پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

میلاد امام حسین علیه السلام و روز پاسدار

بسم‌الله الرحمن الرحیم

 

در روز پاسدار میلاد سیدالشهداء(ع) ابتدا از سیدالشهداء(ع) بشنویم که راه و رسم پاسداری از ارزش‌های انقلابی و توحیدی را به ما می‌آموزند. درود می‌فرستیم به ساحت مقدس امام حسین‌بن‌علی(ع) که میلاد سپاه با میلاد سیدالشهداء(ع) گره خورده و افتخاری بالاتر از این نیست.

اصل اول از سیدالشهداء(ع) غیرت انقلابی؛ این‌هایی که یک حسین بدون موضع‌گیری را ترویج می‌کنند تشیّع بدون غیرت انقلابی و اجتماعی، تشیّع غیر سیاسی، غیر عدالتخواه، غیر مبارز، تشیّع و اسلام خنثی، غیر متعهد، این نکته اول. فرمودند: «لایَحِلُّ لِعَینٍ مُؤمِنَةٍ تَرَى اللّهَ یُعصى فَتَطرِفَ حَتّى تَغَیِّرَهُ» این جمله خیلی جمله بزرگی است. این جمله پرچم انقلاب است. فرمودند نمی‌پذیریم مشروع نیست برای چشم مؤمن، یک چشمی که به ارزش‌های توحیدی ایمان دارد که در سطح جامعه ملّی، محلی و جهانی ببیند که حدود و خطوط قرمز خداوند زیر پا گذاشته می‌شود و چشمش را روی آن‌ها ببندد و بگوید به ما ربطی ندارد.

امام حسین فرمودند: فرد مؤمن، جامعه مؤمن، اویی است که هرجا می‌بیند خلاف توحید و عدالت، خلاف ارزش‌های الهی بخصوص در عرصه عمومی و اجتماعی، در عرصه سیاست و اقتصاد و فرهنگ عمومی دارد اتفاقات بدی می‌افتد در سطح محله و شهر تا کشور، وطن بلکه سراسر منطقه وجهان، و بگوید به من ربطی ندارد. ظلم و فساد را ببیند و چشم بنند، سیدالشهداء(ع) فرمودند که شک نکنید این تیپ افراد، در منطق ایمانی و توحیدی و انقلابی جا نمی‌گیرد. مؤمن نمی‌تواند انقلابی، مجاهد، مبارز، عدالتخواه نباشد. فرمودند سزاوار نیست نه این که سزاوار نیست بلکه «لایَحِلُّ» حلال نیست. فرمودند نامشروع و حرام است که ببینید فرمان‌های خداوند زیر پا گذاشته می‌شود، گناه، ظلم، فساد و چشم ببندید.

مؤمن چشم خود را نمی‌بندد مگر «حَتّى تَغَیِّرَهُ» اوضاع را تغییر بدهد. در منطق سیدالشهداء(ع) مؤمن کسی نیست که بی‌تفاوت و بی‌طرف باشد و جایی حوادثی ببیند و بگوید به من ربطی ندارد! من نمازی می‌خوانم و زیارت می‌روم. آن تشیّعی که برای ما خلاصه کردند در عزاداری و زیارت و بس! آن تشیّع حسینی نیست.

در تشیّع و مکتب امام حسین(ع) که سپاه شما به نام اوست و امروز روز اوست و و روز سپاه و انقلاب است و در محضر امام(ره) هستیم که معلم سپاه است، بزرگترین پاسدار انقلاب خود امام بود. پاسدار ارزش‌های انقلابی. دین و مذهبی که هرجا دیدید دین و مذهبی را برای شما تعریف می‌کنند که خلاف این فرمایش سیدالشهداء(ع) است باطل و فسادی را ببینید بگویید به ما ربطی ندارد ما مسئولیتی در این باب نداریم آن دین امام حسین(ع) نیست.

