آب و آفتاب
ازدواج پیامبر صلیاللهعلیهوآله با حضرت خدیجه
پیوندی آسمانی
پیوند مبارک پیامبر صلیاللهعلیهوآله و حضرت خدیجه علیهاالسلام پیوندی الهی بود که در به ثمر رساندن رسالت عظیم و پرخطر پروردگار نقش عظیمی داشت و زمانی اتفاق افتاد که جهل و بتپرستی در شهر مکه رایج بود، خداوند نیز در سایه رحمت خویش در دل این دو زوج مهربان چنان محبتی ایجاد کرد که هرگز در این مسیر پر خطر، اندکی تزلزل و تردید بر خویشتن راه ندادند و استوار و محکم در این راه گام برداشتند. تا در پرتو این کوشش کم نظیر، انقلاب عظیم محمدی به ثمر بنشیند و آزادی، آزادمنشی و حقانیت رسالت الهی ثابت شده و ندای لا اله الا اللّه بر قلبهای خفته تاریخ تقدیم گردد.
شخصیت والای حضرت خدیجه علیهاالسلام
حضرت خدیجه علیهاالسلام از اشرافزادگان اصیلی بودکه اصالت خانوادگی و نجابتذاتی او در مکه، زبانزد خاص و عام بود. او با وجود ثروت فراوان، هرگز از راه نجابت و عفت فاصله نگرفت. و بنابرقول تاریخ همیشه مال و ثروتش را در راه دستگیری بینوایان و خانوادههای بیسرپرست به کار میبرد. اصالت، نجابت و محاسن اخلاقی حضرت خدیجه و ثروت روز افزونش سبب شد که بزرگان مکه، به فکر خواستگاری و ازدواج با وی بیافتند؛ ولی حضرت خدیجه به همه آنها پاسخ منفی داد و حاضر به ازدواج با آنها نشد. تا آن که مشیّت الهی بر این تعلّق گرفت که حضرت خدیجه علیهاالسلام به همسری پیامبر درآید و همگام با او رسالتی مهم را در زندگی خویش به اتمام رساند.
حضرت خدیجه علیهاالسلام از برترین زنان هستی
از میان زنان عالم چهار زن برترین زنان هستیاند: آسیه همسر فرعون، مریم دختر عمران، خدیجه دختر خُویلد و فاطمهزهرا علیهاالسلام دختر محمد صلیاللهعلیهوآله ، که این چهار زن را خداوند عزوجل از زنان بهشت برگزید که در تمام اعصار تاریخ الگوی پاکی و عفّت برای تمام زنان باشند. حضرت خدیجه علیهاالسلام نیز یکی از زنان برتر نامآور تاریخ است که از جنبههای زیادی مورد توجه قرار گرفت و توانست نام و یادش را همچنان در سینه تاریخ به یادگار بگذارد و به عنوان یکی از زنان آسمانی که همیشه مقرب خدا هستند ملقّب شود.
ثمره یک ازدواج
در پرتو ازدواج پر برکت حضرت پیامبر صلیاللهعلیهوآله و حضرت خدیجه علیهاالسلام ، خداوند انواری بهشتی بر جهانیان عرضه کرد: فاطمه علیهاالسلام گل سر سبد زنان عالم، حسن سید جوانان اهل بهشت، حسین سرور آزادگان جهان، زینب علیهاالسلام اسوه صبر و استقامت، سکوت پر فریاد سجاد، علم باقر، صدق صادق، حلم کاظم، مهربانی رضا، جود و بخشش جواد، حبّ و اخلاص هادی، تزکیه حسن عسگری و نهایتا ظهور پرافتخار فرزند پیامبر صلیاللهعلیهوآله مهدی منتظر. در طول تاریخ هستی، از این ازدواج با برکتتر پیوندی نبوده است.
