شنبه 3 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری
02/10/4

سوال – من احساس می کنم که اگر نمازم را به زبان فارسی بخوانم ارتباط بیشتری با خدا پیدا می کنم. چرا هر کس نباید نمازش را به زن بان خودش بخواند و چرا باید همه نمازشان را به زبان عربی بخوانند؟

پاسخ – اصل ریشه ی این سوال این است که جوانان می خواهند از ارتباط با خدا لذت بیشتری ببرند. آنها با فهم و درک خودشان این طور مطرح می کنند که به زبان خودشان نماز بخوانند. ما باید بدانیم نماز که گفته شده باید به زبان عربی خوانده شود، حکم خداست یا خیر؟ عربی خواندن نماز حکم خداست. تمام اجزا،شرایط ، ویژگی ها و زمان نماز حکم خداست. پیامبر فرستاده ای از طرف خدا بود. پیامبر فرمود :شما مکلف هستید نماز بخوانید همچنان که من نماز می خوانم. اهل سنت معتقد هستند تغییراتی که در نماز داده اند توسط بزرگان شان انجام گرفته است. یعنی آنها اذعان دارند نمازی که پیامبر می خوانده نمازی نیست که آنها دارند می خوانند، نماز پیامبر نمازی بوده که ما داریم می خوانیم. در کنار پیامبر فردی مثل سلمان فارسی بوده که زبانش عربی نبوده، افرادی از روم ایران و شهرهای مختلف هم بوده اند. حتی وقتی پیامبر نامه (یا امیرالمومنین والی) به شهرهای مختلف می فرستادند، چنین چیزی نفرموده اند که هر کس نمازش را به زبان شهر خودش بخواند. درهر صورت پیامبر چنین فرمانی نداده است .پس مشخص است که چگونگی خواندن نماز حکم خداست. قرار است که ما بنده ی خدا بشویم. ما می خواهیم لذت بندگی را بچشیم. پس باید همان طور که خدا فرموده، نماز بخوانیم.

نماز از باب تشکر از خداست. معمولا وقتی ما می خواهیم از کسی تشکر کنیم با ذائقه ی طرف تشکر می کنیم نه با ذائقه ی خودمان. وقتی فرزند می خواهد برای مادر هدیه ای بگیرد، رنگی را انتخاب می کند که مادر می پسندد. یعنی به خواست مادر توجه می کند. پس در نماز باید دستوری که خدا داده، عمل کنیم. نماز معراج مومن است. ممکن است که مادر به رنگ جوراب و کفش شما کاری نداشته باشد ولی دوست دارد که شما پیراهن زرد بپوشید. خداوند هم به قنوت(در قنوت می توان به هر زبانی صحبت کرد)ما کاری ندارد. ولی می خواهد قسمت های خاصی را با زبان خاص بخوانیم.

مدیر به دانش آموز می گوید که فلان ساعت به دفتر من بیا یا فرمانده به سرباز می گوید که فلان ساعت نزد من بیا. ممکن است که دانش آموز یا سرباز سوال کند که چرا باید بیایم و این کار چه نفعی برای من دارد. معلم می گوید: می خواهم هدیه ای بدهم ،فرمانده می گوید می خواهم چند روز مرخصی بدهم. قطعاً این دانش آموز یا سرباز سریع نزد معلم یا فرمانده می رود. در اینجا دانش آموز یا سرباز بخاطر هدیه از بزرگتر خودش اطاعت کرده است. اگر دانش آموز یا سرباز بدون سوال نزد معلم یا فرمانده برود، این اطاعت محض است. گاهی ممکن است که دفعه ی اول معلم به دانش آموز بگوید که فلان ساعت به دفتر من بیا و نگوید که هدیه می دهد و دانش آموز هم نیاید و در دفعه ی بعدی که معلم می گوید هدیه می دهد، شاگرد با گفتن بله قربان می آید ولی این با دانش آموزی که دفعه ی اول می آید فرق دارد. خدا منفعت دستورهایی را که داده در قرآن بیان کرده است زیرا بیشتر آیات قرآن در مورد بهشت و جهنم است. و آسیب ها و منفعت های دستورات را بیان کرده است. در بعضی موارد منفعت ها و آسیب ها را بیان نکرده است مثل عربی خواندن نماز یا دو رکعتی بودن نماز صبح. اگر ما این دستورات را اطاعت کنیم بنده ی خدا هستیم البته اگر در دستوراتی که نفع آن بیان شده از خدا اطاعت کنم باز بنده ی خدا هستم ولی بیشتر نفع مورد توجه قرار گرفته است. و این دو بنده با هم فرق دارند. به فرض اینکه خداوند هیچ منفعتی را در نماز برای ما در نظر نگرفته است، ما باید از خدا اطاعت کنیم.

