شنبه 3 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

 

 

عن مولانا الحسين عليه السلام: «الله يعلم انّي احب الصلاۀ و تلاوۀ کتابه وکثرۀ الدعا و الاستغفار» (بحارالانوارج44 ص391)
 
سلسله موي دوست حلقه دام بلاست    ***   هر که در اين حلقه نيست فارغ از اين ماجراست
 
گر برود جان ما در طلب وصل دوست      *** حيف نباشد که دوست دوست‌تر از جان ماست
 
گر بزنندم به تيغ در نظرش بي دريغ   ***   ديدن او يک نظر صد چو منش خون بهاست
 
مالک ملک وجود حاکم ردّ و قبول    ***   هر چه کند جرم نيست ور تو بِنالي جفاست
 
هر که به جور رقيب يا به جفاي حبيب      ***  عهد فراموش کند مدعي بي وفاست
 
خداوند متعال دلهامان را به نور ايمان معرفت ولايت اهل بيت عليهم السلام نوراني بفرمايد به برکت صلوات بلند بر محمد و ال محمد.
 
فضيلت ذکرصلوات
 
امام صادق علیه السلام فرمود : «اگر کسي يک بار ذکر صلوات را بگويد «صلي الله عليه الف صلاه في الف صف علي الملائکه» خداي متعال هزار درود و سلام بر او نازل مي فرمايد با هزار صف از ملائکه بر کسي که صلوات بر محمد و ال محمد بفرستد و بعد هم فرمود موجودات عالم هم به تبعيت خدا و ملائکه «صلوا علي هذه العبد» (الکافي ج2ص442) بر اين بنده اي که ذکر صلوات را بگويد آنها هم درود مي فرستند و دعا مي کنند در پايان حديث جمله خيلي تندي هم آمده نسبت به کساني که به صلوات بي ميل هستند بي رغبت هستند تهديد خيلي تندي است تهديد به اين تندي ما کم داريم امام صادق علیه السلام فرمود: «من لم يرغب في هذا فهو جاهل و مغرور قد برئ الله منه و رسوله و اهل بيت» (الکافي ج2ص442)
 
خيلي تعبير مهمي است آن هايي که در شبانه روز اهميت به اين ذکر نمي دهند بي اهميت هستند فرمود کسي که در صلوات ميل نکند رغبت نکند ، اين آدم جاهل است مغرور است گول خورده است خدا از او بيزار است پيغمبر بيزار است اهل بيت بيزار هستند از کساني که بي اعتنا هستند به صلوات بر محمد و ال محمد
 
ثواب و ارزش هدايت کردن مردم
 
پيغمبر خدا فرمود: يا علي اگر يک نفر به وسيله شما هدايت بشود بهتر است از آنچه که خورشيد بر آن مي تابد .(المجموع شرح المهذب، ابی زکریا محی الدین بن شرف النووی، ج 1، دارالفکر و نیل الاوطار، باب الدعوۀ 25 قبل القتال)
 
خورشيد فقط به کره زمين نمي تابد به تمام منظومه شمسي که اطرافش است آنچه که در منظومه شمسي است کسي در راه خدا انفاق بکند ثواب اين که يک نفر هدايت بشود آن بيشتر است ان شاء الله از اين کارهاي خير بيشتر داشته باشيم.
 
عزت نفس؛ يکي از علامات مؤمن
 
اباعبدالله الحسين عليه السلام که غروب روز نهم محرم از دشمن مهلت خواستند گفتند به من مهلت بدهيد خدا مي داند من نماز را دوست دارم تلاوت قرآن را دوست دارم دعا و راز و نياز را دوست دارم استغفار را دوست دارم شب هاي گذشته عرض کرديم امام مظهر مناعت طبع است عزت و غنا است يک علامت مؤمن اين است که تا مي شود از ديگران درخواست نکند سؤال و درخواست ذلت آور است حتي مسائل علمي که خودت مي تواني حل بکني و مراجعه بکني از ديگران نپرسي بهتر است نمي گوييم حرام است اين مراحل ولي بهتر است عزت نفس و دستور ديني ما اين است که اين چند شب که مفصل در موردش صحبت کرديم.
 
علت درخواست امام از دشمن در شب و روز عاشورا
 
امام که در اوج عزت و مناعت و عزت نفس است چطور از دشمن درخواست مي کند که امشب را به من مهلت بدهيد يا در تاريخ و مقاتل سريع و اکثراً نقل کردند همه ، از دشمن تقاضا آب کردند يا مقاتل نوشته اند که فرمود : «هل من ناصرٍ ينصرني هل من مغيثٍ يغيثنا لوجه الله» (بحارالانوار ج45ص12)
 
اين تعبيرهايي که در مقاتل آمده آيا کسي نيست کمک ما بکند ياري ما بکند فريادرسي نيست که فرياد ما رسيدگي کند پس چرا امام حسين علیه السلام که مظهر غناي خداست از دشمن تقاضاي کمک يا تقاضاي آب يا مهلت گرفتن شب عاشورا که من مي خواهم امشب نماز بخوانم دعا کنم تلاوت قرآن داشته باشم استغفار بکنم چرا قطعاً بدانيد اين ها اسرار و حکمت هاي مهمي داشته و دارد که شايد خيلي هايش را هم ما درک نکنيم متوجه نشويم ولي چند وجهي که بزرگان بيان کردند براي درخواست آقا ابا عبدالله عليه السلام چند وجهش را خدمتتان عرض مي کنم يکي از اين وجوهات اين است که يک بزرگي فرمود شخصيتي که با خدا پيوند برقرار بکند او اگر هم درخواست بکند مي خواهد به ديگران چيزي بدهد مي خواهد خير برساند به طرف مثل خود خداي متعال ، خداي متعال مي فرمايد که: «ان تنصروا الله ينصرکم و يثبت اقدامکم» (سوره محمدآيه7)
 
اگر مرا ياري بکنيد «ان تنصروا الله» خدايي که احتياج به ياري خلق داشته باشد به چه درد مي خورد خدا مي گويد من مي خواهم به شما کمک بدهم شما را ياري کنم شما اگر من را ياري کنيد دين من را مکتب من را توحيد را قرآن را کتاب من را پيغمبران من را ياري کنيد مي خواهد خير به شما بدهد «ينصرکم» خدا نصرت به شما مي دهد «و يثبت اقدامکم».
 
