خدا و انسان
حجت الاسلام سیدمحمدموسوی
در قرآن دو كلمه بيشتر نيامده است :
_اللّه و هو الحق سبحانه و تعالى،
_انسان،
و ساير معاني و معارف و حقايق هر چه هست يا در باره اسماء حسناي خداى سبحان و مظاهر اسماء و صفات و أفعال حضرت حق تعالى بوده،
و يا مربوط به افراد و مراتب انسان و در باره سير تكاملى او صعودا و نزولا و يا از قبيل درجات و دركات انسانى و يا در مورد ساير شئون و عوالم انسان است، و آيات مربوط به أنبياء عليهم السّلام و افراد شيطاني در مقابل آنان و نيز مباحث مربوط به نبوّت و ولايت و معاد و اخلاق و احكام و همه براى انسان و مربوط به انسان است.
و از آنجا كه انسان مظهر أسمّ جلال و جمال الهى مىباشد بنابر اين قرآن فقط يك كلمه دارد
و آن حقّ تعالى و مظاهر او، و هو الأوّل و الآخر و الظاهر و الباطن.
و بدين جهت همه جميل و زيبا خواهند بود،
_عالم: نظام أحسن،
_قرآن: أحسن الحديث،
_انسان: أحسن المخلوقين.
و اين سه واحد: يك حقيقت بيش نيستند چه اينكه قرآن صورت كتبي انسان و عالم است، و عالم صورت تكويني انسان و قرآن است، و انسان صورت نفسي عالم و قرآن است:
الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ خَلَقَ الْإِنْسانَ بنا بر آنچه گفته شد، در عالم و انسان و قرآن جز او را نبايد ديد و جز او را نمی شود يافت و جز او را نمی شود خواند،
يا هو يا من لا هو إلّا هو.
منبع:تفسير المحيط الأعظم و البحر الخضم، سید حید آملی ج1، ص: 136