حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری
92/8/8
سوال – مادرم چند سالی است که باخانواده ی پدرم قهر است .این قهر دارد به خانواده ی ما آسیب می رساند و هر چه برای مادرم حدیث می خوانم که بیا آشتی کن، نمونه های دینی می آورد و می گوید :نمی شود. حضرت زهرا(س) تمام کسانی را که به او ظلم کردند تا آخر عمر نبخشید. مادر من کسی است که به همه چیز اسلام اهمیت می دهد به جز همین یک مسئله .لازم به ذکر است که ایشان به برنامه ی شما مثل حجت نگاه می کند. ولی ... ما را از این سردرگمی دربیاورید.
پاسخ – استدلال های ما از دین خداست. اگر حضرت زهرا(س)دشمنان را نبخشیدند بخاطر این است که آنها ولی خدا را اذیت کردند. در سوره احزاب داریم :هرکس رسول الله را اذیت کند ملعون خداست. اگر این حق ها، حق شخصی بود حتما حضرت زهرا(س) آنها را می بخشیدند ،همان طور که حضرت علی (ع) می خواستند قاتل خودشان را ببخشند. ولی امام حسن(ع) و امام حسین(ع) فقط دو تن از فرزندان آن حضرت بودند. بنا به نقلی حضرت 39 تا فرزند داشته اند. قصاص خون پدر حق همه ی فرزندان است و بقیه ی فرزندان از حق شان نگذشتند. حضرت رسول در فتح مکه همه ی دشمنان اسیر را بخشیدند و فرمودند که بگویید :امروز ،روز رحمت است. پیامبر آن جوان یهودی که روی سرش خاکستر می ریخت، بخشید. امام حسین (ع)حُر بن یزید ریاحی را که مانع رفتن امام به کوفه شد ،بخشید. اگر درست است که هر کس خطایی کرد ما آنرا جای شمر و یزید بگذاریم و خودمان را جای معصوم بگذاریم؟ پس مقایسه ی ایشان درست نیست. اگر دشمنی شما با فردی بخاطر دشمنی او با خداست، دشمنی را ادامه بدهید تا زمانی که او دشمنی اش را با خدا قطع کند. اما اگر دشمنی بخاطر مسائل مادی یا ارتباطی است، آنرا کنار بگذارید. داریم : لذتی که در عفو است در انتقام نیست. در قرآن داریم که بالاترین صدقه، بخشش است. ممکن است که کسی به ما بدی کند یا ما را تکریم نکند، ما باید او را ببخشیم زیرا اگر بخواهیم قطع رحم کنیم این کار بدتر است. وقتی مادر رفت و آمد نکند ،فرزندان هم قطع رحم می کنند و عمرشان بی برکت می شود. اگر مادر رفت و آمد نکند و فقط فرزندان رفت و آمد کنند، سفره ی غیبت پهن می شود. اگر این مادرمی خواهد این گناهان انجام نشود و کارهای ثواب از دست نرود ،روی نفس خودش پا بگذارد. و با یک بزرگواری، ارتباط را برقرار کند. و باعث خشنودی خدا بشود. ما باید ارتباطات داشته باشیم ولی هر ارتباطی یک سطحی دارد یعنی ارتباط را باید محدود کرد. مثلا درحد یک تلفن یا درحد سالی یک بار یا ماهی یک بار یا .... به اندازه ی داد و ستد معنوی و نورانیتی که می توانیم با افراد داشته باشیم ،ارتباطات مان را با آنها تنظیم کنیم. قطع ارتباط وقتی است که بدانیم رفت و آمد ما در آنها اثر مثبتی نمی گذارد. و شاید آنها در ما اثر منفی بگذارند. حتی اگر رفت و آمد با افرادی که با خدا دشمن هستند، در آنها اثر دارد، باید این ارتباط را ادامه داد. و قطع رحم نکرد. شما بخاطر برکت اثر گذار صله ی رحم ،قاطع رحم نشوید. مثلا افرادی در نماز کاهل هستند ولی وقتی فرزندان شما را می بینند مقیدتر می شوند، شما حتما باید با آنها رفت و آمد داشته باشید. اما اگر آنها در مسیر دشمنی خدا باشند، و بخواهند روی ما اثر بگذارند ما می توانیم ارتباط مان را با آنها قطع کنیم. این دلیل دینی است.
