شنبه 3 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

تفسیر حدیث قدسی
موضوع: تفسیر حدیث قدسی

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمدلله الذي نور قلوبنا بمحبة الحسين والصلاة و السلام علي شفيع ذنوبنا و طبيب قلوبنا و اشرف الانبياء و المرسلين ابي القاسم محمد و علي آله الطيبين الطاهرين المعصومين.

اما بعد اوحي الله تعالي الي موسي بن عمران علیه السلام قال: «يا موسي ستة اشياء في ستۀ مواضع و الناس يطلبونه في ستۀ اشياء فلم يجدوه ابدا.»

اللهم کن لوليک الحجة بن الحسن صلواتک عليه و علي آبائه في هذه الساعة و في کل ساعة وليا و حافظاً و قائداً و ناصراً و دليلاً و عيناً حتي تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فيها طويلاً.

بنده خدمتتان حديثی قدسي عرض مي کنم، خداوند متعال مي فرمايد: من شش چيز را در شش جا قرار داده ام؛ اما مردم اشتباهي در جاي ديگر دنبالش می گردند.

1 . آرامش در بهشت

«اني وضعت الرّاحۀ في الجنّۀ و النّاس يطلبونها في الدّنيا»

یا موسي! مردم دنبال راحتي هستند و من راحتي را در بهشت قرار داده ام ولي مردم در دنيا دنبالش مي گردند. دنيا خانه راحتي نيست همين که به فکر جواني ات مي افتي موهايت سفيد مي شود، تا مي خواهي از سلامتي بهره ببريد، مريض مي شوي، يک آدم بي درد در اين دنيا پيدا نمي شود. اگر پولدار است مي گويند: نمي توانم غذا بخورم و مرض قند دارد، اگر کسي سالم است چيزي ندارد که بخورد!

اگر همه چيز دارد اولاد ندارد، اگر اولاد دارد مشکل دار است. علي علیه السلام مي فرمايد: «دار بالبلاء محفوفة»[1] دنيا خانه راحتي نيست. تا مي خواهيد زندگي را سر و سامان دهيد مي بينيد که پدر خانه از دنيا رفت، بچه تصادف کرد. دين نمي گويد در دنيا راحت نباش؛ اما مقصود دين اين است که نگاهت به دنيا، نگاه راحت طلبانه نباشد. «لا يسمعون فيها لغوا و لا تاثيما»[2] امر بيهوده و گناه در بهشت نيست و در آنجا همه اش راحتي است.

دنيا مزرعه اي بيش نيست و زمينه اي است که انسان زندگي توأم با خير داشته باشد. انسان وقتي به روزنامه ها نگاه مي کند، مي بيند که چقدر کلک، جنايت، خيانت، سرقت، هوس و عشقهاي جواني وجود دارد. شخص به خاطر اين که به هوس خودش دست پيدا کند، پسرش را از پا ي درمي آورد، مادرش را از پاي درمي آورد، همه اين داستانها نشان دهنده اين است که انتخاب اين گونه افراد اشتباه بوده است.

2 . تواضع عامل عظمت و بزرگي

«يا موسي! اني وضعت الرّفعة و الدّرجة في التّواضع و النّاس يطلبونها في التّکبر»

اي موسي! من عظمت و رفعت را در تواضع گذاشته ام، اما مردم در تکبر دنبالش مي گردند. باید دانست که آدم متکبر زمین می خورد و خدا قول داده که او را به زمین می زند. خداوند در قرآن می فرماید: «و من اصدق من الله قيلا»[3]

کسي از خدا در عالم صادق تر نیست. اصلاً تعبير صادق تر غلط است چون خداوند صادق و صدق محض است. خداوند متکبر را زمين مي زند متکبرانی نظير فرعون، قارون و صدام زمين خوردند. همين صدام مي گفت: من شش روزه ايران را فتح مي کنم اما عاقبت با ذلت بالاي دار رفت.