معناي قرض دادن به خدا
 
از اين آيه واضح تر ما آيه داريم که مي گويد : «من ذاالذي يقرض الله قرضاً حسنا» (سوره بقره آيه245) صريح آيه قرآن است که خدا مي گويد کسي هم پيدا مي شود به خدا قرض بدهد خدايي که احتياج به قرض داشته باشد به چه درد مي خورد اگر مي گويد قرض بده يعني به بندگانم قرض بده من کمکت مي کنم بهت برکت مي دهم وسعت مي دهم گره هايت را باز مي کنم شما تو کار خدا باشي قطعاً خدا در کار شماست آن بزرگ فرمود گاهي يک استاد شخصيتي اگر مي خواست خيري به يک دانش آموز برساند به آن شاگرد مي گفت برو آن کار را انجام بده برو اين غذا را درست کن اين مشکل را حل بکن اين کار ما را انجام بده مي خواست خير به او برساند حتي گاهي من خدمت يک بزرگي بودم تعمد داشت از يک جواني که خوشش مي آمد مي گفت برو براي من آب بيار برو براي من چاي بيار بعد دعايش مي کرد مورد نظر قرار مي گرفت.
 
باطن خمس و زکات و نماز و دعا
 
خدا مي گويد خمس بده خدا به خمس احتياج دارد! مي گويند زکات بده مي خواهد خير و برکت به شما نازل کند به شما خير برساند مي گويم صريح آيه قرآن است خدا مي گويد کي هست که به خدا خير برساند اين مي خواهد به شما فيض بدهد به قول مولانا مي گويد که :
 
من نکردم خلق تا سودي کنم
 
بلکه تا بر بندگان جودي کنم
 
من نگردم پاک از تسبيحشان
 
پاک هم ايشان شوند و درفشان
 
گر نماز و روزه اي فرموده ام
 
ره به سوي خويشتن بنموده ام
 
خوب بياييد نماز بخوانيد بياييد سبحان الله بگوييد الله اکبر بگوييد خدا احتياج به نماز ما ندارد مي خواهد ما را با خودش رابطه اش را محکم کند اگر ما مي گوييم «اللهم کن لوليک يا ولياً و حافظاً ...» خدايا امام زمان را حفظ کن در همه حال امام زمان احتياجي به دعاهاي ما ندارد هيچ کس هم يک ذره دعا براي امام زمان نکند امام زمان در حفظ خدا است در کنف خداست در حمايت خداست پس چرا مي گويند به امام زمان دعا کن خدا حفظش کند مي خواهد امام زمان در وجود من و شما حس شود رابطه ما با امام زمان قطع نشود ما وصل باشيم به آنجا ما حفظ بشويم و الّا امام زمان را هم اگر کسي دعا نکند در حفظ خداست پس تمام در خواست هايي که خدا يا اولياي خدا مي کنند ظاهرش اين است که بدهيد پول بدهيد خمس بدهيد ولي باطنش چيست اين است که ما مي خواهيم به شما چيز بدهيم اين ها بهانه است شما مي گوييد من يک قدم مي آيم خدا ده قدم مي آيد شما يک نفقه انفاق مي کنيد او ده برابر به شما مي دهد صد برابر مي دهد هزار برابر مي دهد
 
مقصود خداوند از خلقت بشر
 
اين حديثي که مولانا به شعر در آورده :
 
من نکردم خلق تا سودي کنم                  بلکه تا بر بندگان جودي کنم
 
«يا داوود اني لم اخلقکم لاربحکم» (ارشادالقلوب ج1ص110) اي داوود من خلق نکردم تا سود کنم بلکه سود مي خواهم به بندگانم برسانم شما سبحان الله مي گوييد يعني خداي خوبي است بي عيب و نقص است پاک و منزه از هر عيبي است ، آيا خدا پاک مي شود يا شما؟ مي خواهم بگويم همه ذکرها و نمازها همه اش برمي گردد به خود ماها حتي صلوات ها را خيلي از اولياي خدا فرمودند برکتش به خود ما برمي گردد ما هم صلوات نفرستيم خدا کارش اين است: «ان الله و ملائکته يصلّون» (سوره احزاب آيه56)
 
خدا و ملائکه کارشان دائم صلوات است ما هم اگر نفرستيم اما به ما هم که دائماً مي گويند صلوات بفرست، مي خواهند رحمت ما را بگيرد درود ما را بگيرد حديث هايش را اين دو شب خواندم متوجهيد سبحان الله که مي گوييم خدا خيلي خوب است خيلي پاک است خيلي منزه است مي خواهد ما هم را پاک بکند ما شستشو بشويم.
 
من نگردم پاک از تسبيحشان
 
پاک هم ايشان شوند و درفشان
 
اگر الله اکبر مي گوييم و خدا بزرگ است خدا با الله اکبر گفتن ما که بزرگ نمي شود بگويم يا نگويم بزرگ است از هر وصف و فکر و خيال و وهم بزرگ است خدا در وجود ما تجلي مي کند ما بزرگ مي شويم.
 