عروج شخصیت زن در سایه پیوند شقایقها
آن روزها که ظلمت و بتپرستی بر سرتاسر مکه، حکمفرما بود و دیوار موهوم خرافهپرستی و زنده به گورکردن دخترکان معصوم که چون شاپرکی به شوق پرواز و آزادی دست و پا میزدند و لبخند معصومانه و مهربانشان، باز هم نقاب زشت و کریه دیو صفتان جاهل آن روزگار را پس نمیزد، شاپرکهایی کوچک که تنها به جرم دختر بودن در زیر خاکها مدفون میشدند تا بلکه تفکر نادرستِ دختر داشتن و ننگ و عار بودن دختر در خانواده، غم درونشان را بپوشاند و...، در این فضا بود که خدواند پیغمبری امین بر مردم نازل کرد تا بر دستان همسرش خدیجه بوسه زند و عروج شخصیت بزرگ زن را در تاریخ به اثبات برساند. خدیجه علیهاالسلام نیز که در نجابت، پاکدامنی و شرافت سرآمد زنان تاریخ آن زمان بود دختری به جهان عرضه کرد که وی نیز همچون مادرش آیینه تمام نمای عفت و زهد و تقوا باشد و همو بود که به شخصیت زن بها داد و الگوی نجابت و پاکی همه زنان عالم گردید.
جشن لبخند ستارگان
وقتی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله به خواستگاری حضرت خدیجه رفت 25 سال داشت و خدیجه علیهاالسلام چهل سال از عمر شریفش میگذشت. در این مراسم عموهای پیامبر و عدّهای از بستگان حضرت خدیجه که از رجال معروف مکه بودند حضور داشتند خطبه عقد هم توسط عموی پیامبر حضرت ابوطالب اجرا شد. حضرت ابوطالب در آن خطبه فرمود: «ستایش خدای بزرگ را که ما را از نژاد ابراهیم و نسل اسماعیل گردانید ونیز ما را از سرپرستان و خدمتگذاران حرمش قرار داد و کعبه را برای ما منزلگاه حاجیان و حرمی امن گردانید. این محمد برادرزاده من با فضیلتترین مرد از مردان مکّه است که گرچه از نظر مالی تهیدست است، اما مقام و شخصیت والایی دارد وی به خدیجه متمایل شده وخدیجه نیز به وی متمایل شده است اینک وی را به ازدواج محمد در آوردید و مهریهاش هرچه است من برعهده میگیرم. مهریه حضرت خدیجه 20 شتر قرار داده شد و پیامبر شتری به عنوان و لیمه عروسی فراهم کرد.
خدیجه، گوهر فضیلت
علاقه حضرت خدیجه علیهاالسلام به پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله صرفنظر از عشق و علاقه زناشویی، عشقی معنوی بود، وی پیامبر را مردی کامل در صفات انسانی و به دور از رزایل اخلاقی میدید. حضرت خدیجه عاشق فضیلت و شیفته اصلاح جامعه بود. و تمام آمال خود را در وجود پیامبر میدید. و اساسا کمال و شخصیت وی در همین اخلاق ذاتی وی بود که باعث شد تا از طرفی با مال و ثروت خویش و صرف آن در راه دین، و از سوی دیگر با تقویت روحی و دلداری دادن به پیامبر بهترین کمک و پشتیبان وی در راه تعالی جامعه بشری باشد. خدیجه علیهاالسلام تنها به شوهرش میاندیشید و در ذهن خود دورنمای مبارزه با بتپرستی را مجسم میکرد و از مشکلاتی که در سر راه تبلیغ و دعوت الهی پیامبر قرار داشت مطلع بود. وی مشتاقانه از شوهرش در تمامی سختیها جانبداری میکرد و برای وی آرامش روحی عجیبی بود.
احترام خدیجه در میان قوم خود
حضرت خدیجه علیهاالسلام از زنان بزرگ قوم خود و زنی با فضیلت بوده است. درباره جلال و شکوه حضرت خدیجه در تاریخ آمده است: هنگامی که پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله دعوت خود را آشکار ساخت، مشرکان در اولین شب به خانه حضرت، حملهور شدند و به منزلشان سنگ پرتاب میکردند. ناگاه خدیجه علیهاالسلام از منزل بیرون آمده و بانک برآورد: «ای قریش! شرمنده نیستید که خانه زنی را که از نجیبترین شماست سنگ باران میکنید.» و چون قریش با حمایت حضرت خدیجه از پیامبر صلیاللهعلیهوآله روبرو شدند همگی بازگشتند.
خدیجه همسر ی فداکار
حضرت خدیجه، همسر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله اولین زنی است که دین اسلام را پذیرفت او با عشقی آتشین، مهر و ایمانی استوار، بیآنکه اندک تردیدی به دل راه دهد یا ذرهای از باورش به بزرگداشت همیشگی خدا و پیامبر بکاهد، از همه ثروت خویش با خشنودی خاطر در جهت اهداف رسول خدا صلیاللهعلیهوآله گذشت و در هنگامههای محنت در کنار رسول گرامی اسلام ایستاد و در زمانی که همه پیامبر اسلام را از خود طرد میکردند یار و یاور ایشان باقی ماند.
