93-05-22-حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری-پرسش و پاسخ بینندگان
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: پرسش و پاسخ بینندگان
كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري
تاريخ پخش 93/05/22
بسم الله الرحمن الرحیم ایشان گفتند من پسری 17 ساله هستم و در یک خانوادهی مذهبی به دنیا آمدهام، در 17 سال زندگی ام در این خانواده بیشتر مواقع با مادرم جر و بحث داشتم و دارم مادرم یک خانم فرهنگی است و مهمترین چیز برای او درس خواندن من است چون معاون مدرسه است همیشه وقتی از سر کار میآید مدیریتش را هم با خودش میآورد در این سالها من در خانه ازش مدیریت دیدهام نه مادر بودن حتی طرز حرف زدنش با من طوری است که انگار دارد با شاگردانش صحبت میکند نه با پسرش این قدر این گونه حرف زدنش را ادامه داده که حالا خواهر کوچکتر از خودم هم از او یاد گرفته و همین طور با من حرف میزند، مادرم همیشه تحمیلی برخورد میکند با این که میداند من از تحمیل متنفرم و بدجور در برابرش مقاومت میکنم، از جمله چیزهایی که تحمیل میکند درس خواندن است و میگوید فقط باید درس بخوانی و زمان استراحت باید کم باشد و بهانهاش هم این است که من سال دیگر کنکور دارم، وقتی با او در مورد این طور برخورد کردن میخواهم حرف بزنم یک طوری موضوع را به درس خواندن من بر میگرداند که لب کلامش این میشود که برای من درس خواندنت مهمتر از همه چیز است درس هم تا سوم راهنمایی عالی بود ولی از اول دبیرستان درسم شده افتضاح و دچار افت شدید شدهام همیشه دارم با بقیه مقایسه میشوم که آنها همه درس میخوانند و زندگی ندارند و از این حرفها منطق مادر من یعنی تحمیل ایشان ادامه میدهند و در مورد پدرشان میگویند پدرم همیشه وقتی میآید خانه هسته است مرد آرامی است ولی زود عصبانی میشود همیشه با من مثل کارمندانش حرف میزند فکر میکند من مثل یک نوکر هستم که فقط باید بگویم چشم بچهتر که بودم وقتی اعتراض میکردم به من میگفتند پیامبر میفرماید کودکان در هفت سال اول پادشاهاند هفت سال دوم غلام و هفت سال سوم وزیر من پادشاه بودن را یادم نمیآید ولی غلام بودن را خوب یادم است و حتی الآن هنوز هم که هنوز است غلامام آن موقع که این حدیث را شنیدم با خودم گفتم پایان شب سیه سپید است اما گویا این شب سیاه همچنان ادامه دارد. دیگر از شنیدن آیهی و بالوالدین احسانا خسته شده ام این خستگیام فقط حاصل رفتار پدر و مادرم نیست بلکه سبب بیتوجهی خدا هم است چون در این سالهای اخیر هر وقت ازش کمک خواستهام کمکم نکرده که هیچ حتی گاهی اوقات وضع بدتر هم شده هر وقت نماز میخوانم یا دعا میکنم به جای این که آرام شوم آشفته تر میشوم من جزء آن دسته از آدمهایی هستم که تا وقتی راه راست را در پیش دارند خدا کاری با آنها ندارد اما به محض این که پایشان را کج میگذارند خدا به حسابشان میرسد سرتان را درد نمیآورم اینها همهاش درد دل بود. درد دل یک انسانی که خدا ازش دل خوشی ندارد ولی او با افتخار میگوید که تو خدای منی. این پیام این دوست ما بوده حالا نظر آقای ماندگاری را جویا میشویم.
حاج آقا ماندگاری: درد دل ایشان پنج شش تا سوال بود. بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین من از این جوان عزیز و از همهی بینندگان عزیز از همهی دوستان برنامه تقاضا میکنم به عنوان توسل هر کس صدای من را میشنود ما چون هر روز گفته ایم باید از آقا و مولا و صاحبمان مدد بگیریم تا بتوانیم جواب بینندگان و دوستان را بیان کنیم، دست گل صلوات را هم به محضر آقایمان هدیه میکنیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. پاسخ این دوستمان را من در چهار نکته میخواهم اشاره کنم. نکتهی اول خدمت مادران بزرگوار است مادر ایشان معلوم میشود مادر فهمیدهای است، مادر تحصیل کردهای است، مادری که در سیستم آموزشی کشور دارند خدمت میکنند و مجاهدانه هم دارند خدمت میکنند، در یک جایگاهی دارند علاوه بر این که مادری میکنند علاوه بر این که همسری دارند علاوه بر این که مدیر خانه هستند، دارند خدمت هم در سیستم تعلیم و تربیت کشور به دختران جوان این مملکت دارند انجام میدهند و جداً باید به ایشان خسته نباشید بگوییم اما به این مادر بزرگوار میگویم که شما وقتی میخواهید آشپزی کنید چهار تا غذا میخواهید بپزید یک سوپ میخواهید بپزید یک پلو میخواهید بپزید یک ماقوت میخواهید بپزید یک هم کوکو میخواهید بپزید، آیا میشود این چهار غذا را با یک فرمول درست کرد؟ نه نمیشود لذا مادرها دم افطارها میشود چون تازه از ماه رمضان آمده ایم بیرون مثالهای ماه رمضانی بزنیم هم خودمان کیف کنیم هم بینندگان حال و هوای ماه رمضان بگیرند وقتی در ماه رمضان موقع افطار پنج شش رقم به صورت تنوعی دارند درست میکنند قشنگ حواسش است سوپ یک قاعده دارد، فرنی و ماقوت یک قاعده دارد، برنجش یک قاعده دارد کوکو یک قاعده دارد سالاد اولویهاش هم یک قاعده دیگری دارد این مادر بزرگوار چهار نوع آشپزی میکند، یک مدیریت در دبیرستان، دو همسری برای پدر این بچهها، سه مادری برای این دختر و پسر، چهار مدیریت خانه این چهار تا آشپزی که این مادر دارد میکند به سادگی همان مثالی که اشاره کردم که مطلب را واضح بکند یکسان نباید بکند مدیریت در مدرسه جدیت میخواهد قطعاً هم باید جدیت باشد همسری با شوهر لطافت میخواهد، مادری بچهها محبت میخواهد، عطوفت میخواهد مدیریت در خانه نظم لازم دارد اقتدار هم میخواهد درایت هم میخواهد. مادر بزرگوار اگر شما این چهار تا را با هم قاطی کنید چه میشود؟ چهار غذا را با هم قاطی کردید، پسرت که استعداد هم دارد تا راهنمایی وضعش خوب بوده الآن در دبیرستان افت تحصیلی پیدا میکند یک، حالت افسردگی دارد پیدا میکند دو، اضطراب روحی روانی پیدا میکند سه، زندگی نسبت به خدا هم حس بد پیدا میکند، شما دارید با اعتقاد به این معنا که پیغمبر فرمودهاند تو باید ادیب شوی معذرت میخواهم روایت پیغمبر را مثل چماق درست کردهاید میزنید سر بچه این بچه به پیغمبر و خدا بدبین میشود، همهاش به دلیل این است که مادر بین این چهار تا ماموریت خودش مرز بندی نکرده خدا خیرتان بدهد دارید مجاهدت میکنید اگر یک کم مرز بندی کنید بین مدیریت خودتان. الآن هم دارند آثار رفتار خودشان را میبینند دخترشان همین جا دارد تمرین میکندکه فردا در زندگیاش همین نقش را بازی بکند. پس لذا ما تذکرمان به همهی مادرها نه فقط این مادر است مادر دیگری در عرصهی پزشکی است، مادر دیگری در عرصهی کار بیرون است و از باب مجاهدت، چون یک بار یک روز گفتهایم بعضی از کارهای بانوان بیرون از خانه مجاهدانه است، این مادرانی که دارند بیرون از خانه مجاهدانه در جاهایی که باید زن نقش آفرینی بکند دارند کار میکنند اینها چهار تا آشپزی دارند چهار تا را با هم قاطی نکنند و الا اصلاً غذایشان خوردنی نیست، نه این که خوردنی نیست که آسیب هم میزند به آدم الآن به این بچه آسیب زده
شریعتی: یعنی جایگاه مادری همسری و چایگاه مدیریت در خانه و در مدرسه هر کدام یک رفتارهای متناسب با خودش را میطلبد.
حاج آقا ماندگاری: ایشان خیلی فهمیدهتر از این حرفها هستند که من بخواهم این را به ایشان تذکر بدهم، و معمولاً قرآن که میگوید «وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنْفَعُ المُؤْمِنِينَ» (ذاریات/55) جایی است که طرف میتواند فقط یادش رفته است ما به این خواهر بزرگوار و امثال این خواهر بزرگوار و مادر محترم و همسر گرامی فقط داریم تذکر میدهیم، که اگر بخواهید واقعاً اینها را با هم قاطی کنید من حس میکنم که شاید خیلی راحت بگویم شغل بیرون از خانه را کنار بگذارید کنار، چون دارد به کارهای دیگرتان هم ضربه میزند این قدر مهم است چون اینها اولویت دارد بارها گفتهایم مادر بودن همسر بودن مدیر خانه بودن اولین ماموریت زنهاست، بعد از آن بیرون از خانه اگر ضرورت پیدا کرد بروند وارد شوند، این را من نابود کنم به خاطر این که میخواهم چهار تا بچهی مردم را به آنها نحو یاد بدهم فردا میروند نگاه میکنند میگویند ببخشید اگر هنرمند بودی بچههای خودتان را متعادل بار میآوردی. پس این تذکر به مادر که ماموریتها را با هم قاطی نکنید دین خدا هم این را از ما میخواهد ما از خودمان نمیگوییم، دین خدا میگوید اول همسر بودن بعد مادر بودن مدیر خانه بودن ماموریت اول شماست اولویت اول شماست، اولویت بعدی شما بیرون از خانه است هر کس نمیتواند اولویت دوم را خوب تفکیک کند و خوب به آن بپردازد اولویت اول را خراب نکند این تذکر به مادر. یک تذکر هم بنابر این درد دل و سوال به پدر بزرگوارشان عرض میکنیم که پدر مدیر زندگی است، مدیر خانه مادر است ولی پدر مدیر زندگی است، پدری که میخواهد مدیر زندگی باشد در روایات ما میگویند خستگی بیرون از خانه را پشت در خانه بگذارید، خستگی را بیاورید داخل خانه بعد مجبور میشوید سر بچهها منت بگذارید، من برای شما دارم میدوم برای شما دارم نان میآوریم بچهها میگویند ببخشید معذرت میخواهم میخواستید خب ما را به دنیا نیاورید، چرا منت میگذارید بله بچهها خودشان باید بفهمند که پدر دارد خودش را به آب و آتش میزند مادر باید با لطافت به بچهها بفهماند ولی من پدر نباید خستگی ام را به رخ بچهها بکشم
شریعتی: قبلاً هم گفتهایم وظیفهها را با هم قاطی نکنیم بچهها یک وظیفه ای دارند پدر یک وظیفهای دارد.