اثر الله اکبر گفتن با توجه
 
در خدمت مرحوم آيت الله بهاء الديني رضوان الله علیه بوديم خيلي دوست داشتم گاهي مؤذن ايشان نمي آمدند من اذان بگويم خيلي خوب است ما جزء مؤذن ها بشويم حالا اين سنت هم شايد خيلي خوب نباشد ده نفر پنجاه نفر بلند بشوند با هم اذان بگويند اما يک مسجدي که کسي نيست شما بلند شو اذان بگو يا در خانه هایتان اذان بگوييد هيچ اشکالي ندارد اذان بگوييد توي خانه هایتان صدا براي اذان بلند بشود بيرون هم برود اشکال ندارد گاهي بنده بلند مي شدم اذان مي گفتم مرحوم آقاي بهاء الديني خوششان مي آمد تشويق مي کردند يک بار فرمودند که سعي هم داشتم که اين الله اکبرها را با توجه بگويم الله اکبر خدا خيلي بزرگ است ايشان فرمودند يک الله اکبر اذان براي سازندگي کافي است دين ما خيلي قرص و محکم است يک الله اکبر يعني چه يعني خدا در دل ما بزرگ بشود غير خدا کوچک بشود يک الله اکبر را بفهميم درک بکنيم چرا مي گويند کسي يک لا اله الا الله با اخلاص بگويد بهشت مي رود. (الکافي ج2ص520) يعني بت هاي ديگر را بشکند خودش و بت هاي ديگر بروند کنار خدا بيايد جایش الله اکبر يعني :«عظم الخالق في انفسهم فصغر ما دونه في اعينهم» (بحارالانوار ج64ص315) يعني خدا در قلب من بزرگ غير خدا همه اش کوچک و اين هم که فرموده اند بگو الله اکبر يعني غير خدا را همه را پشت سر انداختن فقط خدا کسب و کار و فکر دنيا و انديشه ها و فکرهايي که ما را گرفته است.
 
به قول يک بزرگي بيشترين ذکري که ما در نماز مي گوييم چي است در اذان اقامه نماز بيشترين ذکري که مي گوييم چيست؟ در اذان چهار بار مي گوييم الله اکبر آخرش باز دو بار مي گوييم شروع نماز مستحب است شش مرتبه قبل از تکبير واجب الله اکبر شروع نماز با الله اکبر رکوع مي رويم الله اکبر سمع الله الله اکبر سجده مي رويم بلند مي شويم الله اکبر مي خواهيم برويم الله اکبر سلام نماز سه بار الله اکبر همه اش الله اکبر چرا چون آن بزرگ مي گويد الله اکبر قاطع انديشه ها است قاطع فکرها است يعني تو فکر هر چيزي که هستي فکر ناني آبي غذايي اداره اي درسي بحثي هر کس يک فکري دارد ديگر يعني هيچ انساني بدون فکر نيست يا فکر صحبت هاي من هستي يا تو فکر خيابان و بازار و کوچه و خانه و زندگي ات هستي خلاصه انسان دائم الفکر است همش انديشه ها فکر ها مثل موج مي آيد و مي رود مي گويد که تو هر فکري هستي آن فکر را ولش کن الله اکبر همه را بريز پشت سرت فقط خدا الله اکبر يعني خدا در قلب ما بزرگ بشود ما بزرگ بشويم و گر نه خدا که هميشه بزرگ هست و خواهد بود.
 
معناي الحمدلله
 
الحمدلله که مي گوييم نفعش براي ماست نعمت ها ي ما بزرگ مي شود : «لان شکرتم لازيدنکم» (سوره ابراهيم آيه7) نعمت هاي ما را زياد مي کند و الّا خزانه خدا با الحمدلله که زياد نمي شود هيچي به خدا اضافه نمي شود اصلاً خدا نياز ندارد.
 
باطن درخواستهاي اهل بيت از مردم عادي
 
پس تمام دستورات الهي تمام دستوراتي که يک شخصيت مثل پيغمبر يا امام يا شخصيتي بزرگ به ما مي کند مي خواهد به ما خير برساند ظاهرش به ما مي گويد مهلت بدهيد آب بدهيد کسي هست من را ياري بکند اين مي خواهد او را ياري بکند اگر به حرّ مي گويد ياري کن مي خواهد حرّ را از ته جهنم بگيرد بگذارد بالاي بهشت  و گر نه امام حسين علیه السلام به حرّ احتياج ندارد به هيچ کس احتياج ندارد هل من ناصرٍ ظاهرش اين است که يکي من را ياري بکند اما باطنش چيست کسي هست من ياريش بکنم من دستش را بگيرم من کمکش کنم امام حسين علیه السلام مظهر لطف و رحمت خداست مظهر ياري کردن خدا است او مي خواهد ياري کند همه بندگان خدا را ، چرا آن بزرگ از يک کسي خوشش مي آمد مي گفت برو براي من چايي بياور آب بياور.
 
خاطره اي شيرين از خدمت به يکي از اولياء الله
 
طعم شيرين اين مسئله شايد بعد از بيست سال هنوز در کام من مانده يک استاد بزرگواري که خيلي به او ارادت داشتم يک موقعي با هم مي خواستيم برويم جلسه غروب بود مي خواست ايشان برود نماز و بعد هم جلسه اي بود دم در که رسيديم خانواده اش گفت نان نداريم برو نان بگير پيرمردي بود شخصيت بزرگواري بود از اين طرف نماز جماعت دير مي شد از آن طرف هم خانواده گفته نان بياور چي کار کنيم لطف کردند به بنده گفتند شما برو نان بگير براي خانواده گفتم بالاي سرم نماز اول وقت را رها کردم رفتم تو صف نان با اين که من از صف خيلي متنفر هستم چون طعم اين دستوري که از ايشان اطاعت کردم آن قدر هنوز براي من شيرين است که ايشان به من لطف کردند گفتند برو نان بگير از هزاران عبادت مستحبي گاهي اين را بالاتر مي بينم اگر يک شخصيتي مي گويد تو اين کار را بکن اين لطف اوست.
 