اگر در موبایل مشکلاتی پیش بیاید، ما باید در تنظیمات برویم و آن قسمت به زبان کارخانه ای است که با آن ارتباط دارد و آنرا ساخته است. پس ممکن است که ما موبایل را به زبان فارسی بکنیم ولی تنظیمات اولیه به زبان انگلیسی است. ما باید باور داشته باشیم که نیاز به یک تنظیمات اولیه داریم .گاهی اوضاع ما بهم می ریزد و آن به زبان خداوند خلقت است. همه ی موجودات با این زبان خدا را تسبیح می کنند: سبحان الله و الحمدالله و لااله الاالله والله اکبر. تمام موجدات عالم می گویند: الله اکبر، بسم الله الرحمن الرحیم. پس ما باید با زبان تنظیمات اولیه با خدا حرف بزنیم تا خدا ،روزی پنج بار ما را تنظیم مجدد بکند. در آخر نماز هم سلام می دهیم یعنی از میهمانی موجوداتی که تسبیح می گویند بیرون می آییم.

زبان عربی زبان دین است و خدا با این زبان با ما ارتباط برقرار کرده است. این زبان را باید از ملت های عرب جدا کنیم. همه ی امت ها هم خوب دارند و هم بد. هر زبانی برای خودش هویتی دارد. زبان عربی یک وسیله ای برای ارتباط با خداست. البته ارتباط با خدا صرف زبان عربی نیست. انسان با هر زبانی و در زمان و مکانی می تواند با خدا ارتباط برقرار بکند ولی این پنج وعده نماز را آن طوری که خدا دستور داده انجام بدهیم تا مورد پسند خدا قرار بگیرد.

سوال – من یک نوجوان شانزده ساله هستم که در یک خانواده ی مذهبی بزرگ شده ام. همیشه سعی می کنم بنده ی خوبی برای خدا باشم و زندگی ام را تبدیل به بندگی بکنم. مشکل من این است که عاشق گوش کردن به آهنگ هستم. سعی می کنم به آهنگ های مجاز گوش کنم ولی آهنگ های غیرمجاز را هم گوش می کنم. متاسفانه نمی توانم آهنگ گوش کردن را کنار بگذارم. گاهی اوقات وقتی در خانواده مان صحبت از گوش کردن به آهنگ می شود مادرم می گوید :برو فلش را بردار و بیاور و بعد همه ی آهنگ های مرا پاک می کند. من هم چند کپی از آهنگ هایم گرفته ام و در رایانه گذاشته ام که وقتی مادرم آنها را پاک کرد باز آنها را داشته باشم. من می خواهم کارشناس برنامه بیشتر به نفع من صحبت کند و بگوید که اگر به سمت گناه کشیده نمی شوید اشکالی ندارد. که من هم راحت بشوم که کارشناس برنامه اجازه داده اند. تو را به خدا نگویید که بجای آهنگ، روضه گوش کن البته آنها را هم گوش می کنم. ولی آهنگ را بیشتر گوش می کنم.