سوال – من بصورت کاملا اتفاقی متوجه شدم که یکی از همسایگان ما مشغول فروش مواد مخدر است. اصلا باورم نمی شد که این فرد اهل چنین کار ناشایستی باشد. زیرا فکر من در مورد آدم های قاچاقچی مثل فیلم های تلویزیون بود ولی این فرد ظاهرش کاملا عادی است. من دلایل جدی هم ندارم که کار او را به پلیس گزارش کنم. چند روز پیش تصمیم گرفتم که او را از عواقب کار اشتباهی که انجام می دهد و جوانانی که به تباهی می کشد آگاه کنم. اما وقتی حرفم را به او گفتم، با پاسخ عجیب او مواجه شدم. او به من گفت: کجای قرآن آمده که خرید و فروش مواد مخدر حرام است؟ او گفت: چون خدا در قرآن اشاره ای به حرام بودن فروش مواد مخدر نکرده است، من کار خودم را که برای آن زحمت می کشم بدون اشکال می دانم و هیچ حرف دیگری را غیر از قرآن قبول ندارم، راهنمایی بفرمایید.
پاسخ – کسانی که جواب هر چیزی را در ظاهر قرآن جستجو می کنند(مثلا می گویند: کجای قرآن گفته که نماز صبح دو رکعت است) جواب این آقا را بدهند. ولی قطعا نمی توانند جواب بدهند. ما معتقد هستیم که قرار نیست همه چیز را از ظاهر قرآن بدست بیاوریم. اگر این طور بود خداوند می فرمود که در هر مسئله ای به قرآن مراجعه کنید و نمی فرمود: مسائل تان را از اهل قرآن بپرسید .اهل قرآن فقط قاریان،حافظان و فروشندگان قرآن نیستند بلکه اهل قرآن اهل بیت هستند. در آیه تطهیر داریم که کسانی که اهل قرآن هستند پاک هستند، اهل بیت جزو آنها هستند و خدا آنها را انتخاب کرده است. منبع احکام دینی ما قرآن و اهل بیت است.یعنی قرآنی که اهل بیت برای ما تفسیر می کنند. ما اعتقاد داریم که همه چیز در قرآن وجود دارد. حتی حرمت مواد مخدر، نجاست سگ، ولایت امیرالمومنین و اولادش در قرآن وجود دارد ولی در ظاهر قرآن نیست. اینها در بطن و قلب قرآن است. بطن قرآن در اختیار اهل بیت است. علمی که خداوند به پیامبر داده بود ،ایشان به امیرالمومنین و ایشان هم به فرزندان شان داده اند. ما منتظرهستیم که امام زمان(عج) بیایند و قرآن را به زبان امروز برای ما ترجمه کنند. و همه ی احکام را از قرآن در بیاورند. الان طیف رنگ ها زیاد است ولی رنگ های اصلی سه یا چهار تا بیشتر نیستند. همه ی رنگ های متعدد از ترکیب این چند رنگ بدست می آید. متخصص رنگ می تواند از ترکیب این چند رنگ، رنگ های مختلفی را بدست بیاورد ولی هرکس نمی تواند این کار را انجام بدهد. پس اگر می گویند که همه ی احکام در قرآن است معنایش این است که فقط کارشناس دین می تواند آن احکام را از قرآن بیرون بیاورد. ما دو تا ارتباط با خدا داریم: ارتباط مستقیم (پرستش) و ارتباط با واسطه (حکومت).خداوند می فرماید که هر کس من حاکم وجود او هستم باید پیامبر، علی و فرزندان( در عصر غیبت ولی فقیه) هم حاکم وجود او باشند. والا حکومت خدا را قبول نکرده است. انما ولیکم الله و رسوله والذین امنوا والذین یقیمون الصلاة و یوتون الزکاة و هم راکعون. حکم خدا دست حاکمان است. کسی که در روستا زندگی می کند حکم رئیس جمهور را از دست رئیس جمهور نمی گیرد بلکه از دهدار می گیرد که او هم از بخشدار می گیرد؛ بخشدار هم از فرماندار می گیرد، فرماندار هم از استاندار می گیرد ،استاندار هم از وزیر کشورمی گیرد و وزیر کشور هم از رئیس جمهور می گیرد. پس ما نباید خودمان دنبال هر حکمی در قرآن باشیم. زیرا بی حکم می مانیم. ولا رطب و لا یابس الا فی کتاب مبین. در زمان ما، متخصص فقیه است .اگر فقیهی فرمود که این کار حرام است یعنی خدا فرموده که حرام است. فقها حجت شما هستند و ما حجت خدا هستیم. اگر کسی نمی خواهد حکومت کسانی را که خدا فرموده، بپذیرد، معلوم می شود که نمی خواهد اصل حکومت خدا را هم بپذیرد.
