93-04-04-حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری- عفاف و حجاب
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: حجاب و عفاف
كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري
تاريخ پخش: 93/04/04
بسم الله الرحمن الرحیم
و صل الله علی محمدٍ و آله الطاهرین
آيين عشق بازي دنيا عوض شده است *** يوسف عوض شده است، زليخا عوض شده است
سر همچنان به سجده فرو بردهام ولي *** در عشق سالهاست كه فتوا عوض شده است
خو كن به قايقت كه به ساحل نميرسيم *** خو كن كه جاي ساحل و دريا عوض شده است
آن با وفا كبوتر جلدي كه پر كشيد *** اكنو به خانه آمده اما عوض شده است
حق داشتي مرا نشناسي به هر طريق *** من همچنان همانم و دنيا عوض شده است
آقای شریعتی: سلام میگویم به همهی بینندههای خوبمان، خانمها و آقايان، به سمت خداي امروز خوش آمديد. حاج آقاي ماندگاري سلام عليكم و رحمة الله.
حاج آقای ماندگاري: عليكم السلام و رحمة الله، بسم الله الرحمن الرحيم، و الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمدٍ و آله الطاهرين. من هم عرض سلام و ادب خدمت بينندگان عزيز دارم و مثل هفتههاي گذشته با خواندن دعاي سلامت امام زمان به وجود نازنين حضرت توسل بجوييم و براي حضرت دعا كنيم. [دعاي فرج] دسته گل صلواتي را نثار آقا و مولا و صاحبمان كنيم.
آقای شریعتی: روزهاي پر خير و بركتي را پشت سر ميگذاريم. خدايا اگر در اين مدت ماه شعبان ما را نيامرزيدي در باقيمانده ماه شعبان ما را ببخش و بيامرز. انشاءالله باغ ايمانتان آباد باشد. در جلسات گذشته حاج آقا مطالبي را پيرامون مسأله حجاب و عفاف بيان كردند و بازتابهايي هم در بين پيامهاي شما داشته است. امروز هم به همين راستا ميپردازيم.
حاج آقای ماندگاري: چون در آستانه ماه مبارك رمضان هستيم، به احتمال قوي در ماه رمضان بحث ما حال و هواي ديگري دارد، دوست داشتم بحث عفاف و حجاب را بيشتر باز كنم، و راههاي مقابله با آن را بيان كنم. ولي گفتم به خار توفيق روزهاي آخر ماه شعبان كه ماه مهماني رسول خدا است، يك تير خلاص به بحثمان بزنيم تا هركسي ميخواهد موضع خودش را مشخص كند. من حس ميكنم هرچه من ميگويم درست از آيات و روايت است، اما شايد يك استدلالها و بهانههايي صورت بگيرد. من حس كردم بهترين كلام، كلام خداست. گاهي وقتها يكي از علل و عوامل اصلي ترويج گناه، اينكه گناهكارها زياد و متدينها كم ميشوند، اين است كه گناه براي خود ژست و عنواني پيدا ميكند. از اين طرف مؤمنين و كساني كه ميخواهند شعائر ديني را رعايت كنند، ميخواهد نماز بخواند احساس ميكند تنها و غريب است. ميخواهد حجاب داشته باشد احساس غربت ميكند. وارد مغازه ميشود احساس ميكند با اين خانم كه با حجاب است نسبت به خانم بيحجاب با تندي برخورد ميشود، احساس غربت ميكند. ميخواهد روزه بگيرد، احساس تنهايي ميكند. از آن طرف كسي كه روزه ميخورد احساس ميكند خيلي با كلاس است. با كلاس است كه تظاهر به روزهخواري ميكند. آن كسي كه در دانشگاه نماز ميخواند، احساس غربت ميكند. از آن طرف بينماز احساس با كلاس بودن ميكند. آن كسي كه در اداره رشوه نميگيرد، احساس غربت ميكند، ولي كسي كه رشوه ميگيرد فكر ميكند همه مثل او هستند. آن كسي كه ميخواهد ضابطه را رعايت كند، گاهي ترس دارد. فكر ميكند براي رعايت كردن قانون خدا بايد ترس داشته باشد، از آن طرف بيقانوني و پا گذاشتن روي قانون خدا باكلاسي شده است.
