93-06-12 -حجت الاسلام والمسلمين ماندگاری - پرسش و پاسخ بینندگان
موضوع برنامه: پرسش و پاسخ بینندگان
كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري
تاريخ پخش 93/06/12
شریعتی: بسم الله الرحمن الرحیم سلام می‌گویم به همه‌ی هم وطنان خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز آرزو می کنم هر‌جا که هستید خداوند پشت و پناه شما باشد حاج آقای ماندگاری سلام ایام را تبریک عرض می‌کنم خوش آمدید.
حاج آقا ماندگاری: سلام علیکم و رحمه الله و برکاته بسم الله الرحمن الرحیم من هم خدمت شما همه‌ی همکاران این برنامه و همه‌ی بینندگان عزیز عرض سلام و ادب و احترام داریم دهه‌ی کرامت و پیشاپیش میلاد امام رضا علیه السلام ولی نعمت‌مان را تبریک عرض می‌کنم امیدواریم که خداوند ما را قدر دان این نعمت زیبا قرار بدهد.
شریعتی: ان‌شاء‌الله خوشحالیم خدمت شما هستیم و خدمت دوستان خوب‌مان آن‌هایی که دلشان زیارت مشهد الرضا می‌خواهد مشرف شوند و ما را هم حتما دعا بکنند دوستانی که در حرم رضوی هستند نائب الزیاره‌ی ما و بینندگان خوب باشند. دوستان منتظرند حاج آقا ماندگاری به بخشی از پرسش‌های آن‌ها پاسخ دهند. من اولین سوال را مطرح می‌کنیم سوالاتی که از طریق پیامک و ایمیل به دست ما رسیده. یک جوانی مسئله‌ای را مطرح کرده و خواسته که حاج آقای ماندگاری نظرشان را بیان بکنند. بسم الله الرحمن الرحیم بعد سلام و احوال پرسی ایشان گفتند که حاج آقای ماندگاری خیلی ارادت داریم و ادامه دادند که شما خیلی زیبا صحبت می‌کنید اما متاسفانه بعضی از مسائل فقط در حد حرف هستند و وقتی در زندگی به کار گرفته می‌شوند تلخی‌های زیادی را در پی دارند اشاره کردند به یک صحبت شما در مورد جوانی که به علت مشکلات مالی و مخالفت خانواده دختر چند سال است نتوانسته ازدواج کند ایشان پیامشان را این گونه آغاز می‌کنند من هم موقع ازدواج این مشکل را داشتم و چون همسرم دانشجو بود و وضع مالی مناسبی نداشت با مخالفت خانواده‌ام رو به رو شدیم اما در نهایت به خاطر همین حرف‌ها راضی شدند و ما ازدواج کردیم متاسفانه از لحظه‌ی ازدواج تا به امروز که نه سال می‌گذرد به علت مشکلات مالی سختی‌های زیادی را تحمل کردیم و چندین بار حتی تا مرز طلاق پیش رفتیم متاسفانه امروز از این ازدواج پشیمانم و همیشه با خودم می‌گویم‌ای کاش هیچ وقت خانواده‌ام با این ازدواج موافقت نمی‌کردند تا من با این همه مشکلات مواجه نشوم به نظر من با وضع کنونی و وضع اقتصادی امروز قبل از ازدواج باید وسایل رفاه فراهم باشد تا زندگی جوان‌هایمان دوام داشته باشد و با تلخی همراه نشود امیدوارم این صحبت‌های حاج آقای ماندگاری باعث نشود مشکلاتی که من تحمل کردم برای جوانان دیگر تکرار شود.
حاج آقا ماندگاری: بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین از همین جوان بزرگوار و از همه‌ی بینندگان عزیز تقاضا می‌کنم که به عنوان عرض تبریک به ساعت مقدس امام رضا دعای سلامت امام زمان را با هم دیگر به عنوان توسل مثل هر هفته بخوانیم تا توفیق پیدا کنیم جواب خوبی را برای عزیزان تقدیم کنیم به عنوان دسته گل صلوات بر محمد و آل محمد اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. ما قرار شد پاسخ‌هایمان امروز امام رضایی باشد چون در ایام میلاد حضرت هستیم ان‌شاء‌الله کمکمان کنند جوانی مثل جوان عزیز در حرم امام رضا گفتند حاج آقا من می‌خواهم ازدواج کنم ولی کسی را ندارم کمکم کند گفتم خب یعنی خدا امام رضا و اهل بیت را هم نداری؟ گفت چرا این‌ها را که دارم گفتم پس تو همه چیز را داری این که ما در برنامه می‌گوییم خدا را داریم اهل بیت را داریم بروید در ازدواج کمکتان می‌کنند راست می‌گوید ایشان اگر در صرف گفتن یا امام رضا باشد در حد حرف می‌ماند اما امام رضا و دین امام رضا و خدای امام رضا برای ازدواج پازل تعریف کردند اصلا برای زندگی ما یک پازل تعریف کردند یک قطعه‌اش ازدواج است برای خود ازدواج یک پازل تعریف کردند که یک قطعه‌اش مثلا انتخاب همسر است برای خود انتخاب همسر یک پازل دارند در تمام این‌ها یک سیستمی را این‌ها ارائه کرده‌اند من به صرف این که خدایا به امید تو به امید امام رضا رفتم در صحنه‌ی ازدواج این درست نمی‌شود این یک عنصرش است قطعا هم لازم است همه‌ی این قطعات را باید با هم داشته باشیم من چند تا نکاتی که در این پازل است عرض می‌کنم همه‌اش را بخواهم بگوییم یک برنامه کم است چندین برنامه باید بیاییم پیشنهاد هم گفتیم ان‌شاء‌الله محقق شود قطعات مختلف زندگیمان را در پازل دین بررسی کنیم که خودش هم یک پازل است سیستم است باید بررسی کنیم این مقدار اجمال بارها گفته شده دین ما در بحث ازدواج می‌فرماید شما قبل از ازدواجتان هم به ازدواجتان مربوط است ایشان می‌گوید که درست است خانواده‌ای که من رفتم سراغشان از لحاظ مالی وضع مناسبی نداشتند ولی ما نه سال است وضعمان هنوز خوب نشده گرفتاری‌هایی را داریم خیلی خانواده‌ها داریم وضع مالیشان خوب نیست اما نگاهشان نگاه قشنگی است.
