93-05-15-حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
حاج آقا ماندگاری: من اولین نکته ای که میخواهم به عنوان تذکر به خودم و همهی بینندگان عرض بکنم این است که ما وقتی میرویم در مناطق ییلاقی نمیدانیم محصول باغهایشان چیست ولی از ماشینهایی که دارند برمی گردند موتور است ماشین است دوچرخه است قدیمها با وسایل دیگری بر میگشتند از آن جعبهی میوهای که ترک ماشین، صندوق ماشین ترک موتور، ترک چرخ یا روی حیوانی بار میکردند میفهمیدیم میوهی این باغها مثلا سیب است گلابی است آلبالو است. من میخواهم بگویم که ما مسلمانها رفتیم در باغستان رمضان در بوستان رمضان مردم دنیا میخواهند به ما نگاه بکنند یا حتی در مملکت خودمان آنهایی که خیلی در رمضان وارد نشدند خدا همه را وارد کرد ولی خیلیها خودشان وارد نشدند در رمضان میخواهند بدانند میوهی ما چه بوده از رمضان؟ چطور باید متوجه شوند؟ ما چند سبد میوه از ماه رمضان میتوانستیم برداریم. چه میوههایی را میشود برداشت؟ یک میوه را خدا خیلی شاخص در قرآن فرموده سه تا میوه را هم وجود نازنین پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در خطبهی آخر ماه شعبان فرمودند این ماه بوستانش پر از درخت این میوهها است هر چه قدر میتوانید بردارید هیچ محدودیتی هم ندارد قبل از این که حتی میوهها را بگویم خدا بنا داشته است و بنا هم دارد و بنا هم خواهد داشت به اندازهای که به اولیاء خودش عنایت کرده به من و شما و مردم عادی هم عنایت بکند اما این لیوان آب ظرفیت یک لیتر آب را ندارد بخواهند یک لیتر آب در این بریزند یا میشکند یا میریزد اشکال مال چیست؟ مال ظرف است. من در رمضان خیلی به خودم این تذکر را دادهام گفتم حتی در دعای نماز عید فطر به ما یاد دادهاند «اللّهُمَّ إنّي اَسْألُكَ خَيْرَ ما سَألَكَ بِهِ عِبَادُكَ الصَّالِحوُن» یا اللهم انی اسئلک یک تعبیری دارد اول نماز که آنچه که به محمد و آل محمد عنایت کردی خدایا میخواهیم به ما هم عنایت بکنی «أَنْ تُدْخِلَنِي فِي كُلِّ خَيْرٍ أَدْخَلْتَ فِيهِ مُحَمَّدا وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُخْرِجَنِي مِنْ كُلِّ سُوءٍ أَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّدا وَ آلَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ» به ما گفتهاند تقاضا کنید همه را خدا هم کرمش اقتضاء میکند به همه بدهد من حتی این طور تعبیر کردم آیاتی که میگوید خلق لکم، جعل لکم، سخر لکم، متاع لکم نگفته فقط للانبیاء للاولیاء گفته لکم مال همهی شما است حالا ما ظرفمان کوچک است سهممان کم میشود تقصیر خدا چیست؟ لذا هر کس در ماه رمضان سهمش کم شده از این میوههایی که اشاره میکنم تقصیر خدا نیست اشکال برمی گردد به خودمان من ظرفیتم کوچک بوده چون المعروف بقدر المعرفه حاج آقا جای جبران است؟ بله باز هم جای جبران دارد بارها گفتهایم میتوانیم آن فضای زیبا و شیرین رمضان را تداوم ببخشیم که حالا این جلسه اشارهای میکنیم به ما در روایات گفتهاند یک دهه میتواند دنبال ماه رمضان بکند دههی اول ماه ذی الحجه در بعضی از موقعیتها میتوانید جبران رمضان بکنید خدا هیچ بخلی نورزیده این من هستم که خودم به خودم ظلم میکنم یک بار دیگر آن آیهی همیشگی را میخوانم «إِنَّ اللّهَ لاَ یَظْلِمُ النَّاسَ شَیْئًا وَلکِنَّ النَّاسَ أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ» (یونس/44) خدا سر سوزنی به احدی ظلم نمیکند در پخش کردن آنچه که دارد به بندگان خوبش میدهد این ما هستیم که خودمان به خودمان ظلم میکنیم ظرف کوچک بر میداریم میرویم ماه رمضان این ظرف از کجا بفهمیم کوچک است یا بزرگ است؟ یک مثال خیلی کوچک میزنم چون این بحث خیلی گسترده است توفیقی بود در ماه رمضان هم با بعضی از مهمانهای خوب حرم امام رضا سلام الله علیه بحث میکردیم گفتم خیلی ساده است خیلیها پرسیدند از کجا بفهمیم ظرفمان کوچک است یا بزرگ است گفتم اگر نگاهمان در این عالم نگاه مادی باشد، دنیایی باشد، ظاهری باشد، این نگاهها باشد کوچک است دنیا با تمامی بزرگی که در چشم ما دارد قرآن میگوید متاع قلیل اما نگاهمان اگر آخرتی باشد بزرگیم ما اگر نگاهمان ظاهری باشد ظاهر من و شما چقدر است؟ هفتاد هشتاد کیلو وزن است خیلی وزنمان بالا باشد صد کیلو قدمان هم یک متر و نیم خیلی باشد دو متر است این ظاهر ما است ارزش ما میشود همین قدر اما اگر نگاهمان باطنی باشد معنوی باشد باطن و معنویت حد و حصر ندارد حتی بگذارید یاد کنیم از حاج آقای مهندسی عزیز رحمه الله علیه رحمت و رضوان خدا بر ایشان باد، یادتان است در بحث ایشان میفرمود بیایید دیوارهای حرم امام رضا را برداریم؟ بحث خادم معنوی یک نفر است فقط نیتش این است که خادم چهار دیواری حرم شود چهار دیواری حرم امام رضا خیلی عظمت دارد ولی باز هم کوچک است یک نفر میخواهد خادم خود امام رضا شود خود امام رضا منحصر به آن چهار دیواری نیست همهی عالم خانهی امام رضا است.