پاسخ – این نشان می دهد که جوانان ما بی دین نشده اند. این جوان دوست دارد که زندگی اش را به بندگی تبدیل کند. در وجود همه ی ما هم غرایز وجود دارد و هم فطریات. غریزه ها ما را شبیه حیوانات می کند مثل غریزه خوردن، آشامیدن ،جنسی .اما فطریات بُعد الهی وجود ماست. تمام کار برد وجود ما غریزه نیست. ایشان دوست دارد که بر اساس فطریاتش رشد کند ولی تمام توجهش به تامین غریزه هاست. اگر ما فقط پاسخگوی غرایزمان باشیم می شویم حیوان. و این ما را رشد نمی دهد. قفسه های یخچال محل گذاشتن کتاب نیست. آنچه که در غرایز ما وجود دارد با برنامه ریزی های ساده بر اساس دین حل می شود و نیازی نیست که تمام وقت و استعدادمان را برای تامین غریزه ها مصرف کنیم. ما می توانیم سر سفره ی الهی نیازهای غریزی مان را تامین کنیم و در کنار آن تجارت هم بکنیم. سفره ی شیطانی هم نیازهای ما را تامین می کند ولی به ما خسارت هم وارد می کند. ما به یکسری لذت ها نیاز داریم. مثل نشاط ولی وقتی غریزه می خواهد به این نشاط پاسخ بدهد، چارچوب ندارد. قطعا گوش کردن آهنگ های غیرمجاز حرام است. ما می توانیم از سفره ی فطرت مان برای تامین نیازهای غریزی استفاده کنیم. اگر غرایز را از فطریات جدا کنیم ،نمی توانیم زندگی مان را به بندگی تبدیل کنیم. این کار با بندگی منافات دارد. مثلا فرد به کارهای حرام می پردازد و از طرفی نماز می خواند و به حج هم می رود. فردی می تواند برای تامین نیازهایش از بُعد بندگی سوال کند.(مثلا دین خوردنی های ما را محدود می کند ولی می گوید که چیزهای پاکیزه و حلال را بخور) پس نمی توانیم بگوییم که ما نمی توانیم حد را رعایت کنیم ولی می خواهیم بندگی خدا را بکنیم. کسی نمی تواند بگوید که من نمی خواهم حدود رانندگی را رعایت کنم ولی می خواهم سالم به مقصد برسم. یا اینکه بگوید من نمی خواهم حدود سلامتی را رعایت کنم ولی می خواهم تن سالمی داشته باشم. کسی که نمی خواهد در غرایز خودش حدود الهی را رعایت کند ،نمی تواند بندگی کند. در مسیر بندگی فرمول نشاط وجود دارد که بهترین آن گفتگو با دوستان، سیر در طبیعت و بازی کردن است. این نشاط کاذب است که ما بنشینیم و یک هدفن در گوش مان بگذاریم و صداهای ناهنجار گوش کنیم. اگر غریزه را رها کنیم ،از حیوان بدتر می شویم. غریزه باید در کنار فطریات و دین باشد. دین نمی خواهد شما را از شادی و نشاط محروم کند. هیچ میلی در دین نادیده گرفته نشده است .اگر انسان خودش را محدود کند بهتر از این است که خودش را محروم کند. پس ما فقط پاسخگوی غرایز نیستیم و باید با فطریات رشد کنیم.

سوال – وقتی من به میهمانی دعوت می شوم و لباس نو می پوسم و طلا دستم می کنم خجالت می کشم .اگر آنجا کسی باشد که لباس نویی نداشته باشد یا طلایی نداشته باشد و من نتوانم به او کمک بکنم احساس فخرفروشی به سراغ من می آید، راهنمایی بفرمایید.

پاسخ- پولدار بودن یک امتیاز نیست ،یک امتحان است. بعضی ها از این آیه هذا من فضل ربی سوءاستفاده می کنند و می گویند که مال و دارایی های ما از فضل خداست.و در دلش این است که خدا به من داده ولی به شما نداده است. ادامه این آیه می فرماید :لیبلونی تا امتحان بشوند، آیا شاکرهستند یا کفران می کنند.