حاج آقا ماندگاری: پس پدر بنابر دستور دین اسلام حتماً باید خستگیاش را پشت در خانه بگذارد میخواهم به آن پدرهایی که پوشهها و پروندههای کاریشان را مثل من پرنده بحثها را میخواهد بیاورد در خانه آن وقتی که میخواهد برای بچهها بگذارد بخواهد برود سراغ کار بیرون خانه این دارد ظلم میکند ظلم ما هم حتماً آثار منفی روی خودمان و زندگیمان خواهد گذاشت شک نکنید اینها را که من دارم میگویم مضمون آیات و روایات است پس خستگی را بگذاریم بیرون؛ بیرون خانه را با داخل خانه قاطی نکنیم، دو: تذکر دوم ما به این پدر بزرگوار این است که پدر بزرگوار اساس مدیریت تربیت با شماست مادر مربی است مادر مدیر خانه است اما این که بازخواست از نقش آفرینی فرزند بکند پدر باید نقش آفرینی را بازخواست بکند پدر بخواهد که فرزندم تو آیا در این نقشی که خدا به تو داده، زندگی به تو داده چه کار داری میکنی؟ یعنی وضعیت تحصیلیاش را وضعیت ارتباط با دوستانش را وضعیت موفقیت را عدم موفقیت هایش را حتی وضعیت ایدههایش را پدر باید با او حرف بزند چه فکر میکنید در این رابطه؟ نکتهی سوم برای پدر: پدر این جا حواسش باشد خواهش میکنم از روایات استفادهی ابزاری نکنیم، ببینید الآن فرزند شما اعتراض کرده شما از روایت وجود نازنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله استفاده کردهاید که من این روایت را بارها در همین برنامه گفتهام که فرزند شما هفت سال اول امیر است، امیر را هم بارها گفتهایم امیر معنایش این نیست که هر چه گفت بگوییم چشم امیر یعنی با او مخالفت نکنیم لج بازی نکنیم اما خواستههایش را جهت بدهیم که خواستهها را جهت بدهیم گفتهایم با بازی است با شعر است با داستان که همهی این کارها را باید پدر مادر برایش بکنند حتی اسباب بازیها اینها را باید پدر مادر متناسب با آن جهت دهی ما جهت دهی تربیت میخواهیم جهت دهی دینی باشد اما اسباب بازی هایمان همهاش اسباب بازیهای غربی است قصههای غربی شعرهای غربی برنامههای غربی فیلمها و کارتونهای غربی. اینها موثر است ما با آنها داریم جهت میدهیم من بارها گفتهام وقتی بچه تا نه سالگی دارد با عروسک باربی بازی میکند بعد عروسک باربی هم مشخص است چه است به این بچه میخواهیم بگوییم روسری سرت کن؟ چادر سرت کن؟ نمیشود باید روسری را آن عروسکی که از بچگی میدادیم دستش جهت حجاب را به این بچه میداد. ببینید بچه باید در هفت سال اول امیریاش را میکرد پادشاهیاش را میکرد به قول ایشان میگوید که ما چیزی از امیری یادمان نیست در هفت سال دوم هم که پیغمبر فرمودهاند ادیب است چون ادب پذیر است ادب را یادش بدهیم، به خوبی اما شما دارید بچه را ادب دینی که یادش نمیدهید دارید ضد دینش هم میکنید ادب یادش بدهیم در روایات ما خیلی قشنگ آموزشهایی که به بچههایمان گفتهاند بدهید اهل بیت عصمت و طهارت من یک روایتی را این جا محضر بینندگان عزیز تقدیم بکنم اگر آورده باشم، وجود نازنین پیغمبر اکرم صلوات الله و سلامه علیه و آله میفرمایند: بچههایتان این طور به ایشان آموزشها را بدهید در سه سالگی ذکر لا اله الا الله را به ایشان بگویید، امام باقر فرمودهاند در چهار سالگی ذکر محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم در پنج سالگی آشنایی با قبله را یادشان بدهید در شش سالگی رکوع و سجود را یاد بدهید در هفت سالگی طهارت و وضو را یاد بدهید در هشت سالگی نماز را آرام آرام یاد بدهید. ادیب است نه این که فقط از او کار بکشیم به بردگی بکشیم آنها را گاهی وقتها فکر کرده ایم وقتی میگوید ادیب است فقط از آنها بردگی را خواسته. یعنی قشنگ ادب را کلاس به کلاس یاد بدهید تکلیف بدهید تشویقش کنید گاهی وقتها تنبیه هم لازم شد بکنید تنبیه البته باز آداب دارد که حتما عزیزان کارشناسان بیان میکنند، پس ببینید پدر باید مواظب باشد الآن پسرشان در سن وزارت است از چهارده تا بیست و یک سن وزارت است حتما باید پسر اقتدار پدر را داشته باشد و پدری که در خانه ساکت است حرف نمیزند همهی کارها دست دیگران است این پدران چه اقتداری در خانه دارد؟ و من معمولاً از روایت این طور استفاده کردهام اقتدار جمع بین سه تا ویژگی است محبت با قدرت. یعنی سه معجون را پدر بیاورد محبت را با قدرت را بیاورد، قدرت را خدا به او داده محبت را اضافه کند به آن. حاکمیت را خدا به او داده عدالت و انصاف را بابا به آن عجین بکند، آقایی را خدا به او داده سخاوت را عجین بکند یعنی محبت و عدالت و سخاوت با آن دادههای الهی میشود اقتدار این پدر اگر اقتدار داشته باشد بچهاش باید از او اقتدار را یاد بگیرد نباید خدای نکرده به خدا و روایت پیغمبر بدبین شود پس این هم تذکرات مربوط به این پدر بزرگوار و مهربان که از لسان این عزیز معلوم شد پدرشان هم خیلی هم آرام است، خیلی هم کار به کار ندارد اما ما میگوییم پدر باید کار به کار داشته باشد مدیریت کلان زندگی باید دست پدر باشد چون اگر دست پدر نباشد مادر با احساسات قشنگی که دارد بخواهد وارد مدیریت کلان شود این طور میشود که فقط موفقیت در کنکور را از او میخواهد ،ولی پدر است که رشد جامع را از فرزند میخواهد و همهی جنبهها را در نظر میگیرد. تذکر دیگری که به این آقا پسر میخواهیم بدهیم. دختر خانمها و آقا پسرهایی که در این سن هستند ببینید اگر قرار باشد اینها یک تذکر من این است که نگاهشان به پدر مادر نگاه یک کم نگاه محدودی است، نگاه را خوش بینانهتر بکنند چون اگر با نگاه بدبینی ایشان هم دارد با مادرش هم با پدرش هم به تبع با پیغمبر هم با خدا با این چهار گروه دارد بدبینانه نگاه میکند وقتی بدبینانه نگاه کند میگویند اگر چهار انگشت عسل را هم در دهانش بکنی میگوید این عسلها یک مشکلی دارد حتما میخواسته حال من را بگیرد، اگر بدانند که از خدا شروع کنیم خدا ارحم الراحمین است خدا هیچ بندهاش را هم نسبت به بنده دیگر در اصل خلقت برایش تفاوتی ندارد خدا ارحم الراحمین است، پیغمبر رحمة للعالمین است مادر خیلی مهربان است پدر هم خیلی عطوف و مهربان است، اگر اصل را بر این چهار گروه بگذارند که اینها دوستش دارند و میخواهند او را تربیتش کنند غیر از خدا و پیغمبر پدر مادر چون معصوم نیستند گاهی وقتها شاید خطا هم بکنند اگر این آقا پسر خوشبینانه با اینها برخورد بکند خودش را کمتر اذیت میکند
شریعتی: در واقع دلسوزی اینها را باور کند.