یک بار دیگر این جمله سیدالشهداء(ع) را دقت بفرمایید، حلال و مشروع نیست برای چشم مؤمن که می‌بیند خداوند با احکام خداوند و ارزش‌های الهی مخالفت و معصیت می‌شود چشمش را ببندد و بگوید به من ربطی ندارد. «حتی تغیره» مگر این که اوضاع را تغییر بدهد. خودش متغیّر بشود، خونش به جوش بیاید و جلوی اوضاع بایستد و بگوید من اوضاع را تغییر می‌دهم. این درس اول، درس پاسداری، درس غیرت ایمانی و انقلابی. چشم نبندیم بر روی مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و بگوییم مذهب کاری به این‌ها ندارد. مذهب حسین(ع) به این‌ها کار دارد.

می‌فرماید حلال و مشروع نیست چیزی را چشم ببیند و پلک بزنی چشم ببندی و هیچ اقدامی برای تغییر اوضاع نکنی. این مذهب، مذهب مسئولیت تمام وقت و دائمی در برابر همه مسائل اجتماعی است، چه فساد فرهنگی، فساد اخلاقی، فساد اقتصادی، فساد سیاسی، ظلم، باید مسئولیت خودت را تعریف کنی که من چه می‌کنم.

اصل دوم؛ آموزش دوم سیدالشهداء(ع)، فرمودند که: «مَنْ عَبَدَاللّهَ حَقَّ عِبادَتِهِ آتاهُ اللّه ُ فَوْقَ اَمانِیهِ وَ کِفایَتِهِ.» هرکسی درست بندگی کند و بگوید من مأمور به تکلیف هستم به تکلیف و وظایف خودم با اخلاص عمل می‌کنم و کاری هم ندارم که دیگران به وظیفه‌شان عمل می‌کنند یا نه؟ انجام وظیفه خودم را مشروط به انجام وظیفه دیگران نمی‌کنم. فرمودند چنین کسی بداند که «آتاهُ اللّه ُ فَوْقَ اَمانِیهِ وَ کِفایَتِهِ.» تو یک قدم بردار به وظیفه‌ات عمل کن خداوند بیش از همه آرزوها و برنامه‌ها و اهداف تو به تو خواهد رساند و لطف خدا بر سر شما خواهد بارید. نگو اگر من به وظیفه‌ام عمل کنم بقیه که نکردند و بقیه که نمی‌کنند چه فرقی می‌کند کجایش درست می‌شود؟ سیدالشهداء(ع) می‌فرماید تو کاری به بقیه نداشته باش.

چون دیدید هرجا می‌روید – نمی‌دانم گاهی دیدید یا نه – می‌روید یک جایی رجوع می‌کنید به کسی برای کاری، می‌گویی چرا کارت را درست انجام نمی‌دهی؟ می‌گوید حالا همه جا درست شده فقط مانده ما؟ می‌روی پیش کس دیگری، می‌گویی چرا کارت را درست انجام نمی‌دهی؟ می‌گوید آمدی به ما گیر بدهی، بقیه جاها درست شده؟! این منطقی نیست چه در مسائل معنوی، مثلاً می‌گویی آقا تقوا داشته باش، می‌گوید حالا بقیه تقوا دارند؟ چرا این‌جا رشوه گرفتی و سوء استفاده کردی؟ می‌گوید برای این که عده دیگر هم کردند شما بروید جلوی آن‌ها را بگیرید. مثلاً می‌گویی حجابت را رعایت کن می‌گوید حالا همه مسائل حل شده مانده این دوتا تار موی ما؟ بعد می‌روی یک جای دیگر می‌گویی چرا حساب و کتاب مالی‌تان درست نیست؟ چرا در نظام مالیات و نظام گمرک، قاچاق، نظام پولی و بانکی اشکال هست؟ می‌گوید که حالا بقیه جاها درست شده فقط مانده ما؟ مگر قرار است بقیه جاها درست شود بعد سراغ تو بیایند؟ هرکسی هرجا هست باید وظیفه خودش را درست انجام بدهد. در جامعه هم همین‌طور.