شریعتی: که ایشان فرمودند بیاییم دیوارهای حرم را گسترش بدهیم
حاج آقا ماندگاری: معلوم میشود خودمان کوچکیم یا بزرگیم امروز یک نفر میخواهد یک کاری بکند در ادارهای در شرکتی ساعت کاری باید دقیق باشد اضافه کاری و ماموریت اما زمان جبهه بچهها نه ساعت کاری میزدند نه حق ماموریت میگرفتند نه حساب میکردند امشب داریم میرویم معبر را باز کنیم چه کسی حساب میکند ماموریت ما را این حرفها نبود، اینها بزرگ بودند، چون چرتکهی مادی نمیانداختند عیب ندارند باید مسئولین به آنها حق و حقوقشان را بدهند نوش جانشان اما این حساب کتاب مادی نمیگویند معلوم بود این آدم بزرگی است آدمهای بزرگ مادی نگاه نمیکنند دنیایی نگاه نمیکنند اینها هم نصیبشان میشود ظاهری نگاه نمیکنند این معلوم میشود آدم بزرگی است این آدم وقتی بزرگ شود خدا میخواهد کاسهاش را پر کند.
شریعتی: یعنی در واقع روی روحشان کار میکنند.
حاج آقا ماندگاری: قطعا من میگویم قوی ترین مردان آهنین چه کار کردند؟ جسمشان را خیلی قوی کردند سی صد چهار صد کیلو را میبرند، روی سر ماشین را میکشند، بالاتر از این نیست ولی شهدا عجب روح بزرگی پیدا کردند سالیانه صدها هزار نفر را کشیدهاند به سمت خودشان، معلوم است که خیلی بزرگ اند. تازه من حسم این است که آنهایی که بزرگ بودند در ماه رمضان خیلی سهمشان زیاد شد آنهایی که مثل من کوچک بودند سهمشان کم شد حالا ببینیم بوستان رمضان چه محصولاتی داشت. قرآن میگوید محصول رمضان «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» (بقره/183) چون فرصت نیست همهی اینها را جدا جدا بررسی کنیم من میخواهم فقط در این جلسه شاه میوهاش را اشاره بکنم.
شریعتی: لعلکم تتقون شاید اهل تقوا شوید شاید به خاطر همین است که ما چه میزان میتوانیم از این برداشت بکنیم؟
حاج آقا ماندگاری: یعنی اگر میخواستید و اگر تلاش بکنید بخواهید و تلاش بکنید خدا عنایت میکند شما گواهینامهی بندگی را در زندگی که اسمش تقوا است میگیرید، اما ظرفمان چقدر است این مهم است پیغمبر هم سه میوه را اشاره فرمودهاند قد اقبل الیکم شهر الله فی البرکه و الرحمه و المغفره ببینیم از ماه رمضان چقدر تقوا با خودمان برداشتیم به توصیهی قرآن چقدر برکت برداشتیم، برکت همان چیزی است که گم شدهی زندگی همهمان است، مال بیبرکت، کلام بیبرکت، نگاه بیبرکت، قلم بیبرکت، عمر بیبرکت، نفس بیبرکت، ولی یک زمان خیلی برکت فراوان بود کمیت کم بود کیفیت زیاد بود ببینیم از ماه رمضان یک جعبه برکت برداشتیم بیاوریم در زندگی مان؟ این قدر دنبال کمیت نباشیم به کیفیت نگاه کنیم عرض میکنم همهی اینها رمزش یک چیز است بوستان دومی که در رمضان بود رحمت است یک نکتهی عجیبی به ذهنم آمده در مورد رحمت. رحمت خیلی به سعهی وجودی ما بستگی دارد به کوچک و بزرگیمان خدا خودش رحمته وسعت کل شیء، اللهم انی اسئلک برحمتک التی وسعت کل شیء همهی اشیاء عالم را اعم از ملک و جن و انس و حیوان و نبات و جماد همهی موجودات عالم رحمت الهی شامل حالشان میشود وجود نازنین پیغمبر را خدا فرمود رحمه للعالمین، و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین برای عالمیان میگویند جن و انس همهی موجودات عالم که در ذهنم است انشاء الله عزیزان شنیدهاند وقتی این آیه نازل شد ابلیس آمد به پیغمبر عرض کرد یا رحمه للعالمین انا من العالمین من هم یکی از عالمیانام سهم من چقدر میشود پیغمبر شاید به خدا فرمودهاند به تعبیر من این دیگر چه کسی است خدا پیام فرستاده باشد برای پیامبر که ما تو را رحمه للعالمین قرار دادیم سهمش را بده ببین چه میخواهد خیلی پر رو است ابلیس با چه رویی آمده است، ولی این قدر این وجود سعهی وجودی دارد که ابلیس که عدو اولین و آخرین است جرئت کند بیاید از پیغمبر سهمش را بگیرد، وای به حال من اگر رویم نشود اگر به پیغمبر بگویم راحمه للعالمین انا من العالمین، حضرت به ابلیس فرمودند چه میخواهی؟ روایت این است گفت یا رحمه للعالمین از روزی که خدا من را از در خودش رانده یک ملک گذاشته هر روز یک بار من را تنبیه میکند من میخواهم به گل روی رحمت شما این تنبیه دنیایی برداشته شود، آخرت حسابم با کرام الکاتبین است پیغمبر دستان مبارکشان را بلند کردند رحمه للعالمین از رحمته وسعت کل شیء خواستند و مستجاب شد در دعاهای طواف هم میگویم خداوند روزی کند انشاء الله میگوییم یا من استجاب لابغض خلقه، خدا ای کسی که دعای مبغوضترین خلقت که ابلیس است را رد نکردی، «قَالَ أَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ» (اعراف/14) خدایا به من مهلت بده تا روز قیامت خدا گفت مهلتت میدهم اما نه تا روز قیامت تا وقت معلوم یعنی آن چیزی که خدا مصلحت میداند را اجابت میداند نه آن خواستهی طرف را خدا میگوید این ابلیس از خدا جرئت کرده بگیرد خدایی که ابلیس را رد نکرده پیغمبری که ابلیس را رد نکرده این خدا و پیغمبر ما را رد بکنند؟ من میخواهم رحمت را معنا کنم رحمت یعنی بگذاری همهی عالم از سفرهی تو بهره ببرند امروز چرا این قدر ما کوچک شده ایم که بچههایمان هم نمیتوانند از ما بهره ببریم.
