93-05-29 -حجت الاسلام والمسلمين ماندگاری - پرسش و پاسخ بینندگان
موضوع برنامه: پرسش و پاسخ بینندگان
كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري
تاريخ پخش 29/05/93
حاج آقا ماندگاری: بسم الله الرحمن الرحیم والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین، بحثی را که در جلسه‌ی قبل به بهانه‌ی سوال بیننده‌ی عزیزی مطرح کردیم عرض کردم جلسه‌ی قبل ولی الآن برای تکمیل بیشتری عرض می‌کنم یک حکم عقلایی است، یک حکم انسانی است، در هر محیط و هر جامعه‌ای بنابر این که عقل حاکم است، انسانیت حاکم است، یک سری اقداماتی را انجام می‌دهند تا از آسیب‌های قطعی حتی آسیب‌های احتمالی جلوگیری کنند. جلوگیری از آسیب‌های احتمالی و به عنوان پیش گیری یک اصل عقلایی است، ما در مسئله‌ی پزشکی داریم می‌بینیم که تمام کودکانی که به دنیا می‌آیند را واکسن می‌زنند، اگر واکسن نزنند ده درصد چون آلوده‌ی به بیماری‌ها می‌شوند اما صد درصد را ما واکسن می‌زنیم چرا؟ همه هم قبول دارند، حتی همه هزینه می‌دهند تا بچه‌شان را واکسن بزنند به خاطر پیش گیری از آسیب احتمالی که بچه‌ها در معرض‌اش هستند. حدود صد هزار حاجی می‌روند مکه،ان‌شاء‌اللهخدا نصیب و روزی ما و شما و همه‌ی دوستان سمت خدا بکند. صد هزار حاجی تقریباً در طول سال قریب به چند صد هزار حاجی می‌روند همه واکسن می‌زنند اگر واکسن نزنند شاید درصد کمی از آن‌ها آلوده به بعضی از ویروس‌های احتمالی محیط شوند، ولی همه عاقلانه حتی برای واکسن حج هم هزینه بدهیم، هزینه می‌دهیم وقت می‌گذاریم چرا؟ از هر کس بپرسید این منطق را به ما می‌گوید پیشگیری حکم عقل است. خلوت با هیچ وسیله‌ی گناهی در دین ما و در مکتب امام صادق سلام الله علیه حرام شمرده نشده خدای نکرده یک نفر برود در انبار شراب بگیرد بخوابد یا انبار شراب چند ساعتی بنشیند، نشستنش در انبار مشروب گناه نیست خلوت با ابزار قمار گناه نیست، من در خانه‌ای با تمام آلات قمار بنشینم نگاه کنم، گناه نیست خلوت با خیلی دیگر از ابزار گناه که خودم مرتکب‌اش نشوم گناه نیست، اما یک خلوت را همه‌ی ائمه‌ی معصومین علیهم السلام و همه‌ی علماء فتوا داده‌اند خلوت با نامحرم گناه است، بدون این که هیچ اتفاقی بیفتد خلوتش گناه است، وقتی این آسیب قطعی است آسیب احتمالی نیست، ما بنابر اساس حکم عقلایی نسبت به آسیب‌های احتمالی جامعه‌مان را واکسن می‌کنیم نسبت به آسیب قطعی می‌گویند حاج آقا شما یک خورده دلتون مشکل دارد ما دلمان پاک است نشستیم با نامحرم هیچ مشکلی نداشتیم، ظرفیتمان هم بالاست می‌گویم نگفتند اگر کسی دلش پاک است یا ناپاک است خلوت با نامحرم حرام است، اصل خلوت با نامحرم را خدا نمی‌پذیرد خدا نمی‌پسندد شیطان می‌پسندد، ما قرار است با پسند خدا کار کنیم خدا و محمد و آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین نمی‌پسندند، ما هم نپسندیم و جمهوری اسلامی و حکومت اسلامی که به قول شهید مطهری که قوه‌ی عاقله‌ی جامعه است حکومت این که بعضی وقت‌ها در حکومت‌ها گفته می‌شود حکومت مسئول مطالبات مردم است باید مطالبات مردم را جواب بدهد، این در دین ما خیلی مورد قبول نیست، حکومت قوه‌ی عاقله است، قوه‌ی عاقله عقل در وجود ما مطالبات غضب را مطالبات شهوت را مطالبات وهم و خیال را انجام نمی‌دهد و الا مطالبات شهوت را بخواهد پاسخ بدهد که انسان خیلی وضعش ناجور می‌شود، قوه‌ی عقل برای جهت دادن است برای مطالبات قوای درونی ما قوه‌ی غضب و قوه‌ی وهم و خیال و قوه‌ی شهوت است، حکومت هم قوه‌ی عاقله است باید مطالبات جامعه را جهت بدهد، وقتی قرار است مطالبات جامعه را جهت بدهد حکم قوه‌ی عاقله را دارد باید پیشگیری‌ها را هم مد نظر داشته باشد
شریعتی: آدم‌ها خودشون به قواشون جهت بدهند و خودشون زندگیشان تنظیم بکنند که این اتفاقات نیفتد چرا حکومت؟
حاج آقا ماندگاری: حکومت چه نقشی دارد؟ حکومت بستر ساز است.