پاداش اخروي خدمت به خلق خدا
 
روايت داريم روز قيامت يک مؤمن عزيز يک مؤمن خالص يک مؤمني که عزيز خدا است مي آيد از صحنه محشر عبور بکند خطاب مي رسد اي مؤمن بايست در صحنه محشر هر خدمتي که کسي به تو کرده است به تو حق پيدا کرده تو بايد شفاعتش را بکني (بحارالانوار ج8 ص56) به کلمه شفع سفينه البحار دوستاني که اهل مطالعه هستند مراجعه بکنند مثلاً يک کسي به اين آقا قرض داده است به اين مؤمن گرهي را باز کرده دلش را شاد کرده خدمتي برایش کرده شکمش را سير کرده خانه برايش تهيه کرده حتي اين مؤمن مي ايستد مي گويد :
 
خدايا يک خانمي کنيزي کلفتي بود در خانه من کار مي کرد جارو مي زد گرما سرما وسايل گرم کننده سرمازا در تابستان گرما زمستان در زمستان براي ما فراهم مي کرد خدايا تا اين کنيز را نيامرزي من از اينجا نمي روم اين افتخار ما است توفيق پيدا کنيم به يک مؤمن واقعي خدمت کنيم گره اي را باز بکنيم روايات عجيبي داريم ما سوراخ دعا را گم کرده ايم سعي بکنيد کنار اين عبادت هايتان گره اي را باز بکنيد به يک ولي خدا خدمت بکنيد دلش را شاد بکنيد.
 
ارزش والاي خدمت در دستگاه اهل بيت
 
من به دوستان توصيه مي کنم يکي از چيزهايي که در آن دنيا خيلي به درد مي خورد خيلي خيلي کاربرد دارد اين را من شايد مکرر براي شما گفتم مرحوم حاج احمد آقا يادگار مرحوم امام رضوان الله علیه پدر بزرگوارشان را خواب ديده بودند از ايشان سؤال کرده بودند که در آن عالم چه چيزي خيلي خيلي به درد مي خورد کار خير ثواب زياد است هزاران کار خير و ثواب است ولي آني که کاربردش در عالم خيلي زياد است خيلي قوي است ايشان فرموده بودند دو چيز در اين عالم ثوابش و کاربردش خيلي زياد است يک ولايت و محبت محمد و آل محمد اتصال به محمد و اهل بيت اتصال به پيغمبر و اهل بيت روي اين کار بکنيد سرمايه گذاري بکنيد خودتان خانواده هايتان وابسته به اهل بيت پناهنده به اهل بيت ارتباط با اهل بيت نوکري در خانه اهل بيت اين را من هر سال به دوستان توصيه مي کنم که خيلي موقع ما مي رويم مجلس روضه مهمان مي شويم مثلاً مي نشينيم استفاده مي کنم چايي مي خوريم از ما پذيرايي مي کنند خيلي از مسجدها حسينيه ها غذا مي دهند پذيرايي مي شويم مي رويم به عنوان مهمان نه اضافه بر اين سعي بکنيد در دستگاه امام حسين علیه السلام در دستگاه اهل بيت خدمتگزار بشويم حالا کفش جفت بکنيم چايي مي دهيد ظرف مي شویيد جارو مي کنيد هر جوري که مي توانيد گفتم يک سيد بزرگواري گفته بود من دست شويي هاي مسجد و حسينيه را تميز مي کنم به افتخار اين که نوکري امام حسين علیه السلام را به من بدهند
 
لازمه نوکري در دستگاه اهل بيت
 
يکي از دوستان مي گفت در اصفهان عالمي بود ايشان روضه داشت صبح ها چايي مي دادند صبحانه مي دادند خوب ايشان مي نشست خوش آمد مي گفت بچه ها شاگردانش همسايه ها پذيرايي مي کردند يک روز مهمان ها آمدند افرادي که براي روضه شرکت کرده بودند کسي نبود صبحانه بدهد چايي بدهد آن عالم مجبور شد خودش عبايش را در آورد نشست پاي سماور و چايي ريخت پذيرايي کرد شب خواب ديد حضرت زهرا علیها السلام حضرت فرمودند فلاني امروز تو نوکر ما خانواده شدي يعني تا حالا آقايي مي کردي خوش آمد مي گفتي.
 
شرافتمندانه ترين شغل در دستگاه اهل بيت
 
در خانه اهل بيت پادوي نوکري به خدا قسم بر همه شغل هاي عالم شرافت دارد جارو کشي در خانه امام حسين علیه السلام برويد اين کارها را بکنيد گوسفند بدهيد فقط نرويد مهمان باشيد برنج بدهيد روغن بدهيد پول نداريد برو ظرف بشور برو چايي بده من خيلي خوشم مي آيد کاسبي را سراغ دارم شايد سي چهل سال است مغازه اش را ول مي کند مي گويد من وقف امام حسين علیه السلام هستم آقا مغازه اش صف مي بندند براي مشتري من ديدم گفت اول غروب مي روم تا نه و ده براي امام حسين علیه السلام چايي مي دهم من ول نمي کنم بدون طمع بدون توقع بدون پاداش اين مي داند اين ها به دردش مي خورد بقيه اش را بايد بگذاري و بروي .
 
