقایسه بعضی آقایان در خانه میآیند نسبت به همسرشان با تحقیر به رخ میکشند زنان دیگر مادر من اینطور است خواهر من اینطور است عمه من اینطور است خانم فلانی اینطور است همه از آن سوء الولایه است. بعضی آقایان در خانه نسبت به نفقه و وسعتی که باید به همسر بدهند کوتاهی میکنند، هر کدام اینها یک تبری است به ریشه خانواده میزنی هر کدام از اینها یک جورهایی ریشه خانواده را متزلزل میکند و
لذا وجود مقدس نبی مکرم اسلام فرمودند چند چیز است که در مومن نیست سته لا تکون فی المومن عمده اش اینها برای همان آقایان در خانه من عرض میکنم. چند چیز است در مومن نیست قیل و ما هن یا رسول الله آقاجان این شش چیزی که میفرمایید در خانواده یا در این مومن نباید باشد چیست، فرمود العسر اول عسر، سخت گیری، سخت گیریهای بیخود من داشتم مواردی یک وقت خانمی کربلا آمد پیش من ایشان میگفت آقای ما بددل است بددلی خودش یک مصیبتی است
امیر المومنین به امام حسن میگوید پسرم غیرت خوب است اما تغایر خوب نیست، تغایر یعنی غیرت بی مورد، ایشان میگفت من فرض کنید فامیل میآید منزلم فامیل نامحرم، پسرعمو پسر دایی یا برادرشوهرهایم ایشان اجازه اینکه من به اینها سلام کنم نمیدهد، میگوید حق نداری به اینها سلام کنی. جالب است با من که صحبت میکرد آقایشان ایستاده بود، گفت شما را خیلی به من میدان داده گفته برو از حاج آقا بپرس خانم داشت اذیت میشد.
آقا مگر شما در تاریخ ندارید بالاخره گاهی حضرت زهرا سلام الله علیها سلمان خدمت ایشان رسیده، درخواستی داشته، سوالی داشته بلال آمده حضرت فرموده برو به حضرت زهرا فلان مطلب را برسان در اوج حجاب در اوج عفاف این خوب نیست. از آن طرف هم ولنگاری که همه اینها بشوند محرم، مرد نامحرم و محرم وجود نداشته باشد، عسر به این معناست.
یا فرض کنید گاهی اصلاً اجازه تحصیل به این فرزند دختر ندهد یا فرض کنید که خانمی زحمت کشیده مدرک خوبی گرفته الان در جامعه نیاز به پزشکیش است نیاز به تدریسش است نیاز به حضورش با رعایت همه مسائل بعضی پدران یا همسران مانع میشوند نه فرمود شش چیز در مومن یکی عسر خدا هم برای مردم عسر نخواست، یرید الله بکم الیسر، دو فرمود بخل، یک وقتی کسی ندارد فشار خوب نیست، اما در دایره ای که انسان دارد باید به خانواده اش وسعت بدهد، بعضی متأسفانه در همان دایره به خانواده شان رسیدگی نمیکنند. سوم اللجاجه، فرمود مومن در او لجاجت هم نیست، لجبازی در خانه، اتفاق میافتد بعضی آقایان اینها برای خانمها هم میتواند باشد منتها من بحثم روی آقایان است و آنهایی که بهر حال حالت ولایت و سرپرستی در خانه دارند. لجاجت با بچه، لجاجت با همسر گاهی ممکن است بین انسانها کدورتی پیش بیاید، طرف خانه نمیآید غذا نمیخورد اینها خوب نیست این لجاجتها خوب نیست. بعد فرمود دروغ، دروغ هم یک آفتی است مخصوصاً اینکه خیلی از اوقات این دروغها گاهی باز میشود، یعنی دستت رو میشود.
خاطره ای دارم کلاسی داشتم در قم بعضی دوستان دانشجوی ما از تهران میآمدند یک آقایی که آمده بود از تهران کلاس ما، من ایجا برنامه شما بودم سمت خدا، بخش زنده، ایشان آمده بود قم آن روز من کلاسم تعطیل شده بود یا قبلاً جبرانی گذاشته بودم به هر دلیلی کلاس ما برگزار نشده بود ایشان با رفقایش رفته بودند دنبال تفریح اینها خودش میگفت، خانمم زنگ زد گفت کجا هستی، گفتم سر کلاس آقای حجت الاسلام رفیعی، گفت فلانی در بخش زنده است سمت خداست اگر دروغ میخواهی بگویی جوری بگویی گفت حاج آقا دستم رو شد، گفت حالا راست هم میگویم باور نمیکند.