شریعتی: این یک بی احترامی نیست؟
حاج آقا ماندگاری: ما وقتی بستر گناه را کور کنیم بی احترامی است؟ کجای عالم چرا باید این اتفاق می‌افتاد که ما می‌خواهیم بستر گناه را ببندیم بگوییم بی احترامی به انسان است. نمونه‌ی مشابهی را می‌گویم. یک دانشگاهی رفته بودم با بعضی از دانشجو‌ها صحبت می‌کردیم، خانم‌ها و آقایان بودند یک خانم محترمی آمد از من سوال بکند وضع حجاب درستی نداشت قانون دین به ما می‌گوید سرت را بینداز پایین«قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ» (نور/30) «وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ» (نور/31) سرتان را بیندازید پایین جواب بدهید، این خانم به من برگشتند گفتند حاج آقا شما چرا وقتی با من حرف می‌زنید به من نگاه نمی‌کنید، گفتم من برای پاسخ به شما به نگاه کردن به شما نیاز ندارم اولاً، ثانیاً جمال شما یک حریم خصوصی است و متاسفانه شما این حریم خصوصی را در معرض دید عموم گذاشتید، من اتفاقاً فکر می‌کنم اگر در حریم خصوصی آن کسی که باید از زیبایی شما استفاده بکند من وارد بشوم من به شما بی احترامی کرده‌ام،امام صادق می‌فرمایند، امیرالمومنین سلام الله علیهما می‌فرمایند که هر کس خودش را در معرض گناه قرار بدهد به خودش بی احترامی می‌کند ما می‌گوییم جامعه این دو جنس که خلوت با هم دیگرشان را دین ما حرام دانسته
شریعتی: حاج آقا خیلی هم خلوت آن طوری نیست در ادارات.
حاج آقا ماندگاری: ببینید ما سه تا نتیجه‌اش را هفته‌ی قبل اشاره کرده‌ام یک بار دیگر به صورت فهرست¬وار عرض می‌کنم این طبیعی است یا نیست؟ من با مثال مطرح کردم که وقتی انسان ریزه¬خوری بکند اشتهایش کور بشود، ما داریم می‌گوییم وقتی این جوان از سنی که اوج شهوتش است چه دختر چه پسر این‌ها را گذاشتیم در دانشگاه، در دانشگاه‌های ما که وضع حجاب متاسفانه مناسب نیست باید اعتراف بکنیم، در ادارات ما هم متاسفانه وضع حجاب مناسب نیست در محیط‌های تفریحی و ورزشی ما هم متاسفانه وضع حجاب مناسب نیست، در خیابان‌های ما هم همین طور، وقتی وضع حجاب مناسب نباشد این دختر نیازمند غریزه‌ی جنسی است این پسر نیازمند غریزه‌ی جنسی است و در معرض دید است، گفتگو احوال پرسی ارتباطات مختلف همدیگر قرار می‌دهیم این اسمش ریزه¬خوری شهوانی نیست چه است؟ گفتم آسیب اولش می‌شود تخریب ازدواج و تخریب ازدواج اتفاق افتاده یا نیفتاده؟ همه معتقدند تخریب ازدواج بحرانی است. خود همین دختر خانم‌ها،خود همین آقا پسرها از تاخیر ازدواجشان ناراحت‌اند در بعضی از جاها که هستیم یک خانم یک آقا سن ازدواجشان گذشته همه‌ی دوستانشان ناراحت‌اند، می‌گویند دیر شده یک کاری بکنید، این اتفاق نمی‌گویم همه‌ی علتش است یک علتش این می‌تواند باشد به احتمال این که این حضور دختر و پسر کنار همدیگر زن و مرد نامحرم کنار هم دیگر دارد ازدواج‌ها را عقب می‌اندازد به این احتمال جامعه را واکسینه کنیم ما که واکسینه پزشکی واکسینه حج و واکسینه مدارس و اطفال را مثال زدیم این‌ها احتمال آسیب است، اما ما می‌گوییم قطعیت آسیب است یک تاخیر ازدواج‌ها،دوم بحران در خانواده یا طلاق عاطفی می‌شود یا طلاق واقعی، و سوم فساد‌هایی که دارد اتفاق می‌افتد جلوی همه‌ی این‌ها گرفته خواهد شد الآن یک آقایی با من همراه بودند می‌گفتند یک کسی در خانه‌اش سیر شود یک آقایی یک خانمی خانم را می‌خواستند بروند تحریکش کنند که به تعبیر ما همسر شما سر و گوشش بیرون می‌جنبد، خانم گفته من در خانه به شوهرم کباب برگ می‌دهم دیگر ایشان محتاج کوبیده‌ی رستوران‌های بیرون نمی‌شود. گفت حاج آقا چه جواب می‌دهید؟ گفتم خدا خیر بدهد به خانمی که در خانه به شوهرش کباب برگ می‌دهد که شوهرش محتاج کوبیده‌های بیرون نشود ولی بیرون همه‌اش کوبیده نیست‌ها،اگر بیرون جوجه کباب بود، شیشلیک بود و سلطانی بود و چنجه بود و لقمه بود و اگر همه‌ی این‌ها بود چه؟ انسان تنوع طلب است الآن دارند با یک وضعی در دانشگاه، ما همه‌اش گیر به خیابان می‌دهیم در دانشگاهمان، در محیط‌های اداره‌مان در فرودگاه¬هایمان در هواپیماهایمان در محیط‌های ورزشی و تفریحی این‌هایی که می‌گوییم عمومی است این‌ها را می‌توانیم با قانون کنترل کنیم.
شریعتی: یک همت و عظم ملی می‌خواهد.