شریعتی: یک وقت هایی خودمان هم نمیتوانیم از خودمان بهره ببریم.
حاج آقا ماندگاری: خدا پدر و مادرتان را بیامرزد خودمان هم از خودمان بی بهرهایم من گاهی وقتها گفتهام برای بعضی از این هایی که از دنیا میروند مالشان به پیک خورده از این مالی که خود این بنده خدا نتوانسته استفاده کند به درد ورثهاش هم معلوم نیست بخورد چرا این قدر ما بسته شده ایم بخیل شده ایم مادر دارد له له میزند از گرفتاری پسرش دارد اسراف میکند ما بهرهمان از رحمت ماه رمضان چه بوده است؟ به خودم سودی نمیرسد به زن و بچه و پدر مادر و خواهر و برادر و اطرافیانم سودی نمیرسد به همسایگانم سودی نمیرسد به آشنایان و دوستانم سودی نمیرسد پس رحمت وجود نازنین پیغمبر شامل حال ابلیس هم شد ولی رحمت من شامل عزیزانم هم نمیشود دارم میبینم قوم و خویشم دارد بال بال میزند منتظرم او بیاید التماس بکند در دعای ماه رجب چه خواندیم؟ یا من یعطی من لم یسئله و من لم یعرفه آنهایی که تو را نمیشناسند اصلا دستشان هم به سوی تو دراز نکردهاند رحمت تو شامل حال آنها هم میشود چند دفعه من رفتهام سراغ کسی که من را نمیشناسد که بخواهم از او استفادهی خودنمایی بکنم من را نمیشناسد من هم او را نمیشناسم فقط احتمال میدهم که گرفتار است آیا از این رحمت ماه رمضان بهره گرفتهایم؟ این یک راه حل بیشتر ندارد. ماها میدانید چرا رحمتمان کم شده؟ چون آویزان همدیگر شدهایم. یعنی من به امید شما هستم شما به من کمک کنید شما به امید من هستید نگاهمان به آسمان نیست آمده زمینی شده چون نگاهم به آدمهاست آنها هم از من کوچک ترند بعضی وقتها. همهاش میترسیم دلهره داریم اگر من وصل به آسمان باشم هیچ وقت از خیرات نمیترسم هیچ وقت از احسان نمیترسم «إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَرِیبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِینَ» (اعراف/56) چقدر آیهی قشنگی است چقدر انرژی به آدم میدهد ما از رحمت ماه رمضان این قدر چیز گرفتهایم؟ یک نفر احتمال میدهم گرفتار است سریع راهش بیندازم خودم را دارم میدهم من به کس دیگر گیر نمیدهم اول خودم میگویم این قدر در ماه رمضان دعای سحر گفتی «اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ رَحْمَتِکَ بِاَوْسَعِها وَکُلُّ رَحْمَتِکَ واسِعَهٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِرَحْمَتِکَ کُلِّه» چه حالیام شد چه گیرم آمد؟ ما معمولا متوکل علی الناس شدهایم کوچک شدهایم خیرمان به هیچ کس نمیرسد اگر ما توکل علی الله باشیم همان که میگویند پشتش به کوه بند است، به کُر وصل است، ما به کُر وصل نشدهایم، این قدر کوچک شده ایم میبینیم بهرهمان از ماه رمضان این قدر شده است؟
شریعتی: یعنی اگر اهل توکل شدیم و قرار است که این رحمت را در زندگیمان ما هم داشته باشم باید بگذاریم شعاع رحمت خداوند در ما تجلی پیدا میکند.