سيره علما در خدمت به دستگاه اهل بيت
 
مرحوم آيت الله کمپاني استاد آيت الله بهجت رضوان الله علیه ايشان پنج شنبه ها صبح منزلش روضه داشته يکي از سنت هاي خوب علماي ما اين بود که هفتگي روضه داشتند مراجع ما هم دارند پنج شنبه يا جمعه مناسبت ها ايام دهه محرم ايشان روضه که داشتند آيت الله کمپاني واقعاً در مقام اعلميت بوده در ميان علماي نجف ، ولي روزي که روضه داشت خودش چايي مي ريخت کفش ها را جفت مي کرد پذيرايي مي کرد با ريش سفيد شخصيتي که مراجع مثل آيت الله ميلاني شاگرد ايشان بودند به ايشان مي گفتند آقا بگذاريد ما خودمان ... مي گفتند نه اين مجلس فاطمه زهرا علیها السلام است مجلس امام حسين علیه السلام است يک وقت آقا نماز شب ها نگرفت يک وقت کارهاي ديگر نگرفت و اين مي دانم مي گيرد.
 
ارزش قدم برداشتن در راه اهل بيت
 
اين جمله اي که من زياد به دوستان گفتم باور کنيد بنده از همه عبادت هايم از نماز استغفرالله از روزه استغفرالله از تمام عبادت هايم استغفرالله يک نفر نماز مي خواند مهرش را مي گرفت فرار مي کرد گفتند چرا فرار مي کني گفت بعضي ها نمازشان مثل گلوله مي خورد به سرشان فرار مي کنم توي سر من نخورد آخر اين چه نمازي است که حضور قلب و اخلاص و چيزهايي که بايد باشد نيست از تمام عبادت ها استغفرالله ولي آن چه که مربوط به اهل بيت علیهم السلام است اسم امام حسين علیه السلام رويش هست مارک اهل بيت به آن خورده از عزاداري روضه خواني حرم رفتن زيارت عاشورا اين را بيني و بين الله جرأت نمي کنم بگويم استغفرالله نمي گوييم حق اين ها را ادا مي کنيم ها ولي چون اسم امام حسين علیه السلام رويش هست مي ترسم از بقيه چيزها منهاي اهل بيت واقعاً استغفرالله ولي آن چه که اسم و مارک اين خانواده به او خورده چون روايات ما مي گويد اگر کافر مسيحي زرتشتي نصراني يهودي حتي رياکار براي اهل بيت قدمي بردارد يک چيزي به او مي دهند نمي گوييم آن ثواب کامل را به او مي دهند ولي روايات است الآن فرصت نيست برايتان بخوانم .
 
توجه اهل بيت به خادمان غيرمسلمان
 
زرتشتي در کرمان يکي از دوستان ما ميزبان ما بود چند وقت پيش در کرمان گفت حاج آقا در کرمان زرتشتي است عاشق امام حسين علیه السلام است ده شب روضه خواني مفصل هر شب هم شام مي دهد الله اکبر امام حسين علیه السلام چه کرده واقعاً زرتشتي است مسلمان نيست در زمان امام هادي عليه السلام يک شخصي مسيحي بود ولي به امام هادي علیه السلام علاقه داشت تا آخر هم مسلمان نشد براي حضرت نذر مي کرد نذورات مي آورد هديه مي آورد امام هادي عليه السلام اين حديث در منتهي الآمال است در سفينه است در بحار است حالات امام هادي علیه السلام را ببينيد بعضي از اين خشک مقدس ها نادان ها که خيلي نفهم بودند به امام اعتراض مي کردند آقا اين مسيحي است نصراني است چه فايده اي دارد حضرت فرمودند : «ان اقواماً يزعمون انّ حبنا لا ينفع هذا و امثالُ کذب والله ان حبنا ينفع هذا و امثالُ» (بحارالانوار ج50ص144) بعضي ها فکر مي کنند محبت ما براي غير مسلمان نيست فايده ندارد به خدا قسم اين را اشتباه مي کنند خطا رفته اند محبت ما حتي به غير مسلمان هم اثر دارد حالا يا تخفيف عذاب مي دهد يا عاقبت به خير مي شود يا وسعت عمر يا روزي زياد عمرش زياد مي شود خدا يک چيزي توي کاسه اش مي گذارد نمي گوييم آن ثوابي که به مؤمن خالص است را به او مي دهند مسلم است درجه ها کلاس ها فرق مي کند.
 
ارزش گره گشائي از مشکلات مردم
 
يکي فرمود چيزي که توي آن عالم خيلي به درد مي خورد اين ها را نگه داريد خيلي به درد مي خورد ان شاء الله عمل کنيد به اين عرائضم پيوند با اهل بيت ولايت اهل بيت دوستي اهل بيت در دل هايمان شعله ور بشود پيروي اهل بيت فرامين اين ها را اجرا کنيم فرمود فرزندم اين چيز درآن عالم خيلي به درد مي خورد دوم چيزي که امام راحل فرمودند خيلي توي آن عالم بازتاب دارد خيلي به درد مي خورد گره گشايي از کار بندگان خدا احسان به بندگان خدا تا مي توانيد دلي را شاد بکنيد گره اي را باز بکنيد يک کسي به خاطر يک چک يک سفته مي خواهد زندان بيافتد يک کسي در معرض معتاد شدن است يک کسي دخترش جهاز ندارد شغل ندارد بچه اش مشکل درس دارد مشکل دانشگاه دارد مشکل برو بيا دارد مشکل اجاره خانه اش عقب افتاده خدا ثروتمندها را وسيله امتحان آزمايش قرار داده ببيند چي کار مي کنند حداقل به نزديکان خودش فاميل هاي خودش دلال خير مي توانيم بشويم خيلي از ما ها گره گشايي از کار بندگان خدا مي توانيم بکنيم .
 