می‌روی نانوایی نان بگیری، می‌بینی نانش خمیر یا سوخته است تحویل می‌دهد، می‌گوییم چرا این‌طوری نان می‌دهی؟ می‌گوید ماشینم را بردم تعمیرگاه خراب تعمیر کرده، می‌روی به او می‌گویی چرا ماشین را درست تعمیر نمی‌کنی چرا به وظیفه‌ات درست عمل نمی‌کنی می‌گوید برای این که رفتم بیمارستان فلان‌طور شده! یعنی به هرکس هر چیزی بگویی تقصیر یکی دیگر می‌اندازد. این‌ها خلاف این فرمایش امام حسین(ع) است. سیدالشهداء(ع) فرمودند هرکس هر جا هست بدون توجه به دیگران که دارند به وظیفه‌شان عمل می‌کنند یا نه، به وظیفه‌اش عمل کند. امام(ره) می‌گفت که اگر هیچ کس کار خودش را مشروط به دیگران نکند هرکس هر کاری به عهده‌اش هست همان کار را درست انجام بده همه کارها درست خواهد شد.

اما اگر کسی بگوید چون آن یکی کارش را درست انجام نمی‌دهد من چرا درست انجام بدهم؟ هیچ کاری درست نخواهد شد. چه در مسائل معنوی، مثلاً نمازت را بخوان، روزه‌ات را بگیر، این وظایف فردی و این هم وظایف اجتماعی توست، می‌گوید مگر فلانی می‌خواند؟ مگر فلانی این کار را می‌کند؟ چه در وظایف حکومتی و مدیریتی. آقا شما این وظیفه‌ات را درست انجام بده، می‌گوید مگر بقیه درست انجام می‌دهند؟ فلان جا رفتم فلان مشکل بوده! باشد. آن وقت امام(ره) یک سؤال قشنگی می‌کند. – خواهش می‌کنم به این سؤال دقت کنید – می‌گوید که اگر بقیه نفس نکشند شما می‌گویید چون بقیه نفس نمی‌کشند من هم نفس نمی‌کشم یا می‌گویی بقیه می‌خواهند نفس بکشند یا نکشند، من نفس می‌کشم.

شما اگر گرسنه بشوید بقیه بگویند ما کلاً غذا نمی‌خوریم، شما هم غذا نمی‌خوری تا بمیری؟ می‌گویی بقیه می‌خواهند غذا بخورند می‌خواهند غذا نخورند من غذایم را می‌خورم. چطور در غذا خوردن و نفس کشیدن منتظر دیگران نیستی، آن‌جا کار خودت را به دیگران مشروط نمی‌کنی. تا نوبت به مسائل مادی و معنوی و مسئولیت‌پذیری می‌رسد مسئولیت‌هایمان را مشروط به انجام وظایف دیگران می‌کنیم؟! این هم اصل دوم. هرکس هرجا هست همان کاری را که به عهده‌اش هست و پذیرفته درست انجام بدهد و خالص برای خدا و به وظایف دیگران مشروط نکند.

امام حسین(ع) فرمودند: «مَنْ عَبَدَاللّهَ حَقَّ عِبادَتِهِ؛» هرکس در مسیر خداوند حرکت کند صادقانه و خالصانه وظیفه‌اش را انجام بدهد «آتاهُ اللّهُ فَوْقَ اَمانِیهِ وَ کِفایَتِهِ.» خداوند چند برابر همه اهداف و آرزوها و برنامه‌هایت به تو خواهد داد تو مأمور به تکلیف هستی نه نتیجه. اما خداوند صد برابر نتایجی که توقع داشتی به تو می‌دهد. پیروزی‌های بزرگتری به دست می‌آوری. «حَتّی فوقَ کفایتهِ» حتی بیش از ظرفیت تو به تو خداوند کمک خواهد کرد.

اصل سوم؛ سیدالشهداء(ع) فرمودند شما نوکر مردم هستید برای مردم نوکری کنید و افتخار کنید که نوکر مردم هستید. پاسدار انقلاب اسلامی بزرگترین افتخارش بندگی خداوند و نوکری مردم است. این هم اصل دیگر برای پاسداری، اصل حسینی دیگر. سیدالشهداء(ع) فرمودند «إنَّ حَوائِجَ النّاسِ إلَیکُم مِن نِعَمِ اللّهِ عَلَیکُم، فَلا تَمَلُّوا النِّعَمَ فَتَجوزُوا النِّعَمَ؛» - خواهش می‌کنم دقت کنید – می‌فرماید مشکلات مردم، نیازهای مردم، گرفتاری‌هایشان بخصوص وقتی که به شما رجوع می‌کنند خسته نشوید نگویید بس است.