شریعتی: یعنی چی؟
حاج آقا ماندگاری: یعنی به عنوان مثال یک وقت من ندارم و نداشتن را یک کسر شأن می‌دانم قطعا اذیتم می‌کند من در خانه‌مان مثلا مبلمان ندارم من ماشین آنچنانی ندارم من پول آنچنانی ندارم من موقعیت آنچنانی ندارم این‌ها را کسر شأن می‌دانم هر کس دارد فکر می‌کنم کلاسش بالاست منی که ندارم کلاسم پایین است این خودش شکنجه‌ی روحی است اذیت می‌کند نه سال که نه یک سال هم باشد اذیت می‌کند اما یک وقت ندارم و این نداشتن را به عنوان یک امتحان می‌دانم با یک نگاه دیگر باید ببینم من باید این نداشتنم را به عنوان یک امتحان بدانم خودم کم کاری کردم جبران کنم خدا می‌خواهد من را در فشار قرار بدهد «وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ» (بقره/155) یعنی کم مالی خودش یک امتحان است در امتحان آدم حواسش را جمع می‌کند نمره بگیرد نمره بگیری مدرک می‌دهند این یک نگاه است. یک آقایی کفش می‌فروخت یک نفری را فرستاد در جزیره‌ای گفت برو برای ما بازاریابی کند جزیره جزیره‌ی پا برهنه‌ها بود دو نفر را فرستاد با دو نگاه بودند یکی رفت گفت این‌ها اصلا کفش پایشان نمی‌کنند پا برهنه‌اند ما بازار نداریم این‌جا یارو گفت اشتباه فرستادید ما را کفشی نفرستید دومی رفت به ارباب گفت عجب جای قشنگی فرستادی این‌ها هیچ کدامشان کفش ندارند من این قدر انگیزه برایشان درست می‌کنم که همه‌شان مشتری کفش شوند یکی می‌گوید این‌ها به کفش احتیاج ندارند یکی می‌گوید این‌ها مزه‌ی کفش پا کردن را نچشیدند این‌جا جایش است. این دو نگاه است دو نتیجه. ما می‌گوییم ما در زندگی اول برویم نگاه را از امام رضا بگیریم آقای ماندگاری بله یک کلمه به شما گفته زود ازدواج کنید پدر مادر‌ها کمک بکنید ولی همین آقای ماندگاری و دیگر کارشناسان محترم گفته‌اند این‌جا ما نگاه به ازدواج را هم از امام رضا بگیریم اتفاقا واقعا دوست داشتم امروز توفیق پیدا بکنم به بهانه‌ی سوال‌های بینندگان عزیز بگویم برویم در خانه‌ی امام رضا التماس کنیم می‌شود شما آن نگاهی که به پدیده‌های عالم دارید به ما هم بدهید؟ ما چون می‌گوییم مثل این خاندان نگاه نکنیم نمی‌توانیم پشت سر ایشان حرکت کنیم یک دعا داریم اَلَلَّهُمَّ اَرِنِی الْاَشْیَاءَ کَمَا هِیَ خدایا همان طور که هست به من نشان بده همان طور که قرار است با آن من را امتحان کنی به من نشان بده آن وقت نگاه من به ازدواج به نگاه امام رضا فرق می‌کند حق دارد جوان ما بگوید حرف‌های کارشناس فقط حرف است درست می‌گوید خیلی مردم فقط به عنوان حرف دارند معامله می‌کنند ما نگاه را بگیریم ازدواج قرار نیست ما را از گرفتاری‌های تجرد نجات بدهد در مهمان سرای زندگی پذیرایی بکند نه ازدواج قرار است ما را بیندازد در گردانه‌ای که از تجرد آمدیم متاهل شدیم حالا باید با مشکلات بیشتری دست و پنجه نرم کنیم که البته همیشه این گونه نیست ولی اصلش این است من باید بزرگ شوم اگر این جوان بزرگ نشده بود که دامادش نمی‌کردند حالا که بزرگ شدی باید بار سنگین‌تر برداری اتفاقا آن‌هایی که به زندگی فقط دیدگاه تفریح گاه و استراحت گاه و رستورانی دارند آن‌ها اشتباه می‌کنند در زندگی باید دائما دست و پنجه نرم بکنی حالا رنج در زندگی دو نگاه دارد یکی می‌گوید آخ خدا ما را گیر آوردی حالا ما را له می‌کنی یکی هم می‌گویی قربانت شوم این همه زحمت گذاشتی من را قوی کنی من را بزرگم کنی برای عالم آخرت من را رشدم بدهی پس این عزیز اگر نگاهش به زندگی نگاهش به همسر نگاهش به جایگاه مرد و زن نگاهش به مشکلات زندگی همین جوان اگر بیاید من بارها شده برخورد کردیم گفته است حاج آقا یک مشکل بزرگی دارم گفتم مشکلت بزرگ‌تر است یا خدا گفت خدا بزرگ‌تر است گفتم پس به خدای بزرگ بگو مشکل کوچک دارم.
شریعتی: یک پلی بزنم به یکی از بحث‌های شما در جوار حرم رضوی اتفاقا صحبت می‌کردید می‌گفتید زندگی یک پروژه است مدیر پروژه‌هایمان را از اهل بیت انتخاب بکنیم.
