92-11-09-حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری
92/11/9
سوال – موضوعی در مورد شخصیت پیامبر اکرم، برای من سوال شده است. و آن چند همسری بودن پیامبر اسلام است. از وقتی که این موضوع را شنیده ام برای من شخصیت پیامبر جذابیت سابق را ندارد. چکار کنم که دلم دوباره به سمت پیامبر متمایل بشود؟
پاسخ – برای بعضی ها هنوز برخی از احکام اسلام روشن نشده است مثل برده داری، حجاب ،نماز ،ولایت ،خمس، ارث و ... اولین مسیر پاسخ گویی به این شبهات و دغدغه ها این است که ما بدانیم این سوال حکم خدا(پیامبر یا دین)است یا ما از خودمان درآورده ایم. اگر سوال حکم خدا نباشد، این سوالات موضوعیت ندارد و ما دنبال حکم غیر خدا نمی رویم. پس حکم خدا برای ما مهم است. در قرآن داریم: کسانی که به حکم خدا در زندگی حکم نمی کنند هم کافر، هم ظالم و هم فاسق هستند یعنی این مسیر آنها را به کفر،ظلم و فسق می کشاند. پس پاسخگویان باید اول ثابت کنند که این سوال حکم خداست یا خیر. بعد باید ببینیم که در مقابل حکم خدا چکار باید بکنیم. دو تا مسیر وجود دارد.در قرآن داریم : کسانی که حکم خدا را نپذیرفتند از خدا عذاب خواستند.
فردی به پیامبر گفت: جانشینی علی انتخاب شما بود یا انتخاب خدا؟ پیامبر فرمود: حکم خداست. این فرد ایمان نداشت و از خدا عذاب خواست.یعنی حکم خدا را نمی پذیرند و عناد می کنند. تفاوت این فردی که این پیامک را نوشته با کسانی که در زمان پیامبر ولایت امیرالمومنین را نپذیرفتند چیست؟ باید مواظب باشیم که با نپذیرفتن در صف مخالفین خدا قرار نگیریم. مسیر بعدی این است که پیگیری پاسخ باشند. قطعا تمام احکام خدا جواب دارند. بعضی ها که حکم خدا را نمی پذیرند، پیگیر سوال هم نبوده اند. پس اگر این خانم نپرسیده و پیگیری نکرده مخالفت می کند، قطعا این کار غیر منطقی است.
بعد از پرسیدن دوحالت وجود دارد: یا طرف قانع می شود( استدلالات دین مطابق با عقل ،فطرت و سعادت است یا قانع نمی شود. در اصول دین ما مامور هستیم که تحقیق کنیم نه تقلید. خدا می خواهد باور ما به توحید، عدالت، نبوت ،امامت و معاد یک باور منطقی باشد. اگر این باور تقویت بشود که خدا حکیم، رحیم، بی نیاز، عالم و بصیر است، می پذیریم که خدا حکم بی حکمت نمی دهد. اگر ما به حکمت خدا باور داشته باشیم احکام و دستورات خدا را می پذیریم البته به دنبال پاسخ سوالات هم می رویم. پس پیگیری کنیم ولی اعتراض نکنیم زیرا این کار با حکمت خداوند سازگاری ندارد. ما به فردی که دکترا دارد و متخصص است ،فلسفه ی همه ی داروها را نمی پرسیم. اگر ما به علم دکتر استناد می کنیم حتی اگر استدلال آنرا نمی دانیم ،باید آنرا بپذیریم. اگر پایه ی اعتقادات ما محکم شد، کمتر با این مشکلات مواجه هستیم. و حکم خدا را می پذیریم. اگر ما به بعضی چیزها اعتراض داریم یا بخاطر نپرسیدن و نشنیدن فلسفه است یا بخاطر ضعف اعتقادات دینی است. در سوره بقره داریم :این کتاب و پیامبر برای هدایت شما فرستاده شده، شک نکنید که سعادت شما به قبول کردن این کتاب است.