اين سه آيه كه ميگويم بسيار مهم است. خدا در قرآن سه بار فرموده «يَحسَبون» يعني گمان و فكر ميكنند. حقيقت و واقعيتي ندارد. در قرآن ميگويد: كسي كه سراب را نگاه ميكند، گمان ميكند آب است، درواقع آب نيست. قرآن يكجا ميفرمايد: «وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ» (اعراف/30) فكرشان غلط است. آنهايي كه فكر ميكنند، بدحجابي كلاس است. فكر ميكنند روزهخواري كلاس است، فكر ميكنند رشوهخواري رايج است و كلاس است، فكر ميكنند اگر خودآرايي و آرايش كنند در دل مردم جاي ميگيرند.
در حرم امام رضا(ع) بوديم، بچههايي پاي صحبت ما بودند، ميخواستند اين آيات را معنا كنم. گفتم: چطور بگويم اينها متوجه شوند؟ يكباره خدا به ذهنم عنايت كرد، كلمه بادكنك به ذهنم رسيد. به بچهها گفتم: بادكنك ديديد؟ گفتند: بله، بادكنك را باد ميكنيم، باد ميكنيم اوه... چه بزرگ شد! ولي يك سوزن ميخورد ميبينيم هيچي نبوده است. من گفتم: خدا ميگويد: فكر بادكنكي! اينها فكرهايشان بادكنكي رشد ميكند. فكر ميكنند اگر ظاهر اسلامي را رعايت نكنند، شخصيت پيدا كردند. فكر ميكنند گناه به اينها شخصيت ميدهد. فكر ميكنند اگر نماز نخوانند، برد كردند. اگر روزه نگيرند، برد كردند.
به جواني گفتم: چرا روزه ميخوري؟ گفت: بيكار كه نيستم روزه بگيرم! گفتم: روزه امر خداست، به نفع خودت است. فكر ميكند دارد برد ميكند. «وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ» فكرهايشان باد كنكي است. قرآن ميگويد: مؤمنين نگران نشويد، آنها دارند بادكنكي رشد ميكنند. پردهها كه كنار برود و دنيا تمام شود، آخرت كه بيايد، باطن آشكار شود، ميبيني آنها اصلاً بزرگ نيستند. هيچي نيستند. فكرهايشان پوچ است. آيات قرآن ميگويد: زماني ميرسد كه جاي منكر و معروف عوض ميشود. «يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوف» (توبه/67) همه چيز عوض شده اما اين يك جولاني است. بادكنك هميشه باد كرده نميماند.
آنها كه در مسير حق و انجام واجبات و ترك محرمات هستند، با اينكه به حسب ظاهر تعدادشان كم است، اگر نبود قرآن نميگفت: «كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَليلَة» (بقره/249) اگر نبود كه اهلبيت نميگفتند: در عصر غيبت اين دعا را بخوانيد. «اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْكَ غَيْبَةَ نَبِيِّنَا عَنَّا وَ شِدَّةَ الزَّمَانِ عَلَيْنَا وَ وُقُوعَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الْأَعْدَاءِ عَلَيْنَا وَ كَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّةَ عَدَدِنَا» (فقيه/ج1/ص487) پس به ما گفتند: آماده باش باشيد. شايد تعدادشان كم باشد، شايد تعداد روزه اوليها كم باشد، اما آماده باشيد. تعداد شما هم كم شد، آن طرف اگر زياد شد، آن زيادي حباب است. احساس شخصيت آنها كاذب است، براي شما واقعي است. خدا ميگويد: گمان ميكنند فكرهاي درستي دارند.
«يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً» (كهف/104) تجارت بادكنكي است. فكر ميكنند تجارت خوبي كردند. من فقط راجع به خودآرايي ميگويم. دو نفر آقا پسري را ديدم كه با قيافهي خيلي عجيبي بودند. با صورت آرايش كرده بودند. مردم خيلي به آنها نگاه ميكردند. وقتي هم مورد توجه مردم بودند، به هم تنه ميزدند كه نگاه كن، كار خودمان را كرديم! در چشم مردم هستيم. اين فكر ميكند تجارت كرده است. چه تجارتي كرده است؟ نگاه مردم! قرآن ميگويد: «يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً» فكر ميكند تجارتش سود آور است. يك روز پردهها كنار ميرود. «فَكَشَفْنَا عَنكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ» (ق/22) داد ميزند: «رَبِّ ارْجِعُونِ، لَعَلىِّ أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْت» (مؤمنون/99 و 100) وقتي با مرگ از خواب بيدار شود ميفهمد باختد. اگر تا آخر نفهمد باخته است، برد كرده است. چون او كيفش را كرده است. ولي يك روزي ميفهمد فكر و عملش بادكنكي بوده است.
«وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلى شَيْء» (مجادله/18) كامل مردي كنار من نشسته بود و از ثروتهايش ميگفت. من حوصلهام سر رفت. گفتم: ببخشيد، بزرگوار! پولهاي شما از صندوق بانك مركزي بيشتر است؟ گفت: نه! آنقدر نيست. گفتم: به اندازه بانك مركزي هم پول داشته باشيد، اسم حضرتعالي گاو صندوق ميشود. نگاهي كرد و گفت: نميتوانستي از اين قشنگتر فحش بدهي؟ گفتم: خودت خواستي. شخصيتي كه تو از خودت نشان دادي، گاو صندوق بود.
مطلب دوم اين است كه سر تا سر قرآن اين پيام را داد ميزند. دو حزب در اين عالم بيشتر وجود ندارد. حزب الله، حزب شيطان! آنهايي كه پاي واجبات خدا ايستاديد، ولو تعدادتان كم باشد، در حزب الله هستيد. احساس تنهايي نكنيد. اي كساني كه پاي حجابتان ايستاديد، پاي خمس و زكاتتان ايستاديد، الآن آنهايي كه خمس ميدهند، احساس تنهايي ميكنند. تو داري حكم خدا را انجام ميدهي. ببينيد رفيقهاي شما چه كساني هستند؟اگر رفيقهاي شما نسبت به رفيقهاي بيدينها، بد حجابها و بينمازها سر هستند، شما احساس شخصيت بكنيد. آيه 69 سوره نساء ميفرمايد: «وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفيقاً» اگر ميخواهيد پاي نامه عمل شما كامنت بگذارند، اگر ميخواهيد عملتان را بپسندند، بدانيد چه كساني براي شما كار انجام ميدهند. اين چهار گروه با شما اعلام رفاقت ميكنند. عمل شما را ميپسندند. شما بيحجاب باشيد چهار نفر براي شما كف ميزنند، اما فاطمه زهرا ديگر براي شما كامنت نميگذارد!!! مؤمنين بايد باور كنند كه حفظ رفقايي مثل انبياء و ائمه و شهدا به بايكوت شدن نسبت به بعضيها ميارزد. در نهايت غلبه با شماست.
من كسي را سراغ دارم به خاطر اينكه نماز ميخوانده، از خانه بيرونش كردد. از ارث محرومش كردند. اين اتفاقات ميافتد. از اين بايكوت شدن نترسيد. از نيش زدنها و بياعتناييها نترسيد. چرا؟ چون با رفقات انبياء و اوليا و شهدا صالحين ميارزد. «وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ» (انبياء/105) انشاءالله آقاي ما بيايد. خيلي دير نيست. صداي آمدنش ميآيد.
دلم هواي تو كرده است، هواي آمدنت *** صداي پاي تو آيد، صداي آمدنت
آمدن آقاي ما نزديك است. چون ظلم دارد به اوج خودش ميرسد. روزي كه آقاي ما بيايد، اين عوض شدنها درست ميشود. حق در جايگاه خودش قرار ميگيرد. حق در اوج عزت قرار ميگيرد.
آيه ديگر، آيه سوره مائده است. «وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ» (مائده/56) مؤمنين باور كنند، اهل حجاب و حياء باور كنند، اهل نماز باور كنند، وعده خداست. «إِنَّ اللَّهَ لا يُخْلِفُ الْميعادَ» (آلعمران/9) هركس ولايت خدا را، ولايت رسول و اهلبيت(ع) بپذيرد، ولايت يعني ترك از واجبات و ترك محرمات كند. هركس اين ولايت را بپذيرد، بداند جزء حزب الله است. «فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ»
«إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا» (فصلت/30)خيلي از اينهايي كه به تعبير شما عوض شدند، يك روزي متدين بودند. يك روزي نمازخوان بودند. دختر خانم دختر متديني بود، در جمع دانشجويي رفت، خراب شد. اگر استقامت ميكردند، رفقايشان «تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ» ميشدند. از آسمانيها برايت سوت و كف ميزدند. ملكه روسيه روزي زمينيها برايش كف ميزدند. حالا مسلمان شده، محجبه شده، آسمانيها برايش سوت و كف ميزنند.