حاج آقا ماندگاری: احسنت مدیر پروژه‌ی زندگیمان را کلا مدیر پروژه‌ی ازدواجمان مدیر پروژه‌ی کاسبی‌مان مدیر پروژه‌ی مدیریتمان اقتصادمان سیاستمان همه‌ی کارهایمان را قرار نیست فقط با امام رضا سُک سُک بازی کنیم الان دهه‌ی کرامت است بلند شویم ضریح امام رضا را ببوسیم برگردیم رقتیم بگوییم این طور داریم راجع به ازدواج فکر کنیم ما حتی فکر کردیم دستور دین که گفته بروید ازدواج کنید نعوذ بالله اشتباه بوده. یادتان است یک بار گفتید خواهر بزرگواری سوال کرد من فکر می‌کنم حکم خدا راجع به ازدواج مجدد و موقت اشکال دارد این مریضی است من می‌گویم ایام ولادت امام رضا بروم به امام رضا التماس کنم ما چند هفته داریم راجع به تفکیک جنسیتی صحبت می‌کنیم بعضی از خوبان ما متدینان ما دارند به بعضی از حرف‌های ما می‌خندند می‌گویند شما مال کدام عصرید دارید از این حرف‌ها می‌زنید حکم خدا و پیغمبر باید این طور مطرح شود؟ بروید به امام رضا التماس بکنید بگوییم می‌شود ما هم نگاهمان با نگاه شما یکی شود؟ و الا این عزیز اگر من بارها گفته‌ام ما اگر نگاهمان به ابتلائات و مشکلات زندگی منفی باشد جزع و فزع می‌کنیم قرآن می‌گوید حتی خدا را هم محاکمه می‌کنیم ایشان الآن بنده را محاکمه کردند کم کم می‌رسیم به جایی که خدا را محاکمه کنیم ممنونیم از ایشان تذکر دادند تا من این حرف‌ها را بزنم ولی بعضی‌ها نگاهشان به مشکلات یک کم نگاه معامله است عیب ندارد خوب است صبر می‌کنم، ما اجر صابرین را ضایع نمی‌کنیم خدا می‌گوید اما یک دسته این قدر مشکلات را قشنگ می‌بینند که شکر می‌کنند اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاكِرِينَ لَكَ عَلَى مُصَابی می‌گوید خدایا مگر نمی‌خواهی من را بزرگم کنی پس چرا مشکل نمی‌فرستی.
شریعتی: این دیگر خیلی سطحش بالاست.
حاج آقا ماندگاری: نه در جامعه‌مان است در ورزش‌ها داریم می‌گویند رکورد این قدر است وزنه‌ای که برای وزنه بردار گذاشتند 250 کیلو است خودش می‌خواهد 255 بزند چرا؟ چرا می‌خواهد به خودش فشار وارد کند؟ چرا خودم دوست دارم برای این که رکورد بزنم فشار وارد بیاورم خدا می‌خواهد من هم رکورد بزنم خدا چرا این قدر روز عاشورا برای امام حسین این طوری صحنه را خواست برای این که می‌خواست امام حسین رکورد بزند خدا بگوید نگاه کنید ابراهیم خلیل رکوردش تا این‌جا بود که چاقو می‌زد روی گلوی اسماعیلش امام رضا ببخشید من امروز دارم این جملات را می‌گویم ولی قشنگ است خدا می‌گوید حسینی دارم که اسماعیلش علی اکبر جلویش به آن وضعیت قرار بگیرد می‌خواهد رکورد بزند این طور است که شکر می‌کند لذا هم امام حسین می‌گوید اِلهی رِضاً بِرِضائِک هم خواهرش زینب می‌گوید ما رَأَیتُ اِلّا جَمیلاً هم در زیارتشان می‌گوییم اَللّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّاكِرينَ لَكَ عَلٰى مُصابِهِمْ بیاییم از امام رضا التماس می‌کنیم می شود نگاه ما مثل نگاه شما باشد اگر نگاه ما مثل امام رضا به پول باشد این پول ابزار است من را اسیرم نمی‌کند هدف نمی‌شود اگر نگاهم مثل امام رضا به خانواده یک محیط آموزشی و تربیتی و آسایشی باشد آرامشی باشد خودم این خانواده را به هم نمی‌ریزم.
شریعتی: این حرف‌ها را من قبول دارم باید نگاه عوض شود شما با نگاه مخالفید؟ اگر کسی بخواهد در زندگی آسایش داشته باشد متاسفانه با وجود پول و مزایا محقق می‌شود.
حاج آقا ماندگاری: بگذارید من برای تایید شما یک روایت از امام صادق سلام الله علیه بگویم حضرت صادق سلام الله علیه فرمودند خیلی عجیب است از ما نیست کسی که دین را تک بعدی معرفی بکند یعنی آخرتش را بگیرد دنیایش را ول کند نه ما می‌گوییم رفاه دنیا قطعا خوب است مستحب است برای زن و بچه.
شریعتی: شما می‌گویید رفاه ندارید شکر بکنید.
حاج آقا ماندگاری: می‌گویم نگاهمان به رفاه عوض شود ایشان که دست خودشان نبوده که این طور شدند گذر روزگار به این وضعیت انداخته یک نفر بی تدبیری کرده خودش را بدبخت بیچاره کرده ما می‌گوییم کار اشتباه کردی دین می‌خواست در رفاه باشی خودت خودت را بدبخت کردی جریان روزگار این‌ها را به این وضع انداخته.
شریعتی: یعنی هر چه قدر تلاش کردند نتوانستند.