ثواب احسان به بندگان خدا
 
احسان کردن به بندگان مخلص خدا آن قدر بازتاب عجيبي در عالم دارد از حج عمره نماز مستحبي روزه اين ثوابش بيشتر است روايت قضاي حاجت مؤمن را ببينيد غوغا است مي فرمايد که اگر کسي دل مؤمني را با گره گشايي باز بکند به خدا قسم دوازده امام را شاد کرده خدا را از خودش خشنود کرده (الکافي ج2 ص188) متقابلاً هم کسي مؤمني را اذيت بکند آزار برساند دوازده امام را اذيت کرده پيغمبر را اذيت کرده خدا را ناخشنود کرده (مستدرک الوسائل ج9 ص99)
 
روايت عجيبي ديدم مرحوم مجلسي در بحار نقل کرده است همه اش مقدس گري نداشته باشيم بعضي ها هستند فقط دنبال ذکر دعا و عبادت هاي خشک عبادت بايد بازدهي داشته باشد بي مايه فتير است بايد با مال و جانت هم جهاد بکني چون ذکر دعا عبادت ظاهري اين خيلي معونه اي ندارد اين راحت است اما بايد خمس بدهي زکات بدهي صله رحم بکني دلي را شاد بکني در راه خدا چقدر مال مي دهي چقدر بدنت را در راه خدا مصرف مي کني کار راه اندازي در کار بندگان مي کني .
 
روايت ديدم : «من قضا حاجه اخيه المؤمن فکانما عبد الله تسعه الاف سنه صائما نهاره قائماً ليله» (مستدرک الوسائل ج7 ص564)
 
الله اکبر اين يک روايت از صدها روايتي است که گره گشايي کار بندگان خدا را مي گويد به خدا قسم اگر ما اين دستورات ديني را رعايت مي کرديم فقير نداشتيم مشکل نداشتيم گرفتار نداشتيم يک کسي را خدا مي برد بالا يک کسي را مي آورد پايين مي خواهد ببيند ما چي کار مي کنيم يک برادر هست از ثروت دارد مي ترکد آن قدر زمين دارد ملک دارد پاساژ دارد يک برادري هم هست مي بيني آه در بساط ندارد  اصلاً به فرياد اين نمي رسد چرا ما اين طور شده ايم چرا اين طور شده ايم همه اش گردن حکومت ها و ديگران نيندازيم خود ما اگر دلسوز باشيم مهربان باشيم هر کسي اگر اطرافيان و فاميل خودش را يک بررسي بکند مشکلاتشان را حل بکند هر چقدر مي تواند روايت مي فرمايد اگر کسي حاجت برادر مؤمن را برآورده بکند مثل اين است که نهصد هزار سال نهصد هزار سال يعني چي يعني چند تا حضرت آدم و حوا آمده اند و رفته اند از زمان حضرت آدم و حوا تا الآن حدود ده هزار سال است پيغمبر ما هزار و چهار صد سال قبل عيسي مسيح دو هزار و هشت سال قبل ميلاد حضرت مسيح برو همين طور عقب تر تا زمان حضرت آدم و حوا حدود ده هزار سال قبل نهصد هزار سال يعني چند نسل از آدم و حوا آمدند قيامتشان را طي کردند تا ما رسيديم به فينال نهصد هزار سال شبها را عبادت کرده روزها را هم روزه گرفته به کي مي دهند به کسي که گره يک مؤمني را باز بکند دلي را شاد بکند ما واقعاً غافل هستيم از اين عمل بزرگ يک کسي که گمراه است را هدايتش بکنيم بي نماز را نماز خوانش بکنيم بي حجاب را با حجابش بکنيم اين آقا معتاد است گرفتار دود است نجاتش بدهيم کمکش بکنيم محبت به او بکنيم نصيحت بکنيم هر کاري مي توانيم بکنيم هر حيله اي داري بزن فرمود پسرم دوم چيزي که در اين عالم خيلي بازتاب دارد گره گشايي و احسان به بندگان خدا است
 
تقاضاي امام حسين عليه السلام از شمر در لحظات پاياني
 
اوليا خدا اگر به يک کسي هم يک چيزي مي گويند انجام بده کمک کن مي خواهند دستش را بگيرند مي خواهند کمکش کنند آقا اباعبدالله علیه السلام اگر مي فرمايد کسي است ياري من بکند يعني کسي است من ياريش بکنم اگر مي فرمايد کسي است به من آب بدهد يعني کسي است من به او آب بدهم من به او رحم بکنم من شفاعتش را بکنم اين فرمايش را من زياد گفتم مرحوم آيت الله شاه آبادي استاد امام رضوان الله علیه فرمودند تقاضاي آب امام درست است حتي اگر از شمر هم تقاضا کرده باشد ولي جهتش بايد ببينيم چيست؟ آقا اباعبدالله آن لحظه آخر به شمر فرمودند که به من آب بده من پيش جدم پيغمبر از تو شفاعت مي کنم امام که اين همه مصائب و آزار را تحمل کرده اين دقيقه هاي آخر را هم قطعاً مي تواند تحمل بکند چرا از شمر تقاضا مي کند به خاطر اين که مي خواهد ازش شفاعت بکند دستگيري بکند اگر شمر اين لحظات آخر به امام آب مي داد موفق به کشتن امام نمي شد رحمت خدا او را مي گرفت : «ارحم ترحم» (مستدرک الوسائل ج9 ص55)
 
تا رحم بکني اگر علي اصغر را آورد تا مردم رحم بکنند تا رحمت خدا آن ها را بگيرد سفره شفاعتش را پهن کرده مي خواهد از شمر هم شفاعت کند :
 
ترسم که شفاعت کند از قاتل خود
 
از بس که کرم دارد و آقا است حسين
 
سفره اش را پهن کرد از طرف من مانعي نيست شما آب بده من پيش جدم شفاعت مي کنم ولي آن ملعون ازل تا ابد بي لياقت گفت من يک درهم يزيد را با شفاعت جدّت عوض نمي کنم خدا لعنتش کند خدا عذابش را زياد کند  ما در زيارت عاشورا مي گويیم «و لعنۀ الله شمراً و لعنۀ الله ال زياد و آل مروان».
 