من بارها گفتم، به هنرپيشهها ميگويم: گاهي شما ميخواهيد طنازي كنيد، در چشم مردم بياييد و مردم برايتان سوت و كف بزنند. ولي من هنرپيشههايي را ميشناسم، كه پلاكشم كند. گفتند: چرا پلاكت را ميكني؟ گفت: هرچه فكر كردم ديدم ياران امام حسين در كربلا پلاك نداشتند. 1400 سال است آسمانيان براي اصحاب امام حسين سوت و كف ميزنند. «فَرِحينَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه» (آلعمران/170) كيف ميكنند. ديگر كيف اينها «يحسبون» نيست. واقعي واقعي است. «أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ» (آلعمران/169) اين ساختگي نيست. شخصيت كاذب نيست، واقعي است. بعد ميفرمايد: «أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»
روزي سه مرتبه ده دقيقه آيات قرآن را بخوانيم، شارژ ميشويم. چون در هر ده دقيقه آيات قرآن، حتماً يك بشارتي براي حزب الله دارد و يك امضايي براي حزب الشيطان دارد.
آقاي شريعتي: صفحه 123 مصحف شريف، آيات 90 تا 95 سوره مباركه مائده در سمت خداي امروز تلاوت ميشود. باز ميگرديم به بركت صلوات بر محمد و آل محمد.
«يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِنَّمَا الخَْمْرُ وَ الْمَيْسرُِ وَ الْأَنصَابُ وَ الْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ(90) إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَ الْبَغْضَاءَ فىِ الخَْمْرِ وَ الْمَيْسرِِ وَ يَصُدَّكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلَوةِ فَهَلْ أَنتُم مُّنتهَُونَ(91) وَ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَ أَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَ احْذَرُواْ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّمَا عَلىَ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ(92) لَيْسَ عَلىَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ جُنَاحٌ فِيمَا طَعِمُواْ إِذَا مَا اتَّقَواْ وَّ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ ثُمَّ اتَّقَواْ وَّ ءَامَنُواْ ثُمَّ اتَّقَواْ وَّ أَحْسَنُواْ وَ اللَّهُ يحُِبُّ المُْحْسِنِينَ(93) يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَيَبْلُوَنَّكُمُ اللَّهُ بِشىَْءٍ مِّنَ الصَّيْدِ تَنَالُهُ أَيْدِيكُمْ وَ رِمَاحُكُمْ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يخََافُهُ بِالْغَيْبِ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَالِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ(94) يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَقْتُلُواْ الصَّيْدَ وَ أَنتُمْ حُرُمٌ وَ مَن قَتَلَهُ مِنكُم مُّتَعَمِّدًا فَجَزَاءٌ مِّثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ يحَْكُمُ بِهِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنكُمْ هَدْيَا بَلِغَ الْكَعْبَةِ أَوْ كَفَّارَةٌ طَعَامُ مَسَاكِينَ أَوْ عَدْلُ ذَالِكَ صِيَامًا لِّيَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِ عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ وَ مَنْ عَادَ فَيَنتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انتِقَامٍ(95)»
ترجمه آيات:
«اى كسانى كه ايمان آوردهايد، شراب و قمار و بتها و گروبندى با تيرها پليدى و كار شيطان است، از آن اجتناب كنيد تا رستگار شويد. (90) شيطان مىخواهد با شراب و قمار ميان شما كينه و دشمنى افكند و شما را از ياد خدا و نماز باز دارد، آيا بس مىكنيد؟ (91) خدا و پيامبرش را اطاعت كنيد و پروا كنيد. اگر رويگردان شويد بدانيد كه وظيفه پيامبر ما رسانيدن پيام روشن خداوند است. (92) بر آنان كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته كردهاند در آنچه خوردهاند گناهى نيست، هر گاه پرهيزگارى كنند و ايمان بياورند و به كارهاى شايسته پردازند، باز هم پرهيزگارى كنند و ايمان بياورند، باز هم پرهيزگارى كنند و نيكى، كه خدا نيكوكاران را دوست دارد. (93) اى كسانى كه ايمان آوردهايد، خدا شما را به صيدى كه به دست مىگيريد يا به نيزه شكار مىكنيد، مىآزمايد تا بداند چه كسى در نهان از او مىترسد. و هر كه از اين پس از حد تجاوز كند او راست عذابى دردآور. (94) اى كسانى كه ايمان آوردهايد، هر گاه كه در احرام باشيد شكار را مكشيد. هر كه صيد را به عمد بكشد جزاى او قربانى كردن حيوانى است همانند آنچه كشته است به شرط آنكه دو عادل از شما گواهى دهند و قربانى را به كعبه رساند، يا به كفاره درويشان را طعام دهد، يا برابر آن روزه بگيرد، تا عقوبت كار خود بچشد. از آنچه در گذشته كردهايد خدا عفو كرده است، ولى هر كه بدان باز گردد خدا از او انتقام مىگيرد، كه خدا پيروزمند و انتقامگيرنده است. (95)»
آقاي شريعتي: خدايا عاشقان را بساز، خستگان را بنواز و ديگران را از چشم دوستدارانت بيانداز. انشاءالله زندگي همه ما منور به نور قرآن باشد. اشارهي قرآني امروز را حاج آقاي ماندگاري بفرمايند و در خدمت شما هستيم.