حاج آقا ماندگاری: بله نتوانستند و الا ما که گفتیم اِعْمَلْ لِدُنْيَاكَ كَأَنَّكَ تَعِيشُ أَبَداً دین می‌گوید برای دنیا یک جوری کار کن انگار تا ابد می‌خواهی زنده باشی رفاه بد نیست نگاه به رفاه باید دینی و ولایی باشد این که امام رضا فرمودند کلمه لا اله الا الله من هم در سال‌های گذشته اشاره کردم امام رضا که می‌فرمایند كَلِمَةُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ قَالَهَا دَخَلَ حِصْنِی وَ مَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذابی یعنی ما تا بنده‌ی خدا نشویم آرام می‌شویم در همین دنیا هم باید بنده‌ی خدا شویم با همین آسایش‌ها با همین مشکلات با همین داده‌ها با همین نداده‌ها با همین گرفته‌ها با همین مادیات با همین زن و بچه و برادر و خواهر باید ما بنده‌ی خدا شویم امام رضا می‌فرماید بِشُروطِها وَ اَنَا مِن شُروطِها معنا و مفهومش این است که اگر در استفاده در این داده‌ها و نداده‌ها و گرفته‌ها از ما اهل بیت پرسیدید راه حلش را شما بنده‌ی خدا می‌شوید و الا از این که مخلوق خدا هستید پشیمان می‌شوید. از ازدواج که حکم خداست پشیمان شده در جامعه دیده‌ایم چرا خدا من را آفرید من نمی‌خواستم من را بیافریند از وجودش پشیمان می‌شود در حالی که وجود خیر است چرا؟ چون نرفتیم از امام رضا بپرسیم این داده‌های الهی را چه کار بکنم این نداده‌های الهی را من باید چه کار کنم یک چیزی به من داده و گرفته باشد باید چه کار کنم پس ما بیاییم از امام رضا علیه السلام نگاه به آن چه که در عالم است را بپرسیم تکلیف‌مان را هم بپرسیم تازه به این‌ها بگوییم با این که درس را به ما دادید تکلیف را هم به ما گفتید تو را حق آن خدایی که مقام به شما داده ما را ولمان نکنید.
شریعتی: یک نکته‌ی دیگری است یک وقتی ما می‌رویم و می‌خواهیم که آن نگاه را ببینیم یک وقت‌هایی می‌بینیم و می‌دانیم اما متاسفانه تسلیم نیستیم.
حاج آقا ماندگاری: همین را می‌گویم تا داده‌ای را نداریم از امام رضا می‌خواهیم یا امام رضا به ما همسر بده. خدایا به همه‌ی بی همسر‌ها همسر امام رضاپسند بده. بچه نداریم دعا می‌کنیم امام رضا به ما بچه بده. خدایا به آبروی امام رضا عیدی ولادت امام رضا آن‌هایی که بچه ندارند دو سه جین اولاد کاکل زری عنایت بفرما. خانه نداریم ماشین نداریم امکانات نداریم. خدایا به آبروی امام رضا به همه‌ی این‌هایی که این چیز‌ها را ندارند عنایت بفرما مریض داریم خدایا همه‌ی مریضا را شفا عنایت بفرما اما مشکل این است که تا به ما دادند به خاطر امام رضا یادمان می‌رود از امام رضا. حالا یا امام رضا به من همسر دادند به خاطر شما می‌شود بگویید من با این همسر چه کار بکنند چون همان آدمی که از امام رضا همسر گرفته دو سال بعد احتمالا چهار سال بعد پشیمان است از این که انتخاب کرده.
شریعتی: آن‌ها گفتند چه کار کنید یک وقت‌هایی ما راضی نمی‌شویم.
حاج آقا ماندگاری: چون من نرفتم دل بدهم من فکر کردم خودم بلدم. خاطرتان است در ایام وفات حضرت عبدالعظیم حسنی گفتیم ویژگی حضرت عبدالعظیم حسنی این بود راجع هر چیزی اگر نمی‌دانست از این خاندان می‌پرسید اگر می‌دانست من تاکیدم روی قسمت دوم است امروز نمی‌دانیم کم است همه می‌دانند قبول ولی دانسته امان را باید چک بکنیم ببینیم دانسته‌ی من راجع به ازدواج راجع به رفاه راجع به زن راجع به مشکلات راجع به بچه راجع به شادی راجع به عروسی با دانسته‌ی امام رضا یکی است یا نه.
شریعتی: نرفتیم این‌ها را تطبیق بدهیم.
حاج آقا ماندگاری: بله به این مشکلات بر می‌خوریم عرض کردم به این راحتی از خدا به واسطه‌ی اهل بیت نعمتی را گرفتیم با همان نعمت پشیمان شدیم چرا؟ به خاطر این که نوع استفاده‌ی از این نعمت را نگرفته بودیم مثل آن مادری که خودش واسطه می‌شود پیش پدر بچه‌ها برای پسرش موتور بخرند پسر موتور را می‌خرد نمی‌پرسد چطور از موتور استفاده کنم خدای نکرده تصادف می‌کند مادر از این واسطه شدنش پشیمان می‌شود از این تقاضایش پشیمان می‌شود اشکال در موتور نیست اشکال در مادر نیست اشکال از آقا پسر است موتور را از بابا گرفتی نمی شود بگویی موتور سواری را هم یادم بدهی ما زندگی سواری را نرفتیم از امام رضا یاد بگیریم زندگی سواری گواهینامه می‌خواهد الآن قبل از ازدواج برای مسائل پزشکی آزمایش می‌گیرند و آموزش می‌دهند برای حتی مسائل مختلف آموزش می‌دهند آزمایش می‌گیرند اما حضرت عباسی چند ساعت دخترهایمان را پسر‌هایمان را آموزش همسر داری بر اساس مکتب امام رضا به آن‌ها