93-03-21-حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری-رابطه عفاف و حجاب با انتظار
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: رابطه عفاف و حجاب با انتظار
كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري
تاريخ پخش: 21/03/93
بسم الله الرحمن الرحیم
و صل الله علی محمدٍ و آله الطاهرین
برگرد اي توسل شبزندهدارها *** پايان بده به گريه چشم انتظارها
از يك خروش ناله عشاق كوي تو *** حاجت روا شوند هزاران هزارها
يكبار نيز پشت سرت را نگاه كن *** دل بستهايم پياده به لطف سوارها
ما را به جبر هم كه شده سر به زير كن *** خيري نديدهايم از اين اختيارها
بايد براي ديدن تو مهزيار شد *** يعني گذشتن از همگان محض يارها
اين دستها به لطف تو ظرف گدايياند *** يا ايها العزيز تمام ندارها
«اللهم عجل لوليك الفرج»
آقای شریعتی: سلام میگویم به همهی بینندههای خوبمان، خانمها و آقايان، پيشاپيش عيد بزرگ نيمه شعبان بر شما مبارك باشد. حاج آقاي ماندگاري سلام عليكم و رحمة الله.
حاج آقای ماندگاري: عليكم السلام و رحمة الله، بسم الله الرحمن الرحيم، و الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمدٍ و آله الطاهرين. با خواندن دعاي سلامت امام زمان به وجود نازنين حضرت توسل بجوييم و براي حضرت دعا كنيم. [دعاي فرج] دسته گل صلواتي را نثار گل نرجس خاتون كنيم.
آقای شریعتی: حاج آقا خدمت شما هستيم و بحث امروز شما را ميشنويم.
حاج آقای ماندگاري: اجازه بدهيد من با يك داستان شروع كنم و عيدي به همه دوستان و بينندگان عزيز بدهم. البته اين عيدي اصلاً جنبه مادي ندارد. چون گاهي وقتها اگر آدم بتواند كسي را از خواب بيدار كند و بيدار شدنش فايدهاي براي او داشته باشد، از هر عيدي براي او لذت بخشتر است. قبل از آن يك خاطره بگويم.
در نمازخانهي جبههي الله اكبر خوابيده بودم. نمازخانه سقفي نداشت. سال 60 بود. يك خاكريزي بود. هوا خيلي گرم بود. يك سايباني در نمازخانه درست كرده بوديم و روي رملها خوابيده بودم. يك نفر سراسيمه بالاي سر من آمد و با يك وضع عجيبي مرا از خواب پراند. بلند شدم گفتم: چرا اين كار را ميكني؟ گفت: نميدانم، فقط بلند شو. همين كه بلند شدم يك عقربي زير سرم بود. معمولاً اگر كسي را اينگونه بيدار كنند، خيلي ناراحت ميشود. همين كه خواستم پرخاش كنم، تا خطر را ديدم، كلي تشكر كردم. هم از او و هم از خداي خودم تشكر كردم. شايد يكي از بهترين هديهها اين باشد كه ما را از يك گزند و آسيب و خطر بزرگي هشدار بدهند و بيدارباش بدهند.
همه اين شب و روزها ميگويند: مهدي بيا، مهدي بيا! در اين داستان كه ميخواهم بگويم، مجلسي بود همه ميگفتند: مهدي بيا. امشب و فردا شب در عالم غوغايي است. يك نفر وسط مجلس داد زد و گفت: مهدي نيا! مهدي نيا! گفتند: چرا اين كار را ميكني؟ به آنها گفت: در خواب به شما نشان ميدهم. از بزرگ مجلس گرفته تا كوچكترين كه در مجلس بودند، به خواب اينها آمد. اينها در مشغوليات عادي زندگيشان بودند. هركسي به نوعي درگير كارش بود. در اوج آن مشغوليتها در خانه دنبالشان آمدند. آقا منتظر شماست.
شعر مهزيار را خوانديد، بيست سفر مكه رفت. بعد از بيست سفر او را زيارت آقا بردند. خيلي با عشق آقا را تماشا ميكرد. گفت: آقا من بيست سال است منتظر شما هستم. امام زمان فرمودند: من بيشتر! علي بن مهزيار خجالت كشيد و سرش را پايين انداخت. ديد در برابر امام زمان كم آورد.