این نعمت خدا به شماست که مردم برای مشکلات‌شان از شما کمک بخواهند این افتخاربزرگی است. دیدید ما این‌طوری هستیم دو – سه نفر می‌آیند مشکلات‌شان را به ما می‌گویند تازه آن خوب‌ها که کمک می‌کنند می‌گوید موقع خوشحالی‌تان که پیش ما نمی‌آیید موقع گرفتاری‌تان می‌آیید. خنده‌هایت را که پیش ما نمی‌آوری، گریه‌هات که می‌شود پیش ما می‌آیی. سیدالشهداء(ع) می‌گویند این که مردم موقع مشکلات به تو نگاه کنند بالاتر از این افتخاری نیست این نعمت ویژه خدا به شماست.

خدا را سپاس بگویید که گرفتارها، مشکل‌دارها، محرومین به شما چشم دارند و سراغ تو می‌آیند نه سراغ بقیه. و سیدالشهداء(ع) فرمود: لا تَمَلُّوا؛ از خدمت به مردم خسته نشوید. توقع تشکر نداشته باشید برای خدا به مردم خدمت کنید. برای مردم و بخصوص فقرا و محرومین با تمام ظرفیت نوکری کنید. و فرمود هرکس ملول و خسته نشوید و از پای درنیایید. اصل اول: غیرت انقلابی، بی‌طرف و بی‌تفاوت نبودن. ما در برابر هرچه در جهان می‌گذرد مسئول هستیم و به ما مربوط می‌شود و در حد توان خودمان.

اصل دوم: هرکس وظیفه خودش را صادقانه انجام بدهد مأمور به تکلیف است به وظیفه خودش عمل کند نتیجه ده برابر خداوند درست می‌کند. شما دیدید تنها کسی که در این 100- 200 سال اخیر جزو رهبران نهضت‌ها محکم و قاطع با نگاه توحیدی می‌گفت من به نتیجه کاری ندارم که چه می‌شود پیروز می‌شویم یا شکست می‌خوریم؟ بلکه من به وظیفه‌ام عمل می‌کنم یعنی گفت ما مأمور به تکلیف هستیم نه نتیجه. فقط او به نتیجه رسید، بقیه نهضت‌ها که نتیجه هم اصالت داشت هیچ کدام به نتیجه نرسیدند. این مرد گفت ما مأمور به تکلیف هستیم نه نتیجه.

این فقط به نتیجه رسید نتایج مادی و بزرگترین پیروزی‌ها. سیدالشهداء(ع) می‌فرماید شما برای تکلیف‌تان بجنگید و به وظیفه‌تان درست عمل کنید و انجام وظیفه‌تان را مشروط به این که دیگران درست عمل می‌کنند نکن. دیگران همه هر غلطی می‌خواهند بکنند، شاید بقیه بخواهند با سر توی دیوار بروند یا بخواهند زهر بخورند! چون این کار را می‌کنند تو هم این کار را بکنی؟ قرآن کریم مردم را به توحید دعوت می‌کند می‌گویند ما این حرف‌ها را نمی‌فهمیم، ما پدران و مادران و اجدادمان همه همین‌طوری دین را به ما معرفی کردند ما خط آن‌ها را می‌رویم.