داده‌ایم مهارت‌های زندگی رضوی. بارها هم گفته شده و با این نگاه هم بگوییم که این‌ها از ما بهتر می‌فهمند من به بهانه‌ی سوال این برادر بزرگوارشان که ممنونشان هستیم من سه کلمه می‌گویم این‌جا زندگی بر اساس آموزه‌های دینی و رضوی سه پایه دارد یک: نگاهمان با این‌ها یکی باشد رفتارمان در مسیر این‌ها و بر اساس اقتدای به این‌ها باشد با این دو تا هنوز فکر نکنیم به مقصد برسیم باور کنیم نگاهمان با این‌ها هم یکی باشد پشت سر این‌ها هم حرکت کنیم کار تمام نیست لحظه به لحظه باید این‌ها کمکمان کنند اسمش را می‌گذاریم توسل الآن تا ببخشید من می‌خواهیم ادبیات مشهدی خودمان را بگویم تا خرمان از پل رد می‌شود همه چیز یادمان می‌رود اتفاقا در دارایی‌ها ما بیشتر احتیاج داریم به توسل این خانواده چون با دارایی‌ها می‌زنیم خودمان را نابود می‌کنیم مثال موتوری که گفتم مثال همسری که این آقا می‌گوید زندگی‌ای که این بزرگوار می‌گوید پول دار‌ها اگر در دارایی‌شان به امام رضا توسل می‌کردند آمار خوبهایشان بیشتر می‌شد سیاست مدارهای کل دنیا اگر در دارایی‌شان به امام رضا توسل می‌کردند قدرتی است که خدا به آن‌ها دادند یک مدتی رئیس‌اند توسل بکنند به امام رضا حاج آقای والهی داشتیم در مشهد خدا رحمتشان کند از منبری‌های خالصی بود استاد ما منبری‌ها بود ولی خدا شاهد است هر وقت می‌خواست برود منبر کتاب‌ها در بغلش علم فراوان بیان زیبا ولی هر وقت می خواست برود رو به امام رضا می‌کرد التماس می‌کرد مثل یک بچه یا امام رضا دارم می‌روم روی منبر کمکم کن درست حرف بزنم در پایه یک رانندگی هم گرفتی پشت فرمان نشستی باد به غبغب ننداز بگو یا امام رضا کمکم کن درست بروم مگر یادمان رفته آن راننده‌ای که معروف است داستانش خیلی به خودش مغرور بود در برف و کولاک رفت خیلی خلاصه بگویم گیر کرد تا مرز مرگ پیش رفت امام زمان سلام الله علیه آمدند کمکش کردند فقط به او گفتند تو یک قول دادی در دلت قول دادی زندگی‌ات را پاک کنی سر قولت باش وقتی از خواب بیدار شد شبانه آمد خانه وقتی ماشین راه افتاد در آن کولاک برف لطف کردند دستش را گرفتند آمد به زنش گفت هر چه در خانه است بریز بیرون این‌ها مال ما نیست زنش خوشحال شد حالا این زن اگر نگاهش بد باشد می‌گوید مرد من دیوانه شده رخت خواب ما را هم می‌خواهد بندازد بیرون یخچال و فرش را می‌خواهد بندازد بیرون.
شریعتی: یک عمر جان کنده‌ایم این‌ها را به دست آورده ایم.
حاج آقا ماندگاری: بله خانم چقدر نگاهش قشنگ است سجده‌ی شکر می‌کند الحمدلله سجده‌هایم به نتیجه رسیده که مردم از حرام خوری دست بردارد یا امام رضا ممنونتم حاضرم روی زمین خاکی بنشینم قران به قران جمع بکنم ولی مردم حلال خور باشد این نگاه نگاه امام رضایی است پس ما اگر بخواهیم ازدواج‌هایمان امام رضایی شود کاسبی‌هایمان امام رضایی شود التماس کنیم می‌شود آن نگاه را به ما بدهید من کتاب را می‌خوانم چشم درس‌هایم را می‌خوانم چشم اما شما آن نگاه را به ما بدهید.
شریعتی: آن نگاه را اگر به ما بدهند نگویند این نگاه است آیا اجاره‌ی خانه‌ی سر برجمان هم از آن در می‌آید قسط‌هایمان در می‌آید یا نه.
حاج آقا ماندگاری: من مجبورم بعضی نکاتی که گفتم تکرار کنم پیرمردی که گفتم دم در حرم معصومه سلام الله علیها یک بار داستانش را گفتیم دوستان رفتند برایش مستند درست کردیم خیلی اشاره‌ی ساده می‌کنم این فرفره می‌فروخته سی سال است بیشتر من می‌بینمش آن زمان‌ها فرفره هایش دانه‌ای 2 ریال بوده حتما الآن خیلی بفروشد دانه‌ای 500 یا 1000 تومان می‌فروشد پنج دانه هم بیشتر در روز بعید است بفروشد یک روز به او گفتیم چه کار می‌کنی با این وضعیت مگر زندگی می‌چرخد؟ به قول شما مگر در این خانه‌ی حضرت معصومه بودن و در این حد تلاش کردن زندگی‌ات را می‌چرخاند؟ گفت مگر شما آخوند‌ها نمی‌گویید از شما حرکت از خدا برکت من بیشتر از این از من برنیامد یکی بیشتر از او بر بیاد تنبلی کند کمکش نمی‌کنند.
شریعتی: یعنی نگاه را داشته باشیم در کنار آن نگاه تمام تلاشمان را بکنیم.
حاج آقا ماندگاری: تمام تلاش فکری جسمی مشورتی جمعی فردی هر کاری از دستم برمی‌آید انجام بدهم بعد بگویم بقیه‌اش با شماست.
شریعتی: نه این که بنشینی با همین نگاه زندگی کنی.
حاج آقا ماندگاری: گفت با همین فرفره فروشی کوتاهی نکردم حلب‌های ظرف‌ها را گیر می‌آورم می‌برم فرفره درست می‌کنم با همین فرفره‌ها دختر پسر عروس داماد کردم زندگی‌ام دارد می‌چرخد لنگ هم نبودم دستم هم پیش کسی دراز نمانده.