اولین جرقه دلربایی
روزی حضرت خدیجه علیهاالسلام در خانه خود مجلسی تشکیل داده بود و از دانشمندی از علما یهود دعوت کرده بود تا برای ایشان صحبت کند. در همین هنگام پیامبر اسلام از مقابل خانه خدیجه گذشت، دانشمند یهودی از خدیجه خواست که او را به مجلس دعوت کند و در حالی که به شدت مسرور بود ما بین دو کنف پیامبر را نگاه میکرد. پس از پایان مجلس، در هنگام خداحافظی در حالی که حالت شور و شعف از صورت آن عالم یهودی مشهود بود، روبه خدیجه کرد و گفت: آنچه من در کتابهای آسمانی گذشته خواندهام نشان میدهد که او پیامبر آخرالزمان است، خوشا به سعادت بانویی که چنین جوانی شوهرش باشد که در این صورت به شرافت، عزت و شکوه دنیا و آخرت نایل آمده است. شاید اولین جرقههای دلربایی، از این سخن دانشمند یهودی در دل حضرت خدیجه هویدا گشت.
القاب حضرت خدیجه
در زمان جاهلیت یکی از القاب حضرت خدیجه، «طاهره» به معنای پاکسرشت و پاکروش بود؛ زیرا در آن زمان، زنان زیادی در لجنزار بیعفتی گرفتار آمده بودند و در آن حال پاکدامنی حضرت خدیجه شهر عام و خاص شده بود. از دیگر القاب ایشان میتوان؛ مبارکه، یعنی مبارک و خوش قدم، غراء و کبری نیز نام برد.
بشارتی در عالم رویا
شبی حضرت خدیجه در خواب دیدکه خورشید دربالای کعبه چرخید و در خانه او فرود آمد. برای تعبیر خواب خویش به نزد یکی از معبدان خواب رفت. او خواب خدیجه را چنین تعبیر کرد: «تو به زودی با مردی بزرگ ازدواج خواهی کرد که به شهرتی جهانی میرسد». بعد از آن خواب، حضرت خدیجه پیوسته منتظر بود تا فرصتی دست دهد وبه این سعادت بزرگ نائل گردد.
مادربزرگ ائمه، مام فاطمه علیهاالسلام
از فرزندان متعدد پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله تنها فرزندی که نسل مبارک پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله از وجود ایشان امتداد یافت، وجود مبارک حضرت فاطمه علیهاالسلام است که ثمره ازدواج مبارک پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله با حضرت خدیجه علیهاالسلام میباشد. تمام امامان معصوم نیز فرزند حضرت زهرا علیهاالسلام محسوب میشوند، از اینرو میتوان از حضرت خدیجه به عنوان مادر بزرگ ائمه نام برد.
خصوصیات حضرت خدیجه علیهاالسلام
حضرت خدیجه علیهاالسلام علاوه بر جمال سیرت از زیبایی صورت نیز بهرهمند بوده است. درباره جمال حضرت خدیجه، امام حسن علیهالسلام که خود یکی از زیبا صورتان بنیهاشم بودهاند میفرمایند: «من شبیهترین افراد به خدیجه کبری علیهاالسلام هستم». حضرت خدیجه علیهاالسلام خواستگاران ثروتمندی چون «عُتبَةِ بن اَبی مُعیط»، ابوجهل و ابوسفیان داشتند؛ امااز آن جا که ایشان زنی پاکدامن و عفیف بود، همواره به دنبال شوهری متقی و پرهیزگار میگشت و از این نظر پیامبر صلیاللهعلیهوآله را برای ازدواج خود انتخاب کرد.
پیشنهاد ازدواج
حضرت خدیجه از اصیلترین اقوام عرب، و از قریش بودند. آن حضرت با پیامبر صلیاللهعلیهوآله در جد چهارم از طرف پدر و در جد هشتم از طرف مادر متحد بودند، به همین دلیل گاهی همدیگر را پسر عمو، دختر عمو میخواندند. پس از سفر تجاری که پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله سرپرستی آن را به عهده داشتند و برای حضرت خدیجه انجام دادند، حضرت خدیجه در ملاقاتی که با پیامبر اسلام داشتند به ایشان گفت: «ای عموزاده! من بر اثر خویشی که میان من وتو برقرار است و عظمت و عزتی که در میان قوم خودداری و امانت و حسن خلقت که شهره همه اهل مکه است، مایلم که با تو ازدواج کنم». پیامبر صلیاللهعلیهوآله لختی اندیشید و سپس گفت لازم است با عموهایم این مطلب را در میان بگذارم. در واقع، این حضرت خدیجه علیهاالسلام بود که به پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله پیشنهاد ازدواج داد.