لطف و عظمت والاي امام حسين عليه السلام
 
آنها قابليت نداشتند اما از طرف اينها سفره پهن بوده کسي که اين قدر مهربان است سفره اش را براي شمرها پهن مي کند با دوستانش چي کار مي کند :
 
دوستان را کجا کني محروم
 
تو که با دشمنان نظر داري
 
چه کسي مثل امام حسين علیه السلام خيرخواه بود دلسوز بود فدا شد در خارج يعني واقعاً مي خواهد از همه دستگيري کند ، لطف و عنايتش همه را فرا  بگيرد اين طور فدا شد به خدا قسم اگر امام حسين علیه السلام نبود نه دين بود نه اسلام بود نه پيغمبر بود آقا چرا پيغمبر مي فرمايد :«انا من حسين و حسين مني» (بحارالانوار ج37 ص74)
 
معلوم است امام حسين از من است «حسين مني» فرزند پيغمبر است گوشت و پوست همه چيزش از پيغمبر است شکي نيست «حسين مني» خيلي معني اش روان است اما اول شخصيت عالم مي گويد «انا من حسين» اين را يک شخصيتي خيلي حرف قشنگي است مي گفت اين را نمي توان معني کرد معني نکنيم خيلي بهتر است «انا من حسين» تحت لفظي اش مي شود پيغمبر مي گويد من هم از حسين حسين از من است معلوم است من پيغمبر هم از حسين يعني اگر اين آقا نباشد پيغمبر هم نيست لا اله الا الله هم نيست مکتب نيست دعا نيست قرآن نيست امام راحل فرمود اسلام را اين محرم و صفر بيمه کرده است خون اباعبدالله بود درخت اسلام را آبياري کرد درخت توحيد را و گرنه چيزي نبود و الآن هم اين موج دارد دنيا را مي گيرد اي کاش مي رفتيد خارج مي ديديد امام حسين علیه السلام چي کار کرده هيچ کسي مثل محرم و امام حسين علیه السلام نمي تواند اين همه جمعيت را در دنيا در داخل و خارج جمع بکند.
 
کرامت امام حسين عليه السلام به آيت الله حائري يزدي
 
نقل مي کنند حاج شيخ عبد الکريم حائري رضوان الله علیه مؤسس حوزه علميه قم شاگرد ايشان مرحوم آيت الله سيد اسماعيل هاشمي در اصفهان ايشان براي من نقل کرد فرمودند قبل از شروع نماز ايشان سه مرتبه سلام به امام حسين علیه السلام مي دادند عاشق واقعي امام حسين علیه السلام بودند؛ خواب ديده بود که دو سه روز ديگر مي ميرد داستانش را مفصل نوشتند و قطع اميد مي کنند ديگر رو به قبله اش مي کنند در حال جان دادن بوده ملک الموت مي خواسته ايشان را قبض روح کند ايشان مي گفت در آن لحظه آخر که روح از بدنم داشت مي رفت بيرون سرم را گرداندم ايشان در کربلا بوده سرم را برگرداندم طرف حرم حضرت گفتم يا اباعبدالله من از مردن و رفتن واهمه اي ندارم اما دوست دارم در دين شما و مکتب شما يک خدمتي بکنم بعد از دنيا بروم گفت وقتي اين التماس را کردم ديدم يک فرشته اي آمد به ملک الموت گفت آقا اباعبدالله گفت اين عبدالکريم به ما متوسل شده است مهلت بدهيد چند سال فرشته مرگ رفت ملک الموت رفت گفت به هوش آمدم ديدم روي من را انداختند و دارند گريه مي کنند فکر کردند من فوت کردم حالا مي خواهم بلند بشوم بدنم را  نمي توانم تکان بدهم گفت با زحمت بدنم را يک تکان دادم گفتند نمرده بدنش را تکان مي دهد خلاصه پارچه را برداشتند من را بلند کردند دوباره برگشتم اين را مفصل پسر ايشان مي گفت که بعد ايشان آمدند حوزه علميه قم به برکت معجزه امام حسين علیه السلام خيلي هم ايشان عاشق امام حسين علیه السلام بوده روز عاشورا علما طلبه ها را جمع مي کرده از مدرسه رضويه سينه مي زدند دسته در مي کردند خود ايشان در کربلا بوده مداحي نوحه خواني مي کرده صداي بلندي داشته سينه زني مي کرده مداحي مي کرده شيخ عبد الکريم مي دانيد ايشان درس در حوزه علميه مي دادند هر روز محرم هر روز قبل از شروع درس يک روضه خوان را ديده بودند يک چند دقيقه اي قبل از شروع درس توسل به امام حسين علیه السلام روضه امام حسين علیه السلام بعد درس را شروع مي کردند اين درس بود که امام درست شد آيت الله گلپايگاني درست شد آيت الله بهاء الديني آيت الله مرعشي نجفي آيت الله خوانساري مراجع بزرگ پاي اين درس که با روضه امام حسين علیه السلام شروع مي شد بعد از فوتش هم چندين نفر خواب ديدند .
 