حاج آقا ماندگاری: نه فقط خودیها ما اینهایی را که در منبر میگوییم برای خودمان و دیگران میگوییم، امیرالمومنین به قاتلش هم رسید در شعرها مداحان و ذاکران میخوانند دوستان را کجا کنی محروم تو که با دشمنان نظر داری یعنی چه؟ یعنی آقای مداح، آقای منبری، آقای مسلمان، آقای کارمند، آقای سیاسی، آقای مدیر، آقای وزیر، نیا بگو حالا در ستاد انتخاباتی من کمک نکرده او در آن جبهه است تو رحمتت شامل حال همه شود میتوانی کار از دستت برمی آید کار کن گره باز کن به قول ما آن قدر سیاسی بازی در نیاور این قدر معاملهای کار نکن از ماه رمضان از این رحمت گیرمان آمده است؟ یک سبد بگذاریم صندوق ماشین از این بوستان به این قشنگی که رحمتش وسعت کل شی به همه که خدا داده چرا سهم من کم است چقدر باز وجود من همان کوچک است.
شریعتی: و به تعبیر شما بحثی که در حرم داشتید که ما چند قدم از جایمان حرکت کردیم؟
حاج آقا ماندگاری: میخواهم کلید این را عرض بکنم یکی بوستان برکت بوستان رحمت بوستان مغفرت پس در بوستان رحمت عرض کردم ما وصل به خدا شویم بزرگ میشویم وصل به آدم هاییم برای همین کوچکیم وصل به دولتها هم باشیم کوچکیم وصل به حکومتها هم باشیم کوچکیم هر کسی غیر خدا باشد کوچک است، مگر این که او ولی خدا و خدایی باشد. خودمان هم بی نهایت میشویم یک جوری نگاه میکنیم اتفاق خیلی قشنگی میافتد یک بار من در برنامهی تلویزیونی در ماه رمضان بود دیدم یک معلولی را آورده بودند به موفقیتی رسیده بود خیلیها اولش سر به سرش گذاشتند خیلیها مچلش کرده بودند بعد آقای مجری ازش پرسید میشود بگویی آن کسی که اولین بار مچلت کرد چه کسی بود سرش را انداخت پایین گفت نه احتمال میدهم پای تلویزیون باشد نمیخواهم خجالت زده شود میبینید چقدر قشنگ است؟ این یعنی رحمت این میخواهد یک نفر هم آسیب روحی نبیند از نوع دیالوگ این بندهی خدا، بوستان سوم رمضان بوستان مغفرت است همهمان دوست داریم خدا ما را ببخشد اما همهمان در بخشیدن دیگران گیر داریم، نمیشود باید دو طرفه باشد ببخش تا ببخشد خیلی ساده چقدر زندانیها هستند که الآن گیر بخشیدناند چقدر دیه ایها گیر بخشیدناند، چقدر مهریهایها هستند، یک نفر دارد آقا خانم این آقا اشتباه کرده گفته سی صد سکه حالا ماهی یک سکه هم که بیشتر نمیتواند به شما بدهد الآن دادگاه ببرند میگوید ماهی یک سکه بیشتر نمیتوانم بدهم سی صد ماه در زندان نگهش داری؟ ببخش. دیه هم همین طور قصاص حق شماست دیه حق شماست ولی در زندان باشد برای شما دیه میشود؟ ببخش. تعفوا و تصفحوا وعفوا وصفحوا قرآن میگوید ببخش و بگذر نمیخواهی خدا تو را هم ببخشد؟ از ماه رمضان چه چیزی گیرم آمده است آن قدر شبهای قدر گفتیم الهی العفو ما را ببخش خدا بر میگردد خیلی ساده میگوید چرا نمیبخشی تو. تو چه کار کردهای؟ هنوز زن از شوهرش کینه دارد هنوز مرد از زنش کینه دارد هنوز مادر از دخترش کینه دارد همسایه از همسایه دوست از دوست چه قدر دارد هزینه میشود در جامعه برای رفع این کینهها برای اصلاح ذات البین هنوز پدر خانم از دامادش کینه دارد حالا نفهمیده در عصبانیت یک چیزی از دهنش در رفته با بزرگواری ببخش رد شو دیگر. همان شما بیست سال پیش به من احترام نگذاشتید میخواهم حالتان بگیرم. هنوز شوهر خواهر از برادر زن خواهر شوهر از زن داداش این کینهها دارد زندگیها را داغون میکند از ماه رمضان چه چیزی گیرم آمده است. کلید همهی اینها را در یک کلمه یافتم که این را حرم امام رضا مطرح میکردم مخاطبین و زائرین امام رضا الحمدلله خیلی استقبال کردند گفتم مردم بیایید بعد از ماه رمضان بر اساس این آیه یا ایها الذین آمنوا آمنوا ای کسانی که ایمان آوردهاید یک قدم بیایید جلو بیاییم یک قدم از همان جایی که هستیم در همان موضوع به خدا نزدیک تر شویم، انما اعزکم بواحد ان تقوم لله یک قدم فقط همان حرفی که آن پیرمرد برای منبر آن حاج آقای بزرگی میخواست منبر برود پیرمردی گفت آی مردم برای رضای خدا بلند شوید یک قدم بردارید جلو آن بزرگ رفت گفت من هر چه میخواستم بگویم ایشان در یک عبارت خیلی ساده گفت هر جا هستید این که هرجا هستیم را یک مقدار میخواستم باز کنم در دو سه تا موضوع بعد از تلاوت قرآن تا از قرآن هم مدد بگیریم انشاء الله.