سوال – من معتاد به نگاه حرام هستم، چند بار توبه کرده ام ولی باز توبه شکستم. می گویند که اگر به گناه علاقه داشته باشیم دعای مان به آسمان نمی رود. یعنی من دیگر توبه نکنم؟
پاسخ – جوانی باتیپ خاصی نزد آیت الله بهجت نشستند و از ایشان سوال کردند و همراه آقا حرکت کردند. و به منزل آقا رفتند. جوان بعد از مدتی بیرون آمد. از جوان سوال کردند که از آیت الله بهجت چه می پرسیدی،ایشان گفت: من به آقا می گفتم که معتاد به نگاه حرام هستم و آقا می فرمود :توبه کن . ولی من می گفتم: نمی توانم و این جملات تکرار شد. آقا فرمود: اگر نمی توانی گناه را ترک کنی، استغفار را ترک نکن. وقتی لکه ی سیاه( گناه)روی هم جمع بشود، جِرم ایجاد می شود. هر استغفاری یک پاک کن است و نمی گذارد که این جرم سنگین بشود. درست است که هر چه سیاهی را پاک کنی باز ته آن می ماند ولی خداوند غفار است. هیچ کس حق ندارد مردم را از رحمت خدا ناامید کند. پس برای هرگناه تان ، یک استغفار بکنید. آیه 33 سوره انفال می فرماید: وقتی شما در حال استغفار هستید خدا شما را عذاب نمی کند. روایت داریم: اگر نمی توانید خودتان را به حمام توبه برسانید، با عطر توبه خودتان را خوش بو کنید. شما به این روایت عمل کنید. اگر می خواهیم گناهان در وجود ما نهادینه نشود، تجسس ،تجسم و تخیل نکنیم.
سوال – صفحه 496 قرآن کریم را توضیح بفرمایید.
پاسخ – در این صفحه داریم: هر امری با حکمت است. در قرآن هر امری جداسازی شده است ولی همه این جداسازی را متوجه نمی شوند. باید سراغ کارشناس برویم. متخصص اول پیامبر و آل پیامبر است و در زمان غیبت، فقهاء هستند. ما اجازه نداریم که با ظاهر قرآن حکم کنیم. باید حکم را از اولیاء خدا که کارشناس هستند بگیریم.
سوال – من یک خواهر بزرگتر از خودم دارم. او 38 سال دارد و زود ازدواج کرده است و دارای چهار فرزند است. مشکل بزرگی در زندگی دارد که برایش غیرقابل تحمل است و تنها با نیروی ایمان و توسل به امام زمان (عج) آنرا تحمل می کند. او همسری سرد و بی عاطفه دارد و مثل این است که قدردانی و محبت را از هیچ مکتبی نیاموخته ،زنان را دون مردان می داند و هر محبتی از جانب همسر را وظیفه ی او می داند. ودرمقابل فقط تامین معاش را وظیفه ی خودش می داند. از اسلام همین را یاد گرفته که زن باید مطیع همسرش باشد و بدون اجازه ی او حق هیچ کاری را ندارد. باور کنید که خواهر من در خانه ی او مثل یک زندانی است حتی اجازه ی یک اظهارنظر ساده مثل انتخاب زنگ مبلمان یا انتخاب شهری برای مسافرت را ندارد. بیاید همسرش تصمیم بگیرد که او را به خانه ی پدرم بیاورد یا نه. خواهرم تا سال گذشته یک زن معمولی و دور از خدا بود ولی الان حودش را به یک زن مومن واقعی و محب امام زمان(ع) رسانده است. حالا عبادات او مورد اهانت همسرش قرار می گیرد. و حتی وقتی شوهرش درخانه است نمی تواند برنامه شما را نگاه کند. من بعنوان خواهرش چه کمکی می توانم بکنم؟ وقتی از او می خواهم که صبور باشد و پاداش این گونه زنان در نزد خدا عظیم است اندوه چشمهایش به من می گوید که چطور تحمل کنم. تو همسر خوبی داری و نمی توانی مرا درک کنی. می ترسم از روزی که صبرش لبریز بشود و ایمانش که تنها تکیه گاهش در برابر مشکلاتش است از بین برود. باوجود بچه ها امکان طلاق هم برایش میسر نیست. من نمی گویم که تمام ابعاد وجود شوهر خواهرم منفی است ،گاهی نماز می خواند و به مادرش خدمت می کند و اعمال صالحی نزد خدا دارد اما آیا این ایمان است که با همسرش( که خدا فرموده مایه ی آرامش هم باشید) اینگونه رفتار می کند و اصلا او را نبیند و از او فقط خدمتگزاری بخواهد؟