مشهور است که شب عروسي، حضرت زهرا سلام الله علیها لباس عروسي اش را انفاق کرد، مشهور است نان شبش را به يتيم و مسکين و اسير مي دهد.[4] در روايت آمده سه شب اين عمل اتفاق افتاد و غذاي خودش را انفاق کرد و خود گرسنه خوابيد! سلمان از فقر حضرت زهرا سلام الله علیها تعجب کرده است.[5]

سلمان يک فرد زاهدي است، پيش پيغمبر صلی الله علیه و آله و سلم آمد و گفت: يا رسول الله! به فرياد فاطمه برسيد، فاطمه روزگار سختي را سپري مي کند، در کنار بچه داري و کار خانه، زندگي همراه با فقر مادي براي زهرا سلام الله علیها مشقت زيادي دارد. پيغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «انّ ابنتي فاطمه ملأ الله قلبها و جوارحها ايمانا و يقينا»[6] دخترم فاطمه، همه وجودش را ايمان فرا گرفته است. فاطمه اي که جوان است و پدرش پیامبر خدا و اول شخصيت جهان اسلام است، کسي که وقتي وضو مي گيرد آب وضويش را به عنوان تبرک مي برند حال با اين سادگي زندگي مي کند. اگر کسي مسئول يک جايي شد و تواضع کرد اين تواضع باعث رفعت او است و هلاکت در تکبر او نهفته است.

3 . عزت در نماز شب

«يا موسي! اني وضعت العزۀ في قيام الليل و النّاس يطلبونه في ابواب السلاطين»

اي موسي! من عزت را در نماز شب قرار دادم. عزت مي خواهيد نماز شب بخوانيد؛ چون نيمه شب کسي نيست تا ريا کنيد. کندن از رختخواب، پشت پا زدن به خواب مشکل است.

خودت را از راحتي جدا کن، سرت را به سجده بگذار و بگو: «انا عبدک الذليل». آن وقت است که من به تو عزت مي دهم، در خدمتگذاري ثروتمندان و شاهان هيچ عزتي نهفته نيست، بلکه مزد چنين خدمتي سراسر ذلت و بي آبرويي است.

يک عمر، عمروعاص دنبال معاويه دويد تا به جايي برسد، بعد از شهادت اميرالمؤمنين علیه السلام در سال 43 هجري قمری او نيز ذليلانه از دنيا رفت.

امام علیه السلام در همه عمر نيمه شب براي نماز بلند مي شد و با خداي خود مناجات مي کرد، عاقبت ديديم که با چه عزتي از دنيا رفت؟ بنابراين نماز شب عزت آفرين است.

4 . بي نيازي در قناعت

«يا موسي! اني وضعت الغني في القناعۀ و النّاس يطلبونه في العروض و لم يجدوه ابدا»

اي موسي! من بي نيازي و ثروت را در قناعت قرار دادم. جامعه ما امروزه مبتلا به چشم و هم چشمي است، بعضي خانواده ها که جهيزيه درست مي کنند، مي گويند: آقا، يک جهاز، ده - پانزده میليون که بر ما تحميل مي شود، ما را فلج مي کند. مبلمان ها و سرويس هاي چوب، حتماً بايد سرويس چيني اصل باشد. اجناس جهيزيه حتماً بايد مارک فرانسه باشد.

ببينيد! حضرت زهرا سلام الله علیها زندگي اش از نظر مادي چقدر ساده بود، خانه اش از نظر امکانات به چه ميزان معمولي بود. بچه هاي حضرت گاهي لباس هايشان را مشترک مي پوشيدند، لباسي اگر شسته مي شد لباس ديگري نبود که جايگزين آن شود که آنها بپوشند. اما در اين خانه حسن، حسين، زينب علیهم السلام و ... تربيت شدند.