شش چیز در مومن نیست عسر سخت گیری، بخل، لجاجت، دروغ، و الحسد، حسادت و یکی هم و البغی، ظلم و ستم. خوب پس توجه داشته باشیم همه کسانی که یک جورهایی ولایت دارند حالا پدر بر فرزند، همسر مرد نسبت به خانواده یک سرپرستی دارند رئیس اداره نسبت به کارمندان معلم نسبت به دانش آموزان همه اینها یک رئیس کارخانه نسبت به کارگران همین جا عرض میکنم همین جا خواهش میکنم دست همه کسانی که کارآفرینی میکنند میبوسم،
رهبر انقلاب سالهاست نوروز را با عناوین اقتصادی نام گذاری میکنند تأکید امسال بر اشتغال آفرینی داریم، آقا یکی از عناوینی که گفتند امسال اشتغال آفرینی بودند من نمیخواهم خدای نکرده به اشتغال آفرینان کارآفرینان خدای نکرده جسارتی بشود، زحمت میکشید بالاخره شما میبینید طرف یک قنادی دارد پنجاه تا نیرو جذب کرده من میشناسم بعضی از اینها را، یک کارخانه ای زده صدتا نیرو جذب کرده لوازم خانوادگی میزند دو هزار سه هزار نیرو با همه موانع تولید اینها قابل تقدیر است اما بینی و بین الله حقوق کارگران را رعایت کنید، سوء الولایه مال شما هم هست. و بعضاً جناب آقای شریعتی افرادی در جامعه کارهایی دارند و نیروهایی را به اقل در واقع درآمد جذب میکنند
پنج دهانه مغازه دارد ده تا خانم را جذب کرده اینجا فروشندگی میکنند بعضی از اینها ماهی دو میلیون سه میلیون یکیشان به من میگفت من خرج رفت و آمدم نمیشود، از خانه بخواهم بیایم، باور نمیکردم خانمی به من گفت ماهی یک و پانصد میگیرم فروشگاهی، رفتم پرسیدم، صاحبکارش گفت بله، گفتم شما روی چه معادله ای به این یک و پانصد میدهید گفت درآمد اینجا گفتم من شما را میشناسم یکی از مغازههایتان حتی اگر قرار است از یک جایی بزنی از این نزن از جای دیگر بزن. این یک نکته، نکته دوم این عزیزانی که در جاهای مختلف مشغولند، کار میکنند اما دلگرم نیستند چون مثلاً شرکتی است، شرکت ممکن است امسال عوض بشود و اینها را از مجموعه بیرون کند اینها هم توجه کنید عزیزانی که مسئولیت دارید اینها را دلگرم کنید، قراردادی کنید بعضی نیروها ساعتی هستند، طرف نمیداند یک ساعت دیگر چی میشود اینها همه اش بر میگردد به همین جمله، اللهم انی اعوذ بک خدایا پناه میبرم از تو از اینکه من سوء مدیریت ولایت و سرپرستی نسبت به زیردستان داشته باشم.
حضور مقدس علی بن موسی الرضا مکرر شنیدید، آمدند کارگری را جذب کردند دارد کار میکند آقا فرمودند این را کی آوردید گفت امروز آوردیم فرمود پول گفتند آقا تمام نکردیم با ایشان حالا یک چیزی میدهیم، خیلی آقا ناراحت شد، خشمگین شد، گفت اول نیرویی که میآورید تمام کنید این دلش گرم باشد من تا پایان امشب اینقدر میگیرم کار میکنم. خود وجود مقدس امیر المومنین شنیدید وقتی شخص را دیدند بیکارند یا به تعبیر دیگر رها شدند، مسلمان هم نبود اما دیگر کار از او نمیآمد حضرت خیلی ناراحت شد، روزی که به او احتیاج داشتند او را جذب کردند الان که دیگر احتیاج ندارند رهایش کردند حتی نسبت به غیر مسلمان خود وجود مقدس امام رضا علیه السلام چقدر مهربان بودند، سفره که میافتاد حتی نگهبان هم میگفتند بیاید بنشیند یا جایش کسی قرار بدهد
خیلی آرامش میدهد باید توجه داشته باشیم این حرف امروز ما از بالاترین رده مسئولین را شامل میشود تا یک پدر و یک همسر را در خانه که مواظب باشید حالا که چرخ گردون دست شما داده این ریاست را نمیماند، از اول انقلاب تا الان چند تا رئیس جمهور عوض شده چند تا وزیر عوض شده، یک وقتی نشسته بودم یک جایی یک آقایی آمدند با یک آقای دیگر در استان قم دفتر مشغول کار بودم آقایی که تشریف آوردند گفتند ایشان استاندارند من بلند شدم احترام کردم خیلی اظهار محبت کردیم بعد به ایشان گفتم حاج آقا من در این شش هفت سالی که اینجا هستم شما هفتمین یا ششمین استانداری هستید که اینجا تشریف آوردید ماندگار نیست، آنی که میماند شما نگاه کنید مردم میگویند شهید بهشتی، شهید رجایی خدا رحمت فلان استاندار را، میماند، این نکته اولی که میخواستم عرض کنم.