آن وقت خداوند به پیامبر(ص) می‌فرماید از آن‌ها بپرس آیا اگر پدران و مادران‌تان نادان بودند باز هم باید دنبال آن‌ها بروید؟ خودتان شعور انتخاب ندارید؟ این مسئولیت‌پذیری است. اصل سوم از اصول پاسداری این بود که: خودتان را نوکر مردم بدانید، پاسداری یعنی نوکر مردم، بنده خدا و نوکر مردم و با افتخار نوکری کنید و بدون هیچ توقعی نوکری کن و سیدالشهداء(ع) فرمودند خسته نشوید و نگویید بس است هیچ وقت بس نیست و این را نعمت خدا تلقی کن که خدا به تو توفیق داده که بروی برای مردم خدمت کنی. سیل می‌آید، زلزله می‌آید، کرونا می‌آید برو نوکری‌شان را بکن. جنگ می‌شود، خطر می‌شود، جان‌تان را به خطر بیندازید تا مردم امنیت داشته باشند و حفظ بشوند.

سر سفره دیرتر از همه بیا، در جبهه زودتر از همه برو. موقع خطر صف اول باش، موقع سفر و حذر، آخر صف برو. این پاسدار حسینی و انقلابی می‌شود. امام حسین(ع) فرمودند نکند یک وقت خسته شوی و بگویی چطوری است که تمام زحمت‌ها و دردسرها و مشکلات برای ماست موقع غنیمت برداشتن دیگرانی باشند! اصلاً همین است. سیدالشهداء(ع) می‌فرماید این نعمت ویژه خدا برای شماست. لاتملّوا؛ نکند خسته شوید و بگویید بس است. تا زنده‌اید رزمنده‌اید، تا زنده‌اید بنده خدا و خادم خلق باش.

اصل چهارم؛ «مَن أحجَمَ عَنِ الرَّأی و عَیِیَت بِهِ الحِیَلُ، کانَ الرِّفقُ مِفتاحُهُ» معنی انقلابی بودن این نیست که اهل رفق و مدارا نباشی. سیدالشهداء(ع) می‌فرماید انقلابی بودن به معنای خشن بودن، متکبّر بودن، پررو بودن، متجاوز بودن، از موضع بالا با بقیه حرف زدن نیست. اگر یک جایی می‌بینید یک گرهی باز نمی‌شود و یک مشکلی حل نمی‌شود و «حِیَل» و چاره و راهکاری برای معضلی نیست «کانَ الرِّفقُ مِفتاحُهُ» رفق؛ یعنی مدارا، یعنی رفیق. رفاقت کن مثل یک رفیق دلسوز با صبر و تحمل و سعه صدر مسئله را حل کن.

چون بعضی‌ها فکر می‌کنند انقلابی بودن، پاسدار بودن، آخوند بودن، روحانی بودن، معنی‌اش این است که آنچه که اراده می‌کنیم این مسئله الآن حتماً باید این‌طوری فلان بشود. بعضی مسائل با زور نمی‌شود بعضی مسائل با رفق است. سیدالشهداء(ع) می‌گویند رفق، مدارا. یک مسائلی هست که باید قاطع و صریح بایستی و الا انقلابی نیستی. لیبرال هستی،‌ سازشکار هستی، یک مسائلی است که پیچیده است با بخشنامه و دستور حل نمی‌شود باید با رفق، پیچیده، با دقت و با مدارا، یک روانشناسی ویژه می‌خواهد. سیدالشهداء(ع) می‌فرمایند هر مشکلی را به حسب خودش حل کنید.

اصل پنجم؛ چون نیمه شعبان و در آستانه میلاد مبارک حضرت ولیعصر(عج) هستیم تعبیر سیدالشهداء(ع) راجع به ایشان – خواهش می‌کنم خیلی دقت کنید – می‌فرماید: «إذا قامَ قائِمُ الْعَدْلِ وَسِعَ عَدْلُهُ الْبِرَّ وَ الْفاجِرَ»؛ قائم یعنی قیام کننده، انقلابی بزرگ، قائم مکتب اهل بیت(ع) یعنی انقلابی بزرگ مکتب اهل بیت(ع) که یک انقلاب جهانی راه می‌اندازد و تمام رژیم‌های جهان را برمی‌اندازد سرنگون می‌کند یا اصلاح می‌کند و کل جهان یک شهر جهانی و شهروند جهانی می‌شود، رژیم حقوقی و اخلاقی، همه انسان، همه برادر و خواهر، از همه نژادها، میلیاردها انسان، همه باید امنیت داشته باشند همه باید مرفه باشند همه باید آزاد باشند همه باید تربیت معنوی، اخلاقی و تربیت عقلانی ببینند، همه باید سیر باشند، این‌ها آرمان‌های قیام آخرالزمان است. انتظار فرج، یعنی انتظار این عدالت و برابری و برادری در سطج جهان. صلح جهانی، امنیت جهانی، منتهی چون دشمن دارد و دشمن این عدالت و امنیت جهانی جلوی این حرکت می‌ایستد ابتدایش یک جنگ جهانی خواهد بود.