حاج آقا ماندگاری: من می‌گویم یک عظم دینی می‌خواهد. دغدغه‌ی دینی می‌خواهد، باید مسئولین رسانه‌ها علما مبلغین والدین همه دلشان بسوزد برای جامعه. واقعاً داریم کباب می‌کنیم خودمان با دست خودمان ویروس در جامعه فراوان است اجازه‌ی واکسیناسیون را هم نمی‌دهیم، این با کدام منطق و عقل جور درمی‌آید، ما می‌گوییم اگر محیط‌های ورزشی خانم‌ها از آقایان جدا باشد هیچ نامحرمی به محیط ورزشی خانم راه نداشته باشد این راحت ورزش کند چه کسی گفته خانم‌ها ورزش کنند؟ ولی نامحرم حضور نداشته باشد، مربی مرد نداشته باشند، در فیلم نشان ندهند در اخبار ورزشی نشان ندهند خانم‌ها را محیط‌های ورزشی جداگانه باشد خانوادگی باشد در محیط‌های اداری خانم‌ها از آقایان جدا شوند در محیط‌های آموزشی، دانشگاه‌های خانم هستند دانشگاه‌های آقا هستند، استادشان خانم ما به اندازه‌ی کافی استاد داریم هیئت علمی داریم آزمایشگاه داریم محیط داریم فضا داریم وقتی همه‌ی این‌ها است ببخشید چه مرضی داریم جوان را بفرستیم کوت نیاز کنار هم دیگر بنشینند بعد بگوییم تو خودت را کنترل کن. استدلالشان این است که گفته‌اند غربی‌هایی کهآزاد گذاشته‌اند،آن‌ها راحتند،آمار و ارقام را ببینید آن جا که واقعا این طور نیست والله این طور نیست فکر کنند آزادند، راحتند.
شریعتی: آزاد هستند اما این مشکل را حل نکرده.
حاج آقا ماندگاری: بله نتوانسته‌اند حل بکنند تجاوزهایی که دارد می‌شود خیانت‌هایی که دارد می‌شود جنایت‌هایی که دارد می‌شود بحران‌های خانوادگی از هم پاشیدگی‌های خانوادگی آن جا دارد اتفاق می‌افتد آمارهای این‌ها را هم نگاه بکنند. دین ما به عنوان زیباترین دین که از سمت خدا آمده است خدایی که این دو جنس را ساخته، خدایی که گفته زن و مرد را من ساخته‌ام در وجودشان این نیاز را گذاشته،هم نیاز عاطفی به هم دیگر دارند هم نیاز جنسی به یکدیگر دارند هم نیاز شخصیتی به یکدیگر دارند این که حتی یک آقا پسر با یک دختر خانم کنار هم راه بروند احساس پرستیژ می‌کنند، احساس شخصیت می‌کنند، اسلام می‌گوید این‌ها را از مسیر حلالشان بروید تا موقعی که مسیر حلال برایشان مهیا نشده نگذارید این آتش و پنبه کنار هم بنشینند. این‌ها آتش و پنبه هستند کنار هم بنشینند نمی‌توانید کنترلشان کنید.
شریعتی: از مسیرش که وارد بشویم ازدواج هایمان می‌رود سر جاش.
حاج آقا ماندگاری: کنترل باشد یقین داریم که ازدواج‌ها می‌آید به سن منطقی خودش. خانواده‌ها استحکامش بیشتر می‌شود فساد کمتر می‌شود فرآیند پیشرفت کار بیش تر می‌شود. یک جا از بنده سوال کردند فکر نمی‌کنید خانم‌ها را از آقایان جدا بکنند فرآیند و پیشرفت کار کم می‌شود؟ گفتم نه اتفاقا مگر شما نمی‌گویید برای این که کار راحت تر و بهتر و سریع¬تر انجام شود ما تمرکز نیاز داریم، وقتی دو جنسی که نیازمند هم هستند بگذارید کنار هم دیگر با این وجود می‌شود تمرکز داشت؟ من آدمی نیستم که از دانشگاه‌ها جدا باشم، بیست سی سال است با دانشگاه‌ها مرتبط هستیم، می‌بینیم دانشجو می‌گوید حاج آقا من دائماً حواسم پرت است، وقتی این صحنه‌ها را می‌بینم، این قیافه‌ها را می‌بینم این آرایش‌ها را می‌بینم بنده حواسم پرت می‌شود، ما می‌گوییم بگذاریم این آقا پسر آن خانم دختر درسشان را بخوانند آن خانم کارمند کارش را بکند آقای کارمند کارش را بکند خانم ورزشکار ورزش‌اش را بکند این آقای ورزشکار هم ورزشش را بکند این خانواده تفریحشان را بکنند آن خانواده هم تفریحشان را بکنند، ما می‌گوییم غیر از درس خواندن کار کردن ورزش کردن تفریح کردن کار دیگری نکنند ولی وقتی کنار هم بودند کارهای دیگر هم می‌کنند کارهای دیگر یعنی چه؟ به همدیگر نگاه می‌کنند بعد به همدیگر فکر می‌کنند، بعد سناریو می‌سازند بعد اقدامات عملی انجام می‌دهند بعد زندگی‌های همدیگر را متزلزل می‌کنند، افت کاری ایجاد می¬شود،افت تحصیلی ایجاد می‌شود افت روند پیشرفت ایجاد می‌شود، فساد ایجاد می‌شود تزلزل در خانواده ایجاد می‌شود من احساس می‌کنم هر انسان عاقلی هر مسلمانی هر انسانی بشیند فکر کند به عنوان واکسینه کردن جامعه‌مان یک اقدام انقلابی می‌خواهد این توقع جمهوری اسلامی توقع به جایی است این حکومت به پا شده تا حکم خدا را اجرا بکند رو در واسی هم با هیچ کس ندارد.