در خواب سراغ همه رفت، همه مشغول كار خودشان بودند. وقتي صدا زدند، گفتند: بيا، آقا منتظر تو است. گفت: به آقا بگوييد: ميآيم، مشغول هستم. دفعه دوم صدا زدند. گفت: باشد به آقا بگوييد، ميدانند مشغول هستم. گاهي خواب حقيقت آدم را نشان ميدهد. دفعه سوم از بعضي از آنها سؤال كرد، آقا منتظر هستند. بعضي جسارت كردند و گفتند: به آقا بگوييد: چقدر دستپاچه هستيد. مگر نميدانند ما مشغول كارهايمان هستيم. هيچكس اولويت اولش امام زمان نبود. هيچكس نتوانست محض ديدن يار از همه چيز بگذرد. بعد آمد به همه ثابت كرد، ديديد با اعمالتان ميگفتيد، با باطنتان ميگفتيد: مهدي نيا! من خواستم همين را به شما نشان بدهم.
واقعيت اين است كه همه در جشنها شركت ميكنند، خيلي قشنگ است. جمكران ميروند. حرم حضرت معصومه ميروند. امام رضا ميروند، مسجد سهله ميروند. [از همين جا دعا ميكنيم كه خدا حرم اهلبيت را از گزند دشمنان حفظ كند و دشمنان اهلبيت را ريشهكن كند.] مسجد كوفه ميروند. در مساجد و خانههايشان احيا ميگيرند، خيلي خوب است. اما بدانند امام زمان اين بار به لفظ ما نميآيد. به صداي قلب ما ميآيد. به صداي دل ما ميآيد.
يكبار در جلسهاي نميدانم چه شد. اين جمله دعاي ندبه را معنا كردم. «ليت شعري أين استقرت بك النوى» آقا ميشود ما بدانيم كجا هستي؟ بعد ميگويد: «عزيز علي أن أرى الخلق و لا ترى» كساني به درد امام زمان ميخورند، كه اولين دل مشغوليشان مهدي فاطمه باشد. نه آخرين دل مشغوليشان! اولويت اول من اين باشد كه چون امام من نيست، من سرگردان هستم. چون امام من نيست، من گير افتادم. خدايا ميشود مرا از اين بيچارگي نجات بدهي؟
در حرم امام رضا روايتي را ميگفتم. پيرمردي جلوي منبر آمد، بر صورتش ميزد. گفت: ميشود ديگر اين روايت را نخواني؟ گفتم: براي چه؟ روايت اين است كه امام زمان فرمودند: اگر مردم و شيعيان ما به اندازهي يك ليوان آب منتظر ما بودند، ما ميآمديم. اگر من و شما امشب تشنه بخوابيم، غذاي شور ميخوريم و تشنه بخوابيم، تا صبح حداقل چند بار بلند ميشويم دنبال آب ميگرديم و پيدا ميكنيم. چند نفر از ما حتي همين چند شب بلند ميشويم و سر به ديوار ميگذاريم و ميگوييم: «يا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّر» آقا من بدون تو نميتوانم درست ببينم. نميتوانم نفس بكشم.
عمليات كربلاي پنج شب جمعه شروع شد. شب چهارشنبه بچهها خيلي دعاي توسل خواندند. بعد از دعا دو تا از آنها مثل مارگزيده به هم چسبيده بودند و گريه ميكردند. بچهها گفتند: چرا اينقدر گريه ميكنيد؟ گفت: فقط دعا كنيد من شهيد شوم ديگر گريه نميكنم. يكي از آنها كه كوچكتر بود، آمد گفت: نفس در سينهام تنگي ميكند. ابالفضل عباس به امام حسين گفت: نميتوانم نفس بكشم. حسين جان تو شهيد شوي و من بمانم، ميميرم. الآن ما همه بدون امام زمان نفس ميكشيم. ما هنوز به ضّر نرسيديم. ما نميدانيم بدون امام زمان چه خسارتي ميبريم؟ همه حرف من اين است كه از اين خواب بيدار شويم.