شریعتی: خیلی بحث خوبی بود، خیلی ممنون از توجهتان انشاء الله حافظ دستاوردهای ماه مبارک رمضان باشیم و آنها را حفظ کنیم دلتنگیمان کمتر میشود ماه رمضان با آن شب های قدرش با آن سحرهای دل انگیزش با آن افطارهای روح بخشش با آن دعاهایی که میکردیم و میخوندیم خدا کند که ظرف وجودیمان برای درمان و برکات همچنان بیشتر و بیشتر شود و انشاء الله توفیق درک رمضان آینده را هم داشته باشیم صفحهی 165 قرآن کریم قرار امروز سمت خدایی هاست 165 روز از اولین روزی که دور سوم ختم قرآن کریم را شروع کرده ایم میگذرد آیات 121 تا 130 سورهی مبارکهی اعراف در سمت خدای امروز تلاوت میشود برمی گردیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
اللهم صل علی محمد و آل محمد
قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿١٢١﴾ رَبِّ مُوسَى وَهَارُونَ ﴿١٢٢﴾ قَالَ فِرْعَوْنُ آمَنتُم بِهِ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّ هَذَا لَمَكْرٌ مَّكَرْتُمُوهُ فِي الْمَدِينَةِ لِتُخْرِجُوا مِنْهَا أَهْلَهَا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿١٢٣﴾ لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُم مِّنْ خِلَافٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ ﴿١٢٤﴾ قَالُوا إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ ﴿١٢٥﴾ وَمَا تَنقِمُ مِنَّا إِلَّا أَنْ آمَنَّا بِآيَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءَتْنَا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِينَ ﴿١٢٦﴾ وَقَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ ﴿١٢٧﴾ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ ﴿١٢٨﴾ قَالُوا أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِيَنَا وَمِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ ﴿١٢٩﴾ وَلَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِينَ وَنَقْصٍ مِّنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ ﴿١٣٠﴾
ترجمه:
گفتند: [از روی حقیقت] به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم، (۱۲۱) پروردگار موسی و هارون. (۱۲۲) فرعون گفت: آیا پیش از آنکه من به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید؟! مسلماً این توطئه و نیرنگی است که [شما و موسی] در این شهر برپا کرده اید تا مردمش را از آن بیرون کنید، ولی به زودی خواهید دانست. (۱۲۳) قطعاً دست ها و پاهایتان را یکی از چپ و یکی از راست جدا می کنم، سپس همه شما را به دار خواهم آویخت. (۱۲۴) گفتند: ما به سوی پروردگارمان بازمی گردیم [بنابراین ترسی از مجازات تو نداریم.] (۱۲۵) و تو ما را جز به این سبب به کیفر نمی رسانی که ما به آیات پروردگارمان هنگامی که به سوی ما آمد، ایمان آوردیم. [آن گاه به دعا روی آوردند و گفتند:] پروردگارا! صبر و شکیبایی بر ما فرو ریز و ما را در حالی که تسلیم [فرمان ها و احکامت] باشیم، بمیران. (۱۲۶) اشراف و سران قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را رها می کنی تا در این سرزمین فساد و تباهی کنند و تو و معبودهایت را واگذارند؟ گفت: به زودی پسرانشان را به صورتی وسیع و گسترده به قتل می رسانیم و زنانشان را زنده می گذاریم و ما بر آنان چیره و مُسلّطیم. (۱۲۷) موسی به قومش گفت: از خدا یاری بخواهید، و شکیبایی ورزید، یقیناً زمین در سیطره مالکیّت و فرمانروایی خداست، آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد می بخشد، و سرانجام نیک، برای پرهیزکاران است. (۱۲۸) گفتند: پیش از آنکه تو نزد ما بیایی شکنجه و آزار شدیم، و نیز پس از آنکه آمده ای [مورد شکنجه و آزاریم]. گفت: امید است که پروردگارتان دشمنانتان را نابود کند، و شما را در این سرزمین، جانشین [آنان] گرداند، پس بنگرد که شما [پس از فرعونیان] چگونه عمل می کنید؟ (۱۲۹) و فرعونیان را به قحطی و خشکسالی های متعدد و کمبود بسیار شدیدِ بخشی از محصولات دچار نمودیم تا متذکّر شوند. (۱۳۰)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: دعا میکنم و آرزو میکنم که انشاء الله زندگیمان منور به نور قرآن باشد و معطر به عطر صلوات بر محمد و آل محمد. خیلی خوشحالیم که خدمت شما هستیم اشارهی قرآنی را حاج آقا ماندگاری بفرمایند و بعد در خدمت شما هستیم.
حاج آقا ماندگاری: پیام همهی پیامبران همین آیهی 128 سورهی اعراف است قال موسی، قال آدم، قال ابراهیم، قال محمد لقومه همهی پیامبران آمدند به قومشان بگویند من خیلی با ادبیات سادهی مردم میخواهم بگویم نان در با خدا بودن است امروز میگویند نان در این شغل است در این کار نان است استغینوا بالله و اصبروا از خدا کمک بگیرید به خدا وصل شوید خدا را باور بکنید بر امتحانهای خدا هم صبر کنید دیر و زود دارد سوخت و سوز ندارد ان الارض لله همهی زمین نه همهی عالم همهی موجودات از آن خداست یورثها من یشاء این زمین آخرش میرسد دست با تقوا اهل تقوا نان در تقوا است نان در با خدا بودن است من عباده و العاقبه للمتقین همین ثمرهای که اشاره کردیم پس تقوا یعنی چه؟ شاید بهترین معنای تقوا بهترین معنای طاعت بهترین معنای بستر برای رحمت و مغفرت و برکت است همین باشد که بیاییم یک قدم از همان جایی که هستیم به سمت خدا پیشروی کنیم من دو سه تا موضوع را کاربردی بگویم خیلی ساده همان طور که برای مهمانهای قشنگ امام رضا گفتم این جا میگوییم در موضوع نماز اگر جزء کسایی بودیم که نمازمان قضا میشدیم یک قدم پیشروی این است که نمازمان را در قدم بخوانیم ولو آخر وقت. نگاه کنید نسبت به آن کسی که ما از آن آدمی که نمازش قضا میشده نماز اول وقت صف اول وقت جماعت در مسجد توقع نداریم این خیلی پیشروی است بابا هم بچهاش نمرهی دوازده میگیرد میگوید انشاء الله ثلث بعد چهارده بگیری از نمرهی دوازده توقع نمرهی بیست ندارد خدا هم همین طور است.