شریعتی: و بستر را برای دین داری ما فراهم کند.
حاج آقا ماندگاری: ما قرار است به تعبیر حضرت آقا ما در مرحله‌ی پنجم در فرآیند نهضت اسلامی تمدن سازی لازم داریم ما می‌خواهیم به دنیا بگوییم می‌شود احکام خدا را مقید باشیم تفکیک زن و مرد محرم و نامحرم را در همه‌ی کارها داشته باشیم و پیشرفت هم بکنیم، نه پیشرفت مختل شود، نه آزادی مختل شود، نه آرامش مختل شود نه خانواده همه چیز در مسیر کمال خودش قرار بگیرد چون اعتقاد داریم اگر دین خدا اجرا شود همه‌ی این‌ها هم است«أُوْلَـئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُوْلَـئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (لقمان/5) احساس می‌کنم شاید یک مقدار ترس از هجوم غربی‌ها ما را ببرند زیر سوال برای حقوق بشر حقوق زنان.
شریعتی: بی احترامی که شائبه اش پیش آمده بود با توضیحات شما منتفی شده و این نگاه نیست.
حاج آقا ماندگاری: من تقاضا می‌کنم از بینندگان عزیز از صاحب نظران باز هم اگر سوال و نکته‌ای داشتند یا بحث من ناقص بود متذکر شوند در پیام¬هایشان در ایمیل‌ها و سوالاتشان ما باز هم آمادگی داریم هفته‌ی آینده که شب میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها است، به خاطر حضرت معصومه و ادای دینمان به بی بی دو عالم باز هم این بحث را سوالاتی که در موردش است حتما پاسخ دهیم.
شریعتی:ان‌شاء‌الله، خیلی ممنون. سوال یکی از بینندگان پیش روی من استان‌شاء‌الله بعد از پاسخ‌های حاج آقای ماندگاری به از این سوال به قرار روزانه‌مان خواهیم رسید.
شریعتی: با سلام و خسته نباشید گفته‌اند که همسر من کارمند اداره است گاهی اوقات کلاس آموزشی برای دیگر کارمندان برگزار می‌کند که مسئول هماهنگ کردن امور او همسرم است در این گونه موارد او برای شرکت کنندگان هدایای را تهیه می‌کند. در این کلاس‌هایی که تشکیل می‌شود هدایای تبلیغاتی یا فرهنگی می‌دهند او این دفعه که آمد خانه دو تا از آن هدیه‌ها را با خود آورده بود وقتی جریان را از او پرسیدم گفت یکی سهم خودم است و دیگری چون شرکت کنندگان در کلاس نیامده بودند با بقیه‌ی همکاران بین خودمان تقسیم کردیم، من خیلی ناراحت شدم و گفتم این‌ها بیت المال است و حرام است اما همسرم قبول نکرد و حتی با من دعوا کرد که تو نباید سر حلال و حرام با من بحث کنی من مرد هستم و وظیفه‌ی من است که چیزی به خانه بیاورم و نباید به تو جواب پس بدهم و می‌گوید حلال است و حق من است، از صبح چقدر دوندگی کرده‌ام برای این کلاس‌ها اما من خیلی اذیت می‌شوم و به او گفته‌ام اگر حرف من را قبول نداری فردا از سمت خدا می‌پرسم حتما جواب آن‌ها را قبول داری حالا می‌خواهم از شما بپرسم خواهش می‌کنم جواب قانع کننده‌ای بدهید چون هر چه گفتم این هدایا را نگه دار برای دفعه‌ی بعد اما باز هم بهانه آورد که نه نمی‌شود و سوال دیگر این که آیا من نباید نسبت به مال و وسایلی که وارد خانه‌ام می‌شود کنجکاوی داشته باشم آیا باید هر چه همسرم به خانه آورد حرفی نزنم و اگر بپرسم مرتکب گناه شده¬ام؟ خیلی ممنون از شما حاج آقای ماندگاری نقطه‌ی مقابلش این است که خیلی از خانم‌ها به همسرشان می‌گویند من نمی‌دانم از کجا می‌خواهی بیاوری فقط بیاور، حدش چقدر است؟
حاج آقا ماندگاری:ان‌شاء‌اللهاین بزرگوار با همسر بزرگوارشان در خانه باشند و بحث ما را بشنوند. ما ممنون هستیم که مردم این قدر با دقت‌های قشنگ از زندگی‌های خودشان را دارند مورد بررسی قرار می‌دهند و سوال می‌کنند، من احساس می‌کنم بارها هم فکر می‌کنم هفته‌ی قبل اشاره کردیم در رابطه با حضرت عبدالعظیم سلام الله علیها عرضه‌ی دینمان معنایش همین است که اگر نمی‌دانیم بپرسیم اگر می‌دانیم دانسته‌ی خودمان را عرضه کنیم ببینیم درست است یا غلط همین کاری که این بزرگوار کرده‌اند،این نمونه را ما خیلی داریم در جامعه من شاهد بودم یک بار در هواپیما گاهی وقت‌ها هواپیما مسافرانش کمتر است گاهی وقت‌ها پک‌هایی که خوراکی است در هواپیما می‌دهند زیاد می‌آید من دیدم این بزرگوار‌ها هر کدامشان کیفشان هم بزرگ است هر کدام پنج شش تا می‌گذارند در کیف-هایشان ما با ایشان رفیقیم گفتم چه کار می‌کنید؟ گفتم می‌بریم خانه‌مان گفتم مگر چند تا حق شماست؟ شما از صبح تا الآن چهار پنج تا پرواز دارید چهار تا اگر نخورده باشید حق شماست بیشترش چه؟ گفت بماند خراب می‌شود گفتم باشد خراب شود به چه مجوزی؟ مال بیت¬المال است در مهمانی‌ها در همایش‌ها در اردوهای آموزشی در برنامه‌های مختلف در اداره چیزهایی می‌گیرند غذا می‌آورند حتی افطاری‌ها می‌آورند زیاد می‌آید حالا کارمند‌ها شما بیایید از هر کدامشان دو تا بردارید ببرید این که برداریم ببریم سه تا سوال است برداریم و ببریم حق ماست؟ این کاملاً غلط است شما کارمندید زحمت می‌کشید حقوقتان را می‌گیرید مهمان آن مجموعه هم بوده‌اید یک عدد از آن هدیه‌ها اگر به همه‌ی کارمندان هم داده‌اند یا یک دانه از غذاها یک دانه از بسته‌های میوه، بسته‌های خوراکی سهم شماست بقیه‌اش چه؟ بقیه‌اش مسئول هم اگر بخواهد اجازه بدهد او از کجا این اجازه را داده؟ اگر این آقای بزرگوار یا آن مسئول جبرئیل برایش نازل می‌شود و می‌گویند از طرف خدا سلام رساندند که شما می‌توانید این را با خودتان ببرید
شریعتی: یعنی واقعاً در این حد؟
حاج آقا ماندگاری: بله. من الآن یک بسته‌ی میوهیک بسته‌ی غذا یک بسته‌ی هدیه یک بسته‌ی خوراکی دارم یک بسته اضافی آمده می‌خواهم ببرم خانه این الآن حکم آن چیزی است که در خیابان پیدا شده می‌خواهم ببرم خانه قیمتش چند است؟ پنج هزار تومان. پنج هزار تومان بیندازم در صندوق اداره ببرم خانه انگار که خریده ام. ده تا بسته ببرم ده تا پنج هزار تومان بیندازم صندوق، به بهانه‌ی این که من چون زحمت کشیده‌ام من در این هواپیما زحمت می‌کشم من در این مهمانی زحمت می‌کشم اگر حقوق نمی‌گیرید می‌خواست زحمت نکشید، اگر حقوق می‌گیرد دارد زحمت می‌کشد حقوقش را هم می‌گیرد به بهانه این که این کارها را من دارم انجام می‌دهم اجازه دارم از این بسته‌ها بیشتر ببرم نخیر قطعاً مال حرام است، قطعاً خلاف شرع است بروند از هر مرجع تقلیدی بپرسند اختلاف نظر هم این جا نیست چون مال شما نیست، مال بیت المال است، بیت المال هم استفاده کردید حتی این عوارضی‌های در جاده‌ها من دیده‌ام گاهی وقت‌ها من را می‌بینند حاج آقای ماندگاری شما بفرمایید گفتم بفرمایید یعنی چه؟ مال خودت است یا مال دولت است؟ گفت مال دولت است گفتم پس چرا از جیب دولت به من می‌گویی بفرمایید. آقا جان خدا خیرت بدهد ما را با سی صد تومان، هزار تومان مدیون بیت المال بکنی؟ یک وقت بحث رد مظالم شد بگوییم اگر از این اتفاق‌ها تا به حال افتاده یک مبلغی را حساب کنیم ببریم به حساب خزانه دولت بریزیم، مدیون هم یک قرانش هم یک قران است روز قیامت پدرمان را در می‌آورند.«فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ ؛ وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ»(زلزال/8-7) پس این که گفته شود چون من این جا کار می‌کنم چون زحمت می‌کشم حقم است این طور نیست. این یک این آقای بزرگوار این مهماندار آن کارمند آن کارگر هر کسی هر جا دارد خدمتی می‌کند که پذیرایی می‌کنند همان مقداری که بود بیشتر از آن حق من نیست این یک دوم قطعاً بله به خانم‌ها گفته‌اند نسبت به کارهای اقتصادی مردتان تجسس نکنید اما به مردها گفته‌اند حلال بیاورید و از این طرف گفته‌اند به زن‌ها گفته‌اند کمک دیانت مردتان بکنید، ما جمله‌ای که از فاطمه‌ی زهرا و امیرالمومنین به عنوان یک خط¬کش بیان شده بارها در این برنامه هم بیان شده وقتی سوال کردند حضرت زهرا چگونه همسری برای شما بود فرمود خَیرُ عونٍ فی طاعَتِ الله، زن اگر کمک مردش در طاعت الهی نکند که مرد را راحت می‌تواند بیندازد به گناه. مرد اگر کمک زنش در بندگی خدا نکند که راحت می‌توانند همدیگر را در گناه بیندازند، بارها زوج‌های جوان به ما می‌گویند نصیحت بکنید گفتم به طور طبیعی شما مراقب تیپ هم هستید مراقب غذای هم هستید، مراقب زیبایی هم هستید، بیایید مراقب دیانت هم باشید این خانم حق دارد مراقب دیانت شوهرش باشد
شریعتی: به مرحله‌ی وسواس نرسد.
حاج آقا ماندگاری: بله بدبین نشوند کنجکاو نشوند همین که مردشان گفت من مراعات حلال و حرام را می‌کنم، من بارها گفته‌ام به مردها و خانم¬هایشان بگویند زن و مرد با هم یک قرار بگذارند ما بی¬دینی نمی‌کنیم ظلم هم نمی‌کنیم، خاطر جمع باشید ولی هی تذکر بدهد مواظب باش بی دینی نکنی مواظب باش ظلم به کسی نکنی بارها گفته¬ایم خانم‌های مسئولین از همسرانشان بخواهند در مسئولیت ظلم به کسی نکردی امروز؟ پس وظیفه‌ی زن است از او دین بخواهد وظیفه‌ی مرد است با خط کش دین مال را بیاورد در خانه این هم مطلب بعدی.