مکرر مردم می گویند که براي بچه ام ماشين، خانه، امکانات، کامپيوتر و ... خريده ام، اما او دين ندارد، رو در رويم مي ايستد و به من ناسزا مي گويد.

تمام ائمه ما که تا سال 260 ه.ق در جامعه حضور داشتند هر کجا نام مادرشان به ميان مي آمد به او افتخار مي کردند. امام سجاد علیه السلام وقتي مي خواهد خودش را معرفي کند مي فرمايد: «منّا سيدۀ النساء» فاطمه، از ما است. امام حسين علیه السلام در روز عاشورا مي گويد: «انا ابن فاطمۀ» من فرزند زهرا هستم. اميرالمؤمنين علیه السلام به معاويه نوشت: ای معاويه! «لي الفخر بفاطمۀ» من افتخار مي کنم که همسرم زهرا علیها السلام است. اميرالمؤمنين علیه السلام که خودش افتخار جهانيان است، مي فرمايد: «لي الفخر بفاطمۀ»

5 . فراگيري علم در گرسنگي

«یا موسی انی وضعت العلم في الجوع و النّاس يطلبونه في الشّبع»

ای موسی من علم را در گرسنگی گذاشتم. کسی که شکمباره باشد دیگر نمی تواند درس بفهمد احساس فهم و منطق برایش شکل نمی گیرد.

6 . اجابت دعا در لقمه حلال

«یا موسی انی وضعت الاجابۀ الدّعاء في لقمة الحلال و الناس یطلبونه في القيل و القال»

اجابت دعا را در لقمه حلال قرار دادم ولی مردم آن را در داد و فریاد دنبال می کنند و فکر می کنند اگر کنار حرم امام رضا علیه السلام جیغ بزنند دعایشان مستجاب خواهد شد. خير؛ بعضی ها فکر می کنند که اگر خودشان را به پای ضریح حضرت برسانند دعایشان مستجاب می شود. نمی دانند که زیارت آداب دارد دعا آداب دارد. فرمود: «الناس یطلبونه في القيل و القال»[7] من اجابت را در لقمه حلال گذاشتم اما مردم با سر و صدا و داد و قال دنبالش می گردند.

این حدیث را بیان کردم برای اینکه این مطلب روشن شود که انتخاب های آدمی مهم است. منتها باید بدانیم که گاهی آدم در انتخاب هایش اشتباه می کند. بعضی ها بعد از پنجاه سال زندگی به دادگاه طلاق و اختلاف خانوادگی رجوع می نماید و می گویند من در انتخاب همسر اشتباه کردم در انتخاب شوهر اشتباه کردم. عزیر من! اگر در انتخاب همسر اشتباه کردی راهکارهایی دارد و زود سراغ طلاق نرو و یا اگر در انتخاب رشته اشتباه کردی، یعنی یک کد را بالا و پایین زدی ممکن است دانشگاه با راهکارهایی دیگر تو را بپذیرد؛ اما اگر در انتخاب دین اشتباه کردی راه های هدایت را به روی خودت بسته ای. خطر و ضررش خیلی زیاد است. این خیلی بد است که انسان یک عمر دنباله رو کسی باشد و بعداً بفهمد که او در مسیر هدایت نبوده است. تنها در این صورت است که انسان واقعاً تأسف می خورد و بسیار سرشکسته می گردد، زیرا جبران آن بسیار دشوار خواهد شد.