پاسخ – به مناسبت نزول آیه مباهله ،این روز را روز خانواده گذاشته اند. پیامبر یک تصمیمی گرفتند که این تصمیم خیلی عادلانه و الهی بود. داماد، فرزند و نوه های پیامبر در مقابل ایشان تسلیم شدند. پیامبر برای گذاشتن جان برای دین خدا ،تصمیم گرفتند. این انسجام و استحکام خانواده در مکتب ما هدف است. مرد اولین عامل استحکام خانواده است به شرط ها و شروط ها. خداوند یک شعبه ی ولایت الهی را به مرد داده است. بنظر من خداوند یک شعبه ی ولایت الهی را به مرد داده که مرد آنرا در خانه اجرا و حفظ کند و آبروی ولایت خدا را نبرد. برای اِعمال ولایت به سه تا ابزار نیاز داریم .ابزار اول را خدا داده است و ابزار دوم را ما باید در کنار ابزار اول بگذاریم تا اعمال ولایت زیبا باشد و نامش تحکم نشود. و اسمش زندانی ،استبداد و زورگویی نشود. اولین ابزاری که خدا به مرد داده، قدرت است .قدرت خدا با محبت عجین شده است .در سوره حمد، اول بیان قدرت خدا را می گوییم و در وسط آن رحمت خدا را می گوییم. مردها از دو جهت ولایت دارند :ولایت بر فرزندان و همسر. ولی خانه مرد است ولی حق ندارد از قدرتش سوءاستفاده کند . باید در کنار قدرت، رحمت و رأفت هم باشد تا به اقتدار تبدیل شود. خدا به مرد حاکمیت داده است الرجال القوامون علی النساء یعنی حکومت دست مرد است. اما حکومت یک ماموریت هم دارد و آن عدالت و انصاف است. آیا این آقا که به مادر خودش رسیدگی می کند به مادر خانمش هم رسیدگی می کند؟ آیا اجازه می دهد که خانمش به مادرش رسیدگی کند؟ اگر این آقا بین دو مادر فرق گذاشت می شود بی انصاف. و دیگر این حکومت، حکومت الهی نیست. و حکومت طاغوت است. خدا به زن ها گفته مطیع باشید ولی در مقابل حکومت الهی و حکومتی که با انصاف باشد. خدا به مردها بزرگی داده است که ماموریت آن سخاوت و بخشش است. پس اگر مرد می خواهد نماینده ی ولایت خدا در خانه باشد و عامل استحکام خانواده باشد، باید سه امتیازی را که خدا به او داده با سه ماموریت تکمیل کند: امتیاز قدرت را با محبت ،امتیاز حکومت را با عدالت و امتیاز بزرگی را با سخاوت و بخشش .اگر مرد این کار را نکند خدا را بدنام کرده است. زیرا در ذهن این خانم و فرزندان این است که ولی زور می گوید و وقتی ما می گوییم که پیامبر هم ولی است همین فکر را می کنند. پس این کار پدر اولین بدآموزی را نسبت به ولایت دارد. مردها و شوهرها اگر این سه ماموریت را در خانه انجام بدهند، در واقع آنها ولی خدا در خانه بوده اند. بعد خانواده ولایت خدا و امام زمان(عج) را قبول می کنند. یکی از علت هایی که بعضی ها زیر بار واجب و حرام نمی روند همین است. و می گویند که خدا زور می گوید. زیرا مزه ی زور را چشیده است. ما نباید معلم غلطی برای همسر و فرزندان مان باشیم.
سوال – در مورد روز مباهله توضیحاتی بفرمایید.
پاسخ – مباهله نهایت اعتقاد است که انسان جان خود و عزیرانش را خرج کند. در زمان پیامبر رسم بوده است که وقتی دو گروه می خواستند جنگ اعتقادی بکنند، در آخر بحث مباهله را مطرح می کردند. طرفین همدیگر را نفرین می کردند و هر طرف که به حق بودند نفرینش می گرفت. رئیس نصارای نجران قرار بود با جمعیتی بیاید ولی وقتی از دور دید که پیامبر عزیزانش را آورده است(پنج تن آل عبا)، از مباهله منصرف شد. رئیس نجران دید که پیامبر خیلی به اعتقاداتش ایمان دارد که همه ی عزیزانش را آورده است و فهمید که اگر پیامبر نفرین بکند زمین و زمان بهم می ریزد . در مکان مباهله، مسجد عجاوه ساخته شده است که نزدیک حرم پیامبر است. این پیروزی پیامبر، حقانیت اسلام را روشن کرد.
خدایا دردنیا و آخرت، نسل ما را از قرآن و اهل بیت جدا نکن.