دین پذیری چند تا شرط دارد. اول اینکه به غیب اعتقاد داشته باشیم. اگر قرار بود فلسفه ی همه احکام روشن بشود دیگر نامش را غیب نمی گذاشتند. ما باید ندیده قبول کنیم البته منظور تقلید کورکورانه نیست منظور این است که فردی که آنرا آورده قبول داریم. ما باید ایمان به غیب مان را تقویت کنیم یعنی باور کنیم که خدا حرف بی حکمت نمی زند. خواندن قرآن و نماز به ما کمک می کند. در قرآن داریم :کسانی که بر خدا ایمان آوردند، بر غیب و آنچه از پیامبر رسیده، باید ایمان بیاورند. باید تمام دین را قبول کرد. خدا می فرماید: به هر آنچه از رسول به شما می رسد ایمان بیاورید زیرا حکم خداست. کسانی که به سه آیه سوره بقره مداومت کنند آمن رسول ... ،این می تواند جایگزین نوافل باشد. خدایا ما را تسلیم احکام قرار بده، چه بفهمیم چه نفهمیم. این تسلیم باب فهم را برای ما باز می کند.
سوال – صفحه 587 قرآن کریم را توضیح بفرمایید.
پاسخ – آیات این صفحه در مورد قیامت است. شبهه داشتن و سوال کردن هیچ اشکالی ندارد. قانع شدن یا نشدن اشکالی ندارد .اشکال زمانی است که بعد از قانع نشدن ،به حکم خدا اعتراض کنیم. اگر ما دنبال ازیاد یقین مان باشیم اشکالی ندارد. یکی از علل اعتراض به این سوالات این است که ما در مقابل مردم جوابی نداریم. در این صفحه داریم که روز قیامت می خواهید در برابر خدا جواب بدهید. اگر بخاطر اینکه مردم برای ما حرف در نیاورند حکم خدا را تعطیل کنیم، در روز قیامت سرافکنده می شویم. پس نباید به حکم خدا اعتراض کنیم. یکی از ملاک های ایمان این است که از سرزنش سرزنش کنندگان نترسیم یعنی وقتی فهمیدیم که حکمی، حکم خداست روی آن بایستیم. زیرا قرار است که ما در روز قیامت به خدا جواب بدهیم نه به مردم.
سوال – در مورد طرح قرض الحسنه و مقابله با معظل سودهای بانکی توضیحاتی بفرمایید.
پاسخ – الان ما گرفتاری های بانکی زیادی داریم. یکی ازعوامل بوجود آمدن این گرفتاری ها خودمان هستیم. ما از وضعیت بانک ها و وضعیت جریمه و درصدهای سود بالا ناراحت هستیم. بهترین راه حل این مشکل طرح قرض الحسنه است. معمولا در مقابل هر منکری که رشد کرده ،یک معروفی تعطیل شده است. الان در جامعه ی ما ربا و شبهه ربا رشد کرده است و قرض الحسنه تعطیل شده است. پس باید سنت قرض الحسنه را احیا کرد.
حالا ممکن است که بپرسند مگر می شود با قرض الحسنه ،مشکل به این بزرگی را حل کرد ؟وقتی حضرت ابراهیم را در آتش انداختند یک پرنده با منقارش آب برمی داشت و روی آتش می ریخت. مَلکی به این پرنده گفت: مگر تو در به پا کردن آتش سهم داشتی ،آیا با این دو قطره می توانی آتش را خاموش کنی؟ پرنده گفت: خیر ولی من با این کار به خدا ثابت می کنم که من از دوستداران خلیل الله هستم.
باید قبول کنیم که همه ما در به پا کردن آتش سودهای بانکی و...به نحوی سهیم هستیم.باور کنیم که امام زمان(عج) از گرفتاری مردم در ناراحتی هستند. من دیدم بانک های اطراف حرم امام رضا(ع) اطلاعیه سپرده گذاری به زبان عربی داده بودند که این دل ما را به درد آورد. ما از زائری که می خواهد اندوخته ی معنوی ببرد، می خواهیم که اندوخته ی مادی انجام بدهد. البته معامله ی حلال اشکالی ندارد. اما پهن کردن این سفره ها در دور حرم امام رضا(ع)درست نیست.