شریعتی: یک قدمش این است که در وقت بخواند اگر چه اول وقت چند قدم است. ما میگوییم یک قدم است خیلی کوتاه آمدهایم آقایی که نماز صبحت نماز ظهر و عصرت نماز مغرب و عشایت یک تلاش کن بعد از ماه رمضان در وقت بخوان آن کسی که نمازش در وقت بوده و آخر وقتی بوده یک قدم جلوتر این است که بیاید اول وقت بخواند چون بعضیها آخر وقت میخوانند میگویند میایستیم سر خدا خلوت شود من به اینها یک هشدار میدهم میگویم مواظب باشید خدا روز قیامت نگوید حساب کتاب اینها را بگذارید کنار میخواهم سرم خلوت شود، فقط روز قیامت پنجاه هزار است پنجاه هزار سال یک لنگ پا نگهتان میدارد تا سر خدا خلوت شود اگر میارزد این کار را انجام دهید اگر نمیارزد یک قدم بیایید جلوتر اول وقت بخوانید، آن که اول وقت میخوانده یک قدم جلوترش این است که بیاید در مسجد بخواند ولو غیر جماعت در مسجد بخوان قطعاً نماز در مسجد با نماز در خانه فرق دارد آن کسی که در مسجد میخوانده یک قدم جلوترش این است که به جماعت بخواند آن کسی که به جماعت میخوانده یک قدم جلوترش این بوده که صف اول بایستد این جا که رسید به بعضی از مخاطبان گفتیم آن کسی که تا به حال جایش صف اول بوده چه کار کند میگوییم برود جای امام جماعت بایستد نه این جا نمیخواهد جای امام جماعت بایستید قدم اولش این است که یکی از نافلهها را شروع کند کنار نمازش بخواند نافلهی صبح یا ظهر و عصر یا مغرب و عشا یا نافلهی شب بخواند در هر جایگاهی که هستیم یک مقدارش را عرض کردم نهایت ندارد چون خدا بی نهایت است ثم دنی فتدلی فکان قاب قوسی أو ادنی که درشان وجود نازنین پیغمبر است پیغمبر هم رشدش نهایت ندارد میرود تا اعلی علیین ایت ندارد چون خدا بی نهایت است ثم دنی فتدلی که در شأن وجود نازنین پیغمبر است پیغمبر هم رشدش نهایت نداردد درانسان کامل به آن جا رسیده است اما باز هم به خدا میگوید رب زدنی علما باز هم دوست دارم بیایی بالاتر، حالا بالاتر رفتن پیغمبر را من نمیفهمم اما خدا به او فرموده بیا بالاتر پس بیاییم در نماز یک قدم برویم جلو تر در احترام به پدر و مادر یک قدم بیاییم جلوتر هر جا که هستیم اگر جزء کسانی هستیم که خدای نکرده پدر و مادرمان را کتک میزدیم از این به بعد کتکشان نزنیم خدا رحمت کند مرحوم کافی میگفت بندهی خدا پدرش را بسته به درخت کتکش میزد پرسیدند چرا کتک میزنی؟ گفت الله اکبر عجب دورهی آخر الزمانی شده است آدم اختیار پدر و مادرش را هم ندارد که تربیتشان کند میبینیم دختر پسر تحصیل کرده شدهاند پدر مادرشان بی سواداند میخواهند ادبشان کنند خواهش میکنم ما پدر مادرمان را تنبیه نکنیم اگر جزء آنهایی هستیم که کم احترام میگذاریم احتراممان را بیشتر کنیم اگر تا به حال دست نمیبوسیدیم دست ببوسیم اگر تا به حال دست میبوسیدیم صورت مبارکشان را ببوسیم آیت الله نجفی مرعشی که همهی ما از مقامش باخبریم آن وجود نازنینی که بارها به محضر امام زمان سلام الله علیه شرف یاب شده بودند این وجود نازنین وقتی میآمد خانه میدید پدرشان خواب است صورتش را میگذاشت کف پای پدرش یک قدم برویم جلوتر این راجع به موضوع پدر مادر اگر خدمت نمیکردیم یک قدم برویم جلوتر در بحث موضوع قرآن گفتم اگر تا به حال هیچ قرآنی در جیبمان در کیفمان در خانهمان نبود یک قرآن بگیریم خودش وجودش برکت است یک قدم بیاییم جلوتر اگر قرآنهای خانهمان بسته بوده فقط باز کنیم نگاه کنیم نگاه به قرآن خودش نور چشم را زیاد میکند عبادت است اگر جزء کسایی بودیم که گاهی قرآن را باز میکردیم یک صفحه بخوانیم تلاوت کنیم اگر جزء تلاوت کنندگان بودیم یک آیهاش را تدبر کنیم قدم بعد عمل کنیم قدم بعد به دیگران سفارش کنیم قدم بعد اگر دیدیم یک آیهی قرآن زیر دست و پا له میشود دفاع کنیم از قرآن قدم به قدم برویم جلو اگر در رابطه با انصاف با مردم انصاف را رعایت نمیکردیم واقعا الآن بعضیها میگویند که متاسفانه نان حرام لقمهی حرام خیلی شیرین است اگر واقعا حرام میخوردیم یک قدم جلوتر این است که از حرام خودمان را دور