حاج آقا ماندگاری: بله، راحت تر میتواند با آنها ارتباط برقرار کند. من وقتی بدانم شمایی که دارید به من یک تذکری میدهی بدانم شما دلسوزید ولو تذکر شما چهارچوبش خدای نکرده خوب نباشه میگویم این بندهی خدا چهارچوب ادبیات را کار نگرفته اما دلسوزیاش را قبول کنیم. مادر رشد بچهاش را میخواهد حالا یک کم اشتباه دارد فکر میکند. فکر میکند رشد فقط در تحصیل است پدر آرامش بچههایش را میخواهد یک کم اشتباه فکر میکند. فکر میکند آرامش این است که دخالت نکند در کار مادر نه اتفاقا پدر مادر باید با هم مشورت بکنند یک الگوی قشنگی را برای تربیت بچه هایشان ارائه بکنند خدا هم که لطف دارد به بندههایش پیغمبر هم که لطف دارد پس تنها نکته ای که به این عزیز میگویم این است که خوش بین باش تا آرامش داشته باشی بدبین باشی روز به روز آرامشت کمتر میشود.
شریعتی: اگر بدبین باشی نمازی که مایه آرامش است تو را دچار آشفتگی میکند.
حاج آقا ماندگاری: ببینید گفت نمازم هم من را دچار آشفتگی میکند چرا؟ چون اصل را با خدا گذاشته برای بدبینی با این که آخرش میگوید من خدا را دوست دارم او خدای من است اما یک کم با خدا میانهاش دارد به هم میخورد ولی اگر بشود جزء آن گروهی که من از درمان و درد و وصل و هجران، پسندم آن چه را جانان پسندد؛ یک تذکر آخر را هم بدهم تذکر آخر به آنهایی است که این جور خانوادهها را میبینند این خانواده قطعاً با دیگران رفت و آمد دارند، خانم در محیط کارشان تعریف میکنند آقا در محیط کارشان همسایهها و قوم و خویشان میبینند ما امر به معروف و نهی از منکری که بارها اشاره کردهایم واجب فراموش شده را بیاییم اگر خانوادههایی این وضعیت خانوادهها را میبینند همین تذکراتی که من دادم و مشابه اینها را به اینها تذکر بدهند یعنی خانمها به این مادر بگویند خانم رشد فقط رشد تحصیلی نیست آقایان به آقا بگویند سکوت در خانه خستگی آوردن در خانه فقط علامت بابایی نیست و به این آقا پسر هم دوستانش بگویند که این نیست که تو بخواهی به اینها بدبین باشی ما جوانب را اگر همهمان به هم دیگر تذکر بدهیم قول میدهم این اتفاقهای ناگوار و این دل سردیها و این نا امیدیها اتفاق نیفتد که در جامعهمان متاسفانه خیلی زیاد است.
شریعتی: ممنون خدا خیرتان بدهد ان شاء الله نکتهی آخرش یک مقداری تلخ بود احساس میکنم نکته ای هم که شما اشاره کردید اگر ما به خدا بدبین باشیم خیلی از معاملات ما به هم میخورد.
حاج آقا ماندگاری: من آن را جدی نگرفتم چون سنشان سن لطافت است سن جوانی است اصلاً این طوری نمیبینم ایشان که بخواهد با خدا میانهاش به هم خورده باشد.
شریعتی: اگر این میانه را اصلاح بکنند به نظر من ان شاء الله اتفاقات خوبی میافتد زندگیشان سرشار از آرامش میشود خیلی ممنونم از پیام این دوست بزرگوارم.
حاج آقا ماندگاری: یک کلمهی دیگر هم میخواهم اضافه کنم به آن مادر بزرگوار مخصوصاً مادر ها. ما که از خدا بالاتر نیستیم خدا هم بندگی تحمیلی را از ما نخواسته شما هم فرزندی تحمیلی و درس خواندن تحمیلی را از بچهتان نخواهید قاعده «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِراً وَإِمَّا کفوراً» (انسان/3) راه را خوب برایش بگوییم خدا چه قشنگ راه را فرموده صراط مستقیم را خیلی قشنگ تبیین کرده است خدا بالاترین کار مربی هم این است که راه را قشنگ روشن کند.