چون بحث ما در هفتههاي پيش راجع به حجاب و عفاف بود، من به بانوان خوب جامعهمان كه دل در گرو امام زمان(ع) دارند، ميگويم: مي توانيد سه جايگاه داشته باشيد. ميتوانيد اين سه جايگاه را هم از دست بدهيد و هيچ چيز نداشته باشيد. 1- ياور امام زمان(ع) باشيد. ياور امام زمان بودن مدال افتخار كمي نيست. از همين 313 نفر كه خاصان خاص هستند، نقل شده كه 50 نفر بانوان هستند. آيت الله بهاءالديني فرمودند: آن 313 نفر هركدام به مثابه امام خميني(ره) هستند. پس 50 نفر زن در آن حد داريم و هزاران زني كه در سطوح پايينتر ياوري امام زمان را ميكنند. ما در تاريخ اسلام داشتيم. در جنگ احد وقتي در مرحلهي دوم جنگ دشمن غلبه كرد، مرحله اول سپاه اسلام پيروز شد. مرحله دوم سپاه كفر دور زدند. پيغمبر به امر جبرئيل به كوه پناه بردند. در تاريخ پنج نفر هست كه از پيغمبر دفاع ميكردند. يك نفر از آنها زني به نام نصيبه بود. پيغمبر فرمودند: من از تو اين بيعت را برداشتم. گفت: يا رسول الله كجا بروم؟ جان حجت خدا در خطر است، من راحت بروم و بخوابم. لازم باشد يك زن ميتواند در دفاع از امام زمانش شمشير هم بزند. ما در مقاومت خرمشهر زنان شهيده كم نداشتيم.
پس اين سه جايگاه را به خانمها ميگويم. اين سه جايگاه يك لوازمي دارد كه ميخواهم به آن اشاره كنم. جايگاه اول اينكه ميتوانند ياور امام زمان باشند. دوش به دوش آقايان باشند. در ياوري اميرالمؤمنين كسي به گرد فاطمه(س) نرسيد. فاطمه با همه دارايياش از علي دفاع كرد. من با حفظ و ادب و احترام به همه مذاهب اسلامي ميگويم. يك بزرگواري گفت: شايد اين قضايي كه شما براي حضرت زهرا(س) ميگوييد، واقعيت نداشته باشد. شما خودتان درست كرديد؟ گفتم: احتمال دارد. ولي من يك سؤال دارم. ميشود بگوييد: اگر همه اين قضايا دروغ است و هيچ واقعيتي ندارد، چرا دختر پيامبر وصيت كرد كه شبانه غسلش بدهند و شبانه كفنش كنند و شبانه و مخفيانه دفنش كنند؟ چرا پيغمبر همه مسلمانان را از زيارت قبرش محروم كرد؟ اين را ديگر نميشود انكار كرد. بگوييد: قبر فاطمه كجاست؟ در فكر رفت و گفت: يعني چه؟ گفتم: يعني دختر پيغمبر بيدليل اين كار را كرده يا يك دليلي داشته است؟ گفت: چه ميخواهي بگويي؟ گفتم: ميخواهم بگويم فاطمه زهرا با ابزاري از علي دفاع كرد كه تا قيامت كسي نتواند در آن خدشه وارد كند. شما در آتش زدن در ميتوانيد خدشه كنيد. در كتك خوردن ميتوانيد خدشه كنيد. اما در وصيت فاطمه نميتوانيد خدشه كنيد. پس زن ميتواند از امام زمانش دفاع كند. نمونهاش فاطمه، خديجه، زينب، نصيبه هستند.
خانمها شما يك پست به نام دفاع از امام زمان داريد. يك پست ديگر هم مقابل اين داريد. اينكه وسيله فروش اجناس شويد. كدام زيباتر است؟ هركدام قيمتش بيشتر است، همانجا برويد. شما را براي فروشندگي خوب استفاده ميكنند. اختيار با خود شماست. هرچه هم خودتان را بزك كنيد، جنسها بهتر فروش ميرود. هرچقدر در اين تبليغات خودتان را بيشتر نشان بدهيد، اربابان ثروت پول بيشتري به جيب ميزنند. شما را هم خيلي تشويق ميكنند و ملكه زيبايي ميكنند.
من دارم با كساني حرف ميزنند كه به حرم امام رضا و جمكران ميآيند. اما گاهي وقتها هم در پستهاي ديگر حاضر ميشوند. من ميگويم حيف است آدم اينقدر خودش را اذيت كند. در يك پست باش. در دو پست متضاد ايستادن بيچارگي است. ياوري امام زمان با واسطه فروش كالا شدن نميسازد. چون او باطن ميخواهد و اين ظاهر ميخواهد. من كه ميدانم باطن شما با امام زمان است. تو كه باطن او را داري چرا اينجا پرسه ميزني؟ اين يك تقابل در پست اول است. ميتوانند ياور باشند. همسران شهيده نظام اسلامي ما كم نيستند. در طول تاريخ هم زياد هستند.