کنیم در کاسبی هایمان از حرام خودمان را دور کنیم از لقمهی شبهه ناک خودمان را دور کنیم از موردهای گناه خودمان را دور بکنیم اگر اهل حرام خوری نبودیم یک کمی بیانصافی میکردیم یک کم انصاف را بیشتر رعایت کنیم یک مغازهای شاید گفته باشم رفتیم یک جنسی میخواست دوست ما بود به ما میدهد دیدم نصف قیمت به من میدهد گفتم نه نکند سود نداشته باشی گفت نه یک چیزی دارد گفتم چه کار میکنی یعنی پنجاه درصد میکشی رویش هنوز هم بیشتر دارد یک کم انصاف را رعایت کنیم اگر انصاف را رعایت میکنیم اهل احسان شویم احسان بالاتر است یک کم یک کم برویم جلو یک قدم یک قدم میشود هم در انجام کارهای خوب یک قدم یک قدم برویم جلو هم در ترک کارهای بد بارها من این فرمول را عرض کردهام شخصی همسفری مکهی ما بود باز انشاء الله خدا روزی ما بکند روزی دو پاکت سیگار میکشید یعنی روزی چهل نخ سیگار این خانوادهاش میگفتند چندین بار گذاشته کنار نتوانسته یک دفعهای گذاشته کنار نتوانسته گفتم من یک راه کار یادت میدهم قرآن میگوید همچنان که تربیت مثبت قدم به قدم است تربیت منفی هم قدم به قدم است برگشت از تربیت منفی و درمان هم قدم به قدم است اطباء کار میکنند آرام آرام ویروس و میکروب را از بدن بیرون میکنند گفتم شما بیا هفته ای یک دانه سیگار را کم کن این هفته روزی سی و نه تا هفتهی بعد روزی سی و هشت تا یعنی دو تا را نکش نمیگوییم بکش میگوییم دو تا از این چهل تا را نکش چهل هفته طول میکشد سم سیگار از بدن شما خارج شود راجع به گناه اگر خدای نکرده اهل بی پروایی بودهام در برخورد با زمینههای گناه یک قدم بیایم جلو تر یعنی از گناه عقب نشینی کنم یک ذره از زمینههای گناه پرهیز کنم اگر در یک گناه بیعفتی میکردم خودم را آلوده میکردم بیایم یک قدم عقبتر عفت به خرج دهم خودم را آلوده نکنم اگر نه واقعا آلودهی گناه میشدم یعنی نزدیک گناه میشدم یک آلودهی گناه هم میشدم دو یک قدم جلوتر این حالت این است که یک استغفار کنار گناهانم داشته باشم در هر موضوعی از عزیزان بخواهند روی کاغذ برای خودشان برای درمان بعد از ماه مبارک رمضان در این قصه هم من سه نکته را اساسی میدانم.
شریعتی: قبل ازا ین که سه نکته را بگویید این یک حسنی دارد وقتی میخواهیم چند قدم برداریم و به جای مطلوب برسیم شیطان آدم را میترساند همان سنگ بزرگ علامت نزدن است نمیتوانی و اینها اما اگر قدم به قدم باشد حربهی شیطان را ما خنثی میکنیم.
حاج آقا ماندگاری: تز شیطان نا امید کردن است یکی از دوستان که اسم بزرگوار را نمیبرم گفت یکی آمد به من گفت حاج آقا من در نگاه به نامحرم معتادم یک نامحرم از دست من رد نمیشود گفتم تو بیا به یک نامحرم نگاه نکن گفت این شد یک چیزی یک قدم بعد دو در میان نگاه نکن کم کم عادت میکنی ماها الآن مردم باور ندارند بدیها را میتوانند بگذارند کنار ما میخواهیم به عنایت الهی به برکت ماه رمضان بگوییم بدی های قابل ترک است خوبیها قابل فعل است مردم اگر به آنها بگوییم نماز شب میگویند ای حاج آقا بگذار ما نماز ظهر و عصرمان را دولا راست شویم گفتم نه قدم به قدم تو به نماز شب هم میرسی قدم به قدم از بیشترین گناهان میتوانی به نقطهی مطلوب برسی فقط سه نکته یک: باور کنیم خدا میخواهد و دوست دارد و تمام بستر را فراهم کرده برای این که ما خوب شویم یک حدیث را بگویم همین فاصله ای که قرآن تلاوت میشد حدیثی را شما اشاره کردید خیلی خوب است در روایت فرمودید گفته شده که بخیل ترین انسان کسی است که نام پیغمبر را بشنود و صلوات بر محمد و آل محمد نفرستد یعنی چه؟ خدا میخواهد به ما عنایت کند پیغمبر میخواهد به ما عنایت کند من خودم که برای خودم احسان و انفاقی ندارم آنها هم که میخواهند به من بدهند میگویم نمیخواهم خدا میخواهد ما را پاک کند من بگویم نمیخواهم پاک شوم؟ بچه را میخواهند ببرند حمام بشورنداش بچه جیغ میزند میگوییم بچه میخواهیم تمیزت کنیم تو داری اعتراض میکنی؟ این آدم خیلی بخیل است خیلی مشکل دارد ببینید خدا میخواهد به بهانهی رمضان و بعد از رمضان من هنوز احساس میکنم که عطر رمضان هنوز در جامعهی ما است نسیم زیبای رمضان در جامعهی ما است آن خدای مهربان ما این را باور کنیم که خدا میخواهد و تلاش میکند حتی خدا تلاش میکند بستر سازی میکند من و شما خوب شویم مشمول رحمت بیشتر قرار بگیریم خدا نمیخواهد سهم ما کم شود خدا میخواهد سهم ما زیاد شود از خزانهی او چیزی کم نمیشود او بینهایت است دوم: ما هم بخواهیم یک وقت است فقط دعا میکنیم اما نمیخواهیم مثال را موقعی حاج آقای قرائتی میفرمودند داشتیم میرفتیم حرم یا نماز جماعت صبح زود مغازهدارها گفتند التماس دعا گفتم التماس دعا جا نداریم؟ تو هم بلند شو بیا بیست دقیقه مغازهات را ببند بیا گفت نمیشود حاج آقا گفتم چرا نمیشود؟ قفل مغازهاش را انداختیم با خودمان بردیم گفتیم دیدید شد این شخص نمیخواهد کسی که میگوید و تلاش نمیکند روایت امام رضا است من سئل الله التوفیق و من یجتهد فقد استهزء بنفسه کسانی که از خدا یک چیزی را میخواهند چه برای فعلش چه برای ترکش توفیقی را از خدا میخواهند گناهی را بگذارند کنار هیچ تلاشی نمیکنند خودشان را مسخره میکنند پس خدا میخواهد یک من هم بخواهم دو تلاش کنم در مسیر دین باشم . ببینید ما برای گذاشتن گناه روانشناسهای عزیز که خیلی هم برایشان احترام قائلیم نمیتواند راه حل گناه را برای ما بگویند اینها شاید بتوانند راه ترک افسردگی را بگویند از لحاظ علمی اما ترک گناه را قرآن گفته است، ترک گناه سه تصمیم است، تصمیم بگیریم گناه نکنیم از زمینههایش فرار کنیم، تصمیم بگیر عوض شوی، تصمیم بگیر جبران کنی سه تا عظم وقتی عظم کردید فتوکل فاذا عظمت فتوکل علی الله دستانت را بگذار دست خدا پس این سه نکته ما اگر یک قدم به سوی خدا را میخواهیم برداریم یک باور کنیم خدا میخواهد و کمکمان کند، کان حق علینا نصر مومنین خدا ما را یاری میکند ما این را باید باور کنیم استعینوا بالله از قول حضرت موسی خواندیم در قرآن قول همهی پیامبران است باید باور کنیم خدا ما را کمک میکند واصبروا صبر هم بکنیم، ما هم بخوانیم و تلاش بکنیم دو و سه این که دستمان در دست قرآن و عترت باشد آن جوانی که مست کرده بود زمان امام صادق امام آمدند رد شوند تا امام صادق را دید خجالت کشید رویش را برگرداند آخر کوچه را دید بن بست است سرش را گذاشت روی دیوار برگرداند امام صادق دست روی شانهشان گذاشتند فرمودند گناه هم میکنید باز ما کمک میکنیم از ما روی برنگردانید، من میخواهم بگویم آی همهی گناه کارانی که مثل من گناه کارید همهمان باور کنیم دستمان در دست امام رضا باشد امام رضا کمکمان میکند امروز مهمان چهار امامیم امام کاظم، امام رضا، امام جواد و امام هادی از اینها بخواهیم کمکمان کنند ما هم یک تلاشی بکنیم یک قدم از آن جایی که هستیم برداریم قطعا بدانید از این بوستان رمضان سهم ما بیشتر میشود هم برکتمان هم رحتمان هم مغفرتمان و هم تقوامان باور کنیم نان در همینها است، نان که دارم میگویم نه فقط نان دنیا نه فقط نان ظاهر نان آخرت نان باطن در همینها است شاید دستمان از لحاظ کمی خیلی پر نباشد ولی کیفیت دارد، شاید خیلی عرضه نداشته باشم حرف زیاد بزنم ولی یک کلمه بگویم کیفیت دارد اگر من اهل تقوی باشم والعاقبة للمتقین من احساس میکنم بیاییم یک توشهی قشنگ مسافرهای رمضان شعر قشنگ شما مسافرهای رمضان حیف است از این بوستانی رد شویم که هیچ محدودیتی نداشت بعضی باغها را میبینیم میگوید دو کیلو بیشتر نمیتوانی برداری اما خدا میگوید هر چقدر میتوانی برداری بردار ولی هر کسی ظرفش کم است سهمش کم است حیف است من بعد از ماه رمضان ببینم کنار دستم نماز جماعت است و باز هم نمازم را فرادی بخوانم ببینم عزیزانم گرفتارند باز هم من به آنها کمک نکنم ببینم میتوانم رفع کینهها کدورتها بکنم اصلاح بکنم باز هم این کار را نکنم ببینم باز هم در اداره در شرکت در مغازه در هر قوه ای هستم در هر جایگاهی هستم گره کار مومنین را باز کنم باز هم گره باز نکنم پس این رمضان چه کار کرده با من.