شریعتی: بسیار خوب. برویم سراغ سوال بعدی. با سلام به برنامهی خوبتان و خدا قوت به کارشناسان و مجری عزیز. بسیار ممنون از شما علیکم السلام. از آقای ماندگار سوالی داشتم که ایشان گفتهاند زنها باید کار نرم افزاری بکنند و مردها کار سخت افزاری. احساس نمیکنید که زنها از دنیا عقب میافتند؟ من خودم مهندس کشاورزی هستم که در شهر کوچکی مشغول به کارم و در کارم موفق هستم بنده مجرد هستم در شرکت ما هم مرد زیاد است و هم زن و من احساس از دست دادن لطافتم را نمیکنم همیشه به فکر راه انداختن کارهایم هستم این که پیامبر فرمودهاند زن مثل گل است و نباید قهرمان بازی در بیاورد درست است ولی قهرمان بازی یعنی چه؟ کسب روزی حلال برای خانواده پدر پیر و مادر زحمت کشی دارم که برای آنها دارم زحمت میکشم البته خواهران و برادرانی دارم که مجردند و آنها هم دارند کار میکنند به این موضوع هم دقت کنید که روزی به امام صادق علیه السلام کسی عرض کرد چرا لباسهای نو و زیبا میپوشید مگر جدتان امیرالمومنین علیه السلام لباسهای عادی نمیپوشید؟ حضرت فرمودند چرا ولی او مال آن زمان بود و عرف جامعه بود. ایشان از این استفاده کردهاند و گفتهاند پس با این حساب به نظر من الآن هم کارهای زن میتواند سخت افزاری باشد فقط باید حدود شرعی را رعایت بکنند وگرنه تمام جامعه میشود مرد و دیگر هیچ، لطفا از ایشان بخواهید نسبت به نظر من اظهار نظر بکنند با تشکر. خیلی ممنون از پیامتان حاج آقای ماندگاری بفرمایید که منظورتان چه بوده از آن نکته ای که اشاره کرده بودید
حاج آقا ماندگاری: ما اول به این خواهر بزرگوارمان یک خسته نباشید بگوییم که برای پدر مادر پیرشان عاشقانه خالصانه زحمت میکشند و همراه برادر خواهرشان دارند کمک میکنند به این پدر مادر خدا خیرشان بدهد دست مریزاد میگوییم. من میخواهم به بهانهی مناسبت دیروز رحلت حضرت عبدالعظیم حسنی سلام الله علیه و شهادت حضرت حمزهی سید الشهدا بود، همه میدانند که حضرت عبدالعظیم حسنی که نسل چهارم یا پنجم امام حسن مجتبی سلام الله علیه هستند امام زادهی بلافصل نیستند یعنی فرزند بلاواسطهی امام نیستند چهار یا پنج واسطه خورده تا امام حسن مجتبی سلام الله علیه اما امام هادی علیه الصلوة و السلام فرمودهاند که هر کس عبدالعظیم حسنی را زیارت بکند ثواب زیارت کربلا را دارد این چه اتفاقی است؟ نکتهاش در چه است؟ حضرت عبدالعظیم حسنی چهار امام را محضرشان را درک کرده است امام رضا و امام جواد و امام هادی و امام عسکری سلام الله علیهم اجمعین، من خیلی فکر کردم بنابر آن چه که از زندگی این بزرگوار است که خیلی هم اهل بیت به ایشان احترام گذاشتهاند من این طور حس کردهام ایشان حق دین و امام را ادا کردهاند، یعنی زمان برای ایشان آنقدر آماده بوده که به همهی من و شما الگوی ادای حق دین را نشان داده اند. ما میگوییم اگر ما بخواهیم حق دین را ادا بکنیم حق دین این نیست که هر روایتی شنیدیم خودمان تفسیر بکنیم نکته ای که میخواهم به این خواهر بزرگوارمان بگویم حق دین این است که سه تا کار را انجام بدهیم حضرت عبدالعظیم این سه کار را کردهاند یک: هر موضوعی را کوچک، بزرگ، فردی، خانوادگی، اجتماعی قبل از این که با این موضوع ارتباط برقرار کنند اول رفتند از دین پرسیدند، میرفتند میپرسیدند حتی من راجع این موضوع این طور فکر میکنم درست است؟ به امام هادی میگفتند به امام جواد عرض میکردند من راجع به مثلاً نرم افزاری یا سخت افزاری زن این طور فکر میکنم درست است یا غلط؟ من راجع به لباس امام صادق که این طور پوشیدهاند این طور فکر میکنم درست یا غلط است؟ چون آن جا امام صادق فرمودهاند این که امام صادق فرمودهاند عرف آن زمان بود نه پاسخ امام صادق را بیایید از بندهای که اسمم کارشناس دین است بیایند بپرسند امام صادق فرمودهاند امیرالمومنین در حکومت بودند همان جا امیرالمومنین هم جواب دادهاند فرمودهاند من چون در حکومتام حاکم باید همیشه با پایین ترین سطح جامعه زندگی بکند اما امام صادق در رأس حکومت نبودهاند امامی بودند که حتی از تمام دانشمندان تمام کشورهای دیگر میآمدند با ایشان ملاقات میکردند این را امام صادق باید فاخر بپوشند تا شأن دین ما رعایت شود این حرف است که هر چیزی عرف شده برای ما مجوز باشد عذر خواهی میکنم خواهرمان میدانند جوابشان معلوم است ولی میخواهم بپرسم اگر ایشان رفتند در عرف یک کشوری که خیلی توجه به دین ندارند در کشور خودمان نرویم جای دیگر الآن این جا بعضی گناهان عرف شده پس بگوییم چون عرف زمان عوض شده ما هم به همین گناهان توجه کنیم؟ یا حَلالُ مُحَمَّدٍ حَلالُ اِلی یَوم القیامَة وَحَرام مُحَمَّد حَرامُ اِلی یَومَ القیامة صلوات الله و سلام الله علیه حواسمان باشد حضرت عبدالعظیم حسنی حق دین را این طور ادا کردهاند یک: سوال از دین و عرضهی دین اول سوال کنید آن چیزی را که نمیدانید آن چیزی را هم که میدانیم عرضه کنیم ببینیم آن چیزی را که ما میدانیم با آن چیزی که دین خدا میگوید یکی است یا نه؟ الآن خیلی چیزها را ما میدانیم دانستن ما هم با دین خدا یکی نیست راه افتادهایم داریم به هوای این که درست میدانیم انجام میدهیم که ما اسمش را میگذاریم جهل مرکب این هم به چه دلیل است؟ به دلیل این که باور کنیم النبی اولی بالمومنین من انفسهم دین از ما بهتر میفهمد ولی خدا از ما بهتر میفهمد اگر دانستهی ما با دانستهی خدا و ولی خدا یکی باشد ما در نور حرکت میکنیم، لذا من میگویم ببینید خیلی ساده است هیئت ما اگر آن چه که میخواهد انجام دهد از ولی خدا بپرسد این هیئت نورانی است از ولی خدا نپرسد و اطاعت نکند هیئت ظلمانی است ازدواج نورانی و ظلمانی داریم کاسبی نورانی و ظلمانی داریم تحصیل نورانی و ظلمانی داریم الآن گاهی وقتها تحصیلات، کاسبی، اقتصاد، سیاستمان ظلمانی است که داریم میافتیم در چاله دومین حق امام اطاعت است «وَمَا آَتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» (حشر/7) هر چه اینها انجام دادهاند بگوییم چشم «أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ» (نساء/59) که اگر انجام دادیم در جایگاه ویژه جایمان میدهند «وَمَن يُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَـئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَـئِكَ رَفِيقًا» (نساء/69) اگر میخواهیم همنشین پیغمبر و امامان و شهدا و صالحین شویم باید اطاعت کنیم من از این خواهر بزرگوار میپرسم اگر الآن امام زمان، امام حی و حاضر ما امام زمان سلام الله علیه هستند اگر امام زمان بودند چون الآن یک بحثی است در جامعه به نام تفکیک جنسیتی در بحث، ادارات مطرح است، در دانشگاهها مطرح است، در محیطهای ورزشی مطرح است، در خیلی از محیطهای دیگر مطرح است، حتی در مجالس ما میگوییم مهمانیهایمان را هم تفکیک کنیم از عروسی هایمان را تفکیک کنیم چرا؟ چون خدا فرموده یک پیغمبر خدا فرموده دو ولی خدا فرموده سه فقها که جانشینان آنها هستند میفرمایند الآن یک عده مخالف این قصهاند من با ضرث قاطع از این دوربین استفاده میکنم از این جایگاه میگویم قسم به کلام خدا میخورم که اگر امام زمان سلام الله علیه بیایند قطعاً این تعطیل شدهی حکم خدا را احیاء خواهند کرد تفکیک جنسیتی را. چرا؟ این جا میخواهم یک بحث دیگر را بگویم.