تو بندگی به شرط مزد مکن که خواجه * * * خود رسم بنده پروری داند
نگاهمان را رضوی کنیم با التماس رفتارمان را رضوی کنیم با التماس از امام رضا می‌خواهیم دست حمایتش را از سر ما برندارد باز هم با التماس و تمام تلاشمان را هم به کار بگیریم کوتاهی نکنیم لطف این خاندان را حس می‌کنیم.
شریعتی: ان‌شاء‌الله به بهانه‌ی این سوال نکات خیلی خوبی را شنیدیم ممنونیم از دوستان که تا این لحظه همراه ما ماندند و همین طور حاج آقا ماندگاری عزیز باز هم این ایام مبارکتان باشد به برکت صاحب این روز‌ها امام رئوف امام رضا علیه السلام هر چه خیر و برکت است به سمت شما سرازیر شود مشرف می‌شویم به محضر قرآن کریم صفحه‌ی 193 مصحف شریف قرار روزانه‌ی امروز ماست آیات 37ام تا 40ام سوره‌ی مبارکه‌ی توبه در سمت خدای امروز تلاوت می‌شود چقدر خوب است ثواب تلاوت این آیات را تقدیم کنیم به روح ملکوت و آسمانی امام رضا علیه السلام به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
إِنَّمَا النَّسِيءُ زِيَادَةٌ فِي الْكُفْرِ يُضَلُّ بِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُحِلُّونَهُ عَامًا وَيُحَرِّمُونَهُ عَامًا لِّيُوَاطِئُوا عِدَّةَ مَا حَرَّمَ اللَّـهُ فَيُحِلُّوا مَا حَرَّمَ اللَّـهُ زُيِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمَالِهِمْ وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ ﴿٣٧﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَرَضِيتُم بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ ﴿٣٨﴾ إِلَّا تَنفِرُوا يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا وَيَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَلَا تَضُرُّوهُ شَيْئًا وَاللَّـهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿٣٩﴾ إِلَّا تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّـهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّـهَ مَعَنَا فَأَنزَلَ اللَّـهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّـهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّـهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿٤٠﴾
ترجمه:
بی تردید به تأخیر انداختن [حرمت ماهی به ماه دیگر] افزایشی در کفر است؛ [و این بدعتی است که سردمداران کفر] کافران را به سبب آن [نسبت به ماه های حرام واقعی] گمراه می کنند، یک سال ماه حرام را حلال می شمارند و در دیگر سال آن را حرام می دانند تا با شماره ماه هایی که خدا حرام کرده هماهنگ و مطابق سازند ولی [در نهایت] آنچه را خدا حرام کرده از پیش خود حلال می کنند؛ زشتی کارهایشان در نظرشان آراسته شده و خدا گروه کافران را هدایت نمی کند. (۳۷) ای اهل ایمان! شما را چه عذر و بهانه ای است هنگامی که به شما گویند: برای نبرد در راه خدا باشتاب [از شهر و دیارتان] بیرون روید؛ به سستی و کاهلی می گرایید [و به دنیا و شهواتش میل می کنید؟!] آیا به زندگی دنیا به جای آخرت دل خوش شده اید؟ کالای زندگی دنیا در برابر آخرت جز کالایی اندک نیست. (۳۸) اگر باشتاب بیرون نروید، خدا شما را به عذابی دردناک عذاب می کند و گروه دیگری را به جای شما می آورد؛ و شما [با نرفتن به میدان نبرد] هیچ زیانی به خدا نمی رسانید؛ و خدا بر هر کاری تواناست. (۳۹) اگر پیامبر را یاری ندهید، یقیناً خدا او را یاری می دهد؛ چنان که او را یاری داد هنگامی که کافران از مکه بیرونش کردند در حالی که یکی از دو تن بود، آن زمان هر دو در غار [ثور نزدیک مکه] بودند، همان زمانی که به همراهش گفت: اندوه به خود راه مده خدا با ماست. پس خدا آرامش خود را [که حالت طمأنینه قلبی است] بر پیامبر نازل کرد، و او را با لشکریانی که شما ندیدید، نیرومند ساخت، و شعار کافران را پست تر قرار داد، و شعار خداست که شعار والاتر و برتر است؛ و خدا توانای شکست ناپذیر و حکیم است. (۴۰)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: ان‌شاء‌الله به برکت این آیات نورانی و به برکت نام و یاد امام رضا علیه السلام همه‌مان در آن مسیری حرکت کنیم که خداوند متعال و اهل بیت علیهم السلام می‌پسندند. اشاره‌ی قرآنی را حاج آقا بفرمایند.