2- زن ميتواند غير از اينكه خودش ياور باشد، شريك ياور هم باشد. تمام مرداني كه توانستند ياوري امام زمانشان را در هر عصري كنند، اگر نگويم صد در صد، ميگويم: نود در صد بعضي از آنها مديون فداكاري همسرانشان هستند.
وجود نازنين پيغمبر اكرم كه يگانه عالم است، خودشان بارها فرمودند: خديجه شريك من است. حضرت فاطمه زهرا شريك اميرالمؤمنين است. وجود نازنين زينب كبري شريك امام حسين است. وجود نازنين ام ليلا، خانم شهربانو، اينها همه شريكهاي امام حسين بودند. وجود نازنين نرجس خاتون شريك امام عسگري است. همسر بزرگوار امام(ره) شريك امام بودند. علامه طباطبايي، حضرت آيت الله العظمي بروجردي (ره) ميفرمودند: هر مرد موفقي در كنارش يك همسر موفق است. همسران موفق مردان موفقي ميسازند. پس اگر مردي ميتواند ياري امام زمان را كند، فقط خودش نيست. مديون شريكش است. ميخواهم بگويم: خانمها شما ميتوانيد غير از پست اول ياور امام زمان باشيد. ميتوانيد شريك شهوتراني و هوسراني ديگران باشيم. چون الآن خانمها ابزار هوسراني ديگران ميشوند. در پست اول ابزار براي فروش كالا ميشوند. در پست دوم شريك براي هوسراني ميشوند. شريك براي شهوتراني ميشوند. و گاهي وقتها هم اداي كيف كردن را درميآورند. چون فقط دارند كاسبي ميكنند. پستها را ميتوانند انتخاب كنند. بانويي كه ميتواند تا آنجا اوج بگيرد، تا اين حد سقوط كند. من خجالت ميكشم اين تعبير را بگويم كه در يك زمان پاسخگوي چند حيوان مرد نما باشد. در بعضي مواقع دچار اينگونه چيزها شدند و آمدند سؤال كردند كه چه كنم؟ ميگويم: اي كاش به آن پستت توجه ميكردي. «قالَ مَعاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْواي» (يوسف/23) همين كه به جايگاهي كه خدا به من داده فكر كنم و به خاطر حفظ اين جايگاه به خدا پناه ببرم.
3- سومين پستي كه خانمها ميتوانند داشته باشند، ميتوانند ياور ساز باشند. اولاد صالح آنها ياور امام زمان باشد. در زمان كشف حجاب رضاخاني خيلي از خانمها بخاطر فشار اجتماعي چادر از سرشان افتاد و طاقت نياوردند. اما خيليها هم طاقت آوردند. تا آخرين لحظه ايستادند. اينها كساني بودند كه در دامنشان بچههايي را تربيت كردند كه در انقلاب اسلامي شهيد شدند. بهترين ياوران مهدي فاطمه شدند. چون ياور نائب مهدي شده بودند.همان كه امام بزرگوار ما فرمود: از دامن اينها مرد به معراج ميرود.
فيلم يك مادر شهيدي بود، خونهاي صورت بچهاش را پاك ميكرد. چشمهايش را پاك كرد. لبهايش را پاك كرد. اينقدر زيبا با فرزندش حرف ميزد. به پسرش گفت: پسرم، خواستند تو را به بهشت ببرند، تنهايي نروي. منتظر مادرت باشي. چقدر زيباست كه مادر اينقدر مطمئن باشد كه فرزندي را براي اسلام تربيت كرده، كه مطمئن است فرزندش بدون مادر به بهشت نميرود. چشم و دهان اين پسر باز بود. مادر صورت او را پاك كرد، گفت: مادر چشم و دهانت را ببند، زيبا به بهشت بروي. اين شهيد چشم و دهانش را بست. مادري كه آنطور ميتواند ياور باشد. خانمي كه ميتواند شريك ياور و مادر ياور باشد، حيف نيست واسطه فروش كالا شود. واسطه ثروت و شهوت و شهرت ديگران شود.