شریعتی: تفکیک جنسیتی به چه معناست؟
حاج آقا ماندگاری: تفکیک جنسیتی به این معناست که ما در برابر گناه سه تا وظیفه داریم یک: پیشگیری دو: کنترل سه: درمان. شعار سیستم بهداشت درمان است. برای این که پیشگیری از گناه بکنیم باید محرم و نامحرم را کنار هم نگذاریم شیطان گفته است هر وقت محرم و نامحرم در کلاس دانشگاه در اتاق اداره در هر محیطی در ماشین در هر جای دیگری کنار هم بشینند کارگردان نفر سوم من هستم، این پیشگیری است، مسئول و بزرگواری که میگویند تفکیک جنسیتی الآن زمانش نیست من از ایشان سوال میکنم جلوی امام زمان هم همین را میتوانند بگویند؟ حتماً میخواهند بگویند اگر ما تفکیک جنسیتی کنیم دانشگاههایمان را، محیطهای کاریمان را، محیطهای ورزشیمان را، دنیا برای ما حرف میآورد. دنیا حرف در بیاورد «مَنْ أَصْلَحَ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ» ما باید جواب خدا را بدهیم جواب دنیا را کار نداریم دنیا اگر حرف خدا را قبول دارد ما مخلصاش هستیم اگر حرف خدا را قبول ندارد صد سال سیاه نیاز به حمایت آنها نداریم، ما موظفیم در دینمان به پیشگیری ما در سن دبستان که اینها در معرض خطر نیستند در سن راهنمایی که در معرض خطر نیستند در سن دبیرستان که در معرض خطر هنوز نیستند، در سن دانشگاه که شدهاند آتش و پنبه گذاشتیمشان کنار هم مجرد.
شریعتی: میگویند ظرفیتها الآن بالا رفته است.
حاج آقا ماندگاری: عجب ما یک بار دیگر گفته ایم اگر ظرفیتها بالا رفته اگر دو تا را کنار هم بگذاریم مثل اروپا عادی میشود چرا هنوز در اروپا برای تبلیغاتشان از زن عریان استفاده میکنند؟ خب عادی شده از مرد استفاده کنند دیگر. چرا هنوز بعضی از مقامات مسئول در بعضی از کشورها به منشی دفترشان هم رحم نمیکنند پس خدا در این جنسیت جذابیت گذاشته خدا در این دو جنس جذابیت گذاشته وقتی به یک بلوغی میرسند اسمش هم بلوغ جنسی است این دو تا به همدیگر نگاه میکنند ما مجبوریم این دو تا را بگذاریم کنار هم؟ که به هم نگاه بکنند به حرام بیفتند؟ در محیط کاری این خانم این آقا تمیز وارد میشوند یا نه؟ قطعاً میخواهند تمیز وارد شوند امروز حتی تمیزی را فکر میکنند به آرایش است، این آقا یا خانم صبح تا ظهر هفت هشت ساعت با همدیگر حرف میزنند، روال طبیعی را میگویم، این آقا میرود خانه کنار همسرش این آقا هم میرود خانه کنار همسرش احتمالاً این خانم دیالوگش با همسرش یک کم فراز و نشیب داشته باشد، این آقا هم همین طور شکل و قیافه هایشان هم مرتبی در اداره نباشد اینها شروع میکنند به بهانه گیری چرا؟ چون یک تصویر قشنگتر در ذهنشان مانده است ما این را میگوییم پیشگیری تفکیک جنسیتی یعنی این اگر ما میگوییم کار نرم افزاری، کار نرم افزاری معنایش فقط در خانه نیست ما کار نرم افزاری زن بیرون از خانه هم داریم. بیرون ولی در محیط سالم. ما میگوییم زن تحصیل بکند در محیط خاص خانمها زن کارمند بشود در محیط خاص بانوان در رشتههای خاص بانوان مثلاً زن چه دلیلی دارد کجای این وجود را خدا این طور ساخته زن برود بازاریاب شود؟ یا زن راننده تریلی شود؟ راننده کامیون شود؟ که گاهی وقتها هم میآییم نشانش میدهیم به غلط نشان میدهیم به نظر من.
شریعتی: یک وقتهایی هم مجبورند
حاج آقا ماندگاری: گفتم مجبوری تا حالا شما آمدهاید استثناء را به صورت الگو نشان بدهید؟ استثناء را چه کسی الگو قرار میدهد؟ پیشگیری وظیفهی ماست. ما اگر قرار است در برخورد با گناه جامعهمان را سلامت ببخشیم یک پیشگیری یکی از موضوعاتی که شیطان گفته است که من سه راه را بهترین راه تسلط بر بنیآدم میدانم یکی شهوت، یکی غضب، یکی شکم، خب ما شهوت را خودمان داریم فراهم میکنیم پسر بیست و دو سه ساله دختر بیست و دو سه ساله را میبریم در یک کلاس در یک پروژهی کاری پروژهی تفریحی هم میآید آنها پنج شش نفر دختر پسر با هم هم پروژهاند با هم دیگر کوه هم بروند در سایت هم با هم دیگر باشند فضای مجازی را هم داشته باشند چطور اینها دارند؟ ببخشید ما خودمان داریم با دست خودمان اشتباهی پسر دخترمان را برای ازدواج کور میکنیم سن ازدواج رفته عقب چرا؟ چون دارند ریزه خوری شهوانی میخورند. ریزه خوری شهوانی را که میدانیم وقتی میرفتیم سر غذا نا خنک میزدیم میزدند پشت دستمان میگفتند ریزه خوری نکنید اشتهایتان کور میشود، الآن جامعهمان مثل این که همه دست به دست هم داده ایم دختر و پسرمان زن و مردمان در خیابان ریزه خوری شهوانی بخورند به حلال خودشان که میرسند یا اشتها ندارند یا میل ندارند، پیشگیری معنایش این است ما در برابر گناه وظیفه اولمان پیشگیری است، وظیفهی دوممان کنترل است، پیشگیری را در روایات میگویند ورع، کنترل را میگویند عفت نفس، درمان را میگویند استغفار. من میگویم اگر تفکیک جنسیتی در دین ما امروز دارد مطرح میشود برای پیشگیری است عبدالعظیم حسنی یاد داد پرسیدن و عرضه کردن را، یاد داد اطاعت را، یاد داد دفاع و حمایت را. عبدالعظیم حسنی یاد داد هر جا میبینیم حکم خدا دارد لطمه میخورد داد بزنیم من الآن حس میکنم تفکیک جنسیتی در محیطهای آموزشی و کاری و ورزشی و تفریحی حکم خداست، علماء به داد برسید اگر حکم خدا است هر کسی متدین به دین خداست بیاید حمایت بکند.