بخش دیگر حضرت گفتیم از دو چیز نوزدهم و بیستم داریم بحث میکنیم نوزدهم همین سوء الولایه بود بیستم این است و ترک الشکر، خدایا من پناه میبرم به تو شکر نکنم، سپاس نگویم لمن استمع العارف عندنا، به کسی که یک خدمتی به ما کرده، باری از دوش ما برداشته، چقدر عجیب است که امام سجاد دارد عذرخواهی میکند و پناه میبرد به خدا اللهم انی اعوذ بک از اینکه نه شکر خدا، شکر واسطه نعمت، خدایا من پناه میبرم به تو از اینکه تشکر نکنم از کسی که به من یک خدمتی کرده، باز همین جا من یک توصیه میکنم دیگر نمیرسیم بحث کنیم عزیزان دعای سی و هشتم صحیفه سجادیه را هم ببینند دعای کوتاهی است.
در دعای سی و هشتم صحیفه سجادیه امام سجاد دعای اعتذار است چند تا عذرخواهی میکند از خدا اللهم انی اعتذر الیک، خدایا من از تو عذر میخواهم یک دو سه چهار شش یا هفت مورد را میشمارد خدایا عذر میخواهم کسی به من یک خدمتی کرده و من از او تشکر نکردم به همین جهت در روایتی داریم لعن الله قاطعی خیلی روایت دقیقی است لعن الله قاطعی سبیل المعروف، خدا لعنت کند کسی که راه معروف را بر دیگران قطع کند وقتی سوال میکنند منظور چیست امام میفرماید منظور این است که یک کسی شما به او یک خدمتی کردید ولی تشکر از شما نکرده فراموش کرده،
قبلاً گفتیم، ما وقتی به کسی خدمت میکنیم، وظیفه ما فراموش کردن است، وظیفه ما به رخ نکشیدن است وظیفه ما منت نگذاشتن است لا تبتلوا صدقات بالمن و الاذی ولی وظیفه شما چیست تشکر و قدردانی است شما بارها از ما شنیدید خدیجه کبری از دنیا رفته ولی مرتب رسول خدا از او یاد میکند تقدیر میکند تشکر میکند. وجود مقدس امام سجاد در این رساله حقوق که این هم خیلی چیز جالبی است ان شا الله عزیزان ما بیشتر توجه داشته باشند. بخشهایی که مربوط است هر کسی حقی که مربوط به خودش است بنویسند در محل کارشان نصب کنند حق معلم بر دانش آموزان
همین که شروع کردم تمام کنیم شما خواب جدیدی برای ما تعبیر نکنید ما ان شا الله میخواهیم واگذار کنیم دوستان دیگر، امام سجاد علیه السلام میفرماید کسی که به تو خدمت کرده تو چند تا وظیفه در مقابلش داری و اما حق ذی المعروف علیک، اینجا ملاحظه کنند بینندگان عزیز حق کسی که به تو خدمت کرده ان تشکره، اول تشکر کنی از او، حضرت امام رهبر کبیر انقلاب چقدر از مردم قدردانی میکردند، چقدر تأکید میکردند دست و بازوی رزمندگان را میبوسند، دو تذکر معروفه، بگویی چی بوده یک وقت کلی میگویی تشکر میکنیم یک وقت ایشان را میبینی معلم من بوده، این آقا را میبینی در خرید خانه به من کمک کرد، و تنشر له المقاله الحسنه اگر جایی اسمی از او میآید نیکو از او یاد کنی بگویی همین ایشان بود این خدمت را کرد، و دعا هم برایش بکنی دعا کردن، نیکو یاد کردن، یاد کردن از خوبیش و تشکر و قدردانی این هم یکی از مواردی است که در اینجا ذکر شده