من یک مطلبی را به صورت ساده بگویم ، معمولا بانک ها از مردم سپرده می گیرند و سود می دهد و از طرفی به مردمی دیگر وام می دهند و مقدار سودی می گیرند که هم بتوانند سود سپرده گذاران را بدهند وهم دخل و خرج خودشان را در بیاورند. پس وقتی بانک 20 درصد سود به سپرده گذاران می دهد باید 30 درصد سود از وام گیرندگان بگیرد.در واقع این کار به فلاکت کشاندن وام گیرنده است. پس ما که دنبال گرفتن سود بیشتر از بانکها و موسسات مالی هستیم، خودمان هم به نحوی در به فلاکت کشاندن دیگران سهیم هستیم. راه حل این مشکل گسترش و احیاء سنت قرض الحسنه است ، ما توقع نداریم که مردم همه ی سپرده گذاری هایشان را به سمت قرض الحسنه ببرند. اما میگوییم کسی که ده میلیون تومان در بانک گذاشته که از سود آن استفاده کند، می تواند یک میلیون تومانش را برای قرض الحسنه بگذارد.یعنی از سود یک میلیون تومان ( که حداکثر بیست هزار تومان در ماه است )بگذرد. و پولش را بصورت قرض الحسنه در جایی مطمئن بگذارد تا به چند نفر بدون سود وام بدهند. این طرح ساده است. عم سعد که نتوانست به طرف حق بیاید به خاطر این بود که او میبایست از حکومت ری بگذرد ،حالا که خدا را شکر موضوع حکومت ری نیست ، موضوع گذشتن از بیست هزار تومان در ماه است ، اگر ما هم نتوانیم از سود بیست هزار تومانی بگذریم آیا مثل او نیستیم؟
مردم ما اهل انفاق هستند. کسانی که قرض می دهند یقین داشته باشند که با خدا معامله می کنند.در روایات ما ثواب قرض الحسنه هجده برابر ثواب صدقه است با اینکه پول هم برای ما باقی می ماند. اگر فردی طلب شما را نداد از قرض دادن پشیمان نشوید. زیرا شما با خدا معامله کرده اید. حتی بچه ها و خانم ها هم می توانند پس اندازشان را بصورت قرض الحسنه قرار بدهند. اگر هر سپرده گذار یک میلیون تومان از پولش را در قرض الحسنه بگذارد، مبلغ زیادی می شود که مشکلات خیلی از مردم با آن حل می شود. من از خانمها میخواهم که از زیور آلات و طلاهایی که دارند مثلا از چند النگویی که دارند یکی را برای قرض الحسنه اختصاص دهند ، موضوع بخشیدن نیست ، موضوع جابجایی مقداری از اموال ماست . این طرح زیبا، خدایی و انسانی است، کفاره ی گناهی است که احتمالا همه ما در آن شریک بودیم و در ضمن سرمایه گذاری هم برای آخرت است. توجه داشته باشیم که طرف قرارداد ما خداست و مطمئنا هیچ صندوقی به اندازه ی صندوق خدا سود نمی رود.
باید ایمان به غیب ما تقویت بشود. ما به اندازه ای که از دست مان بر می آید می توانیم در این طرح مشارکت کنیم. خدا از شما توقع دارد که هر کس با هر توانی که دارد در این طرح شرکت کند، هر کس هر چقدر مشارکت کرد در سایت بنویسد زیرا این تبلیغ خوبی است و کسانی که توان مالی ندارند دعا کنند و در قسمت حامیان معنوی طرح ثبت نام نمایند و مثلا دو رکعت نماز به نیابت از حامیان مالی در مشاهد مشرفه بخوانند
انشاء الله خداوند ایمان ما را به خودش و غیب زیاد کند تا به احکام الهی اعتماد کنیم و در هنگام احسان نیز جزو سابقون باشیم.
برای آگاهی از جزییات طرح میتوانید به سایت برنامه سمت خدا www.samtekhoda3.ir مراجعه فرمایید و ضمن ثبت نام ، نظرات خودتان را در جهت بهبود این طرح بگذارید.