مرحوم آيت الله حائري فرزند حاج شيخ مرتضي ايشان کتابي دارند سر دلبران آيت الله استادي جمع آوري کردند آنجا ايشان را نوشته اند که ايشان عاشق امام حسين علیه السلام بودند در سن پيري مي خنديدند مي گفتند آرزو بر جوانان عيب نيست عار نيست آن قدر دلم مي خواهد بروم کربلا دلم براي کربلا پر مي کشد وقتي فوت کرد عده زيادي در کربلا در قم خواب ديدند که حاج شيخ عبد الکريم رفته کربلا ملائکه در دروازه شهر کربلا جمع شدند براي استقبال روح آقاي حائري ايشان قبل از شروع نماز سه بار به امام حسين علیه السلام سلام مي دادند به ايشان مي گفتند دستوري روايتي داريم مي گفتند نه روايت نداريم قبل از نماز ولي اين نماز و ذکر و ياد خدا را من مديون امام حسين علیه السلام هستم اين مکتب به برکت خون امام حسين علیه السلام است.
 
معناي حب نماز امام حسين عليه السلام در شب عاشورا
 
«انا من حسين» اول شخصيت عالم مي گويد من هستی ام از حسين است پس اگر تقاضاي آب يا تقاضاي مهلت مي کند مي خواهد به آن ها خدمت بکند مي خواهد دست آن ها را بگيرد نصف لشکر امام حسين علیه السلام هنوز نيامده بودند شب عاشورا آمدند حضرت مي داند يک عده لشکرش شب عاشورا آمدند نصف لشکر امام حسين علیه السلام شب عاشورا از لشکر عمر سعد جدا شدند و آمدند و به اضافه اينکه روز عاشورا حرّ و برادرش و غلامش و ديگران آمدند و امثال ايشان براي دستگيري از اين هايي که عقب مانده بودند از قافله حضرت از دشمن مهلت گرفت مي گويد من نماز را دوست دارم من اين بحث آخر را خيلي مي خواستم در موردش صحبت کنم ان شاء الله فرصت ديگري نمي گويد من نماز مي خوانم مي گويد من نماز را دوست دارم قرآن را دوست دارم دعا را دوست دارم ما چي دوست داريم استغفار را دوست دارم به خاطر دستگيري به خاطر خدا مي خواهم فيض بدهم به ديگران و مهلت مي گيرد و اين هيچ اشکالي ندارد .
 
ذکر مصيبت حضرت زهرا علیها السلام
 
برويم در خانه صديقه کبري فاطمه زهرا علیها السلام که بايد او امضا کند اين عزاداري ها را آن صاحب مجلس اصلي بي بي فاطمه زهرا علیها السلام است اولين گريه کن مجلس آقام حسين علیه السلام مادرش فاطمه زهرا علیها السلام است خدا مي داند حضرت فاطمه علیها السلام صاحب مجلس است آن عارف ديد که حضرت زهرا علیها السلام فرمود حالا نوکر ما شدي روايت داريم از پيغمبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم که فرمود روز قيامت که مي شود بي بي فاطمه زهرا علیها السلام پيراهن غرق به خون آقا اباعبدالله را مي آورد در صحراي محشر در خانه خدا شکوه مي کند خدايا تو حکم کن بين ما و کساني که به فرزندان ما ظلم کردند بعد دعا مي کند: «اللهم اشفعني في من بکی علي الحسين عليه السلام»
 
خوشا به حال شما دل حضرت زهرا علیها السلام را شاد مي کنيد فرمود کسي براي امام حسين علیه السلام اشک بريزد دل فاطمه زهرا علیها السلام را شاد کرده است دل پيغمبر و اهل بيت علیهم السلام را شاد کرده است حضرت زهرا علیها السلام پيراهن غرق به خون را مي آورند مي گويند خدايا هر کس براي حسين من گريه کرده من مي خواهم از او شفاعت بکنم شفاعت مي کند (بحارالانوار ج45ص132) از گريه کن هاي فرزندش اباعبدالله الحسين علیه السلام اما خود اباعبدالله علیه السلام دنبال جنازه مادر چه حالي داشت چه حالي داشت زينب کبري علیها السلام چهار ساله دنبال جنازه مادر بايد برود چه حالي داشت مولا اميرالمؤمنين علیه السلام آن زماني که بدن آزرده حضرت را در قبر گذاشت فاطمه جان؛
 
تو نقش زمين گرديدي و من ترسيدم
 
تو ناله زدي و من به خود پيچيدم
 
بند کفنت را به لحد بگشودم
 
رويت که نشان من ندادي ديدم
 
صورت آزرده زهرا علیها السلام را روي خاک قبر گذاشت خاک روي قبر ريخت اما نوشتند که وقتي آقا از دفن فاطمه زهرا علیها السلام فارغ شد همه غم هاي عالم روي او هجوم آورد چه کند دل مولا آرام بگيرد يک وقت ديدن آقا خم شد و اين صورت وجه اللهي را روي خاک قبر گذاشت اينجا اميرالمؤمنين علیه السلام صورت روي خاک زهرا علیها السلام گذاشت فرزندش هم اباعبدالله در کربلا صورت کنار بدن قطعه قطعه علي اکبر گذاشت هر چه کردند آرام نشد تا خم شد و صورت به صورت علي اکبر گذاشت. «علي الدنيا بعدک العفا» (بحارالانوار ج 45 ص44)
 
لا حول و لا قوه الا بالله العلي العظيم
 
 

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group