همه مخاطب اين حرف من نيستند. آقايان هم ميتوانند شريك و ياور و بسترساز ياور باشند. «إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئاً وَ لكِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ» (يونس/44) خدا براي همه قدرت پرواز گذاشته است. ولي بعضي خودشان بالهاي خودشان را ميچينند، كه سقوط كنند. تقصير خدا چيست؟ خدا امام زمان را براي همه ما گذاشته تا پرواز كنيم. شهدا جلوي چشمان ما پرواز كردند. بعضي از آنها ته دره بودند. از آنهايي كه لب دره بودند، بالاتر رفتند. لذا نيمه شعبان امسال كه نام «سرباز گمنام» را بر آن گذاشتند، خيلي از اين شهداي گمنام خودشان دوست دارند گمنام باشند. چون ديدند هرچه گمنامتر باشند، بالاتر ميروند. «تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذينَ لا يُريدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقينَ» (قصص/83) خدا ميگويد: هرچه گمنامتر باشد، مقامش را بالاتر ميبرم. بيشتر مدال ميدهم. هركس اين وادي را يك ذره درك كند، رها نميكند. پس با باطنمان بگوييم: مهدي بيا، مهدي بيا! و الا در خواب هم شده ما را رسوا ميكند.
آقاي شريعتي: صفحه 109 مصحف شريف، آيات 10 تا 13 سوره مباركه مائده در سمت خداي امروز تلاوت ميشود. چقدر خوب است كه ثواب تلاوت اين آيات را به روح بلند مادر مكرمه امام زمان حضرت نرجس خاتون هديه كنيم. باز ميگرديم به بركت صلوات بر محمد و آل محمد.
«وَ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَ كَذَّبُواْ بَِايَاتِنَا أُوْلَئكَ أَصْحَبُ الجَْحِيمِ(10) يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَن يَبْسُطُواْ إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ فَكَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنكُمْ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ عَلىَ اللَّهِ فَلْيَتَوَكلَِ الْمُؤْمِنُونَ(11) * وَ لَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنىِ إِسرَْ ءِيلَ وَ بَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنىَْ عَشرََ نَقِيبًا وَ قَالَ اللَّهُ إِنىِّ مَعَكُمْ لَئنِْ أَقَمْتُمُ الصَّلَوةَ وَ ءَاتَيْتُمُ الزَّكَوةَ وَ ءَامَنتُم بِرُسُلىِ وَ عَزَّرْتُمُوهُمْ وَ أَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَّأُكَفِّرَنَّ عَنكُمْ سَيَِّاتِكُمْ وَ لَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تجَْرِى مِن تحَْتِهَا الْأَنْهَرُ فَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَالِكَ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ(12) فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَ جَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً يحَُرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَ نَسُواْ حَظًّا مِّمَّا ذُكِّرُواْ بِهِ وَ لَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلىَ خَائنَةٍ مِّنهُْمْ إِلَّا قَلِيلًا مِّنهُْمْ فَاعْفُ عَنهُْمْ وَ اصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ يحُِبُّ الْمُحْسِنِينَ(13)»
ترجمه آيات:
«و آنان كه كافر شدهاند و آيات ما را تكذيب كردهاند اهل جهنمند. (10) اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از نعمتى كه خدا به شما ارزانى داشته است ياد كنيد: آن گاه كه گروهى قصد آن كردند تا بر شما دست يازند و خدا دست آنان را از شما كوتاه كرد. از خدا بترسيد. و مؤمنانى بر خدا توكل مىكنند. (11) خداوند از بنى اسرائيل پيمان گرفت و از ميان آنان دوازده نقيب برانگيختيم. و خدا گفت: اگر نماز بخوانيد و زكات بدهيد و به پيامبران من ايمان بياوريد و ياريشان كنيد و به خدا قرض الحسنه بدهيد، من با شمايم. بديهايتان را مىزدايم و شما را به بهشتهايى داخل مىكنم كه در آن نهرها روان باشد. و هر كس از شما كه از آن پس كافر شود راه راست را گم كرده است. (12) و اهل كتاب- جز اندكى از آنها- چون پيمانشان را شكستند، لعنتشان كرديم و دلهايشان را سخت گردانيديم. كلمات را از معنى خود منحرف مىسازند و از آن پند كه به ايشان داده شده بود بهره خويش فراموش كردهاند. و همواره از كارهاى خائنانهشان آگاه مىشوى. عفوشان كن و از گناهشان درگذر كه خدا نيكوكاران را دوست مىدارد. (13)»
آقاي شريعتي:
اي كه يك گوشهي چشمت غم عالم ببرد *** حيف باشد كه تو باشي و مرا غم ببرد
انشاءالله حضرت عنايت و نظري كنند و همه مشكلات و گرفتاريها به بركت اين آيات نوراني و اين ايام و نام مقدس حضرت وليعصر(عج) برطرف شود. اشارهي قرآني امروز را حاج آقاي ماندگاري بفرمايند و در خدمت شما هستيم.