شریعتی: یک وقتی میگویند اهانت به خانم هاست.
حاج آقا ماندگاری: چرا اهانت به آقایان نباشد؟ من را هم دارند از این خانم جدا میکنند. خانم را دارند از این آقا جدا میکنند. چرا اهانت به خانمها است؟ اگر این طور باشد اهانت به هر دو است. ما میگوییم تکریم هر دو است ما میخواهیم نه روح این خانم متزلزل و نا آرام شود و نه روحیهی این آقا. نه زندگی آن خانم نه زندگی این آقا. نه دیانت آن خانم نه دیانت این آقا، من میگویم رسانههای صوتی تصویری، صدا و سیما، علماء، مبلغین، مراجع همهی بزرگان مسئولین نظام مقدس جمهوری اسلامی به خدا شهداء رفتند برای این که حکم خدا اجرا شود این تفکیک جنسیتی را بیاییم با تمام وجود امروز که الآن بحثش مطرح شده است، من یک طلبهی کوچکام من آمادگی مناظره اعلام میکنم هر کس صحبتی دارد ما حاضریم بیاید ابعاد این قصه را کاملاً بررسی کنیم ابعاد جامعه شناختی اعتقادیاش فرهنگیاش روان شناسیاش حتی اقتصادیاش سیاسیاش، حس میکنم این حکم خدا که وقتی میگوییم به نفع است همینها است ما بیاییم همهی ابعاد را بررسی کنیم همه بفهمند و بدانند که میشود به حکم خدا عمل کرد زیبا ترین هم همین است و جمهوری اسلامی قرار است الگو شود برای دنیا، جمهوری اسلامی قرار نیست الگوهای آنها را اجرا بکند قرار است ما الگو شویم و من حس میکنم این خواهر بزرگوارمان باور کنند اگر پیغمبر خدا فرمودهاند کارهای نرم افزاری مال زن هاست کارهای نرم افزاری یعنی با لطافت وجود زن، با متانت وجود زن، به قول معروف با لطافت و ظرافت جنس زن باید سازگاری داشته باشد اگر اینها رعایت شود حدود محرم و نامحرم هم باید رعایت شود اینها را همینها را میگوییم اگر ایشان منظورشان همین است ما با هم هم عقیدهایم ان شاء الله به عنوان یک زن مسلمان مدافع این قصه باشیم.
شریعتی: ان شاء الله از برکاتش تمام جامعه بهره مند شوند. خیلی نکات خوبی را شنیدیم. خیلی ممنون از دوست خوبمان این سوال بهانهای شد برای شنیدن نکات حاج آقای ماندگاری که ان شاء الله همهمان بهرهمند شویم. صفحهی 172 مصحف شریف قرار روزانه سمت خدایی هاست آیهی 164 تا 170 سورهی مبارکهی اعراف
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿١٦٤﴾ فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ أَنجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ ﴿١٦٥﴾ فَلَمَّا عَتَوْا عَن مَّا نُهُوا عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ ﴿١٦٦﴾ وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكَ لَيَبْعَثَنَّ عَلَيْهِمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَن يَسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ إِنَّ رَبَّكَ لَسَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿١٦٧﴾ وَقَطَّعْنَاهُمْ فِي الْأَرْضِ أُمَمًا مِّنْهُمُ الصَّالِحُونَ وَمِنْهُمْ دُونَ ذَلِكَ وَبَلَوْنَاهُم بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ﴿١٦٨﴾ فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْكِتَابَ يَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الْأَدْنَى وَيَقُولُونَ سَيُغْفَرُ لَنَا وَإِن يَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِّثْلُهُ يَأْخُذُوهُ أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِم مِّيثَاقُ الْكِتَابِ أَن لَّا يَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ وَدَرَسُوا مَا فِيهِ وَالدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿١٦٩﴾ وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ ﴿١٧٠﴾
ترجمه:
و گروهی از بنی اسرائیل [که در برابر بد کاری های دیگران ساکت بودند، به پند دهندگان خیرخواه و دلسوز] گفتند: چرا گروهی را که خداهلاک کننده آنان یا عذاب کننده آنان به عذابی سخت است، پند می دهید؟ [پند دادن شما کاری نابجاست.] گفتند: برای اینکه در پیشگاه پروردگارمان [نسبت به رفع مسؤولیت خود] حجت و عذر داشته باشیم و شاید آنان [از گناهانشان] بپرهیزند. (۱۶۴) پس چون پندی را که به آنان داده شد، فراموش کردند [در لحظه نزول عذاب] پند دهندگانی که مردم را از بدی ها بازمی داشتند، نجات دادیم و آنان را که ستم کردند به کیفر آنکه همواره نافرمانی می کردند، به عذابی سخت گرفتیم. (۱۶۵) و هنگامی که از آنچه نهی شدند سرکشی کردند، به آنان گفتیم: به شکل بوزینگانی رانده شده درآیید! (۱۶۶) و [یاد کن] هنگامی را که پروردگارت اعلام کرد که بی تردید تا روز قیامت کسانی را بر ضد یهودیان [متجاوز و سرکش] برانگیزد و مسلط کند که همواره عذابی سخت به آنان بچشاند؛ مسلماً پروردگارت