خواستگاری
پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله در ایام جوانی، سرپرستی یکی از کاروانهای تجارتی حضرت خدیجه را به عهده گرفتند؛ پس از پایان سفر تجاری در ملاقاتی با حضرت خدیجه، ایشان به رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمودند: «آیا دوست داری همسری از اهالی مکه که از نظر مال، جمال، کمال، عفت، سخاوت و پاکدامنی بر زنان مکه برتری دارد، تو را در امور زندگیات یاری میکند، و همدم و غمخوار توست، برایت خواستگاری کنم.» پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: آری، نام او چیست؟ خدیجه پاسخ داد: «او کنیز تو، خدیجه است.» حضرت محمد از شدت شرم ساکت شده بود حضرت خدیجه ادامه دادند: مطمئن باش کسی که حاضر است جانش را برایت فدا کند با همه چیز تو خواهد ساخت. آن گاه اشک در چشمانش ظاهر شد و از پیامبر درخواست کرد که عمویشان را به خواستگاری وی بفرستد.
همگاهنگی خدیجه علیهاالسلام با پیامبر صلیاللهعلیهوآله
حضرت خدیجه علیهاالسلام شایستهترین همسر رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله بود. او هیچ گاه پیامبر را نیازرد و حتی هنگامی که پیامبر قبل از نبوت برای عبادت غار حرا میرفتند تا در خلوت شب با خدای خود دور از هیاهوی دنیا راز و نیاز کنند، هیچ گونه مزاحمتی برای ایشان ایجاد نکردو گاه حتی ایشان را تا نزدیکی کوه حرا همراهی میکرد و غذای حضرت را برایشان میفرستاد. حضرت خدیجه هیچ گاه خلوت انس رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله را نمیشکستند و برای اعمال و رفتار آن حضرت، احترام خاصی قائل بودند به گونهای که بعد از رحلت حضرت خدیجه، پیامبر صلیاللهعلیهوآله همواره از ایشان به نیکی یاد میکردند.
عشق پیامبر صلیاللهعلیهوآله به خدیجه
یکی از همسران رسول خدا صلیاللهعلیهوآله میگوید: «با این که هیچ گاه حضرت خدیجه را ندیدم؛ اما به هیچ زنی چون او رشک نبردم؛ چون هیچ روزی نبود که پیامبر صلیاللهعلیهوآله از خانه خارج شود و نام و یاد خدیجه را نبرد و اگر گوسفندی را سر میبریدند، برای دوستان خدیجه میفرستادند. روزی به پیامبر صلیاللهعلیهوآله گفتم: آیا او جز پیرزنی نبود؟ خداوند بهتر از او را به تو داده است. آن گاه پیامبر به شدت ناراحت شدند و فرمودند: سوگند به خدا! پروردگار بهتر از او را به من عوض نداد. او به من ایمان آورد هنگامی که مردم کفر ورزیدند و هنگامی که همه مرا طرد میکردند او مرا یاری میکرد و خداوند به او فرزندی اعطا نمود، در حالی که از بقیه بچهای باقی نمانده است.
هاله نور
محمد را نکو همسر خدیجه
عزیز قلب پیغمبر خدیجه
پناه امتی بود و نبی را
به روز بیکسی یاور خدیجه
گهی غمخوار او هنگام سختی
صفابخش دل شوهر خدیجه
زنی چون حوریان، مجذوب شوهر
همه آسایش همسر خدیجه
وجود رحمت للعالمین را
پرستار و نوازشگر، خدیجه
گرفته با ادب، چون هاله نور
چراغ وحی را در بر، خدیجه
به طوفان بلا چون کوه محکم
به کشتی امان لنگر خدیجه
توان بخش صفوف مؤمنان بود
به تنهایی چو یک لشگر خدیجه
چه خوش باشد غلام خود بخواند
(حسان) را در صف محشر، خدیجه
منبع: گلبرگ، اردیبهشت 1383، شماره 50