حاج آقاي ماندگاري: آيه 13 خيلي به بحث انتظار تناسب دارد. حضرت(ع) فرمودند: اگر دوستان و شيعيان ما بر عهدي كه با ما بستند پايبند بودند، اينقدر فرج ما به تأخير نميافتاد و توفيق ديدار ما از آنها سلب نميشد. خداوند در آيه 13 ميفرمايند: هر نقض عهد و نقض ميثاقي كه شما بكنيد، در واقع خودتان را در معرض لعنت قرار ميدهيد. لعنت به معني محروميت است. در ادامه ميگويد: قلب شما قصي ميشود. قلب قصي نميتواند با امام زمان ارتباط برقرار كند.
كساني كه با زبان امام زمان را بخواهند، ولي با دل و فكر و عملشان امام زمان را نخواهند، دارند با امام زمان بازي ميكنند. ما سابقهي بازي را در تاريخ داريم. مردمي با اميرالمؤمنين و امام حسن بازي كردند. با امام حسين بازي كردند و خلف وعده كردند. نتيجه بازي اين شد كه نه فقط با اسم و روحشان و با كلامشان، با سر امام حسين هم بازي كردند. قصاوت قلب ما را به كجا ميكشاند. بترسيم از اينكه ما هم به آنجا برسيم.
نكته ديگر اين است كه در ايام شعبان ميثاقهايي را كه حضرت از ما ميخواهد، مرور كنيم. من حس ميكنم كه امام زمان(ع) چهار ميثاق را از ما ميخواهند. 1- همه با هم عهد ببنديم، اهل انجام واجبات و ترويج آن باشيم. من تا ميگويم انجام واجبات، بينندگان ميگويند: ما كه روزه ميگيريم. ما كه نماز ميخوانيم. هميشه به ما گفتند كه فقط خواندن نماز و روزه گرفتن، داشتن حجاب ملاك نيست. اقامه اينها ملاك است. اقامه يعني بستر براي ديگران هم بسازيم. يعني الآن اينطور نشود كه مادر حجاب و عفاف داشته باشد و دخترش نداشته باشد و برايش مهم هم نباشد. در اين خانه اقامه عفاف نشده است. مادر نماز ميخواند، دختر و پسر او نميخواند. در اين خانه اقامه نماز نشده است. ميثاق با امام زمان اين نيست. اگر قرار بود اولياي خدا هم اينگونه باشند، فقط كلاه خودشان را ميگرفتند باد نبرد. بارها شنيدهايد كه گفتند: «فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَك» (هود/112) اي پيغمبر ضمن اينكه تابعان تو و پيروان تو بايد استقامت كنند، تو هم مأمور استقامت دادن آنها هستي.
اينكه حضرت آقا امسال را سال فرهنگ فرمودند، چون حكومت متولي است. همچنان كه متولي نان و رفاه مردم است، متولي اقتصاد و سياست است، متولي فرهنگ هم است. بزرگواران حكومت از بحث فرهنگ شانه خالي نكنند. انقلاب ما انقلاب فرهنگي بوده است. نظام ما نظام اسلامي است. نميشود بگوييم: حكومت كاري به فرهنگ نداشته باشد، فقط حوزههاي علميه بحث فرهنگ را دنبال كنند. اينكه همان جدايي دين از سياست ميشود. ما بايد اقامه مسائل فرهنگي را در جامعهمان داشته باشيم. آيا بحث عفاف و حجاب اقامه ميشود؟ آيا ارزشهاي دين و واجبات در اين مملكت توسط همه نهادها اقامه ميشود؟ اگر نميشود ما نقض عهد ميكنيم.