اگر شما دارا باشید و فقط بخواهید برای کسانی که فقیر هستند غصه بخورید خیلی زیبا نیست. غصه قدم اول است و گام های دیگری هم وجود دارد. بعضی ها فقط غصه می خورند یعنی نه کمک می کنند و نه دعا می کنند و نه ... قدم دیگر این است که به خاطر دارایی مان تفاخر نداشته باشیم. کسانی که ثروت دارند یا قدرت دارند یا علم دارند، نباید تفاخر داشته باشند. لباس آنچنانی پوشیدن و سوار ماشین آنچنانی شدن تفاخر می آورد و دین دستور داده که تواضع کنید. دارایی همراه با تواضع زیباست. استاد عالم است ولی باید تواضع کند .بعضی از استادها توی سر دانشجو می زنند تا بالا بیاید و بعضی از استادها دست دانشجو را می گیرند تا بالا بیاید. تواضع این است که اگر شاگرد سوال اشتباهی هم کرد، استاد سوال درست را در دهان شاگرد بگذارد و پاسخ را هم بدهد. تواضع قدرتمندان این است که از قدرت شان برای خدمت استفاده کنند. تواضع پولدارها این است که از پول شان برای انفاق و احسان استفاده کنند. آنها نباید فقط برای فقرا پول بفرستند باید کنار آنها بنشینند. در روز قیامت از ما می پرسند که آیا سرسفره ی فقرا هم نشستید؟ تواضع کسانی که جمال دارند به حیا و عفت است. تواضع کسانی که جایگاه دارند گره گشایی است. پس ایشان غصه بخورند،تواضع کنند و شکر موقعیتی را که دارند بجا بیاورند.

سوال – صفحه 552 قرآن کریم را توضیح بفرمایید.

پاسخ – در این صفحه داریم: ای کسانی که ایمان آورده اید آیا می خواهید شما را به تجارتی پُرسود راهنمایی کنم، به خدا ایمان بیاورید و با اموال و جان تان در مسیر ایمان جهاد کنید. یعنی نباید فقط با نگاه های دنیایی، نیازهای مان را تامین کنیم. زیرا خسارت می بینیم. اگر با نگاه آخرتی و غیبی تجارت کنید، هم نیازتان تامین می شود و هم منفعت بدست می آورید.

سوال – وظیفه ی فرزندان وقتی پدر و مادر دعوا می کنند چیست ؟ بارها و بارها امر به معرف و نهی از منکر کرده ام اما اثری نداشته و مادرم از من راضی نیست،می گوید که اگر تو از من دفاع بکنی این مشکلات پیش نمی آید. اما من می ترسم که از مادرم دفاع کنم و پدرم ناراحت بشود و مرا نفرین کند. زندگی ام مختل شده است و نمی توانم درس بخوانم، راهنمایی بفرمایید.

پاسخ – هیچ زن و شوهری نیستند که با هم اختلاف نداشته باشند ولی باید هنر به خرج بدهند. و اختلافات شان را جلوی فرزندان بروز ندهند. زیرا فرزندان دچار تعارض و مشکل می شوند. آنها می توانند در خلوت شان با هم جر و بحث کنند. وقتی پدر و مادر در بین فرزندان دعوا می کنند آسیب زیادی به آنها می رسد. دعوا کردن در جلوی فرزندان مثل دو تکه کردن آنهاست زیرا آنها هم متعلق به پدر و هم متعلق به مادر هستند. پس شما دارید فرزندان تان را تکه و پاره می کنید. اگر دعوای پدر و مادر دعوای ساده و لفظی است فرزندان محل را ترک کنند. زیرا فرزند نمی تواند قاضی خوبی برای پدر و مادر باشد. پس فرزندان به سراغ کار خودشان بروند تا پدر و مادر مشکل را حل کنند. اگر دعوای پدر و مادر بالا گرفته است ، فرزندان کاری کنند که دعوا ختم بشود. یعنی از هیچ کدام طرفداری نکنند و فقط دعوا را تمام کنند. اگر دعوای پدر و مادر به جاهای باریک کشیده شد، از بزرگترهای دیگر کمک بگیرند. در هر صورت فرزند خیلی نمی تواند قاضی خوبی برای پدر و مادر باشد. فرزندان می توانند مشورت هم بکنند.

خدایا محبت و خوش اخلاقی، صلح و صفا را به همه ی خانواده ها عنایت بفرما.

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group