حاج آقا ماندگاری: با عنایت امام رضا آیه‌ی 38 کاملاً بحثی است که ما عرض می‌کردیم، اگرنگاه ما به دنیا این باشد که قرار باشد این‌جا بمانیم و خبری دیگر نیست جبهه نمی‌رویم چون جبهه ما را از لذت‌های دنیایی جدا می‌کند اما اگر نگاهمان این باشد این دنیا دار موقتی است کوچولو هم است آخرت وسیع و بی نهایتی است همه‌ی نعمت‌ها قشنگ ترش زیباترش جاودانه ترش آن جاست و اگر زیبا‌ترین خروج را از این دنیا داشته باشیم به آن نعمت‌ها بیشتر می‌رسیم جمله‌ی امام بزرگوارمان که اگر پایان عمر همه ملاقات با خداست چقدر زیباست این ملاقات با لباس خونین باشد اما اگر نگاه این باشد که این دنیا مقدمه‌ای برای رسیدن به آن آخرت زیباست برای جهاد می‌شویم اَلسّابِقونَ السّابِقون می‌گوید چه‌تان شده است نگاهتان خراب شده چسبیده‌اید به زمین می‌گویند بروید برای جهاد فی سبیل الله چسبیده‌اید به زمین به همین دنیای کوچک که آخر آیه می گوید دل بسته اید؟ باز برمی‌گردم به امام رضا سلام الله علیه یا امام رضا می‌شود نگاهی که شما به دنیا داشتید را به ما عنایت کنید این همه ما می‌رویم می‌چسبیم به پنجره فولاد امام رضا ان‌شاء‌الله هیچ کس در این ایام نا امید نشود هیچ وقت نا امید نشود می‌رویم می‌چسبیم به پنجره فولاد پول می‌خواهم عیب ندارد همسر می‌خواهم عیب ندارد ولی یادم است خاطره‌ی شهیدی گفتم به امام رضا گفت یا امام رضا من پول و همسر و ماشین و این‌ها نمی‌خواهم من خودت را می‌خواهم خودت را می‌خواهم یعنی چه؟ یعنی نگاه امام رضایی می‌خواهم نگاه امام رضایی با نگاه امام حسینی به دنیا یکی است امام حسین آخرین لحظات عاشورا به برادرشان یک نامه‌ی یک خطی نوشتند به محمد حنفیه فَكَأَنَّ الدُّنْيَا لَمْ تَكُنْ دنیا این قدر کوچک است که انگار نبوده است فَكَأَنَّ الدُّنْيَا لَمْ تَكُنْ وَ كَأنَّ الْآخِرَةَ لَمْ تَزَلْ آخرت انقدر بزرگ است انگار از اول بوده پس نگاه من وقتی حسینی و رضوی و فاطمی و مهدوی و دینی شود اصلا به دنیا نمی‌چسبم حالا می‌رسیم به آن بحث خادم معنوی یکی دو سال قبل مطرح کردیم الحمدلله استقبال خوبی هم شد وقتی من بنایم بر این است از این دنیا به عنوان توشه‌ی آخرت خدمتی را بردارم حالا چه دارا باشم چه ندار باشم خدمت فقط مال دارا‌ها نیست فقط دارا‌ها فرصت بیشتری برای خدمت دارند و الا ندارها هم می‌توانند خدمت کنند چطور می‌توانند خدمت معنوی بکنند؟ ندارها زبان که دارند می‌توانند مردم را نسبت به مشکلات آرامشان کنند این می شود خدمت معنوی من می‌روم یک اصلاح ذات البیع می‌کنم در اقوام در دوستان این ثوابی که هیچ پولی هم لازم ندارد فقط یک کم وقت بگذارم یک وقت هم زمان بگذارم به قول ما مایه بگذارم وقتی این دو نفر به هم رسیدند خانواده صلح و ثواب شد ثوابش را هدیه می‌کنم به امام رضا.
شریعتی: یا خیلی ساده‌تر در محیط خانه پدری باشم که امام رضا می‌پسندد.
حاج آقا ماندگاری: احسنت خدا پدر مادرتان را بیامرزد نقش پدری‌ام را خوب انجام بدهم ثواب را هدیه کنم نقش مادری‌ام را خواهری را همسری را برادری را نقش‌هایمان را خوب انجام بدهیم هدیه کنیم می‌گویند حتی نمازهای نافله و مستحبی‌تان را می‌توانید هدیه کنید به اهل بیت من امروز که چهارشنبه است نافله‌ی صبح می‌خوانم هدیه کنم به امام کاظم و امام رضا و امام جواد و امام هادی سلام الله علیهم اجمعین می‌شود خدمت معنوی خادم امام رضا فقط خادم آن چهاردیواری حرم نیست باز هم یاد آقای مهندسی عزیز رحمة الله علیه می‌کنم گفتند بیایید دیوار‌های حرم امام رضا علیه السلام را بردارید بله بارها گفتیم خادم‌های حرم امام رضا من هم دوست دارم خادم آن چهار دیواری شوم اما دست ما کوتاه است اما خرما بر نخیل نمی‌رسیم به آن‌جا خدمت به امام رضا و اهل بیت کردن منحصر به حرم امام رضا و در مشهد و سیستم آستان قدس رضوی که خیلی هم خدمت می‌کنند نیست هر کجای عالم باشم با هر دارایی که باشم در هر وضعیتی که باشم می‌توانم با زبان می‌توانم با عمل درست می‌توانم با گره گشایی می‌توانم با دعا هیچ کار دیگری از دستم بر نمی‌آید دعا بکنم یک جوان عزیزی در محیطی به من گفت حاج آقا ما این‌جا بد حجاب زیاد می‌بینیم این قدر شما گفتید اثر نکرده چه کار کنیم گفتم هر وقت بدحجاب دیدی دو دعا بکن گفت دعا بکن خدایا لذت بی حیایی را از ایشان بگیر لذت حیا و عفت را به ایشان بچشان گفت حاج آقا این حرف چقدر اثر دارد ؟ گفتم دعا اثر دارد در عالم تو داری خدمت معنوی می‌کنی از دعای تو هم خبردار نشد به زبان هم نیاوردی در دلت دعا کردی حتی برای هر گناه کاری دیدم یک استغفار بکنم به نیت او استغفار بکن این‌ها خدمت است من به طور کلی بگویم هر قدمی برای پهن شدن سفره‌ی طاعت برداشتیم، قدم برای ازدواج قدم برای اشتغال قدم برای نماز خوان کردن با حجاب کردن هر قدمی که برای این که یک طاعت الهی اقامه شود حالا می‌خواهد برنامه بسازیم فیلم بسازیم نقاشی بکشیم قدمی برداریم هر قدمی که برداشتیم مسئولین جمهوری اسلامی واقعا این نیت را داشته باشند که ما داریم یک کاری می‌کنیم مشکلات جمهوری اسلامی کم شود آسایش مردم بیشتر شود تا این‌ها بتوانند بندگی خدا را به راحتی انجام دهند همین می‌شود خدمت معنوی همه این را می‌توانند ثوابش را هدیه کنند به ساحت مقدس امام رضا این را هم بگویم امام رضا به خدمت من و شما احتیاجی ندارد من می‌خواهم راحت بگویم ما به آویزان شدن به امام رضا احتیاج داریم بگوییم آقا ما می‌خواهیم یک طوری به شما وصل باشیم پس هر قدمی برای گسترش سفره‌ی طاعت برداشتیم چه قدم چه قلم چه قران پول دادیم چه حرف زدیم این می‌شود خدمت معنوی. خدمت معنوی خیلی منحصر نیست بارها پیامک این بود چه کار کنیم خدمت معنوی شود.