زود کیفر و یقیناً [نسبت به تائبان] بسیار آمرزنده و مهربان است. (۱۶۷) و آنان را در زمین [به صورت] گروه گروه پراکنده کردیم، گروهی از آنان مردمی شایسته و گروهی از آنان غیر شایسته اند، و آنان را با خوشی ها و سختی ها آزمودیم، باشد که [غیر شایسته ها به صلاح، درستی، صواب و راستی] بازگردند. (۱۶۸) پس بعد از آنان جانشینانی [ناشایسته وگناهکار] که کتاب [تورات] را به ارث بردند به جای ایشان قرار گرفتند، [آنان] متاع پست و از دست رفتنی این دنیا [یِ زودگذر] را [از هر راه نامشروعی] به چنگ می زنند و [به ناحق] می گویند: به زودی آمرزیده خواهیم شد. و [به سبب دنیاگرایی وغفلت از حقایق] اگر متاع نامشروعی دیگر همانند متاع اول به آنان برسد [باز هم] آن را به چنگ می زنند؛ آیا از آنان در کتاب [تورات] در حالی که آنچه را در آن است مکرر خوانده و فهمیده اند، پیمان [محکم و استوار] گرفته نشده است که نسبت به خدا جز حق نگویند؟! [پس چرا آمرزشی که بدون توبه از حرام خواری و زشت کاری به آنان تعلق نمی گیرد به خدا نسبت می دهند؟] و سرای آخرت برای کسانی که [همواره از مال نامشروع و نسبت ناروا] می پرهیزند، بهتر است؛ آیا نمی اندیشید؟ (۱۶۹) و آنان که به کتاب [آسمانی] چنگ می زنند [و عملاً به آیاتش پای بندند] و نماز را بر پا داشته اند [دارای پاداشند] یقیناً ما پاداش اصلاح گران را ضایع نمی کنیم. (۱۷۰)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: ان شاء الله زندگی همهتان منور به نور قرآن باشد و در سایهی قرآن به سمت خدا حرکت بکنید. در این لحظات پایانی اشارهی قرآنی و نکات پایانی شما را میشنویم.
حاج آقا ماندگاری: ممنون با استعانت از وجود نازنین امام رضا سلام الله علیه که مهمان سفرهی کریمانهشان هستیم ان شاء الله خادم معنویشان باشیم عزیزی در این فاصلهی تلاوت قرآن سوال کردند شما هم شاهد بودید تفکیک جنسیتی حالا انجام شد دانشگاهها و همهی محیط کاری محیطهای ورزشی تفریحی انجام شد نیاز دختر پسر چه میشود؟ ما با آیهی قرآن میخواهیم جواب بدهیم والذین یمسکون بالکتاب هر کس بر اساس کتاب خدا کلام خدا کلام ولی خدا راه برود و اقام الصلوة را بگذاریم برای بعد حتماً اصلاحگر خواهد بود و خدا اجر مصلحین را ضایع نخواهد کرد من میخواهم بگویم اگر این اتفاق قشنگ بیفتد تفکیک جنسیتی و من به عنوان یک طلبه مطالبه میکنم و یقین دارم به مسئولین جمهوری اسلامی را عرض میکنم این مطالبه خدا، مطالبه رسول خدا، مطالبه اولیاء خدا، مطالبه صاحبمان حضرت ولی الله الاعظم سلام الله علیهم اجمعین، مطالبهی شهدا، مطالبهی جانبازان و ایثار گران و آزادگان و خانوادهی شهدا، مطالبهی ولی امرمان و مطالبهی همهی متدینین خواهد بود، به اینها هم باید توجه شود اگر این اتفاق بیفتد چهار مشکل در جامعهمان حل میشود یک: سن ازدواج میآید سر جای خودش چرا؟ چون وقتی ما آمدیم محیط دیداری دخترها و پسرها را به صورت این طور بزک کرده چون الآن در محیطهای دانشگاهی و کاری و تفریحی و ورزشی دارند به حالت بزک کرده و خریداری میروند خریدار و فروشنده دارند میروند، اینها را محدود کردیم بر اساس حکم خدا این نیاز به جنس مخالف که در وجودش است الانسان حریص علی ما منع این حرص حرص قشنگی میشود یعنی این نیازش به جنس مخالف میافتد در مسیر دقیق ازدواج.
شریعتی: این که میگویند انسان حریص میشود این حرص همه جا بد نیست.
حاج آقا ماندگاری: این میشود حرص به یک جنس مخالف خوب مناسب به قول معروف همان چیزهایی که دین ما گفته عفیفه باشد مطیعه باشد مقتصده هم باشد این ویژگیها را داشته باشد سن ازدواج میآید پایین چون الآن نیاز به ازدواج که تقریباً از شانزده هفده سالگی، بیست سالگی است ولی چون دارد ریزه خوری شهوانی میشود نیاز به ازدواج به تاخیر میافتد چون یک ذره دارند ریزهخوری میکنند، وقتی ریزهخوریها تعطیل شود سن ازدواج میآید سر جای خودش پس ازدواج خوب انجام میشود دو: طلاق کم میشود چرا؟ چون دیگر مقایسه در جامعه نیست بخشی از طلاقها به دلیل مقایسه است نمیگویم همهاش، طلاق آمارش میآید پایین استحکام خانوادهها که الآن متزلزل شده آمارش میرود بالا استحکام بیشتر میشود چون باز مقایسه نیست چون الآن بخشی به طلاق کشیده بخشی به تزلزل کشیده شده، همان طلاق عاطفی که میگوییم چهار: یک حرف عجیبی میخواهم بزنم ما امروز چند همسری به طرق حرام و مخفی زیاد داریم حداقل در مشاورههایی که به ما مراجعه میکنند، چند همسری مخفی و حرام زیاد داریم حداقل این اتفاق میافتد در مسیر حلال خودش و قطعاً حلال آسیبی اگر هم داشته باشد خیلی کم تر است ما این قدر رابطهی نامشروع در جامعهمان و مخفیانه اتفاق نخواهد افتاد.