حاج آقاي ماندگاري: من فكر ميكنم سه آيه اول بحثي بود كه اشاره كرديم و تأييد حضرت حق است. معمولاً كساني كه اهل شراب و قمار هستند، اهل بازيهاي حرام هستند، يك شخصيت كاذبي براي خودشان قائل هستند. اينجا قرآن ميگويد: جزء حزب شيطان هستند. از اينها دوري كنيم، هرچند امروز به قول بحث خودمان بادكنكي هستند، شهرت دارند و برايشان سوت و كف ميزنند، ولي يك روزي تمام ميشود. آن روز كه همه شوكت اينها تمام ميشود، چه وقت است؟ خدا دو وعده را داده است. شايد بعضيها به وعده اول نرسند. ولي وعده دوم همه ميرسند. وعده اولي كه خدا داده است، وعده ظهور است. ما بايد ايمان پيدا كنيم كه «أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ» (انبياء/105) ايمان پيدا كنيم براي اينكه امام زمان(ع) بيايد، همه آنچه عوض شده دوباره عوض ميكند. سر جاي اول خودش و در جاي خودش ميآيد. چون عدل به معني هر چيزي را در جاي خود گذاشتن است. امام زمان(ع) ميآيد حق را به حقدار ميدهد. اما شايد يك عدهاي چه براي زمانهاي قبل بودند، چه براي زمانهاي بعد باشند، امام زمان(ع) را نبينند. در وعده دوم همه ميبينند. وعده دوم چيست؟ ايوان قيامت، در قيامت كه اصليترين حيات ما آنجاست. «وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوان» (عنكبوت/64) حيات اصلي ما آنجاست. اگر آنجا ديديد كه داريد پايمال ميشويد، آنجا ديگر ميگوييد: ما صبر نميكنيم. ولي اينجا دار صبر است. در حزب شيطان نرخش عداوت است، بغض است، ولو شايد در ظاهر به عنوان جنگ سرد با همديگر كنار بيايند، ميگويند: ببخشيد،در جنگل هم گاهي حيوانات درنده مجبور باشند، كنار ميآيند ولي درندگي در خوي آنها است. حزب شيطان درندگي در خويشان است. مواظب باشيد كه از حزب خدا و رسول جدا نشويد. رسول و خدا را اطاعت كنيم. مواظب باشيم از حزب الله و دستورات خدا روي برنگردانيم. اگر روي برگردانيم، خدا بيطرفدار نميماند. تمام موجودات عالم در حزب خدا هستند، و براي خدا تسبيح ميگويند. تمام فرشتهها تسبيح خدا را ميگويند. وظيفه پيغمبر ابلاغ است. پيغمبر تنها نميماند. ما هستيم كه در حزب شيطان تنها ميمانيم.