فرمودند: «العلق و الورق» در عرق غرق می‌شویم و در علق، در خون خودمان غرق می‌شویم چون دشمنان عدالت و توحید اهل زبان و گفتگو و منطق نیستند با زور و جنگ و اسلحه و بمب اتمی و شیمایی جلوی حق می‌ایستند. لذا یک دورانی «العلق و والورق» ما در خون و عرق باید شنا کنیم با ظلم جهانی درگیر شویم. شهدای بسیاری خواهیم داد اما سپس عدالت و صلح و برادری در سطح جهان برقرار خواهد شد. حالا این‌جا را دقت کنید ممکن است بگویید ما وقتی می‌خواهیم خدمت کنیم فقط به آدم‌های متدین، حزب‌اللهی، انقلابی، به بچه‌های خودمان، همکاران خودمان و دوستان‌مان کمک کنیم. حضرت سیدالشهداء(ع) می‌فرمایند نه. «إذا قامَ قائِمُ الْعَدْلِ؛» آن روزی که انقلابی بزرگ عدالتخواه و عدالت‌گستر جهانی قیام کند «وَسِعَ عَدْلُهُ» عدالت جهانی را برقرار می‌کند این چتر عدالت مهدی(ع) کل بشر را فراخواهد گرفت. «الْبِرَّ وَ الْفاجِرَ»؛ یعنی حکومت اسلامی جهانی امام زمان(عج) عدالت جهانی، به آدم‌های فاسد، بی‌دین، بی‌تقوا، کافر، حقوق آن‌ها را رعایت می‌کند، مشکلات آن‌ها را هم حل می‌کند.

برّ و فاجر. به صالح و فاسد، حکومت اسلامی جهانی امام زمان(عج) به همه‌شان، عدالت او شامل همه می‌شود یعنی نمی‌گوید چون تو ما را قبول نداری، یا تقوا نداری، یا نماز نمی‌خوانی، یا و چه و چه، ما عدالت را در مورد تو رعایت نمی‌کنیم و حقوق تو برای ما مهم نیست. برادران و خواهران، سیدالشهداء(ع) می‌گویند قائم ما وقتی قیام کند و عدالت جهانی را برقرار می‌کند انقلاب جهانی می‌کند و بعد حکومت جهانی تشکیل می‌دهد «وسع عدله» عدالت او توسعه دارد شامل «البر و الفاجر» حتی آدم‌هایی که درست نیستند، مؤمن نیست، اخلاقی نیست، باتقوا نیست، ‌به او هم ستم نخواهد شد. نمی‌گوییم چون تو آدم درستی نیستی و ما را قبول نداری امنیت تو را ما تضمین نمی‌کنیم، حقوق تو را از بیت‌المال نمی‌دهیم. نه،‌ما به تو هم خدمت می‌کنیم، تو را هم هدایت می‌کنیم به تو هم خدمت می‌کنیم. مشکل تو را هم حل می‌کنیم به شرطی که وارد تعرّض به حریم دیگران و حریم اجتماعی و قانون‌شکنی نشوی، و الا تو هم شهروند جامعه مهدوی هستی. برادران و خواهران این‌ها خیلی مهم است که آدم به کسی که او تو را قبول ندارد تو هم او را قبول نداری ولی در عین حال به او ظلم نکنی و حقوق او را رعایت کنی.

خب همه چیز گفته شد. پنج جمله از سیدالشهداء(ع)، پنج اصل حسینی، پنج اصل حاکم بر ارزش‌های انقلابی و معیار برای پاسدار.

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group