2- عهد دوم همه ما ترك محرمات است. آيا همه دست به دست هم ميدهند كه گناه كم شود. يا گاهي وقتها احساس ميكنيم كه همه دست به دست هم ميدهند كه گناه بيشتر شود؟ آيا واقعاً آوردن مربي مرد براي ورزشكاران زن گناه نيست؟ نشان دادن ورزشهاي بانوان بستر گناه نيست. جايي كه علما براي خانمها فتوا ميدهند، ورزشهايي كه پخش مستقيم ميشود، نگاه كردن به بدن برهنه آقايان براي خانمها حرام است. اينها كارشناسان دين هستند. اين ميثاقي كه با امام زمان داريم و دعا ميكنيم: «اللهم ارزقنا توفيق الطاعة» يعني بستر واجبات پهن شود و «بعد المعصية» سفره گناهان جمع شود. ولي مثل اينكه ما داريم سفره گناهان را پهن ميكنيم و سفره واجبات را جمع ميكنيم.
3- سومين عهدي كه با هم بستيم خدمت به مخلوقات خداست. آقا واقعاً همه در اين مملكت روحيه خادمي دارند. يا گاهي وقتها به جاي خادمي، كاسبي ميكنيم؟ مگر آنهايي كه خادم هستند، زن و بچهشان نان نميخواهند؟ چرا، آنهايي كه خادم هستند، كاسبيشان كارمندي خداست. خدا رزق و روزي را ميدهد.عهد اول ما انجام واجبات است. عهد دوم ما ترك محرمات است. ميثاق سوم ما خدمت به مخلوقات است. ميثاق چهارم ما توسل به معنويات است. ما با خداي خودمان عهد بستيم كه از نماز كمك بگيريم. «وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة» (بقره/45) عهد بستيم كه آيا به جاي اينكه از نماز كمك گرفته شود، از پول براي كار راه اندازيها كمك گرفته ميشود. كه طرف بگويد: من پول دارم، همهجا كار من جلو برود. به جاي اينكه از روزه كمك گرفته شود، به جاي اينكه از قرآن كمك گرفته شود، به جاي اينكه از روضه كمك گرفته شود، به جاي اينكه از دعا و صدقه و استغفار و ذكر كمك گرفته شود، اينها معنويات هستند، بايد همه دنبال آدم عنوان دار و يك آدم مسؤوليت دار بگردند كه بتواند ما را به مقصدمان برساند و يك كاري در اين نظام براي ما بكند؟ اينها عهدهاي ما با امام زمان است.
بعضي ميگويند: حاج آقا ما سر اين عهدهايمان هستيم. دو تيم ورزشي كه با هم مساوي ميكنند، ميگويند: تفاضل گلشان را ببينيد. تفاضل گل هم يكي ميشود، ببينيد خطاي كداميك كمتر است؟ هر مرحلهاي كه جلوتر ميرويم، حساب و كتاب ميليمتريتر ميشود.
ميدانم كه بانوان با عفت و پاكدامن اهل ترك محرمات و انجام واجبات هستند. ميدانم كه اهل خدمت و توسل به معنويات هستند. ول اگر همه مساوي شدند، امام زمان ميخواهد از اينها يار انتخاب كند، در مرحلهاي ميرود كه چه كسي بهتر مستحبات را انجام داده است. به يكسري از خانمها در بين اقوام اشاره كردم، گفتم: پاي بدون جوراب راه رفتن، خطاست. گفتند: چه كسي به پاي ما نگاه ميكند. گفتند: امام زمان وقتي بخواهد يار انتخاب كند، اين هم به عنوان يك ملاك ميشود. حالا يك ذره با نامحرم خوش و بش كرديم، امام زمان گير ميدهد؟ گفتم: اگر دو نفر مساوي باشند، خط كش به بخش بعدي ميرود، ميليمتريتر ميشود و اينها هم ملاحظه ميكنند. يك روز با يك نامحرم خنديدي، ملاحظه ميشود. اگر اينها به از دست دادن ياوري امام زمان ميارزد، هرطور دلمان ميخواهد بكنيم.
ما را به جبر هم كه شده سر به زير كن *** خيري نديدهايم از اين اختيارها
بچه اگر به اختيار خودش بخواهد اين طرف و آن طرف برود، حتماً به خودش آسيب ميزند. بگوييم: يا صاحب الزمان دستت را از روي سر ما برندار.