روضه

دل های شما را روانه مدينه، کنار قبر مخفي زهرا سلام الله علیها کنم. آن هايي که مدينه مشرف شده اند از اول زمزمه شان اين است:

يا فاطمه من عقده دل وا نکردم گشتم ولي قبر تو را پيدا نکردم

مخفي بودن قبر نيز نشانه و سند مظلوميت زهرا سلام الله علیها است. مصائب فاطمه نيز مثل قبر آن بي بي مخفي است. مصائب آن قدر عظيم است که 40 سال پس از شهادت حضرت، امام حسن عليه السلام همين که نگاهش به مغيره مي افتاد شروع مي کرد به اشک ريختن، و مي فرمود: مغيره! تو جزء کساني بودي که مادرم زهرا را کتک زدي: «انت الذي ضربت فاطمۀ بنت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم حتي ادماتها»[8] آن قدر مصيبت بزرگ است که اميرالمؤمنين علیه السلام کنار قبر فاطمه علیها السلام مرگش را از خدا خواست. مثل امروزي، بر اساس روايت نوشته اند: فاطمه، بعد از نماز مغرب، جان به جان آفرين تسليم کرد و خانه اش براي فرزندانش به عزا تبديل شد.

صحبتهايش را کرد، گفت: علي جان! کسي را از محل دفنم با خبر نکن! بدنم را شب غسل بده، و شب کفن کن! راضي نيستم کساني که به خانه ام حمله کرده اند بر بدنم نماز بخوانند. علی جان! وقتی من را به خاک سپردی «اجلس عند رأسي قبالت وجهي» کنار قبرم بنشين و زود از کنار قبرم بلند نشو!

لحظه پس از دفن، لحظه تنهايي ميت است و فرد متوفي انيس و مونس مي خواهد. چه انيسي بالاتر از علي علیه السلام است؟ کنار قبر برايم قرآن بخوان! «فاکثر من تلاوۀ القرآن»[9] علي جان! برايم دعا کن.

ابکني یا ابالحسن و ابک لليتامي و لاتنس قتيل العدي بطفّ العراق

هم براي خودم گريه کن هم براي بچه هاي يتيمم، زيرا خيلي سخت است که جلوي بچه ها مادرشان جان بدهد؛ آن هم بچه هايي که سنّشان زير ده سال است و به سنّ بلوغ نرسيده اند. علي جان! خواهشي دارم، هواي همه بچه ها را داشته باش، حسينم را که در کربلا به شهادت مي رسد فراموش نکن!

پيراهن خود در غم من چاک مکن جز نيمه شب جسم مرا خاک مکن

از فاطمه يادگار اگر مي خواهي خون هاي مرا ز روي درب پاک مکن

اما علي علیه السلام چه کند با اين در و ديوار؟ بي بي سفارش ديگري هم دارد:

مرا چو غسل نيمه شب به پيش کودکان دهي مبادا سينه مرا به زينبم نشان دهي

نگذار زينبم صورتم را ببيند! عجب وداع و خداحافظي بود! نوشته اند: «اخرج من کان في البيت»؛ اميرالمؤمنين علیه السلام، بچه ها را از اتاق بيرون کرد، نشست کنار بستر فاطمه.[10]

اي صفاي خانة من الوداع گرمي کاشانه من، الوداع

فاطمه جان! چه زود علي را تنها گذاشتي!

الوداع، ای همدم و هم ناله ام الوداع، اي يار هجده ساله ام

خواهشي دارم ز تو ريحانه ام يک شب ديگر بمان در خانه ام

جان زهرا روز من را شب مکن چادرت را بر سر زينب مکن

فاطمه جان! به اين زودي از کنار علي نرو!

جان زهرا روز من را شب مکن چادرت را بر سر زينب مکن

«و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون»[11]

مرتضي علي مطهري

 


[1] نهج البلاغه، خطبه 226

[2] واقعه/25.

[3] نساء/122.

[4] انسان/8.

[5] بحارالانوار، ج8، ص303 و کوکب الدري، ج1، ص175 و تفسير برهان، ج2، ص246.

[6] بحارانوار، ج43، ص29.

[7] مواعظ العدديۀ، ص446.

[8] الاحتجاج، ج1، ص278.

[9] بحارالانوار، ج79، ص27 و منتهي الآمال، ص192.

[10] بحارالانوار، ج43، ص191.

[11] شعراء/227.

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group