در سوره مجادله ميفرمايد: «يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَميعا» (مجادله/18) روزي كه خدا همه را مبعوث ميكند، «فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَما يَحْلِفُونَ لَكُم» قسم ميخورند. آنجا هم ميخواهند براي كارهاي خودشان توجيه بياورند. ولي پيغمبر تو خواهي ديد، آنها هم خواهند ديد. «وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلى شَيْءٍ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْكاذِبُون» اينها شخصيتهايشان بادكنكي بود. شخصيتي كه به ثروت و شهرت دنيايي و شهوت باشد، بادكنكي است. ايمان به قيامت است كه صبر مرا در دنيا زياد ميكند. تا كي ما بايد اين سرزنشها و متلكها را تحمل كنيم؟ در ادامه ميگويد: «اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ» شيطان سوار اينها شده است. «فَأَنسَئهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ» جاي حق و باطل را گم كردند. نفهميدند «ذكر الله» چيست. «أُوْلَئكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ» اينها حزب شيطان هستند. «أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الخَْاسِرُونَ» اينها خسارت ديدگانند. خسارت را چه وقت ميفهمند؟ اگر خدا لطف كند در همين حيات ميفهمند. اگر بفهمند ميتوانند خسارت را جبران كنند. نشد در زمان ظهور آنهايي كه زنده باشند ميفهمند، خسارت و برد و باخت را ميفهمند.اگر در زمان ظهور هم نباشند، قطعاً در زمان قيامت ميفهمند. «إِنَّ الَّذِينَ يحَُادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ» (مجادله/20) آنهايي كه با خدا و رسول ميجنگند. گناه جنگ با خداست. مخصوصاً اگر خداي نكرده با دهان كجي باشد. يكوقت يك كسي ميگويد: من تربيت نشدم، حال چادر ندارم. يكوقت به حجاب و چادر دهان كجي ميكند. يكي از روي تنبلي و بيحسي نماز نميخواند. يك وقت نمازخوان را مسخره ميكند. يك كسي نزول ميخورد، ولي يك كسي نزول را افتخار ميداند و كسي را كه نزول نميخورد، مسخره ميكند. «أُوْلَئكَ فىِ الْأَذَلِّينَ» اينها يقيناً جز كساني هستند كه خيلي سقوط ميكنند. شايد خيليها بگويند: اينها كه ذليل نيستند و به خوبي دارند زندگي ميكنند. آمار فقط همين دنيا نيست.اگر ايمانمان را به آخرت قوي كنيم، آن روز خواهيم ديد «خافِضَةٌ رافِعَةٌ» (واقعه/3) يك عده را خدا زمين ميزند و يك عده را بالا ميبرد.
در آيهي آخر سوره مجادله ميفرمايد: «لَّا تجَِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الاَْخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ» (مجادله/22) شما پيدا نميكنيد كساني كه اهل ايمان به خدا و رسول خدا باشند، با دشمنان خدا جمع شوند. با آنها طرح رفاقت و دوستي بريزند. «وَ لَوْ كَانُواْ ءَابَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتهَُمْ» ولو قوم و خويشانشان باشند، وقتي خطش را از خط خدا و حزب الله خارج كرد، من هم با او قطع رابطه ميكنم. «أُوْلَئكَ كَتَبَ فىِ قُلُوبهِِمُ الْايمَانَ وَ أَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ» اينها به تأييد الهي تأييد ميشوند و تقويت ميشوند. خدا شارژشان ميكند. «وَ يُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تجَْرِى مِن تحَْتهَِا الْأَنْهَارُ خَلِدِينَ فِيهَا رَضىَِ اللَّهُ عَنهُْمْ وَ رَضُواْ عَنْهُ» بالاترين پاداشها اين است كه خدا از آنها راضي است. «أُوْلَئكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ المُْفْلِحُونَ» رستگاران هستند.
آيهي 4 سوره حشر ميفرمايد: «ذَالِكَ بِأَنهَُّمْ شَاقُّواْ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ مَن يُشَاقِّ اللَّهَ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ» حواسشان باشد آن كسي كه دارد بدحجاب راه ميرود، با من آخوند لجبازي نكرده است. با من مجادله نكرده است. آن خانمي كه با آرايش در خيابان راه ميرود، با خدا و رسول لجبازي ميكند. آدمهايي كه گناه ميكنند با خدا و رسول مجادله ميكنند. هركس با خدا و رسول دشمني كند، «فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ» اصل شديد العقاب در آخرت است.
مؤمنين و مؤمنات احساس تنهايي نكنيد. طرفداران حزب الله در زمين و آسمان خيلي زياد هستند. حزب الله عاقبتش زيباست. حزب الشيطان شايد جولاني داشته باشد، شايد سر و صدايي داشته باشد، ولي قطعاً طرفداران اينچنيني ندارد، عاقبتش هم اين طرفي نيست. «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً» (انسان/3) روز قيامت نگوييم: كسي به ما نگفت. روز قيامت ميگويند: كسي نبود شما را انذار بدهد؟ مؤمنين و مؤمنات پاي ايمانشان بايستند. خدا از آنها راضي است. عاقبتشان زيباست. آخرتشان آبادتر است. برنده هستند.