شریعتی: هر دو ناظر باشند در دین داری هم
حاج آقا ماندگاری: بله، مطلب سوم این که فرمودید بعضی از خانم‌ها می‌گویند تو برای من بیاور هر طور خواستی بیاور ما می‌گوییم اگر خانم‌ها توقع خودشان را کنترل نکنند قطعاً مردشان را به گناه می‌اندازند. بارها من این مثال را گفته‌ام خانمی حقوق شوهرش 500 هزار تومان است خواهرش حقوق شوهرش یک میلیون تومان است اگر توقعات این دو خواهر با هم یکی شود یک شوهر ماهی 500 هزار تومان کم دارد یا باید خودش را به آب و آتش بزند یا باید دزدی کند، و توقعات این زن مرد را به دزدی انداخته، خیلی از کارهای خلافی که امروز در جامعه انجام می‌شود توقع زن است، توقع خانواده است و از آن طرف هم گاهی وقت‌ها توقعات مرد زن را به گناه می‌اندازد. پس ما توقعاتمان را تنظیم بکنیم با توانمندی مردمان از آن طرف مرد قول بدهد من حلال بیاورم زن هم توصیه فقط به دین و حلال و حرام بکند ولی به هم بدگمان نباشند از این طرف هم نکته‌ی اول یادمان نرود قرار نیست چون ما کار می‌کنیم، خدمت می‌کنیم، میزبان همایش‌ها هستیم، اجازه داشته باشیم ده تا غذا با خودمان ببریم، بیست تا غذا با خودمان ببریم، یک وقت مهمانی است می‌گویند برنامه‌مان این است که دو تا غذا گرفته¬ایم برای شما و خانواده‌تان این بحث دیگری است چون پذیرایی با این دو تا غذاست. آقای مسئول شما هم برای خانواده‌ات یکی بردار اشکالی ندارد اما یک وقتی همه یک غذا برداشته‌اند شما هم یکی بردار مواظب باشیم مفت مفت بعضی وقت‌ها با پنج هزار تومان با ده هزار تومان زندگیمان را با حرام آلوده می‌کنیم، لقمه حرام، نطفه حرام، شیر حرام، تربیت حرام نتیجه را در بچه هایمان خواهیم دید یقیناً.
شریعتی: خیلی ممنون حاج آقا از شماان‌شاء‌اللهبیننده‌ی خوبمان هم خودشان هم همسرشان پاسخ حاج آقا را شنیده باشند. برمی گردیم در بخش بعدی هم خدمت ایشان و خدمت شما خواهیم بود صفحه‌ی 179 قرار امروز ماست آیات 17ام تا 25 ما سوره‌ی مبارکه‌ی انفال در سمت خدای امروز تلاوت می‌شودان‌شاء‌اللهتلاوت شما توام با تدبر باشد چقدر خوب است ثواب تلاوت این آیات را هدیه کنیم به روح ملکوتی حضرت امام صادق علیه السلام.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿١٧﴾ ذَٰلِكُمْ وَأَنَّ اللَّهَ مُوهِنُ كَيْدِ الْكَافِرِينَ ﴿١٨﴾ إِن تَسْتَفْتِحُوا فَقَدْ جَاءَكُمُ الْفَتْحُ وَإِن تَنتَهُوا فَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَإِن تَعُودُوا نَعُدْ وَلَن تُغْنِيَ عَنكُمْ فِئَتُكُمْ شَيْئًا وَلَوْ كَثُرَتْ وَأَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿١٩﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنتُمْ تَسْمَعُونَ ﴿٢٠﴾ وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ قَالُوا سَمِعْنَا وَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ ﴿٢١﴾ إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ ﴿٢٢﴾ وَلَوْ عَلِمَ اللَّهُ فِيهِمْ خَيْرًا لَّأَسْمَعَهُمْ وَلَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّوا وَّهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ ﴿٢٤﴾ وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَّا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنكُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿٢٥﴾
ترجمه:
[به کشتن دشمنان بر خود مبالید] شما آنان را نکشتید، بلکه خدا آنان را کشت. [ای پیامبر!] هنگامی که به سوی دشمنان تیر پرتاب کردی، تو پرتاب نکردی، بلکه خدا پرتاب کرد [تا آنان را هلاک کند] و مؤمنان را از سوی خود به آزمایشی نیکو بیازماید؛ زیرا خدا شنوا و داناست. (۱۷) [سرنوشت مؤمنان و کافران از] این [قرار است که دیدید]، و قطعاً خدا سست کننده نیرنگ کافران است. (۱۸) [شما ای مشرکان!] اگر پیروزی [آیینِ حق] را می خواستید، اینک پیروزی برای آیینِ حق آمد [پس به آن ایمان آورید]، و اگر [از دشمنی و مخالفت با خدا و رسول] بازایستید، برای شما بهتر است، و اگر [به دشمنی و مخالفت] بازگردید، ما نیز [بر ضد شما] بازمی گردیم، و هرگز جمعیت شما هر چند زیاد باشد، چیزی [از عذاب خدا] را از شما دفع نمی کند، و یقیناً خدا با مؤمنان است. (۱۹) ای اهل ایمان! از