شریعتی: مثلا یک دانشجو چطور می‌تواند خدمت معنوی بکند.
حاج آقا ماندگاری: دانشجو دانشجوی قشنگی باشد هم درس بخواند هم مهذب باشد با تقوا باشد ثواب این عمل صالحش را هدیه کند به امام رضا این بالاترین خدمت معنوی است برای دانشجوهای دیگر گفتم برای سفره‌ی طاعت قدم برداریم برای جمع شدن سفره‌ی معصیت یک قدم برداریم باز می‌خواهم گریز بزنم به بحث تفکیک جنسیتی که گفتیم ما اگر می‌گوییم تفکیک زندگی به خدا نمی‌خواهیم زحمت درست کنیم می‌گویند شاید زیرساخت هایش آماده نباشد خب زیرساخت هایش را درست کنید ما برای پیش گیری از گناه کمک کنیم به همدیگر برای همه ثابت شده است این دو تا وجود کنار هم قرار بگیرد نمی‌گوییم حتما گناه است اما زمینه‌ی گناه است ثابت شده است هیچ آدم عاقلی نمی‌تواند بگوید نیست.
شریعتی: اصلا برای ما نه برای بغل دستی مان.
حاج آقا ماندگاری: همه‌ی زمینه‌ی گناه. پس بیاییم برای جمع شدن زمینه‌های معصیت با همدیگر کمک کنیم ثوابش را هدیه کنیم به امام رضا می‌خواهد قدم باشد قلم باشد بیان باشد پول باشد یک خدمتی باشد یک امضا می‌کنم این امضای من موثر است یک مصوبه را تصویب می‌کنم این موثر است سوم بیاییم هر کاری می‌توانیم بکنیم برای گره گشایی مردم گاهی وقت‌ها من امروز یک مقاله‌ای می‌نویسم گره مردم پنجاه سال دیگه را باز می‌کند این را هدیه کنیم به امام رضا یک کاری بکنیم صبر و تحمل مشکلات مردم بالا رود صبر و تحملشان در مشکلات بالا رود این را هدیه کنیم به امام رضا پس خادم معنوی هیچ حد و حصری ندارد هر کس زن باشد مرد باشد بچه باشد کوچک باشد می‌تواند به ساحت مقدس امام رضا خدمتی را بکند خدمت هم به قول معروف کمیتش اصلا مهم نیست نیت مهم است که کیفیت می‌آورد یک تعبیر قشنگی یکی از عزیزان بزرگوار داشتند فرمود من یک مدتی راجع به معجزه‌ی نیت فکر می‌کردم نیت زیبا عمل کوچک را بزرگ می‌کند نیت نازیبا عمل بزرگ را کوچک می‌کند پس یک آدمی هم که یک قران پول دارد می‌تواند با نیت زیبا این یک قرانش را این قدر بزرگ کند تقدیم کند به امام رضا پس نگوییم این هدیه‌ی ناقابل است نیتتان قشنگ است نیتتان الهی باشد قابل قابل است بیاییم خدمت کنیم به امام رضا سلام الله علیه فکر می‌کنم نظام مقدس جمهوری اسلامی اگر حضرت آقا یک موقعی فرمودند فرآیند انقلاب اسلامی پنج مرحله دارد یک نهضت اسلامی دو نظام اسلامی سه دولت اسلامی چهار جامعه‌ی اسلامی پنج تمدن اسلامی ما هنوز در مرحله‌ی دولت و جامعه‌ی اسلامی هستیم انقلاب اسلامی اتفاق افتاده نظام اسلامی هم الحمدلله اتفاق افتاده این که دولت تمام هم و غم‌اش و نیت‌اش هر سلیقه‌ای که روی کار می‌آید این باشد که خدمت به اسلام و مسلمین بکند کاسبی کمتر بکنیم خدمت بیشتر بکنیم جامعه هم تمام همت و تلاشش این باشد که بندگی خدا رواج پیدا بکند همه هم به خدا به منافع خودشان می‌رسند همه به رفاه خودشان می‌رسند و این دولت این جامعه یک تمدنی را رقم می‌زند که الگو می‌شود برای دنیا دیگر ما لازم نیست برای رسانه‌مان از آن طرف دنیا خط بگیریم دیگر لازم نیست برای عروسی‌ها دامادی‌ها اقتصاد و سیاست و مدیریتمان از آن طرف دنیا خط بگیریم دنیا می‌آیند از اسلام و مکتب نورانی امام رضا خط بگیرند ما از خدا بخواهیم به دولتمان به جامعه‌ی ما به مردم ما توفیق بدهد به آن تمدن اسلامی که برسیم آن را بیاییم هدیه کنیم به امام رضا. امام به نظر من بالاترین خدمت را کرد انقلاب اسلامی را راه انداخت هدیه کرد به امام رضا امام فرمودند ولی نعمت ما امام رضاست پایتخت معنوی این نظام هم مشهد الرضاست نظام اسلامی را امام هدیه کرد به امام رضا من خواهش می‌کنم دولت مردان ما دولت اسلامی را رقم بزنند هدیه کنند به امام رضا مردم در همه جای جامعه بیایند شاخصه‌های جامعه‌ی اسلامی را محقق کنند هدیه کنند به امام رضا دست به دست هم دهیم با آن نیت امام با خون شهدا همه‌مان تمدن اسلامی را شکل بدهیم آن را هدیه کنیم به امام رضا که بستر ساز ظهور آقایمان امام زمان سلام الله علیه باشد ان‌شاء‌الله.