خدا و پیامبرش اطاعت کنید و در حالی که [سخنان بر حقّ او را] می شنوید، از او روی نگردانید. (۲۰) و مانند کسانی نباشید که [از روی تظاهر] گفتند: شنیدیم در حالی که [از روی حقیقت] نمی شنوند. (۲۱) قطعاً بدترین جُنبندگان نزد خدا، کرانِ [از شنیدن حق] و لالانِ [از گفتن حق] هستند که [کلام حق را] نمی اندیشند! (۲۲) اگر خدا [نسبت به پذیرفتن هدایت، شایستگی و] خیری در آنان می دید، یقیناً ایشان را شنوا [ی حقایق و معارف] می کرد، و اگر [با لجبازی و عنادی که فعلاً دارند] آنان را شنوا کند، باز اعراض کنان، روی [از حق] می گردانند. (۲۳) ای اهل ایمان! هنگامی که خدا و پیامبرش شما را به حقایقی که به شما [حیات معنوی و] زندگی [واقعی] می بخشد، دعوت می کنند اجابت کنید، و بدانید که خدا میان آدمی و دلش حایل و مانع می شود [تا حق را باطل و باطل را حق مپندارد] و مسلماً همه شما به سوی او گردآوری خواهید شد. (۲۴) و از عذابی [که نتیجه گناه، فساد، نزاع، اختلاف و ترک امر به معروف و نهی از منکر است] بپرهیزید، [عذابی] که فقط به ستمکاران از شما نمی رسد [بلکه وقتی نازل شود، همه را فرا می گیرد، ستمکاران را به خاطر ستم و اهل ایمان را به سبب اختلاف و نزاع و ترک امر به معروف و نهی از منکر] و بدانید که خدا سخت کیفر است. (۲۵)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی:گفت دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای فرشته‌ات به دو دست دعا نگه داردان‌شاء‌اللهزندگی همه‌ی ما در مسیر بندگی و در مسیر طاعت خداوند متعال باشد و زندگی‌ها منور به نور صلوات و نور قرآن باشد. اشاره‌ی قرآنی امروز را حاج آقای ماندگاری بفرمایند
حاج آقا ماندگاری: با استمداد از حضرت امام رضا سلام الله علیه که مهمان سفره‌ی کریمانه‌شان هستیم آیه‌ی 24 سوره‌ی انفال را من متذکر می‌شوم برای خودم و همه‌ی بینندگان«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ» از این آیه برداشت می‌شود که موجودات در دو دسته‌اند زنده و مرده با خاصیت و بی خاصیت دست خودمان است با خاصیت باشیم یا بی خاصیت زنده باشیم یا مرده عامل حیات را متذکر شده‌اند بیایید به حرف خدا و پیغمبر رو کنید «اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ»به حرف خدا و پیغمبر هم رو کردن می‌خواهم بروم گرهی بزنم به ایام شهادت امام صادق سلام الله علیه یک شعر قشنگی را شما خواندید اول بحثتان، اشاره به یار تنوری امام صادق داشت، اجابت حرف خدا و پیغمبر بارها گفته ایم سه حالت دارد یک وقت آن نفع در حرف خدا و پیغمبر را می‌فهمم این جا اجابت بکنم من بارها گفته‌ام ارزش‌اش مدال برنز است، خدا پیغمبر گفته‌اند که روزه‌تان را اگر فکر می‌کنید مریض می‌شوید بشکنید روزه‌تان را بخورید این جا ما شاء الله خوب گوش به حرف خدا و پیغمبر می‌کنیم چون احساس می‌کنم نفعش است می‌فهمم، من روزه بگیرم ناراحتی قلبی دارم معده دارم کلیه دارم اذیت می‌شوم، این جا ارزش مدال برنز دارد قرار نیست همه‌ی آن چه که خدا پیغمبر گفته‌اند ما خوب بفهمیم، دنبال فهمش باشیم اشکالی ندارد، دو یک وقت خدا و پیغمبر یک حرفی به ما می‌زنند ما نمی‌فهمیم این جا من بگویم چون خدا می‌گوید چون پیغمبر می‌گوید چشم مثل قصه‌ی نماز صبح که بارها گفته¬ایم نماز صبح را گفته‌اند دو رکعت است چرا؟ نمی‌فهمیم چون خدا گفته می‌گوییم چشم این ارزشش مدال نقره است اما ارزشمندترینش مدال طلایش آن جایی است که فکر کنیم حرف خدا و پیغمبر به ضرر ماست مثل قصه‌ی یار تنوری. داستانش این بود که یک نفر از خراسان ما هم بوده آبروی ما را برده، محضر امام صادق علیه السلام بوده داشت حسابی لفاظی می‌کرد ما چاکریم، ما مخلصیم، ما فدایی شماییم، در بست در خدمت شماییم، از این تعابیر شبیه این حضرت دیدند خیلی دارد تند می‌رود فرمودند می‌روی در تنور آتش؟ یا تنور روشن بود یا دستور دادند روشن شود. گفت می‌روی داخل آتش؟ گفت زن دارم، بچه دارم، مغازه دارم، اداره دارم این چه فرمایشی است؟ می‌خواهید ما را بسوزانید؟ مگر من چه گناهی کرده¬ام؟ یکی از یاران امام صادق وارد شد اسمش چه است؟ هارون مکی. هارون مکی وارد شد حضرت فرمودند هارون می‌روی در تنور بنشینی؟ گفت چشم، فدای تو شوم، چشم تو امام منی چشم. تو از من به من مهربان¬تری تو مگر می‌شود«وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى»(نجم/3) مگر می‌شود تو حرفی بزنی که در آن هوای نفس باشد مگر می‌شود تو حرفی بزنی که مصلحت دنیا و آخرت من را در نظر نگرفته باشی چشم مثل این که بخواهد در باغچه بنشیند رفت در تنور نشست حضرت فرمودند از این آقای خراسانی خب بگو زراعت چطور بوده کشتزارها چطور بوده؟ او نشسته در تنور می‌سوزد این آقا هم دلش دارد می‌جوشد حضرت دید او هنوز متوجه نشد گفت بلند شد برویم احوال این یار تنوری را بپرسیم بلند شدند در تنور را باز کردند دیدند انگار وسط باغچه نشسته حالا از این به بعدش را من از زبان حال می‌گویم شاید هارون مکی رو کرد به این مرد خراسانی گفت تو خبر نداری قبل از این که تو به فرمان امام صادق باشی آتش به فرمان امام صادق است، حضرت که به تو می‌گوید تو برو در آتش قبل از آن به آتش گفته«يَا نَارُ كُونِي بَرْداً وَسَلَاماً»(انبیاء/69) سرد و سالم باش حجت خداست این ولی خداست چرا اگر امام صادق می‌فرماید شما محرم و نامحرم را از هم جدا کنید بعضی‌ها فکر می‌کنند ما می‌خواهیم مثل داعش حکم کنیم، ما می‌خواهیم مثل طالبان حرف بزنیم زن‌ها همه پشت پرده باشند چه کسی گفته زن‌ها پشت پرده باشند مگر اول انقلاب زن‌ها در انقلاب حضور نداشتند؟ زن و مرد کنار هم در انقلاب بودند؟ یک طرف صف خانم‌ها بود یک طرف صف آقایان، همین را می‌گوییم ما می‌گوییم این دو تا کنار هم چسبیده به هم قرار نگیرند وقتی دو کارمند خانم و آقا جلو و مقابل هم چشم در چشم هم هستند شیطان می‌شود این وسط کارگردانی می‌کند اشکال دارد پنج خانم در یک محدوده می‌خواهند کار کنند یک اتاق باشند یک پانل این وسط باشد نگفتیم پشت پرده بکنید. یک بار یادم است عرض کرده‌ام اگر خانم‌ها در محیط خانه یعنی خانه‌ها امن باشد، در حیاط باز نباشد تا فیها خالدون دیده شود خانه‌ها امن باشد، محیط کاری امن باشد، برای خانم‌ها راحت بتوانند، چادرشان را در بیارند مقنعه و روسری‌شان را در بیاورند، چون ناامنی نیست در محیط ورزشی راحت باشند در محیط تفریحی و درسی راحت باشند چند ساعت در خیابان رفت و آمدند؟ در یکی دو ساعت بگوییم چادر سرتان کنید خیلی راحتند،سخت نیست، اما الآن در محیط کار باید چادر سرش باشد در محیط ورزش باید چادر سرش باشد در تفریح باید چادر سرش باشد در دانشگاه باید چادر سرش باشد می‌گوید سخت است چادر را می‌اندازد مدل دیگر می‌شود این که امام صادق می‌گوید باور کنیم امام صادق را باور کنیم این‌ها را برای حیات ما فرموده‌اند این‌ها نه می‌خواهند ما را محدودمان کنند نه می‌خواهند زجرمان بدهند نمی‌خواهند ما عقب بیفتیم آن جمله‌ای که پشت ماشین‌ها می‌نویسند من در حکم خدا می‌گویم گفت صد بار بدی کردی و دیدی ثمرش را * * * خوبی چه بدی داشت که یک بار نکردی
ما چند بار به حکم خدا عمل کردیم و ضرر کردیم؟ مردم دنیا باور کرده‌اند سی و پنج سال مملکت ایران دارد نیم بند به حکم خدا عمل می‌کند من قائل‌ام همه‌ی ما کامل به حکم خدا عمل نمی‌کنیم نیم بند داریم به حکم خدا عمل می‌کنیم پیشرفتمان این طور بوده اگر صد در صد به حکم خدا عمل کنیم چه اتفاقی می‌افتد؟ یک عزیزی تذکر خوبی دادند بین برنامه، همه هم باید اگر به مردم می‌گوییم دست به بیت المال نزنند حکومت هم باید دست به حق مردم نزند، حکومت هم اگر حقوق کارمند را عقب بیندازد، اگر حقش را ضایع بکند، اگر زد و بند‌ها باشد، اگر واسطه‌ها بیاید حق یک عده کارگر را بدهند به واسطه واسطه برود بگذارد بانک سودش را بخورد بعد از سودش حقوق این‌ها را بدهد و از سودش بخورد این هم خلاف است حکومت هم باید مواظب باشد از حق مردم نخورد لذا من احساس می‌کنم بیایید آیه‌ی قرآن را باور کنیم امام صادق را باور کنیم حتی به امام صادق بگوییم تو آقا بگو ما چه کار بکنیم چه فلسفه‌اش را بدانیم چه ندانیم تو به ما بگو در تنور بگو چشم فدای یاران تنوری امام بزرگوارمان شویم گفتند حکم جلودار است در هامون بتازیم هامون اگر دریا شود در خون بتازیم واقعاً رفته‌اند میدان مینی را رفته‌اند که می‌دانستند برگشت ندارد عملیاتی را رفته‌اند می‌دانستند برگشت ندارد اما چون امام گفته بود گفته‌اند این راه سعادت است این طور باور کنیم اتفاق‌های خوبی می‌افتد.
